per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
1
10
60618
Ecology
برآوردی از وضعیت شکار در منطقه حفاظت شده چهل پا، استان خوزستان
Assessment of hunting status in Chehelpa protected area, Khuzestan province, Iran
محمدرضا اشرف زاده
mrashrafzadeh@nres.sku.ac.ir
1
اکرم مرادی
moradi313@yahoo.com
2
گروه شیلات و محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد
اداره حفاظت محیط زیست شهرستان مسجد سلیمان
شکار بی رویه و غیرمجاز از فعالیت هایی است که می تواند انقراض محلی جمعیت های مجزا و کوچک گونه های در تهدید را در پی داشته باشد. بنابراین، به منظور اتخاذ و توسعه راهبردهای مناسب در هر منطقه، دستیابی به آمارهای درست و جامع در زمینه وضعیت شکار ضرورتی اجتناب ناپذیر است. پژوهش حاضر، به بررسی وضعیت شکار در منطقه حفاظت شده چهل پا در شهرستان اندیمشک پرداخته است. تعداد 500 پرسشنامه به روش پرسشنامه جواب دار و مصاحبه حضوری، میان دو گروه شامل مردم محلی و شکارچیان منطقه توزیع شد. حدود 70 درصد شکار در منطقه از نوع تفریحی است، که بیش تر از نوع شکار تروفه است. بیش از 85 درصد شکارچیان اعلام نمودند که شکارهای صورت گرفته توسط آن ها بدون مجوز قانونی بوده است. بیش از 75 درصد شکارچیان، شکار گروهی را ترجیح داده و اغلب تمایل به تشکیل گروه های دو تا سه نفری دارند. حدود 50 درصد شکارچیان شمار کل و بز را در منطقه 200 تا 300 راس برآورد نمودند. مشارکت دادن ذی نفعان کلیدی در اجرای قوانین و طرح های مدیریت حیات وحش، استفاده از شیوه های مختلف برای جلب اعتماد بین جوامع بومی و سازمان های مسئول حفاظت از محیط زیست، استفاده از راهکارهای اجرایی برای کاهش تضاد بین انسان و حیات وحش، تلاش برای برچیدن اعتقادهای محلی بی پایه درباره استفاده های داروئی و سنتی از حیات وحش، حمایت از برنامه های اصولی به منظور جذب طبیعت گردان و تشویق توسعه صنایع دستی و سنتی منطقه می توانند به عنوان راهکارهای مدیریتی پیشنهادی در منطقه مورد توجه قرار گیرند.
Illegal and heavy hunting of small and isolated populations of wildlife, particularly threatened species, can result in local extinctions. Thus, access to accurate and comprehensive statistics of hunting in each area is essential for seeking to develop appropriate strategies. This study is based on a survey of hunting status of in Chehelpa protected area (Khuzestan province) through considering the perspective of local communities. Surveys using questionnaires and discussions with hunters (50 respondents) and other local communities (450 respondents) were carried out to understand the hunting patterns and frequency of hunting. A majority (70%) of respondants said that hunting is carried out mainly for recreation, commonly for obtaining a trophy specimen. Overall, 85% of the hunters reported that animal species were hunted illegally. Most hunters (75%) interested in hunting within team group. They often go in groups of two or three persons. Fifty percent of the hunters estimated population size of wild goat (Capra aegagrus) about 200-300 individuals. The following suggestions will assist in minimizing illegal hunting in this region: collaborating key stakeholders in law enforcement and wildlife management planning; strengthening reliance between local communities and environmental organisations; developing approachs to reduce human-wildlife conflicts; to discourage local unfounded beliefs about medicinal and traditional uses of wildlife products; development of appropraite and acceptable alternatives for income generation (such as eco-tourism) and to encourage patronage of locally made products.
http://www.aejournal.ir/article_60618_fd142b812c3cba247e6f59da0409ed88.pdf
شکار غیرمجاز
جمعیت های کوچک
انقراض محلی
جوامع بومی
ذی نفعان
Illegal hunting
Small poulations
local extinction
local communities
Stakeholders
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
11
18
61423
Biodiversity
بررسی نقاط داغ تلفات جاده ای حیات وحش در ذخیره گاه زیست سپهر توران
Identifying the hotspots of wildlife–vehicle collision at Touran Biosphere Reserve
علیرضا محمدی
armohammadi1989@gmail.com
1
کامران الماسیه
kamran.almasieh@gmail.com
2
محمدعلی ادیبی
madibi60@gmail.com
3
گروه محیط زیست دانشکده منابع طبیعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
گروه مهندسی طبیعت، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، ملاثانی
گروه علوم محیط زیست، دانشکده انرژی محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحدعلوم تحقیقات تهران
استان سمنان به عنوان یکی از مناطق مهم به لحاظ تنوع زیستی پستانداران بزرگ جثه، به ویژه یوزپلنگ آسیایی (Acinonyx Jubatus venaticus)، شاهد نرخ قابل توجه گسترش جاده ها به همراه توسعه عوامل انسانی است. یکی از گونه هایی که به شدت توسط شبکه جادهای این استان (جاده سمنان-مشهد) تهدید میشود یوزپلنگ آسیایی است. به طوری که، طی چند سال گذشته، تعداد هفت یوزپلنگ آسیایی در این جاده تلف شدهاند. پژوهش پیشرو با هدف تعیین نقاط داغ تلفات جادهای حیات وحش با استفاده از تابع تراکم کرنل در ذخیرهگاه زیست سپهر توران صورت گرفت. در این پژوهش دو نقطه به عنوان نقاط داغ در این منطقه تعیین شد که یکی از این نقاط دقیقا منطبق بر تلفات جادهای یوزپلنگ است. نقطه دیگر در نزدیکی روستای عباس آباد واقع شده است که عمده تلفات شغال، روباه، کفتار و گرگ به دلیل رفتار لاشهخواری در نزدیکی این روستا رخ داده است. نتایج پایش آبگذرها در نقاط داغ، عبور یوزپلنگ از دو آبگذر با ابعاد متوسط و بزرگ را نشان داد. در این مطالعه پیشنهادهایی به منظور کاهش تلفات جادهای پستانداران بزرگ جثه از قبیل اصلاح آبگذرها با ترکیب فنس کشی به منظور تسهیل عبور گوشت خواران و هم چنین حذف پوشش گیاهی در حاشیه جاده در فصول سخت سال برای آهوی ایرانی داده شده است.
Semnan province, one of Iran’s important biodiversity reservoirs for large mammals, especially the Asiatic cheetah (Acinonyx jubatus venaticus), has witnessed a noticeable rate of road expansion along with an associated anthropogenic development. A large percentage (7 out of 50–70) of Asiatic cheetahs has been lost due to vehicle collisions in the region over the last decade. In this study, we employed a well-known spatially-explicit algorithm, adopting kernel density estimation method for calculation collision locations in Tourna Biosphere Reserve. In this research two locations determined as hotspots. One of these points matched with the Asiatic cheetah mortalities. And another one due to carcass feeding behavior matched with striped hyenas, golden jackals, Red fox and grey wolf mortalities. Result showed that two records of Asiatic cheetah crossing were reported in medium and large culverts. We proposed mitigation strategies for large mammals in this protected area such as modification of culverts in hotspots in combination with fencing for crossing carnivores and roadside vegetation clearance in critical seasons for the Persian gazelles in Semnan- Mashhad road.
http://www.aejournal.ir/article_61423_8fd556afd946cf87d6f2b8a348153bcf.pdf
تصادفات جاده ای حیات وحش
ذخیره گاه زیست سپهر توران
یوزپلنگ آسیایی
نقاط داغ
Wildlife-vehicle collisions
Touran Biosphere Reserve
Asiatic cheetah
Hotspot locations
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
19
28
60659
Other
برآورد تمایل به پرداخت مردم هرمزگان برای حمایت از گونه به شدت در خطر انقراض خرس سیاه بلوچی (Ursus thibetanus gedrosianus, Blanford,1877)
Estimating willingness to pay of Hormozgan people’s towards protection of the Baluchistan Bear (Ursus thibetanus gedrosianus, Blanford, 1877) as critically endangered species
امید طبیعی
tabiee@iaua.ac.ir
1
رقیه جوادی
javadir556@gmail.com
2
گروه محیط زیست، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، واحد ارسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان، ایران
گروه محیط زیست، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، واحد ارسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان، ایران
پژوهش حاضر با هدف برآورد تمایل به پرداخت مردم استان هرمزگان برای حمایت از گونه به شدت در خطر انقراض خرس سیاه بلوچی (Ursus thibetanus gedrosianus) به منظور تعیین ارزش حمایتی این گونه منحصربه فرد به عنوان نماد طبیعت استان هرمزگان انجام شده است. در راستای انجام این تحقیق، تعداد 600 نفر از خانوارهای شهرستان بندرعباس به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و چهره به چهره مصاحبه شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای محقق ساخته شامل: مشخصات جمعیت شناسی و سوالات ارزیابی تمایل به پرداخت افراد برای حمایت از گونه به شدت در خطر انقراض خرس سیاه بلوچی بود. پس از جمع آوری داده ها، نتایج با استفاده از الگوی کیفی لوجیت و بهره گیری از روش حداکثر راست نمایی، با کاربرد نرم افزارهای SPSS نسخه 21 و اقتصاد سنجی Eviews نسخه 8، تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که 65/8 درصد از افراد مورد مطالعه، تمایل به پرداخت مبلغی برای حمایت از گونه به شدت در خطر انقراض خرس سیاه بلوچی دارند. نتایج این تحقیق نشان داد که متوسط تمایل به پرداخت ماهانه و سالانه هر خانوار هرمزگانی برای حمایت از گونه به شدت در خطر انقراض خرس سیاه بلوچی، به ترتیب معادل با 53645/96 و 643751/54 ریال است. براساس نتایج این پژوهش و مدل رگرسیونی لوجیت برآورد شده، متغیرهای تحصیلات، درآمد، اشتغال، عضویت در سازمان های مردم نهاد زیست محیطی، شناخت گونه و میزان پیشنهاد از عوامل مثبت تأثیرگذار بر میزان تمایل به پرداخت مردم هرمزگان برای حمایت از گونه به شدت در خطر انقراض خرس سیاه بلوچی است.
The purpose of this survey was to determine of the willingness to pay (WTP) of Hormozgan people’s for the conservation of Baluchistan Bear (Ursus thibetanus gedrosianus, Blanford, 1877), as critically endangered species and symbol of nature and environment in Hormozgan province. In this study, 600 people from Bandar Abbas county were chosen via the simple random sampling and interviews face to face. A questionnaire comprising items about the people’s demographics as well as their willingness to pay for protection of Baluchistan Bear as critically endangered species. Eventually, analysis of gathering data was carried out with applying a Logit model under maximum likelihood procedure by using SPSS (version 21) and Eviews (8) Software. Result showed that, 65.8 percent of the Hormozgan peoples had positive willingness to pay for protection of Baluchistan Bear as critically endangered species. The average payment of WTP for the monthly and annual protection value of Baluchistan Bear was estimated 53645.96 RLs (1.76 $) and 643751.54 RLs (21.1 $) respectively. In addition, the result showed that the literacy level, income, job, membership in environmental organization, species recognize and bid have positive effects on willingness to pay for Baluchistan Bear as critically endangered species protection.
http://www.aejournal.ir/article_60659_73e5b0d6f7239eb5eb7b6c7050dcbe7a.pdf
ارزش گذاری مشروط
ارزش حمایتی
گونه به شدت در خطر انقراض
خرس سیاه بلوچی
استان هرمزگان
Contingent value
Protection value
Critically Endangered species
Baluchistan Bear
Hormozgan province
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
29
40
60747
Other
تاثیر آموزش محیط زیست بر کاهش تعارض انسان و حیات وحش (مطالعه موردی منطقه حفاظت شده خائیز)
The impacts of environmental education on reducing human-wildlife conflict: A Case study Khaeez protected area
نوید زمانی
naviduok@gmail.com
1
رقیه تراهی
tarahi78@gmail.com
2
گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی، دانشگاه دانشگاه صنعتی خاتم الانبیا بهبهان
گروه جنگلداری، دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی، دانشگاه دانشگاه صنعتی خاتم الانبیا بهبهان
تعارض بین انسان و حیات وحش ناشی از وجود منابع مشترک و ایجاد رقابت بر سر این منابع محدود است و زمانی که این اثرات در ارتباط با اقتصاد و معیشت مردم نگریسته شود تبدیل به یک مسئله بحث برانگیز می شود. تاثیر اقدامات حفاظتی بر روی سلامت انسان بهمنظور ادغام کاهش فقر و حفاظت از تنوع زیستی بسیار مهم است.در بسیاری از کشورهای توسعه نیافته و کم درآمد، اثرات منفی درگیری انسان حیاتوحش بر جوامع محلی که از نزدیک با حیاتوحش ارتباط دارند مشخص شده است. دراین پژوهش جامعه آماری براساس پراکنش جمعیتی، سکونتگاه های اطراف و داخل منطقه حفاظتشده خائیز انتخاب شد. برای برآورد حجم نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شد و پس از جمع آوری و دسته بندی داده ها از دو روش آمار توصیفی و استنباطی جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. تحلیل همبستگی نشان می دهد بین میزان آگاهی زیست محیطی ساکنان بومی منطقه حفاظتشده خائیز و کاهش تعارض انسان و حیات وحش منطقه رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای وضعیت اقتصادی- اجتماعی، عوامل تهدیدکننده محیطی، مدیریت حیات وحش و رفتار زیست محیطی حدود 86 درصد از تغییرات متغیر وابسته کاهش تعارض انسان و حیات وحش را تبیین می کنند. این بررسی نشان می دهد بیشتر مطالعات فقط به بررسی جنبه های فنی کاهش تضاد انسان و حیاتوحش می پردازد و امکانات فراوانی نیز برای کاهش این صدمات وجود دارد اما چالش اصلی حتی بعد از کاهش خسارات مستقیم همچنان ادامه می یابد. بنابراین برای حل این مشکل نیاز به یک برنامه جامع بلند مدت اجتماعی فرهنگی است.
Conflict between human and wildlife takes place because of sharing and competition for limited resources. The conflicts become a controversial, if it is concerned with the livelihood and economic value. Conservation proceedings impacts on human wellbeing is critical to the integration of poverty alleviation and biodiversity conservation. In many undeveloped and low-income countries, human–wildlife conflict adversely affects wellbeing of local communities that closely interface with wildlife. Direct wildlife damage is commonly cited as the main driver of conflict, and many tools exist for reducing such damage. But, significant conflict often remains even after damage has been reduced, accordingly conflict requires long-term plan of socioeconomic cultural heritage. In this study population selected, according to population distribution, settlement and around the Khaeez protected area. Cochran formula was used to estimate the sample size and after collecting and classifying data, descriptive and inferential statistical methods were used to analyze the data. Correlation analysis shows that there is a significant relationship between the local people's environmental awareness and reduce human-wildlife conflict. Also multivariable regression results showed that socio-economic status, environmental threats, wildlife management and environmental behavior changes about 86 percent of the dependent variable reduction of human-wildlife conflict challenges.
http://www.aejournal.ir/article_60747_0a8b55e5dda210f17b82575361b101cb.pdf
تعارض انسان و حیات وحش
آموزش محیط زیست
منطقه حفاظت شده خاییز
جوامع محلی
Human wildlife conflict
Environmental education
Khaeez protected area
Local people
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
41
48
61111
Physiology (Animal)
بررسی مقایسه ای،آنالیتیک و الکتروفورتیک الگوی پروتئین های سرم اسبچه خزر و اسب عرب ایرانی (Equus ferus caballus)
A comparison investigation in serum protein analytical and electrophoretical pattern between Arab horses and Caspian ponies(Equus ferus caballus)
لیلا مدیری
leim_clinpathem@yahoo.com
1
گروه زیست شناسی سلولی و مولکولی، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی لاهیجان، ایران
اسبچه خزری واسب عرب ایرانی از هزاران سال پیش بومی ویک نژاد کاملاً ایرانی می باشند. پروتئین ها به عنوان آنزیم، هورمون، پادتن، عوامل انعقادی و... نقش دارند. این مطالعه در استان های گیلان، مازندران، گلستان و خوزستان بر سرم 86 اسب عرب ایرانی و 94 کاسپین پونی انجام شد. پروتئین تام سرم با دستگاه بیوشیمی آنالیزر الن (اپندرف) و بهروش بیوره و برای تفکیک و میزان اجزاء پروتئین های سرم با دستگاه الکتروفورز (سبیا مدل 20K) به روش ژل آگارز مورد سنجش قرارگرفت. در اسب عرب میانگین پروتئین تام 0/64±7/2، آلبومین0/56±2/9، α1 گلوبولین 0/09±0/2، α2 گلوبولین 0/28±1/2، β گلوبولین 0/18±0/1، 1γگلوبولین 0/85±0/7، 2γ گلوبولین 0/4±1/2 و میانگین گلوبولین تام 0/55±4/2 گرم در دسیلیتر و نسبت آلبومین به گلوبولین 0/18±0/7 در برابر کاسپین پونی میانگین پروتئین تام 0/8±7/34، آلبومین 0/03±3/68، α1 گلوبولین 0/004±0/19، α2 گلوبولین 0/01±0/78، 1 βگلوبولین 0/02±0/71، 2β گلوبولین 0/01±0/46، γ گلوبولین 0/02±1/54، گلوبولین تام 0/05±3/65 و نسبت آلبومین به گلوبولین 0/01± 1/01 به دست آمد. یافته های این پژوهش نشان داد که بتا یک و بتا دو گلوبولین در میان دو بخش آلبومین و گاما گلوبولین می باشند.
Caspin pony & Persian Arab horses were an endemic and proper strain in Persia for thousand years.Proteins apply a grate roll as enzymes, hormones, antibodies and coagollation agents etc.This investigation were done on 86 Persian horses and 94 Caspian ponies blood serums.Total protein using Biurett reaction estimated by Elan automated analyzer and serum proteins fractionation and separation analyzed by Sebia K20 agarose gel electrophoresis system techniques.Of Persian arab horses total protein 7.2±0.64,albumin2.9±0.56,α1-glubolins fraction 0.2±0.09,α2-glubolins fraction 1.2±0.28,β glubolins0.1±0.18,γ1-glubolins fraction 0.7±0.85,γ2-glubolins fraction 1.2±0.4 and mean total glubolin were 4.2±0.55 g/dl and alb/glu ratio was 0.7±0.18 in contrast in Caspian ponies total protein 7.34±0.8, albumin3.68±0.03,α1-glubolins fraction 0.19±0.004,α2-glubolins fraction 0.78±0.01,β1-glubolin fraction 0.71±0.04, β2-glubolins fraction 0.46±0.01, γ glubolins1.54±0.02 and mean total glubolin were 3.65±0.05 g/dl whereas alb/glu ratio determined by 1.01±0.01.Our findings showed drastic differences in comparison to Christense (1977) and Rashidinia(1995) but more confidences with and Osbaldiston(1972) reported results noting to α2, β1- and β2-glubolins fractions laid in albumin and γ glubolin zones.
http://www.aejournal.ir/article_61111_0a6b2ddace32a91811ed1c5a4c963d69.pdf
الکتروفورز
پروتئین های سرم
اسب عرب ایرانی
اسبچه خزر
Electrophoresis
Serum protein
Persian Arab horse
Caspian pony
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
49
56
55641
Physiology (Animal)
استخراج لیپوپروتئین با چگالی کم از زرده تخم مرغ و مقایسه آن با لستین سویا و رقیق کننده تجاری آندرومد در انجمادپذیری اسپرم گاو
Comparison of extracted low-density lipoproteins from egg yolk with lecithin, and commercially extender “Andromed” in bull's semen freezability
ایرج اشرفی
i.ashrafi@tabrizu.ac.ir
1
حسین دقیق کیا
hdk6955@gmail.com
2
غلامعلی مقدم
3
عادل صابری وند
4
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تبریز
در طی فرآیند انجماد ساختارهای بیوشیمیایی و آناتومیکی سلول اسپرم تحت تاثیر قرار میگیرد. لذا استفاده از مواد محافظ شوک سرما در محیط انجماد، ضروریترین بخش درفرآیند انجماد اسپرم می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر استفاده از سطوح مختلف لیپوپروتئین با چگالی کم (6، 8 و 10 درصد) و سطوح مختلف لستین سویا به عنوان ماده محافظ شوک سرما، در مقایسه با رقیق کننده تجاری آندرومد بر اسپرم های منجمد-یخگشایی شده گاو هلشتاین می باشد. در این تحقیق از 3 رأس گاو هلشتاین دو بار در هفته توسط واژن مصنوعی اسپرم گیری شد.جهت از بین بردن اثرات فردی دام ها، انزال ها به نسبت مساوی با هم مخلوط شدند. نمونه های رقیق شده منی بعد از سردسازی و پر شدن در پایوت ها، منجمد شده و در ازت مایع نگه داری شدند. نتایج بعد از یخ گشایی نشان داد که بین سطوح مختلف LDL و هم چنین سطوح مختلف لستین سویا اختلاف معنی داری از نظر پارامترهای ارزیابی شده وجود ندارد. استفاده از رقیق کننده آندرومد موجب بهبود معنی دار پارامترهای کنتیکی و جنبایی، زنده مانی و یکپارچگی غشای پلاسمایی اسپرم در سطوح مختلف LDL شد (0/05>P). جنبایی پیش رونده در سطوح 1، 1/5 و 2 درصد لستین به طور معنی داری پایی نتر از آندرومد بود. اختلاف معنی داری در زنده مانی و یکپارچگی غشای پلاسمایی سطوح مختلف لستین و رقیق کننده آندرومد مشاهده نشد. به طورکلی می توان رقیق کننده حاوی 3 درصد لستین سویا نتایج مشابهی با رقیق کننده تجاری آندرومد داشت.
Biochemical and anatomical structures of sperm cell are affected during the freezing process. Therefore, using of cryoprotectant in freezing extender is the most essential part of the sperm freezing process. The aim of this study was to evaluate the effect of different levels of low-density lipoprotein (6, 8 and 10 percent) and different levels of soy lecithin as cryoprotectant compared to the Andromed commercial extender on freezing-thawing of Holstein bull Sperm. In this study, semen was collected from three Holstein bull using artificial vagina twice a week.In order to eliminate the effects of individual animals, ejaculations were pooled in equal proportions. After cooling and filling of extended semen samples in straw, were frozen and stored in liquid nitrogen. Results showed that there are no significant differences among LDL and soybean lecithin levels as well in terms of evaluated parameters. Using of Andromed extender significantly improved kinetics, motility, viability and plasma membrane integrity parameters of sperm cells at different levels of LDL (P < 0.05). Progressive motility at the levels of 1, 1.5 and 2 percent of lecithin was significantly lower than Andromed. No significant difference was observed in the viability and plasma membrane integrity of sperms in the different levels of lecithin and Andromed extender. In general, the extender containing 3% soy lecithin had similar results with commercial extender of Andromed.
http://www.aejournal.ir/article_55641_2b07adbe5ea6aa19fc486f689c1b64d6.pdf
انجماد اسپرم
لیپوپروتئین با چگالی کم
لستین سویا
آندرومد
گاو هلشتاین
Sperm freezing
LDL
Soybean lectin
Andromed
Holstein bull
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
57
64
61299
Other
تاثیر سن اولین زایش بر صفات فاصله گوساله زایی و طول دوره خشکی گاوهای هلشتاین
Effect of Age at First Calving on Calving Interval and Dry Period Length Traits of Holstein Cows
ربیع رهبر
rahbarrabie@gmail.com
1
گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی 3697-19395 تهران، ایران
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر سن اولین زایش بر صفات فاصله گوساله زایی و طول دوره خشکی و برآورد مولفه های واریانس، ارزش های اصلاحی و روندهای ژنتیکی و فنوتیپی این صفات در کلاس های مختلف سن اولین زایش (23/4-20، 26-23/5 و 26≤ ماه) گاوهای هلشتاین استان اصفهان بود. در این تحقیق، از رکوردهای 62796 راس گاو متعلق به 72 گله که طی سال های 1373 تا 1394 زایش داشته اند، استفاده شد. آنالیز داده ها توسط رویه Mixed نرم افزار آماری 9.2 SAS و برآورد اجزای واریانس و ارزش های اصلاحی صفات با روش REML نرم افزار DMU انجام شد. نتایج نشان داد که کم ترین میانگین حداقل مربعات صفات فاصله گوساله زایی و طول دوره خشکی به ترتیب مربوط به کلاس سنی اول و کلاس های سنی اول (23/4-20) و دوم (26-23/5) و بیش ترین آن در هر دو صفت مربوط به کلاس سنی سوم بود (0/01>P). هم چنین کم ترین میانگین ارزش اصلاحی فاصله گوساله زایی در کلاس سنی دوم و برای طول دوره خشکی در کلاس سنی اول محاسبه شد (0/01>P). در مورد روند ژنتیکی، کم ترین میزان در هر دو صفت مربوط به کلاس های اول و دوم سن اولین زایش و برای روند فنوتیپی نیز در طی سالیان اخیر سیر نزولی با کاهش سن اولین زایش مشاهده شد (0/01>P). بنابراین با توجه به این نتایج می توان کلاس های اول و دوم سن اولین زایش (< 26 ماه) را برای گاوهای هلشتاین استان اصفهان پیشنهاد کرد.
The objectives of present study were to study of the first calving age effect on calving interval and dry period length and the estimation of variance components, breeding values and genetic and phenotypic trends of these traits in different classes of first calving age (20-23.5, 23.5-26 and ≥26 month) of Holstein cows in Isfahan province. Calving records of 62796 cows calved in 72 herds during 1994 to 2015 were used for analyses. The analysis of data was performed in Mixed procedure of SAS9.2 software and estimation of variance components and breeding values of traits was done with REML method of DMU package. The results showed the lowest least squares mean of calving interval and dry period length were for the first age class and the first (20-23.4) and second (23.5-26) age classes, respectively, and the greatest least squares mean was for the third age class in both traits (P<0.01). The lowest breeding value mean of calving interval were calculated in the second age class and for dry period length in the first age class (P<0.01). For genetic trend, the lowest amount in both traits was observed for the first and second classes of first calving age. Also, decreasing trend with reduction in first calving age was observed for phenotypic trend in recent years (P<0.01). Therefore, according to these results, the first and second classes of first calving age (<26 month) could be suggested for Holstein dairy herds in Isfahan province.
http://www.aejournal.ir/article_61299_9e842f8f9395af96caa323cccc654e20.pdf
سن اولین زایش
فاصله گوساله زایی
طول دوره خشکی
مولفه های واریانس
استان اصفهان
Age at first calving
Calving interval
Dry period length
Variance components
Isfahan Province
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
65
72
61428
Physiology (Animal)
اثرات غلظت های مختلف رقیق کننده منی عاری از ترکیبات حیوانی بر ویژگی های اسپرم بز در شرایط سرد
Effects of various concentrations of animal derived ingredients-free extenders on sperm parameters of goat semen during liquid storage at 4°C
کاظم کریمی
karimikazem@gmail.com
1
مهدی ژندی
mzhandi@ut.ac.ir
2
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین، ایران
گروه علوم دامی ، دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
یک حجم منی به دست آمده از 4 راس بز نژاد مهابادی 3-4 ساله در فصل تولیدمثلی در 20 حجم رقیق کننده بر پایه بافر تریس حاوی مقادیر 0/5، 1، 1/5، 2 و 2/5 درصد لسیتن سویا به عنوان افزودنی با منشا غیرحیوانی و یک درصد زرده تخم مرغ به عنوان افزودنی با منشا حیوانی مخلوط شد و اثرات افزودنی ها بر جنبایی کل و پیش رونده، زنده مانی، یک پارچگی غشاء و میزان اسپرم های دارای مورفولوژی غیرطبیعی در 2، 6، 24 و 48 ساعت پس از نگه داری منی در دمای 4 درجه سانتی گراد بررسی شدند. نتایج نشان دادند که با افزایش زمان نگه داری میزان جنبایی کل و پیش رونده، یک پارچگی غشاء، زنده مانی و درصد اسپرم های با مورفولوژی طبیعی به طور معنی داری کاهش یافتند (0/05>P). در زمان های مورد ارزیابی هیچ تفاوت معنی داری در جنبایی کل و پیش رونده و یک پارچگی غشاء بین رقیق کننده های مختلف وجود نداشت (0/05<P). در 24 ساعت پس از نگه داری منی در شرایط سرد زنده مانی اسپرم در رقیق کننده حاوی 1/5 درصد لسیتین بیش تر از رقیق کننده حاوی 0/5 درصد لسیتین بود. در 6، 24 و 48 ساعت پس از نگه داری منی در شرایط سرد درصد اسپرم های با مورفولوژی غیرطبیعی در رقیق کننده حاوی 1/5 درصد لسیتین به طور معنی داری کم تر از سایر رقیق کننده های حاوی زرده و برخی از سطوح مختلف لسیتین بودند (0/05>P). با توجه به نتایج به دست آمده، رقیق کننده حاوی 1/5 درصد لسیتین سویا به عنوان رقیق کننده مناسب برای نگه داری اسپرم بز در شرایط سرد می باشد.
One ml of semen obtained from 4 Mahabadi goats (3- to 4-year-old) during reproduction session was mixed with 20 ml of a tris buffer based extender contained 0.5, 1, 1.5, 2 and 2.5 % soy lecithin as a non animal-derived additive or 1 % egg yolk as an animal-derived additive and stored in 4°C. The total and progressive motility, viability, membrane integration, abnormal morphology of the sperm at 2, 6, 24 and 48 h after storage were assessed. Results showed that sperm motility and memberan integration decreased with increasing of storage time (P<0.05) and there were no different between different extender for these parameters (P>0.05). At 24 h after storage in 4°C sperm viability in the 1.5% soy lecithin-containing extender was higher than those exposed to the 0.5% soy lecithin-containing extender. At 6, 24 and 48 h after storage in 4°C the percent of sperms with abnormal morphology was lower in 1.5% soy lecithin-containing extender than other soy lecithin-contained extenders or egg yolk-contained extenders(P<0.05). Therefore, 1.5% soy lecithin-containing extender is a proper extender for storage goat semen at 4°C.
http://www.aejournal.ir/article_61428_cfe2a877da5293fae61d842c43ad003e.pdf
لسیتین سویا
رقیق کننده
اسپرم بز
شرایط سرد ذخیره
Soy lecithin
Extender
Goat sperm
Storage at cold condition
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
73
80
61442
Ecology
مدل سازی اثر توزیع جغرافیایی جربیل بزرگ (Rhombomis opimus) بر پراکنش پشه خاکی Phlebotomus papatasi در استان گلستان
Modeling of the Geographical Distribution Effects of Great Gerbil (Rhombomis opimus) on Distribution of Sandfly Phlebotomus papatasi in Golestan Province
محسن احمدپور
m_ahmadpour_en@yahoo.com
1
حسین وارستهمرادی
hvarasteh2009@yahoo.com
2
حمیدرضا رضایی
rezaei@gau.ac.ir
3
محمدعلی عشاقی
moshaghi@tums.ac.ir
4
اباصلت حسین زاده کلاگر
acolagar@yahoo.com
5
گروه محیط زیست، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
گروه محیط زیست، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
گروه محیط زیست، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
استاد گروه حشره شناسی پزشکی و مبارزه با ناقلین، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران
استاد گروه زیستشناسی سلولی و مولکولی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مازندران، بابلسر
امروزه شناسایی تأثیر توزیع و پراکنش جغرافیایی گونه هایی که به عنوان مخازن عوامل بیماریزا به انسان می باشند، به منظور برنامه ریزی حفاظتی و کنترل بیماری ها از طریق روش های زیست-اکولوژیکی اجتناب ناپذیر است. هدف این مطالعه، ارزیابی اثرات توزیع جغرافیایی جربیل بزرگ (Rhombomis opimus)، به عنوان مخزن تک سلولی Lishmania major، بر توزیع جغرافیایی پشه خاکی (Phlebotomus papatasi)، به عنوان ناقل اصلی این انگل مولد لیشمانیوزجلدی روستایی، در استان گلستان می باشد. برای این منظور 378 نقطه ثبت شده از حضور این گونه پشه خاکی و 6 متغیر محیط زیستی شامل: اقلیم، ارتفاع، شاخص پوشش گیاهی، تیپ خاک، توزیع جغرافیایی و مطلوبیت زیستگاه جربیل بزرگ، به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب شدند. سپس مدل سازی توزیع جغرافیایی این پشه خاکی، با استفاده از نقاط حضور آن و متغیرهای محیط زیستی، به کمک نرم افزار MaxEnt به روش بیشینه آنتروپی انجام گرفت. نتایج نشان داد تعدادی از متغیرهای محیط زیستی، از جمله متغیرهای توزیع جغرافیایی و مطلوبیت زیستگاه جربیل بزرگ بیش ترین تأثیر (89/3%) را در توزیع جغرافیایی گونه پشه فلبوتوموس پاپاسی داشته اند. درحالی که دیگر متغیرها باهم تأثیر نسبتاً کم (10/7%) را دارا بودند. براساس مدل سازی انجام شده در این تحقیق، زیستگاه این پشه خاکی به صورت پیوسته در شمال استان گلستان می باشد، به طوری که حدود 12/5 درصد از سطح استان گلستان به عنوان زیستگاه مطلوب این گونه پیش بینی شده اند. این پیش بینی می تواند در ارزیابی آسیب پذیر بودن مناطق به بیماری و اتخاذ استراتژی های پیشگیرانه و کنترل بیماری موثر باشد.
Today, identifying the geographical distribution effects of the species that they are as a reservoir of the human pathogens, in order to conservation planning and diseases control through the bio-ecology methods is not inevitable. The aim of this study is assessment the effects of the geographical distribution of Great gerbil (Rhombomis opimus) as a reservoir of Lishmania major on geographical distribution of sandfly (Phlebotomus papatasi), which is main vector of this generating parasite of the zoonotic cutaneous leishmanianisis in Golestan province. For this aim, 378 presence-only data and 6 environment variables were selected as independent variables for this species. These variables were including: climate, altitude, normalized difference vegetation index, soil type, geographical distribution and habitat suitability of the great gerbil. Then, geographic distribution modeling of this sandfly was performed by maximum entropy approach in MaxEnt software, using to these presence data and variables. Our results showed that, some of the habitat variables including: geographical distribution and habitat suitability of the great gerbil had the greatest plays (89.3%) for geographical distribution of Ph. papatasi in this area. While that, other variables together had least effects (10.7%). Based on modeling conducted in this study, habitats of Ph. papatasi was continues in north of Golestan province and about 12.5% of this province predicted as a suitable habitat for the Ph. papatasi. This prediction can be effective in assess the vulnerability of areas to disease and develop preventive strategies aimed and control of disease.
http://www.aejournal.ir/article_61442_411d20f78e4ce1236398393fd30363ea.pdf
جربیل بزرگ
مدل توزیع جغرافیایی
پشه خاکی
لیشمانیوز جلدی روستایی
Rhombomys opimus
Geographical distribution model
Sandfly
Zoonotic cutaneous leishmanianisis
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
81
84
61476
Biology(Animal)
بررسی انگلهای کرمی دستگاه گوارش در جوندگان شهرستان سقز،استان کردستان
Survey on gastero-intestinal parasitic helminthes in rodents of Saqqez county, Kurdistan province
محسن رشیدی قشلاق
mohsen.rashidi1368@gmail.com
1
موسی توسلی
mtavassoli2000@yahoo.com
2
بیژن اسمعیل نژاد
b_esmaeilnejad@yahoo.com
3
دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، صندوق پستی: 165
دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، صندوق پستی: 165
بخش پاتوبیولوژی،دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، صندوق پستی: 165
جوندگان مخازن مهمی برای تعدادی از بیماری های مشترک بین انسان و حیوانات هستند که در انتقال و انتشار بیماری های عفونی نقش مهمی ایفا میکنند.با توجه به نقش جوندگان در انتقال بیماری به انسان و حیوان این مطالعه به منظور بررسی آلودگی به انگلهای متازوئن دستگاه گوارش جوندگان در شهرستان سقز، طراحی گردید. در یک مطالعه مقطعی با استفاده از تلههای زنده گیر، 138 سر جونده (10 سر الوبیکوس لوتسنس، 30 سر میکروتوس سوشیالیس، 49 سر موس موسکولوس، 10 سر رتوس رتوس، 7 سر مریونس لیبیکوس و 32 سر رتوس نروژیکوس) از شهرستان سقز صید و از نظر آلودگی به کرمهای انگلی دستگاه گوارش مورد بررسی قرار گرفتند. 58 درصد از جوندگان آلوده، حداقل به یک گونه کرم انگلی بودند. میزان آلودگی در گونههای مختلف به ترتیب 90 درصد در میکروتوس سوشیالیس، 85/7 درصد در مریونس لیبیکوس،70 درصد در الوبیکوس لوتسنس و رتوس رتوس، 46/9 درصد در رتوس نروژیکوس و 36/7 درصد در موس موسکولوس گزارش گردید. میزان آلودگی در جوندگان ماده (75%) به طور معنیداری بیش تر از نرها (50%) بود (0/005=P). میزان آلودگی گونههای مختلف جوندگان به کرم های انگلی به ترتیب عبارتند از: سیفاسیا اوبولاتا 37/7 درصد، آسپیکولاریس تتراپترا 30 درصد، نیپوسترونژیلوس برازیلینسیس 20/3 درصد، سیفاسیا موریس 10/1 درصد، سیفاسیا مزوکریکتی 9/4 درصد، رودنتولیپس نانا 5/8 درصد، پروتوسپیرورا موریکولا 5/1 درصد، هیمنولیپس دیمینوتا 4/3 درصد، کاتنوتنیا پوسیلا 3/6 درصد و نوزاد تنیا تنیهفورمیس 2/2 درصد. نتایج نشان داد جوندگان مخازن مهم انگلها در منطقه هستند. به این دلیل کنترل جوندگان با روشهای مطمئن بیش از پیش اهمیت دارد. این مطالعه اولین گزارش از وضعیت آلودگی جوندگان منطقه به انگلهای کرمی دستگاه گوارش میباشد.
The rodents are an important reservoir for some zoonosis; that play the bold role in the transmission and distribution of disease. According to rodents’ role in transmission of zoonosis, this investigation is designed for study on rodents’gastero-intestinal (GI) metazoan parasites in Saqqez county, Kurdistan province. In a cross-sectional study 138 animals (10 Ellobiuslutescens, 30 Microtussocialis, 49 Musmusculus, 10 Rattusrattus, 7 Merioneslibycus and 32 Rattusnorvegicus) were taken using traps in Saghez. All of samples were evaluated for GI helminthes parasitic infection. 58% of animal were infection any one genus of parasite. The infection rate were reported 90% in Microtussocialis, 85.7% in Merioneslibycus, 70% in Ellobiuslutescens and Rattusrattus, 46.9% in Rattusnorvegicus and 36.7% in Musmusculus. The infection rate in female animals (75%) was significantly higher than males (50%) (p=0.005). The isolated genus were 37.7% Syphaciaobvelata, 30% Aspiculuristetraptera, 20.3% Nippostrongylusbrasiliensis, 10.1% Syphaciamuris, 9.4% Syphaciamesocriceti, 5.8% Rodentolepis nana, 5.1%, 4.3% Hymenolepisdiminuta, 3.6% Cataenotaeniapusilla and 2.2% larval stage of Taenia taeniaformis. Results show that rodents are the important reservoirs of parasites in the region. Therefore, reliable methods to control of rodents are important. This investigation is the first report of rodents’ parasitic infection in studied region.
http://www.aejournal.ir/article_61476_d8adbdda7fa6d5b4d078dea0893d6b4a.pdf
کرم
جونده
متازئن
دستگاه گوارش
سقز
Helminth
Rodent
metazoan
Gastero-intestinal
Saqqez
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
85
94
61478
Physiology (Animal)
تداخل اثر سیستم هیستامینرژیک و عصاره آبی زرشک بر درد ناشی از فرمالین در موش های صحرایی نر
Interaction of the effect of histaminergic system and aqueous extract of Barberry on formalin-induced pain in male rats
علی مجتهدین
mojtahedin_dvsc@yahoo.com
1
میترا قلی زاده نیک پی
mi.gholizade@gmail.com
2
شاهین حاجی قهرمانی
hajighahramani@yahoo.com
3
بخش فیزیولوژی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
میوه زرشک (Berberis vulgaris L.) در طب سنتی ایران به عنوان یک ماده تسکین دهنده درد معرفی شده است. این پژوهش با هدف بررسی تداخل اثر سیستم هیستامینرژیک و عصارة آبی گیاه زرشک بر درد ناشیازفرمالیندر موشهایصحرایی انجام شد. تعداد 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 250-220 گرم و در گروههای 6 تایی شامل: گروه شاهد (سالین نرمال+ تزریق کفپایی فرمالین 1%)، 3 گروه تیمار با عصاره آبی زرشک (75، 150 و 300 میلیگرم به کیلوگرم وزن بدن)، گروه تیمار با پیریلامین، آنتاگونیست H1 هیستامینی، (10 میلیگرم به کیلوگرم وزن بدن) بهتنهایی، گروه پیش تیمار با پیریلامین (10 میلیگرم به کیلوگرم وزن بدن) + عصاره آبی زرشک (300 میلیگرم به کیلوگرم وزن بدن)، گروه تیمار با فاموتیدین، آنتاگونیست H2 هیستامینی (20میلیگرم به کیلوگرم وزن بدن) بهتنهایی، گروه پیش تیمار با فاموتیدین (20میلیگرم به کیلوگرم وزن بدن) + عصاره آبی زرشک (300 میلیگرم به کیلوگرم وزن بدن) استفاده شدند. برای ارزیابی درد از آزمون فرمالین و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آنالیز واریانس یکطرفه و سپس آزمون تکمیلی دانکن استفاده شد. تزریق داخل صفاقی عصاره آبی زرشک موجب کاهش معنیدار (0/05>p) پاسخ درد در مرحله دوم درد فرمالینی گردید. پیش تزریق پیریلامین و فاموتیدین و سپس عصاره آبی زرشک موجب تقویت پاسخ ضد دردی عصاره آبی زرشک در مرحله دوم درد فرمالینی گردید (0/05>p). نتایج نشان داد کهعصاره آبی زرشک احتمالاً با تقویت قدرت کاهش دهندگیدرد توسط آنتاگونیست هایهیستامینی به ویژه آنتاگونیست گیرنده H1، اثرات ضد دردی خود را اعمال نموده است.
Barberry fruit (Berberis vulgaris L.) has been introduced in Iranian traditional medicine as a pain reliever. The aim of this study was to investigate the interaction of the histaminergic system and aqueous extract of Barberry on formalin-induced pain in rats. In this experimental study, 48 male Wistar rats weighing 220-250 g, were divided into in 8 groups with 6 rats in each groups: control group (normal saline + 1% formalin intraplantar injection), 3 treatment group with aqueous extract of barberry (75, 150 and 300 mg/kg), treatment group with pyrilamine, H1 receptor antagonist (10 mg/kg) alone, pretreatment group with pyrilamine (10 mg/kg) + aqueous extract of barberry (300 mg/kg), Treatment group with famotidine, H2 receptor antagonist (20 mg/kg) alone, pretreatment group with famotidine (20 mg/kg) + aqueous extract of barberry (300 mg/kg). Pain was evaluated by formalin test. Data analysis was performed using one-way ANOVA and then Duncan's test. Intraperitoneal injection of aqueous extract of barberry significantly reduced the pain response in the second phase of formalin pain (p <0.05). Pre-treatment of pyrilamin and famotidine and then aqueous extract of barberry improved the analgesic response of the aqueous extract of barberry in the second phase of formalin pain (p <0.05). The results of this study indicated that the aqueous extract of barberry may have analgesic effects by potentiating the pain relief potentials by histamine antagonists, especially the H1 receptor antagonist.
http://www.aejournal.ir/article_61478_06b4484148fca35d65f84d1bdf766ea3.pdf
درد فرمالینی
عصاره آبی زرشک
سیستم هیستامینرژیک (گیرنده H1 و H2)
موش صحرایی
Formalin Pain
Aqueous extract of barberry
Histaminergic system (H1 and H2 receptor)
Rat
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
95
102
61526
Animal environment
زیستگاههای با مطلوبیت بالای دارکوب خالدار بزرگ (Dendrocopos major) اولویتی برای حفاظت جنگلهای هیرکانی
Habitats with high suitability of Great Spotted Woodpecker (Dendrocopos major), a priority for conservation of Hyrcanian forests
سهراب مرادی
moradi_4@pnu.ac.ir
1
صیاد شیخی ئیلانلو
sayyad.sheykhi@ut.ac.ir
2
انوشه کفاش
anooshe.kafash@gmail.com
3
گروه علوم و مهندسی محیط زیست، دانشگده علوم کشاورزی، دانشگاه پیام نور، ایران
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
جنگلهای هیرکانی به لحاظ تنوع بیولوژیکی غنی و به دلیل ایزوله شدن جغرافیایی و داشتن فون و فلور با ارزش بالا شناخته شده هستند. با این حال این جنگلها به دلیل سطح گستردهای از فعالیتهای انسانی جزو اکوسیستمهای در معرض تهدید ایران به شمار میروند. در مطالعه حاضر از دارکوب خالدار بزرگ به عنوان یک شاخص جهت تعیین لکههای با ارزش حفاظتی بالا استفاده شده است. برای این کار ابتدا نقاط حضور گونه از سراسر استان جمع آوری شد و سپس متغیرهای محیطی مؤثر بر توزیع گونه براساس منابع منتشر شده برای ساخت مدل مطلوبیت زیستگاه آن تهیه شد. مدل نهایی به دست آمده نشان داد که عمده زیستگاههای جنگلی مناسب برای حفاظت در نیمه شرقی استان گلستان قرار گرفته است. هم چنین دو متغیر شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) و ارتفاع از سطح دریا تأثیرگذارترین متغیرها برای ساخت مدل نهایی مطلوبیت زیستگاه شناخته شدند. با توجه به نتایج به دست آمده در مطالعه، دو طبقه اول ارتفاعی جنگلهای خزری و جامعه درختان بلوط به همراه مناطق با تاج پوشش متراکم برای حفاظت در اولویت شناخته شدند. بنابراین نیاز است با مدیریت جنگل به منظور ایجاد مناطق جنگلی با ویژگیهای ذکر شده، باعث افزایش غنای زیستی در مناطق جنگلی شد که خود موجب پایداری جنگلها از لحاظ بوم شناختی خواهد گردید.
The Hyrcanian forests are rich in terms of biological diversity. Besides, they are known to be much valuable due to geographical isolation and having the fauna and flora. However, these forests, because of the wide range of human activities, are among the most endangered ecosystems of Iran. In this study, the Great Spotted Woodpecker has been used as a surrogate for determining patches with high value of preservation. To do this, first, we gathered the habitat points in which the related species exist. Then, the environmental variables effective on the species distribution were prepared for developing a habitat suitability model for the species. The model, finally obtained, showed that the majority of forest habitats to be protected have been located in the eastern half of Golestan Province. Two variables, i.e. Normalized Difference Vegetation Index (NDVI) and altitude were known to be the most effective indices in achieving the final habitat suitability model. Referring to the results of the study, the first two altitude classes of Caspian forests, the community of oak trees and the areas with dense canopy were decided to be in priority of conservation. According to what mentioned, it is, therefore, necessary and inevitable to ecologically enrich the forests through forest proper management and make them more sustainable ecologically.
http://www.aejournal.ir/article_61526_4c4a45ba83565adb1dbb108a94b2a3e4.pdf
زیستگاه
بوم شناسی
مکسنت
مطلوبیت زیستگاه
Habitat
ecology
MAXENT
Habitat suitability
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
103
108
61640
Ecology
خصوصیات مناطق آشیانه گذاری چکاوک کاکلی (Galerida cristata) در منطقه هرات، استان یزد
Charecterstic of Crested Lark nest (Galerida cristata) in Harat , Yazd province
شیرین آقا نجفی
shirinaghanajafi@gmail.com
1
زهرا غضنفری
zahraghazanfari021@gmail.com
2
گروه محیط زیست، واحد میبد، دانشگاه آزاد اسلامی میبد، ایران
گروه محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
انتخاب زیستگاه لانه گذاری چکاوک کاکلی (Galerida cristata) در منطقه ای به وسعت 8000 هکتار از منطقه شکارممنوع قره تپه و پناهگاه حیات وحش بروئیه واقع در منطقه هرات، استان یزد در بهار 1393 مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای زیستگاهی مثل تعداد گونه های گیاهی، بافت خاک ، فاصله لانه ها از نزدیک ترین منبع آب، مزرعه و جاده در نقاط حضور گونه اندازه گیری گردید و با نقاط عدم حضور (تصادفی) مقایسه گردید. نتایج نشان داد که متوسط تعداد گونه گیاهی قیچ، درمنه و درصد خاک با بافت نه چندان نرم در مناطق حضور به طور معنی داری بالاتر از مناطق شاهد بود (0/05>P). مهم ترین فاکتورهای تأثیرگذار در انتخاب نقاط لانه گذاری توسط این پرنده تعداد گونه های گیاهی قیچ و نوع بافت خاک می باشد. با توجه به آن که گونه بروی زمین آشیانه می سازد گونه های گیاهی قیچ و درمنه استتار لازم را برای لانه و جوجه ها فراهم می کنند هم چنین لانه را در برابر تابش خورشید یا طوفان های احتمالی در منطقه حمایت کنند. احداث لانه در منطقه ای با بافت نرم خاک باعث فروپاشی لانه می شود. لذا این پرنده به طور معنی داری مکان هایی را به عنوان محل لانه گذاری انتخاب می کند که بافت خاک سخت تری داشته باشد (0/05>P). برخی از لانه ها در مزارع یونجه مشاهده شد. به نظر می رسد انتخاب این محل برای استتار بیش تر لانه بوده علاوه بر آن که حشرات داخل مزرعه منبع غذایی خوبی برای جوجه های این پرنده است.
The selection of nesting habitat of Galerida cristata was studied in an area of 8000 hectares of the hunting ban area of Ghareh Tabpeh and wildlife shelter of Borooeyeh in Herat region of Yazd Province in the spring of 2014. Habitat variables such as the number of plant species; soil texture; distance of the nests to the nearest water source, farm, and road were measured at the presence points of this species and compared with its absence (randomly).The results showed that the average number of Zygophyllum atriplicoides plant species, Artemisia sp , and soil percentage with a rather soft soil texture were meaningfully higher than that of the control areas (P<0.05) in the presence areas. The most important factors influencing the selection of the nesting points by this bird is the number of Z. atriplicoides plant species and type of the soil texture. With regard to the fact that this species builds its nest on the ground, the Z. atriplicoides and Artemisia sp species prepare the required camouflage for its nest and chicks; these plants also protect the nest against the sun radiation or possible storms in the region. The establishment of nests in an area with soft soil texture causes the collapse of the nest. Therefore, this bird meaningfully selects locations with harder soil texture for its nesting (P<0.05). Some of these nets are observed in Alfa alfa farms. It seems that this location has been chosen for more nesting camouflage; furthermore, the insects present in the farm are a good source of food for the chicks of this bird.
http://www.aejournal.ir/article_61640_54af38f194474fd0ace13819fe27cd5a.pdf
انتخاب زیستگاه
چکاوک کاکلی
منطقه هرات
استان یزد
Habitat selection
Crested Lark
Harat area
Yazd province
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
109
112
61811
Genetic
بررسی چندشکلی آللی ژن میوستاتین و ارتباط آن با صفات رشد و لاشه در مرغ بومی مازندران
Evaluation of allelic polymorphism of myostatin gene and its association with growth and carcass traits in Mazandaran native chicken
حسین عطارچی
hossein_attarchi@yahoo.com
1
مجتبی طهمورث پور
m_tahmorespur@yahoo.com
2
مجتبی آهنی آذری
mojtaba.9@yahoo.com
3
محمدهادی سخاوتی
sekhavaty@um.ac.ir
4
مختار مهاجر
mokhtar_mohajer@yahoo.com
5
گروه علوم دامی، پردیس بین الملل دانشگاه فردوسی مشهد، صندوق پستی: 64955
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، صندوق پستی: 91775
دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، صندوق پستی: 91775
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان، صندوق پستی: 85799
پژوهش حاضر با هدف مطالعه چندشکلی ناحیه پروموتر ژن میوستاتین و ارتباط آن با صفات رشد و لاشه در مرغ بومی مازندران انجام شد. برای این منظور تعداد 200 قطعه جوجه خروس از مرغ های بومی مازندران پرورش داده شده در شرایط یکسان، در سن 12 هفتگی کشتار شدند. صفات مورد بررسی، قبل و بعد از کشتار اندازه گیری و ثبت شدند. قبل از کشتار از تمامی پرندگان نمونه خون تهیه و استخراج DNA از نمونه ها با استفاده از کیت شرکت سیناژن صورت گرفت. سپس جایگاه مورد نظر ژن میوستاتین با استفاده از آغازگرهای اختصاصی آن تکثیر و تعیین ژنوتیپ توسط روش PCR-RFLP با آنزیم اختصاصی آن انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده های فنوتیپی و ژنوتیپی با استفاده از نرم افزار آماری 9.2 SAS انجام شد. فراوانی هریک از آلل های (+) و (-) در جایگاه مورد نظر ژن میوستاتین به ترتیب برابر با 0/77 و 0/23 برآورد شد. بررسی تعادل هاردی واینبرگ با استفاده از آزمون کای مربع برای ژن میوستاتین نشان داد که جمعیت مورد مطالعه در جایگاه ژنی مورد نظر در تعادل نمی باشد. نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین ژنوتیپ های ژن میوستاتین با صفات وزن زنده در 12 هفتگی، وزن لاشه، وزن قلب و وزن سنگدان وجود دارد (0/05>P). براساس نتایج حاصل از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که ژن میوستاتین می تواند در جایگاه مورد نظر به عنوان کاندید برای صفات رشد و لاشه در برنامه های اصلاح نژادی مرغ بومی مازندران مورد استفاده قرار گیرد.
This study aimed to study polymorphism of myostatin gene promoter and its association with growth and carcass traits in Mazandaran native chicken. For this purpose, 200 male chicks of Mazandaran native fowls reared in the same conditions and all were slaughtered at 12 weeks of age, were used. Traits before and after slaughter were measured and recorded. Before the destruction of all birds, blood sample and extraction of DNA from samples were performed by Cinnagen kit. Then, the desired locus of gene was amplified using specific primers and genotyped using PCR-RFLP method by specific enzyme. Phenotypic and genotypic data analysis conducted using statistical software of SAS9.2. The frequency of each allele (+) and (-) were estimated to be 0.77 and 0.23 in myostatin locus, respectively. Hardy-Weinberg equilibrium study using Chi-square test showed that the study population in loci is not in balance. The results showed a significant association between myostatin gene genotypes and traits of live weights at 12 weeks of age, carcass weight, heart weight and gizzard weight (P <0.05). Based on the results of this research can be concluded that myostatin gene can be used as a candidate for growth and carcass traits in Mazandaran native fowls breeding programs.
http://www.aejournal.ir/article_61811_a9d6e9f06fd3a95b90e36ae1b78ce16b.pdf
میوستاتین
چندشکلی
صفات
مرغ بومی
Myostatin
Polymorphism
Traits
Native chicken
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
113
118
61865
Physiology (Animal)
تاثیر سطوح مختلف کنگرفرنگی و ویتامین E بر سیستم ایمنی هومورال در جنس نر و ماده بلدرچین ژاپنی
Effect of different levels Artichoke and vitamin E on humoral immunity in Japanese quail
مرتضی عالمی
m.a_agri86@yahoo.com
1
فیروز صمدی
samadi542@yahoo.com
2
بهروز دستار
dastar@gau.ac.ir
3
سعید حسنی
hasani@gau.ac.ir
4
گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739
گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739
گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739
گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739
این آزمایش جهت مطالعه سطوح مختلف پودر کنگر فرنگی بر عملکرد سیستم ایمنی هومورال بلدرچین ژاپنی انجام شد. تعداد 240 قطعه بلدرچین یک روزه به طور تصادفی به 4 تیمار با 4 تکرار و هر تکرار شامل 15 قطعه در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×4 شامل چهار تیمار تغذیه ای و دو جنس اجرا شد. تیمارهای تغذیه ای شامل گروه شاهد و افزودن دو سطح پودر کنگر فرنگی (1/5 و 3 درصد) و ویتامین E ( سیصد میلی گرم در کیلوگرم) به جیره پایه بودند. به منظور ارزیابی تیتر آنتی بادی علیه گلبول قرمز گوسفندی (SRBC)، در روزهای 35 و 42 دوره پرورش خونگیری انجام شد. در پایان دوره آزمایش از هر واحد آزمایشی جهت مطالعه گلبول های سفید و نیز وزن اندامهای لنفاوی، 4 قطعه بلدرچین (2 نر و 2 ماده) انتخاب و کشتار شدند. نتایج نشان داد که مکمل نمودن جیره پایه با 3 درصد پودر کنگرفرنگی منجر به افزایش معنی دار مقادیر آنتی بادی های IgT و IgM در پاسخ ثانویه (42 روزگی) سیستم ایمنی به SRBC شد (0/05>p). در تیمار 3 درصد پودر کنگرفرنگی تعداد کل گلبول های سفید بیش تر بود (0/05>p). جنس تاثیری بر مقادیر تیتر آنتی بادی علیه گلبول قرمز گوسفندی و نیز تعداد کل گلبول های سفید نداشت. درصد گلبول های هتروفیل و لمفوسیت و نیز نسبت هتروفیل به لمفوسیت تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی و جنس قرار نداشتند. وزن نسبی کبد در جنس ماده افزایش معنی داری را نشان داد(0/05>p). نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن 3 درصد پودر کنگر فرنگی می تواند در تقویت سیستم ایمنی هومورال در بلدرچین ژاپنی موثر باشد.
This experiment was conducted to the study of artichoke (Cynara scolymus L.)powder and vitamin E on the performance of the humeral immune system of Japanese quail. A total of 240 one-d-old Japanese quail chicks were randomly allotted to 4 dietary treatments with 4 replicates of 15 chicks in each, using completely randomized design in a factorial arrangement (4×2) with 4 dietary treatments and 2 genders. Dietary treatments included addition of 2 levels of artichoke powder (1.5 and 3%) along with 300 mg/kg vitamin E to basal diet. In order to evaluation of antibody titer against sheep red blood cells (SRBC), blood samples were taken at 35 and 42 days of experiment. In addition, at the end of experimental period, 4 quails (2 males and 2 females) from each replicate were chose and killed for white blood cells (WBC) and lymphoid organs weight evaluation. Results showed that supplementing basal diet with 3% artichoke powder significantly increased the amounts of IgT and IgM antibodies at the second response (42 days) of immune system against SRBC (P<0.05). In addition, total number of white blood cells was influenced by experimental treatments (P<0.05), it was greater for 3 percent artichoke powder treatment. Liver relative weight was greater for females (P<0.05). According to the results of this study, it seems that addition of 3% artichoke powder can improve humeral immune system at Japanese quail.
http://www.aejournal.ir/article_61865_be783506674f1758a837373a0817ec39.pdf
ایمنی هومورال
اندامهای لنفی
بلدرچین ژاپنی
کنگر فرنگی
Artichoke
Humoral immune
Japanese quail
Lymphoid organs
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
119
124
60384
Animal science
کالبدشناسی ماکروسکوپیک مفصل قلم پایی - بندانگشتی در شترمرغ
Macroscopic anatomy of the metatarsophalangeal joint in Ostrich (Struthio camelus)
پیام رازقی طهرانی
drpayamrazeghi@gmail.com
1
حسن گیلانپور
hg.vet.anatomy@gmail.com
2
دانشکده علوم دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، تهران، ایران، صندوق پستی: 775-14515
دانشکده علوم دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، تهران، ایران، صندوق پستی: 775-14515
در شترمرغ (Struthio camelus)، تمام نیروی وزن حالت استاده توسط انگشتان اندام حرکتی لگنی تحمل شده به طوری که بیش ترین فشار بر مفصل قلم پایی – بند انگشتی وارد می گردد. در این تحقیق ساختار آناتومیکی این مفصل به طور ماکروسکوپیک مطالعه شد. در این تحقیق 25 قطعه اندام لگنی شترمرغ تهیه شد و پس از فیکس شدن در فرمالین 10% به دقت مورد بررسی و تشریح قرار گرفتند. برای تهیه آرتروگراف، 4 سی سی ماده حاجب هر یک از مفاصل قلم پایی – بند انگشتی مرتبط با انگشت 3 و 4 از سمت میانی به تزریق شد و در حالت گماری DP و LM تصویربرداری پرتونگاری تهیه شد. در بررسی ماکروسکوپیک، فاسیای سطحی دور تا دور مفصل قلم پایی – بند انگشتی و لیگامنت پلانتار را گرفته و با فاسیای تاندون های خم کننده ممزوج می گردد. فاسیای عمقی که شامل دو لایه سطحی و عمقی می باشد به لیگامنت های مفصل قلم پایی – بند انگشتی مرتبط و متصل می باشد. لیگامنت پلانتار باعث حفظ ساختار مفصل قلم پایی – بند انگشتی در سطح کف پایی شده و لیگامنت های متعددی به بالشتک های کف پایی متصل می شوند که سبب حرکت راحت تر انگشتان می گردند. استخوان تارسومتاتارس دوم از 90 روزگی به بعد با استخوان های قلم پای 3 و 4 جوش خورده و به صورت یک زائده باقی می ماند. آرتروگرافی هیچ ارتباط بین مفصل های قلم پایی – بند انگشتی سه و چهار نشان نداد و کاملاً مستقل هستند. هم چنین ته کیسه ها کاملاً قابل تشخیص می باشند.
In ostrich (Struthio camelus), the standing weight is born entirely with pelvic limb digits so that the metatarsophalangeal joint received highest pressure. In the present study, anatomical structure of this joint investigated macroscopically. 25 pelvic limbs were prepared and dissected carefullt after fixation in 10% formalin. For arthrograohy, 4 ml of medium contrast was injected medially in to the metatarsophalangeal joint of third and fourth digits and radiographs were taken at lateromedial and dorsoplantar directions. In macroscopic examination, superficial fascia surrounds the etatarsophalangeal joint and plantar ligament and integrates with flexor tendons' fascia. Deep fascia which is composed of superficial and deep layers is connected to the metatarsophalangeal joint ligaments. Plantar ligament on the plantar surface keeps the metatarsophalangeal joint structure and many ligaments attach to the plantar pads which cause easier movement of the digits. The second tarsometatarsal bone fused with the third and fourth metatarsus after 90 days of age and remains as a process. Arthrography showed that the metatarsophalangeal joint of the third and fourth digits are dictinct and separate and their pouchs are quite recognizable.
http://www.aejournal.ir/article_60384_3f80f5b96acdd0abc12fd7bbe7d4ed48.pdf
شترمرغ
مفصل قلم پایی- بندانگشتی
آناتومی
Ostrich
Metatarsophalangeal joint
Anatomy
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
125
130
61490
Other
تاثیر مرغداری ها و سن گله های مرغ مادر آمیخته تجاری راس بر صفات کیفیت تخم و جوجه درآوری
The effect of farms and ages of breeder broiler Ross flocks on egg quality and hatchability traits
شهاب الدین قره ویسی
s.gharavysi@googlemail.com
1
مهرداد ایرانی
m.irani98@gmail.com
2
میلاد فرهادی
m.farhadi87@gmail.com
3
گروه علوم دامی، واحد قائم شهر، دانشگاه آزاد اسلامی قائم شهر، ایران
گروه علوم دامی، واحد قائم شهر، دانشگاه آزاد اسلامی قائم شهر، ایران
گروه علوم دامی، واحد قائم شهر، دانشگاه آزاد اسلامی قائم شهر، ایران
روش پرورش و سن گله های مرغ مادر از جمله عوامل مهم و موثر بر صفات تخم و جوجه درآوری است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر سن گلههای مرغ مادر و مرغداری های مختلف بر خصوصیات کمی تخمهای تولیدی و جوجه درآوری بود. این آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تیمار (سن گله مرغ مادر) و سه بلوک (مرغداری) اجرا شد. از هر مرغداری120تخم مرغ نطفهدار و بارور در سه سن متفاوت (43، 53 و 60 هفته) به طور تصادفی انتخاب شدند. صفات تخم و جوجه درآوری اندازهگیری شدند. برای تجزیه آماری صفاتازرویه GLM در نرم افزارآماری SAS استفاده شد. برای انجام مقایسه میانگیناثر عواملمرغداریوسناز آزمون دانکنبا سطح احتمال 0/05 استفادهشد. اثر مرغداری و سنین مختلف گله های مرغ مادر بر کلیه صفات مورد بررسی معنی دار شد (0/05>P). غیر از ضخامت پوسته و واحد هاو، در اکثر صفاتمورد مطالعه در این تحقیق با افزایش سن،افزایشعملکردمشاهدهشد. باتوجهبهیافته هایاین تحقیق، به طورکلی مرغ های مادر گوشتی بهترین عملکرد را در سنین 53 و 60 هفتگی داشتند.
Breeding method and age of broiler breeder herds, are important factors affecting the egg traits and hatchability. The aim of this research was to study the effect of age of broiler breeder herds and farms on the egg quantitative traits and hatchability. An experiment was conducted in a randomized complete block design with three treatments (broiler breeder herd ages) and three blocks (farms). Of any farm, 120 fretilized eggs in three different ages (43, 53 and 60 weeks) were randomly selected. Egg and hatchability traits were measured. For statistical analysis of the traits, the GLM procedure in SAS statistical software was used. For mean comparison of farm and age effects, the Duncan test with 0.05 probability level was used. The effect of farms and broiler breeder ages on all traits were significant (P<0.05). Apart of the egg shell thickness and Haugh units, in other traits an increase in measeurements were observed with increasing age. According to the findings of the study, generally broiler breeder flocks had the best performance at the ages of 53 and 60 weeks.
http://www.aejournal.ir/article_61490_9b5bc6111471f276583f9eb53e031ead.pdf
تخم
جوجه درآوری
سن
مرغ مادر
راس
age
Broiler breeder
egg
Hatchability
Ross
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
131
136
61912
Animal environment
اولویت بندی حفاظتی دوزیستان ایران
Conservation Prioritization of Iranian Amphibians
علیرضا محمدی
armohammadi1386@ut.ac.ir
1
کامران کمالی
ophiomorus58@gmail.com
2
مسعود نظری زاده
nazari_zadeh@yahoo.com
3
سعید خاکی
saeidkhakic@yahoo.com
4
جلیل ایمانی هرسینی
jalil.imani@ut.ac.ir
5
محمد کابلی
mkaboli@ut.ac.ir
6
گروه محیط زیست دانشکده منابع طبیعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
گروه محیط زیست دانشکده منابع طبیعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
گروه محیط زیست دانشکده منابع طبیعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
گروه محیط زیست دانشکده منابع طبیعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
گروه علوم محیط زیست، دانشکده انرژی محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحدعلوم تحقیقات تهران، ایران
گروه محیط زیست دانشکده منابع طبیعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
کاهش جمعیت و خطر پیش رو انقراض دوزیستان نیازمند اقدامی ضروری در جهت حفظ و حمایت از آن ها است. دستیابی به فهرست گونه های با اولویت حفاظت می تواند عامل موثری به منظور تخصیص کارآمد منابع محدود برای حفاظت باشد. در حال حاضر 22 گونه از دوزیستان در ایران زیست می کنند که در مطالعه حاضر، 15 گونه از دوزیستان ایران بر پایه جایگاه حفاظتی گونه ها (IUCN) و تمایز تکاملی (ED) برای انجام اقدام حفاظتی و تدوین برنامه های پایش طولانی مدت، اولویت بندی شدند. نتایج حاصل نشان داد که در میان گونه های مورد بررسی، دوزیستان دم دار (Caudata) براساس جایگاه تکاملی و درجه تهدید، بیش ترین اولویت را برای حفاظت دارا هستند. گونه سمندر غارزی (Paradactylodon gorganensis) و سمندر لرستانی (Neurergus kaiseri) دو گونه با بیش ترین امتیاز هستند و بنابراین به شدت نیازمند اجرای اقدام حفاظتی هستند تا بتوان به بقای درازمدت آن ها امیدوار بود. در نهایت چند راهکار و برنامه پایش از قبیل تکثیر در اسارت، حفاظت از گونه های با اولویت بالای حفاظتی پیشنهاد شده است. هم چنین پیشنهاد می گردد به منظور معرفی مناطق حفاظتی آتی از ترکیب مدل سازی مطلوبیت زیستگاه، اولویت بندی حفاظتی گونه ها و زیستگاه ها براساس روش های فعلی استفاده گردد.
The amphibian decline and extinction crisis demands urgent action to prevent further large numbers of species extinctions. Lists of priority species are an important tool for the Effective allocation of scarce conservation resources. Amphibians of Iran consist of 22 species belonging to six families. In this study we have analyzed 15 species of Iranian amphibians for conservation prioritization based on their phylogenetic position and threat status. A recently described method for conservation and management priority setting, as applied in the international EDGE of Existence program, was used in this study. Our results show that Persian Cave Salamander (Iranodon gorganensis) and Lorestan Mountain Newt (Neurergus kaiseri) are at the top of our list of priorities for conservation and need urgent action for conservation. We have suggested management and research guidelines such as captive breeding, for the top priority species in the list for Iranian Amphibians. Also we suggested introduction of future protected area using habitat suitability molding in combination with habitat and conservation prioritization.
http://www.aejournal.ir/article_61912_5f9bf06916ab59c049d7e3781952193b.pdf
دوزیستان
جایگاه حفاظتی
تمایز تکاملی
خطر انقراض
ایران
Amphibians
Conservation status
Evolutionary Distinctiveness
Extinction
Iran
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
137
144
61913
Animal systematic
مطالعه تولیدمثل قورباغه جنگلی (Rana pseudodalmatina) در استان مازندران (شهرستان بهشهر)
Study of Reproduction of Iranian wood frog (Rana pseudodalmatina) in Mazandaran Province (Behshahr County)
نسیم صباغی رستمی
nasim.sabaqi@gmail.com
1
حاجی قلی کمی
hgkami2000@yahoo.com
2
نجمه اخلی
najmeokhli@yahoo.com
3
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، کد پستی: 155
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، کد پستی: 155
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، کد پستی: 155
تولیدمثل و ایجاد نسلهای بعد در هر گونه ای یک ویژگی مهم به شمار می آید. مطالعات نشان داده، دوزیستان از جهات مختلفنقش به سزایی بر محیط پیرامون خود داشته و از اهمیت ویژه ای برخوردارند. از این رو تحقیق حاضر، بر روی تولیدمثل قورباغه جنگلی Rana pseudodalmatina از راسته دوزیستان بیدم، خانواده رانیده و بومی ایران در سال های 94-1393صورت گرفته است. منطقه مورد مطالعه در جنوب شهر رستمکلا از توابع شهرستان بهشهر در استان مازندران قرار دارد. ابتدا مطالعات میدانی جهت بررسی تولیدمثل، فصل و محل تخم گذاری و دوره تولیدمثلی در این گونه صورت گرفت. سپس مطالعات آزمایشگاهی جهت بررسی مواردی شامل: وزن برای 13 تودهی تخم، تعداد تخم برای 10 توده، درصد جنین ها و تخم های لقاح نیافته برای 9 توده، میانگین قطر 20 تخم با ژله و بدون ژله برای 5 توده، میانگین طول لاروها در زمان تفریخ برای 2 توده، مدت تبدیل لاروهای تفریخ یافته به بچه قورباغه برای 7 توده و فصل اتمام دگردیسی صورت گرفت. بررسی ها نشان داد، آمپلکسوس زیربغلی بوده و تخم گذاری از اواسط بهمن تا اوایل فروردین و اتمام دگردیسی از اواسط فروردین تا اوایل تیر ماه ادامه دارد. تعداد تخم های توده 1129-539 (میانگین 872/80)، وزن توده 401-103 (میانگین 198/92) گرم، درصد جنین های توده 92/56-19/59 (میانگین 64/4982)، درصد تخم های لقاح نیافته توده 80/41-7/44 (میانگین 34/4332)، قطر تخم با ژله 7/27-5/55 (میانگین 6/6420) میلیمتر، قطر تخم بدون ژله 2/23-1/71 (میانگین 1/9860) میلیمتر، طول لاروها در زمان تفریخ 10/50-9/91 (میانگین 10/2050) میلیمتراست و تبدیل لاروهای تفریخ یافته به بچه قورباغه 113-57 (میانگین 83/43) روز به طولانجامید.
Reproduction is an important feature in any of species. Amphibians have a significant role on the world and are of particular importance. Therefore, the present study is conducted on the reproduction of endemic Iranian wood frog Rana pseudodalmatina from family Ranidae in 2014-2015. The study area is in the south of Rostamkola, in Behshahr County, Mazandaran province. First, some studies were conducted on reproduction, season and location oviposition and reproductive period. Then laboratory studies were carried out to investigate cases including, weight for 13 clutches, the number of eggs for 10 clutches, the percent of embryos and unfertilized eggs for 9 clutches, the mean diameter of 20 eggs with jelly and without jelly for 5 clutches, the mean length of larvae for 2 clutches, duration of conversion of hatched larvae to froglet for 7 clutches, as well as the season of the metamorphosis completion. The results showed that amplexus is axillary, and laying eggs starts from early February to late March, and metamorphosis completion from early April to mid-June continues. The number of clutches eggs 539-1129 (mean 872.80), clutches weight 301-401 (mean 198.92) gr, the percent of clutches embryos 19.59-92.56 (64.4982 mean), the percent of clutches unfertilized eggs 7.44-80.41 (mean 34.4322), the diameter of the egg with jelly 5.55-7.27 (mean 6.6420) mm, the diameter of the egg without jelly 1.71-2.23 (mean 1.9860) mm, larvae’s length at hatching time 9.91-10.50 (mean 10.2050) mm, and conversion of the hatched larvae to froglet lasted 57-113 (mean 83.43) days.
http://www.aejournal.ir/article_61913_3e42287a42bad54f9202344b4675891e.pdf
قورباغه جنگلی
Rana pseudodalmatina
تولیدمثل
استان مازندران
Iranian wood frog
Rana pseudodalmatina
Reproduction
Mazandaran Province
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
145
150
62651
Animal science
بررسی ویژگی های ریخت شناسی سمندر لرستانی (Neurergus Kaiseri) در غرب و جنوب غرب ایران
Investigating morphological characteristics of the Lorestan newt (Neurergus kaiseri) in west and southwest of Iran
هادی خوشنام وند
khv@yahoo.com
1
منصوره ملکیان
mmalekian@cc.iut.ac.ir
2
یزدان کیوانی
keivany@iut.ac.ir
3
محسن امیری
a.soalim@yahoo.com
4
فروغ گودرزی
fogty@yaho.com
5
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، کدپستی: 8415683111
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، کدپستی: 8415683111
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، کدپستی: 8415683111
واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی همدان، ایران
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، کدپستی: 8415683111
سمندر لرستانی (Neurergus Kaiseri) از دوزیستان دم دار بومی ایران است که جمعیت های آن در غربو جنوب غرب ایران و در بخش هایی از استان های لرستان و خوزستان پراکنده شده است. در این مطالعه به منظور مطالعه ویژگیهای ریخت شناسی این گونه، 85 فرد از 8 سایت در جنوب لرستان و شمال استان خوزستان در طی سال های 1395-1394 نمونه برداری شدند. برای هرفرد چهار ویژگی اصلی شامل طول دم (TL)، طول سر (HL)، طول بدن (SVL) و طول کل بدن (BL) و چهار نسبت شامل طول کل بدن به طول سر(BL- HL)، طول کل بدن به طول دم (BL- TL)، طول کل بدن به طول بدن (BL- SVL) و طول دم به طول بدن (TL- SVL) اندازهگیری شد و این صفات در بین جمعیت های مورد مطالعه مقایسه شد. متوسط طول بدن ماده ها در تبار شمالی 13/33 (13/72-12/95) سانتی متر و در تبار جنوبی 12/78 (13/09- 12/54) سانتی متر و هم چنین برای نرها نیز در تبار شمالی 11/81 (12/212-11/490) سانتی متر و تبار جنوبی 12/112 (12/365-11/804) سانتی متر به دست آمد. تحلیل آزمون ANOVA انجام شده نشان دهنده تمایز معنی دار میان صفات ریختی جمعیت ها بود به طوری که جمعیت های دو تبار شمالی و جنوبی به جز در مشخصه طول کل بدن، از نظر سایر صفات ریختی و نسبتی دارای اختلاف معنی داری (0/05>P) بودند.
The Lorestan newt, Neurergus kaiseri is one of the endemic amphibians, distributed in some parts of Lorestan and Khuzestan Provinces in west and south western Iran. In the current study, morphological characteristics of the Lorestan newt was investigated through sampling of 85 individuals from eight sites in the south of Lorestan and north of Khuzestan during 2015-2016. Four main morphological features including, tail length (TL), head length (HL), body length (SVL), total length (BL) and four ratios: (BL/ HL), (BL/ TL), (BL/SVL) and (TL/ SVL) were measured and compared among populations. The average body length for females in Luristan and Khuzestan Provinces were 13.331cm (12.95- 13.72) and 12.782 cm (12.53-13.09) respectively and for male specimens were 11.815 cm (11.49- 12.21) and 12.11 cm (11.80- 12.36). The results obtained from the ANOVA analysis indicated that there were significant differences (P ≤ 0.05) in all morphological characteristics of the newt between northern and southern clades except for the total body length.
http://www.aejournal.ir/article_62651_743a66ad6319e32da66b87baf53a16d1.pdf
سمندر لرستانی
Neurergus kaiseri
ریخت شناسی
سازگاری ریختی
Lorestan newt
Neurergus kaiseri
morphology
Adaptive morphology
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
151
160
63042
Biology(Animal)
بررسی عادات غذایی سه گونه گاوماهی از جنس Neogobius در بخش جنوب مرکزی دریای خزر، نوشهر
Study of food habits of three Neogobius species in the Central south part of the Caspian Sea, Noshahr
زینب سعیدی
zeinab.saeedi111@gmail.com
1
اصغر عبدلی
asabdoli@yahoo.com
2
بهرام حسن زاده کیابی
b.h.kiabi@gmail.com
3
صهبا بهمن پور
sahbastar_1988@yahoo.com
4
مهناز حامدیان
hamediankishmahnaz@yahoo.com
5
گروه زیست شناسی و زیست فناوری دریا و آبزیان، دانشکده علوم و فناوری های زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران، صندوق پستی: 1983969411
پژوهشکده علوم محیطی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، صندوق پستی: 19834
گروه زیست شناسی و زیست فناوری دریا و آبزیان، دانشکده علوم و فناوری های زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران، صندوق پستی: 1983969411
گروه زیست شناسی و زیست فناوری دریا و آبزیان، دانشکده علوم و فناوری های زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران، صندوق پستی: 1983969411
گروه زیست شناسی و زیست فناوری دریا و آبزیان، دانشکده علوم و فناوری های زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران، صندوق پستی: 1983969411
خانواده گاوماهیان (Gobiidae)، از فراوانترین ماهیان موجود در دریای خزر میباشند. این ماهیان از مصرفکنندگان عظیم منابع غذایی و رقیب جدی برای سایر گونهها هستند. مطالعه حاضر بر روی رژیم غذایی سه گونه گاوماهی شنی خزری (Neogobius pallasi)، گرد (Neogobius melanostomus) و خزری (Neogobius caspius) از فروردین 1391 تا مهر 1392 در 14 ایستگاه در ساحل نوشهر انجام گرفت. در کل 400 عدد گاوماهی شنی خزری، 191 عدد گرد و 161 عدد خزری بررسی شد. در نتیجه بررسی رژیم غذایی ، گروههای متنوعی شامل خرچنگ، میگو، دوکفهای، کشتیچسب، کرم پرتار، گاماروس، صدفیان، روزنه دار، بقایای ماهی و تخم ماهی شناسایی شد. طی دوره مطالعه، گاوماهی شنی خزری و گرد فاقد غذای اصلی بودند ولی گاوماهی خزری از گاماروس به عنوان غذای اصلی استفاده کرد. بیش ترین فراوانی نسبی طعمهها را دوکفهایها با 28/68 درصد در گاوماهی شنی خزری، کشتیچسب، صدفیان وکرم پرتار به ترتیب با 23/31، 21/83 و 20/03 درصد در گاوماهی گرد و گاماروس با 59/78 درصد در گاوماهی خزری به خود داشتند. شاخص تهی بودن معده در هر سه گونه در بهار بالا بوده در تابستان کاهش و سپس در پاییز افزایش یافت. استراتژی تغذیهای گاوماهی شنی خزری و گرد به سمت تخصصی بودن پیش رفت ولی در گاوماهی خزری به صورت مخلوط بود و گاماروس طعمه پراهمیت بود. میانگین شاخص شانون بین دوگونه گاوماهی شنی خزری (0/24±1/4) و خزری (0/35±0/78) و هم چنین گرد (0/43±1/32) و خزری اختلاف معنی دار داشت.
Family Gobiiade which are massive consumers and serious competitors for other species, are recognized as one of the most abundant fishes in the Caspian Sea. This study conducted in the Noshahr coast, Central south part of the Caspian Sea from March 2012 to September 2013 in 14 sites. This study examined food habits of the three Neogobius species such as, Neogobius pallasi, Neogobius melanostomus and Neogobius caspius. Totally, 400 Caspian sand, 191 Round and 161 Caspian gobies were captured. overall 10 prey items were determined, Xanthidae, Palaemonidae, Bivalvia, Barnacle, Polychaeta, Gammaridae, Ostracoda, Foraminifera, fish remains and fish eggs. There was no main food item in the diet of Caspian sand and Round gobies in the study period and Caspian goby consumed Gammarus mainly. Bivalvia (%28.68) was more abundant prey item in the diet of Caspian sand goby. barnacle (%23.31), Ostracoda (%21.83) and polychaete (%20.03) were more abundant prey items in the diet of Round goby and Gammarus (%59.78), was more abundant food in the diet of Caspian goby. Vacuity index was high in spring, decreased at summer then increased at autumn. The feeding strategy of Caspian sand and Round gobies were more specialized. Fish predators were specialized on distinct prey items. Caspain goby had a mixed feeding strategy and Gammarus was recognized as an important food. Shannon index had a significant difference between Caspian sand (1.4±0.24) and Caspian gobies (0.78±0.35), Round goby (1.32±0.43) and Caspian goby too.
http://www.aejournal.ir/article_63042_c50ebf1d4a9fe780e202c7f7613984e0.pdf
گاوماهیان
رژیم غذایی
ارجحیت غذایی
ساحل نوشهر
دریای خزر
Gobies
food diet
food preference
Noshahr coast
Caspian Sea
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
161
166
63043
Morphology
بررسی وضعیت دوریختی جنسی در گاوماهی چشمنواری (1822 Glossogobius giuris (Hamilton, در حوضه مکران، سیستان و بلوچستان
Sexual dimorphism analysis of rikoo, Glossogobius giuris (Hamilton, 1822) from Mokran basin, Sistan and Baluchestan Province
منوچهر نصری
nasri.m@lu.ac.ir
1
سهیل ایگدری
soheil.eagderi@ut.ac.ir
2
سحر قرهحسنلو
3
دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه لرستان، خرمآباد، لرستان، ایران
گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور، کرج، ایران
بهمنظور مطالعه دوریختی جنسی گاوماهی چشمنواری (Glossogobius giuris)، تعداد 60 قطعه ماهی (شامل 30 قطعه از هر جنس) با استفاده از دستگاه الکتروشوکر طی تابستان 1392 از رودخانه باهوکلات، پایینتر از سد پیشین در استان سیستان و بلوچستان صید و به آزمایشگاه ماهیشناسی دانشگاه تهران منتقل گردید. برای این منظور تعداد 22 صفت اندازشی و پنج صفت شمارشی موردبررسی قرار گرفت. نتایج آمارههای توصیفی دادهها نشان داد تنوع ریختی بین نمونهها (بهویژه تعداد شعاع غیرمنشعب باله پشتی اول، تعداد شعاعهای منشعب باله پشتی دوم و تعداد شعاعهای منشعب باله مخرجی) بیش از مقادیر گزارش شده در مطالعات پیشین است که این امر را میتوان بهعنوان تنوع ریختی به این گونه نسبت داد. نتایج تجزیهوتحلیل آماری براساس آنالیز تشخیصی (DFA) و آزمون جایگشت (Permutation test) برای صفات اندازهای و تجزیه و تحلیل تطابقی CA) Correspondence Analysis ) برای صفات شمارشی نشان داد که بین دو جنس نر و ماده هم پوشانی بالایی وجود داشته و براساس صفات استفاده شده در این مطالعه نمیتوان جنسهای نر و ماده را از هم تشخیص داد.
The sexual dimorphism of Rikoo goby (Glossogobius giuris) were investigated on 60 specimens (30 males and 30 females) sampled from Bahoo-Kalat River in Sistan and Baluchestan Province using electrofishing during summer 2014. The specimens were transported to the ichthyological laboratory of Tehran University. For morphological analysis, 22 morphometric and 5 meristic characters were investigated. The statistical analysis revealed morphological variation among specimens (specially: numbers of the first dorsal fin unbranched rays, numbers of the second dorsal fin branched rays and anal fin branched rays) were more than that of previous reports. The observed results can be a sign of the intraspecific polymorphism. The results of the discriminate function analyzed (DFA) and Permutation test (PT) for morphometric characters and Correspondence Analysis (CA) for meristic characters revealed that there are a wide morphological overlap among sexes and there is no reveal sexual dimorphism among our specimens at least based on our used characters.
http://www.aejournal.ir/article_63043_1eb83909359e5f0d0f905f31f0157ab6.pdf
ریختسنجی
سازشپذیری ریختی
گاوماهیان
ماهیان ایران
ماهیشناسی
morphology
Morphological plasticity
Gobeidae
Iranian Fishes
Ichthyology
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
167
172
63075
Biology(Animal)
مقایسه فعالیت ضدمیکروبی نانوذرات ژلاتین و ژلاتین ماهی تون زردباله (Thunnus albacares) و تعیین حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC)
Comparison antibacterial activity gelatin nanoparticles and gelatin yellowfin tuna (Thunnus albacares)and determination minimum inhibitory concentration(MIC) and minimum bactericidal concentration(MBC)
هما صادقی
homasadeghi61@yahoo.com
1
شهلا جمیلی
shahlajamili@yahoo.com
2
سید مهدی رضایت
rezayat@tums.ac.ir
3
حسین عطار
h_attar@yahoo.com
4
فرهاد کیمرام
farhadkeymaram@yahoo.com
5
گروه زیست شناسی دریا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، تهران، ایران، صندوق پستی: 775-14515
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، صندوق پستی: 6116- 14155
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی، تهران، ایران
گروه زیست شناسی دریا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، تهران، ایران، صندوق پستی: 775-14515
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، صندوق پستی: 6116- 14155
باتوجه به بیماری های حاضر وافزایشآنتی بیوتیک ها،به طورچشمگیریمقاومتپاتوژن هابهآنتی بیوتیک ها بالارفته است. نانوتکنولوژی یکی از روش های قابل استفاده می باشد. هدف از مطالعه حاضر فعالیتضدباکترینانوذره هایژلاتین و ژلاتیندرمقابلباکتری هایپاتوژنیهم چوناشرشیاکلی، استافیلوکوکوسآرئوس و سودوموناس آئروژینوزا و مقایسه آن ها با هم و هم چنین تعیین MIC (حداقلغلظتبازدارندگی) وMBC (حداقل غلظتباکتریکشی) میباشد. ژلاتین و نانوژلاتین از ماهی تون زردباله استخراج شدند و با روشهای دیسک دیفوژن، رقتهای متوالی (برای ژلاتین ) و توربیدیمتریک (نانوذرات ژلاتین) همچنین MIC وMBC آن تعیین گردید. مقایسه سنجش فعالیت ضدباکتری ژلاتین و نانو ژلاتین نشان دادند که نانو ژلاتین (بر علیه باکتری استافیلوکوکوسآرئوس و سودوموناس آئروژینوزا ) دارای فعالیت ضدباکتری بالاتری نسبت به ژلاتین (برعلیه باکتری سودوموناس آئروژینوزا) وPبرابر024/ 0میباشد.نانوژلاتین دارایMIC وMBC پایین تری نسیت به ژلاتین بوده و P برابر با 0/024 می باشند. نانوذره هایژلاتین و ژلاتینمی تواننداثرضدمیکروبیخودرابه صورتخاصیت منحصربهفردنشاندهند.هم چنین نانوژلاتین خاصیت ضدباکتری بالاتری نسیت به ژلاتین دارد و این از خواص ویژه نانو ذرات می باشد. هم چنین با کوچک تر شدن اندازه ذرات نانوژلاتین خاصیت ضدباکتری افزایش می یابد (0/05<P این واقعیت را تایید می کند) و این واقعیت برای نانو ذرات ژلاتین علاوه بر کاربرد احتمالی دارو به آن خاصیت ضدباکتری هم می افزاید.
With the now diseases and increasing in the antibiotics has been greatly improved to deal with the increasing drug resistance of pathogens. Nanotechnology is a useful way. The aim of this article is to evaluate the gelatin antibacterial property and gelatin nanoparticles against pathogenic bacteria such as E. coli, S. aureus, and P. aueroginosa and were evaluated by calculation of minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC). Gelatin and gelatin nanoparticles were extracted from yellowfin tuna. For antibacterial assay gelatin was disc diffusion and serial dilution methods. For gelatin nanoparticles antibacterial assay was turbidimetric method. Then evaluated antibacterial characters and MIC MBC were determinated. (Comparison gelatin with gelatin nanoparticles antibacterial characters showed that gelatin nanoparticles had antibacterial characteristics against S. aureus, and P. aueroginosa and gelatin had property against P.aueroginosa. Gelatin nanoparticles had lower than MIC and MBC gelatin (P=0/0 24).Gelatin nanoparticles had better antibacterial property than gelatin. The smaller the Gelatin nanoparticles (GNP), the more antibacterial characters (P< 05/0). GNP could be used pharmaceuticals and have antibacterial properties.
http://www.aejournal.ir/article_63075_62542db0154e916bc5562e6edd5fd69a.pdf
نانو ذرات ژلاتین
کم ترین غلظت بازدارندگی
کم ترین غلظت کشندگی
Gelatin nanoparticles
Minimum inhibitory concentration
Minimum bactericidal concentration
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
173
182
61670
Biology(Animal)
بررسی شاخص های تولیدمثلی سارم دهان بزرگ (Scomberoides commersonnianus) در شمال غرب خلیج فارس
The Investigation of Reproduction Indices of Scomberoides commersonnianus in the North- West of Persian Gulf
سیده زهرا معصومی زاده
zmasoomi@yahoo.com
1
جمیله پازوکی
pazooki2001@sbu.ac.ir
2
تورج ولی نسب
t_valinassab@yahoo.com
3
گروه شیلات، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی اهواز، ایران
گروه بیولوژی دریا، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، تهران، صندوق پستی: 6116- 14155
سارم دهان بزرگ از گونه های مهم تجاری از خانواده گیش ماهیان است که ارزش غذایی فراوان دارد. تعیین زمان رسیدگی جنسی و تخم ریزی در مطالعات زیست شناسی، رفتارشناسی، مدیریت صید و تکثیر و پرورش آبزیان ضروری است. شاخص های گنادوسوماتیک، هپاتوسوماتیک، طول اولین بلوغ و نسبت جنسی جهت تعیین زمان تولیدمثل، رسیدگی جنسی و بلوغ این ماهی در یک دوره نمونه برداری 15 ماه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد نسبت جنسی بین نر و ماده اختلاف معنی داری وجود ندشت. طول 50 درصد بلوغ برای جنس ماده 59/5 و در جنس نر 50/2 سانتی متر برآورد شد. این ماهی یک بار در سال تخم ریزی داشته که از فروردین تا مرداد ماه به طول می انجامد و شاخص گنادوسوماتیک در خرداد ماه بیش ترین مقدار را داشته است.
Scomberoides commersonnianusis one of the important commercial species of Carangidae, which has great nutritional value. Determining the maturity and spawning time is essential in studies of biology, behavior, fishery management and aquaculture. Gonadosomatic and hepatosomatic indices, length at 50% maturity, sex ratio for the determination of reproduction time and sex maturity were investigated in the present study during a 15-month period of sampling. The results showed that there was no significant difference in sex ratio between males and females. LM 50% was estimated at 59.5 cm for females and 50.2 cm for males. This fish spawns once a year and the spawning period lasts from April to August. Also, the gonadosomatic index peaks in June.
http://www.aejournal.ir/article_61670_f4931e2294809f95b5e47fa007af7fe8.pdf
گنادوسوماتیک
هپاتوسوماتیک
Scomberoides commersonnianus
طول 50 درصد بلوغ
Gonadosomatic
Hepatosomatic
Scomberoides commersonnianus
Length at 50% maturity
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
183
192
63139
Other
بررسی تجمع غلظت فلزات سنگین (سرب،کادمیوم و جیوه) در عضله ماهی گوازیم دم رشته ای (Nemipterus japonicus) و ارزیابی ریسک ناشی از مصرف آن (مطالعه موردی: آب های شمال غرب خلیج فارس)
Determination of heavy metals (Pb, Cd & Hg) Accumulation in Nemipterus japonicas in the Northern Persian Gulf and reveal health risks
طاهره خندانی شراهی
bahare.khandani20@gmail.com
1
لعبت تقوی
taghavi_lobat@yahoo.com
2
تورج ولی نسب
t_valinassab@yahoo.com
3
خسرو آیین جمشید
khosrow.aein@gmail.com
4
گروه زیست شناسی دریا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، تهران، ایران، صندوق پستی: 775-14515
دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، تهران، ایران، صندوق پستی: 775-14515
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، صندوق پستی: 6116- 14155
پژوهشکده میگو کشور، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بوشهر، صندوق پستی: 1374
این مطالعه به بررسی غلظت سه فلز سرب، کادمیوم و جیوه در بافت عضله ماهی گوازیم دم رشته ای(Nemipterus japonicus) در آب های شم الغرب خلیج فارس بههمراه برآورد ریسک ناشی از مصرف عضله این ماهی برای انسان می پردازد. فلزات مورد نظر در نمونه های تهیه شده (30 نمونه) پس از آماده سازی و انجام فرآیندهای استخراج و هضم، با استفاده از دستگاه جذب اتمی مجهز اندازه گیری گردیدند. نتایج نشان داد میانگین غلظت (±SD) در بافت عضله ماهی گوازیم دم رشته ای مربوط به فلزات سرب و جیوه به ترتیب 0/246±2/00 ، 0/026±1/02، میلیگرم بر کیلوگرم وزن خشک می باشد. بالاترین غلظت فلزات سنگین سرب و جیوه در عضله گونه مورد مطالعه به ترتیب 2/40 و 1/09 و پایین ترین غلظت به ترتیب 1/55 و 1/00 میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک به دست آمد و کادمیم قابل جذب در تمام نمونه ها کم تر از حد تشخیص دستگاه بود. فاکتورهای جذب روزانه(DI) برای عناصرسرب،کادمیم وجیوه به ترتیب 46/56، 1/62 و 23/74 میلی گرم بر شخص در روز و شاخص ریسک (HQ) به ترتیب 1، 1 و 0/874 به دست آمدند. مقایسه با استانداردهای شاخص نشان می دهد که مقدار سرب در عضله گوازیم دم رشته ای بالاتر از حد مجاز استاندارد سازمان بهداشت جهانی(WHO) و برابر با سازمان وزارت کشاورزی، شیلات و غذای انگلستان (UKMAFF) می باشد ولی از نظر استاندارد سازمان غذا و داروی آمریکا(FDA) در حد مجاز بوده و مقدار جیوه از هر سه استاندارد شاخص در این تحقیق بالاتر بود. با توجه به عدد شاخص ریسک(HQ) ، مصرف ماهی گوازیم دم رشته ای در این منطقه از لحاظ سرب،کادمیم و جیوه خطری برای مصرف کنندگان نخواهد داشت. غلظت عناصر سرب و جیوه در دو جنس نر و ماده در ماهی گوازیم دم رشته ای با یکدیگر اختلاف معنی داری نداشت (0/05<p)، ولی در مقدار غلظت کادمیوم در جنس های نر و ماده اختلاف معنی داری وجود داشت (0/05>p). علاوه بر این بین غلظت جیوه در عضله ماهی گوازیم دم رشته ای با اندازه (طول کل و طول چنگالی) اختلاف معنی داری وجود نداشت (0/05<p) و بین مقدار غلظت فلز کادمیم با اندازه (طول کل و طول چنگالی) اختلاف معنی داری وجود داشت (0/05>p)، برای فلز سرب نیز بین مقدار غلظت فلز و اندازه طول چنگالی اختلاف معنی داری وجود نداشت (0/05<p)، اما بین غلظت فلز و طول چنگالی اختلاف معنی داری وجود داشت (0/05>p).
In this experiment, the concentration of three heavy metals of Cd, Pb and Hg were measured in tissue of Nemipterus japonicus in the Northern Persian Gulf in 2015. The importance point is to control any possibility of risk for human consumption. The 30 specimens were collected under standard conditions; and after preparation process, the measurements were done by using atomic absorption. The results revealed that the mean ± SD of Pb and Hg in muscle tissue of threadfin bream were measured 2.00±0.246 and 1.02± 0.026 mg/kg of dry weight. The highest and lowest value for Pb and Hg were measured as 2.40, 1.09 and 1.55, 1.00 mg/kg of dry weight, and the measured absorbed Cd in all samples were lower than detectable limit. The Daily Intake (DI) for Pb, Cd and Hg were 46.56, 1.62 and 23.74 mg/day per person and HQ were measured as 1.0, 1.0, and 0.874. After comparing with the standards it was found that the amount of lead in muscle of threadfin bream in Bushehr waters were over than the World Health Organization (WHO) and equal to the standard of Ministry of Agriculture, Fisheries and Food, UK (UKMAFF); and is standard according to the Food America and Drug Administration (FDA). Also amount of Hg in this study was much higher than the three standard indices. Referring to HQ index, human consumption of Nemipterus japonicus from point of Pb,Cd and Hg does not have any danger and the acceptable level of Pb, Cd and Hg intake for good health in order 0.875,1.00 and 0.006 and 6.125,7.0 and 0.042 mg/day and g/week are recommended.Concentrations of lead and mercury in the two sexes in Nemipterus japonicus no significant differences in the concentration(p>0.05), of cadmium, but there was a significant difference in males and females(p<0.05).
http://www.aejournal.ir/article_63139_a883fbc98c44f85b41dcad5a5f961d73.pdf
فلزات سنگین
گوازیم دم رشته ای
جذب روزانه
شاخص ریسک
خلیج فارس
Heavy metal
Nemipterus japonicus
Daily Intake
Hazard Quotient
Persian Gulf
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
193
198
59502
Animal science
بررسی نیاز پروتئینی بچه ماهیان تمام ماده تریپلوئید قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) شرکت آکوآلند فرانسه
Evaluating the protein required in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) fingerling of all female triploid France Aqualande company
عباسعلی حاجی بگلو
alihajibeglou@gmail.com
1
رقیه صفری
rsafari@gau.ac.ir
2
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 487-49175
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 487-49175
پروتئین از اجزای اصلی تشکیل دهنده بدن ماهیان است بنابراین تامین مقادیرکافی آن در جیره برای رشد بهینه و مطلوب مورد نیاز است. در این آزمایش تغذیه ای، تاثیر چهار سطح پروتئین (38، 43، 48 و 53 درصد) به منظور تعیین بررسی سطح مناسب پروتئین در تغذیه بچه ماهیان تمام ماده تریپلوئید قزل آلای رنگین کمان (Onchorhynchus mykiss) بررسی شد. تعداد 3000 عدد ماهی با میانگین وزن اولیه 0/5 گرم چهار بار در روز به میزان 5 درصد وزن بدن طی یک دوره شصت و پنج روزه تغذیه شدند. نتایج نشان داد که با افزایش میزان پروتئین جیره، وزن نهایی و نرخ رشد ویژه افزایش معنی داری یافت (0/05>P) بهترین ضریب تبدیل غذایی در ماهیان تغذیه شده با جیره 48 درصد پروتئین به دست آمد که اختلاف معنی داری با جیره حاوی 53 درصد پروتئین نداشت (0/05<P). با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد جیره حاوی 48 درصد پروتئین برای رشد بچه ماهیان تمام ماده تریپلوئید قزل آلای رنگین کمان در محدوده وزنی مطالعه شده مناسب است.
Protein is the main constituent of the fish body thus sufficient dietary supply is needed for optimum growth. The feeding trial with four protein levels (38, 43, 48 and 53%) was conducted to evaluate the optimum protein of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). Three thousands fish with initial mean body weight, 0.5 g were fed frequently to satiation for 4 days a week for 65 days. Results showed that final weight and specific growth rate (SGR) were significantly affected by protein levels (P < 0.05). The best feed conversion ratio (FCR) was obtained with the fish fed 48% of protein, while there were no significant differences between this treatment and the 53% protein diet (P > 0.05). In conclusion, it appears that the diet containing 48% protein would be suitable for optimum growth of rainbow trout in the studied weight range.
http://www.aejournal.ir/article_59502_04156461cd8ee59218d5d13f666996dc.pdf
قزل آلای رنگین کمان
تغذیه
پروتئین جیره و شاخص های رشد
Rainbow Trout (Oncorhynchus Mykiss)
nutrition
Protein
Growth indices
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
199
206
63249
Disease
ارزیابی ایمنی زایی واکسن دوگانه استرپتوکوکوزیس/لاکتوکوکوزیس در ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
Evaluation of immunogenicity of bivalent vaccine streptococosis / Lactococcosis in rainbow trout (oncorhynchus mykiss)
اسعماعیل کرمی
karami78@gmail.com
1
مجتبی علیشاهی
alishahimoj@gmail.com
2
محمد رضا تابنده
tabandeh.a@scu.ac.ir
3
مسعود قربانپور
ghorbanpour.m@scu.ac.ir
4
تکاور محمدیان
takavarmohamadian@scu.ac.ir
5
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
گروه پاتوبیولوژی ، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
در این پژوهش ایمنی زایی واکسن دوگانه استرپتوکوکوس/لاکتوکوزیس در ماهی قزل آلای رنگین کمان ارزیابی شد. تعداد 240 قطعه ماهی قزل آلا با متوسط وزن 1±30 گرم به دو گروه، هر گروه در سه تکرار تقسیم شدند. ماهی ها در تیمار واکسینه در ابتدا به روش داخل صفاقی با واکسن غیرفعال شده با فرمالین ایمن شدند و 30 روز بعد واکسن یادآور بهروش غوطه وری انجام شد. گروه شاهد کاملاً مشابه تیمار شاهد با سرم فیزیولوژی تیمار شد. در روزهای 0، 15، 30، 45 و 60 روز بعد از تزریق اولیه نمونه های خون و کلیه قدامی از ماهی ها تهیه و شاخص های خون شناسی (هماتوکریت، هموگلوبین و شمارش تام گلبول های سفید و قرمز خون) و برخی شاخص های ایمنی شامل: فعالیت لایزوزیم سرم، فعالیت کمپلمان و قدرت باکتری کشی سرم و قدرت بیگانه خواری لکوسیت های کلیه قدامی بررسی گردید. نتایج نشان داد که در بین شاخص های خونی هرچند تعداد گلبول های سفید خونی در تیمار ایمن شده افزایش معنی داری داشت (0/05>p) ولی سایر شاخص های خونی تحت تاثیر واکسیناسیون قرار نگرفت (0/05<p). در بین شاخص های ایمنی، افزایش معنی دار در فعالیت لایزوزیم و کمپلمان سرم، قدرت باکتری کشی سرم و قدرت بیگانه خواری لکوسیت های کلیه قدامی نسبت به گروه شاهد در اکثر مراحل نمونه گیری مشاهده گردید (0/05>p). لذا می توان نتیجه گرفت واکسیناسیون ماهی قزل آلا با واکسن دوگانه استرپتوکوکوزیس/لاکتوکوکوزیس به روش تزریقی و غوطه وری ایمنی زایی مناسبی داشته و برای واکسیناسیون ماهی قزل آلا مناسب می باشد.
In this study the Hemato- immunological responses of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) to vaccination with bivalent lactococcal/streptococcal vaccine were investigated. Two hundred and forty rainbow trout fingerlings (Weighing 30±1.7) were randomly divided into two equal groups in triplicates. Fish in vaccinated treatment intraperitonealy injected with vaccine on day zero and booster vaccine were directed by immersion route on day 30th of study. The control group was injected with sterile PBS, identical to vaccinated group. Blood and head kidney samples were collected from vaccinated and non-vaccinated groups at days 0, 14. 30, 45 and 60 of study. Hematological parameters including: hematocrit, hemoglobin levels, red blood cell count and White blood cell count as well as immunological parameters (Lysosim and complement activity, phagocytosis rate of head kidney macrophages) were investigated and compared among the groups. Results showed that no differences were observed in hematological parameters (P>0.05) except the number of white blood cell count which significant increase in in vaccinated group were seen compared with the control group. All evaluated immunological parameters of vaccinated group were significantly higher in vaccinated group (p < 0.05). It can be concluded that vaccination of rainbow trout by bivalent vaccine against streptococcus/lactococcus disease can stimulate immune response of fish until 60 days post immunization without any side effect on hematological parameters. Then this procedure of vaccination seems suitable for rainbow trout.
http://www.aejournal.ir/article_63249_891573fc4443bfdf6642390cb4fa7594.pdf
واکسن دوگانه
استرپتوکوکوزیس
ایمنی زایی
قزل آلای رنگین کمان
Bivalant Vaccine
Streptococcal
immunogenicity
rainbow trout
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
207
214
63369
Nutrition
اثر پری بیوتیک سلماناکس بر پارامترهای خون بچه ماهی کپورمعمولی (1758Cyprinus carpio L. Linnaeus, ) در برابر تنش حمل و نقل
Effect of Celmanax prebiotic on blood parameters of common carp (Cyprinus carpio Linnaeus, 1758) in transport stress
مهین رنجدوست
mahin.rnj@gmail.com
1
حجت الله جعفریان
hojat.jafaryan@gmail.com
2
محمد هرسیج
m_harsij80@yahoo.com
3
حسنا قلی پور کنعانی
gholipourk@gmail.com
4
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، صندوق پستی: 4971799151
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، صندوق پستی: 4971799151
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، صندوق پستی: 4971799151
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، صندوق پستی: 4971799151
یکی از مهم ترین فاکتورها در زمان حمل و نقل، کاهش میزان استرس می باشد. تأثیرات پریبیوتیک تجاری مخمرمایع سلماناکس بر روی پارامترهای بیوشیمیایی و فاکتورهای خونی ماهی کپورمعمولی جوان (Cyprinus carpio) در طول حمل و نقل 12ساعته مورد بررسی قرار گرفت. 150قطعه ماهی کپورمعمولی با وزن متوسط 1/50±60/50 گرم توسط رژیم غذایی پریبیوتیک سلماناکس در سطح 1 میلی لیتر در هر 1کیلوگرم غذا در طول 90 روز تغذیه شدند. ماهیان در 3 تیمار و هریک با 3 تکرار با تراکم 1کیلوگرم به کیسه های پلاستیکی 40 لیتری ذخیره سازی شدند. تیمارها به ترتیب (A (25)، B (18 و (C (10 درجه سانتی گراد بود. 10ماهی از کیسه های پلاستیکی انتخاب و در آغاز و پایان آزمایش خونگیری شد. تغییرات دمای آب در زمان حمل و نقل تأثیر معنی داری بر میزان هماتوکریت وMCV در بین تیمارهای آزمایشی با گروه شاهد نداشت (0/05>p) در میزان گلوکز و کلسیم نیز در بین تیمارهای آزمایشی، اختلاف قابل توجهی با گروه شاهد نداشت (0/05<p) بیش ترین میزان کورتیزول در تیمار شاهد مشاهده شد (0/05>p). حداکثر AST (واحد بین المللی بر لیتر) 361/50 در تیمار C مشاهده گردید (0/05>p). نتایج مطالعه حاضر نشان داد استفاده از پریبیوتیک سلماناکس در حمل و نقل طولانی مدت (12ساعته) منجر به کاهش استرس در ماهی کپورمعمولی می شود.
The most important factors during transportation is to reduce the amount of stress. The effects of Celmanax liquid yeast commercial perbiotic on biochemical parameters and changes hematological factor Common Carp (Cyprinus carpio L.) juvenile were investigated during12 h transportation in plastic bags. 150 Common Carp with average weight of 60.50±1.50 g were fed by supplemented diet of Celmanax perbioticwith level of 1ml/kg of diet at during of 90 days and introduced to 20 liter plastic bags in stocking density of 1 kg in 5 treatments (water temperature of A 25, B18, C10Co) with three replicates. 10 fish were selected from plastic bags and were taken at the begining and end of experiment. Changing the temperature of water in plastic bags in transportation had non-significant effect on values of hematocrite and MCV in experimental treatment (p>0.05). There were no significant differences in Calcium and glucose levels in different treatments. (p>0.05). The control group had the highest levels of cortisol (P<0.05). The C treatment had the highest levels of AST(361.50 IU/L) (P<0.05). The results of this study showed that by using Celmanax prebiotic in long-term transportation of Common Carp (over than 12 hours), can be reduced fish stress.
http://www.aejournal.ir/article_63369_74dc56facf7e0ede991791885e1350cf.pdf
مخمرمایع سلماناکس
پارامترهای خونی
حمل و نقل
کپور معمولی
Celmanax liquid yeast
blood parameters
Transportation
Common carp
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
215
222
63372
Physiology (Animal)
بررسی شاخصهای خونشناسی ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio) در مواجهه با نانوذرات آهن و پروبیوتیک لاکتوباسیلوس
Study on hematological indices of common carp (Cyprinus carpio) exposed to Iron nanoparticles and LactoBacillus
روح ا.. شیخ ویسی
roholla_veisi@yahoo.com
1
سید علی اکبر هدایتی
hedayati@gau.ac.ir
2
طاهره باقری
bagheri1360@gmail.com
3
علی جافرنوده
a.jafar55@gmail.com
4
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، صندوق پستی: 4971799151
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
تحقیق حاضر جهت ارزیابی شاخصهای خونشناسی کپورمعمولی (Cyprinus carpio) در مواجهه با نانوذرات آهن و پروبیوتیک لاکتوباسیلوس صورت گرفت. تعداد250بچه ماهیکپورمعمولی به مدت 42 روز در سه دسته ماهیان بدون پروبیوتیک و ماهیان دارای پروبیوتیک سطح (A (106 و ماهیان دارای پروبیوتیک سطح (107) B تقسیم شدند. سپس هرکدام از گروهها 50 درصد غلظت کشنده نانو آهنبه مدت ده روز اضافه شد. تعداد گلبولهای قرمز و همچنین میزان M.C.H و M.C.H.C هموگلوبین خون اختلاف معنی داری با گروه شاهد داشت (05 /0>P)، به طوری که آهن باعث افزایش این شاخص ها و پروبیوتیک منجر به کاهش شاخصهای مذکور گردیده است، ولی هماتوکریت در حضور پروبیوتیک و آهن کاهش معنی داری یافت (0/05>P). مقدار M.C.V در مواجهه با آهن کاهش یافت درحالی که پروبیوتیکروند افزایشی M.C.V را به دنبال داشت. نتایج حاکی از تاثیر پروبیوتیک بر کاهش لنفوسیت خونبود درحالی که آهن منجر به افزایش این میزان گردید. تیمارها بر شاخصائوزینوفیل خون تاثیر معنی داری نداشت (0/05<P). ولی نتایج حاکی از تاثیر پروبیوتیک و آهن بر افزایش مونوسیت خون بود (0/05>P). نتیجه گیری کلی نشان داد که پروبیوتیک اثر کاهشی بسیاری از شاخص های خون شناسی داشته ولی در مقابل، آهن اثر افزایشی بر این شاخص ها داشت و در صورت ترکیب آهن و پروبیوتیک، اثر کاهشی این شاخص ها به وسیله پروبیوتیک جبران و یا حتی افزایش یافت که نشان از تاثیر مطلوب پروبیوتیک بر تعدیل اثرات نامطلوب نانوذرات آهن می باشد.
Current study was carried out to evaluate the hematological indices of common carp (Cyprinus carpio) to Iron nanoparticles and probiotic LctoBacillus. A total of 250 fry carp for 42 days in three treatments of without probiotics and prebiotics level A (106) and Level B (107) were divided. Then each group exposed to 50% of nano-iron LC50 for 10 days. The number of red blood cells and hemoglobin, as well as the M.C.H and M.C.H.C had significant different from with control group (P <0.05), as iron and probiotics to reduce the increase of this indices, but hematocrite significantly decreased in the presence of probiotic and iron (P <0.05). M.C.V reduced in the face of iron exposure, while probiotic had elevation progress. The results show the impact of probiotics on reducing blood lymphocytes while the iron was to increase this amount. Treatments had no significant effect on blood eosinophil (P> 0.05). However the results indicate that the probiotic and iron lead to elevation of blood monocyte (P <0.05). Eventually results show that probiotic had depletion effect on many hematological indices, but iron had elevation role on these indices, in the case of combination treatments, depletion effect of these indices was treated by probiotic that means the desirable effect of probiotics on the detrimental effect of iron nanoparticles.
http://www.aejournal.ir/article_63372_621e3fed6e818b0ab1d8aa9190268632.pdf
کپورمعمولی
خون شناسی
نانو ذرات فلزی
پروبیوتیک
Carp
Hematology
Metallic nanoparticles
probiotics
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
223
230
63374
Genetic
شناسایی توالی کامل ژن هورمون رشد و آنالیز فیلوژنیک تاس ماهی استرلیاد (Acipenser ruthenus)
Identification the Growth Hormone Gene Complete Sequence and Phylogenic Analysis of Sterliad Sturgeon (Acipenser Ruthenus)
ماهان سلمرودی
mahi_shark@yahoo.com
1
علی شعبانی
ali_shabany@yahoo.com
2
محمد پورکاظمی
mohamad.pour@yahoo.com
3
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، صندوق پستی: 6116- 14155
هورمون رشد یک پلیپپتید تک زنجیره ای است که رشد توده بدنی و متابولیسم را در مهره داران کنترل می کند. در این تحقیق ژن هورمون رشد تاس ماهی استرلیاد با استفاده از تکنیک cDNA از هیپوفیز جداسازی شد و توالی نوکلئوتیدی آن به دست آمد. برای این منظور ابتدا غده هیپوفیز از چهار نمونه تاس ماهی استرلیاد بالغ را جدا نموده و استخراج RNA با استفاده از محلول BIOZOL انجام شد. سپس با استفاده از تکنیک cDNA و PCR توالی ژن هورمون رشد تاس ماهی استرلیاد به دست آمد. نتایج نشان می دهد که ژن سنتزکننده هورمون رشد در تاس ماهی استرلیاد دارای توالی 768 نوکلئوتیدی می باشد که دارای bp 26 نوکلئوتید غیرترجمه ای در ناحیه ’’5 و bp 98 نوکلئوتید غیرترجمه ای در ناحیه ’’3 خود بوده و توالی کد شونده ای با bp 645 نوکلئوتید را دارد. هم چنین این ژن با کدون آغاز ATG در جایگاه 26 شروع و با کدون TAG در جایگاه 670 تمام می شود. ژن رشد تاس ماهی استرلیاد بالاترین میزان همولوژی با سایر مهره داران را ابتدا با پستانداران (67-64 درصد)، پس از آن با مارماهی شکلان، دوزیستان و سپس با سایر ماهیان استخوانی دارد. شباهت بالای توالی پروتئین ژن رشد تاس ماهی استرلیاد با دیگر گونه های پستاندار نشان می دهد که این ژن از یک ژن رشد اجدادی مشترک منشا می گیرد.
Growth Hormone is a single-chain polypeptide that promotes somatic growth, development and metabolism in vertebrates. In this study the starlet sturgeon growth hormone gene was isolated and sequenced via cDNA technique. In first, four pituitary gland of starlet sturgeon were isolated and RNA purification performed with BIOZOL solution. Then, by using cDNA and PCR techniques the growth hormone gene sequence was obtained. Results showing that the nucleotide sequence of starlet sturgeon is 768 bp. The results showed that the nucleotide sequence of Persian sturgeon growth hormone is 768 bp including 26 bp 5’’ untranslated region and 98 bp 3’’ untranslated region with an open reading frame of 645 bp. Comparing the starlet growth hormone gene with other vertebrates shows the highest similarity with mammals (64-67%) followed by anguilliformes, amphibians and other teleosts. The high level of similarity between the starlet growth hormone gene sequence and mammalian species suggests that GH is derived from a common ancestral gene.
http://www.aejournal.ir/article_63374_1b7ecf08c77cdd08ffe3f94b596d5053.pdf
ژن هورمون رشد
cDNA
تاس ماهی استرلیاد (Acipenser ruthenus)
Growth hormone gene
cDNA
starlet (Acipenser ruthenus)
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
231
234
63417
Animal environment
رشد و قطر خار باله سینه ای بچه تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus) پرورشی جنوب دریای خزر
Growth and diameter of the pectoral fin spines of artificially reared juvenile Persian sturgeon, Acipenserpersicusin the south Caspian Sea
شیما بخشعلی زاده
shima@phd.guilan.ac.ir
1
علی بانی
bani@guilan.ac.ir
2
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
پژوهشکده حوضه آبی دریای خزر، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
رشد و قطر خار باله سینه ای بچه تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus) پرورشیسایتهای جنوب شرقی و غربی دریای خزر پیش از رهاسازی به دریا بررسی گردید. پس از زیست سنجی بچه ماهیان، خار باله سینه ای سمت راست آن ها جدا گردید، وزن شد و اندازه آن ها ثبت گردید. هیچ تفاوت معنی داری در وزن و طول بچه ماهیان جنوب شرقی و غربی دریای خزر مشاهده نشد. شاخص چاقی هم تفاوت معنی داری بین دو منطقه نداشت (0/05<P). رابطه بین وزن بدن و وزن خار باله سینه ای در هر دو منطقه معنی دار بود. تفاوت معنی داری بین قطر مقطع خارهای باله سینه ای در دو ناحیه شرق و غرب وجود نداشت. منحنی رابطه میان طول با وزن بچه ماهیان به صورت ازلی بود، به گونه ای که بخش عمده رشد در روزهای ابتدایی زندگی مشاهده شد. این مطالعه نشان داد ویژگی های مشابه در رشد بچه تاس ماهیان ایرانی پرورشی نواحی جنوب شرقی و غربی دریای خزر وجود دارد که می تواند قبل از رهاسازی به دریا جهت شناخت شرایط آن ها برای اهداف حفاظتی مفید باشد.
The growth and microstructure pattern were studied in the pectoral fin spines of artificially reared juvenile Persian sturgeon, Acipenserpersicus in the south Caspian Sea. After biometry, the right pectoral fin spine of the fish specimens were taken and their weight and lengths recorded. No difference in the weight and total length were observed between eastern and western juvenile rearing sites (P>0.05). The condition factor (CF) was also not significantly different between the sites (P>0.05). The relationship between body weight and spine weight was significant at both sites. There was no difference between section diameters of the pectoral fin spines at the eastern and western sites (P>0.05). The relationship between total length and body weight was as asymptotic, so main growth observed in early life cycle. This study revealed similar growth traits of the artificially reared juvenile of Persian sturgeon at the eastern and western sites before they are released to the Sea could be useful to know their conditions for conservation goals.
http://www.aejournal.ir/article_63417_3456a47979cfe1ed38fb7ae92e976808.pdf
تاس ماهی ایرانی
شاخص چاقی
رشد
خار باله سینه ای
Persian sturgeon
condition factor
growth
Pectoral fin spine
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
235
246
63429
Ecology
مدل سازی مطلوبیت زیستگاه ماهی سفید (Rutilus frisii kutum) بر مبنای رویه ارزیابی چند معیاره (MCE) در حوضه جنوبی دریای خزر
Species Suitability Modeling of Caspian kutum (Rutilus frisii kutum) based on A Multi-Criteria Evaluation for in Southern Caspian Sea
داریوش آشتاب
ashtab.dariush@gmail.com
1
مهدی غلامعلی فرد
gholamalifard@gmail.com
2
نعمت الله محمودی
mahmoudi.nemat@gmail.com
3
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
تخریب زیستگاه یکی از تهدیدات جدی در احیای ذخایر ماهی هاست و می تواند بازده صید تجاری در مناطق ساحلی را با خطر جدی روبه رو کند و از طرفی مدل سازی مطلوبیت زیستگاه، به عنوان یک راه حل عملی برای حفظ و حمایت اکوسیستم ها و زیستگاه های دریایی است. در این پژوهش به مدل سازی مطلوبیت زیستگاه ماهی سفید در حوضه جنوبی دریای خزر براساس معیارهای عمق، غلظت کلروفیل سطحی، تابش فعال فتوسنتزی، تغییرات تراز آب و دمای سطحی آب پرداخته شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که بیش ترین میزان مطلوبیت زیستگاهی ماهی سفید در بخش غربی حوضه جنوبی دریای خزر (اندکس های 24، 25 و 15) می باشد و فاکتورهای عمق و غلظت کلروفیل بیش ترین تأثیر را در مدل سازی داشته است. نتایج ارزیابی صحت سناریوهای وزنی نیز نشان داد که در بهترین سناریو میزان ROC برابر با 0/69 بوده که براین اساس پیشنهاد می شود خروجی اینکار به عنوان معیاری برای انتخاب مناطق حفاظت شده دریایی و مکان یابی مناطق پرورش در قفس و دیگر مدل های خدمات اکوسیستمی در بخش جنوبی دریای خزر مورد استفاده قرار گیرد.
Habitat loss is one of the most serious threats to the recovery of fish stocks and can jeopardize the ability of marine coastal areas to support artisanal fisheries. On the other hand, habitat species modeling is a practicable solution for conservation and protection of marine ecosystems and habitats. In the present study, species suitability modeling was applied to determine habitat of Caspian kutum in southern Caspian Sea that five environmental variables include depth, chlorophyll a, photosynthetically active radiation, sea level anomaly and sea surface temperature were used. The results show that the most habitat suitability of Caspian kutum was in southwest Caspian Sea (include 8c, 25 and 15b indices) and depth and chlorophyll a are the most important environmental variables for the Caspian kutum to modeling its habitats. The results of accuracy assessment for weighted scenarios show that best scenario considering the AUC ROCs of 0.69. According to suggests that output of present study used a criteria for identifying marine protected areas, site selection of aquaculture and others Ecosystem Services Models in southern Caspian Sea.
http://www.aejournal.ir/article_63429_5ee2a74ec490ce31a790a2e351835f51.pdf
ماهی سفید
مدل سازی مطلوبیت زیستگاه
ارزیابی چند معیاره (MCE)
حوضه جنوبی دریای خزر
Caspian kutum
Species Suitability Modeling
Multi-Criteria evaluation
Southern Caspian Sea
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
247
254
63430
Physiology (Animal)
تأثیر تغذیه با ناپلیوس آرتمیای استرس دیده و ریشه کاسنی (Cichorium intybus) بر شاخص های رشد و زیستسنجی گوپی (Poecilia reticulate)
Effects of dietary stressed Artemia nauplii and Chicory root (Cichorium intybus) on growth performance and biometric indices of Guppy (Poecilia reticulate)
هاله خلیل پور
1
رامین منا ف فر
raminmanaffar@gmail.com
2
وحید افشارهزارخانی
3
مهران حبیبی رضایی
4
علی اکبر موسوی موحدی
5
گروه بیوتکنولوژی، پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه، دانشگاه ارومیه، کد پستی: 5714944514
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، کد پستی: 5756151818
گروه بیوتکنولوژی، پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه، دانشگاه ارومیه، کد پستی: 5714944514
گروه سلولی و مولکولی، دانشکده زیست شناسی، دانشگاه تهران، صندوق پستی: 1417614418
گروه بیوفیزیک، مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک، دانشگاه تهران، صندوق پستی: 1417614418
ناپلیوس آرتمیا نهتنها یک غذای مفید باارزش غذایی بالا برای دوران لاروی اغلب آبزیان میباشد بلکه می تواند به عنوان حامل بسیاری از افزودنی ها نیز مطرح باشد. ایجاد استرس کنترلشده در ناپلیوس آرتمیا می تواند موجب تحریک و تولید پروتئین های شوک حرارتی (HSPs) شود که تغذیه با آن باعث رشد و بقاء بهتر موجود شود. در این تحقیق تأثیر تغذیهبا ناپلیوس آرتمیای بدون استرس و استرس دیده و ریشه کاسنی به عنوان یک ماده پریبیوتیک در کنار غذای کنسانتره (تیمار شاهد) درمجموع 7 تیمار،بر شاخص های رشد و شاخص های زیست سنجی بچه ماهی گوپی (Poecilia reticulate)بررسی شد. تعداد 51 ماهی در هر تیمار با اندازه تقریباً یکسان، به صورت کاملاً تصادفی در ظروف 3 لیتری تیماربندی و به مدت 35 روز در 3 وعده به میزان 9% وزن بدن غذادهی شدند. در ابتدا و انتهای دوره غذادهی ماهی ها زیست سنجی شدند و نتایج آن ها با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج تمامی شاخص های مورد مطالعه هم چون افزایش وزن، افزایش طول، ضریب رشد ویژه، ضریب چاقی و درصد افزایش وزن نشان داد که تغذیه با ناپلیوس آرتمیای استرس دیده تأثیر بهتری در اعلب فاکتورها داشته است. شاخص های ذکر شده به جز ضریب چاقی در تیمارهای تغذیه شده با ناپلی افزایش بیش تری داشتند (0/05>P). تیمارهای کاسنی و شاهد تغذیهشده با غذای کنسانتره نتوانستند رقابتی با دیگر تیمارهای تغذیهشده با غذای زنده داشته باشند (0/05<P).
Artemia is not only a useful food with high nutritional value for most of aquatic larval stage but can also carry many additives. Under the controlled stress stimulates Artemia can manufacture heat shock proteins (HSP) that can induce the growth and survival of existing better. In present work the effect of feeding with nauplii without stress and having stress, Chicory root as a kind of prebiotic compared to formulated feed (control treatment) in a total of 7 tretments, on the growth indices and biometric parameters of post larval stage of Guppy (Poecilia reticulate) were investigated. 51 fishes in each treatment with the almost same size, was randomized in a 3-liter containers and fed for 35 days on 9% body weight. In the early and at the end of experiment the fishes were analyezed and compared biometricaly. The results of the studied parameters such as weight gain, elongation, specific growth rate, condition factor and percent of the weight gain showed that feeding feeding with stressed Artemia nauplius had better effect with exception on condition factor (P<0.05). The treatments fed with Chicory root and formulated food lost the competition with live foods treatments (P>0.05).
http://www.aejournal.ir/article_63430_d019a8cdbff5a88c91b1b7953d5eb1ed.pdf
آرتمیا
پروتئین های شوک حرارتی
کاسنی
گوپی
رشد
ناپلیوس
Artemia
Chicory
growth
Guppy
HSP
Nauplius
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
255
262
63431
Biodiversity
بررسی پراکنش و ترکیب گونه ای ماهیان در منطقه شرق دریای خزر (گهرباران)
Fish distribution and species composition in eastern part of the Caspian Sea (Goharbaran)
حسن فضلی
hn_fazli@yahoo.com
1
غلامرضا دریانبرد
mailto:daryanabard@gmail.com
2
مهدی نادری
naderi_j@yahoo.com
3
داود کر
mailto:so_kor@yahoo.com
4
علی اصغر جانباز
aliasgharjanbaz@yahoo.com
5
محمدعلی افرائی
6
پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران
پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران
پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران
پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران
پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران
پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران
هدف از این مطالعه تعیین ترکیب گونه ای، پراکنش زمانی و مکانی ماهیان مختلف در سه روش مختلف صید سواحل جنوبی دریای خزر (منطقه گهرباران) طی آذر 1392 تا تیر 1393 می باشد. براساس نتایج به دست آمده در پره ریز چشمه 17 گونه از انواع ماهیان صید شدند که بیش ترین تعداد ماهیان را دو گونه Neogobius caspia و boyeriAtherina به ترتیب 39/73 و 28/61 درصد از کل صید را به خود اختصاص دادند. در دام گوشگیر 14 گونه صید شده و دو گونه Clupeonella cultriventris و Alosa braschnikowi، به ترتیب 28/12 و 27/73 درصد و در پره های صیادی نیز فقط 6 گونه صید شده و گونه های Rutilus kutum و Liza aurata به ترتیب 73/05 و 24/67 درصد از کل صید را به خود اختصاص دادند. بین میانگین شاخص های تنوع شانون – وینر، غنای گونه ای و شاخص یکنواختی در روش های مختلف صید اختلاف معنی داری وجود داشت (0/05>P). میانگین شاخص های تنوع شانون – وینر و غنای گونه ای در روش پره صیادی کم تر از صید پره ریز چشمه و دام گوشگیر بود و میانگین شاخص یکنواختی پره ریز چشمه کم تر از دو روش دیگر محاسبه شد. براساس این نتایج تنوع گونه ای در منطقه حساس گهرباران که در نزدیکی نیروگاه نکا و بندر امیرآباد واقع شده کم تر از تنوع گونه ای کل منطقه شرقی در سواحل ایران در دریای خزر می باشد.
The main objective of the present study was to determine the fish species composition and spatio-temporal distribution in three fishing methods in souther part of the Caspian Sea (Goharbaran region). According to the results, 17 fish species caught in small mesh size beach seine which Neogobius caspiaandboyeriAtherina comprised 39.73 and 28.61% of total catch, respectively. In gillnet method, 14 species caught which two spcies Clupeonella cultriventris andAlosa braschnikowi with 28.12 and 27.73%, and in commercial beach seine, 6 species which two species Rutilus kutumandLiza auratawith 73.05 and 24.67 were predominated, respectively. The average Shannon diversity, species richnes and Evenness indices differed significantly among three fishing methods (P<0.05). The average Shannon diversity and species richnes in commercial beach seine were lower than small mesh size beach seine and gillnet. The average Evenness index of small mesh size beach seine was lower than two other fishing method. According to the results, species diversity of the Goharbaran region which closes to Amirabad port and Neka power plant, was lower than eastern part of the Caspioan Sea.
http://www.aejournal.ir/article_63431_b56c18881ae97c25886a9fe34f60d69b.pdf
ترکیب گونه ای
پره ساحلی
دام گوشگیر
دریای خزر
Species composition
Beach seine
Gillnet
Caspian Sea
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
263
268
63435
Ecology
صید بر واحد تلاش صیادی فانوس ماهی (1890 Benthosema pterotum, Alcock) در تور ترال میان آبی در آب های شمال غرب دریای عمان
Catch Per Unit of Effort of Benthosema pterotum in mid-water trawl net in northwest waters of Oman Sea
علیرضا نظری بجگان
nazari02@yahoo.com
1
آرش اکبرزاده
akbarzadeh@alumni.ut.ac.ir
2
حسن صالحی
hsalehi_ir@yahoo.com
3
احسان کامرانی
ezas47@gmail.com
4
مهران یاسمی
yasemi_m@yahoo.com
5
گروه شیلات، دانشکده علوم و فنون دریایی و جوی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، صندوق پستی: 3995
گروه شیلات، دانشکده علوم و فنون دریایی و جوی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، صندوق پستی: 3995
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
گروه شیلات، دانشکده علوم و فنون دریایی و جوی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، صندوق پستی: 3995
موسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، صندوق پستی: 1783-13145
فانوس ماهیان یکی از ذخایر مهم و ارزشمند آبزیان در آبهای دریای عمان می باشند. در این بررسی، میزان صید و صید بر واحد تلاش صیادی (CPUE) فانوس ماهی گونه Benthosema pterotum در آب های شمال غربی دریای عمان (صیدگاه جاسک) مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری در دو فصل بهار و تابستان 1395 با استفاده شناور ترالر پرشین تایگر مجهز به تور ترال میان آبی انجام گرفت. در مجموع 69295 کیلوگرم فانوس ماهی در طول دوره نمونه برداری و 141 عملیات ترال کشی شد. حداقل و حداکثر مقدار صید بر واحد تلاش در هر نوبت تورکشی ترال به ترتیب 13/33 و 1000 کیلوگرم بر ساعت به دست آمد. در فصل بهار بیش ترین میزان صید بر واحد تلاش در هر نوبت ترالکشی 1000 کیلوگرم بر ساعت و در فصل تابستان 33/333 کیلوگرم بر ساعت بهدست آمد. میانگین صید بر واحد تلاش (± خطای استاندارد) فانوس ماهی در فصل بهار و تابستان به ترتیب 24/91±241/27 و 7/03±88/57 کیلوگرم بر ساعت به دست آمد، که تفاوت معنی داری را نشان داد (0/05>P). میانگین صید بر واحد تلاش (± خطای استاندارد) در لایه های عمقی 220-200، 240-220 و 260-240 متر به ترتیب 25/47±171/96، 23/62±167/67 و 24/07±151/35 کیلوگرم بر ساعت به دست آمد که با افزایش عمق این میزان کاهش یافت، ولی اختلاف معنی داری را بین این اعماق نشان نداد (0/05<P). نتایج این تحقیق می تواند در بحث مدیریت صید و نحوه بهره برداری از ذخایر ارزشمند فانوس ماهیان در آب های دریای عمان مورد استفاده قرار گیرد.
Myctophidae are one of the important and valuable resources of fishes in waters of Oman Sea. In this study, the catch rate and catch per unit of effort (CPUE) of Benthosema pterotum were investigated in northwest waters of Oman Sea (Jask fishing grounds). Sampling was conducted in spring and summer seasons of 2016 using a Persian Tiger trawler vessel equipped to a mid-water trawl net. Totally, 69295 kg B. pterotum caught in sampling period and 141 trawling operations. The minimum and maximum CPUE in each trawling were obtained as 13.33 and 1000 kg/h, respectively. In spring and summer season, maximum CPUE were obtained as 1000 kg/h and 333.33 kg/h, respectively. Mean CPUE (±S.E) of B. pterotum in spring and summer were calculated as 241.27±24.91 and 88.57±7.03 kg/h, respectively, that showed significant differences (P<0.05). Mean CPUE (±S.E) in 200-220, 220-240 and 240-260 m depth layers were obtained as 171.96±25.47, 167.67±23.62 and 151.38±24.07 kg/h that CPUE decreased with increasing depth, but did not indicated significant difference between these depth layers. Results of this research can be used in fishery management and exploitation method of valuable resources of myctophidae in waters of Oman Sea.
http://www.aejournal.ir/article_63435_887244a7ab5713eac44d88cbfb668bfc.pdf
صید بر واحد تلاش
فانوس ماهی
Benthosema pterotum
ترال میان آبی
شمال غرب دریای عمان
Catch Per Unit of Effort
Benthosema pterotum
Mid-water trawl
northwest of Oman Sea
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
269
276
63447
Ecology
کاربرد مدل لاجیت در شناسایی عوامل موثر دربهره برداری غیرقانونی ذخایر ماهیان تجاری دریای خزر، استان گلستان
Using Logit model to identify factors involved in illegal fishing of commercial fish stocksin the Caspian Sea, Golestan Province
سید مصطفی عقیلی نژاد
aghilinejhad.1341@gmail.com
1
سعید گرگین
sgorgin@gau.ac.ir
2
رامتین جولایی
joolaie@gau.ac.ir
3
رسول قربانی
rghorbani@gau.ac.ir
4
سید یوسف پیغمبری
sypaighambari@gau.ac.ir
5
جهانگیر محمدی
mohamadi.jahangir@gau.ac.ir
6
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
بهره برداری بی رویه آبزیان تجاری به خصوص ماهیان خاویاری به عنوان ارزشمندترین ماهیان دریای خزر، آن ها را در معرض خطر انقراض قرار داده است. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش میدانی و به کمک ابزار پرسشنامه و مراجعه پرسشگر به مناطق فعالیت صیادان در استان گلستان انجام شد. داده های مورد نیاز با توزیع تعداد 172 پرسشنامه بین جامعه صیادان قانونی و غیرقانونی به دست آمد و پرسشنامه حاوی سوالات مرتبط با علل اجتماعی، اقتصادی، صیادی و حفاظت شیلاتی دخیل در وقوع بهره برداری غیرقانونی ذخایر بود. پس از تایید روایی و پایایی پرسشنامه ها، داده ها با استفاده از مدل لاجیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عوامل متعددی ازجمله: فاصله محل سکونت تا دریا، نوع شناور صیادی، نوع مالکیت صید، زمان و عمق صید تاثیر معنی داری در وقوع صید غیرقانونی داشتند. بهره برداران غیرقانونی در استان گلستان عمدتاً در اعماق کم به صید ماهیان خاویاری با استفاده از ادوات صیادی غیراستاندارد پرداخته و تلاش صیادی آن ها نیز در مقایسه با صیادان قانونی عمدتاً در طول شب رخ داد. به طورکلی، احتمال وقوع صید غیرقانونی در دریای خزر با مجموعه ای از عوامل اجتماعی، اقتصادی، حفاظتی و شیلاتی مرتبط است.
Excessive exploitation of commercial aquatic resources, especially valuable Caspian sturgeons, has exposed these living resources to high extinction risks. This study was undertakenusing field-based surveysacross fishing zones in Golestan province and by designinga questionnaire. Data were collected through the distribution of 172 questionnaires among fishermen communities to answer questions related to social, economic, fisheries and conservation factors which are likely to contribute in the occurrence of illegal fishing. Following the evaluation of validity and reliability of the questionnaire, data were analyzed using logit model. Results indicated that factors such as home distance to the sea, type of fishing vessels, type of catch ownership, time and depth of fishing activity had significant effect in the incidence of illegal fishing. Fishing efforts of illegal fishermen for sturgeon harvest in Golestan province were mostly occurred during night and in shallow depths, and using non-standard fishing equipment. In conclusion, it appears that the probability of the occurrence of illegal fishing is in association with a range of social, economic, fisheries and conservation factors.
http://www.aejournal.ir/article_63447_fd2b58c3fa31e22e1bfc9a4ad11347a3.pdf
بوم شناسی آبزیان
بهره برداری غیرقانونی
جنوب شرقی دریای خزر
ماهیان خاویاری
مدل لاجیت
مدیریت شیلات
Fisheries ecology
Illegal exploitation
South-eastern Caspian Sea
Sturgeon
Logit Model
Fisheries management
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
277
288
63459
Animal science
بررسی تنوع گونه ای و تغییرات صید در واحد تلاش ماهی شوریده در تورهای گوشگیر کف دریای عمان سواحل سیستان و بلوچستان
Assessment of species diversity and determine CPUE (catch per unit effort) of commercial fish caught with bottom gillnet in the Oman Sea (Sistan-Baluchistan coast)
یوسف پیغمبری
sypaighambari@yahoo.com
1
امام بخش سابکزیی
sabokzehi.e@gmail.com
2
محمد صابری
m_saberi90@yahoo.com
3
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
این تحقیق با هدف ترکیب گونهای، فراوانی طولی و صید در واحد تلاش گونههای صید شده در تورهای گوشگیر مونوفیلامنت ویژه ماهی شوریده انجام شد. عملیات نمونه برداری طی 20 بار دریاوری در منطقه پسابندر چابهار در فصول پاییز و زمستان و بهار 1393 و توسط قایق صیادی (مجهز به 4 طاقه تور به طول 360 متر، ارتفاع آویخته تور 4/4 متر، اندازه چشمه کشیده 73 میلیمتر) و در اعماق 8-4 متر صورت پذیرفت. در پایان 20 فقره تور اندازی، 1157 قطعه ماهی و سخت پوست متعلق به 19 خانواده و 19 گونه در دوره مطالعه ثبت شد. بیش ترین فراوانی متعلق به ماهی شوریده (29/1 درصد) بود. بعد از آن بهترتیب ماهی کیجار بزرگ (16/98 درصد)، گربه ماهی بزرگ (7/45 درصد)، شینگ ماهی (6/32 درصد) سنگسر معمولی (6/23 درصد)، گوازیم دم رشتهای (4/41 درصد) و سایر آبزیان روی هم رفته (29/5 درصد) از ترکیب صید را به خود اختصاص دادند. هم چنین نتایج تحقیق نشان داد که در فصل زمستان ماهی شوریده از فراوانی بیش تری نسبت به فصل پاییز برخوردار بود. دامنه طولی ماهی شوریده صید شده در کل دوره نمونه برداری بین 50 – 20/1 سانتیمتر و بیش ترین فراوانی (33/76 درصد) در کلاسه طولی 40 – 35 سانتیمتر بود.هم چنین در این بررسی مشاهده شد که 58/82 درصد ماهیهای شوریده صید شده کوچک تر از اندازه 50 Lmاین گونه (40 سانتیمتر) در منطقه پسابندر و 41/18 درصد ماهیها بالای این اندازه بودند. صید بهازای واحد تلاش صیادی ماهی شوریده در کل دوره مطالعه 2994/29 گرم بر طاقه روز به دست آمد. بیش ترین و کم ترین CPUE ماهی شوریده بهترتیب مربوط به ماه اسفند به میزان 6979 و مهر به میزان 1142 گرم بر طاقه روز بود. هم چنین میزان صید بهازای واحد تلاش برای گونههای کیجار بزرگ، گربه ماهی ، سنگسر، پنج زاری ماهی مخطط و گوازیم دم رشتهای بهترتیب 1161/94، 495/69، 418/81، 188/68، 160/69 گرم بر طاقه روز به دست آمد. با توجه به نتایج حاصل، افزایش اندازه چشمه تور برای حفاظت از ذخایر پیشنهاد میگردد.
The aim of this study was to investigate catch per unit of effort (CPUE), length frequency, and catch composition of Croaker monofilament gillnet in fishing grounds of pasabandar during 2013 and 2014 fishing seasons. Sampling operation was done in depth of 4-8 meters by a 23 feet fishing boat. The length and mounted height of net were 100 yards and 4.4 meters respectivity. Stretched mesh size was 73mm respectivity. Overall 1157 fish and shellfish identified that belonged to 19 family and 19 species. Otolithes ruber was dominant (29.1%) catch composition was included, Saurida tumbil (16.98%), Arius thallassinus (7.45%), Ephippus orbis (6.32%), Pomadasys kaakan (6.23%), nemipterus japonicus (4.41%) and other marine organisms (29.5%). The results of this study showed that croaker was dominant in winter against to other seasons. Length frequency of croaker was between 20.1 to 59 centimeters during fishing seasons, The high frequency (33.76%) belonged to length classes 35-40 centimeters. The results showed that 58.82% of croakers were less than LM50% (40 centimeters for croaker) however, 41.81% were more than LM50%. Overall, catch per unit of effort for croaker was 2994 gram.net.day. The highest and lowest CPUE for croaker belonged to March (6979 g.n.d) and October (1142 g.n.d). In order to protection of stocks, mesh size increasing suggested.
http://www.aejournal.ir/article_63459_fd4795f852c56752c6aa84325f816a9b.pdf
ماهی شوریده
صید بهازای واحد تلاش
فراوانی طولی
پسابندر
Otolithes ruber
Catch per unit effort
Length frequency
Pasabandar
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
289
298
63471
Animal systematic
مطالعه تنوع گونهای پارازیتوئیدهای مزارع برنج شمال ایران با تأکید بر پارازیتوئیدهای کرم ساقهخوار برنج
Species diversity of the parasitoids in rice fields of northern Iran, especially parasitoids of rice stem borer
حسن قهاری
hghahari@yahoo.com
1
گروه گیاه پزشکی، واحد یادگار امام خمینی (ره)، دانشگاه آزاد اسلامی شهر ری، ایران
پارازیتوئیدها نقش بسیار مهمی در تعادل زنجیرههای اکوسیستمهای طبیعی و زراعی ایفاء میکنند. مزارع برنج یکی از اکوسیستمهای منحصر به فرد است که دو شرایط آبی و خشکی را به طور توأم دارا میباشد و لذا فون بسیار متنوعی از بندپایان در این اکوسیستم فعالیت دارند. در این پژوهش تنوع گونهای پارازیتوئیدهای مزارع برنج در برخی مناطق استانهای گیلان و مازندران مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج این پژوهش یازده گونه پارازیتوئید از راسته دوبالان (Diptera) و سی و چهار گونه پارازیتوئید از راسته بال غشائیان (Hymenoptera) از مزارع برنج و مناطق اطراف آن جمعآوری شدند. از میان پارازیتوئیدهای جمعآوری شده، از راسته دوبالان (Diptera)، یک گونه از خانواده Phoridae، سه گونه از خانواده Sarcophagidae و چهار گونه از خانواده Tachinidae، و از راسته بالغشاییان (Hymenoptera)، سه گونه از خانواده Chalcididae، هشت گونه از خانواده Braconidae، بیست و یک گونه از خانواده Ichneumonidae و دو گونه از خانواده Trichogrammatidae شناسایی گردیدند. دو گونه زنبور شامل Coelichneumon dorsosignatus (Berthoumieu, 1894) (Ichneumonidae) و Antrocephalus mitys (Walker, 1846) (Chalcididae) گزارشهای جدید برای فون ایران محسوب میگردند.
The parasitoids have important and powerful role on the balance of various food chains of natural- and agricultural ecosystems. Rice fields are the unique ecosystems included both aquatic and terrestrial conditions; so there are diverse fauna of arthropods in paddy fields. In this research the parasitoids' fauna in paddy fields of some regions of Guilan and Mazandaran provinces, northern Iran was studied. Total of eleven dipteran parasitoids (Diptera) and thirty four hymenopteran parasitoids (Hymenoptera) were collected from paddy fields and surrounding areas. Among the collected dipteran parasitoids (Diptera), one species of Phoridae, three species of Sarcophagidae, and four species of Tachinidae, and of hymenopteran parasitoids (Hymenoptera), three species of Chalcididae, eight species of Braconidae, twenty one species of Ichneumonidae, and two species of Trichogrammatidae were collected and identified. Two species Coelichneumon dorsosignatus (Berthoumieu, 1894) (Ichneumonidae) and Antrocephalus mitys (Walker, 1846) (Chalcididae) are new records for the fauna of Iran.
http://www.aejournal.ir/article_63471_893da0d0e2a4e605f18a7a7999eb0ee9.pdf
تنوع گونهای
پارازیتوئیدها
مزارع برنج
گیلان
مازندران
Species diversity
parasitoids
rice fields
Guilan
Mazandaran
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
299
304
63476
Animal systematic
گزارش 3 گونه جدید از راسته Odonata در استان مازندران
3 new species report of Odonata (Anisoptera ) from Mazandaran Province,Iran
شیما جعفری زندیه
shimazandie@gmail.com
1
شاهرخ پاشایی راد
sp2191@gmail.com
2
گروه زیست شناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی تهران شمال، ایران
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم و فناوری های زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
راسته Odonata یکی از قدیمی ترین حشرات بال داربوده که در برگیرنده سه زیر راسته به نام هایZygoptera ،Anisoptera و Anisozygoptera می باشد. این راسته با ٦٥٠٠ گونه نقش مهمی در کنترل بیولوژیک آفات و آفت حشرات ایفاء می کند. به منظور بررسی فون راستة Odonata در استان مازندران نمونهبرداری به صورت تصادفی به وسیله تور حشره گیری از ١١ ایستگاه در موقعیتهای جغرافیایی مختلف طی ماه های اردیبهشت تا اواسط شهریورسال ١۳۹٠ انجام گرفت. نمونه ها به وسیله استات اتیل کشته شده و در آزمایشگاه بیوسیستماتیک دانشگاه شهید بهشتی توسط کلید شناسایی دامونت مورد شناسایی قرار گرفتند.١٤گونه متعلق به 10 جنس، 7 خانواده و دو زیر راسته مورد شناسایی قرار گرفت. از این بین سه گونه به نام های
(Orthetrum brunnum (B.de Fonscolombe,1837
(Pantala flavescens (Fabricius,1798
و (Sympetrum fonscolombei (Selys,1837 متعلق به سه جنس از خانواده Libellulidae و زیر راسته Anisoptera برای اولین بار از استان مازندران شناسایی و معرفی شدند. تمامی گونه های شناسایی شده توسط پروفسور Dumont ازکشور بلژیک مورد تأیید قرار گرفت.
The order Odonata is one of the oldest winged insects on earth. It contain 3 sub orders namely Zygoptera ,Anisoptera and Anisozygoptera .The order Odonata with 6500 specie play an important role in biological control and the pest of insects.in Order to investigate the fauna of Odonata in Mazandaran Province , the species were collected randomly by sweeping net from 11 station with different ecological factores during May to September 2011-2012 .The peciment were killed using ethyl acetat and mounted in Biosystematic lab of Shahid Beheshti University. 14 species belong to10 genera ,7 family and 2 sub orders were identified using Dumont Key identification. Out of these, 3 species namely Orthetrum brunneum(B.de Fonscolombe,1837 ) , Sympetrum fonscolombei (Selys,1837 ), Pantala flavescens(Fabricius,1798 ) belong to Libellulidea family and Anisoptera suborder were reported for the first time from Mazandaran Province . All the identified species were confirmed by Professor Dumont, in Belgium.
http://www.aejournal.ir/article_63476_c4da070fd773b951f3d9c0572dc76aef.pdf
فون
Odonata
استان مازندران
تور حشره گیری
Fauna
Odonata
Mazandaran Province
Sweeping net
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
305
314
63494
Animal systematic
بررسی فونستیک روزپرک های پارک ملی خجیر (استان تهران - ایران)
The butterfly fauna of khojir national park (Iran:Tehran province)
طناز ایرجی
tannazz.1990@yahoo.com
1
بتول قربانی یکتا
yekta@iautmu.ac.ir
2
واحد علوم پزشکی تهران، دانشگاه آزاداسلامی ، تهران، ایران
واحد علوم پزشکی تهران، دانشگاه آزاداسلامی ، تهران، ایران
مطالعه حاضر در راستای تکمیل فون پروانه های شرق استان تهران صورت گرفت، 6 منطقه که براساس ارتفاع با هم اختلاف داشتند در پارک ملی خجیر انتخاب شد. نمونه برداری در طبیعت به طور هفتگی به صورت تصادفی از اسفند 1394 تا مرداد 1395 انجام شد. نتایج این مطالعه منجر به شناسایی 35 گونه از 26 جنس،10 زیرخانواده، 5 خانواده و 2 بالاخانواده در این منطقه مطالعاتی گردید. از میان گونه های شناسایی شده، ایستگاه باغ شاد با 28 گونه و ایستگاه حاشیه سد ماملو با 7 گونه به ترتیب بیش ترین و کم ترین تعداد گونه ها را به خود اختصاص داده اند، از طرفی ایستگاه باغ شاد با 177 نمونه و ایستگاه حاشیه سد ماملو با 34 نمونه به ترتیب بیش ترین و کم ترین فراوانی را داشتند. فراوانترین گونه ها در محدوده ایستگاه های مطالعاتی شامل Coenonympha saadi، Hyponephele lupinus، Pontia (daplidice) edusa edusa و Pieris rapae بودند. پراکندگی و جمعیت پروانه های شناسایی شده در اردیبهشت ماه بالاتر بود که نشان دهنده شرایط مطلوب تر زیستی در این زمان می باشد. روزپرک های خجیر در منطقه باغ شاد به طور معنی داری بیش تر بودند. براساس نتایج به دست آمده مشاهده گردید که گونه Coenonympha saadi در اردیبهشت ماه در ایستگاه بند انجیر و گونه Hyponephele lupinus در مرداد ماه در ایستگاه باغ شاد دارای اختلاف معنی دار می باشند (0/05>P) و نمونه های دیگر فاقد اختلاف معنی دار میباشند. گونه Glaucopsyche safidensis که در منابع فارسی وجود نداشت در این مطالعه مشاهده شد وگونه Eogenes alcides برای اولین بار در شهر تهران گزارش شد.
This study was conducted for completing the faunistic Butterflies of east of Tehran; 6 districts having various altitudes was selected in Khojir National Park. Sampling was conducted randomly in the nature on weekly base from March 2016 to August 2016. Results of this study resulted in detection of 35 species out of 26 genus, 10 sub-families, 5 families and 2 super families in this study region. Among identified species, Baghe Shad Station with 28 species and Mamloo Dam Margin Station with 7 species allocated maximum and minimum number of species respectively; on the other hand, Baghe Shad Station with 177 samples and Mamloo Dam Margin Station with 34 samples had maximum and minimum frequencies respectively. Most abundant species in the area of study stations included Coenonympha saadi, Hyponephele lupines, Pontia (daplidice) edusa edusa and Pieris rapae. Distribution and population of Butterflies identified in May was higher indicating more favorable biological conditions in this period. The number of Day-flying (Rhopalocera) butterfly of Khojir were significantly high in Baghe Shad region. This was due to better maintenance and protection related to the presence of police station in that area.The results of this study revealed that species of Coenonympha saadi in Anjir Dam Station in May and species of Hyponephele lupines in Baghe Shad in August have significant difference (P-value <0.05) and other samples had no significant difference. Species Galucopsyche safidensis was also observed in this study while they haven’t be numerated in Persian Reference Books And species Eogenes alcides first reported in Tehran.
http://www.aejournal.ir/article_63494_7c48293a1e74e8f0839d095099f24f5c.pdf
فونستیک
بال پولک داران
روزپرک
پارک ملی خجیر
شرق استان تهران
ایران
Faunistic
Lepidoptera
Day-flying (Rhopalocera)
Khojir National Park
East of Tehran Province
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
315
322
60264
Animal systematic
بررسی فونستیک شیرونومیده در رودخانه جاجرود
Faunistic study of chironomidae in the Jajrood River
سحر ارکیا
arkia066@gmail.com
1
سیامک یوسفی سیاه کلرودی
siamak_yousefi1@yahoo.com
2
ندا خرد پیر
n.kheradpir@gmail.com
3
اعظم کرمی
karami79@gmail.com
4
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین، ایران
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین، ایران
گروه حشره شناسی، دانشکده کشاورزی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین، ایران
گروه زیست شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، صندوق پستی: 3697-19395
خانواده Diptera: Insecta) Chironomidae) با داشتن فراوان ترین و متنوع ترین حشرات گسترش جهانی دارد و در اغلب اکوسیستم های آب شیرین از جمله آب های داخلی ایران یافت می شود. با وجود این، پژوهش های معدودی برای شناسایی این گروه در ایران انجام شده و دانش موجود از گوناگونی فون و پراکندگی آن ها در کشور بسیار ناچیز است. برای شناخت لاروهای خانواده Chironomidae در رودخانه جاجرود، نمونه برداری های فصلی از چهار ایستگاه انتخابی (فشم، سعیدآباد، خجیر و پاکدشت) در گذر رودخانه با استفاده از توری نمونه برداری Dredge با سه تکرار در هر ایستگاه در سال 1394 انجام شد. نمونه ها پس از جمع آوری در محل نمونه برداری در الکل اتانول 70 درصد نگه داری شدند. در آزمایشگاه، ابتدا لاروهای Chironomidae از دیگر نمونه ها و اجزای بستر جداسازی و پس از تهیه لام دایمی با میکروسکوپ های نوری و فاز کنتراست و کلیدهای شناسایی موجود تا سطح جنس شناسایی شد. نتایج بررسی حاضر از خانواده شیرونومیده، وجود 4 جنس از سه زیرخانواده را در بخش های مختلف این رودخانه نشان داد. این زیرخانواده ها عبارتند از: Chironominae (شامل جنس Chironomus)، زیرخانواده Diamesinae (شامل 2 جنس Diamesa و Pseudodiamesa) و زیرخانواده Orthocladiinae مورد شناسایی قرار گرفتند.
Chironmidae is one of the zoo-ecological unique group in the aquatic ecosystem. These insects are among the frequent larvae in shallow areas of the lakes, pools and road which has a dense cover of aquatic plants. This study was conducted to identify the Chironomidae living in Jajrood stream. Sampling programmed seasonally for four selected station (Qeshm, Saeed Abad, Khojir and Pakdasht) by dredge in three replications for each station in 2015. Samples were transferred in ethanol 70% to the laboratory. In the laboratory, larvae were separated from other substrate elements, after calcifying the samples, they were permanently fixed. Identification was done by use of available keys to genus level. The result showed that four genus Chironomus, Diamesa, Pseudodiamesa belonged to sub-family Chironominae, Diamesinae, Orthocladiinae were collected from Jajrood.
http://www.aejournal.ir/article_60264_4630f8b46405750b8f1617406042a020.pdf
فونستیک
شیرونومیده
رودخانه جاجرود
تهران
Faunistic
Chironomidae
Jajrood River
Tehran
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
323
332
63523
Other
بررسی خواص آنتی اکسیدانی کیتوزان استخراج شده از پوسته میگو رودخانه ای (Macrobrachium nipponenes)
An investigation of antioxidant properties of chitosan extracted from Prawn (Macrobrachium nipponense) shells
نفیسه تنها
nafiseh.tanha1370@gmail.com
1
کتایون کریم زاده
karimzadehkathy@yahoo.co.uk
2
عسگر زحمتکش کومله
aszahmat@yahoo.co.uk
3
گروه بیولوژی دریا، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان،ایران، صندوق پستی: 1616
گروه بیولوژی دریا، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان،ایران، صندوق پستی: 1616
گروه شیلات، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
کیتوزان یکی ازمهم ترین پلیمرهای زیست فعال است که مشتق استیل زدایی شده کیتین می باشد. در مطالعه حاضر، کیتوزان با استیل زدایی کیتین در طی زمان های مختلف از پوسته میگو رودخانه ای تهیه گردید. جهتمقایسهخواصآنتیاکسیدانی کیتوزان های به دست آمده (60C، C80 و 100 C ) در زمان های 60، 80 و 100 دقیقه، ازویژگی هایی شامل فعالیت آنتی اکسیدانی،قدرتمهاررادیکالآزاد 2و2دی فینیل،1-پیکریل –هیدرازیل ( DPPH) ، قدرت مهار رادیکال پراکسید هیدروژن، قدرت کاهندگی وکیلاته کنندگی کاتیونآهنسهظرفیتی استفادهگردید. توان کاهندگی کیتوزان (10 میلی گرم برمیلی لیتر) بین 0/42-0/72به دست آمد. توانایی مهار کیتوزان 60C نسبت به رادیکالDPPH، در غلظت 10 میلی گرم بر میلی لیتر 26/2درصد بود، در حالی که توانایی حذف این رادیکال توسط کیتوزان های 80C و 100 C به ترتیب برابر با 44/3 و 50/4 درصد ثبت گردید. قابلیت مهار رادیکال های پراکسید هیدروژن، دردامنه 58/4 تا 75/6 درصد برآوردگردید، درحالی که در1 میلی گرم بر میلی لیتر، قابلیت های کیلاته کنندگی یون های آهن، 64/3 تا 86/8 درصد مشاهده شد. مقادیر غلظت موثر برایفعالیت آنتی اکسیدانی درتمام کیتوزان ها کم تر از 1/4 میلی گرم بر میلی لیتر به دست آمد. فعالیت آنتی اکسیدانی کیتوزان های تهیه شده در زمان های مختلف، با مدت زمان استیل زدایی آن ها ارتباط داشت، به طوری که افزایش زمان داستیلاسیون منجر به افزایش معنی داری در فعالیت آنتی اکسیدانی کیتوزان شده است (0/05>p). کیتوزان های به دست آمده ازمیگو از فعالیت آنتی اکسیدانی قابل قبولی برخوردار بودند ومی توانند به عنوان منبع آنتی اکسیدانی در مکمل غذایی وصنایع دارویی به کار برده شوند.
Chitosan is one of the most important bioactive polymers which is derived from chitin deacetylation. In the present study, some chitosan samples were prepared from extracted prawn shells chitin at different times. Antioxidant characteristics of the obtained chitosans in 60, 80 and 100 minutes (C60,C80 and C100) were evaluated by antioxidant activity, scavenging activity of 2 and 2 difinyl, 1-picyryl-hydrazyl (DPPH) radical assay, peroxide Hydrogen radical scavenging assay, Reducing Power and iron Chelating Assay . The reducing power values at10 mg / ml was recorded between 0.24-0.26.At 10 mg/ml, the inhibitory ability for DPPH radical was 26.2% for C60, while the C80 and C100were shown more abilities to remove this radical about 44.4% and 50.4%, respectively.The inhibitory power of hydrogen peroxide radicals and iron chelating at 1 mg / ml were in the range of 58.46 to 75.6%, and 64.3 to 86.8%respectively. All EC50 values of antioxidant activity were below1.4 mg/ml. The antioxidant properties of the chitosans showed direct correlation with N-deacetylation times. As the increasing in the N-deacetylation time has led to increase antioxidant activities of chitosans (C60, C80 and C100). In general, prawn shell chitosans have an appropriate antioxidant activity and can be used as an antioxidant source in the food supplement and pharmaceutical industry.
http://www.aejournal.ir/article_63523_fa9d2d30060e88244292fdc6d64e437a.pdf
کیتوزان
میگو رودخانه ای
فعالیت آنتی اکسیدانی
توان کاهنده گی
Chitosan
Antioxidant activity
Reducing power
Macrobrachium nipponenes
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
333
338
63561
Animal systematic
شناسایی جنس (Lydia (Brachyuran: Oziidae براساس مطالعات مولکولی و فراساختاری اولین گونوپود جنس نر
Identification genus Lydia (Brachyura: Oziidae) based on molecular and ultrastructure studies of the first male gonopod
فریده چناری
chenari_bio@yahoo.com
1
محمدباقر نبوی
nabavishiba@yahoo.com
2
محمدعلی سالاری
salari@kmsu.ac.ir
3
احمد سواری
savari53@yahoo.com
4
حسین ذوالقرنین
zolgharnein@kmsu.ac.ir
5
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
جنس Lydia متعلق به زیرشاخه سختپوستان و رده خرچنگهای حقیقی می باشد. تنها گونهای از آن که در خلیج فارس یافت شده است Lydia tenax نام دارد. از آن جایی که در قلمرو دریایی گونه های شناسایی نشده به وفور وجود دارند روش شناسایی سنتی مبتنی بر ویژگی های مورفولوژیک شناسایی آن ها را با مشکل مواجه میکند. اخیرا ژن COI برای شناسایی و تعیین حد و مرز گونهای کاربرد فراوانی دارد به همین منظور از نشانگر مولکولی ژن COI و هم چنین فراساختار اولین گونوپود جنس نر استفاده شد برای این که احتمال وجود گونههای مخفی در میان 3 مورفوتایپ این گونه نشان داده شود. بنابراین از گونه منسوب به Lydia tenax از سواحل صخرهای استان بوشهر نمونه برداری انجام شد. سپس اولین گونوپودهای جنس نر، جداسازی شده و با میکروسکوپ الکترونی اسکنینگ (SEM) مورد عکس برداری قرار گرفتند. جهت مطالعات مولکولی DNA نمونه ها با استفاده از روش فنل-کلروفروم استخراج و قطعه ژنی زیر واحد یک سیتوکروم اکسیداز میتوکندری (COI) تکثیر و توالی یابی شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد توالی نوکلئوتیدی این قطعه ژنی میتوکندریایی (COI) در نمونه های مورد بررسی یکسان نیست و از این 3 مورفوتایپ نمونه Lydia sp.FCH با بقیه مورفوتایپ ها تفاوت بیش تری را نشان داد و در کلادی جداگانه قرار گرفت. مطالعه دقیق فراساختار اولین گونوپود جنس نر در 3 مورفوتایپ، نیز تفاوت هایی را در قسمت راسی نشان داد. بررسی حاصل نشان داد، زمانی که تشخیص گونه ها به دلیل شباهت های زیاد مورفولوژی مشکل است، بررسی های فراساختار اولین گونوپود جنس نر و شناسایی براساس ژن COI در تفکیک گونه ها سودمند خواهد بود.
Lydia genus belongs to the sub kingdom crustaceans and the class of true crabs. Lydia tenax is The only species from Lydia genus that was found in the Persian Gulf. since in the maritime domain there are a lot of undescribed species so the traditional identification methods based on morphological characteristics is difficult to identify them. The COI gene to identify and determine the limits to species widely used. for this purpose, molecular marker COI gene and ultrastructure first male gonopods was used for the possibility of hidden species among 3 morphotype is shown for this species. therefore sampling from this species were donefrom rocky shores along Bushehr province. then the first male gonopods was separated and photographed by scanning electron microscopy (SEM). for molecular studies samples of DNA extracted by using phenol-chloroform and mitochondrial cytochrome oxidase subunit gene segment (COI) was PCR and sequenced. the results of present study showed that the nucleotide sequence of the mitochondrial gene fragment (COI) is not identical in all samples examined and from these 3 morphotypes, Lydia sp.FCH species was more different with other morphotypes and it was placed in a separate clade. ultrastructure study of the apical part of the first male gonopods showed that there are differences in the apical part of 3 morphtypes. what was obtained from this study showed that It is very important to investigate the first male gonopod and COI gene in separation of species since, identification of species is difficult for many similarities morphology.
http://www.aejournal.ir/article_63561_a084a16c97d24246afbb94152dff0950.pdf
Lydia tenax
مولکولی
COI
فراساختاری
گونوپود
خلیج فارس
Lydia tenax
molecular
COI
ultrastructure
gonopod
Persian Gulf
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
339
346
63666
Animal environment
مقایسه توانایی دو گونه کرم خاکی Eisenia fetida و Dendrobaena veneta در تولید ورمی کمپوست
Comparing the ability of two earthworms species Dendrobaena veneta and Eisenia fetida in the production of vermicompost
مجتبی یحیی آبادی
yahyabadi@gmail.com
1
بخش تحقیقات خاک و آب، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اصفهان، ایران، صندوق پستی: 199-81785
مقایسه دو گونه کرم خاکی Eisenia fetida و venetaDendrobaena در تولید ورمی کمپوست از دو ماده آلی کمپوست زباله شهری و کود گاو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون T نشان داد اختلاف در افزایش نیتروژن در هر دو بستر توسط دو گونه کرم معنیدار نبوده است. فسفر کل در محصول نهایی ورمی کمپوست در هر دو بستر افزایش داشته است (0/05˂p)، اما اختلاف فعالیت دو گونه کرم خاکی در افزایش فسفر در ورمی کمپوست کود گاو از نظر آماری معنیدار نبوده و در ورمی کمپوست زباله شهری معنیدار بوده (0/05˂p) و از اینرو، گونه آیزنیا فتیدا عملکرد بهتری از خود نشان داده است. در بستر کود گاو اختلاف آماری معنیداری در میانگین بیش ترین تعداد کرم در دو گونه، وجود ندارد هم چنین اختلاف دو گونه کرم خاکی از نظر میانگین تعداد کوکون برای هر کرم در روز نیز معنیدار است (0/05˂p). مقایسه صفات زیستی دو گونه کرم خاکی در بستر کمپوست زباله نشان میدهد با وجودی که اختلاف دو گونه از نظر میانگین کلی تعداد کوکون، میانگین تعداد کوکون برای هر کرم و میانگین تعداد کوکون برای هر کرم در روز، معنیدار است (0/05˂p) و E. fetida عملکرد بهتری از خود نشان داده است، با این حال دو گونه از نظر میانگین بیش ترین تعداد کرم، اختلاف معنیداری ندارند. در مجموع کرمهای E. fetidaسرعت رشد بیش تری دارند و چرخه تکثیر آن ها کوتاهتر است. نتایج نشان داد کرمهای خاکی D. venetaشباهت زیستی زیادی با E. fetida دارد و قابلیت مناسب این گونه باعث میشود تا بتوان از این کرم خاکی نیز در فرآیند تولید ورمی کمپوست استفاده نمود.
Comparison of two species of earthworms involved in production of vermicompost from organic matter in municipal solid waste compost and cow dung were investigated. The T test results indicated that differences in nitrogen increases in both beddings by two species of earthworms were not significant. Total phosphorus in the final product of both bedding vermicompost was increased (p˂0.05). Meanwhile the difference between the two species of earthworm activity on phosphorus in manure vermicompost was not statistically significant but in urban waste vermicompost was significant (p˂0.05). Hence, Eisenia fetida has shown a better performance. There was no significant difference in the most number of the two species in cow dung bed statistically. The difference between the two species of earthworms in terms of the average number of cocoon is significant per day for each worm. Comparing reproduction parameters of two species of earthworms in compost bed show that although the differences between the two species in terms of the total number of cocoon, the average number of cocoon for each worm and the average number of cocoon for each worm per day are significant (p˂0.05) and Eisenia fetida exhibited better reproduction performance. Nevertheless, both species had no significant differences in mean of maximum number of studied species (p˂0.05). Comparatively results indicated that E. fetida has more growth rates and its replication cycle is shorter than that of D. veneta. In conclusion, species D. veneta have large biological similarities with species E. fetida. This convenient feature makes it possible to use this earthworm species in vermicomposting process.
http://www.aejournal.ir/article_63666_96a267312fcb4f33468313710d66ee86.pdf
کرمهای خاکی
اپیجییک
کود گاو
کمپوست زباله
Earthworms
Epigeic
Cow dung
Municipal compost
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
347
354
63689
Ecology
مطالعه اثرات پرورش ماهیان خاویاری بر پراکنش، تراکم و ﺗﻮده زﻧﺪه بزرگ بی مهره گان در ﺧﻠﻴﺞ ﮔﺮﮔﺎن
The study of effects of Sturgeon pen culture on distrubtion, abundance and biomass macroinvertebrate in Gorgan Gulf
محمد فرهنگی
s.farhangi@yahoo.com
1
سید عباس حسینی
abbas_hoseini@yahoo.com
2
حجت الله جعفریان
hojat.jafaryan@gmail.com
3
رسول قربانی
rasulghorbani@gmail.com
4
محمد هرسیج
m_harsij80@yahoo.com
5
محمد سوداگر
sudagar_m@yahoo.com
6
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، صندوق پستی: 4971799151
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، صندوق پستی: 4971799151
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان، ایران
امروزه اثرات زیست محیطی ناشی از پرورش ماهی بر کیفت آب و جوامع کفزی امری بدیهی بر آلودگی آب است. به همین منظور، مطالعه ای جهت بررسی پراکنش، فراوانی و توده زنده بزرگ بی مهره گان خلیج گرگان در محدوده حصارهای پرورشی ماهیان خاویاری صورت گرفت. تحقیق به صورت فصلی از مرداد 1394 الی تیرماه 1395 انجام شد. 5 ایستگاه با 3 تکرار به ترتیب شامل مرکز حصار، 5، 25، 50 و 100 متری از حصار درنظر گرفته شد. نمونه برداری از بستر توسط نمونه بردار ون وین گرب با سطح 0/05 مترمربع (25×20 سانتی متر) صورت گرفت. تراکم، درصد فراوانی و میزان زی توده هر گروه تعیین گردید. در مجموع 11 جنس و 10 خانواده از 3 شاخه بزرگ جانوری شامل نرم تنان (Mollusks)، بندپایان (Arthropods)، کرم ها (Annelids) مشاهده شد. براساس نتایج به دست آمده بیش ترین درصد فراوانی نمونه ها در طول سال متعلق به خانواده پیرگولیده (Pyrgulidae (Hydrobiidae و کوکلیپویده (Cochliopidae) از شکم پایان (Gastroppda) به ترتیب 33/83 % و 26/05%، کم ترین آن متعلق به خانواده گاماریده (Gammaridae) از سخت پوستان (Crustacean) با 0/05 % بودند. نتایج نشان داد، بیش ترین پراکنش و فراوانی متعلق به جنس Pyrgohydrobia sp. از خانواده پیرگولیده (3410 عدد) بود. بیش ترین و کم ترین فراوانی گونه های مشاهدهشده به ترتیب مربوط به فصل پاییز (3263 عدد) و بهار (2044 عدد) بود. بیش ترین و کم ترین فراوانی مربوط به ایستگاه های 3 و 1 به ترتیب با 2469و 1821 عدد بود. با این حال، مطالعات نشان داد که تفاوت معنی داری در پراکنش فراوانی جوامع کف زی در اطراف حصارهای پرورشی دیده نشد (0/05<p).
Nowadays, the environmental impact of fish culture on water quality and benthic macroinvertebrates is known as pollution water. Therefore the studies were carried out to determinate of distribution, abundance and biomass value macro invertebrate around Sturgeon pen culture in Gorgan Gulf. Seasonal samplings were carried out from August 2015 to July 2016. The study was done at 5 stations in 3 transects, where three pen culture were active. Stations were in distance 0, 5, 25, 50 and 100 m far from pen. Benthos was collected using a van Veen grab (20*25 cm). Density, abundance percent and biomass were calculated for groups. Totally, 11 genus's and 10 families belong to 3 phyla as Mollusks, Arthropods and Annelids were identified. The results showed, there were the maximum abundance percent belong to Pyrgulidae (Hydrobiidae) and Cochliopidae with 33.83% and 26.05% and the minimum abundance percent belong to Gammaridae with 0.05% respectively. However, the maximum abundance belongs to Pyrgohydrobia sp., from Pyrgulidae with 3410 n/m2. The results showed, there were the maximum and minimum abundance in autumn and spring with 3263n and 2044n respectively. So, there were the maximum and minimum abundance of benthic in 3 and 1 stations with 2469 n and 1821 n respectively. Finally, there were no significant difference on abundance and biomass macroinvertebrate around Sturgeon pen culture in Gorgan Gulf (p>0.05).
http://www.aejournal.ir/article_63689_cfdbffaf7b765f66ef059d09d6594045.pdf
کیفیت آب
آلودگی آب
زی توده
ماهیان خاویاری
خلیج گرگان
دریای خزر
Water Quality
Water Pollution
Biomass
Sturgeon Fish
Gorgan Gulf
Caspain Sea
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
355
362
63715
Animal systematic
تشخیص افتراقی سه گونه از شکم پایان خانواده Neritidae در مناطق بین کشندی جزیره خارگ (خلیج فارس) براساس بررسی ساختار سوهانک با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره
Differential identification of three species of Neritidae family (gastropods) in inter-tidal zone of Kharg Island by scanning electron microscopic evaluation of radula
فاطمه علیرضایی
maral.alirezaie@gmail.com
1
مریم عیدی
maryameidi@gmail.com
2
آریا اشجع اردلان
a_ashjaardalan@yahoo.com
3
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین، ایران
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین، ایران
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم و فنون دریایی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، صندوق پستی:181-19735
هدف از تحقیق حاضر، تشخیص تفاوت بین گونه ای سوهانک در سه گونه از شکم پایان خانواده Neritidae در مناطق بین کشندی جزیره خارگ توسط مطالعه سوهانک توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی نگاره بود. نمونه برداری شکم پایان در زمستان 1394 و بهار 1395 (هر فصل یک بار) و از 5 ایستگاه در مناطق بین کشندی جزیره خارگ و عمق کم تر از یک متر انجام شد. نمونه ها بلافاصله فریز شده و به آزمایشگاه منتقل شدند. پس از بررسی ریخت شناسی، مواد آلی نمونه ها هضم و سوهانک جدا شده و توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعه حاضر، 3 گونه از خانواده Neritidae شناسایی شد که شامل Nerita albicilla، Nerita adenensis و Nerita longiiبودند. نوع سوهانک در هر سه گونه ریپیدوگلوسان بود و تفاوت قابل ملاحظه ای بین تعداد و شکل دندان های سوهانک بین آن ها مشاهده نشد. نسبت طول صدف به طول سوهانک در N. longiiبیش ترین و در N. albicillaکم ترین بود که نشان دهنده کوچک بودن سوهانک در Nerita longii و بزرگ بودن آن در Nerita albicilla می باشد. بررسی سوهانک توسط میکروسکوپ الکترونی روش مناسبی برای مطالعه دقیق تر آن در شکم پایان می باشد.
Aim of the present study was differential identification of the Neritidae family of gastropods from the inter-tidal areas of Kharg Island by light and scanning electron microscope (SEM). Sampling was done from five stations in inter-tidal areas of Kharg Island in winter 2015 and spring 2016 (once in each season). The samples were freeze and transferred to laboratory. After morphometric study, the organic matter of the samples was digested and their radula were isolated and prepared for microscopic studies. Three species were identified in this research including Nerita albicilla, Nerita adenensis and Nerita longii. The types of radula were ripidoglossan in all studied species. The biggest radula was found in N. albicilla, while the smallest one was found in N. adenensis. There is no difference between their shape of tooth, but ratio of length of shell to length of radula were biggest in N. longii and smallest in N. albicilla which is indicated that N. albicilla has big radula and N. longii has small radula. Evaluation of radula by Scanning Electron Microscope could be an appropriate method for more exact identification of gastropods.
http://www.aejournal.ir/article_63715_6903d456d1a5f735be6b566563f3bfd0.pdf
شکم پایان
سوهانک
شناسایی افتراقی
خلیج فارس
جزیره خارگ
میکروسکوپ الکترونی نگاره
Gastropod
Radula
Differential identification
Persian Gulf
Kharg Island
SEM
per
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
2017-12-22
9
4
363
370
57246
Animal systematic
شناسایی و بررسی پراکنش اسفنج های جزیره لارک واقع در خلیج فارس
Identification and Distribution of Sponges From Larak Island in Persian gulf
ژاله خوشخو
zhaleh_khoshkhoo@yahoo.com
1
گروه شیلات, دانشکده علوم و فنون دریایی, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
اسفنج ها جانورانی چندسلولی و متعلق به شاخه پوریفرا هستند و یکی از مهم ترین اجتماعات جانوران کفزی در خلیج فارس محسوب می شوند. این تحقیق در جزیره لارک در طی دو فصل زمستان1389 و تابستان1390 انجام گردید. در مجموع 6 ایستگاه برای نمونه برداری انتخاب شد. در هر ایستگاه سه بار نمونه برداری به طور تصادفی صورت پذیرفت. نمونه برداری با استفاده از کوادرات در مساحت 1×1 متر مربع انجام گرفت. پس از نمونه برداری و هضم مواد آلی در نمونه ها، اسپیکول ها جهت شناسایی اسفنج ها مورد بررسی قرار گرفتند و در مجموع 4 گونه شناسایی شدند. گونه های شناسایی شده در این مطالعه متعلق به رده بررسی پراکنش اسفنج ها نیز با استفاده از روش ترانسکت ها در اعماق 0، 5، 10، 15 و 20 متری دریا صورت گرفت. اسفنج های شناسایی شده متعلق به رده Demospongiae و راسته های Haplosclerida، Agelasida، Dictyoceratida و خانواده های Irciniidae، Niphatidae، AgelasidaeوChalinidae بودند. گونه های شناسایی شده شامل Haliclona caeralea ، Agelas dilatata، Niphates furcate و Ircinia sp. بودند. که فراوان ترین آن ها گونه Agelas dilatataتعیین گردید. تغییرات فصلی در فراوانی تمام گونه های یاد شده موثر بود به طوری که بیش ترین فراوانی در فصل تابستان مشاهده گردید.
Sponges are simple animals and are the most primitive of multicellar animals. Identification of sponges is so necessary special in the Persian Gulf, where is the good bed for aquatic animals. Although there is no report of identification of sponges in this place. So the purpose of this study is to provide to identify the sponges. Survey of sponges were collected by scuba diving at depths between 0 to 20 m from Larak Island, then they were frozen as soon as possible and transferred to the laboratory. Identification was based on scanning light microscope on skeletal slides, dissociated calcareous and siliceous spicule mounts and tissue samples by key of Sponguide, John. N. A. Hooper. The result shows that species in this area consist of Haliclona sp.(Family Chalinidae), Agelas sp.( Family Agelasidae), Ircinia sp.(Family Ircinidae)and Niphates sp. (Family Niphatidae), which they are the first record of sponges from Larak island in the Persian Gulf of Iran.
http://www.aejournal.ir/article_57246_6e9637c8d308a9cf07a7eb55e196a39d.pdf
اسفنج
اسپیکول
جزیره لارک
خلیج فارس
Sponge identification
Spicule
Larak island
Persian Gulf