per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
1
8
40581
Animal environment
ارزیابی آسیب پذیری زیست محیطی در مواجهه با آشفتگی های انسانی و طبیعی (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده عباس آباد- استان اصفهان)
Environmental Vulnerability Assessment in Abassabad Protected Area in the Face of Human Impact and Natural Disturbances
شکوفه نعمت الهی
shekoofenematallahy@yahoo.com
1
سیما فاخران
fakheran@cc.iut.ac.ir
2
علیرضا سفیانیان
soffianian@cc.iut.ac.ir
3
سعید پورمنافی
spourmanafi@cc.iut.ac.ir
4
گروه محیطزیست، دانشکده منابعطبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان
گروه محیطزیست، دانشکده منابعطبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان
گروه محیطزیست، دانشکده منابعطبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان
با وجود به تلاش های بسیار جهانی در راستای حفاظت از تنوع زیستی، تغییرات کاربری و پوشش اراضی، تغییرات اقلیمی، تکه تکه شدن زیستگاه ها و فعالیت های انسانی، از جمله تهدیداتی است که می توانند باعث افزایش آسیب پذیری مناطق حفاظت شده طبیعی شوند. از چالش های پیش روی مدیران حفاظت، اطمینان از پایداری دراز مدت مناطق از طریق حفاظت از ارزش های اکولوژیکی آن ها در مقابل فشارهای طبیعی و انسانی است. این تحقیق، با استفاده ترکیبی از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به ارزیابی آسیب پذیری منطقه حفاظت شده عباس آباد، واقع در شرق استان اصفهان، برای بهبود استراتژی های حفاظتی در منطقه مطالعه می پردازد. برای این منظور، پس از بررسی منطقه و برداشت اطلاعات لازم و هم چنین مرور منابع، معیارهای مهم شناسایی و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، ساختار حل مسئله شکل گرفت. در ادامه پایگاه داده ها، شامل لایه های معیار تشکیل شد. به منظور کسب اهمیت معیارها که در دو گروه اصلی بیوفیزیک و آشفتگی ها جای گرفتند، با استفاده از پرسشنامه، نظر کارشناسان خبره گردآوری شد و داده های به دست آمده در نرم افزار Expert choice مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج، معیار آشفتگی از اهمیت بیش تری نسبت به معیار بیوفیزیکی برخوردار می باشد. با توجه به نظر کارشناسی، جاده ها با وزن 0/45، عامل آشفتگی در منطقه مطالعه می باشد. نقشه نهایی در ارزیابی وضعیت زیستگاه، بررسی آسیب پذیری نسبت به فشارهای محیط زیستی، شناسایی و تعیین وسعت نواحی تهدید شده مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به نتایج، نزدیک به 17 درصد از منطقه به شدت آسیب پذیر می باشد که در نواحی شمالی و شرقی و 15درصد از منطقه از آسیب پذیری بسیار پایینی برخوردار است که در نواحی مرکزی واقع شده است.
Despite the large global biodiversity conservation efforts, there are many threats including land-use/cover changes, climate change, habitat fragmentation, and anthropogenic activities that can increase the potential vulnerability of a natural protected area. The challenge for conservation managers is to ensure the long-term sustainability of an area by preserving its ecological values against natural and human pressures. This research proposes an integrated use of GIS–based Analytic Hierarchy Process (AHP) for vulnerability assessment of Abbasabad Protected area, Eastern part of Isfahan province, to foster conservation strategy in the study area. For this purpose, after intensive literature review, and field visit the most important criteria were identified and using Analytic Hierarchy Process (AHP), problem solving structure was formed, and then the database contains criteria layers was prepared. The criteria were divided into two main groups including 1) biophysical criteria, and 2) disturbances, and then criteria importance was obtained with poll from experts. The data analyses have been done by Expert Choice software. The results showed that disturbance criteria are more important comparing biophysical criteria for determining priority areas for conservation planning in the study area. The final map can be used to assess habitat condition, Vulnerability to environmental pressures and identifying areas with high risk. Based on the result, approximately 17 percent of the study area that is located in the North and East part of the study area is the most vulnerable and 15 percent of the area that is located in the central part, are less vulnerable.
http://www.aejournal.ir/article_40581_45344c27aadc87324e0a5b2388e2377b.pdf
ارزیابی زیست محیطی
سیستم اطلاعات جغرافیایی
فرایند تحلیل سلسله مراتبی
آسیب پذیری
environmental assessment
Geographic information system
Analytic Hierarchy Process (AHP)
vulnerability
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
9
18
40740
Physiology (Animal)
بررسی غلظت برخی از فلزات سنگین در اندام های مختلف موش قهوه ای (Rattus norvegicus) به عنوان گونه شاخص زیستی در شهرستان آران و بیدگل (استان اصفهان)
Evaluation of concentration of some heavy metals in different tissues of common mouse (Rattus norvegicus) as a bio-indicator species in Aran and Bidgol city (Isfahan Province)
محمد زرین تاب
m.zarrintab@gmail.com
1
روح اله میرزایی
rmirzaei@kashanu.ac.ir
2
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه کاشان
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه کاشان
یکی از مهم ترین آلاینده های محیط زیست، فلزات سنگین هستند که در اندام های موجودات زنده انباشته شده و در مقادیر کم نیز باعث بروز مسمومیت می شوند. هدف از این مطالعه تعیین غلظت فلزات سنگین در اندام های مختلف موش قهوه ای به عنوان گونه شاخص زیستی در شهرستان آران و بیدگل است. سیزده عدد موش قهوهای از دو منطقه کشاورزی مجیدآباد و بهشتیه آران و بیدگل در تابستان 1392 جمع آوری شدند. غلظت فلزات در بافت های این گونه به وسیله دستگاه ICP-OES اندازه گیری شد.میانگین غلظت های عناصر در کبد، کلیه و عضله به ترتیب برای روی 135/06، 87/97 و 61/80، برای مس 21/59، 18/56 و 7/33، برای سرب 4/26، 6/80 و 2/39 و برای کادمیوم 4/19، 7/25 و 4/97 میکروگرم بر گرم وزن خشک به دست آمد. نتایج آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که روی در کبد و سرب در کلیه به شکل معنی داری بیش تر از سایر بافت ها تجمع یافته بود (0/05>p). هم چنین مس در عضله و کادمیوم در کبد به شکل معنی داری کم تر از سایر بافت ها تجمع یافته بود (0/05>p). به طور کلی نمونه های جنس نر نسبت به جنس ماده و هم چنین نمونه های منطقه مجیدآباد نسبت به منطقه بهشتیه دارای غلظت های بیش تری از فلزات بودند. به طوری که غلظت سرب و کادمیوم در کبد نمونه های جنس نر به طور معنی داری بیش تر از جنس ماده بود (0/05>p). هم چنین غلظت سرب در کبد و غلظت کادمیوم در کبد و کلیه نمونه های جمع آوری شده از مجیدآباد به طور معنی داری بیش تر از منطقه بهشتیه بود (0/05>p). تفاوت غلظت فلزات در اندام های دو جنس می تواند به دلیل تولیدمثل و شیردهی جنس ماده باشد.
One of the most important environmental pollutants is heavy metals that have accumulated in the tissues of organisms and at low levels can cause poisoning. The present study aims to measuring the concentration of heavy metals in different tissues of Common Mouse as a bioindicator species in Aran and Bidgol city. Thirteen specimens of Common Mouse were collected from two agricultural area of Majidabad and Beheshtieh located in Aran and Bidgol in summer 2013. Concentrations of metals in tissues of this species were measured by ICP-OES. Mean concentration of metals in liver, kidney and muscle was obtained respectively for Zinc 135.06, 87.97 and 61.80 µg/g dw, for copper was 21.59, 18.56 and 7.33 µg/g dw, for lead was 4.26, 6.80 and 2.39 µg/g dw, and for cadmium was 4.19, 7.25 and 4.97 µg/g dw. The results of one-way analysis of variance showed that accumulation of zinc in liver and lead in kidney were significantly higher than other tissues (p< 0.05). Also accumulation of copper in muscle and cadmium in liver were significantly lower than other tissues (p< 0.05). In general, higher concentrations showed in males specimens than females and also specimens collected from Majid Abad region than Beheshtieh region. In this way, the concentrations of lead and cadmium in liver of male specimens were significantly higher than females (p< 0.05). Lead concentrations in the liver and the concentration of cadmium in the liver and kidney of specimens collected from Majid Abad were significantly higher than Beheshtieh region (p< 0.05). The sexual differences in metals concentrations could be due to female reproduction and lactation.
http://www.aejournal.ir/article_40740_613276281702d7a49040e9196cdfde6e.pdf
فلزات سنگین
پایش زیستی
شاخص زیستی
موش قهوه ای
آران و بیدگل
استان اصفهان
heavy metals
Biomonitoring
Bioindicator
Rattus norvegicus
Aran and Bidgol
Isfahan Province
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
19
28
40761
Ecology
مدل سازی مطلوبیت زیستگاه جمعیتهای زمستان گذران هوبره آسیایی (Chlamydotis macqueenii) در استان فارس
Habitat Suitability Modelling of Wintering Populations of Asian Houbara bustard Chlamydotis macqueenii in Fars
داود پاک نیت
pakniat.davood@yahoo.com
1
محمودرضا همامی
mrhemami@cc.iut.ac.ir
2
سعیده ملکی
sahraa62@yahoo.com
3
محبوبه توحیدی
davooduoz@yahoo.com
4
لیلا جولائی
leila.joolaee@gmail.com
5
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه زابل، صندوق پستی: 538-98615
سازمان حفاظت محیط زیست ایران
اداره کل حفاظت محیط زیست استان فارس
هوبره آسیایی در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی از چین تا شبه جزیره عربستان حضور دارد. جمعیت های این گونه در بیش تر زیستگاه های خود در حال کاهش است. در این مطالعه از الگوریتم حداکثر بی نظمی برای پیش بینی پراکنش بالقوه جمعیتهای زمستان گذران هوبره آسیایی در استان فارس استفاده شد. داده های حضور در سطح استان جمع آوری و وارد مدل مکسنت شد. سپس ارتباط آن با نقشه های رقومی شده 12 متغیر محیط زیستی مورد بررسی قرار گرفت. مدل به دست آمده دارای کارایی پیش بینی خوبی بود مقدار میانگین مساحت سطح زیر نمودار (AUC) به دست آمده از منحنی ROC برای مدل زمستان گذران هوبره 0/98 به دست آمد. متغیرهای تاثیرگذار در توسعه مدل توسط آزمون جک نایف مشخص گردید. تاثیرگذارترین متغیر برای پراکنش زمستان گذرانی هوبره آسیایی در استان فارس، تنوع ناهمواری ها تشخیص داده شد. شیب (درصد)، مجموع بارش سالانه، میزان بارش مرطوب ترین فصل، میانگین دمای سردترین فصل، فاصله تا اراضی کشاورزی دیم و فاصله تا پوشش مرتعی متوسط و ضعیف به ترتیب از دیگر متغیرهای مهم در مدل زمستان گذرانی هوبره آسیایی در استان فارس بودند. زیستگاه های با مطلوبیت بالا و متوسط جمعیت های زمستان گذران هوبره در منطقه مورد مطالعه به ترتیب 21 و 17/5 درصد برآورد شد. مناطق حفاظت شده به ترتیب حدود 23 و 11/8 درصد از زیستگاه های با مطلوبیت بالا و متوسط را تحت پوشش قرار می دهد.
Asian houbara are distributed from arid regions of China to the Arabian Peninsula. Populations of Asian houbara have been decreasing in most of its distribution range. This study employs Maxent modelling technique to investigate the suitability of potential wintering distribution of Asian houbara in the Fars province of Iran. A set of 12 data layers include two topographic variables, three land cover layers, three foot print layers and four bioclimatic layers is employed together with 19 presence- only records, obtained from fieldworks and Fars Department of Environment. Model fitness and performance of the accuracy of the model was assessed using the area under the receiver operating (AUC). The affecting factors in development of the model were determined by Jackknife test. The results show that the model has excellent predictive performance(AUC=0.98) and roughness is most important variable which affect the suitability of wintering potential distribution. Slope of the land, annual precipitation, precipitation of wettest quarter, mean temperature of coldest quarter, distance to dry farming, distance to mod-range land cover type (% 25-50%) and poor-range land cover type (% 25-50%) are the most important variables in the model. 21 percent of the study area have high suitability, while 17.5 percent have average suitability for wintering populations of houbara. 23 percent of habitats with high suitability and 11.8 percent of habitats with average suitability are in the protected areas.
http://www.aejournal.ir/article_40761_7ef809b783fc82e62ebb6dc9d94c2681.pdf
حداکثر آنتروپی
مناطق حفاظت شده
مناطق شکار ممنوع
مدل پراکنش گونه
Chlamydotis maqueenii
Maximum Entropy
protected areas
species distribution models
Chlamydotis maqueenii
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
29
38
40764
Ecology
تعیین کانون های تمرکز با اولویت بالای حفاظتی برای پرندگان مطالعه موردی: شهرستان نقده
Determination of the focus centers with high-priority conservation for birds Case Study: Naqadeh township
صیاد شیخی ئیلانلو
sayyad.sheykhi@yahoo.com
1
سرور کریمی
karimi.soroor@yahoo.com
2
گروه محیط زیست، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان
ایجاد مناطق تحت حفاظت به عنوان ذخایر طبیعی برای جلوگیری از نابودی تنوع زیستی در سطح جهان به عنوان یک اقدام کلیدی محسوب می شود. در این میان تعیین کانون های تمرکز با اولویت بالای حفاظتی موثرترین راه برای حفاظت از بسیاری از گونه ها محسوب می شود. در میان مهره داران از پرندگان به عنوان گونه های شاخص برای تعیین این نقاط بسیار استفاده شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین کانون های تمرکز پرندگان در استان آذربایجان غربی، شهرستان نقده انجام گرفت. نقاط حضور به دست آمده از پرندگان طی سال های 1389 تا 1391 با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) تحلیل گردید. در مجموع 144 گونه از پرندگان ایران در سطح شهرستان شناسایی و ثبت شد. نقشه های به دست آمده از نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در شهرستان نقده بیش ترین ارزش عددی سلول ها متعلق به مناطق بوم کشینه است. هم چنین تالاب های آققلعه، سلدوز، مزارع کشاورزی و رودخانه گدار به عنوان کانون مهمی برای لکه های داغ تنوع زیستی پرندگان در این شهرستان شناسایی شدند. در مجموع سه لکه داغ حفاظتی به ترتیب با مساحت هایی برابر 4828، 1941 و 554 هکتار برای پرندگان در شهرستان نقده تعیین شد، که درمجموع 14 درصد از مساحت شهرستان را شامل شدند. لکه های تعیین شده 15 درصد با مناطق تحت مدیریت و 85 درصد با مناطق آزاد هم پوشانی داشتند. باتوجه به غنای بالای پرندگان در شهرستان نیاز است تا راهکارهایی برای مدیریت و حفاظت از این لکه ها انجام گیرد. هم چنین پیشنهاد می شود مطالعات مشابهی در مقیاس های کلان در سطح کشور جهت شناسایی مناطق داغ پرندگان صورت گیرد.
The creation of protected areas as natural reserves to prevent loss of biodiversity in the world is a key action. In the meantime, determination of the biological hotspots is considered as the most effective way to protect species. Among vertebrates, birds are indicator species to determine hotspot areas. This study was conducted to determine the hotspots bird area in the Naqadeh township. This study was conducted during 2010 and 2012, to collecting presence points of birds and analyzed using geographic information systems (GIS). In total, 145 bird species were identified in this township. The results of this study showed that the highest numerical values of the pixels were belonging to ecotone areas in the Naqadeh township. Also Aq-Qala and Solduz Wetlands, farmlands and Gadar River were identified as an important for biodiversity hotspots in this township. In total, three conservative hotspots with an area of respectively 4828, 1941 and 554 ha were identified for birds in the Naqadeh township, a total including 14% of the township's areas. According to the richness of the birds in the Naqadeh township, it is essential to find ways to manage and protect these patches. Determined patches overlapped 15% with managed area and 85% with free zones. According to high bird richness in this township, it is also recommended that similar studies be done in large scale to identify hotspots areas of birds in the country.
http://www.aejournal.ir/article_40764_9c0192565d82ea6ffc3294e537a46d1f.pdf
حفاظت
زیستگاه
پرندگان
آذربایجان غربی
مناطق بوم کشینه
Conservation
Habitat
Birds
Ecotone
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
39
44
40767
Ecology
بررسی ارجحیت غذایی غاز خاکستری (Anser anser) در علف زار های تغذیه ای پارک ملی بوجاق
Surveying food preference of the graylag goose (Anser anser) in foraging Grassland in Bojagh national park
شیرکو شکری
shirkoshokri89@gmail.com
1
محمد کابلی
mkaboli@ut.ac.ir
2
افشین دانه کار
danehkar@ut.ac.ir
3
محمود صوفی
4
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران، صندوق پستی: 4111
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران، صندوق پستی: 4111
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران، صندوق پستی: 4111
محمود : گروه محیط زیست، دانشگاه گوتینگن، آلمان
مطالعه حاضر با هدف تعیین رژیم غذایی و بررسی ارجحیت غذایی غاز خاکستری (Anser anser) در فصل زمستان گذرانی در علف زارهای تغذیه ای پارک ملی بوجاق انجام شد. در ابتدا سرگین غاز خاکستری در فصل زمستان در طی سال های 1391 و 1392 با هدف تعیین رژیم غذایی جمع آوری گردید. هم زمان پلات هایی به اندازه یک متر مربع و با فواصل 50 متر در طول دو ترانسکت خطی جداگانه جهت شناسایی گیاهان موجود در علف زار گرفته شد. تعداد 53 نمونه سرگین جمع آوری وسپس جهت شناسایی گیاهان مورد تغذیه غاز خاکستری بافت های پارانشیمی آن ها تهیه گردید. سپس آن ها با گیاهان موجود در محیط مقایسه شدند. پارامترهای درصد فراوانی نسبی حضور، درصد حجم نسبی و درصد حضور برای هرآیتم غذایی در نمونه های سرگین محاسبه گردید. هم چنین ارجحیت غذایی با استفاده از روش آلفای مانلی تعیین شد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل رژیم غذایی این گونه نشان داد که در بین گیاهان مورد تغذیه، گیاهان خانواده گندمیان (Poaceae) با فراوانی نسبی حضور 35/81% و درصد حضور 100% و حجم نسبی 80/07% در جایگاه اول رژیم غذایی این گونه قرار دارد. پس از آن گونه گیاهی Medicago sp از خانواده حبوبات (Fabaeace) با فراوانی نسبی حضور 20/94% و درصد حضور 58/49% و حجم نسبی 7/23% و خانواده رانانکولاسه (Runculaceae) با فراوانی نسبی حضور 12/16% و درصد حضور 33/96% و حجم نسبی 3/33% به ترتیب بیش ترین مقدار از رژیم غذایی این گونه را به خود اختصاص داده اند. در مقابل نتایج آنالیز ارجحیت غذایی نشان داد که سه آیتم غذایی ترجیحی برای این گونه Poaceae، Eryngium caucasicum و Medicago sp به ترتیب دارای مقدار آلفای مانلی 0/237، 0/216 و 0/170 هستند که این آیتم های غذایی عمدتأ شامل گونه های گیاهی با فرم رویشی همی کریپتوفیت و تروفیت است. بنابراین اتخاذ راهکارهای مدیریتی هم چون حفظ پوشش گیاهی در مراحل اولیه توالی و مدیریت چرای متناوب دام جهت حفظ این فرم های رویشی از هجوم گیاهان بلند و غیرخوش خوراک پیشنهاد می گردد.
The current study is aimed to determine diet and food preference of the graylag goose during the wintering season in wet Grassland of Bojagh National Park. Firstly, in order to identify the diet, droppings were gathered done during the first months of winter 2012 and 2013. Simultaneously, the scheme of quadrating was performed using 1 square meter plots with a distance of 50 meters between adjacent plots, located along three transects to identify the wet grassland vegetation. 53 dropping sample was collected Plants to determine preferable foods and it was compared with plants located in grassland after building their tissue epidermal. Then percentage of Relative Frequency of occurrence, Percentage occurrence and relative volume percentage for each food item in dropping samples was calculated, and also food preference was measured using Manly’s alpha. Results of graylag’s diet showed that the plant of Germaine family (Poaceae) is located at first stage of the species’s diet. After that, Medicago spp of family with the amount of %20/94 Relative Frequency of occurrence and %58/49 percentage of occurrence and %7.23 relative volume and Runculaceae with the amount of %12/16 Relative Frequency of occurrence and %33/96 percentage of occurrence and %3/33 relative volume respectively devoted the most amount of graylag species’s diet. On the other hand, the results of food preference showed that three food items preferable to the species were Poaceae, Eryngium caucasicum and with 0.237, 0.216 and 0.17 manly’s alpha respectively. The food items almost include plants with hemicryptophyte and therophyte life forms. Therefore, adapting management approaches such as maintenance of vegetation cover in the early stage of succession and integrated management of livestock grazing in order to maintain vegetation diversity of wet grasslands from in the invasion of undesirable tall plants in order to keep the guild of this migratory bird in bojagh national park are recommended.
http://www.aejournal.ir/article_40767_b8475477092341a4c9b0713238793c0a.pdf
آلفای مانلی
رژیم غذایی
خانواده گندمیان
غاز خاکستری
Manly’s alpha
food diet
Germaine family
Graylag goose
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
45
52
40773
Animal systematic
اولین گزارش گکوی سقنقر معمولی (Teratoscincus scincus scincus) از شمال شرقی ایران در استان گلستان
First Record of Common Skink Gecko (Teratoscincus scincus scincus) from East-northern Part of Iran in Golestan Province
حاجی قلی کمی
hgkami2000@yahoo.com
1
لطیف نظرخانی
2
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، صندوق پستی: 155
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، صندوق پستی: 155
با توجه به نقش مهم خزندگان به ویژه سوسمارها در چرخه های زیستی و تأثیرات آن ها بر زندگی انسان ها از نظر مسائل بهداشتی و مهار زیستی، نقش سوسمارها در چرخه غذایی و نیز انتقال برخی بیماری ها و انگل ها و نقش آن ها در کنترل آفات کشاورزی مثل ملخ ها، شناخت و مطالعة آن ها برای ما حائز اهمیت می باشد. گکوی سقنقر معمولی Teratoscincus scincus scincus متعلق به خانواده Sphaerodactylidae بوده و برای اولین بار به طور رسمی از استان گلستان گزارش می گردد. در این تحقیق یک نمونه از اطراف دریاچه آلاگل در تیرماه 1380 و دو نمونه از جنوب صوفیکم در خرداد 1387 و 6 نمونه در اردیبهشت و خرداد 1394 در شمال استان گلستان مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونهها در شب به وسیله دست و تور جمع آوری گردیدند. به طورکلی منطقه مورد مطالعه از رسوبات رودخانه ای شامل شن، ماسه و رس یا مخلوطی از آن هاست و اقلیم منطقه نیمه خشک می باشد. نمونه ها براساس صفات مورفومتریک و مریستیک مطالعه شده و با منابع معتبر شناسایی شدند. در این تحقیق طول نرها 60/90–89/32، طول ماده ها 85/85-96/20 و طول نابالغ ها 45/34–46/53 میلی متر به دست آمد. فلسهای لب بالا 9–12، فلس های لب پایین 8–12، فلس های عرض سر 38–50 فلسهای طول سر 59-77، فلس های دور میانی بدن 32-38، صفحات روی دمی 13–16 و فلس های مضرس جانبی انگشت چهارم پا 24–27 میباشد.
With regard to the important role of reptiles especially lizards in biological cycles and their impacts on human life in terms of health issues and biological control, lizards role in food chain and transfer of some diseases and parasites and their role in agricultural pest control like grasshoppers, recognition and their study, which is important. Teratoscincus scincus scincus belonging to the Sphaerodactylidae family, and this is the first time is being reported from Golestan province. In this study one specimen from around Alagol Lake in 2001 June and two specimens from south of Soofikam in 2008 May and six specimens in 2015 May, from northern part of Golestan province were studied. The specimens were collected either by hand or in net at night. The studied area is generally composed of river sediments such as sand, gravel and clay or a mixture of them. The average annual rainfall is 355 mm and the average annual temperature is 18 °C. Climate of the studied area is semi-arid. Specimens have been studied according to morphometric and meristic characters, and they have been identified by reliable references. In this study the following data has been obtained. SVL of males 60.90 – 89.32 and of females 85.85-96.20 and of juveniles 45.34-46.53 mm. Supralabial scales 9-12, inferalabials scales 8-12, the scales across the head 38-50, scales along the head 59-77, scales around the middle of the body 32-38, wide caudal plates 13-16 and number of lateral fringe scales on the 4th toe of the hind limb 24-27.
http://www.aejournal.ir/article_40773_0bb0478fba5d9cd63d145b2bbb30e26b.pdf
ریخت شناسی
Teratoscincus scincus scincus
استان گلستان
نخستین گزارش
morphology
Teratoscincus scincus scincus
Golestan province
First record
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
53
60
40776
Animal systematic
بررسی فونستیک دوزیستان بیدم در شهرستانهای جنوب شرقی استان تهران
Faunistic survey Anura order in South Eastern cities of Tehran Province
مینا بابائی
mb_biyo@yahoo.com
1
سیامک یوسفی سیاه کلرودی
siamak_yousefi1@yahoo.com
2
شهرام دادگر
shdadgar@ifro.ir
3
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین، ایران
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین، ایران
مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، صندوق پستی: 6116- 14155
در این تحقیق شناسایی و تبیین فراوانی دوزیستان بیدم شهرستانهای جنوب شرقی استان تهران طی دو فصل بهار و تابستان 1394 به مدت 6 ماه انجام گردید. برای این منظور 12 ایستگاه حمامک، فیلستان، جیتو، قوئینک، خالدآباد، کانال چرمشهر، تالاب عشقآباد، بهرام، داودآباد، رودخانه پیشوا، سناردک، و پارک جنگلی انتخاب شد. نمونهها پس از این که توسط توردستی گرفته شدند به ظروف دربدار منتقل و سپس جهت بررسیهای زیستسنجی و شناسایی به آزمایشگاه منتقل شدند. نتایج این بررسی نشان داد که دو زیرگونه Pelophylax ridibunda ridibunda و Pseudepidalea viridis viridis در این مناطق زیست میکنند. در این ایستگاهها زیرگونه P. r. ridibunda از فراوانی نسبتاً خوبی برخوردار بود (89 درصد نمونههای صید شده) اما زیرگونه P. v. viridis در برخی از ایستگاهها یافت شد (11 درصد نمونههای صید شده). همچنین مشخص شد که زیرگونه P. r. ridibunda در بین ایستگاههای تعیین شده دارای بیشترین فراوانی (15 درصد) در ایستگاه تالاب عشقآباد و زیرگونه P. v. viridisنیز دارای بیشترین فراوانی (52 درصد) در ایستگاه تالاب عشقآباد بود. در بررسیهای انجام شده از 279 نمونه جمعآوری شده 249 نمونه مربوط به قورباغه P. r. ridibunda بود که از این تعداد 227 نر و 22 ماده گزارش شد و 30 نمونه مربوط به وزغ P. v. viridis بوده که از این تعداد 25 نر و 5 ماده گزارش شد. هم چنین مشخص شد که بین تمامی شاخصهای مورد بررسی (در 279 نمونه) همبستگی مثبت وجود دارد به طوری که در تمام موارد همبستگی در حد معنی داری برقرار است (0/01>p).
Identification and frequency of Anura order in south eastern cities of Tehran province have been studied during 6 months of spring and summer in 1394. For this reason, 12 stations have been selected in Hamamak, Filestan, Jitoo, Ghoeinak, Khaled Abad, Charmshahr, Channel Eshgh Abad pond, Bahram, Davood Abad, Pishva River, senardak and Jungle Park. After sampling by landing net, they transferred to laboratory to do the identify and biometry. The results showed two subspecies, Pelophylax ridibunda ridibunda and Pseudepidalea viridis viridis subsist in these areas. In these stations, subspecies P. r. ridibunda had relatively good frequency (89% samples) but subspecies P. v. viridis found in some stations (11% of samples). P. r. ridibunda and P. v. viridis seen in Eshgh Abad station more than other stations (15% and 52% respectively). 249 samples identified as a P. r. ridibunda (227 male and 22 female) and 30 samples identified as a P. v. viridis (25 male and 5 female). In addition, statistical analysis showed significant correlation between all traits (P<0.01).
http://www.aejournal.ir/article_40776_2f755eb115e188fb011186845d1ce5f3.pdf
فونستیک
دوزیستان بیدم
استان تهران
ایران
Faunistic
Anura order
Tehran Province
Iran
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
61
70
40787
Biology(Animal)
بررسی مورفولوژیک، مورفومتریک، هیستولوژیک و هیستومتریک قورباغه مردابی ( (Rana ridibunda) Pelophylax ridibundus Pallas, 1771) در شهر اهواز (منطقه گرم) و مقایسه آن با شهر شهرکرد (منطقه سرد)
Morphologic, Morphometric, Histologic and Histometric survey of marsh frog (Pelophylax ridibundus Pallas, 1771 (Rana ridibunda)) in Ahvaz (warm region) in comparison with Shahrekord (Cold region)
فروغ پاپهن
papanforoogh@yahoo.com
1
امین اسمعیلیان
amin.esmailian65@gmail.com
2
مهران درست قول
mdorostghoal@yahoo.com
3
مهدی دژمان
mehdidesuman@yahoo.com
4
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران، اهواز، صندوق پستی: 135
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران، اهواز، صندوق پستی: 135
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران، اهواز، صندوق پستی: 135
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی، مشهد، صندوق پستی: 331-91735
دوزیستان گروهی از جانوران مهره دار بوده که قادر به زیستن در هر دوی محیط آبی و خشکی هستند و اهمیت زیادی در تعادل اکوسیستم ها دارند. در این مطالعه سعی شده که قورباغه های دو شهر شهرکرد و اهواز شناسایی و مورد بررسی های بیوسیستماتیکی قرار بگیرند. بر این اساس در بهار 1390، 60 عدد قورباغه در دو منطقه با استفاده از تور دستی مخصوص صید قورباغه، صید شد. نمونه ها به صورت زنده به آزمایشگاه منتقل و پس از شناسایی گونه مورد اندازه گیری های مورفولوژیک، مورفومتریک، هیستولوژیک و هیستومتریک قرار گرفتند. بررسی صفات زیست سنجی نشان داد که میانگین اندازه های زیست سنجی قورباغه های نر و ماده منطقه سرد (شهرکرد) از منطقه گرم (اهواز) به طور معنی داری بیش تر(0/05>p) می باشند. هم چنین نتایج نشان داد میانگین ضخامت کلی پوست، ضخامت اپیدرم و ضخامت درم ناحیه شکمی بدن قورباغه های نر و ماده منطقه سرد (شهرکرد) از منطقه گرم (اهواز) بیش تر می باشد ولی میانگین ضخامت کلی پوست در نواحی پشتی و شکمی بدن قورباغه های نر و ماده در هر منطقه اختلاف معنی داری (0/05<p) نداشت. علاوه بر این، میانگین تعداد غددموکوسی در نواحی پشتی و شکمی بدن قورباغه های نر و ماده متعلق به منطقه سرد به طور معنی داری بیش تر از منطقه گرم (0/05>p) بود.
Amphibians are a group of vertebrate animals that be able to live in both aquatic and terrestrial environments and they are very important in the balance of ecosystems. In this study, we tried to identify Ahvaz and Shahrekord frogs, as well biosystematic survey about them. Hence, in the spring of 2011, 30 male and female frogs in each region were caught using hand nets. The live samples were transported to the laboratory, after identification of frogs, morphological, morphometric, histologic and histometrical measurement were done. Biometric characters survey showed that the average size of male and female frogs in cool region is higher than the warm region (Ahvaz) (p<0.05). The results showed that the average thickness of the skin, the epidermal and dermal thickness of abdominal part in male and female frogs of cool area was more than the warm region and the average thickness of the skin of the dorsal and ventral parts of the body in male and female frogs had no significant difference in each region (p<0.05). In addition, the average number of dorsal and ventral skin mucus glands of male and female frogs belong to the cold region was more than warm region (p<0.05).
http://www.aejournal.ir/article_40787_c1a0ca73b60ec9209fef7c1d0c3d085e.pdf
قورباغه مردابی
مورفولوژیک
مورفومتریک
هیستولوژیک
هیستومتریک
اهواز
شهرکرد
Morphologic
Morphometric
Histologic
Histometric
Marsh frog
Ahvaz
Shahrekord
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
71
80
40800
Animal systematic
بررسی پراکندگی و تنوع گونهای مگسهای حلزونکش (Diptera: Sciomyzidae) در شهرستان نور استان مازندران
Distribution and diversity study and distribution of the snail killing flies (DIPTERA:SCIOMYZIDEA ) in noor city, central part of mazandaran province
پرستو بالی
parastoobali@yahoo.com
1
حمید بلقیس زاده
belghis_h@yahoo.com
2
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم نوین پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پزشکی، تهران، صندوق پستی: 19395-1495
گروه انگل شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پزشکی، تهران، صندوق پستی: 19395-1495
خانواده سیومایزیده متعلق به راسته دوبالان میباشد، مگسهای حلزونکش در فرمهای لاروی از حلزونهای آبزی تغذیه میکنند که این حلزونها در مواردی میزبانان واسط گروهی از انگلهای انسانی و حیوانی مانند فاسیولا و شیستوزوما هستند و بیماریهایی ایجاد میکنند که از نظر اقتصادی و بهداشتی مطرح میباشند، مبارزه با این انگلها از طرق مختلف مانند آموزش بهداشت، بهسازی محیط، درمان بیماری و مبارزه با حلزونهای میزبان واسط (شیمیایی، فیزیکی، زیستی) میسر میباشد از اینرو این مگسها نقش مهمی در بازداری زیستی و انتشار بیماری ایفا میکنند. در این مطالعه فون مگسهای حلزونکش شهرستان نور استان مازندران از اردیبهشت تا شهریور 1394 به صورت ماهانه بررسی شد و تعداد 1269 نمونه بالغ از 5 ایستگاه مختلف که عبارتند از: شالیزار ایزدشهر، شالیزار روستای تیرکده، چمستان، سبزهرودرویان و نور با استفاده از تورحشرهگیری جمعآوری شدند و پس از اتاله کردن به آزمایشگاه سیستماتیک جانوری دانشگاه منتقل شده وبا کمک کلیدشناسایی موجود توسط استریومیکروسکوپ شناسایی شدند و در نهایت، پس از بررسی و تعیین هویت نمونهها مربوط به زیرخانواده Phaeomyiinae با یک جنس و یک گونه و زیرخانوادهSciomyzinaeدارای دو قبیله Sciomyzini و Tetanocerini میباشند که قبیله Sciomyziniبا سه جنس و پنج گونه و قبیله Tetanocerini با دو جنس و دو گونه و در مجموع شش جنس و هشت گونه میباشندکه بیش ترین فراوانی (35/5 درصد) مربوط به گونهPelidnoptera leptiformis و کم ترین فراوانی (2/6 درصد) مربوط به گونه Colobaea punctata میباشد و ایستگاه سبزهرود رویان بیش ترین تعداد و شالیزار روستا تیرکده کم ترین تعداد از نمونههای صیدشده را به خود اختصاص دادهاند.
The family Sciomyzidae belongs to the order Diptera. The larvae of snail-killing flies feed on aquatic snails. These snails host a large group of human and animal parasites such as Fasciola and Schistosoma. Fighting these parasites takes place through different methods such health trainings, environmental rehabilitation, treatment of patients, and fighting the intermediary host snails. Hence, these flies play an important role in biological controls. In this study, the use of molluscicide flies in Nour County in Mazandaran Province was studied from April to August 2015 and a total of 1269 mature samples were obtained from the following five stations using sweeping nets: Izad Shahr paddy field, Tirakdeh village paddy field, Chamestan, Sabezeh Rud (Royan), and Nour. The samples were transferred to the University’s systematic animal studies laboratory following stabilization. Finally, after investigations and identity examinations it was found that the samples of the subfamily Phaeomyiinae had the one genus and one species. It was found that the subfamily Sciomyzinae consists of the following two tribe: Sciomyzini and Tetanocerini. The tribe (Sciomyzini) consists of three genera and five species whereas the latter one (Tetanocerini) consists of two genera and two species. Therefore, both of the subfamily have a total of six genera and eight species that the most abundant species are Pelidnoptera leptiformis and the least abundant species are belonging to Colobaea punctata ; and from the point of location , the most abundancy had been occurred in Sabze-rud royan and the least abundancy had been occurred in Tirakde village.
http://www.aejournal.ir/article_40800_e0bfa8075da2938766c2684a05094cc2.pdf
سیومایزیده
مگس حلزونکش
حلزون آبزی
فون حشرات
شهرستان نور
مازندران
Sciomyzidae
Snail-killing
Aquatic snail
Insect fauna
Noor city
Mazandaran
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
81
86
40801
Biology(Animal)
آلودگی کنه ای خارپشت گوش دراز (Mammalia: Erinaceidae)Hemiechimus auritus به همراه توصیف کنه سخت در ایران Rhipicephalus turanicus) Acarina:Ixodidae)
Ticks Infection on the Long-Eared Hedgehog, Hemiechimus auritus (Mammalia: Erinaceidae) with the description of Rhipicephalus turanicus (Acarina :Ixodidae) in Iran
نسرین کیوانفر
kayvanfar@staff.um.ac.ir
1
محبوبه سادات حسین زاده
mhossienzadeh59@yahoo.com
2
پوریا واعظ نیا
pooria_007@yahoo.com
3
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه فردوسی مشهد، صندوق پستی: 331-91735
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه فردوسی مشهد، صندوق پستی: 331-91735
موزه دیرینه شناسی و علوم توس، مشهد
کنه ها از عوامل مهم انتقال بیماری های مختلف در دنیا محسوب می شوند و می توانند بر روی گستره وسیعی از انواع مختلف جانوران اهلی و وحشی تغذیه نماید. در این تحقیق به بررسی وضعیت آلودگی کنه ای خارپشت گوش دراز پرداخته شد. 29خارپشت از هفت ایستگاه در اطراف مشهد در فصول بهار و تابستان سال 1389 تا 1394 جمع آوری شد که 25 خارپشت آلوده به کنه بودند. در مجموع تعداد 68 کنه جداسازی شد که از این تعداد 46 کنه (25 نر و 21 ماده) بالغ بوده و برای شناسایی مورد استفاده قرار گرفت. کنه های شناسایی شده متعلق به گونه های Hyalomma anatolicum، H. excavatum، H. marginatum و Rhipicephalus turanicus بودند. اولین توصیف گونه R. turanicus برای این انگل در خارپشت گوش دراز در ایران می باشد. با توجه به اهمیت بهداشتی کنه ها و نیز هم زیستی خارپشت ها در منازل و باغ ها و رفت و آمد آزادانه خارپشت ها به دامداری ها، مطالعات بیش تری به منظور شناخت آلودگی های خارپشت ها و انتقال بیماری ها توسط آن ها درکشور مورد نیاز است.
Ticks are very important to transmit some major diseases. The ticks are blood-sucking ectoparasites and feed on wild and domestic animals. This research was carried out to study hard ticks which infected long-eared hedgehogs. A total of 29 hedgehogs were collected from seven stations in country of Mashhad during spring and summer of 2009- 2014 when they are so active. Then, 25 infected hedgehogs were found. Totally, 68 ticks were collected from 25 hedgehogs including 46 adult ticks (25 males and 21 females). The ticks are belonging to Hyalomma anatolicum, H. excavatum, H. marginatumandRhipicephalus turanicus. This survey is the first description of R. turanicus on long-eared hedgehogs in Iran. Since hedgehogs are freely coming to gardens, stables and human habitation, it is necessary to pay attention of their infection. In order to get more information about hedgehog infections and their transferable diseases in our country, more investigations and researches on infections of hedgehog are required.
http://www.aejournal.ir/article_40801_8958e7c63d95ee166cbd53d755f3d936.pdf
پستانداران کوچک
حیات وحش
شهرستان مشهد
کنه
میزبان
Host
Mashhad
Small mammals
Ticks
Wildlife
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
87
92
40802
Animal systematic
شناسایی ریختی گونه های جنس Nerita (رده شکم پایان، خانواده Neritidae) در ناحیه جزرومدی بندرلنگه
Morphological identification of gastropod genus Nerita (Gastropoda: Neritidae) in intertidal coastal zone of Bandar-Lengeh
نازیلا بیرامی
nazila.beirami@yahoo.com
1
جعفر سیفآبادی
jseyfabadi@gmail.com
2
محمدصادق علوی یگانه
3
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، صندوق پستی: 356-64414
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، صندوق پستی: 356-64414
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، صندوق پستی: 356-64414
با توجه به تنوع رنگی در صدف گونههای جنس Nerita(رده شکم پایان، خانواده (Neritidaeشناسایی آن ها با دشواریهایی همراه است. در این تحقیق با توجه به سایر ویژگیهای کلیدی ریختی، به شناسایی و تنوع زیستی گونههای این جنس در ناحیه جزر و مدی بندرلنگه با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر پرداخته شده است. نمونه برداری طی زمستان 1393 و در ساعات اوج جزر از بسترهای قلوه سنگی صخره ای و قلوه سنگی شنی سواحل بندرلنگه صورت گرفت. نمونهها پس از جمع آوری و تثبیت در فرمالین، جهت بررسیهای ریختی و محاسبات زیست سنجی به آزمایشگاه منتقل شدند و پنج صفت از آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان دهنده حضور پنج گونه N. adenensis، N. albicilla، N. longii، N. politaو N. textilis در ناحیه مورد مطالعه بود که در این بین بیش ترین و کم ترین فراوانی نسبی (28/1 درصد) به ترتیب با میزان 28/1 و 7/4 درصد به گونه های N. adenensisوN. albicilla تعلق داشت. بیش ترین تنوع در رنگ صدف نیز در گونه N. adenensis مشاهده شد که بیان گر کارایی اندک این صفت در شناسایی بود. نتایج فوق میتواند به شناخت بهتر فون شکم پایان خانواده Neritidae سواحل بندرلنگه و خلیج فارس و اتخاذ رویکرد مناسب مدیریتی برای حفاظت از آن ها یاری نماید.
Considering the variability of shell color among Nerita spp. (Gastropoda: Neritidae), their apparent identification base on shell color is difficult. This study has attempted to reexamine the identification of the Nerita spp. of the Bandar-Lengeh intertidal zone, by using morphological characters in reliable identification keys. Sampling was carried out from rocky-rubble and sandy-rubble substrates shores in maximum low tide hours of winter 2014. Samples were collected and fixed in formalin, the morphology and biometric measurements were taken in laboratory and five characteristics were measured. Results revealed the presence of five species including: N. adenensis, N.albicilla, N. longii, N. polita and N. textilis in the area which N. adenensis and N. albicilla showed highest and lowest relative frequency with 28.1% and 7.4% respectively. Also high variation in shell color appeared in N. adenensis which indicating non suitability of this characteristic in genus Nerita Taxonomic studies. The results of this study increase our knowledge about gastropods in this part of the Persian Gulf, which could be useful to improve their conservation and management strategies.
http://www.aejournal.ir/article_40802_2d49efe943194269b436c884baa25941.pdf
Nerita
بندرلنگه
ناحیه جزرومدی
تنوع زیستی
Nerita
Bandar Lengeh
Intertidal Zone
Biodiversity
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
93
102
41109
Physiology (Animal)
بررسی توانایی و کارایی پروبیوتیکی باکتری های فیتاز مثبت در شرایط آزمایشگاهی در ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio)
Invitro probiotical effects of some phytase producing bacteria in fish(Cyprinus carpio)
مرضیه نظری
khabr@yahoo.com
1
مجتبی علیشاهی
alishahimoj@gmail.com
2
تکاور محمدیان
takavar_m2002@yahoo.com
3
حسین معتمدی
h.motamedi@scu.ac.ir
4
دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، صندوق پستی: 135
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، صندوق پستی: 135
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، صندوق پستی: 135
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران، اهواز، صندوق پستی: 135
جایگزینی پروتئین حیوانی با پروتئین گیاهی از راهکارهای اصلی کاهش قیمت خوراک در آبزیان است. 70 درصد فسفر در گیاهان به صورت فیتات است که برای ماهیان قابل جذب نیست و موجوداتی که فاقد آنزیم های فیتازی هستند دسترسی کمی به این ماده دارند. هدف این تحقیق بررسی توان پروبیوتیکی باکتری هایی است که قادر به تجزیه فیتات به وسیله تولید آنزیم فیتاز هستند. بدین منظور 5 باکتری با توان بالای تولید آنزیم فیتاز شامل:1- (32Citrobacter farmeri (phas، 2- (12Klebsiella oxytoca (fish،3- (22Klebsiella pneumoniae subsp. Ozaenae (Fish، 4- (21Raoultella terrigena (Rsh و 5- Enterobacter (11cloacae (Fish که از منابع مختلف کشاورزی و آبزی پروری جداسازی شده بودند، انتخاب شدند. سپس این باکتری ها براساس شاخصهای پروبیوتیکی شامل: مقاومت به اسید، نمکهای صفراوی، خاصیتآنتاگونیستی، توان آب گریزی و عدم بیماریزایی برای ماهی مقایسه و ارزیابی گردیدند. باکتری لاکتوباسیلوس کازئی که یک پروبیوتیک پذیرفته شده آبزیان می باشد نیز به عنوان شاهد مثبت درنظر گرفته شد. تمام 5 جدایه مورد بررسی توان تحمل اسیدیته بهتری نسبت لاکتوباسیلوس کازئی داشتند و بیش ترین توان تحمل اسیدیته را 32Phas و 12Fish داشتند. هم چنین غلظت های 0/5 تا 3 درصد نمک های صفراوی تأثیری بر رشد باکتری های مورد بررسی نداشت (0/05<p). در مورد فعالیت آنتاگونیستی، هیچ کدام از جدایههای فیتاز مثبت فعالیت آنتاگونیستی در برابر دو باکتری بیماری زای یرسینیا راکری و آئروموناس هیدروفیلا نداشتند، هرچند لاکتوباسیلوس کازئی فعالیت آنتاگونیستی مناسبی در برابر این دو باکتری نشان داد (0/05<p). جدایه 11Fish درتست آنتی بیوگرام بیش ترین مقاومت را نسبت به آنتی بیوتیک نشان داشت. در خصوص فعالیت آب گریزی تمام باکتری های مورد مطالعه، به جز 11Fish بقیه باکتری ها توان آب گریزی قابل رقابت با لاکتوباسیلوس کازئی داشتند. در این مطالعه باکتری های تولیدکننده فیتاز دارای برخی شاخص های پروبیوتیکی قابل رقابت با لاکتوباسیلوس کازئی بودند ولی تفاوت معنی داری بین پتانسیل پروبیوتیکی آن ها مشاهده نگردید و بایستی علاوه بر بررسی های کامل تر شاخص های پروبیوتیکی، بررسی های درونتنی (In vivo) نیز در مورد این جدایه ها انجام شود تا در صورت مناسب بودن، به صورت مکمل پروبیوتیکی به غذای آبزیان اضافه گردند.
Replacement of animal proteins of fish diet with herbal proteins is one of the main method for decreasing the food cost. 70% of phosphorus in plants is in the form of phytate which is unavailable for fish because of lack of phytase enzymes. The aim of this study was evaluation of probiotic potential of phytase-producing bacteria from different sources. In this study, five bacterial species with the highest ability of phytase production including Raoultella terrigena, Klebsiella oxytoca, Citrobacter farmeri,Klebsiella pneumoniae and Enterobacter cloacae were isolated from agriculture and aquaculture origins, were evaluated for possessing the probiotic characterization. Probiotical indices including: acid resistance, bile salt resistance, bacterial antagonistic effects, hydrophobicity and lack of pathogenicity in fish, were evaluated in all isolates. Lactobacillus casei (confirmed fish probiotic) were chosen as positive control. Hydrophobicity and Antibiogram). All 5 isolates were more resistance against acid situation than L.casei, whereas the highest resistance in Fish 12 and Phas 32. All 5 phytase producer bacterias were resistance to 0.5 and 3 percent of bile salts concentrations (P> 0.05). All isolates have not antagonistic activity against Yersinia ruckeri and Aeromonas hydrophila but, Lactobacillus casei showed mild antagonistic activity. Resistance to different antibiotics was not significantly different (p> 0.05). But Fish11 showed the greatest resistance to the antibiotics. The hydrophobicity percentages were higher in all tested bacterias compare to the positive control. In this study all phytase producer bacterias had almost similar potential probiotic indices which were comparable to confirmed probiotic bacteria, L.casei. Then for choosing the best isolate possessing phytase producing ability and probiotic potential, more in vitro investigations as well as in-vivo study should be designed.
http://www.aejournal.ir/article_41109_906220548fc79b5923810ca21d2e01bd.pdf
باکتریهای فیتاز مثبت
ماهی کپور معمولی
پروبیوتیک
Phytase producing bacteria
probiotics
Common carp
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
103
114
41153
Animal environment
مقایسه ترکیبات اسیدهای چرب در بافت ماهیچه، کبد و لاشه ماهیان وحشی و پرورشی بنی (Mesopotamichthys sharpeyi)
Comparison of fatty acids profiles in the muscles, liver and carcass of wild and cultured Benni, Mesopotamichthys sharpeyi
علی درویشی
darvishi1833@yahoo.com
1
محمد ذاکری
mhdzakeri@yahoo.com
2
سیدمهدی حسینی
3
گروه شیلات، پردیس دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
مطالعه حاضر با هدف مقایسه ترکیب اسیدهای چرب در بافت ماهیچه، کبد و لاشه ماهیان جوان وحشی و پرورشی بنی (Mesopotamichthys sharpeyi) با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگراف انجام گردید. در تمام نمونه ها، بیش ترین مقدار اسیدهای چرب اشباع (SFA) و اسیدهای چرب غیراشباع با یک پیوند دوگانه (MUFA) به ترتیب مربوط به اسید پالمیتیک (c16:0) و اسید اولئیک (9-c18:1n) بود. نتایج نشان داد که بافت ماهیچه و کبد ماهیان بنی پرورشی، سطح اسیدهای چرب غیراشباع با چند پیوند دوگانه بیش تری را نسبت به ماهیان وحشی به خصوص در اسید دکوزاهگزانوئیک، اسید ایکوزاپنتانوئیک و اسید آراشیدونیک داشت (0/05>p). هرچند که بافت ماهیچه ماهیان وحشی دارای سطوح بالاتری از SFA بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترکیبات اسیدهای چرب بافت ماهیچه، کبد و لاشه ماهیان جوان بنی تحت تاثیر نوع محیط می تواند متفاوت باشند و براساس نوع جیره غذایی مورد استفاده در سیستم های پرورشی این گونه، می توانند دارای ارزش غذایی مناسب تری نسبت به گونه های وحشی باشند و به عنوان منبعی مناسب جهت تامین نیازهای غذایی اسیدهای چرب در تغذیه انسان محسوب گردد.
The composition of fatty acids of the muscles, liver and carcass of wild and cultured Mesopotamichthys sharpeyi were determined by gas-liquid chromatography. In all the samples studied, the principle saturated fatty acids (SFA) and Monounsaturated fatty acids (MUFA) were palmitic (C16:0) and oleic (C18:1n-9) acids respectively. The results showed that cultured fish muscle and liver contained a higher level of polyunsaturated fatty acids (PUFA), particularly docosahexaenoic acids (DHA), eicosapentaenoic acids (EPA) and arachidonic acid (ARA) (p<0.05), whereas wild fish muscles contained a higher level of SFA. The results indicate that the fatty acids composition of Benni tissues were different by environment types and feeding qualities. Finally, the cultured Mesopotamichthys sharpeyi can be a healthy component in the human diet according to dietary fatty acids profiles requirement.
http://www.aejournal.ir/article_41153_1d3869650d13d25b56e4f76d9fd7f770.pdf
ترکیب اسیدهای چرب
بافت ماهیچه
کبد
Mesopotamichthys sharpeyi
Fatty Acid composition
Muscle tissue
Liver
Mesopotamichthys sharpeyi
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
115
122
41155
Physiology (Animal)
اثر سطوح مختلف ویتامین نیاسین (B3) بر رشد و ترکیب بیوشیمیایی خون و لاشه بچه ماهی استرلیاد پرورشی (Acipenser ruthenus)
Effect of vitamin niacin (B3) on growth, blood biochemical and body composition Sterliad (Acipenser ruthenus)
رعنا حق پرست
haghparast.1366@gmail.com
1
حسین خارا
h.khara1974@yahoo.com
2
مسعود فرخ روز
farokhrooz@yahoo.com
3
گروه شیلات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، صندوق پستی: 1616
گروه شیلات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، صندوق پستی: 1616
گروه شیلات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، صندوق پستی: 1616
این تحقیق به منظور تعیین اثر مقادیر مختلف ویتامین B3بررشد و ترکیب بدن خون بچه تاس ماهی استرلیاد (Acipenser ruthenus) پرورشی در مرکز تکثیر و پرورش و بازسازی ذخایر شهید بهشتی سد سنگر اجرا گردید. شش جیره غذایی شامل مقادیر مختلف 50،40،30،20،10،0 میلی گرم در کیلوگرم غذای خشک ویتامین B3 به مدت 8 هفته برای تغذیه ماهیان استرلیاد در نظر گرفته شدند. تعداد 100 قطعه ماهی استرلیاد با وزن متوسط 50 گرم به 18 وان فایبرگلاس معرفی گردید. ماهیان روزانه به میزان 5 درصد وزن بدن تغذیه شدند. نتایج نشان داد که بین تیمارها از نظر افزایش وزن، ضریب چاقی، ضریب رشد و طول نهایی اختلاف معنی داری وجود ندارد (0/05<p) اما در رشد روزانه اختلاف معنی دار مشاهده میشود (0/05>p). از نظر ترکیبات بیوشیمیایی (تریگلیسرید، کلسترول، گلوکز، LDL، HDL و پروتیئن خون) در تیمارهای مورد بررسی اختلاف معنیداری مشاهده گشت (0/05>p). هم چنین براساس نتایج آنالیز لاشه اختلاف معنی داری بین تیمارها از لحاظ میزان رطوبت، چربی، پروتیئن و خاکستراختلاف معنی داری دیده شد (0/05>p). به طوری که بیش ترین میزان پروتئین و خاکستر وحداقل میزان چربی مربوط به تیمار3 بوده است.در نهایت باتوجه به نتایج می توان گفت که ویتامین نیاسین در این وزن اثر معنی داری روی رشد تاس ماهی استرلیاد ندارد، ولی باعث کاهش میزان چربی و افزایش پروتئین لاشه می شود. در نتیجه افزودن 30 میلی گرم نیاسین در کیلوگرم غذا اثر مطلوبی روی کیفیت گوشت ماهی می گذارد.
To determine the effects of vitamin B3 on growth and body composition blood of children Sterliad (Acipenser ruthenus) are cultured and Breeding Centre and Shahid Beheshti restocking dam was barricaded. Six diets containing different amounts of vitamin B3 50,40,30,20,10,0 mg per kg of dry food to feed the fish for 8 weeks was considered of Sterliad. A total of 100 fish of sterliad with an average weight of 50 g to 18 fiberglass tub was introduced. The fish were fed daily at the rate of 5% of body weight. The results showed that the treatments in terms of weight, condition factor, growth rate and final length there were no significant differences (P>0.05) But no significant difference was observed in the daily growth (P<0.05). The biochemical composition (triglyceride, cholesterol, glucose, LDL, HDL and blood protein) in the treatments are significant differences (P<0.05). Based on the analysis of carcass significant differences between treatments in terms of moisture, fat, protein and ash seen significant (P<0.05). Maximum protein and ash and minimum fat was related to T3. According to the results we can say that vitamin niacin the significant effect on weight Sterliad no growth and reduce the fat and increase the body protein. As a result of the addition of 30 mg per kg of food vitamin niacin positive effect on the quality of its fish.
http://www.aejournal.ir/article_41155_259cded6e1f7c8e42100134c6015ab5f.pdf
ماهی استرلیاد
Acipenser ruthenus
ویتامین نیاسین
رشد
فاکتورهای بیوشیمیایی خونی
ترکیب لاشه
Acipenser ruthenus
Vitamin Niacin
growth
Blood biochemical
body composition
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
123
132
41361
Physiology (Animal)
بررسی ماکروسکوپی و میکروسکپی مراحل رسیدگی جنسی سیاه ماهی (Capoeta capoeta intermedia) در رودخانه شاپور، استان بوشهر
Macroscopic and microscopic studies of reproductive cycle of Capoeta capoeta intermedia in Shapour River, Bushehr province
عالی حسینی
javadpapari@yahoo.com
1
زهره موسوی
zohre_1366@yahoo.com
2
ابراهیم ستوده
esotoude@yahoo.com
3
مهدی محمدی
mohammadim@pgu.ac.ir
4
اکبر عباس زاده
abas1351@gmail.com
5
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر
مرکزمطالعات و پژوهش های دانشگاه خلیج فارس، بوشهر
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر
هدف این تحقیق بررسی ساختار میکروسکپی و ماکروسکپی تخمدان و بیضه سیاه ماهی Capoeta capoeta intermedia در مراحل مختلف رسیدگی جنسی بود. بدین منظور از آذر 1390 تا آذر 1391 تعداد 330 قطعه سیاه ماهی ب هصورت ماهیانه از رودخانه شاپور (استان بوشهر) صید و مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام زیست سنجی، ماهیان تشریح و گنادهای آن ها خارج گردید. نمونه های گناد جداشده در فرمالین 10 درصد فیکس شده و پس از تهیه مقاطع بافتی با استفاده از روش بافت شناسی کلاسیک رنگ آمیزی و مورد مطالعه قرارگرفتند. نتایج نشان داد به طور میانگین طول کل ماده ها 2/3±19/83 سانتی متر، گستره وزن آن ها 38±93/4 گرم، طول کل نرها 2±19/85 سانتی متر و وزن آن ها 25/5±87/24گرم می باشد. نسبت جنسی کل ماهی های ماده به نر در نمونه های صید شده 1/6 به دست آمد که اختلاف معنی داری بین جنس نر و ماده نشان داد (0/05>p). قطر تخمک از حداقل 406/6 میکرون در مرحله 2 رسیدگی جنسی تا حداکثر 2112/9 میکرون در مرحله 5 رسیدگی جنسی افزایش یافت. میانگین همآوری مطلق و نسبی به ترتیب 2252/6 و 22/08 عدد تخمک محاسبه گردید. مراحل رسیدگی این ماهی با استفاده از بافتشناسی به 6 مرحله تقسیمبندی شد. بالاترین میزان فراوانی مرحله رسیدگی 4 و 5 جنسی از بهمن ماه تا خرداد ماه به دست آمد.
This study was done to investigate the macroscopic and microscopic structure of the ovary of Siah mahi,Capoeta capoeta intermedia during sexual maturation cycle from November 2012 and October 2013. For this purpose, 330 C.c.intermediawere captured from Shapour River (Bushehr province) and transferred to the laboratory. After biometry, gonads were removed and weighted. Gonad samples fixed in 10% formalin and after providing tissue sections, stained with H&E and studied by light microscopy. The weight of female and male calculated 93.4 ± 38 g and 87.24± 25.5, respectively. Results showed that average total length females and males is 19.83±2.32 and 19.85±2 g cm, respectively. Overall female-male (F-M) sex ratio was 1:1.66 that was significantly differences between the sexes (P<0.05). Egg diameter from 406.6 micron in stage 2 increased up to 2112.9 micron in stage 5. Cyclic changes of ovarian maturation were divided into six stages histologically. The highest frequency of 4 and 5 maturity stages observed from February to June.
http://www.aejournal.ir/article_41361_497d0fc71a9646560ebdda9955987314.pdf
Capoeta capoeta intermedia
تخمدان
بافت شناسی
رسیدگی جنسی
Capoeta capoeta intermedia
Ovaries
histology
Sexual maturation
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
133
144
41626
Physiology (Animal)
بررسی تغییرات پاتولوژیک بافت کبد، آبشش و روده بچه ماهی سفید (kutum (Rutilus در معرض قرار گرفته با آب تالاب انزلی
Induced Histopathological Alterations in Selected Organs of Rutilus kutum exposed to polluted waters in Anzali Lagoon
شیما کوهی دهکردی
shima.kouhie@gmail.com
1
سروناز خلیلی تیلمی
2
جاوید ایمانپور نمین
javidiman@gmail.com
3
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، صندوق پستی: 1144
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، صندوق پستی: 1144
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، صندوق پستی: 1144
تالاب انزلی دارای ارزش اکولوژیکی فراوانی است چرا که محل تخم ریزی و مهاجرت گونه های آبزیان و پرندگان بسیاری به حساب می آید. براساس تحقیقات صورت گرفته، فلزات سنگینی از جمله لیتیوم، باریوم، استرانسیوم، کادمیوم، کبالت، مس، مولیبدن، نیکل، سرب و گوگرد علاوه بر هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای (PAH) نیز به عنوان ترکیبات حاضر در همه منطقه تالاب در نظر گرفته می شوند که غلظت شان رو به افزایش بوده و می توانند تهدید جدی برای ساکنان تالاب در نظر گرفته شوند. مطالعه حاضر اثرات آب دارای این آلاینده ها را بر یکی از مهم ترین گونه های تالاب بررسی می کند. به منظور انجام تحقیق نود عدد بچه ماهی سفید Rutilus kutum، به مدت 8 روز در معرض آب های آلوده مناطق آبکنار و سیاه کشیم تالابانزلی (در قالب سه تیمار و در هر تیمار سه تکرار) قرار گرفتند. پس از گذشت روز اول تغییری در سلول های اپیتلیال آبشش دیده نشد و دژنراسیون سیتوپلاسم و هسته در سلولهای کبد مشاهده شد، درحالی که پس از 4 روز تغییر شکل سلول های پایه آبششی، به هم چسبیدگی رشته ها و رشته های ثانویه گرزی شکل در بافت آبشش و تجمع صفرا در بافت کبد دیده شد (0/05<p). 8 روز در معرض گذاری منجر به خون ریزی و اتساع مویرگ های آبششی و هم چنین نکروز کانونی در کبد شد (0/05>p). تغییرات ایجاد شده میتواند به وجود آلودگی در آب تالاب انزلی مربوط باشد.
Anzali wetland has ecological importance since it hosts migratory birds and fishes in southwest Caspian Sea. Based on researches performed, Trace elements such as Lithium (Li), Barium (Ba), Strontium (Sr), Arsenic (As), cadmium (Cd), Cobalt (Co), Chromium (Cr), copper (Cu),Molybdenum (Mo), Nickel (Ni), lead (Pb), and Sulfur (S) in addition to petroleum compounds such as Polycyclic Aromatic Hydrocarbons (PAHs) are considered as the ubiquitous pollutants in Anzali wetland which their concentration is increasing there and can be a great hazard for wetland inhabitants. Our study assessed the effects of these pollutants on one of the most significant fish species living through the wetland, Rutilus kutum. In order to perform the study, ninety fries were exposed to polluted water from Abkenar area and Siahkishim part of the Anzali lagoon (in the form of 3 treatments and 3 replications). After first day of exposure no obvious effect on epithelial cells of gill lamellas were detected,but in liver cells some cases of cytoplasm and nucleous degeneration were detedted, while after 4 days anomalies such as disorganization in primary and secondary lamella; lamellar fusion and club shaped lamellas in gill samples and bile stagnation in liver cells were detected(P>0.05). Then 8 days of exposure resulted severe signs of alteration like lumen expansion and blood congestion in primary lamella in gill tissues and focal necrosis in liver tissues (P<0.05). Resulted alterations based on our observations were attributed to water pollution in Anzali wetland.
http://www.aejournal.ir/article_41626_f9571985746d5d1518c8ef5a71e26ddc.pdf
آسیب بافتی
آبکنار
سیاه کشیم
کبد
آبشش
Alterations
tissue
Abkenar
Siahkishim
Liver
Gill
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
145
158
41661
Ecology
کاربرد شاخص های زیستی - جمعیتی در ارزیابی اکولوژیکی رودخانه شاهرود با استفاده از جمعیت بزرگ بی مهرگان کفزی
Use of Macroinvertebrate based Biotic and Population indexes to assess ecological status of Shahroud River- Qazvin
عباس محمودی فرد
abbasmahmoudifard@gmail.com
1
جاوید ایمانپور نمین
javidiman@gmail.com
2
حمید علاف نویریان
hamidnav@yahoo.com
3
کامیاب غلامی دشتکی
4
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، صندوق پستی: 1144
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، صندوق پستی: 1144
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، صندوق پستی: 1144
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، صندوق پستی: 1144
مطالعه حاضر به منظور ارزیابی وضعیت سلامت کیفیت آب رودخانه شاهرود در استان قزوین انجام شد. نمونه برداری از بزرگ بی مهرگان کفزی با استفاده از نمونه بردار سوربر (مساحت 0/16 مترمربع با چشمه تور 100 میکرون) در تناوب 45 روزه از مهر 1391 تا شهریور 1392 در 9 ایستگاه با 3 تکرار و در طول 95 کیلومتر از این رودخانه انجام شد. نمونه های جمع شده توسط فرمالین 4% تثبیت و به آزمایشگاه منتقل، جداسازی، شناسایی و شمارش گردیدند. سنجه های ساختار جمعیت شامل فراوانی کل، غنایEPT، درصد EPT، نسبت EPT به CHIR محاسبه شدند. مقادیر تنوع گونه ای، غنای گونه ای و یکنواختی با استفاده از شاخص های شانن – وینر، مارگالف و پایلو محاسبه شدند. حداقل و حداکثر میانگین فراوانی کفزیان به ترتیب در فصول تابستان و بهار مشاهده شدند. کم ترین و بیش ترین میزان شاخص های شانن (0/93 و 2/24)، مارگالف (0/33 و 1/64) به ترتیب در فصول تابستان و بهار و در ایستگاه های 1 و دو ایستگاه آخر (8 و 9) به دست آمد. کم ترین و بیش ترین مقادیر شاخص زیستی هیلسینهف HFBI (3/29 و 6/37) در ایستگاه ها اول و ایستگاه آخر در فصول زمستان و تابستان محاسبه گردید. این بررسی نشان داد با استفاده از شاخص های زیستی و جمعیتی می توان ارزیابی مناسبی از وضعیت سلامت اکوسیستم آب های جاری به عمل آورد.
In this study health status of Shahroud River located in Qazvin Province was examined. Macroinvertebrate samples were collected by Surber sampler (area of 0.16 m2 with 100 micron mesh size) in 95 km river length at 9 sampling stations with 3 replicates in each station. Samples were taken in 45 day intervals from 11th Nov. 2011 to 9th Sept. 2012. The collected samples were preserved in 4% formalin solution and transported to the laboratory for identification and further analyses. Total abundance, EPT diversity, percentage EPT and EPT to CHIR ratio were calculated. Species diversity, richness and evenness were determined according to Shannon- Weiner, Margalev and Pielou indexes. Minimum abundance of macroinvertebrates were observed in summer and maximum in spring. The lowest and highest Shannon– Weiner values were 0.93 and 2.24, Margalev index 0.33 and 1.64 were observed in summer and spring at station 1 (upstream) and stations 8 and 9 (downstream) respectivelyThe lowest and highest Hilsenhoff Biotic index (HFBI) values were 3.29 and 6.37, were observed in winter and summer at station 1 (upstream) and stations 9 (downstream) respectively. The study showed that biotic and population indexes are capable of providing useful assessment of health quality in running water ecosystems.
http://www.aejournal.ir/article_41661_68f14cb331ed59d3588705779098b21d.pdf
ارزیابی اکولوژیکی
بزرگ بی مهرگان کفزی
رودخانه شاهرود
شاخص زیستی و جمعیتی
Biotic and Population indexes
Ecological assessment
macroinvertebrate
Shahroud River
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
159
166
41696
Ecology
سنجش غلظت فلزات سنگین (Ni, Cd, Zn, Pb) در عضله و هپاتوپانکراس میگوی سفید (Metapenaeus affinis) در شمال غرب خلیج فارس
Determination of heavy metals concentrations (Ni, Cd, Zn, Pb) in muscle and hepatopancreas of white shrimp (Metapenaeus affinis) in the north-west Persian Gulf
گلناز بهادری
gl.bahadori@yahoo.com
1
نگار قطب الدین
ghothbeddiny2005@gmail.com
2
گروه شیلات، پردیس علوم و تحقیقات خوزستان، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
گروه شیلات، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
فلزات سنگین از جمله آلایندههایی هستند که به وفور در اثر فعالیت های انسانی به محیط زیست دریا وارد میشوند. این آلایندهها قابلیت تخریب زیستی نداشته و ممکن است ضمن ورود به بدن آبزیان در آن ها تجمع نمایند. در این تحقیق غلظت نیکل، کادمیوم، روی و سرب کل در بافتهای عضله و هپاتوپانکراس میگوی سفیدMetapanaeus affinis اندازهگیری شد. به این منظور نمونههای میگو (355 نمونه خور موسی و 340 نمونه بحرکان) توسط تور ترال کف در فصل زمستان سال 1392 از 2 ایستگاه (خور موسی و بحرکان) برداشت شد. جهت تعیین غلظت فلزات سنگین، نمونهها پس از آمادهسازی و خشک شدن هضم شدند. غلظت نیکل، کادمیوم، روی و سرب در بافتهای میگو با استفاده از روش جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد، اختلاف معنیداری بین میزان انباشت فلزات در خور موسی و میزان انباشت فلزات در بحرکان وجود دارد و بیش ترین میزان انباشت فلزات در بافت میگوی سفید در ایستگاه خور موسی مشاهده شد(0/05>P) مقایسات میزان غلظت فلزات سنگین مورد ارزیابی در این تحقیق در ایستگاههای مختلف نشان داد، میزان تجمع عناصر سنگین در هپاتوپانکراس بیش تر از عضله میباشد. هم چنین ترتیب میزان غلظت فلزات سنگین به صورت روی< سرب< نیکل< کادمیوم در هر دو ایستگاه مشاهده شد. میانگین غلظت فلزات سنگین مورد سنجش در بافت عضله از استانداردهای WHO و FDA و Sciortino و Ravikumar and Maff در ایستگاههای خور موسی و بحرکان کم تر بود.
Heavy metals pollutants are not biodegradable and they can bioaccumulated by marine organisms. Heavy metals are persistant pollutants which the persistance of high concentrations of them in ecosystems can be harmful to organism. In this study concentration of total Ni, Cd, Zn and Pb in muscle and hepatopancreas tissues of Metapenaeus affinis shrimp was estimated. For shrimp samples using trawl bottom during autumn (2013). Shrimps were collected from Mahshahr creek and Bahrekan Bay. For determination heavy metals (Ni, Cd, Pb and Zn), samples after preparation and drying were digested, then concentration of heavy metals in tissues of shrimp measured by Atomic absorption. In this study, the concentration of heavy metals (Ni, Cd, Pb and Zn) in shrimps in Mahshahr creek were higher than Bahrakan bay (P<0.05), probably because it was nearby Bandar Imam Petrochemical Company and a high amount of wastewaters are dumped at this part. Hepatopancreas tissue was contained the maximum concentration of heavy metals (hepatopancreas>muscle). The arrangement concentrations of heavy metals are Zn>Pb>Ni>Cd, in both stations. The mean heavy metals concentration in hepatopancreas and muscle showed significant difference (P<0.05). In this study, concentration of heavy metals (Ni, Cd, Pb and Zn) in muscle tissue of Metapenaus affinis was compared with WHO, FDA, Sciortino and Ravikumar and MAFF standards and it was found that the concentrations are lower than standard level and therefore they can be used for human consumption.
http://www.aejournal.ir/article_41696_0ab163e9a031daac28ab34b84ff1517f.pdf
فلزات سنگین
Metapanaeus affinis
میگوی سفید
خلیج فارس
Heavy metal
Shrimp
Metapenaeus affinis
Persian Gulf
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
167
174
41705
Animal systematic
بررسی تفاوت های ریخت شناسی جمعیت های سیاه ماهی Capoeta capoeta در بالادست و پایین دست رودخانه زرینه رود از حوضه دریاچه ارومیه
Investigation of morphological differences of Capoeta capoeta populations in the upstream and downstream of Zarinerood River in Urmia Lake Basin
علیرضا رادخواه
radkhahalireza@yahoo.com
1
هادی پورباقر
poorbagher@ut.ac.ir
2
سهیل ایگدری
soheil.eagderi@yahoo.com
3
گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، صندوق پستی: 4111
گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، صندوق پستی: 4111
گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، صندوق پستی: 4111
این مطالعه با هدف بررسی ویژگی های ریخت شناسی و عوامل محیطی موثر بر آن ها در جمعیت های سیاه ماهی (C. capoeta) بالادست و پایین دست رودخانه زرینه رود از حوضه دریاچه ارومیه به اجرا درآمد. در این مطالعه، در مجموع 85 عدد سیاه ماهی از قسمت های بالادست (40 قطعه) و پایین دست (45 قطعه) رودخانه زرینه رود با استفاده از دستگاه الکتروشوکر صید شدند. نمونه های جمع آوری شده پس از بی هوشی در محلول عصاره گل میخک، در فرمالین 10 درصد تثبیت شده و سپس به آزمایشگاه منتقل شدند. 21 صفت ریخت سنجی و 7 صفت شمارشی در ماهیان صید شده بررسی شد. داده های استانداردشده به منظور تعیین اختلاف در بین جمعیت های مورد مطالعه و هم چنین به منظور جداسازی و تفکیک جمعیت ها در هریک از صفات با استفاده از آنالیز تجزیه به مولفه های اصلی (PCA) و آنالیز تابع تشخیص (DFA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مطالعه حاضر نشان داد که جمعیت های سیاه ماهیان در بالادست و پایین دست رودخانه زرینه رود از نظر صفات شمارشی اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند (0/05<p). جمعیت های مورد بررسی از نظر صفات ریخت سنجی با یکدیگر اختلاف داشتند، البته این اختلاف موجب تمایز و تفکیک جمعیت ها نشد. تفاوت در شرایط اکولوژیکی مانند سرعت جریان آب، دما، اکسیژن، پوشش گیاهی و شرایط تغذیه ای از مهم ترین عوامل موثر بر اختلافات ریخت شناسی در بین جمعیت های مورد مطالعه تشخیص داده شدند.
The present study investigated morphological difference populations of Capoetacapoeta in the upstream and downstream of Zarinerood River in Urmia Lake Basin. In addition, the role of important condition factors influencing morphological features was studied. In this study, a total of 85 sample of Siah Maahi (C. capoeta) were caught from the upstream (40 pieces) and downstream (45 pieces) Zarinerood River using Electrofishing. Samples anaesthetized using clove powder, fixed in 10% formalin and transferred to the laboratory. 21 morphometric and 7 meristic characteristics were studied. Standardized data to determine the differences between the populations and also to separate the populations in each of the traits analyzed using principal component analysis (PCA) and detection function analysis (DFA). The study showed that Siah Mahi populations in the upstream and downstream of Zarinerood River had not significant differences in meristic traits (p>0.05). Siah Mahi populations had significant differences in morphometric traits, but these differences will not separate populations. Differences in ecological conditions such as flow rate, temperature, oxygen, vegetation and nutritional status were diagnosed as important factors in morphometric differences between populations-studied.
http://www.aejournal.ir/article_41705_3b1ede2fb9a41778720542b26edc6d54.pdf
صفات ریخت سنجی
صفات شمارشی
جمعیت های بالادست و پایین دست
سیاه ماهی
Capoeta capoeta
Morphometric characteristics
Meristic characteristics
Upstream and downstream populations
Siah Mahi
Capoeta capoeta
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
175
182
41723
Ecology
ارزیابی زیستی فون کفزیان رودخانه نور رود در منطقه بلده نور
The Bioassay of Macrobenthic Fauna in Nur Rud River in Nur Town
مهرنوش نوروزی
mnoroozi@toniau.ac.ir
1
مهران هاشمی
mehran.h66@gmail.com
2
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، صندوق پستی: 46817
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، صندوق پستی: 46817
شناسایی و بررسی پراکنش ماکروبنتوزهای رودخانه نور رود به مدت یک سال (مرداد 1390 تا تیر 1391) به صورت ماهانه در 7 ایستگاه با سه تکرار به وسیله نمونه بردار سوربر با سطح مقطع 35×35 سانتی متر انجام گردید. شاخص های محیطی (دبی، دما و pH) در هر ایستگاه ثبت گردید. در مجموع 7881 عدد ماکروبنتوز متعلق به 7 راسته از 21 خانواده شناسایی شد. بیش ترین فراوانی مربوط به راسته یک روزه ها (خانواده باتیده) بود. براساس نتایج، فاکتور دبی و دمای آب، بر روی تراکم و تنوع، فاکتور pH فقط بر روی تنوع ماکروبنتوزها اثر معنی داری داشت. به طورکلی بیش ترین و کم ترین تراکم به ترتیب در ماه های اسفند و خرداد و تنوع به ترتیب در ماه های اسفند و دی دیده شد. بیش ترین فراوانی ماکروبنتوزها متعلق به ایستگاه اول، در سرچشمه رودخانه نور رود و کم ترین فراوانی در ایستگاه هفتم، در محل ورود فاضلاب معدن شن و ماسه قرار داشت. به طور میانگین بیش ترین و کم ترین شاخص شانون وینر به ترتیب در ماه های تیر و دی، شاخص سیمپسون به ترتیب ماه های اسفند و تیر و شاخص مارگالف به ترتیب در ماه های آبان و بهمن بود. به طور میانگین در طول یک سال شاخص تنوع گونه ای شانون وینر 1/35، غالبیت گونه ای سیمپسون 0/31 و غنای گونهای مارگالف 2/40 به دست آمد. از نظر وضیعت کیفی آب رودخانه در ایستگاه 1 عالی و در ایستگاه 4 به دلیل ورود آلودگی متوسط بود. شناسایی و بررسی پراکنش ماکروبنتوزهای رودخانه نور رود به مدت یکسال (مرداد 1390 تا تیر 1391) به صورت ماهانه در 7 ایستگاه با سه تکرار به وسیله نمونه بردار سوربر با سطح مقطع 35×35 سانتی متر انجام گردید. شاخص های محیطی (دبی، دما و pH) در هر ایستگاه ثبت گردید. در مجموع 7881 عدد ماکروبنتوز متعلق به 7 راسته از 21 خانواده شناسایی شد. بیش ترین فراوانی مربوط به راسته یک روزه ها (خانواده باتیده) بود. براساس نتایج، فاکتور دبی و دمای آب، بر روی تراکم و تنوع، فاکتور pH فقط بر روی تنوع ماکروبنتوزها اثر معنی داری داشت. به طورکلی بیش ترین و کم ترین تراکم به ترتیب در ماه های اسفند و خرداد و تنوع به ترتیب در ماه های اسفند و دی دیده شد. بیش ترین فراوانی ماکروبنتوزها متعلق به ایستگاه اول، در سرچشمه رودخانه نور رود و کم ترین فراوانی در ایستگاه هفتم، در محل ورود فاضلاب معدن شن و ماسه قرار داشت. به طور میانگین بیش ترین و کم ترین شاخص شانون وینر به ترتیب در ماه های تیر و دی، شاخص سیمپسون به ترتیب ماه های اسفند و تیر و شاخص مارگالف به ترتیب در ماه های آبان و بهمن بود. به طور میانگین در طول یک سال شاخص تنوع گونه ای شانون وینر 1/35، غالبیت گونه ای سیمپسون 0/31 و غنای گونه ای مارگالف 2/40 به دست آمد. از نظر وضیعت کیفی آب رودخانه در ایستگاه 1 عالی و در ایستگاه 4 به دلیل ورود آلودگی متوسط بود.
Determine and examine the distribution of the macrobenthos were studied in Nur Rud River monthly within one year (Jul. 2011 to Jun. 2012) from 7 sites in three replicates using Surber sampler with the cross-section 35×35 cm. Environmental indexes (debit, temperature and pH) were recorded in each site. In total, 7881 macrobenthos belonging to 7 orders of 21 families were detected. The most prevalent orders were Ephemeroptera (family Baetidea). Based on the results, water’s debit and temperature were significantly effective in density and diversity; and pH only affected the diversity of macrobenthos significantly, as the maximum and minimum densities were observed respectively in Feb.-Mar. and May-Jun. The maximum frequency of the macrobenthos pertained to site 1, the headstream of Nur Rud, and minimum frequency of the macrobenthos pertained to site 7, the place where the sewage of the sand mine enters the river. On average, maximum and minimum of Shannon-Wiener index were observed in Jun.-Jul. and Dec.-Jan.; Simpson index were observed in Feb.-Mar. and Jun.-Jul.; and Margalef index were observed in Oct.-Nov. and Jan.-Feb, respectively. Over one year, mean Shannon-Wiener index for species diversity, mean Simpson index for species dominance, and mean Margalef index for species richness were obtained as 1.35, 0.31, and 2.40, respectively. The quality of water in site 1 and site 4 was respectively high and moderate.
http://www.aejournal.ir/article_41723_1e5c7a2b5f49147e4099627a2ce37fbd.pdf
پراکنش
ماکروبنتوز
رودخانه نور رود
تراکم
Distribution
Macrobenthos
Nur Rud River
Density
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
183
190
41754
Ecology
بررسی ویژگیهای زیستگاهی ماهی Barbus lacerta (Heckel 1843) در رودخانه طالقان، حوزه سفیدرود
Fish habitat use characteristics of Barbus lacerta (Heckel 1843) in Taleghan River (Sefid River basin)
مرضیه وردیپور
marzie.verdipour@yahoo.com
1
سهیل ایگدری
soheil.eagderi@ut.ac.ir
2
بهمن شمس اسفندآباد
bshams78@yahoo.com
3
گروه تنوع زیستی، دانشکده محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، صندوق پستی: 14515-775
گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، صندوق پستی: 4111
گروه تنوع زیستی، دانشکده محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، صندوق پستی: 14515-775
بررسی ویژگیهای زیستگاهی گونهها نقش مهمی در مدیریت آنها دارد و تصمیمگیری در مورد شیوه مدیریتی مناسب، تنها با مشخص شدن نیازهای زیستگاهی آنها امکانپذیر است. این مطالعه با هدف ثبت دادههای مربوط به توزیع گونه Barbuslacerta و تعیین زیستگاه انتخابی این گونه برای حفاظت آن و مدیریت بهتر آن به اجرا درآمد. در مطالعه حاضر برای بررسی ویژگیهای زیستگاهی و زیستگاه انتخابی این گونه در رودخانه طالقان، متغیرهای محیطی شامل عمق، عرض رودخانه، سرعت جریان آب، دمای آب، ارتفاع ازسطح دریا و قطر سنگ بستر، در 33 ایستگاه از بالادست به سمت پاییندست رودخانه اندازهگیری شد سپس دادههای به دست آمده در نرمافزار Habsel تحلیل شدند. براساس نتایج، محدوده مورد استفاده و محدوده زیستگاه انتخابی با توجه به میزان در دسترس بودن ویژگیهای زیستگاهی برای هر متغیر برای ماهیان بزرگتر و کوچکتر از 90 میلیمتر بهدست آمد. نتایج نشان داد که زیستگاه انتخابی هر دو گروه، محدوده مشابهی از متغیرها شامل عرض رودخانه 7/5-2/5 متر، ارتفاع 1600-1400 متر، دمای 16-15 درجه سانتیگراد، سرعت جریان 0/4-0/2 متربرثانیه و قطر سنگ بستر 30-24 سانتیمتر میباشد. به عبارت دیگر سس ماهی کورای جوان، نواحی کم عمق با عرض و سرعت جریان کم که حاوی سنگ بستر درشت میباشند را انتخاب میکند و وقتی بالغ میشود همان نواحی با عمق بیش تر (54-48 سانتیمتری) و بستری حاوی سنگهای درشتتر را انتخاب مینماید. نتایج این مطالعه میتواند در برنامههای حفاظتی بلندمدت و مدیریت شیلاتی این گونه مورد استفاده قرار گیرد و قابلیت پیشبینی پراکنش سس ماهی کورا را براساس ویژگیهای محیطی رودخانه فراهم نماید.
Investigation of habitat use characteristics play an important role in their management and decision about appropriate management is feasible only with understanding of their habitat requirements. This study was conducted to provide distribution data of Barbus lacerta and determination of its habitat use characteristics in order to its better management and protection. In the present study for investigation of the habitat use characteristics of Kura barbel in Taleghan River, environmental variables, including depth, river width, current velocity, temperature, elevation and diameter of substrate stones in 33 stations from upstream to downstream were measured. Then this data were analyzed using Habsel software. The range of used and selected habitat were obtained with regard to the availability of the habitat variables for specimens larger and smaller than 90 mm. The results showed that both studied groups select similar ranges, including river width of 2.5-7.5 me, elevation of 1400-1600 m asl, temperature of 16-15°C and substrate with stone diameter of 24-30 cm i.e. The younger Kura barbel selects lower depth area with lower river width and current velocity that have substrate with large stones, whereas adults selects same area with deeper water (48-54 cm) and larger bed stones. Since there is little study regarding habitat suitability of riverine fishes, the findings of this study can be used in long-term protection program and management of this species. In addition, the results can provide prediction of its distribution based on the environmental variable of river.
http://www.aejournal.ir/article_41754_5288a66413536d3aa57befcd9a64c984.pdf
سس ماهی کورا
رودخانه طالقان
متغیرهای محیطی
زیستگاه انتخابی
Kura barbel
Taleghan River
Environmental variables
Selected habitat
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
191
198
41758
Physiology (Animal)
بررسی عملکرد تولیدمثلی و هم آوری در دوگله از مولدین قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
Investigation of reproductive performance and fecundity in two group of rainbow trout brood stock
رقیه محمودی
roghaye.mahmodi@gmail.com
1
سمیرا ناصری
2
اسماعیل کاظمی
esmaeil.kazemi.1986@gmail.com
3
مرکز تحقیقات ژنتیک و اصلاح نژاد ماهیان سردآبی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، یاسوج
مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، صندوق پستی: 6116- 14155
مرکز تحقیقات ژنتیک و اصلاح نژاد ماهیان سردآبی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، یاسوج
به منظور تعیین فاکتورهای تولیدمثلی و هم آوری قزل آلای رنگین کمان دو گله مولد بررسی قرار گرفتند. از گله فرانسوی و گله ایرانی موجود در مرکز تحقیقات ژنتیک و اصلاح نژاد ماهیان سردآبی تعداد 10 و 15 نمونه ماده به صورت تصادفی انتخاب، تگ دار و تخم کشی شدند. میزان تخمک استحصالی از هر والد با ترازوی دیجیتالی با دقت 0/01 گرم و قطر تخمک با کولیس مدرج اندازه گیری شد. تخمک ها با ترکیب اسپرم چند نر بارور شدند. درصد لقاح، چشم زدگی و تفریخ برای هر تیمار محاسبه شد. درصد لقاح (98/8، 88/33)، چشم زدگی (94/5-71)، تفریخ (82/5-70) به ترتیب در مولدین فرانسوی و ایرانی به دست آمد. میانگین هم آوری و متوسط اندازه تخم درگله فرانسوی به ترتیب 306/47±4080 و 0/089±4/93 و در گله ایرانی 276±4247 و 0/1±5/17 به دست آمد. بررسی روابط هم آوری- اندازه تخم، وزن مولد، طول مولد و اندازه تخم و وزن مولد با استفاده از آنالیز رگرسیون انجام پذیرفت. رابطه هم آوری و وزن در گله فرانسوی (0/52=r) و در گله ایرانی (0/36=r) به صورت خطی و شیب مثبت مشاهده شد. رابطه هم آوری با طول در گله فرانسوی 30% =r و در گله ایرانی 36%=r به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مولدین فرانسوی کیفیت بهتری از نظر درصد لقاح، چشم زدگی، تفریخ، بازماندگی در سه ماهه اول و بازماندگی در سه ماهه دوم نسبت به مولدین ایرانی را دارا می باشند.
The study aims to evaluate the reproductive factors as well as fecundity of two broodstock groups (Iranian and French generation) at the research center of genetic and breeding of cold-water fishes, Yasouj, Iran. Number of 10 broods from French generation and 15 broods from Iranian one were randomly selected, tagged and stripped to evaluate fecundity and future parameters. Total egg weight and egg diameter were computed using a digital balance and a caliper. After fertilization, the percentage of fertilized, eyed, hatched eggs and larval survival were assessed . Average fecundity and egg diameter in the French generation were 4080±306.47 and 4.93±0.089 respectively. Mentioned parameter in the Iranian were submitted to be 4247±276 and 5.17±0.1. Moreover, percentage of fertilized egg (98.8, 88.33), percentage of eyed eggs (94.5,71) and hatching rate (82.5,70) were submitted in the Ferench and Iranian groups respectively. A possitive relationship was observed between fecundity and fish weight in French (r= 0.36) and Iranian ( r= 0.52) groups. A linear relationship between fecundity and length fish was observed in rainbow trout French (r = 0.30) and Iranian (r = 0.36). In conclusion, it seems that fish fecundity is more affected by fish weight, not fish length.
http://www.aejournal.ir/article_41758_8bf5102610af45d2f88da1aeef8cd51a.pdf
بازماندگی
درصد تفریخ
درصد لقاح
قزل آلای رنگین کمان
هم آوری
Fertilization percentage
Eyed percentage
Hatching percentage
rainbow trout
fecundity
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
199
206
41801
Nutrition
اثرات پروبیوتیک باکتوسل و پربیوتیک گالاکتوالیگوساکارید بر رشد، بازماندگی، پارامترهای خونی و مقاومت در برابر استرس شوری ماهی گورامی سه خال (Trichogaster trichopterus)
Effects of bactocell probiotic and galactooligosaccharide peribiotic on the growth, survival, blood parameters and resistance to salinity stress in tree-spot gourami (Trichogaster trichopterus)
مینا مختاری
mina.mokhtari.am@gmail.com
1
محمدرضا ایمانپور
mrimanpoor@yahoo.com
2
عبدالمجید حاجی مرادلو
3
سیدحسین حسینی فر
4
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 487-49175
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی:487-49175
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 487-49175
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 487-49175
این پژوهش با هدف بررسی اثر استفاده خوراکی پروبیوتیک تجاری باکتوس و پربیوتیک گالاکتوالیگوساکارید بر رشد، بازماندگی، پارامترهای خونی و مقاومت در برابر استرس شوری ماهی گورامی سه خال انجام گرفت. برای این منظور 720 قطعه بچه ماهی گورامی سهخال (0/061±1) در دوازده گروه هرکدام با سه تکرار تصادفی تقسیم شدند. تیمار اول (شاهد) فقط با غذای تجاری ومابقی تیمارها با غذای تجاری مکمل شده به پروبیوتیک و پربیوتیک به ترتیب حاوی، تیمار دوم (0/1 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک)، تیمار سوم (0/2 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک)، تیمار چهارم (0/4 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک)، تیمار پنجم (1% پربیوتیک)، تیمار ششم (2% پربیوتیک)، تیمار هفتم (0/1 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک و 1% پربیوتیک)، تیمار هشتم (0/1 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک و 2% پربیوتیک)، تیمار نهم (0/2 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک و 1% پربیوتیک)، تیمار دهم (0/2 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک و 2% پربیوتیک)، تیمار یازدهم (0/4 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک و 1% پربیوتیک) و تیمار دوازدهم (0/4 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک و 2% پربیوتیک)، به مدت 90 روز تغذیه شدند. اندازه گیری فاکتورهای رشد، فاکتورهای خون و درصد بقاء در برابر تنش شوری در اتمام دوره آزمایش انجام شد. تیمار هفتم به طور معنی داری دارای شاخص رشد و تغذیه بهتر بود (0/05>p). هم چنین در بین فاکتورهای خونی نتایج نشان داد که تیمار هشتم دارای پروتئین کل بیش تر با تفاوت معنی داری نسبت به تیمار شاهد بود (0/05>p)، ولی تیمارهای تغذیه شده با پربیوتیک (به تنهایی)، (تیمارهای پنجم و ششم) به طور معنی داری دارای درصد بقاء بیش تری نسبت به تیمار شاهد بود (0/05>p). بنابراین پروبویتیک باکتوسل و پربیوتیک گالاکتوالیگوساکارید به صورت تلفیقی می تواند باعث بهبود رشد و میزان پروتئین کل خون و پربیوتیک گالاکتوالیگوساکارید (به تنهایی) می تواند باعث افزایش مقاومت به بروز تنش در ماهی گورامی سه خال شود.
The aim of this study was to evaluate the effect of commercial probiotic (Bactocell) and prebiotic (galactooligosaccharide) on the growth, survival, blood parameters and resistance to salinity stress in tree-spot gourami. Seven hundred and twenty fish were randomly divided into 12 groups with three replicates. The fish in the first group (control) were fed with commercial pelleted diet. The other five groups were fed with 0.1 gr/kg probiotic, 0.2 gr/kg probiotic, 0.4 gr/kg probiotic, 1% prebiotic, 2% prebiotic, 0.1 gr/kg probiotic and 1% prebiotic, 0.1 gr/kg probiotic and 2% prebiotic, 0.2 gr/kg probiotic and 1% prebiotic, 0.2 gr/kg probiotic and 2% prebiotic, 0.4 gr/kg probiotic and 1% prebiotic, 0.4 gr/kg probiotic and 2% prebiotic, for 90 days, respectively. Growth parameters, survival rate, blood parameters and resistance to salinity stress were evaluated on the end of the trial. Seventh treatment showed significant improvements (p<0.05) in terms of growth parameters and feed utilization (p<0.05). Also, between blood parameters, eighth treatment had a significant increase compared to the control group in total protein (p<0.05), but treatments fed with peribiotic (alone) (fifth and sixth groups) showed significant increase (p<0.05) in resistance to salinity stress compared to the control group. Overall. The results showed that bactocell probiotic and galactooligosaccharide peribiotic (In combination) Cause improvement in growth parameters and blood total protein, and galactooligosaccharide peribiotic (alone) Cause improvement in resistance to stress in tree-spot gourami.
http://www.aejournal.ir/article_41801_d04d58f02832d8f36af20b2be2fac649.pdf
ماهی گورامی سه خال
پروبیوتیک باکتوسل
پربیوتیک گالاکتوالیگوساکارید
شاخص های رشد
پارامترهای خونی
استرس شوری
Tree-spot gourami
Bactocell probiotic
Galactooligosaccharide prebiotic
Growth parameters
Bood parameters
salinity stress
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
207
214
41822
Other
تعیین محدوده کشندگی و بررسی اثرات ناشی از عصاره تنباکو بر بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
Determination the lethal range and effects of tobacco extract on the rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) fingerlings
صبا حسینی
saba.hoseyny@gmail.com
1
عبدالعلی موحدی نیا
amovahedinia@yahoo.com
2
محسن حیدری
heydari_mohsen84@yahoo.com
3
معصومه قدمی
m_ghadami63@yahoo.com
4
جواد مهدوی
5
زینب صالحپور
zeynab.salehpour@gmail.com
6
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی، خرمشهر، صندوق پستی: 669
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی، خرمشهر، صندوق پستی: 669
گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، صندوق پستی: 14155-6453
گروه بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین
مرکز تحقیقات ژنتیک و اصلاح نژاد ماهیان سردآبی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، یاسوج
مرکز تحقیقات گیاهان دارویی، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
هدف از این تحقیق بررسی دامنه سمیت ناشی از عصاره تنباکو بر ماهی قزل آلای رنگین کمان می باشد. با توجه به مطالعات انجام شده، بیش تر به آثار سوء و زیان بار تنباکو و دیگر ترکیبات آن بر انسان اشاره شده و کم تر به استفاده های مفید آن در صنایع توجه شده است. این مطالعه را می توان اولین گام در شناخت و توسعه استفاده مفید تنباکو در صنایع دیگر دانست. آزمایش سمیت حاد به صورت ساکن و براساس روش استاندارد OECD به مدت4روز انجام و پارامترهای موثر فیزیکوشیمیایی آب شامل pH، اکسیژن محلول و درجه حرارت کنترل گردید. در هر تیمار از 30 عدد ماهی قزل آلا با میانگین وزنی 0/02±5 گرم استفاده شد. بعد از به دست آوردن دامنه غلظت کشندگی، تیمارهای نهایی با 5 تیمار برای تعیین غلظت کشنده (LC50 96 h) انجام پذیرفت. نتایج کمی به دست آمده توسط نرم افزار SPSS version.16 و روش آماری Probit با سطح اطمینان 95 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. غلظت کشنده (LC50 96 h) عصاره تنباکو برای ماهی قزل آلای رنگین کمان 3/55 میلی گرم بر لیتر و غلظت غیرموثر مربوطه (NOEC)، معادل 0/35 میلی گرم بر لیتر به دست آمد. غلظت 0/01 LC50 96 h را سطح ایمن و مطمئن برای پرورش آبزیان توصیه می کنند درصورتی که در مطالعه فعلی غلظت 0/03 میلی گرم بر لیتر جهت پرورش لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان پیشنهاد می گردد. ضمن توصیه به کارگیری عصاره آبی تنباکو در غلظت های پایین در استخرهای پرورشی جهت ماهی قزل آلا براساس یافته های این تحقیق غلظت غیرسمی و موثر و مجاز حداکثر 0/03 میلی گرم بر لیتر جهت استفاده سالم در استخرهای پرورشی پیشنهاد می گردد.
The aim of this study is to evaluate the toxicity of tobacco extract on rainbow trout. According to studies, has been investigated more on harmful effects of tobacco and their compounds on human and less attention has been paid to beneficial use in industries. This study can be considered as a first step in the identification and development of tobacco beneficial use in other industries. Acute toxicity test was carried out in static condition according to the O.E.C.D standard method for 4 days and physicochemical parameters of water were controlled including pH, dissolved oxygen and temperature. Thirty trout with an average weight of 5 ± 0.02 g were stocked in each treatment. After obtaining a lethal concentration range, the final treatments was carried out with five treatments to determine the lethal concentration (LC50 96 h). Quantitative results were analyzed by SPSS software version 16 and Probit statistical method with a confidence level of 95%. The lethal concentration of (LC50 96 h) tobacco extract for rainbow trout was 3.55 mg per liter and the no observed effect concentration (NOEC) be the equivalent of 0.35 mg per liter. Concentration of 0.01 LC50 96h recommended as safe level for aquaculture. While in the current study, concentration of 0.03 mg per liter is recommended for the rearing of rainbow trout larvae. It is recommended to use an aqueous extract of tobacco in low concentrations in trout farms, and according to the findings, also suggest non-toxic, effective and maximum allowable concentration of 0.03 mg per liter for safe use on farms.
http://www.aejournal.ir/article_41822_f96601857ebe633a54df319803c98680.pdf
عصاره آبی تنباکو
ماهی قزل آلا رنگین کمان (Onchorhynchus mykiss)
سمیت
Tobacco aqueous extract
Rainbow trout (Onchorhynchus mykiss)
Toxicity
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
215
220
42106
Nutrition
تأثیر مصرف خوراکی غلظت های مختلف کاروتنوئید ریزجلبک Spirulina platensis بر تخم و لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان (Onchorhynchus mykiss)
The effects of various carotenoid levels of Spirulina platensis microalgae on eegs and larval stages of Onchorhynchus mykiss
رزیتا سیاوشی
1
مهدی شمسایی مهرجان
drshamsaie@gmail.com
2
مهران جواهری بابلی
mehranjavaheri@gmail.com
3
گروه شیلات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات اهواز، صندوق پستی: ۱۹۱۵
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی ومنابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، صندوق پستی: 14515-775
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی ومنابع طبیعی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران، صندوق پستی: ۱۹۱۵
این پژوهش باهدف بررسی اثر غلظت و جذب طیف کاروتنوییدی حاصل از مصرف5 دوز 0، 5، 10، 15 و 20%، جلبک Spirulina platensis درجیره غذایی 45 عدد مولد ماهی قزل آلای رنگین کمان (Onchorhynchus mykiss ) به وزن 75±1046 گرم و طول متوسط 0/6±46/5 سانتی متر با سه تکرار بر تخم و لاور آن ها در 5 حوضچه آزمایشی به ابعاد 1/5×1×6 متر طی مدت 90 روز درسال های 1389-1390 صورت گرفت. در خاتمه نتایج آنالیز واریانس و مقایسه میانگین دانکن تیمارهای مورد مطالعه نشان داد که تیمار حاوی بیش ترین مقدار غظلت جلبک اسپیرولینا با (1/28 میلی گرم در گرم) دارای حداکثر مقدار جذب کاروتنوئید تخمک بوده و کم ترین مقدار جذب آن نیز به میزان 0/39 میلی گرم در گرم در تیمار شاهد دیده شده و اخنلاف بسیار معنی داری بین تیمارهای فوق و اختلاف معنی دار بین سه تیمار 20-10% جلبک Spirulina platensis درجیره غذایی اختلاف معنی دار برقرار است (0/05>p). به علاوه بین تخم ولاروهای حاصل از مصرف غلظت های کاروتنوئیدی مختلف در جیره غذایی مولدین اختلاف بسیار معنی داری برقرار است (0/01>p). هم چنین میزان جذب طیف کاروتنوئیدی قابل مشاهده حاصل از مصرف Spirulina platensis در تخمک ها و لاروهای استحصال شده از غلظت صفر تا 20% جلبک مصرفی از یک روند افزایشی متابعت می کند.
The effect of various carotenoid levels and color range observation of carotenoid by using five doze (0, 5, 10, 15, 20%) Spirulina platensis in the diet of 45 number of (Onchorhynchus mykiss) brood by mean of (1046±75gr) weight and (46.5±0.6 cm) length on eggs and larval stages of rainbow trout from five treatment tanks (1×1.5×6m) by three replicate for 90 days in2011-12 have done. At last the results of Analyzed variance and Mean Duncan test treatments showed that; the treatment with the maximum level of Spirulina platensis with 1.28mg\gr had the best level of carotenoid observation and there is low amount of this observation by 0.39 mg\gr carotenoid in control treatment and illustrated high significance difference between this treatments while have shown significant difference between three last treatments (10-20% Spirulina platensis in brood diets) (P<0.05). In addition to by using the various levels of carotenoid in (Onchorhynchus mykiss) brood diet have shown highly significance difference between eggs and larves of them (P<0.01).Also the visible carotenoid color ranges observation by Spirulina platensis consumption from zero to 20 percent concentration followed the increasing way in eggs and larva's of rainbow trout.
http://www.aejournal.ir/article_42106_36645e2efe36a796565729059a20cd22.pdf
ریزجلبک Spirulina platensis
غلظت کاروتنوئیدی
جذب طیف نوری
تخم و لارو
ماهی قزل آلای رنگین کمان
Spirulina platensis micro algae
Carotenoid concentration
Color range observation
Egg and larvae
Onchorhynchus mykiss
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
221
228
42314
Nutrition
بررسی امکان جایگزینی پودر ماهی با پودر ضایعات ماکیان با تاکید بر شاخص های رشد و تغذیه ای ماهی گرین تیلور (Andinocara rivulatus)
Examine the possibility of replacing fish meal with poultry waste flour with an emphasis on growth and feeding of fish Greene Taylor (Andinocara rivulatus)
نجمه شانسی
nagmeh.shanci@yahoo.com
1
نرگس مورکی
nargess_mooraki@yahoo.com
2
حسین غفوریان
3
حسینعلی خوشباور رستمی
hkr_rostami@yahoo.com
4
باشگاه پروهشگران جوان، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، صندوق پستی: 181- 19735
گروه شیلات، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، صندوق پستی: 181- 19735
گروه شیمی دریا، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، صندوق پستی: 181- 19735
مرکز تحقیقات ذخایر آبزیان آب های داخلی استان گلستان، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گرگان، صندوق پستی: 139
به منظور بررسی اثر جایگزینی پودر ماهی در سطوح متفاوت با پودر ضایعات ماکیان به ترتیب 3 جیره غذایی به همراه یک جیره شاهد به شکل کرامبل در قالب یک طرح کاملاً تصادفی استفاده گردید. برای این منظور 450 قطعه ماهی گرین تیلور (Andinocara rivulatus) با میانگین وزنی و طولی به ترتیب 0/0±0/09 (گرم) و 0/07±1/921 (سانتی متر) با استفاده از سه جیره آزمایشی با سطوح 25، 50، 75 درصد پودر ضایعات جایگزین شده با پودر ماهی به شکل کرمبل به همراه گروه شاهد در قالب 4 گروه هر کدام با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. در طول دوره ماهیان هر 15 روز یکبار زیست سنجی شدند و پس از 97 روز پرورش در پایان دوره، فاکتورهای رشد اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند ماهیان تغذیه شده با جیره های تغذیه ای از نظر میزان طول و وزن بدن، نرخ رشد ویژه طولی و وزنی، ضریب تبدیل غذایی، فاکتور وضعیت، درصد بقاء، فاکتور رشد روزانه در بین تیمارهای مورد بررسی در مقایسه گروه شاهد تفاوت معنی داری نداشتند (0/05<p). هم چنین نتایج این تحقیق نشان داد جایگزینی پودر ضایعات طیور به جای پودر ماهی در سطح جایگزینی 50% می تواند جایگزین مناسبی برای پودر ماهی در جیره ماهی گرین تیلور پیشنهاد شود.
In this study, in order to evaluate the effect of substitution of fish meal for poultry wastes, three meal diet along with a control diet in crumbles were used in a completely randomized design and formulation.For this purpose, 450 Taylor Green (Andinocara rivulatus) fishes with average weight and length 09.0±0.0 (gr) and (cm) 921.1±07.0 respectively were used. Three experimental diets at levels of 25, 50, 75% flour, meal replacement products crumbles with the control group in 4 groups each with three replications were examined. These experiments elapsed for 97 days. During expriment, the fish were investigated every 15 for measuring their growth factors. The length, weight, length and weight-specific growth rate, feed conversion ratio, condition factor, the estimated survival rate of voluntary nutrition, growth factor treatments of these fishes were examined daily As the results of this study showed, there is no significance between the treatments and control groups (0.05<P). It also showed that replacement of fish meal in place of flour replacement level of 50% poultry waste can substitute for fish meal in the diet is considered Greene Taylor.
http://www.aejournal.ir/article_42314_c0cd4b8f843b52e757eefd4a8609c421.pdf
گرین تیلور (Andinocara rivulatus)
پودر ماهی
پودر ضایعات ماکیان
Greene Taylor (Andinocara rivulatus)
Fish meal
Poultry waste flour
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
229
236
42328
Ecology
بررسی اثرات دما و دفعات غذادهی بر تاثیر سایپرمترین در بافت آبشش ماهی آفانیوس صوفیا (Aphanius sophiae)
Effects of temperature and feeding frequency on the influence of cypermethrin in the gill tissue of zebra fish (Aphanius sophiae)
مریم نصراله پورمقدم
1
هادی پورباقر
poorbagher@ut.ac.ir
2
سهیل ایگدری
soheil.eagderi@ut.ac.ir
3
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، صندوق پستی: 4111
گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، صندوق پستی: 4111
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، صندوق پستی: 4111
سایپرمترین یکی از حشرهکشهای پرکاربرد است. باقی مانده این سم در محیط زیست ممکن است آسیبهای جدی به اکوسیستم به ویژه جمعیت ماهیها و بیمهرگان آبزی وارد سازد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر متقابل استرسزاهای طبیعی نظیر دما و دفعات غذادهی با حشرهکش سایپرمترین بر بافت آبشش ماهی آفانیوس صوفیا (Aphanius sophiae) انجام شد. ماهیان در غلظت صفر (شاهد) و 0/02 میکروگرم بر لیتر سایپرمترین و در متغیرهای محیطی درجهحرارت (1±16و 1±25درجه سانتیگراد) و غذا (دو مرتبه در روز و هر سه روز یکبار) برای مدت چهارده روز در شرایط آزمایشگاهی نگهداری شدند. هایپرپلازی سلولهای اپیتلیوم راسی لاملای ثانویه، هایپرپلازی سلولهای موکوسی درلاملای اولیه، اپیتلیال لیفتینگ، خمیدگی لاملای ثانویه، پوسته پوسته شدن اپیتلیال لاملای ثانویه، هایپرتروفی سلولهای پیلار، فیوژن، کوتاهشدگی لاملای ثانویه و آنوریسم بیشترین تغییرات هیستوپاتولوژیک مشاهده شده بود. نتایج نشان داد که سه فاکتور سم، دما و دفعات غذادهی دارای تأثیر معنیداری بر تخریب بافت آبشش هستند (0/05>p). سم و دفعات غذادهی تأثیر مستقیم و درجه حرارت تأثیر معکوس بر تخریب بافت آبشش از خود نشان دادند (0/05>p). استفاده از این گونه برای ارزیابی سایپرمترین در اکوسیستمهای آبی متاثر از دما و وضعیت تغذیهای است و باید مد نظر قرار گیرد.
Cypermethrin is one of the most widely used insecticides. The remaining this toxinsin the environment may damage the ecosystem, especially fish populations and aquatic invertebrates. In the present study we were investigated the intraction of natural stressors such as temperature and feeding frequency with cypermethrin on the gill of zebre fish. Fishes in the two concentrations of zero (control) and 0.02 micrograms per liter cypermethrin and environmental variables temperature (16 ± 1 and 25 ± 1° C) and food (twicea day, every three days) for fourteendays in vitro condition were maintained. Hyperplasia of gill secondary lamella apical epithelial cells, mucous cell hyperplasia in primary lamella, epithelial lifting, bending secondary lamella, lamella epithelial scaling secondary, pilar cell hypertrophy, fusion, shortening the secondary lamella andaneurismare changes that were observed. Toxicology results showed that cypermethrin, temperature and feeding frequency have a significant effects on gill tissues destroyed (P<0.05). Cypermethrin and feeding frequency have a dierectly effect and temperature affect adversely (P<0.05).Use of this fish for cypermethrin assessment in aquatic systems affected by temperature and feeding frequency and should be considered.
http://www.aejournal.ir/article_42328_e2cd95210ebfd4eef2561401cfae40e4.pdf
سایپرمترین
آبشش
دما
دفعات غذادهی
ماهی آفانیوس صوفیا
Cypermethrin
Gill
Temperature
Feeding frequency
Zebra fish
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
237
244
42339
Physiology (Animal)
اثرات رژیم غذایی حاوی 17- بتا استرادیول روی رشد، تغییر جنسیت و برخی فراسنجه های خون شناسی در ماهی گورامی سه خال (Trichogaster trichopterus)
The effects of 17-β estradiol administration on growth and sex reversal Three-spot gourami (Trichogaster trichopterus)
محمدرضا ایمانپور
mrimanpoor@yahoo.com
1
احمد عرب صباحی
2
معصومه بحرکاظمی
3
مینا مختاری
mina.mokhtari.am@gmail.com
4
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی:487-49175
دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قائمشهر، صندوق پستی: 61964-47651
دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قائمشهر، صندوق پستی: 61964-47651
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی:487-49175
در این تحقیق اثرات رژیم غذایی حاوی 17-بتا استرادیول روی رشد و تغییر جنسیت بچه ماهی گورامی سه خال (Trichogaster trichopterus) مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور 240 قطعه بچه ماهی نورس گورامی به وزن اولیه 0/12±1/26 گرم طی 90 روز با 17-بتا استرادیول در دوزهای مختلف (0، 10، 25 و 50 میلی گرم استرادیول در کیلوگرم جیره غذایی) تغذیه شدند. در پایان دوره آزمایش از بچه ماهیان جهت اندازه گیری هماتوکریت و گلبول های سفید خون گیری شد. یافته های آنالیز واریانس شاخص های رشد (ضریب تبدیل غذایی، نرخ رشد ویژه، رشد روزانه و اختلاف وزن)، درصد هماتوکریت و تعداد گلبول های سفید بین تیمارهای مختلف، اختلاف معنی داری را نشان نداد (0/05<p). بیش ترین عملکرد رشد و تغذیه در تیمار 3 (دوز 25 میلی گرم استرادیول در کیلوگرم جیره غذایی) مشاهده شد. نتایج حاصل از تاثیر17-بتا استرادیول روی تغییر جنسیت اختلاف معنی داری را بین گروه های مختلف تیماری، نشان نداد (0/05<p)، اما با افزایش میزان هورمون مادهزایی روندی افزایشی داشت.
In this present study, 240 three-spot gourami (Trichogaster trichopterus) fallowing was exposed to 17-β estradiol at stage of development including prior to maturity (larvae) average (1.26±0.12 g). The 20 species per aquarium under the four treatments (0, 10, 25 and 50 mg per kg of food) in three replicates were performed in a period of 90 days. Hormone was added to fish food. Results showed that treatments had no significant difference in fish growth, which correlated with increased amounts of 17- β estradiol (P<0.05), but the most growth was observed in treatment 3 (25 mg/kg of 17-β estradiol per fish). Also had no significant difference in number of white blood cells and hematocrit percentage between treatments (P<0.05). Although sex reversal was not significantly different from other treatments, it had increasing effect with increasing 17-β estradiol rate.
http://www.aejournal.ir/article_42339_9c8e6643103cbc2dcdcc6edfb3826449.pdf
ماهی گورامی سه خال
17- بتا استرادیول
تغییر جنسیت
Tree-spot gourami
17-β estradiol
Sex reversal
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
245
250
42395
Nutrition
اثر سطوح مختلف پروتئین جیره بر شاخص های رشد ماهی اسکار (Astronotus ocellatus, Agassiz, 1831)
Effect of different levels of dietary protein on growth parameters of Oscar fish (Astronotus ocellatus Agassiz, 1831)
علینقی سرپناه
sarpanah5050@gmail.com
1
آرزو مشکوه روحانی
a.m.roohani@yahoo.com
2
مهران یاسمی
yasemi_m@yahoo.com
3
مهران پارسا
mehranparsa85@yahoo.com
4
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، صندوق پستی: 19395-1113
مرکز آموزش جهاد کشاورزی، مازندران
موسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، صندوق پستی: 1783-13145
باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، صندوق پستی: 1311-79159
آزمایشی جهت تعیین میزان پروتئین بهینه جیره غذایی ماهی اسکار (Astronotus ocellatus) طراحی شد. ماهیان با چهار نوع جیره غذایی با میزان کالری یکسان و با میزان پروتئین 40، 45، 50 و 55 درصد به مدت 8 هفته تغذیه شدند. کم ترین و بیش ترین افزایش وزن به ترتیب در ماهیان تغذیه شده با جیره 40 و 50 درصد پروتئین مشاهده شد. تنها اختلاف معنی داری در افزایش وزن ماهیان تغذیه شده با جیره 40 درصد پروتئین نسبت به دیگر جیره های پروتئین مشاهده شد (p<0/05). کم ترین و بیش ترین نرخ بازدهی پروتئین به ترتیب در جیره حاوی 55 درصد و 50 درصد پروتئین به دست آمد، ولی اختلاف معنی داری در نرخ بازده پروتئین بین تیمارهای مختلف پروتئین جیره غذایی مشاهده نشد (p>0/05). کم ترین و بیش ترین نرخ رشد ویژه به ترتیب در جیره حاوی 40 درصد و 50 درصد پروتئین مشاهده شد. بهترین ضریب تبدیل غذایی در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی 45 درصد پروتئین به دست آمد. نتایج حاصل از فاکتور ضریب تبدیل غذایی ماهی اسکار نشان داد که با افزایش پروتئین جیره از 40 به 45 درصد، ضریب تبدیل غذایی بهتری در ماهیان مشاهده می شود ولی با افزایش بیش تر پروتئین جیره به میزان 50 و 55 درصد، ضریب تبدیل غذایی افزایش می یابد.
An experiment was designed to determine the optimum dietary protein level of a fresh water ornamental fish, Oscar (Astronotus ocellatus). Fish were fed with four isocaloric dietaries and 40%, 45%, 50% and 55% protein levels for 8 weeks. The highest and lowest weight gain were observed in fish fed with 40% and 50% dietary protein, respectively. Only, the significant difference of weight gain was observed between 40% dietary protein than other dietaries protein (P<0.05). The lowest and highest protein efficiency ratio were obtained in 55% and 50% dietary protein, respectively. But, there was not any significant difference of protein efficiency ratio between various dietaries protein (P>0.05). The lowest and highest specific growth rate were observed in 40% and 50% of dietary protein, respectively. The best feed conversation rate was obtained in fish that fed with 45% dietary protein. Results obtained from the feed conversation rate parameter of Oscar fish showed that with increasing the dietary protein from 40% to 45%, better feed conversation rate can be seen in fish, but, with further increase of dietary protein to the 50% and 55%, feed conversation rate parameter will increase.
http://www.aejournal.ir/article_42395_ac30196d4a56f21b8e7af171374c8640.pdf
پروتئین جیره
رشد
ماهی اسکار
Astronotus ocellatus
dietary protein
growth
Oscar fish
Astronotus ocellatus
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
251
258
42440
Biodiversity
بررسی فون دوزیستان و مارهای منطقه شکارممنوع هزارجریب در استان مازندران
The Faunestics Study of the Amphinians and Snakes of Hezar Jarib Hunting Prohibited Area in Mazandaran Province
ندا ذوالفقاری ذوالفقاری
1
ویدا حجتی
vida.hojati@gmail.com
2
هومن شجیعی
drhshajiee@gmail.com
3
گروه زیست شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان، دامغان، ایران
گروه زیست شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان، دامغان، ایران
گروه زیست شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان، دامغان، ایران
منطقه شکار ممنوع هزارجریب با وسعت حدود 49هزار هکتار واقع در جنوب شرقی شهرستان بهشهر و جنوب شهرستان گلوگاه در استان مازندران از تنوع گیاهی و جانوری قابل توجهی برخوردار است. هدف از این مطالعه شناسایی فون دوزیستان و مارهای منطقه هزارجریب از طریق آنالیز صفات مورفولوژیکی و استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر بوده است. در این تحقیق که در بهار و تابستان سال 1393 انجام شد تعدادی 33 نمونه دوزیست و 44 نمونه مار از منطقه شکار ممنوع هزار جریب جمع آوری و به آزمایشگاه جانورشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان منتقل گردیدند. نتایج حاصل نشان داد همه نمونه ها از راسته دوزیستان بیدم از سه خانواده هیلیده، بوفونیده و رانیده می باشند. در مجموع چهار گونه دوزیست شامل قورباغه درختی خاوری (6%)، وزغ سبز (33%)، قورباغه جنگلی (12%) و قورباغه مردابی (49%) شناسایی شدند. قورباغه مردابی بیش ترین فراوانی و قورباغه درختی خاوری کم ترین فراوانی را به طور معنی داری در منطقه دارا بودند.نمونه های مار متعلق به سه خانواده کلوبریده، تیفلوپیده و ویپریده هستند. در مجموع یازده گونه مار شامل مار سیاه سوجه (2%)، مار پلنگی (4%)، سوسن مار (4%)، قمچه مار (5%)، مار آتشی (9%)، مار موش خور ایرانی (11%)، گوند مار (15%)، مار آبی (15%)، مار چلیپر (24%)، مار کرمی شکل اوراسیا (4%) و افعی قفقازی (2%) شناسایی شدند. مار چلیپر بیش ترین فراوانی و مار سیاه سوجه کم ترین فراوانی را به طور معنی دار در منطقه شکار ممنوع هزارجریب دارا بودند
Hezar Jarib Hunting Prohibited Area with 49000 hectares surface is located in east-southern parts of Behshahr and south of Galoogah County in Mazandaran Province and has a rich flora and fauna. The purpose of this study was to identification of snakes' fauna of Hezar Jarib Hunting Prohibited Area through the analysis of morphological characteristics and the use of valid identification keys. Specimens were collected from different parts of area and were transferred to the Zoological Laboratory of Islamic Azad University, Damghan Branch. Results show that all of the specimens belong to the order Anura and from three families: Hylidae, Bufonidae and Ranidae. Totally four species were identified: Hyla orientalis (6%), Pseudepidalea variabilis (33%), Rana pseudodalmatina (12%) and Pelophylax ridibundus (49%). Significantly, Pelophylax ridibundus and Hyla orientalis had the maximum and minimum abundance in the area, respectively. Snakes belong to three families: Colubridae Typhlopidae and Viperidae. Totally, eleven snake species were identified: Dolichophis jugolaris (2%), Hemmorohis ravergieri (4%), Telescopus fallax (4%), Platyceps najadum (5%), Dolichophis Schmidti (9%), Zamenis persicus (11%), Elaphe dione (15%), Notrix notrix (15%), Notrix tessellata (24%), Typhlops vermicularis (4%) and Gloydius halys caucasicus (2%). Significantly, Natrix tessellata has the highest frequency and Dolichophis jugularis has the lowest frequency in this area.
http://www.aejournal.ir/article_42440_e106a20ed1a15af97bb91dd2c5d4249f.pdf
دوزیستان
مارها
منطقه شکار ممنوع
هزار جریب
استان مازندران
Amphibians
Snake
Hunting Prohibited Area
Hezar Jarib
Mazandaran Province
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2016-12-01
8
3
259
264
42442
Ecology
بررسی هیستوپاتولوژیک حشره کش مالاتیون بر بافت های کبد و آبشش ماهی کلمه (Rutilus rutilus caspicus)
Histopatologic Survey of Malathion on Liver and Gills Tissues in (Caspian Roach) Rutilus rutilus caspicus
فرزانه فرخی
farzane.farokhi@gmail.com
1
شهلا جمیلی
shahlajamili45@yahoo.com
2
مریم شهیدی
3
علی ماشینچیان
4
غلامحسین وثوقی
g.vosooghi@gmail.com
5
گروه بیولوژی دریا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، صندوق پستی: 14515-775
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، صندوق پستی: 6116- 14155
گروه بیوشیمی، بیوفیزیک و ژنتیک، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری
گروه بیولوژی دریا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، صندوق پستی: 14515-775
گروه بیولوژی دریا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، صندوق پستی: 14515-775
در این تحقیق، LC50 حشره کش مالاتیون در ماهی کلمه خزری (Rutilus rutilus caspicus) مشخص گردید و هم چنین اثر سه دوز مختلف حشره کش مالاتیون (ppm -0/05-0/01-0/1 )برروی بافت های آبشش و کبد این ماهی، مورد مطالعه قرار گرفت. تیمار شاهد در آب فاقد حشره کش مالاتیون نگه داری شد. هر یک از تیمارها، دارای سه تکرار بود. بافت های مورد نظر در روزهای 3، 13 و 23 روز پس از افزودن مالاتیون و نیز 30 روز پس از قطع کامل مالاتیون، نمونه برداری شدند و مورد مطالعه بافت شناسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که LC50 مالاتیون در ماهی کلمه برابر با ppm 6/5 است. این حشره کش سبب تخریب و آسیب در بافت های کبد و برانش شد. ماهیان گروه شاهد دارای بافت های طبیعی و سالم بودند اما در کبد ماهیان سایر تیمارها دژنراسیون هپاتوسیت ها، پیکنوزه شدن هسته ها، واکولاسیون هپاتوسیت ها، پرخونی عروق، پرخونی سینوزوئیدها و واکولاسیون سیتوپلاسم سلول های کبدی و در آبشش آن ها نیز تورم لایه پایه، پرخونی لاملاها، هیپرپلازی، فیوژن لاملاها، نکروز تیغه های ثانویه، افزایش سلول های موکوسی، و تلانژیکتازی، مشاهد گردید. آسیب های وارده در دوزهای بالاتر، و با گذشت زمان، شدیدتر بود.
In the present study, LC50 value of Malathion, an organophosphate insecticide, was determined in Caspian Roach (Rutilus rutilus caspicus). Also four groups of experimental fish (containing 30 fish in each group) were exposed to different concentrations of Malathion. 0, 0.01, 0.05 and 0/1 ppm respectively for 23 days and effects of Malathion on gill and liver tissues were examined. Each treatment has 3 replications. Tissue sampling to histological study was done in third, thirteenth, twenty-third days and also 30 days after recovery. Results showed that LC50 value of Malathion in Caspian Roach is 6.5 ppm. In addition tissues of control group (0ppm) were normal and there were no damages, yet there were hepatocytes degeneration, picnotic in nuclear, hepatocytes vacuolization, vascular congestion and sinusoid congestion in liver of other groups and lamella hyperemia, hyperplasia, lamella fusion, necrosis lamella, increasing in mucosal cells, clubbing and telangioctasia in gills. There were more damages in longer times and in higher concentrations.
http://www.aejournal.ir/article_42442_1aec5841752c811ca7d51ef62ff4b40d.pdf
ماهی کلمه
LC50
حشره کش ماالاتیون
مطالعات بافت شناسی
Caspian Roach
Rutilus rutilus caspicus
Malathion
histology
Liver
Gill