شناخت عوامل موثر بر انتخاب زیستگاه می تواند نقش مهمی برای توصیف پراکنش گونه ها داشته باشد و این امکان را فراهم کند که بتوان بین زیستگاه های مختلف از نظر کیفیت تفاوت قائل شد. برآورد و نقشه سازی مناسب زیستگاه، نقش مهمی در برنامه ریزی حفاظت گونه های در خطر انقراض ایفا می کند. هدف از این پژوهش ارزیابی مطلوبیت زیستگاه یوزپلنگ آسیایی با استفاده از روش بیش ترین بینظمی (MaxEnt) بر اساس شاخص های محیط زیستی و پاسخ یوزپلنگ به تغییرات معنادار پوشش گیاهی و دمای سطح زمین طی 15 سال اخیر در مجوعه حفاظتی توران می باشد. داده های حضور یوز از سال 2001 تا 2015 و شاخص هایی از قبیل فاصله از پراکنش سم داران منطقه، فاصله از منابع آبی، تغییرات پوشش گیاهی و تغییرات دمای سطح زمین از سال 2001 تا 2015، بارندگی و دمای سالیانه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد 20% وسعت منطقه جزء طبقه مطلوب زیستگاه قرار دارد. بر اساس نتایج، متغیر فاصله از منابع آبی و تغییرات شاخص پوشش گیاهی عمودی، منحصر به فردترین اطلاعات را در اختیار قرار می دهند. هم چنین مطلوبیت زیستگاه وابستگی زیادی به پراکنش گونه های جبیر، قوچ و میش و آهو دارد. نتایج گویای این است که پراکنش یوز غالبا´ در مناطق دشتی و تپه ماهوری است. هم چنین بر اساس نتایج، این گونه از کوهستان ها و ارتفاعات فاصله میگیرد چرا که در اشغال گونه رقیب آن، یعنی پلنگ است.