شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
ارزیابی و تدوین برنامه مدیریت راهبردی کاهش تعارضات خرس قهوه ای (Ursus arctos) در استان قزوین
1
10
FA
سیاوش
رضازاده
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
rezazadeh_msr@yahoo.com
میرمهرداد
میرسنجری
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
mehrdadmirsanjari@yahoo.com
10.22034/aej.2020.109544
<strong>در سال های اخیر، تداخل نیازهای طبیعی حیات وحش مانند تامین آب، غذا، پناه و مکان تولیدمثل و نیازهای انسان در اراضی طبیعی، منجر به بروز تعارضاتی جدی میان انسان و حیات وحش شده است.</strong><strong>افزایش حوادث ناشی از خسارات وارد شده به انسان، دام و باغات توسط خرس در استان قزوین یکی از نمونه های بارز این تعارض به شمار می آید. برای رفع این تعارضات تدوین و اجرای برخی استراتژی های سازگار با شرایط اقتصادی- اجتماعی مناطق می تواند راه حل موثری <strong>برای کاهش تعارضات در این مناطق تلقی شود. </strong><strong>در این پژوهش نقاط قوت و ضعف موجود در </strong><strong>استان و نیز فرصت ها و تهدیداتی که گونه با آن ها مواجه است و یا در آینده با آن ها مواجه خواهد شد، </strong><strong>شناسایی و برای تدوین یک استراتژی مدیریتی کارآمد به کار گرفته شد. <strong>سپس از طریق دسته بندی، وزن دهی و تجزیه و تحلیل عوامل ضعف و قوت و نیز فرصت و تهدید موجود، با استفاده از<strong>ماتریس SWOT، استراتژی های مناسب تدوین شد. در نهایت با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) و با توجه به نتایج</strong></strong></strong></strong><strong> <strong>به دست آمده، سه راهبرد اجرای کامل برنامه عمل حفاظت از خرس قهوه ای با جذب اعتبارات لازم توسط اداره کل حفاظت محیط زیست استان، آموزش </strong></strong><strong>جوامع محلی</strong><strong><strong> و ترویج روش های موثر در حفاظت از کندوها و باغات در برابر حملات خرس، افزایش تعداد محیط بانان و تجهیز پاسگاه ها به منظور حفاظت بهتر از زیستگاه های خرس و حضور مستمر محیط بانان در نواحی داغ به عنوان مهم ترین استراتژی ها در جهت تهیه برنامه مدیریت راهبردی کاهش تعارضات خرس قهوه ای در استان قزوین هستند. </strong></strong>
تعارض,برنامه مدیریت استراتژیک,خرس قهوه ای,استان قزوین,روش SWOT,ماتریس QSPM
http://www.aejournal.ir/article_109544.html
http://www.aejournal.ir/article_109544_0a730e9175f3acd12192222e8ab01262.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
برآورد انرژی قابل متابولیسم نگه داری و نیاز روزانه نشخوارکنندگان کوچک وحشی چرا کننده در پارک ملی لار
11
20
FA
هادی
منصوری خواه
0000-0002-0310-2120
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین، ایران
mansuri.hadi@yahoo.com
محمد
چمنی
0000-0002-4073-3597
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
m.chamani@srbiau.ac.ir
ناصر
کریمی
0000-0001-5025-5595
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین، ایران
karimi.naser@yahoo.com
قباد
عسگری جعفر آبادی
0000-0002-7192-1558
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین، ایران
ghobad@gmail.com
کاظم
کریمی
0000-0001-5318-2512
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین، ایران
karimikazem@gmail.com
10.22034/aej.2020.109976
<strong>اطلاع از نیاز مواد مغذی روزانه دام های چرا کننده در مراتع مناطق مختلف آب و هوایی، به منظور محاسبه ظرفیت چرا در طرح های مرتعداری، ضروری است. در همین راستا، نیاز انرژی قابل متابولیسم روزانه در سطح نگه داری برای نشخوارکنندگان کوچک وحشی چرا کننده در مراتع پارک ملی لار بررسی شد. برای این منظور با توجه به میانگین مقادیر شاخص های کیفیت علوفه گونه های مرتعی و سهم آن ها در ترکیب گیاهی مرتع، مقدار انرژی قابل متابولیسم در کیلوگرم علوفه خشک مراتع مورد چرا برآورد شد و با مد نظر قرار دادن نیاز انرژی قابل متابولیسم روزانه نشخوارکنندگان کوچک وحشی، مقدار علوفه تأمین کننده نیاز روزانه دام برای محاسبه ظرفیت چرای جداگانه این حیوانات در مراتع منطقه برآورد گردید. با استفاده از وزن واحد دامی نشخوارکنندگان کوچک وحشی، میزان انرژی قابل متابولیسم نگه داری مورد نیاز روزانه دام های چرا کننده با دو روش معادله </strong><strong>MAFF</strong><strong> و جدول </strong><strong>NRC</strong><strong> در مراتع مورد مطالعه تعیین شد. گونه های علوفه مورد چرای دام ها در مرحله گل دهی در مراتع مورد مطالعه شناسایی و جمع آوری شد و میانگین درصد </strong><strong>CP</strong><strong>، </strong><strong>ADF</strong><strong>، </strong><strong>DMD</strong><strong> و میزان </strong><strong>ME</strong><strong> (مگاژول) آن ها در هر کیلوگرم علوفه خشک مراتع به ترتیب برابر با 0/17</strong><strong>±</strong><strong>12/42، 0/28</strong><strong>±</strong><strong>37/59، 0/28</strong><strong>±</strong><strong>57/81 و 0/07</strong><strong>±</strong><strong>7/89 مگاژول تعیین شد. هم چنین میزان انرژی قابل متابولیسم روزانه برای این دام ها نظیر: بز نر، بز ماده، قوچ و میش به ترتیب برابر با 1/25</strong><strong>±</strong><strong>16/32، 1/36</strong><strong>±</strong><strong>14/07، 1/37</strong><strong>±</strong><strong>13/67 و 1/21</strong><strong>±</strong><strong>11/58 مگاژول در روز و نیاز روزانه آن ها براساس ماده خشک مصرفی به ترتیب برابر با 0/25</strong><strong>±</strong><strong>2/06، 0/12</strong><strong>±</strong><strong>1/78، 0/17</strong><strong>±</strong><strong>1/71 و 0/25</strong><strong>±</strong><strong>1/46 کیلوگرم برآورد گردید. </strong><strong>با استفاده از نتایج این مطالعه می توان ظرفیت جدید و جداگانه چرا را برای نشخوار کنندگان وحشی در مناطق مورد مطالعه تعیین کرد.</strong><strong>هم چنین</strong><strong> </strong><strong>نتایج نشان داد به دلیل هزینه بر بودن تعیین کیفیت علوفه، میتوان از نتایج مذکور به منظور برآورد نیاز روزانه این دام ها در سال های مختلف استفاده کرد</strong><strong>.</strong>
پارک ملی لار,نشخوارکنندگان کوچک وحشی,نیاز روزانه
http://www.aejournal.ir/article_109976.html
http://www.aejournal.ir/article_109976_d47565708b757d99d6c540f569fb4231.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تعیین ارزش غذایی، تولید گاز و تجزیهپذیری گیاهان شورزیست سالیکورنیا (Salicornia europaea)، کاکل (Suaeda aegyptiaca) و گتک (Halocnemum strobilaceum) در گوسفند
21
32
FA
محمد هادی
صادقی
0000-0001-7282-9561
بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشارزی و منابع طبیعی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بوشهر، ایران
mhsadeghi46@gmail.com
محسن
ساری
گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، ایران
mohsensare@yahoo.com
طاهره
محمدآبادی
گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، ایران
t.mohammadabadi@gmail.com
مرتضی
رضایی
بخش تغذیه، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
10.22034/aej.2020.110147
<strong>ارزش غذایی گیاهان شورزیست سالیکورنیا </strong><strong>(</strong><strong><em>europaea</em></strong><strong><em>Salicornia</em></strong><strong>)</strong><strong>، گتک</strong><strong> (</strong><strong><em>Halocnemum</em></strong><strong> <em>strobilaceum</em></strong><strong>)</strong><strong> و کاکل یا سیاه شور مصری </strong><strong>(</strong><strong><em>aegyptiaca</em></strong><strong><em>Suaeda</em></strong><strong>)</strong><strong> با تعیین ترکیب شیمیایی، تولید گاز به روش آزمایشگاهی و تجزیه پذیری شکمبه ای با استفاده از 3 راس گوسفند نر فیستولاگذاری شده ارزیابی شد. نتایج آزمایش نشان داد که میزان پروتئین گتک، کاکل و سالیکورنیا به ترتیب 12/8، 9/55 و 5/88 درصد، بود. بالاترین میزان الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی در کاکل (40/1 درصد و 27/6 درصد) مشاهده شد. سالیکورنیا بالاترین میزان سدیم (4/67 درصد) را داشت. مقدار بیش تری سرب درگتک (4/42 میلی گرم در کیلوگرم) در مقایسه با سالیکورنیا و کاکل مشاهده شد. میزان کادمیوم گتک (2/53 میلی گرم بر کیلوگرم) بیش تر از کاکل و سالیکورنیا بود. مقدار تانن در سالیکورنیا (0/64 درصد) بیش از گتک (0/27 درصد) و کاکل (0/12 درصد) بود. گیاه کاکل نسبت به گتک و سالیکورنیا تولید گاز تجمعی بالا</strong><strong></strong><strong>تری داشت. میزان اسیدهای چرب کوتاه زنجیر در بین گیاهان مورد مطالعه از 0/32 تا 0/45 میلی </strong><strong></strong><strong>مول بود که کم </strong><strong></strong><strong>ترین مقدار مربوط به گتک و بیش </strong><strong></strong><strong>ترین مقدار مربوط به کاکل بود</strong><strong> (0/0001</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>). بخش </strong><strong>سریع </strong><strong>تجزیه </strong><strong>ماده خشک </strong><strong>در </strong><strong>گیاه </strong><strong>سالیکورنیا </strong><strong>بیش ترین (38/2 درصد) </strong><strong>و </strong><strong>در کاکل کم ترین (26/8 درصد) مقدار را داشت (0/0001</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>). بخش </strong><strong>کند </strong><strong>تجزیه </strong><strong>ماده خشک </strong><strong>در </strong><strong>گیاه </strong><strong>کاکل (22/5 درصد) </strong><strong>بیش تر از سالیکورنیا (15/1 درصد) و گتک (13/9 درصد) بود</strong><strong> (0/001</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>). کم </strong><strong></strong><strong>ترین میزان تجزیه پذیری پروتئین مربوط به گتک بود (0/05</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>). در کل نتایج آزمایش نشان داد که این گیاهان می توانند به عنوان منابع خوراکی برای نشخوارکنندگان در مناطق با اراضی شور و سواحل دریا مورد استفاده قرار گیرد.</strong>
ارزش غذایی,تولید گاز,سالیکورنیا,کاکل,گتک,گیاهان شورزیست
http://www.aejournal.ir/article_110147.html
http://www.aejournal.ir/article_110147_95c9a9f318afaa72d60b5704e2e0ef01.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تعیین دوز بهینه eCG به منظور بهبود عملکرد تولیدمثلی میشهای لکقشقایی در فصل تولیدمثل
33
40
FA
جواد
حبیبی زاد
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
j_habibi58@yahoo.com
محسن
توحیدی
اداره کل امور عشایر استان کهگیلویه و بویراحمد، یاسوج، ایران
mohsen.tohidi@yahoo.com
فرهاد
صمدیان
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
fsamadian@yu.ac.ir
10.22034/aej.2020.110207
<strong>این پژوهش در یک سامانه پرورش عشایری به منظور بررسی تأثیر دوزهای متفاوت </strong><strong>eCG</strong><strong> بر عملکرد تولیدمثلی میش ها در فصل پاییز انجام شد. در این آزمایش 75 رأس میش لک قشقایی با میانگین وزنی 2/3</strong><strong>±</strong><strong>54 کیلوگرم از یک گله سالم انتخاب شد. به منظور هم زمان سازی فحلی، اسفنج های پروژسترونی در داخل واژن همه میش ها وارد شدند و پس از 12 روز خارج گردیدند. یک روز قبل از اسفنج برداری، میش ها به طور تصادفی به پنچ گروه تقسیم شدند و هورمون </strong><strong>eCG</strong><strong> در دوز </strong><strong>IU</strong><strong>300 به گروه 1، در دوز </strong><strong>IU</strong><strong>400 به گروه 2، در دوز </strong><strong>IU</strong><strong>500 به گروه 3، در دوز </strong><strong>IU</strong><strong>600 به گروه 4 به صورت درون ماهیچه ای تزریق شد. گروه 6 به عنوان شاهد درنظر گرفته شد. متغیرهای تولیدمثلی از قبیل شروع فحلی (بر حسب ساعت پس از برداشت اسفنج)، درصد فحلی، نرخ آبستنی، میزان دوقلوزایی، نرخ برهزایی و نرخ چندقلوزایی در همه گروه ها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که پس از اسفنج برداری، شروع فحلی در گروه 3 و 4 به طور معنی داری نسبت به گروه های شاهد، 1 و 2 زودتر بود (0/05</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>). هیچ اختلاف معنی داری بین شش گروه از نظر سایر فراسنجه های تولیدمثلی وجود نداشت (0/05</strong><strong><</strong><strong>P</strong><strong>). با این حال، تعداد بره متولد شده و فکاندیتی و هم چنین نرخ دوقلوزایی و پرولیفیکیسی در گروه 4 و به ویژه در گروه 3 در مقایسه با سایر گروه ها بالاتر بود. </strong><strong>به طورکلی نتایج نشان داد که دوز 500 واحد بینالمللی </strong><strong>eCG</strong><strong> دارای بیش ترین تأثیر در افزایش عملکرد تولیدمثلی در میش های لک قشقایی در فصل پاییز بود.</strong>
گونادوترپین جفت اسبسانان (eCG),میش لکقشقایی,عملکرد تولیدمثلی,نرخ دوقلوزایی
http://www.aejournal.ir/article_110207.html
http://www.aejournal.ir/article_110207_6e44ef87d24e23a4a2f5c84ba9668200.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
اثرات عمل آوری فیزیکوشیمیایی دانه گندم بر جمعیت میکروبی شکمبه، فراسنجه های بیوشیمیایی و ایمنی خون بره های نر پرواری افشاری
41
50
FA
امین
ولی زاده قلعه بیگ
گروه تغذیه دام و طیور، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
valizadeh64@gmail.com
تقی
قورچی
0000-0002-6865-2932
گروه تغذیه دام و طیور، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
ghoorchit@yahoo.com
سعید
حسنی
گروه ژنتیک و اصلاح و فیزیولوژی دام و طیور، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
saeedh_2000@yahoo.com
10.22034/aej.2020.110258
<strong>این پژوهش به منظور بررسی اثرات روش های فرآوری دانه گندم بر عملکرد رشد، جمعیت میکروبی شکمبه، فراسنجه های بیوشیمیایی و ایمنی خون بره های پرواری انجام شد. ابتدا نمونه های دانه گندم بر حسب گروه های تیماری با اوره، هیدروکسیدسدیم و فرمالدئید عمل آوری شیمیایی شدند سپس به دو روش آسیاب و پلت، عمل آوری فیزیکی شدند. ترکیب شیمیایی و جیره های آزمایشی تعیین شدند. این آزمایش در اسفندماه 1396 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام شد. تعداد 30 رأس بره نر افشاری با میانگین وزن اولیه 3</strong><strong>±</strong><strong>31/21 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 5 تکرار به مدت 84 روز پروار شدند. از جیره آزمایشی با فرمول مشترک برای کلیه تیمارها استفاده شد که تفاوت آن ها در نوع گندم فراوری شده مورد استفاده در جیره بود. تیمارهای آزمایشی شامل: 1-جیره حاوی دانه گندم کامل، 2-جیره حاوی دانه گندم آسیاب شده، 3- جیره حاوی دانه گندم عمل آوری شده با اوره و هیدروکسیدسدیم و آسیاب شده، 4-جیره حاوی دانه گندم عمل آوری شده با اوره و فرمالدئید و آسیاب شده ، 5-جیره حاوی دانه گندم عمل آوری شده با اوره و هیدروکسیدسدیم و پلت شده و 6-جیره حاوی دانه گندم عمل آوری شده با اوره و فرمالدئید و پلت شده بود. برای اندازه گیری جمعیت میکروبی در روز 80 نمونه گیری از مایع شکمبه انجام شد. خونگیری در روز پایانی انجام شد. بررسی فراسنجه های بیوشیمیایی و ایمنی خون به جز نیتروژن آمونیاکی حاکی از عدم تاثیر معنی دار تیمارهای آزمایشی بر روی هیچ کدام از این فراسنجه ها بودند. در ارتباط با جمعیت میکروبی، نتایج نشان داد عمل آوری به طور معنی داری منجر به افزایش جمعیت کل باکتری ها و پروتوزآ شد. نتایج این بررسی نشان داد مصرف دانه گندم فرآوری فیزیکی-شیمیایی شده نسبت به گندم بدون فراوری و گندم آسیاب شده به تنهایی بدون تاثیر منفی بر فراسنجه های بیوشیمیایی و ایمنی خون و با تاثیر مثبت بر جمعیت میکروبی شکمبه در تغذیه بره های پرواری قابل استفاده است. </strong>
بره پرواری,جمعیت میکروبی,فراسنجه های خونی,فرآوری
http://www.aejournal.ir/article_110258.html
http://www.aejournal.ir/article_110258_1c49b8d3adfdf7c72ee9b16cfe9aa75b.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تعیین ترکیب شیمیایی، فراسنجه های تولید گاز و قابلیت هضم انواع گیاهان خودرو در شرایط آزمایشگاهی
51
58
FA
جواد
بیات کوهسار
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران
javad_bayat@yahoo.com
فرشته
مقصودلو
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران
fereshtehmn@yahoo.com
علی محمد
خوجه
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران
alimohammad@yahoo.com
10.22034/aej.2020.110281
<strong>این پژوهش به منظور تعیین ترکیب شیمیایی، فراسنجه های تولید گاز و قابلیت هضم برونتنی گیاهان خودروی قیاق </strong><strong>(</strong><strong><em>Echinochola</em></strong><strong> <em>crus-gali</em></strong><strong>)</strong><strong>، تاج خروس </strong><strong>(</strong><strong><em>Portulaca</em></strong><strong> <em>oleracea</em></strong><strong>)</strong><strong>، سلمه </strong><strong>(</strong><strong><em>Sorghum</em></strong><strong> <em>halepense</em></strong><strong>)</strong><strong>، سوروف </strong><strong>(</strong><strong><em>Amaranthus</em></strong><strong> <em>retroflexus</em></strong><strong>)</strong><strong>، پنجه مرغی </strong><strong>(</strong><strong><em>Chenopodium</em></strong><strong> <em>album</em></strong><strong>)</strong><strong> و خرفه (</strong><strong>Cynodon dactylon</strong><strong>) در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. گیاهان مورد مطالعه در مرحله</strong><strong></strong><strong> بلوغ از منطقه گنبد کاووس جمع آوری شدند. نتایج نشان داد که در بین گونه های مختلف، از نظر ترکیب شیمیایی اختلاف وجود دارد (0/05</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>). گیاه خرفه از نظر مقدار خاکستر (26/54 درصد) و پروتئین خام (18/91 درصد) بالاترین و از نظر الیاف نامحلول در شوینده خنثی (18 درصد) پایین ترین مقدار را داشت. بالاترین مقدار الیاف نامحلول در شوینده خنثی (66 درصد) و فنل کل (15/5 درصد) و پایین ترین مقدار خاکستر (9/75 درصد) مربوط به قیاق بود. بین تیمارهای آزمایشی از نظر پتانسیل و ثابت نرخ تولید گاز اختلاف معنیداری وجود داشت (0/05</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>)؛ به طوری که خرفه و سلمه به ترتیب پایین </strong><strong></strong><strong>ترین و بالاترین پتانسیل تولید گاز را دارا بودند (131/7 و 255/7 میلی لیتر در گرم ماده خشک). بالاترین و پایین ترین غلظت اسیدهای </strong><strong>چرب </strong><strong>کوتاه </strong><strong>زنجیر به ترتیب مربوط به گیاهان خودروی سوروف و سلمه بود (0/171 و 0/413 میلی مول به ازاء گرم ماده خشک). بالاترین و پایین ترین میزان قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی، تولید توده پروتئین میکروبی و بازده تولید پروتئین میکروبی به ترتیب مربوط به خرفه و قیاق بود. نتایج نشان داد که علف های خودروی مورد مطالعه در این آزمایش، از پتانسیل غذایی متفاوت برخوردار بودند، ولی در عین حال، این گیاهان قابلیت استفاده در تغذیه دام را دارا می باشند.</strong>
ترکیب شیمیایی,قابلیت هضم,تولید گاز,علف های خودرو
http://www.aejournal.ir/article_110281.html
http://www.aejournal.ir/article_110281_29f3465ae41ea4d83eaa151fa31a951c.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
مدلسازی اثرات تغییر اقلیم بر پراکنش جغرافیایی گوسفند وحشی در استان لرستان
59
68
FA
محمدرضا
اشرف زاده
گروه شیلات و محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
ashrafzadeh59@gmail.com
علی اصغر
نقی پور
گروه مهندسی طبیعت، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
aa.naghipour@sku.ac.ir
مریم
حیدریان
گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران
ma_haidarian@yahoo.com
ایمان
میرزایی
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
iman_a2004@yahoo.com
10.22034/aej.2020.110302
<strong>تخریب و تکه تکه شدگی زیستگاه به عنوان مهم ترین عامل تهدید کننده جمعیتهای در خطر حیات وحش شناخته می شود و ممکن است تغییر اقلیم منجر به افزایش شدت این پدیده شود. هدف از پژوهش حاضر، مدل سازی مطلوبیت زیستگاه گوسفند وحشی در استان لرستان و بررسی پیامدهای تغییر اقلیم بر زیستگاه های شناسایی شده است. به منظور پیش بینی پراکنش این گونه در شرایط حال حاضر و آینده از رویکرد مدل سازی اجماعی با استفاده از شش مدل پراکنش گونه ای استفاده شد. براساس مدل های مورد استفاده، در حدود 7/4 درصد (2093/98 کیلومتر مربع) از ناحیه مورد مطالعه به عنوان زیستگاه مطلوب پیش بینی شد. متغیرهای پوشش اراضی، تغییرات فصلی دما، فاصله تا چشمه، ردپای انسان و فاصله تا گریزگاه بالاترین مشارکت (80 درصد) را در اجرای مدل داشتند. یافته ها نشان میدهد که 62/14 درصد (4/5 </strong><strong>RCP</strong><strong>) تا 76/97 درصد (8/5 </strong><strong>RCP</strong><strong>) از زیستگاههای مطلوب گوسفند وحشی تا سال 2050 به واسطه تغییر اقلیم تحت چهار سناریوی افزایش گازهای گلخانه ای و مدل گردش عمومی </strong><strong>BCC-CSM1-1</strong><strong> از دست خواهد رفت. در مقابل، در همین دوره زمانی در حدود 5/89 درصد (8/5 </strong><strong>RCP</strong><strong>) تا 17/01 درصد (4/5 </strong><strong>RCP</strong><strong>) به زیستگاه های مطلوب اضافه خواهد شد. یافته های این پژوهش اطلاعات سودمندی را برای طرح ریزی حفاظتی به منظور حفاظت و بازسازی جمعیت های گوسفند وحشی فراهم می سازد. </strong>
گونههای تهدید شده,تخریب زیستگاه,تغییر اقلیم,مدلسازی پراکنش گونهای,حفاظت
http://www.aejournal.ir/article_110302.html
http://www.aejournal.ir/article_110302_cdcfe709b051c677e44e217d2a1407ab.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی اثرات مواجهه کوتاهمدت شرایط تنش حرارتی-رطوبتی بر رشد و نمو جنین در موش های آزمایشگاهی باردار
69
76
FA
فاطمه
میوانه
گروه اقلیمشناسی، دانشکده جغرافیا و علوم محیطی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
fmayvaneh@yahoo.com
علیرضا
انتظاری
گروه اقلیمشناسی، دانشکده جغرافیا و علوم محیطی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
entezari@hsu.ac.ir
فاطمه
صادقی فر
گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه،دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
f.sadeghifar@hsu.ac.ir
محمد
باعقیده
گروه اقلیمشناسی، دانشکده جغرافیا و علوم محیطی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
mbaaghideh2005@yahoo.com
آزاده
عتباتی
گروه علوم و مهندسی محیطزیست، دانشکده جغرافیا و علوم محیطی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
az.atabati80@gmail.com
10.22034/aej.2020.110333
<strong>تنش های حرارتی-رطوبتی از مهم </strong><strong></strong><strong>ترین عوامل محیطی موثر بر رشد جنین و سلامت مادران باردار است و مطالعات در این زمینه محدود بوده اند. هدف این پژوهش بررسی اثرات مواجهه کوتاه مدت در برابر تنش های حرارتی-رطوبتی در قالب شاخص </strong><strong>THI</strong><strong> بر رشد و نمو جنین </strong><strong>در موش می باشد و به این منظور از مدل های حیوانی (موش </strong><strong>NMRI</strong><strong>) استفاده شده است. در مطالعه حاضر موش های </strong><strong>NMRI</strong><strong> با سن 7 تا 8 هفته باردار در طول دوره دوم بارداری استفاده شده است. روزانه به صورت کوتاه مدت (3، 5، 8، 10 و 15 دقیقه) و در بازه زمانی 1 هفته در برابر تنشهای حرارتی-رطوبتی در محفظه طراحی شده قرار گرفتند. دوره های قرارگیری مطابق با نقاط رشد و تکامل جنین انسان طراحی شده است. مواجهه با تنش های حرارتی-رطوبتی در دوره دوم (روز بارداری: 14-6/5) بارداری در مدت زمان 7 روز، افزایش میزان مرگ و میر مادران، کاهش وزن قد جنین و وزن جفت را نسبت به گروه شاهد نشان می دهد، این افزایش در سطح معنیداری (0/01 </strong><strong>></strong><strong>p-value</strong><strong>) مورد آزمون قرار گرفت. هم چنین با افزایش سطح تنش (حرارت-رطوبتی) در سطوح مختلف شاخص، ناهنجاری های جنینی (اگزوهپاتیک، بدشکلی صورت، بدن </strong><strong>C</strong><strong> شکل، نقایص ساختاری گوش، همانژیوم و چسبندگی اندام حرکتی) افزایش نشان داده است. آزمون </strong><strong>t</strong><strong> دو نمونه مستقل و </strong><strong>ANOVA</strong><strong> معنی داری موارد فوق را در سطح (0/01 </strong><strong>></strong><strong>p-value</strong><strong>) تایید نموده اند. نتایج این پژوهش می تواند در تدوین برنامه های مراقبتی، درمانی و آموزش مادران باردار موثر بوده و جهت پایش تنش های حرارتی-رطوبتی و طراحی سیستم های هشدار دهنده مورد استفاده قرار گیرد.</strong>
تنشهای حرارتی-رطوبتی,ناهنجاری های جنین,THI,مواجهه
http://www.aejournal.ir/article_110333.html
http://www.aejournal.ir/article_110333_fa05969043e439bf8eaa25193be9178f.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
شناسایی متغییرهای محیطی تاثیرگذار بر توزیع گونه چکاوک گندم زار (Melanocorypha calandra) در منطقه داغ تنوع زیستی ایران-آناتولی
77
84
FA
صیاد
شیخی ئیلانلو
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
sayyad.sheykhi@ut.ac.ir
سهراب
اشرفی
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
sohrab.ashrafi@ut.ac.ir
افشین
علیزاده شعبانی
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
ashabani@ut.ac.ir
10.22034/aej.2020.110514
<strong>تغییرات اقلیمی، کاربری اراضی و عوامل انسانی از جمله محرک های اصلی تغییرات تنوع زیستی در قرن حاضر به شمار می روند. به گونه ای که اکثر مطالعات انجام گرفته در دهه های اخیر این واقعیت را در مطالعات خود نشان داده اند. زیستگاه های استپی از جمله زیستگاه هایی می باشند، که به شدت تحت تاثیر عوامل ذکر شده هستند. لذا مطالعه حاضر با هدف شناسایی مهم ترین متغیرهای اقلیمی، پوشش سرزمینی و انسانی بر توزیع گونه چکاوک گندم زار در محدوده منطقه داغ تنوع زیستی ایرانو</strong><strong>-</strong><strong>آناتولی انجام گرفت. از گونه چکاوک گندم زار به عنوان یک گونه شاخص از پرندگان علف زار در مدل سازی ها استفاده شد تا بتوان نحوه تاثیرپذیری سایر پرندگان هم زیستگاه را پیش بینی نمود. پس از جمع آوری نقاط حضور گونه در محدوده مورد مطالعه، مدل سازی زیستگاه گونه با وارد کردن لایه های اقلیمی، محیطی و انسانی و با استفاده از مدل حداکثر آنتروپی </strong><strong>(</strong><strong>MaxEnt</strong><strong>)</strong><strong> در فضای پکیج مدل سازی </strong><strong>sdm</strong><strong> انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل ها و مدل سازی ها نشان داد که این گونه عمدتا ًوابسته به زیستگاه های غرب، شمال و مرکز منطقه ایرانو</strong><strong>-</strong><strong>اناتولی است. هم چنین فاکتور میانگین بارش سالیانه، میانگین تغییرات فصلی بارش و ردپای انسانی توانستند در مجموع 80 درصد در پیش بینی زیستگاه های مطلوب برای چکاوک گندم زار نقش داشته باشند. در مجموع به نظر می رسد که کشاورزی فشرده و تغییر الگوهای بارشی در دهه های اخیر از جمله موارد تاثیرگذار بر انتخاب زیستگاه پرندگان علف زار هستند. لذا جهت حفاظت از این گونه ها بایستی توجهات لازم به فاکتورهای ذکر شده در مدیریت سرزمینی صورت گیرد.</strong>
تنوع زیستی,مدیریت زیستگاه,ایران,ترکیه,مدل سازی,چکاوک گندم زار
http://www.aejournal.ir/article_110514.html
http://www.aejournal.ir/article_110514_19b9c6281ae053cbe962cb1c4e946a0f.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
اثر منابع مختلف مکمل سلنیوم بر عملکرد، خصوصیات لاشه، جمعیت باکتریهای ایلئوم، فراسنجههای خونی، آنزیمهای کبدی، فعالیت هورمونی و فعالیت آنتیاکسیدانی پلاسمای خون در جوجههای گوشتی
85
96
FA
روزبه
شعبانی
گروه علوم دامی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
rozbeh61@yahoo.com
جعفر
فخرایی
0000-0002-8356-3479
گروه علوم دامی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
j-fakhraei@iau-arak.ac.ir
حسین
منصوری یاراحمدی
0000-0002-8282-4358
گروه علوم دامی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
h-mansouri@iau-arak.ac.ir
علیرضا
صیداوی
گروه علوم دامی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
alirezaseidavi@iaurasht.ac.ir
10.22034/aej.2020.110689
<strong>تاثیر منابع مختلف مکمل سلنیوم بر عملکرد، خصوصیات لاشه، جمعیت باکتری های ایلئوم، فراسنجه های خونی، آنزیم های کبدی، فعالیت هورمونی و فعالیت آنتی اکسیدانی پلاسمای خون در جوجه های گوشتی در آزمایشی با استفاده از تعداد 500 قطعه جوجه نر یک روزه از سویه تجاری راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی توسط با 10 تیمار، 5 تکرار (هر تکرار شامل 10 پرنده) انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: تیمار 1) جیره پایه (شاهد)، تیمارهای 2، 3 و 4) به ترتیب جیره پایه به علاوه 0/5، 0/8 و 1/2 میلی گرم نانوسلنیوم، تیمارهای 5، 6 و 7) به ترتیب جیره پایه به علاوه 0/5، 0/8 و 1/2 میلی گرم متسلنیوم </strong><strong>(</strong><strong>Met-selenium</strong><strong>)</strong><strong> و تیمارهای 8، 9 و 10) به ترتیب جیره پایه به علاوه 65، 80 و 100 میلی گرم ویتامین </strong><strong>E</strong><strong> و سلنیوم، بودند. نتایج نشان داد که اختلاف وزن بدن، شاخص تولید و فعالیت آنتی اکسیدانی در گروه حاوی نانوسلنیوم در مقایسه با شاهد افزایش معنی داری داشت (0/05</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>). تعداد باکتری های کلیفرم ایلئوم در جیره های حاوی نانوسلنیوم و مت سلنیوم نسبت به شاهد کاهش معنی داری داشت (0/05</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>). آنزیم های کبدی و فاکتورهای خونی در گروه حاوی نانوسلنیوم با شاهد تفاوت معنی داری داشتند (0/05</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>). غلظت های </strong><strong>T3</strong><strong>، </strong><strong>T4</strong><strong> و نسبت </strong><strong>T3</strong><strong> به </strong><strong>T4</strong><strong> در تیمار حاوی 1/2 میلی گرم نانوسلنیوم با شاهد اختلاف معنی داری داشتند (0/05</strong><strong>></strong><strong>P</strong><strong>). نتایج نشان می دهد که نانوسلنیوم در مقایسه با مت سلنیوم و ویتامین </strong><strong>E</strong><strong> سلنیوم، می تواند منجر به بهبود بازده تولید در جوجه های گوشتی شود.</strong>
آنتیاکسیدان,جوجه گوشتی,سلنیوم,عملکرد,لاشه
http://www.aejournal.ir/article_110689.html
http://www.aejournal.ir/article_110689_44470627bcaccf28d9fe35140891afa0.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تجزیه و تحلیل بیزین پارامترهای ژنتیکی برای صفات ایمنی همورال و باقی مانده مصرف خوراک در بلدرچین ژاپنی
97
104
FA
مژده
محمودی زرندی
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
mozhdeh3940@gmail.com
محمد
رکوعی
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
rokouei1355@gmail.com
مهدی
وفای واله
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
me.va84@gmail.com
علی
مقصودی
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
alimaghsouditmu@gmail.com
نیکولاس
هادسون
دانشکده کشاورزی و صنایع غذایی، دانشگاه کوئینزلند، بریزبین، استرالیا
rokouei@gmail.com
10.22034/aej.2020.110811
<strong>هدف از این مطالعه برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات ایمنی هومورال (تیتر آنتی بادی علیه سلول های قرمز خونی گوسفندی </strong><strong>(</strong><strong>SRBC</strong><strong>)</strong><strong> و ویروس بیماری نیوکاسل </strong><strong>(</strong><strong>NDV</strong><strong>)</strong><strong>) و باقی مانده مصرف خوراک از 20 تا 45 روزگی در بلدرچین ژاپنی بود. بدین منظور از تعداد 2492 رکورد صفت باقی مانده مصرف خوراک و 5238 رکورد مربوط به صفات ایمنی استفاده شد. پارامترهای ژنتیکی صفات با استفاده از تجزیه و تحلیل تک و دو صفتی از طریق نمونه گیری گیبس برآورد شد. وراثت پذیری های برآورد شده برای تیتر آنتی بادی کل (</strong><strong>AbT</strong><strong>)، تیتر (</strong><strong>IgY) </strong><strong>ایمونوگلوبولین </strong><strong>Y</strong><strong>، تیتر </strong><strong>(</strong><strong>IgM</strong><strong>) </strong><strong>ایمونوگولوبولین </strong><strong>M</strong><strong> </strong><strong>و تیتر </strong><strong>(</strong><strong>IgF) </strong><strong>ایمونوگولوبولین </strong><strong>F</strong><strong> </strong><strong>برعلیه </strong><strong>SRBC</strong><strong> به ترتیب برابر 0/08، 0/14، 0/02 و 0/24 اما وراثت پذیری تیتر آنتی بادی برعلیه (</strong><strong>NDV </strong><strong>(</strong><strong>AbNDV </strong><strong>پایین تر از برآوردهای آنتی ژن (0/05=<strong>SRBC</strong></strong><strong> (</strong><strong>h</strong><strong><sub>2 </sub></strong><strong>بود. وراثت پذیری باقی </strong><strong></strong><strong>مانده مصرف خوراک در سنین مختلف در دامنه 0/04 تا 0/07 به دست آمد. همبستگی ژنتیکی بین تیتر آنتی بادی کل و </strong><strong>IgY</strong><strong> مثبت و بالا (0/92) بود. همبستگی ژنتیکی بین </strong><strong>RFI</strong><strong> با </strong><strong>IgM</strong><strong> منفی و با سایر ایمونوگولوبولین ها </strong><strong>(</strong><strong>IgY, AbT, IgF</strong><strong>)</strong><strong> و </strong><strong>NDV</strong><strong> مثبت بود. از این مطالعه نتیجه گیری می شود که انتخاب برای </strong><strong>IgF</strong><strong> با وراثت پذیری 0/24 به دلیل داشتن همبستگی ژنتیکی منفی (0/23-) با باقی مانده مصرف خوراک موجب بهبود این صفت و کاهش هزینه ها، عمدتاً مرتبط با بحث خوراک و انتخاب از روی فنوتیپ حیوانات، می شود. از طرفی به دلیل همبستگی مثبت، متوسط و بالای آن با سایر ایمونوگلوبولین ها (0/80-0/34) انتخاب آن منجر به کاهش پاسخ های ایمنی هومورال در بلدرچین نمی شود.</strong>
ایمنی همورال,باقی مانده مصرف خوراک,تیتر آنتی بادی,وراثت پذیری,همبستگی ژنتیکی,SRBC
http://www.aejournal.ir/article_110811.html
http://www.aejournal.ir/article_110811_289d58268206cab83a12fea3be0c1b5e.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی عدم تقارن صفات مریستیک ناحیه سر مار آتشی (Dolichophis schmidti) و مار سیاهسوجه (Dolichophis jugularis) در شمال ایران
105
114
FA
صایاد
فراغی
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
fsaya2030@gmail.com
حاجی قلی
کمی
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
hgkami2000@yahoo.com
زین العابدین
محمدی
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
mohammadi.zenal@gmail.com
10.22034/aej.2020.111133
<strong>اختلالات تکوینی در خزندگان می تواند منجر به عدم تقارن صفات ریخت شناسی ازجمله عدم تقارن در تعداد فلس ها و هم چنین اسکلت شده و آن ها را از حالت طبیعی منحرف کند. بنابراین در این مطالعه، مار آتشی </strong><strong>(</strong><strong><em>Dolichophis</em></strong><strong> <em>schmidti</em></strong><strong>)</strong><strong> و مار سیاه سوجه </strong><strong>(</strong><strong><em>Dolichophis</em></strong><strong> <em>jugularis</em></strong><strong>)</strong><strong> دو گونه از مارهای غیرسمی متعلق به خانواده </strong><strong>Colubridae</strong><strong>، از نظر اختلالات ریختی و عدم تقارن صفات مریستیک در شمال ایران مورد بررسی قرار گرفتند. </strong><strong>در این پژوهش، ۱۳ صفت مریستیک ناحیه سر ۳۳ نمونه مار آتشی (۱۶نمونه نر، ۶ نمونه ماده، ۵ نمونه نابالغ، ۶ نمونه با جنسیت نامشخص) و ۲۸ نمونه مار سیاهسوجه (۱۵ نر، ۷ ماده، ۵ نابالغ و ۱ نمونه با جنسیت نامشخص) از استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، البرز، مازندران، گلستان، چهارمحال و بختیاری، لرستان، خراسان رضوی و زنجان متعلق به موزه جانورشناسی دانشگاه گلستان </strong><strong>(</strong><strong>ZMGU</strong><strong>)</strong><strong>، آزمایشگاه دانشگاه گنبد و کلکسیون شخصی در زیراستریومیکروسکوپ مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نمونه های مار آتشی از نظر فلس های لب بالا (۳ نمونه)، لب پایین (5 نمونه)، زیرچشمی قدامی (1 نمونه)، عقب چشمی (۱ نمونه)، گیجگاهی (7 نمونه)، جلوبینی (۲ نمونه) و فلس های گونه ای (1 نمونه) نامتقارن بودند. هم چنین نمونههای مار سیاهسوجه از نظر فلس های لب بالا (۳ نمونه)، لب پایین (۷ نمونه)، زیرچشمی قدامی (1 نمونه)، گیجگاهی (۵ نمونه)، گونه ای (۳ نمونه) در سمت راست و چپ عدم تقارن نشان دادند. این عدم تقارن صفات ریختی در مار آتشی و مار سیاه سوجه ممکن است ناشی از اختلالات جنینی، هموزیگوتی غالب و تغییرات ژنتیکی باشد. </strong>
صفات نامتقارن مریستیک,Dolichophis schmidti,Dolichophis jugulari,ایران
http://www.aejournal.ir/article_111133.html
http://www.aejournal.ir/article_111133_d844c74c1d2152422e76b06c85e54276.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
سنجش ارتباط غلظت عناصر کمیاب با پارامترهای رشد (طول و سن) در شگ ماهی دریایی (Alosa braschnikowi) در سواحل استان گیلان
115
122
FA
مسعود
ستاری
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان ، صومعه سرا، ایران
msattari647@gmail.com
جاوید
ایمانپور نمین
0000-0002-5090-9170
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان ، صومعه سرا، ایران
javidiman@gmail.com
مهدی
بی باک
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان ، صومعه سرا، ایران
mehdi.bibak65@yahoo.com
محمد
فروهر واجارگاه
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان ، صومعه سرا، ایران
mohammad.forouhar@yahoo.com
محمد حسین
مزارعی
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان ، صومعه سرا، ایران
mohammad.mazareiy@gmail.com
10.22034/aej.2020.112706
<strong>در این مطالعه 34 عنصر مختلف ازجمله فلزات سنگین سمی و غیرسمی در بافت کبد، عضله، گناد، کلیه و پوست شگ ماهی دریایی </strong><strong>(</strong><strong><em>Alosa</em></strong><strong> <em>braschnikowi</em></strong><strong>)</strong><strong> بررسی شد. هم چنین ارتباط بین تجمع این عناصر با پارامترهای رشد (سن و طول) و شاخص های فیزیولوژیک (ضریب چاقی، وزن نسبی و شاخص کبدی) مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 74 عدد ماهی در فصول صیادی (پاییز 96 </strong><strong>–</strong><strong> بهار 97) از سه ایستگاه آستارا، انزلی و کیاشهر در سواحل جنوبی دریای خزر تهیه شد. اندازه گیری عناصر با استفاده از دستگاه </strong><strong>ICP- OES</strong><strong> انجام گرفت. اختلاف بین بافت ها از نظر تجمع غلظت فلزات معنی دار بود به طوری که حداکثر میانگین غلظت فلزات کروم، مولیبدن و استرونسیوم در بافت عضله، فلزات آلومینیم، آرسنیک، باریم، منگنز، وانادیوم و نیکل در بافت پوست، فلزات کادمیوم، کبالت، لیتیوم و سرب در بافت کلیه، فلزات مس و آهن در بافت کبد و فلز روی در بافت گناد مشاهده شد. در هر پنج بافت عضله، پوست، کلیه، کبد و گناد بیش ترین غلظت فلزات مربوط به آهن و کم ترین غلظت فلزات مربوط به باریم، نیکل و کادمیم بود. بررسی ارتباط غلظت فلزات در بافت ها با پارامترهای رشد (طول و سن) نشان داد که بین فلزات آرسنیک، کادمیم، کبالت، کروم، مس، آهن، منگنز، استرونسیوم و روی با پارامترهای رشد همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد و قوی ترین رابطه مثبت و معنی دار بین فلز مس با سن بود (0/05>p</strong><strong>)و (0/40=R)</strong><strong> . هم چنین بین فلزات آرسنیک، آهن، آلومینیم، باریم، کروم، مس، لیتیوم، مولیبدن، منگنز، نیکل، سرب و استرونسیوم با شاخص های فیزیولوژیک همبستگی مثبت وجود داشت.</strong>
عناصر کمیاب,پارامتر رشد,استان گیلان,Alosa braschnikowi,ICP-OES
http://www.aejournal.ir/article_112706.html
http://www.aejournal.ir/article_112706_30a131d91894ca2480e32d9ecab1c3e2.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی ضایعات هیستوپاتولوژیک بافت آبشش ماهی سرخو معمولی (Lutjanus johnii) و سنگسر معمولی (Pomadasys kaakan) دریای عمان
123
130
FA
پروین
صادقی
گروه زیستشناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایران
parvin.sadeghi@gmail.com
امید
کوهکن
گروه زیستشناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایران
omidkoohkaan@gmail.com
آمنه
مرادی
گروه زیستشناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایران
amenh.moradi@yhoo.com
10.22034/aej.2020.112925
<strong>به دلیل تماس مستقیم آبشش ماهی با آب، این اندام در مقابل آلاینده های محیطی بسیار آسیب پذیر بوده و شاخص مناسبی جهت بررسی وضعیت آلاینده ها در محیط های آبی محسوب می شود. در این مطالعه بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیک بافت آبشش به منظور ارزیابی سلامت ماهیان سرخو معمولی</strong><strong> (<em>Lutjanus</em> <em>johnii</em>) </strong><strong>و سنگسر معمولی </strong><strong>(</strong><strong><em>Pomadasys</em></strong><strong> <em>kaakan</em></strong><strong>)</strong><strong> در دریای عمان انجام گردید. 18 قطعه ماهی سنگسر معمولی و ماهی سرخو معمولی بهترتیب با میانگین طول کل 3/41</strong><strong>±</strong><strong>22/5 و 4/35</strong><strong>±</strong><strong>35/5 سانتی متر و میانگین وزن کل 22</strong><strong>±</strong><strong>205/6 و 58/5</strong><strong>±</strong><strong>512/6 گرم از سه ایستگاه رمین، هفت تیر و کنارک در دریای عمان با استفاده از تور گوشگیر در زمستان 1395 صید گردید. پس از تشریح ماهی، بافت آبشش جداسازی و در محلول بوئن تثبیت شد. پس از انجام مراحل معمول بافت شناسی، مقاطع عرضی بافتی با ضخامت پنج میکرون با استفاده از میکروتوم از آبشش تهیه گردید. رنگ آمیزی مقاطع بافتی بهروش هماتوکسیلین-ائوزین انجام و در نهایت به وسیله میکروسکوپ نوری مجهز به دوربین عکاسی دیجیتال شدت ضایعات بافتی بررسی شد. نتایج هیستوپاتولوژیک آبشش نشان دهنده ضایعات بافتی چون به هم چسبیدگی لاملای ثانویه، افزایش ترشحات موکوسی و مخاطی، خمیدگی لاملای ثانویه، ادم بافتی، پرخونی، نکروز، دژنراسیون لاملا، چماقی (گرزی) شدن، تورم سلول های لاملا، هایپرپلازی و اتصال رأس لاملاها بود. کم ترین ضایعات در بافت آبشش ماهی سرخو معمولی و ماهی سنگسر معمولی به ترتیب مربوط به ایستگاه های کنارک و رمین بود. هم چنین بیش ترین ضایعات در آبشش هر دو گونه ماهی در ایستگاه هفت تیر مشاهده شد. بسته بودن محیط ایستگاه هفت تیر و نزدیکی با دو اسکله پر تردد شهید کلانتری و شهید بهشتی می تواند علت این امر باشد. </strong>
ضایعات بافتی,آبشش,ماهی,دریای عمان
http://www.aejournal.ir/article_112925.html
http://www.aejournal.ir/article_112925_5b2a7014f8f75497276ce03f529a8392.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تعیین نرخ رشد، مرگ و میر و نسبت بهرهبرداری ماهی تون منقوش (Auxis thazard ) در آبهای شمال خلیجفارس و دریای عمان (محدوده استان هرمزگان)
131
138
FA
محمد
درویشی
0000-0002-4971-7673
پژوهشکده اکولوژی خلیجفارس و دریای عمان، موسسۀ تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایران
m.darvishi70@yahoo.com
سیامک
بهزادی
0000-0002-8179-7597
پژوهشکده اکولوژی خلیجفارس و دریای عمان، موسسۀ تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایران
s_behzady@yahoo.com
علی
سالارپوری
0000-0002-0088-5932
پژوهشکده اکولوژی خلیجفارس و دریای عمان، موسسۀ تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایران
salarpouri@pgoseri.ac.ir
محمد
مومنی
0000-0003-4795-1244
پژوهشکده اکولوژی خلیجفارس و دریای عمان، موسسۀ تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایران
msmk63@yahoo.com
10.22034/aej.2020.112957
<strong>ماهی تون منقوش یکی از گونه های خانواده تون ماهیان در شمال خلیج فارس و دریای عمان است. به منظور دستیابی به الگوی بهره برداری مناسب از ذخایر این گونه نیاز است که برخی شاخص های پویایی شناسی جمعیت آن مورد بررسی و سنجش قرار گیرد. اطلاعات مورد نظر به صورت تصادفی ساده از سه تخلیه گاه عمده اصلی بندرسیریک، بندرعباس و بندرلنگه در استان هرمزگان از فروردین تا اسفند 1395 جمع آوری شدند. میانگین طول چنگالی ماهیان تون منقوش 33/9 سانتی متر بود. مقادیر</strong><strong> a</strong><strong> و </strong><strong>b</strong><strong> در رابطه طول</strong><strong>-</strong><strong> وزن به ترتیب <sup>6-</sup>10× 2 و 3/3 برآورد شدند که بیان کننده رشد آلومتریک این گونه می باشد. پیراسنجههای رشد </strong><strong>L∞ </strong><strong>،</strong><strong>K </strong><strong>و </strong><strong>t0</strong><strong> به ترتیب 53/2 سانتی متر، 0/8 بر سال و 0/17- سال به دست آمدند. طول چنگالی ماهی تون منقوش در پایان یک سالگی، دوسالگی و سهسالگی به ترتیب 32/3، 43/8 و 48/1 سانتی متر بود. شاخص رشد برابر با 7/7 محاسبه شد که با سایر مطالعات صورت گرفته مطابقت داشت. مرگ ومیر کل، طبیعی و صیادی به ترتیب برابر با 2/45، 1/03 و 1/42 بر سال بودند. مقادیر </strong><strong>Fopt</strong><strong> و </strong><strong>Flimit</strong><strong> به عنوان نقاط مرجع زیستی به ترتیب 0/52 و 0/68 بر سال محاسبه شدند. نسبت بهره برداری برای این گونه 0/58 تخمین زده شد.</strong>
ماهی تون منقوش,پیراسنجههای رشد,مرگومیر,نقاط مرجع زیستی,خلیجفارس و دریای عمان
http://www.aejournal.ir/article_112957.html
http://www.aejournal.ir/article_112957_e19b9019e3ec524992cdbe5c419cfa5f.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
ارزیابی خطر فلزات سنگین سرب، مس و کادمیوم در بافت عضله و پوست بزماهی زرد جامه (Upeneus sulphureus) بندر ماهشهر
139
144
FA
مینا
میرزایی
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
miinaa70@yahoo.com
تورج
ولی نسب
0000-0002-4825-5024
موسسۀ تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
t_valinassab@yahoo.com
رضا
حاجی سید محمد شیرازی
گروه مهندسی محیط زیست گرایش آب و فاضلاب، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
shirazi.iau@gmail.com
10.22034/aej.2020.113053
<strong>سمیت بالای فلزات سنگین در محیط زیست، خاصیت انباشتگی در بافت های آبزیان و انتقال به سایر مصرف کنندگان لزوم پایش مکانی و زمانی آن ها را ایجاب می کند. مطالعه حاضر در زمستان سال 1396 با هدف ارزیابی خطر فلزات سنگین سرب، مس و کادمیوم در بافت عضله و پوست بزماهی زرد جامه </strong><strong>(</strong><strong><em>Upeneus</em></strong><strong> <em>sulphureus</em></strong><strong>)</strong><strong> بندر ماهشهر انجام شد. مطالعه بر روی 30 نمونه بزماهی زرد جامه صید شده در فصل زمستان (اسفند ماه) از بندر ماهشهر صورت گرفت. نمونه ها پس از آماده سازی توسط دستگاه جذب اتمی مدل 220 </strong><strong>Varian spectra</strong><strong> تعیین غلظت شدند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار</strong><strong> 22 </strong><strong>SPSS</strong><strong>، نمودار 2013 </strong><strong>Excel</strong><strong>، آزمون های توکی و کولموگراف</strong><strong>–</strong><strong>اسمیرنوف انجام شد. میانگین غلظت های به دست آمده برای سرب، مس و کادمیوم در پوست به ترتیب 0/015</strong><strong>±</strong><strong>0/017، 0/042</strong><strong>±</strong><strong>0/510 و 0/037</strong><strong>±</strong><strong>0/045 و در عضله به ترتیب 0/004</strong><strong>±</strong><strong>0/008، 0/025</strong><strong>±</strong><strong>0/281 و 0/014</strong><strong>±</strong><strong>0/016 میلی گرم بر کیلوگرم بود. در هر دو بافت مورد مطالعه، غلظت هر سه فلز از استانداردهای </strong><strong>WHO</strong><strong>، </strong><strong>FAO</strong><strong>، </strong><strong>NHMRC </strong><strong> و </strong><strong>UKMAFF</strong><strong> کم تر بود. از آن جا که شاخص ریسک </strong><strong>HQ</strong><strong> برای هر سه فلز کم تر از 1 به دست آمد. بنابراین بز ماهی زرد جامه از نظر ریسک پذیری </strong><strong>خطری ندارد ولی به دلیل وجود مقادیر مشخص از فلزات باید پاره ای از ملاحظات لحاظ گردد.</strong>
آلودگی,پوست,عضله,فلزات سنگین,بزماهی زردجامه
http://www.aejournal.ir/article_113053.html
http://www.aejournal.ir/article_113053_2f50c4e07c0433c6050c6cbeeea2fe2a.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تعیین بیومارکرهای خونی آلودگی سرب در خلیج گرگان با استفاده از شاخص های خون شناسی گاوماهی لکه دار (Neogobius melanostomus, Pallas 1814)
145
154
FA
فخریه
امیدی
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران
fakhriyeh.omidi90@gmail.com
حجت الله
جعفریان
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران
hojat.jafaryan@gmail.com
رحمان
پاتیمار
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران
rpatimar@yahoo.com
محمد
هرسیج
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران
m_harsij80@yahoo.com
حامد
پاک نژاد
0000-0002-6060-4792
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
hkolangi@gmail.com
10.22034/aej.2020.113071
<strong>تحقیق حاضر، جهت مهیا کردن اطلاعات پایه ای از آسیب های اکوفیزیولوژیکی (شاخص های خونی) گاوماهی لکه دار در شرایط آزمایشگاهی و محیطی آلودگی سرب و در نهایت طراحی بیومارکرهای خونی ردیابی آلودگی سرب، در خلیج گرگان انجام گردید. در مطالعات آزمایشگاهی، 400 قطعه گاوماهی لکه دار با میانگین وزنی 7/16</strong><strong>±</strong><strong>35 گرم به طور زنده صید شده و به مدت 14 روز در معرض غلظتهای 0، 3/75، 7/5 و 15 میلی گرم بر لیتر سرب قرار داده شدند. پس از اتمام آزمایش، از ماهیان نمونه های خون و کبد تهیه شده و مورد آنالیزهای خون شناسی و سم شناسی قرار داده شدند. در تست میدانی، نمونه های ماهی، آب و رسوب، از 4 منطقه بهنام خزینی1، خزینی2، قره سو و گرگانرود تهیه گردید. علاوه بر سنجش سرب در آب، رسوب و بافت کبد، نمونه های خون ماهیان نیز، مشابه آن چه در مورد شرایط آزمایشگاهی ذکر شد، آنالیز گردید. طبق نتایج، از بین پارامترهای خون شناسی گاوماهی لکه دار، مونوسیت، گلبول قرمز، هموگلوبین و </strong><strong>MCHC،</strong><strong> یک همبستگی مثبت و قابل توجه ای و لنفوسیت و </strong><strong>MCV</strong><strong>، یک همبستگی منفی و قابل توجه ای با آلودگی سرب تجمع یافته در کبد گاوماهیان در شرایط آزمایشگاهی نشان داد و در شرایط محیطی، مونوسیت یک همبستگی مثبت و معنی داری و ائوزینوفیل یک همبستگی منفی و معنی داری با آلودگی سرب کبد گاوماهیان در شرایط محیطی نشان داد. نوتروفیل نیز یک روند افزایشی را با تغییرات آلودگی سرب کبد نشان داد، ولی این تغییرات معنی دار نبود. در مجموع ، از بین شاخص های خونی گاوماهی لکه دار، درصد مونوسیت خون به دلیل نشان دادن همبستگی بالا و روند یکسان در هر دو شرایط محیطی و آزمایشگاهی (0/05</strong><strong>></strong><strong></strong><strong>P</strong><strong></strong><strong>)، به عنوان مؤثرترین و کارآمدترین بیومارکرخونی آلودگی سرب در گاو ماهی لکه دار پیشنهاد گردید.</strong>
بیومارکر خونی,آلودگی سرب,خلیج گرگان,Neogobius melanostomus
http://www.aejournal.ir/article_113071.html
http://www.aejournal.ir/article_113071_5f4735735a411f96480a67be57eecd5f.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی مورفومتریک اتولیت های برخی از گونه های تجاری ماهیان آب های فریدون کنار
155
166
FA
شادی
وکیلی
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین- پیشوا، ایران
maryeidi@yahoo.com
مریم
عیدی
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین- پیشوا، ایران
maryameidi@gmail.com
آریا
اشجع اردلان
گروه بیولوژی دریا، دانشکده علوم و فنون دریا، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
a_ashjaardalan@yahoo.com
10.22034/aej.2020.113144
<strong>این مطالعه به منظور بررسی شکل و خصوصیات ریخت شناسی اتولیت های تعدادی از ماهیان اقتصادی آب های فریدون کنار انجام گردید.</strong><strong>در این تحقیق، 12 گونه از ماهیان تجاری آب های فریدونکنار تهیه و خصوصیات بیومتریک آن ها مورد بررسی و اتولیت ساجیتای آن ها خارج شد. این گونه ها متعلق به خانواده های کپورماهیان شامل ماهی کپور نقره ای </strong><strong>(</strong><strong><em>Hypophthalmichthys</em></strong><strong> <em>molitrix</em></strong><strong>)</strong><strong>، ماهی کپورعلف خوار </strong><strong>(</strong><strong><em>Ctenopharyngodon</em></strong><strong> <em>idella</em></strong><strong>)</strong><strong>، ماهی کپورمعمولی </strong><strong>(</strong><strong><em>Cyprinus</em></strong><strong> <em>carpio</em></strong><strong>)</strong><strong>، ماهی سیم </strong><strong>(</strong><strong><em>Abramis</em></strong><strong> <em>brama</em></strong><strong>)</strong><strong>، ماهی سفید </strong><strong>(</strong><strong><em>Rutilus</em></strong><strong> <em>kutum</em></strong><strong>)</strong><strong>، ماهی</strong><strong>کپورسرگنده</strong><strong>(</strong><strong><em>Hypophthalmictys</em></strong><strong> <em>nobilis</em></strong><strong>)</strong><strong>، </strong><strong>خانواده </strong><strong>کفال ماهیان </strong><strong>شامل </strong><strong>ماهی </strong><strong>کفال </strong><strong>پوزه </strong><strong>باریک </strong><strong>(</strong><strong><em>Chelon</em></strong><strong> <em>saliens</em></strong><strong>)</strong><strong>،</strong><strong>خانواده اردک ماهیان شامل اردک ماهی </strong><strong>(</strong><strong><em>Esox</em></strong><strong> <em>lucius</em></strong><strong>)</strong><strong>، خانواده سوف ماهیان شامل ماهی سوف معمولی </strong><strong>(</strong><strong><em>Sander</em></strong><strong> <em>luciopera</em></strong><strong>)</strong><strong>، خانواده شگ ماهیان شامل ماهی کیلکا آنچوی </strong><strong>(</strong><strong><em>Clupeonella</em></strong><strong> <em>engrauliformis</em></strong><strong>)</strong><strong> و ماهی کیلکا زالون </strong><strong>(</strong><strong><em>Clupeonella</em></strong><strong> <em>grimmi</em></strong><strong>) </strong><strong>و از خانواده آزادماهیان ماهی قزل آلای رنگینکمان </strong><strong>(</strong><strong><em>Oncorhynohus</em></strong><strong> <em>mykiss</em></strong><strong>)</strong><strong> بودند. سپس، شکل، طول، عرض و ضخامت اتولیت های راست و چپ بررسی شد. نتایج نشان دادند بزرگ ترین اتولیت با طول 8/27 میلی متر متعلق به گونه </strong><strong><em>Chelon saliens</em></strong><strong> و کوچک ترین اتولیت با طول 2/15 میلی متر متعلق به گونه </strong><strong><em>Hypophthalmichthys molitrix </em></strong><strong>بودند. از آن جایی که این ماهی ها بزرگ ترین و کوچک ترین ماهی های مورد مطالعه نبودند، پس ارتباط معنی داری بین اندازه ماهی و اتولیت نشان داده نشد. شکل و اندازه اتولیت در این چند خانواده بسیار متنوع بود و در دو گونه از جنس </strong><strong><em>Clupeonella</em></strong><strong> شامل </strong><strong><em>lupeonella engrauliformis</em></strong><strong> و</strong><strong><em>Clupeonella</em></strong><strong> <em>grimmi</em></strong><strong> یکسان بود. بنابراین، ریخت شناسی اتولیت ها نقش مهمی در شناسایی گونه های نزدیک دارد.</strong>
اتولیت,کپورماهیان,اردک ماهیان,سوف ماهیان,شگ ماهیان,کفال ماهیان,آزادماهیان,فریدون کنار
http://www.aejournal.ir/article_113144.html
http://www.aejournal.ir/article_113144_60bf92dda730179c9b0e7c36bc872262.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی میزان روی و کادمیوم در ماهی آترینا (Atherina boyeri) صید شده از تالاب بینالمللی انزلی
167
174
FA
محمدحسین
سینکاکریمی
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
mh_sinkakarimi@yahoo.com
محمدحسین
گرجیان عربی
0000-0001-8969-4181
مرکز پژوهشی حوضه اقلیمی خزر، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
h.gorjian@umz.ac.ir
محسن
احمدپور
مرکز پژوهشی حوضه اقلیمی خزر، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
mo.ahmadpour@umz.ac.ir
مهدی
حسن پور
اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان، گرگان، ایران
mehdi.hassanpour@yahoo.com
10.22034/aej.2020.113903
<strong>اگرچه فلزات سنگین به طور طبیعی به محیط های آبی وارد می شوند، اما سطح آن ها به وسیله فعالیت های انسانی افزایش می یابد. این آلاینده ها در موجودات آبزی تجمع می یابند و میزان آن ها طی زنجیره غذایی افزایش می یابد. وجود این آلاینده های فلزی در ماهی ها به علت مصرف غذایی آن ها برای انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو در این مطالعه تعداد 30 قطعه ماهی آترینا از تالاب بین المللی انزلی در تابستان سال 1392 صید و میزان فلزات روی و کادمیوم در بافت عضله آن ها با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد. نتایج نشان داد که بین میانگین غلظت </strong><strong>(میکروگرم برگرم وزنتر) </strong><strong>فلزات کادمیوم (0/035</strong><strong>±</strong><strong>0/088) و روی (1/24</strong><strong>±</strong><strong>9/27) در بافت عضله ماهی آترینا اختلاف معنی داری وجود داشت (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). میزان </strong><strong>THQ</strong><strong> برای هریک از فلزات و نیز </strong><strong>TTHQ</strong><strong> کم </strong><strong></strong><strong>تر از یک به دست آمد که نشان از عدم وجود </strong><strong>خطر برای</strong><strong>مصرف کنندگان آن دارد. مقایسه میزان های به دست آمده روی و کادمیوم با استانداردهای بین المللی حاکی از آن بود که به طور کلی میزان این فلزات پایین تر از استانداردهای ارائه شده می باشد. میزان جذب روزانه و هفتگی روی و کادمیوم در اثر مصرف ماهی آترینا پایین تر از میزان توصیه شده توسط</strong><strong> JECFA </strong><strong>بود. </strong><strong>افراد بالغ از نظر روی و کادمیوم به ترتیب 2/27 و 0/8 و افراد نابالغ به ترتیب 0/47 و 0/16 کیلوگرم در روز می توانند، بدون آن که برای سلامتی آن </strong><strong></strong><strong>ها عوارض غیر سرطان زایی داشته باشد از ماهی آترینا استفاده کنند. به طورکلی به نظر می رسد میزان فلزات روی و کادمیوم در ماهی آتزینا در محدوده امن قرار دارد و نیز برای مصرف کنندگان آن خطری را ایجاد نمی کند.</strong>
ماهی آترینا,کادمیوم,روی,تالاب انزلی,فلزات سنگین
http://www.aejournal.ir/article_113903.html
http://www.aejournal.ir/article_113903_ff9f28f2f8f11ccdc566ef3e409e9569.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
جغرافیای زیستی و پراکنش ماهیان غضروفی براساس شاخصهای تنوع گونهای در خلیج فارس و دریای عمان
175
182
FA
علی رضا
راستگو
0000-0002-6884-3747
باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران
rastgoo.alireza@yahoo.com
سیامک
بهزادی
0000-0002-8179-7597
پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایران
s_behzady@yahoo.com
تورج
ولی نسب
0000-0002-4825-5024
مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
t_valinassab@yahoo.com
10.22034/aej.2020.113939
<strong>مطالعه حاضر با هدف بررسی تنوع گونه ای و پراکنش ماهیان غضروفی در خلیج فارس و در دریای عمان با استفاده از شاخص های تنوع زیستی انجام شد و نقشه های مربوطه با استفاده از نرم افزار </strong><strong>GIS</strong><strong> ترسیم گردید. نمونه برداری از مهر ماه لغایت دی ماه 1396 از آب های استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان در خلیج فارس و دریای عمان به وسیله کشتی ترال کف کلاس فردوس انجام شد. در مجموع تعداد 4014 نمونه از ماهیان غضروفی در منطقه مورد مطالعه صید شدند که 245 نمونه کوسه ماهی متعلق به 10 گونه و 4 خانواده و تعداد 3769 نمونه سپرماهی متعلق به 21 گونه و 12 خانواده را تشکیل می دادند. نتایج نشان داد که شاخص غنای گونهای مارگالف از صفر تا 1/821 برای کوسه ماهیان و از صفر تا 2/65 برای سپر ماهیان متغیر بود. هم چنین شاخص یکپارچگی پیلو 0/43 تا 1 برای کوسه ماهیان و از از 0/11 تا 1 برای سپرماهیان متغیر بود. هم چنین مقدار شاخص شانون برای کوسه ماهیان از صفر تا 1/09 و برای سپرماهیان از صفر تا 1/86 متغیر بود. پراکنش شاخص تنوع شانون برای کوسه ماهیان تنها محدوده طول جغرافیایی 54 تا 56 درجه (محدوده جنوب جزیره قشم تا بندرلنگه) را نقطه با تنوع گونهای بالا نسبت به بقیه منطقه مورد مطالعه نشان داد. در طرف دیگر، پراکنش این شاخص برای سپرماهیان دو محدوده طول جغرافیایی 57 تا 59 درجه (سیریک تا میدانی) و طول جغرافیایی 53 تا 55 درجه (جزیره کیش تا جزیره قشم) را نقاط داغ جهت حضور سپرماهیان معرفی کرد. </strong>
کوسه ماهیان,سپرماهیان,تنوع گونهای,پراکنش,خلیج فارس,دریای عمان
http://www.aejournal.ir/article_113939.html
http://www.aejournal.ir/article_113939_d8e4a3c2d4f01da86132368d5d492e0a.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
انباشتگی فلزات جیوه و روی در عضله چهار گونه ماهیان دریای خزر (مطالعه موردی: سواحل محمودآباد-نوشهر)
183
188
FA
معصومه
موفق بهنام
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
m.behnam2489@gmail.com
عباس
اسماعیلی ساری
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
esmaili@modares.ac.ir
سید محمد
ماجدی
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
smmajedi@gmail.com
10.22034/aej.2020.114234
<strong>امروزه افزایش جمعیت، توسعه صنایع مختلف و گسترش مناطق کشاورزی باعث ورود حجم بالای آلاینده های مختلف به ویژه فلزات سنگین به محیط های آبی گردیده است. از این رو در این مطالعه به بررسی میزان جیوه و روی در ماهیان مصرفی </strong><strong><em>Mugil cephalous Linnaeus</em></strong><strong>، </strong><strong><em>Rutilus frisii kutum</em></strong><strong>، </strong><strong><em>Cyprinus carpio </em></strong><strong>و </strong><strong><em>Sander lucioperca </em></strong><strong>از سواحل جنوبی دریای خزر محدوده محمودآباد تا نوشهر در فصل زمستان 1396 پرداخته شد. از هر گونه ماهی تعداد 10 نمونه به صورت تصادفی صید و جهت آنالیز فلزات استفاده شد. به منظور سنجش جیوه از دستگاه مرکوری آنالیزر پیشرفته و برای سنجش روی از دستگاه جذب اتمی شعله استفاده گردید. بیش ترین میزان فلز جیوه در بافت عضله ماهی سوف با 0/68 میکروگرم بر گرم وزن خشک و کم ترین میزان آن با 0/03 میکروگرم بر گرم وزن خشک در ماهی کفال اندازه گیری شد و در مورد فلز روی نیز بیش ترین میزان در ماهی سوف 67/66 میکروگرم بر گرم وزن خشک و کم ترین میزان در ماهی کپور 48/68 میکروگرم بر گرم وزن خشک اندازه گیری شد. هم چنین نتایج نشان داد که فردی با وزن بدنی معادل 70 کیلوگرم، فقط 10 گرم در روز یا 1/3 وعده در ماه می تواند از ماهی سوف استفاده کند. به طورکلی نتایج نشان داد که تجمع فلزات در سوف که گونه ای با رژیم غذایی گوشت خواری است نسبت به گونه های کپور که گونه های بنتوپلاژیک هستند به میزان بیش تری مشاهده شد و براساس میزان جیوه در بافت عضله ماهی سوف، در این گونه محدودیت مصرف مشاهده شد.</strong>
جیوه,روی,حد مجاز مصرف غذایی,دریای خزر
http://www.aejournal.ir/article_114234.html
http://www.aejournal.ir/article_114234_afb91e61ed699fcc0fa65f8b399236d2.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
اثرات سطوح مختلف ماکروجلبک جیره Gracilaria pygmea بر برخی از پارامترهای بیوشیمیایی خون ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer)
189
196
FA
محسن
حیدری
گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران
heydari_mohsen84@yahoo.com
اشکان
زرگر
گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران
azargar@gmail.com
مهدی
سلطانی
گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران
حسین علی
ابراهیم زاده موسوی
گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران
mmosavii@ut.ac.ir
وحید
مرشدی
پژوهشکده خلیج فارس، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران
v.morshedi@gmail.com
10.22034/aej.2020.114344
<strong>از خصوصیات بارز و مهم ماکروجلبک ها غنی بودن ترکیبات زیست فعال مانند ویتامین ها، مواد معدنی، رنگدانه ها و پلی ساکاریدها است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات پودر ماکروجلبک جیره </strong><strong>(</strong><strong><em>Gracilaria</em></strong><strong> <em>pygmea</em></strong><strong>)</strong><strong> بر برخی از شاخص های بیوشیمیایی خون ماهی باس دریایی آسیایی </strong><strong>(</strong><strong><em>Lates</em></strong><strong> <em>calcarifer</em></strong><strong>)</strong><strong> بود. در شروع آزمایش تعداد 240 قطعه بچه ماهی به صورت کاملاً تصادفی بین 12 مخزن فایبرگلاس 300 لیتری تقسیم شدند. </strong><strong>تیمارهای آزمایشی با سه تکرار شامل 0 %، 1/5%، 2% و 2/5% ماکروجلبک به صورت افزودنی در جیره طراحی شدند. </strong><strong>در پایان آزمایش نمونه های خون جهت سنجش پارامترهای بیوشیمیایی خون از ساقه دمی گرفته شد. بیش ترین مقدار جلبک افزودنی به غذای باس دریایی آسیایی جهت کاهش کلسترول و تری گلیسرید خون را غلظت 2 درصد داشت. بیش ترین میزان گلبولین سرم خونی در تیمار 2/5 درصد بود که با گروه شاهد نیز اختلاف معنی داری داشته است. در</strong><strong>نتیجه گیری کلی می توان از افزودن </strong><strong>2/5 جلبک گراسیلاریا در غذای ماهی سی باس آسیایی استفاده کرد بدون آن که تاثیر منفی روی پارامترهای بیوشیمیایی و خونی داشته باشد.</strong>
شاخص های بیوشیمیایی,ماکروجلبک دریایی,باس دریایی آسیایی,Gracilaria pygmea
http://www.aejournal.ir/article_114344.html
http://www.aejournal.ir/article_114344_e0812be3cb1d207595de857cf383f7b7.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی اثر ریزپوشانی باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم با آلژینات/کیتوزان بر شاخص های رشد و فعالیت آنزیم های گوارشی ماهی باس دریایی آسیایی (Lates calcarifer)
197
206
FA
مصطفی
قلی پور
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
shrimp748@yahoo.com
سیاوش
سلطانیان
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
siyavashsoltanian@yahoo.com
مصطفی
اخلاقی
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
مجتبی
علیشاهی
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
alishahim.@scu.ac.ir
مریم
میربخش
مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
حمیدرضا
قیصری
گروه بهداشت و کنترل مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
10.22034/aej.2020.114800
<strong>استفاده از پروبیوتیک </strong><strong></strong><strong>ها در آبزی </strong><strong></strong><strong>پروری به دلیل اثرات مفید در سلامت ماهی رشد فزاینده ای داشته است. یکی از مشکلات اصلی استفاده از پروبیوتیک </strong><strong></strong><strong>ها غیرفعال شدن آن </strong><strong></strong><strong>ها در شرایط معده ای </strong><strong>–</strong><strong> روده </strong><strong></strong><strong>ای ماهی است</strong><strong>.</strong><strong> محافظت پروبیوتیک ها با ریزذرات زیست تخریب پذیر توان پروبیوتیکی آن </strong><strong></strong><strong>ها را بهبود می </strong><strong></strong><strong>بخشد</strong><strong>.</strong><strong> لذا در این تحقیق اثر ریز</strong><strong></strong><strong>پوشانی باکتری پروبیوتیکی لاکتوباسیلوس پلانتاروم </strong><strong>(</strong><strong><em>Lactobacillus</em></strong><strong> <em>plantarum</em></strong><strong>)</strong><strong> با نانوذرات آلژینات/کیتوزان بر عملکرد رشد و فعالیت آنزیم های گوارشی در ماهی باس دریایی جوان </strong><strong><em>Lates cac</em></strong><strong><em>l</em></strong><strong><em>alifer </em></strong><strong>ارزیابی شد. بدین منظور تعداد 360 قطعه ماهی باس دریایی با میانگین وزنی </strong><strong>2/8</strong><strong>±</strong><strong>37/2 گرم به چهار تیمار در سه تکرار به صورت زیر تقسیم شدند: تیمار </strong><strong>T1</strong><strong> با خوراک حاوی باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم بدون پوشش، </strong><strong>T2</strong><strong> با خوراک حاوی باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم ریزپوشانی شده </strong><strong>T3</strong><strong> با خوراک حاوی آلژینات/کیتوزان و گروه شاهد با خوراک پایه تغذیه شدند. ماهیان به مدت 60 روز با جیره های آزمایشی تغذیه شدند. نمونه گیری از ماهی ها در روزهای 30 و 60 تحقیق انجام گرفت و فعالیت آنزیم های گوارشی و شاخص های رشد مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مرحله اول تحقیق نشان داد بیش ترین میزان فعالیت آنزیم های گوارشی مانند آلفا آمیلاز و فسفاتاز قلیایی در تیمار تغذیه شده با آلژینات/کیتوزان و لاکتوباسیلوس پلانتاروم ریزپوشانی نشده در روزهای 30 و 60 وجود دارد، اما بیش ترین میزان عملکرد رشد در تیمار تغذیه شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم ریزپوشانی شده در روز 60 مشاهده شد. به نظر می رسد ریزپوشانی باکتری با نانوذرات کیتوزان/آلژینات کارایی پروبیوتیکی باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم را بهبود بخشد (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>) و توانست عملکرد مثبت پروبیوتیکی را در رشد ماهی باس دریایی بهبود بخشد هرچند این نتایج با نتایج مربوط به فعالیت آنزیم های گوارشی هم خوانی نداشت.</strong>
لاکتوباسیلوس پلانتاروم,کیتوزان/آلژینات,آنزیم های گوارشی
http://www.aejournal.ir/article_114800.html
http://www.aejournal.ir/article_114800_a7bd7aa7c8488f4de24b176618c9c835.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
جداسازی و شناسایی ترکیب اسیدهای آمینه در گوشت ماهی کپور دریایی (Cyprinus carpio) حوزه جنوبی دریای خزر
207
214
FA
انوار
بحرانی
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
anvar_bahrani@yahoo.com
رسول
قربانی
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
rasulghorbani@gmail.com
جمشید
فولادی
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه الزهراء، تهران، ایران
jfooladi@alzahra.ac.ir
سعید
نوجوان
گروه شیمی، دانشکده علوم شیمی و نفت، دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایران
s_nojavan@sbu.ac.ir
10.22034/aej.2020.115473
<strong>مطالعه حاضر به منظور جداسازی و تشخیص اسیدهای آمینه ضروری موجود در بافت عضله ماهی کپورمعمولی </strong><strong>(</strong><strong><em>Cyprinus carpio</em></strong><strong>)</strong><strong> صورت گرفت. بدین منظور</strong><strong>در سال 1397 تعداد سه قطعه ماهی کپورمعمولی از پره های مستقر در سواحل جنوبی دریای خزر نمونه برداری و پس از زیست سنجی، بافت هدف (عضله) ماهیان جداسازی و در مخزن ازت با دمای 196- درجه سانتی گراد نگه داری شدند. در آزمایشگاه، جهت استخراج پروتئین از روش حل کردن/ رسوب دادن در نقطه ایزوالکتریک، تبدیل پروتئین به اسیدآمینه با روش هیدرولیز اسیدی و برای جداسازی اسیدهای آمینه ضروری از روش کروماتوگرافی لایه نازک استفاده گردید. در این روش از صفحات تجاری </strong><strong>TLC Silica gel 60F254 </strong><strong> (ساخت شرکت مرک آلمان) به عنوان فاز ساکن و از فاز متحرک (بوتانل/اسید استیک/آب) به نسبت های (1:2:4) تهیه و جهت آشکارسازی اسیدهای آمینه از معرف نین هیدرین استفاده گردید. مقدارکمی اسیدهای آمینه و فاکتور بازداری (</strong><strong>Rf</strong><strong>) آن ها محاسبه گردید. فاز متحرک و ساکن بهینه سازی شده و با کیفیت بالا جداسازی را نشان می دهد. یافته ها به روش کروماتوگرافی لایه نازک </strong><strong>(</strong><strong>TLC</strong><strong>) </strong><strong>نشان دادند که تمامی اسیدهای آمینه ضروری (آرژنین، هیستیدین، فنیل آلانین، ایزولوسین، ترئونین، والین، لوسین، متیونین و لیزین) در بافت عضله ماهی کپور وجود دارد. اسیدآمینه تریپتوفان به دلیل هیدرولیز اسیدی تخریب و مشاهده نگردید. ارزیابی ترکیب 17 اسیدآمینه ضروری و غیرضروری به وسیله کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا </strong><strong>(</strong><strong>HPLC</strong><strong>)</strong><strong> اختلاف معنی داری را بین اسیدهای آمینه نشان داد به طوری که بیش ترین میزان اسیدآمینه در گوشت ماهی کپور به لیزین وگلوتامیک اسید و کم ترین میزان به آسپارتیک اسید و متیونین اختصاص دارد. بنابراین با توجه به عدم توانایی بدن انسان در ساخت اسیدهای آمینه ضروری، مصرف کپورماهیان در جیره غذایی می تواند به عنوان تامین کننده نیازهای تغدیه ای انسان در رشد، تولید انرژی، عضله سازی و درمان بسیاری از بیماری ها به شمار آید.</strong>
اسیدآمینه,دریای خزر,کپور دریایی,کروماتوگرافی لایه نازک (TLC),HPLC
http://www.aejournal.ir/article_115473.html
http://www.aejournal.ir/article_115473_f4027199e4634496cac75510635118bd.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی برخی شاخصه های خون شناسی تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus) در مواجهه با نونیل فنل
215
220
FA
شیرین
جمشیدی
موسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
jamshidi99@yahoo.com
محمدرضا
کلباسی مسجدشاهی
گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
مجید
صادقی زاده
گروه ژنتیک، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
محمدعلی
یزدانی ساداتی
موسسه تحقیقات بین المللی تاس ماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
10.22034/aej.2020.115502
<strong>هدف تحقیق حاضر تاثیر نونیل فنل به عنوان مونومر یک ماده آلاینده بر تغییرات شاخص های خون شناسی تاس ماهی ایرانی بود. تزریق تیمارهای متفاوت 10،1 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن ماهی نونیل فنل به نمونه ماهیان با وزن متوسط 250 گرمی سه تکرار در سه هفته متوالی انجام شد. 72 ساعت پس از تزریق آخر، از ساقه دمی نمونه ها خونگیری به عمل آمد و برخی شاخص های خون شناسی شامل تعداد گلبول های سفید و قرمز خون، شمارش افتراقی سلول های سفید خونی و فاکتورهای ثانویه خون شناسی انجام شد. پس از شمارش، پایین بودن میزان هموگلوبولین، هماتوکریت و گلبول قرمز خون نسبت به گروه شاهد، دلیل در استرس بودن جانور ارزیابی شد زیرا که کاسته شدن پروتئین هموگلوبولین، تعداد گلبول های قرمز</strong><strong>خون و هماتوکریت نشان دهنده شرایط کم </strong><strong>خونی در</strong><strong>شرایط مواجهه با ماده آلاینده می باشد. تعداد </strong><strong>کل گلبول های سفید خونی در تیمارها نسبت به شاهد افزایش نشان داد. در شمارش افتراقی گلبول های سفید ائوزونوفیل در تیمارهای 10 و100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن ماهی نونیل فنل، افزایش معنی دار نشان داده و هم چنین نوتروفیل در تمامی تیمارها افزایش معنی دار نشان می دهد، لنفوسیت در تیمارهای 10 و100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن ماهی نونیل فنل افزایش معنی دار داشته است اما تغییر معنی داری در تعداد مونوسیت نسبت به گروه شاهد دیده نشد. شاخص های ثانویه خون شناسی </strong><strong>(</strong><strong>MEH</strong><strong>،</strong><strong>MEV</strong><strong>، </strong><strong>MEHC</strong><strong>)</strong><strong>تغییرات معنی داری </strong><strong>در جهت افزایش داشته اند که مطابق با افزایش تعداد سلول های سفید خون بوده است.</strong>
نونیل فنل,تاس ماهی ایرانی,شاخصه های خون شناسی
http://www.aejournal.ir/article_115502.html
http://www.aejournal.ir/article_115502_cabe58a18d572f81f95490d14b899ba7.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
اثرات پربیوتیک دیواره سلولی مخمر (ایمنووال) بر پارامترهای رشد و خون شناسی تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus) جوان
221
228
FA
سهیل
یوسفی
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، ایران
soheilu3fi@yahoo.com
مریم
منصف شکری
موسسه تحقیقات بین المللی تاس ماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
monsef_shokri@yahoo.com
حمید
علاف نویریان
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، ایران
navi@guilan.ac.ir
سید حسین
حسینی فر
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
hoseinifar@gau.ac.ir
10.22034/aej.2020.115584
<strong>در این مطالعه اثرات مکمل پربیوتیک ایمنووال بر عملکرد رشد و برخی پارامترهای خون شناسی تاس ماهی ایرانی</strong><strong> (</strong><strong><em>Acipenser</em></strong><strong> <em>persicus</em></strong><strong>) </strong><strong>بررسی گردید. بدین منظور، تاس ماهیان ایرانی جوان با میانگین وزن اولیه 0/39</strong><strong>±</strong><strong>47/78 در 9 مخزن (500 لیتری) در سه تیمار به همراه سه تکرار به طور تصادفی توزیع و با جیره پایه حاوی دو سطح از مکمل پربیوتیک ایمنووال شامل 0/5 و 1 درصد و جیره فاقد مکمل پربیوتیک (تیمار شاهد) طی هشت هفته تغذیه شدند. پس از پایان دوره تغذیه، اختلاف معنی داری در شاخص های رشد و تغذیه ماهیان مشاهده نگردید (0/05</strong><strong><</strong><strong>p </strong><strong>). بررسی پارامترهای خون شناسی نشان داد که تعداد یاخته های قرمز</strong><strong>(</strong><strong>RBC</strong><strong>)</strong><strong> و هموگلوبین در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی 1 درصد مکمل پربیوتیک به طور معنی داری بالاتر از تیمار شاهد بود (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). تفاوت معنی داری بین پارامترهای حجم متوسط یاخته قرمز </strong><strong>(</strong><strong>MCV</strong><strong>)</strong><strong>، میانگین هموگلوبین در سلول </strong><strong>(</strong><strong>MCH</strong><strong>)</strong><strong> و میانگین غلظت هموگلوبین در سلول </strong><strong>(</strong><strong>MCHC</strong><strong>)</strong><strong>، یاخته سفید خون، نوتروفیل، لنفوسیت و مونوسیت ها مشاهده نشد (0/05</strong><strong><</strong><strong>p </strong><strong>). این مطالعه نشان داد که مصرف مکمل پربیوتیک ایمنووال در دو سطح 0/5 و 1 درصد اثر معنی داری بر پارامترهای رشد و کارایی ندارد. هم چنین استفاده از 1 درصد جیره حاوی مکمل پربیوتیک ایمنووال می تواند سبب تغییر معنی دار در برخی از پارامترهای خون شناسی تاس ماهیان ایرانی جوان شود. به منظور تأیید تأثیر مثبت پربیوتیک نیاز است که شاخص های بیوشیمیایی، پاسخ های ایمنی و هم چنین میزان زنده مانی ماهی در مواجهه با میکروب های بیماری زا مورد بررسی قرار گیرد.</strong>
ایمنووال,پارامترهای رشد,پارامترهای خون شناسی,تاس ماهی ایرانی,مکمل پربیوتیک
http://www.aejournal.ir/article_115584.html
http://www.aejournal.ir/article_115584_49e8fd655496093005def89ebf0147dc.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
ارزیابی تنش اکسیژنی روی آسیب های بافت آبشش و طحال بچه ماهی آزاد دریای خزر (Salmo trutta caspius)
229
240
FA
شقایق
رضاخانی
گروه شیلات، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران
فلورا
محمدی زاده
گروه شیلات، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران
fmohammadi13@gmail.com
حسین
خارا
0000-0002-4010-9428
گروه شیلات، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایران
h.khara1974@yahoo.com
امیرهوشنگ
بحری
گروه شیلات، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران
amirbahri52@yahoo.com
محدثه
احمدنژاد
پژوهشکده آبزی پروری آب های داخلی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرانزلی، ایران
m_ahmadnehzad@yahoo.com
10.22034/aej.2020.115600
<strong>ماهی آزاد </strong><strong>دریای</strong><strong>خزر یکی از </strong><strong>با </strong><strong>ارزش ترین ماهیان </strong><strong>دریای </strong><strong>خزر </strong><strong>است و به دلیل بازارپسندی، شکل ظ</strong><strong>اهری </strong><strong>و طعم </strong><strong>گوشت از ارزش بالایی </strong><strong>برخوردار است. این تحقیق به منظور تعیین اثر تنش های اکسیژنی روی آسیب شناسی بافتی آبشش و طحال بچه ماهی آزاد دریای خزر در مرکز تکثیر و پرورش آزاد ماهیان شهید باهنر کلاردشت در زمستان 1395 انجام شد. تعداد 210 قطعه بچه ماهی آزاد با میانگین وزنی 10</strong><strong>±</strong><strong>50 گرم به طور کاملاً تصادفی انتخاب شدند و در مخازن مجهز به هواده و کپسول اکسیژن قرار گرفتند. ماهیان در 3 تیمار 1 یا هیپوکسی: 2 تا 3 میلی گرم در لیتر اکسیژن، 2 یا نرموکسی: 7 تا 8 میلی گرم در لیتر اکسیژن (شاهد یا اکسیژن آب مرکز) و 3 یا هایپراکسی: 12 تا 14 میلی گرم در لیتر اکسیژن تقسیم شدند و هر تیمار دارای سه تکرار بود. در پایان آزمایش نمونه برداری از آبشش و طحال جهت ارزیابی آسیب های وارد شده انجام گرفت. نمونه آبشش و طحال برای بررسی هیستوپاتولوژیک به پژوهشکده آبزی پروری آب </strong><strong></strong><strong>های داخلی</strong><strong>-</strong><strong> بندر انزلی انتقال داده شدند. نتایج بررسی اسلایدهای بافت آبشش و طحال نشان داد که علائم در همه تیمارها وجود دارد که این علائم شامل خونریزی، چماقی شدن یا پیچ خوردگی نوک لاملا، هایپرتروفی اپیتلیوم، هایپرپلازی موضعی و منتشر، نکروز، پرخونی، تلانژکتازی، به هم چسبیدگی لاملا و جدا شدن اپیتلیوم از لاملا در آبشش و پرخونی، نکروز، واکوئله شدن سیتوپلاسم سلول ها، هموسیدرین و سینوزوئیدها در طحال می باشد. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که سطح اکسیژنی 7 تا 8 میلی گرم در لیتر، مطلوب ترین شرایط برای پرورش بچه ماهی آزاد دریای خزر می باشد.</strong>
ماهی آزاد دریای خزر,تنش اکسیژنی,آبشش,طحال
http://www.aejournal.ir/article_115600.html
http://www.aejournal.ir/article_115600_6b92fcc39993270af5abb853faab4999.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تاثیر غلظت های مختلف دی فرمات سدیم بر شاخص های بیوشیمیایی و آنتی اکسیدانی سرم در ماهی آزاد دریای خزر (Salmo trutta caspius)
241
250
FA
حسین
مومنی
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
momeni_hossein_dvm@yahoo.com
مهرزاد
مصباح
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
mehrmesbah@yahoo.com
تکاور
محمدیان
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
t.mohammadian@scu.ac.ir
محمد رضا
تابنده
0000000332588550
گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
m.tabandeh@scu.ac.ir
محمد
خسروی
گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
m.khosravi@yahoo.com
10.22034/aej.2020.117621
<strong>ماهی آزاد دریای خزر </strong><strong> (<em>Salmo trutta caspius</em>) </strong><strong>یکی از 9 زیرگونه قزل آلای قهوه ای در جهان و از گونه های بومی ایران می باشد که در معرض خطر انقراض می باشد. هدف </strong><strong>از </strong><strong>این </strong><strong>تحقیق </strong><strong>بررسی</strong><strong>اثر غلظت های مختلف </strong><strong>اسیدی فایر دی فرمات سدیم </strong><strong>بر </strong><strong>روی شاخص های بیوشیمیایی و آنتی اکسیدانی سرم در ماهی آزاد دریای خزر بود. بدین منظور، تعداد </strong><strong>360 قطعه بچه ماهی </strong><strong>آزاد </strong><strong>دریای </strong><strong>خزر با وزن حدود 0/05</strong><strong>±</strong><strong>13 گرم به مدت 60 روز با به کارگیری چهار جیره شامل سطوح صفر (شاهد)، 0/5، 1 و 1/5 درصد، از دی فرمات سدیم در 4 تیمار و 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. خونگیری از ماهیان در شروع آزمایش، روز 30 و پس </strong><strong>از </strong><strong>پایان </strong><strong>دوره از قسمت ساقه دمی، انجام شد. در هر بار نمونه برداری بعد از خونگیری فعالیت آنزیم های کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز </strong><strong>(</strong><strong>SOD</strong><strong>)</strong><strong> و مالون دی آلدهید </strong><strong>(</strong><strong>MDA</strong><strong>)</strong><strong> و هم چنین میزان تری گلیسرید، کلسترول، لاکتات دی هیدروژناز </strong><strong>LDH</strong><strong> و گلوکز توسط روش های بیوشیمیایی تعیین شد. نتایج نشان داد که مقدار گلوکز در 30 روز ابتدایی آزمایش در همه تیمارها اختلاف معنی داری نسبت به گروه شاهد داشته است. مقدار</strong><strong>کلسترول </strong><strong>سرم </strong><strong>خون </strong><strong>در </strong><strong>روز 30 در </strong><strong>تیمار 0/5 درصد </strong><strong>و در روز 60 در تیمار 1 درصد نسبت به </strong><strong>گروه </strong><strong>شاهد </strong><strong>کاهش </strong><strong>معنی داری </strong><strong>داشته </strong><strong>است. مقدار </strong><strong>تری</strong><strong> </strong><strong>گلیسرید </strong><strong>در </strong><strong>تمام گروه ها به جز تیمار 1 درصد در انتهای دوره افزایش </strong><strong>معنی داری </strong><strong>نسبت </strong><strong>به </strong><strong>شروع آزمایش </strong><strong>داشته </strong><strong>است</strong><strong>.</strong><strong> هم چنین در تیمار 0/5 و 1/5 درصد در روز صفر و 30 با روز 60 اختلاف معنی داری </strong><strong>مشاهده شد. میزان آنزیم </strong><strong>LDH </strong><strong> در روز 30 نمونه برداری، در تیمار 1 درصد کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد داشته است. در مورد میزان </strong><strong>کاتالاز </strong><strong>سرم </strong><strong>در روز 60</strong><strong>آزمایش اختلاف معنی داری میان تیمارهای اسیدی فایر با گروه شاهد </strong><strong>مشاهده نشد</strong><strong>.</strong><strong> میزان </strong><strong>SOD</strong><strong> پس از 60 روز نسبت به گروه شاهد معنی دار نبوده است. میزان فعالیت مالون </strong><strong>دی </strong><strong>آلدهید </strong><strong>در تیمار 1 درصد در </strong><strong>روز 30 و 60 نمونه برداری و تیمار 1/5 درصد در روز 60، اختلاف معنی داری با گروه شاهد داشتند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تیمارهای اسیدی فایر به خصوص تیمار 1 و 1/5 درصد تاثیر معنی دار در فاکتور بیوشیمایی و دفاع آنتی اکسیدانی ماهی آزاد تا 30 روز اول از خود نشان داده اند اما در 30 روز دوم ازمایش نتایج برعکس بود. </strong>
اسیدهای چرب کوتاه زنجیره,ماهی آزاد دریای خزر,دی فرمات سدیم,شاخص های بیوشیمیایی,آنزیم های آنتی اکسیدانی
http://www.aejournal.ir/article_117621.html
http://www.aejournal.ir/article_117621_2bb5cdfd5404f15d9fb93e1bdf390303.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تاثیر عوامل مختلف محیطی بر انتخاب زیستگاه توسط Salmo truttaدر رودخانه کرج
251
258
FA
سید مهدی
مصطفوی
گروه علوم محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
mehdimostafavi07@gmail.com
محمدرضا
رحمانی
0000-0002-5378-8773
گروه محیط زیست دریایی، دانشکده محیط زیست، کرج، ایران
irandoe_rahmani@yahoo.com
محمد
کابلی
0000-0002-9203-2346
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
mkaboli@ut.ac.ir
اصغر
عبدلی
گروه تنوع زیستی و مدیریت اکوسیستم ها، پژوهشکده علوم محیطی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
asabdoli@yahoo.com
10.22034/aej.2020.117908
<strong>در بوم شناسی انتخاب زیستگاه عامل مهمی در پیش بینی توزیع و فراوانی گونه ها محسوب می </strong><strong></strong><strong>شود. در خصوص ماهیان تعیین انتخاب زیستگاه به ویژه </strong><strong>در </strong><strong>مورد </strong><strong>گونه های </strong><strong>در </strong><strong>معرض </strong><strong>خطر، </strong><strong>نادر، </strong><strong>بومی </strong><strong>یا </strong><strong>دارای </strong><strong>پراکنش </strong><strong>منقطع </strong><strong>و </strong><strong>گونههای حساس به </strong><strong>اثرات </strong><strong>توسعه دارای اهمیت بوده و اقدام موثری در جهت حفاظت </strong><strong>از </strong><strong>تنوع </strong><strong>زیستی </strong><strong>ماهیان </strong><strong>و </strong><strong>برنامه ریزی </strong><strong>برای </strong><strong>کاربری </strong><strong>اراضی محسوب می</strong><strong> </strong><strong>شود. ویژگی </strong><strong></strong><strong>های زیستگاهی </strong><strong><em>Salmo</em></strong><strong> <em>trutta</em></strong><strong> در رودخانه کرج با تحلیل اثر متغیرهای عمق، سرعت </strong><strong>جریان، عدد </strong><strong>Froude</strong><strong>، شاخص بستر، پناه بستر، پوشش دیداری، پوشش ترکیبی و مناطق استخری در 16 ایستگاه با جمع </strong><strong></strong><strong>آوری داده </strong><strong></strong><strong>ها طی سال های 1395 و 1396 با استفاده از نرم افزار </strong><strong>HABSEL</strong><strong> تعیین و محدوده های </strong><strong>زیستگاه </strong><strong>مورد استفاده و </strong><strong>انتخاب </strong><strong>شده این گونه با توجه به میزان </strong><strong>دسترسی به هر متغیر مشخص شد. بر اساس نتایج، زیستگاه انتخابی خال قرمز در رودخانه کرج در عمق ۵۲-۴۶، سرعت جریان 0/45-0/40 متر بر ثانیه، عدد </strong><strong>Froude</strong><strong> 0/26-0/30، شاخص بستر 3/8-3/4، پناه بستر 20-10، پوشش دیداری 64-56، پوشش ترکیبی 21-17/5 و مناطق استخری 28-21 می باشد. در </strong><strong>بین </strong><strong>متغیرهای </strong><strong>مورد بررسی </strong><strong>در </strong><strong>رودخانه </strong><strong>کرج، </strong><strong>شاخص </strong><strong>عدد <strong>Froude</strong></strong><strong>، سرعت جریان و عوامل بستر بیش ترین مطلوبیت را برای </strong><strong><em>Salmo trutta </em></strong><strong>داشتند. با وجود فراهم بودن شرایط مطلوب در برخی نقاط رودخانه کرج جهت سکونت قزل آلای خال قرمز، به نظر می رسد عدم حضور این گونه در آن نقاط ناشی از اختلالات انسانی بر اکوسیستم های آب شیرین یا تغییرات اقلیمی بسیار شدید مانند سیل باشد.</strong>
قزل آلای خال قرمز,شاخص انتخاب پذیری,متغیرهای محیطی,مطلوبیت زیستگاه
http://www.aejournal.ir/article_117908.html
http://www.aejournal.ir/article_117908_5658c14ee6ce93e3106294474e6054cb.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
اثر جیره غذایی حاوی سطوح مختلف مخلوط اسانس های گیاهی (Mix oil) بر شاخص های رشد و بقاء ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) در مواجهه با باکتری یرسینیا روکری (Yersinia ruckeri)
259
264
FA
علیرضا
باباعلیان امیری
گروه بهداشت دانشکده علوم دامپزشکی، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
alirezababaalian@gmail.com
قباد
آذری تاکامی
گروه بهداشت دانشکده علوم دامپزشکی، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
takami85@hotmail.com
محمد
افشارنسب
گروه بهداشت دانشکده علوم دامپزشکی، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
mafsharnasab@yahoo.com
اشکان
زرگر
گروه بهداشت آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
azargar@ut.ac.ir
10.22034/aej.2020.117943
<strong>این مطالعه به منظور ارزیابی تاثیر جیره حاوی سطوح مختلف مخلوط اسانس</strong><strong> </strong><strong>های گیاهی </strong><strong>(Mixed oil)</strong><strong> بر شاخص های رشد و میزان بازماندگی ماهی قزل آلای رنگین کمان </strong><strong>(</strong><strong><em>Oncorhynchus mykiss</em></strong><strong>)</strong><strong> در مواجهه با باکتری </strong><strong><em>Yersinia ruckeri </em></strong><strong>صورت گرفت. چهار گروه از ماهیان با میانگین وزنی 0/10</strong><strong>±</strong><strong>31/0 گرم در حوضچه های سیمانی با تراکم 70 قطعه ماهی توزیع و طی مدت 8 هفته با خوراک حاوی سطوح مختلف </strong><strong>Mix oil</strong><strong> (صفر، 400</strong><strong>ppm</strong><strong>، 200</strong><strong>ppm</strong><strong>، 50</strong><strong>ppm</strong><strong>، هر تیمار با 3 تکرار) غذادهی شدند. در انتهای دوره شاخص های رشد، درصد بازماندگی و میزان مقاومت تیمارهای مختلف در مواجهه با باکتری محاسبه شد. نتایج نشان داد، که ماهیان تغذیه شده با غلظت های مختلف مخلوط اسانس به ویژه غلظت 400</strong><strong>ppm</strong><strong> آن، از شاخص های رشد بهتر (افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه، میانگین رشد روزانه، نسبت کارایی پروتئین) و درصد بازماندگی بیشتری در مواجهه با باکتری یرسینیا روکری نسبت به سایر تیمارها برخوردار بودند (0/05</strong><strong>></strong><strong>p</strong><strong>). براساس نتایج حاصله، استفاده از مخلوط اسانس های گیاهی </strong><strong>Mix oil </strong><strong> به ویژه در سطح 400 </strong><strong>ppm</strong><strong> در جیره ماهی قزل آلای رنگین کمان، منجر به بهبود عملکرد رشد و افزایش مقاومت ماهیان قزل آلای رنگین کمان در مواجهه با باکتری یرسینیا روکری شده است.</strong>
عملکرد رشد,بازماندگی,قزل آلای رنگین کمان,مخلوط اسانس گیاهی,یرسینیا روکری
http://www.aejournal.ir/article_117943.html
http://www.aejournal.ir/article_117943_e694e41bd8aa1ca7974e34230f14ec26.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تعیین روابط طولی و وزنی در جمعیت های مختلف مولدین نر و ماده قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) عاری از بیماری خاص(SPF) به منظور انتخاب اصلح
265
274
FA
منصور
شریفیان
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
sharif_23m@yahoo.com
شهرام
دادگر
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
shdadgar@yahoo.com
محمود
حافظیه
000-0002-7420-9259
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
jhafezieh@yahoo.com
10.22034/aej.2020.118360
<strong>تحقیق حاضر با هدف مقایسه روابط طولی و وزنی مولدین، نر و ماده قزل آلای رنگین کمان </strong><strong>(<em>Oncorhynchus mykiss</em>)</strong><strong> عاری از بیماری</strong><strong>خاص </strong><strong>(SPF)</strong><strong>در راستای انتخاب مولدین نر و ماده اصلح، به منظور عملیات تلاقی گری، بین جمعیت های مختلف، در مرکز </strong><strong>تحقیقات شیلاتی ماهیان سردآبی- تنکابن، انجام گردید عملیات اجرایی پروژه مشتمل بر جمع آوری پیش مولدین از طریق انتخاب مراکز تکثیر و پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان (براساس تایید سازمان شیلات ایران سازمان و سازمان دامپزشکی کل کشور) در سطح استان های آذربایجان غربی، </strong><strong>مازندران، کهگیلویه و بویراحمد و انتقال آن ها به مرکز فوق الذکر انجام شد. در مجموع، جمعیت های پیش مولدین قزل آلای رنگین کمان (در قالب هفت تیمار و سه تکرار به ازای هر تیمار) از طریق هفت مزرعه در سطح استان های فوق الذکر جمع آوری و با تراکم 10 کیلوگرم بر مترمربع در حوضچه های بتونی با رعایت اصول امنیت زیستی </strong><strong>(Biosecurity)</strong><strong> در سالن پرورش مرکز تحقیقات ماهیان سردآبی ذخیره سازی شدند. پیش مولدین جهت ردیابی صفت اقتصادی رشد علامت گذاری </strong><strong>شده و در حین دوره پرورش عملیات زیست سنجی در مقاطع مختلف رشد به منظور سنجش ضرایب زیستی و محاسبه رابطه طول و وزن، پیش مولدین انجام شد. میزان غذادهی پیش مولدین سه ساله به میزان 3-2 درصد وزن ماهیان و در سه نوبت در روز انجام شد. درخصوص تغذیه پیش مولدین جمعیت های مختلف از غذای </strong><strong>Skretting</strong><strong> با پروتئین 40 تا 45 درصد استفاده شد در طول دوره پرورش کلیه پارامترهای فیزیکی و شیمیایی آب به منظور کنترل شرایط بهینه رشد مورد پایش و ارزیابی مستمر قرار گرفت هم چنین تعویض آب بین 6-4 دفعه در شبانه روز به منظور حفظ کیفیت فیزیکی و شیمیایی آب صورت پذیرفت. از آن جایی که پیش مولدین نر و ماده در شرایط یکسان محیطی قرار داشتند. لهذا میزان واریانس محیطی ناشی از تغییرات شرایط محیطی و هم چنین واریانس اثرات متقابل </strong><strong>(Interaction)</strong><strong> بین ژنتیک ومحیط به صفر نزول نمود. بدیهی است در این حالت، تفاوت های عملکردی رشد در بین جمعیت های مختلف ناشی از عمکرد واریانس ژنتیکی قلمداد می گردد. بررسی معادلات رشد حاکی از آن بوده که بالاترین میانگین ضریب </strong><strong>b </strong><strong> در جنس نر در مزرعه آقای معروفی به میزان 3/15 به دست آمده که نشان دهنده ایزومتریک بودن رشد جمعیت مذکور است. بالاترین ضریب </strong><strong>b</strong><strong> در جنس ماده در مزرعه آقای سرشار به میزان میانگین 3/2 به دست آمد. ایجاد یکنواختی در اندازه ماهیان در اثر انتخاب باعت کم شدن هتروزیگوسیتی می شود. اغلب برداشت ماهیان هم اندازه در انتهای دوره پرورش سودمند بوده و در نتیجه می توان ماهیان پرورشی را در بازه زمانی کوتاهی به بازار عرضه شوند میزان ضریب همبستگی طول و وزن در جنسهای نر به دست آمده است. بالاترین میانگین ضریب همبستگی</strong><strong> R2 </strong><strong>در جنس نر در مزرعه آقای معروفی به میزان میانگین 0/87 مشاهده شد و مزارع سرشار با میانگین های 0/86، قربانی 0/84، فخاری 0/84 و کهگیلویه 0/82 در مرتبه های بعدی قرار گرفت. براساس داده های مذکور انتخاب والدین برای تولید ماهی قز لآلای رنگین کمان عاری از بیماری خاص انجام شد تا از این طریق انتخاب بهترین مولدین سالم و شناسنامه دار برای ایجاد عملیات تلاقی گری میسر گردد.</strong>
ماهی قزل آلای رنگین کمان,نر و ماده,ضرایب رشد,عاری از بیماری
http://www.aejournal.ir/article_118360.html
http://www.aejournal.ir/article_118360_e1bf8e9bcccf3f3c31c5728959b8e3bd.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تاثیر عصاره الکلی گیاه زنیان (Trachyspermum ammi L) بر عملکرد رشد، فراسنجه های خونی و ایمنی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
275
282
FA
مهدی
نادری فارسانی
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
m.naderi@urmia.ac.ir
رضوانه
جنابی حق پرست
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
rezvanehjenabi@yahoo.com
علیرضا
افضلی کرد محله
گروه بهداشت آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
lrz_afzali@yahoo.com
10.22034/aej.2020.118783
<strong>در این تحقیق تاثیر عصاره گیاه زنیان </strong><strong>(</strong><strong><em>Trachyspermum ammi</em></strong><strong> L</strong><strong>)</strong><strong> بر شاخص های رشد و ایمنی ماهی قزل آلای رنگین کمان </strong><strong>(</strong><strong><em>Oncorhynchus</em></strong><strong> <em>mykiss</em></strong><strong>)</strong><strong> مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی 600 قطعه ماهی قزل آلا با میانگین وزنی اولیه 7</strong><strong>±</strong><strong>58 با جیره های غذایی به ترتیب حاوی 0/5، 1/5 و 2/5 درصد عصاره زنیان و گروه شاهد با جیره فاقد عصاره تغذیه گردیدند. در پایان دوره، شاخص های رشد، خون شناسی و ایمنی براساس فرمول های استاندارد محاسبه و با استفاده از آزمون توکی آنالیز انجام گردید. در گروه ماهیانی که 2/5 درصد عصاره زنیان دریافت کرده بودند شاخص های رشد مانند افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، وزن نهایی و شاخص وضعیت نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری بالاتر به دست آمد (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). براساس نتایج به دست آمده از پارامترهای خون شناسی</strong><strong></strong><strong>، تیمار تغذیه شده با 2/5 درصد عصاره زنیان دارای بیش ترین میزان هماتوکریت و هموگلوبین بوده و اختلاف معنی داری با تیمار شاهد نشان داد (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). در سایر پارامترهای خونی (گلبول های سفید، گلبول های قرمز، </strong><strong>MCV</strong><strong>، </strong><strong>MCHC</strong><strong> و </strong><strong>MCH</strong><strong>)</strong><strong> اختلاف معنی داری بین تیمارهای آزمایشی و گروه شاهد مشاهده نشد (0/05</strong><strong><</strong><strong>p </strong><strong>). تغذیه ماهیان با 2/5 درصد عصاره زنیان فعالیت لیزوزیم و کمپلمان را به طور معنی داری بهبود بخشید (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). در سایر پارامترهای بیوشیمیایی خون (ایمونوگلوبولین، آلبومین و پروتئین کل) اختلاف معنی داری بین سطوح مختلف عصاره زنیان و گروه شاهد دیده نشد (0/05</strong><strong><</strong><strong>p </strong><strong>). بنابراین می توان نتایج گرفت استفاده از عصاره گیاه زنیان در جیره غذایی ماهی قزل آلای رنگین کمان می تواند منجر به بهبود فاکتورهای رشد و برخی از پارامترهای ایمنی گردد.</strong>
عصاره زنیان,پارامترهای ایمنی,شاخصهای رشد,قزل آلای رنگین کمان
http://www.aejournal.ir/article_118783.html
http://www.aejournal.ir/article_118783_69948152b06da95af3a7b78cfde5333a.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی تأثیر اسانس آویشن شیرازی (Zataria multiflora Boiss) و پودر زنجبیل (Zingiber officinale) به صورت مجزا بر شاخص های رشد، ایمنی و مقاومت بچه ماهیان قزل آلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) در مواجه با باکتری یرسینیا راکری (Yersinia ruckeri)
283
292
FA
عارف
زارعی نوذری
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبدکاوس، گنبدکاوس، ایران
arefzareinozari72@gmail.com
حسنا
قلی پور کنعانی
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبدکاوس، گنبدکاوس، ایران
gholipourk@gonbad.ac.ir
حجت الله
جعفریان
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبدکاوس، گنبدکاوس، ایران
hojat.jafaryan@gmail.com
محمد
هرسیج
گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبدکاوس، گنبدکاوس، ایران
m_harsij80@gonbad.ac.ir
10.22034/aej.2020.118832
<strong>در مطالعه حاضر تأثیر اسانس آویشن شیرازی و پودر زنجبیل بر شاخص های رشد و تحریک سیستم ایمنی بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 150 قطعه بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 1/49</strong><strong>±</strong><strong>31/40 گرم در 3 تیمار آزمایشی هرکدام با 3 تکرار (در هر تکرار 10 قطعه بچه ماهی) تقسیم شدند. تیمارها به مدت 30 روز با جیره های حاوی 0 (شاهد) و 1% اسانس آویشن و پودر زنجبیل تغذیه شدند. در روز 30 ام، باکتری یرسینیا راکری به صورت درون صفاقی به</strong><strong> 15 قطعه از بچه ماهیان در هر تیمار به طور تصادفی تزریق شد. میزان تلفات روزانه به مدت 2 هفته ثبت گردید. در </strong><strong>انتهای </strong><strong>دوره </strong><strong>نمونه </strong><strong>خون </strong><strong>از </strong><strong>تیمارها </strong><strong>تهیه شد. براساس نتایج به دست آمده شاخص های رشد اختلاف معنی داری بین تیمارهای آزمایشی نشان نداد (0/05</strong><strong><</strong><strong>p </strong><strong>). در پایان دوره غذادهی بیش ترین مقدار پروتئین کل، آلبومین، گلوکز، لیزوزیم، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و فعالیت </strong><strong>همولیتیک </strong><strong>کمپلمان </strong><strong>سرم در گروه شاهد ثبت گردید (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). در فاز دوم ازمایش و در شرایط بعد از مواجه با عامل بیماری زا، بیش ترین مقدار گلوکز، لیزوزیم، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و فعالیت </strong><strong>همولیتیک </strong><strong>کمپلمان </strong><strong>سرم در تیمار تغذیه شده از پودر زنجبیل به دست آمد (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). بیش ترین مدت زمان زنده مانی بچه ماهیان پس از تزریق باکتری نیز در تیمار تغذیه شده از پودر زنجبیل ثبت شد. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از 1% پودر زنجبیل و اسانس آویشن باعث تحریک سیستم ایمنی و افزایش مقاومت بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان در برابر عوامل بیماری زا می گردد.</strong>
قزل آلای رنگینکمان,آویشن شیرازی,زنجبیل,یرسینیا راکری
http://www.aejournal.ir/article_118832.html
http://www.aejournal.ir/article_118832_6d11e7f7b9e121088c10150c65e630e5.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی ایمنی زایی و محافظت کنندگی لیپوپلی ساکارید یرسینیا راکری (Yersinia ruckeri) در برابر یرسینیوزیس در ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhyncus mykiss)
293
304
FA
زهرا
طولابی دزفولی
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
z.tulaby@gmail.com
مجتبی
علیشاهی
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
alishahimoj@gmail.com
مسعود
قربانپور
گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
m.ghorbanpoor@scu.ac.ir
مهرزاد
مصباح
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
mehrmesbah@yahoo.com
محمد رضا
تابنده
0000000332588550
گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
m.tabandeh@scu.ac.ir
10.22034/aej.2020.119247
<strong>با توجه به اهمیت یرسینیوزیس در کشور و ضرورت واکسیناسیون ماهی در این تحقیق اثر لیپوپلی ساکارید باکتری یرسینیا راکری بر کارایی و ایمنی زایی باکترین یرسینیا راکری در تجویز تزریقی، خوراکی و غوطه وری ارزیابی گردید. 480 قطعه ماهی (1/2</strong><strong>±</strong> <strong>7 گرم) به صورت تصادفی به 8 گروه مساوی، هر گروه در سه تکرار (هر تکرار 20 ماهی) تقسیم گردیدند. گروه </strong><strong>A</strong><strong>، </strong><strong>B</strong><strong> و </strong><strong>C</strong><strong> به ترتیب با خوراک حاوی </strong><strong>LPS</strong><strong> (سیصد میکروگرم/کیلوگرم/وزن بدن)، </strong><strong>+</strong><strong>LPS</strong><strong>باکترین (10<sup>9</sup></strong><strong>cfu</strong><strong>/گرم) و باکترین در هفته اول و سوم تحقیق تغذیه شدند. در گروه غوطه وری </strong><strong>(</strong><strong>D</strong><strong>)</strong><strong> ماهی ها به مدت 2 دقیقه در روز صفر و 14 در سوسپانسیون باکترین (10<sup>9</sup></strong><strong>cfu </strong><strong>/</strong><strong>میلی لیتر</strong><strong>) غوطه ور شدند. گروه های تزریقی </strong><strong>(</strong><strong>E</strong><strong>،</strong><strong>F</strong><strong> و </strong><strong>G</strong><strong>)</strong><strong> به ترتیب با باکترین (10<sup>10</sup></strong><strong>cfu</strong><strong>/</strong><strong>میلی لیتر</strong><strong>)، </strong><strong>LPS</strong><strong> (سیصد میکروگرم/میلی لیتر) و باکترین+</strong><strong>LPS</strong><strong> به روش داخل صفاقی ایمن شدند و در روزهای صفر، 30، 60 نمونه خون و سرم تهیه شده و شاخص های خونی و ایمنی بین ماهیان تیمارها مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد که تزریق باکترین+ </strong><strong>LPS</strong><strong> تحریک شاخص های ایمنی غیراختصاصی و اختصاصی را به طور معنی داری در اکثر گروهها بهبود بخشید (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>)</strong><strong>. </strong><strong>میزان کارایی تجویز باکترین+</strong><strong>LPS</strong><strong> درروش خوراکی با روش غوطه وری مشابه بوده و به طور معنی داری کم تر از روش تزریقی بود (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>)</strong><strong>. نتایج تحقیق جاری نشان داد که اضافه نمودن </strong><strong>LPS</strong><strong> به باکترین علاوه بر بهبود کارایی واکسن به روش تزریقی و خوراکی، ایمنی زایی آن ها را هم افزایش داد. لذا می توان بعد از مطالعات تکمیلی از آن به عنوان یک کاندید مناسب و اقتصادی در تهیه واکسن یرسینیوزیس در ماهی قزل آلا استفاده کرد. </strong>
ماهی قزل آلای رنگین کمان,یرسینیوزیس,LPS,ایمنی زایی
http://www.aejournal.ir/article_119247.html
http://www.aejournal.ir/article_119247_09c98d43eddcfe7bcc912bbf7ed1521f.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تأثیر پیش تیمار پلی فنول برشاخص های ایمنی موکوس پوست ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) در مواجهه با نانو ذرات نقره
305
314
FA
وجیهه
نوری
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
vajihe.noori@gmail.com
سید علی اکبر
هدایتی
0000-0001-7658-5314
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
hedayati@gau.ac.ir
سیدحسین
حسینی فر
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
hossein.hoseinifar@gmail.com
طاهره
باقری
مرکز تحقیقات آبهای دور، موسسه تحقیقات شیلات ایران، سازمان تحقیقات، ترویج و آموزش کشاورزی، چابهار، ایران
bagheri1360@gmail.com
سید رضا
خالقی
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
seyedrezakhaleghi@yahoo.com
10.22034/aej.2020.119618
<strong>با توجه به کاربرد روز افزون نانوذرات و استفاده از مکمل های غذایی در صنعت آبزی پروری، تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات بهینه مکمل غذایی در مقابل نانوذرات در آبزی پروی با بررسی پیش تیمار پلی فنول بر شاخص های ایمنی موکوس پوست ماهی کپور معمولی </strong><strong>(<em>Cyprinus</em> <em>carpio</em>)</strong><strong> در مواجهه با نانو ذرات نقره انجام گرفت.</strong><strong>230 عدد بچه ماهی با میانگین وزن 0/4</strong><strong>±</strong><strong>15/6 گرم به پنج تیمار بدون تغذیه با مکمل غذایی و عدم مواجهه با نانو ذرات نقره (شاهد منفی)، بدون تغذیه با مکمل غذایی و مواجهه با نانو ذرات نقره (شاهد مثبت)، تغذیه شده به ترتیب با 0/05، 0/1 و 0/2 گرم پودر پلی فنول در کیلوگرم غذا به مدت 60 روز تغذیه گردیدند، پس از آن طی 14 روز در مواجهه 50% غلظت کشنده نانو ذرات نقره قرار گرفتند. نتایج نشان داد فعالیت آنزیم لیزوزیم، میزان پروتئین محلول </strong><strong>و ایمونوگلوبولین کل موکوس پوست در تیمارهای تغذیه شده با غلظت های مختلف عصاره پلی فنولی شاه بلوط طی مواجهه با نانو ذرات نقره افزایش معنی دار داشتند (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). در کل نانو ذرات نقره دارای اثرات نامطلوب بر شاخص های ایمنی ماهی کپورمعمولی بود. غلظت 0/05 گرم عصاره پلی فنولی شاه بلوط در غلظت های مورد استفاده دارای اثرات</strong><strong>مطلوب بر شاخص های فیزیولوژیکی ماهی کپورمعمولی مواجهه یافته با نانوذرات نقره بود.</strong>
نانو ذرات نقره,سیستم ایمنی,موکوس,مکمل غذایی,ماهی کپور معمولی
http://www.aejournal.ir/article_119618.html
http://www.aejournal.ir/article_119618_02b065bbe4b6f6a33f94e46275561bb3.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
اثرات استفاده از مولتی آنزیم ناتوزیم و بتایین بر فاکتورهای بیوشیمیایی خون در ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio)
315
322
FA
محمد
همایونی
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
mohammadhomayouni7292@gmail.com
محمدرضا
ایمانپور
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
imanpour@yahoo.com
رقیه
صفری
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
fisheriessafari@yahoo.com
10.22034/aej.2020.119928
<strong>در این </strong><strong>آزمایش</strong><strong>اثر مولتی آنزیم ناتوزیم و بتایین به صورت مجزا و ترکیبی بر شاخص های بیوشیمیایی سرم خون در ماهی کپور معمولی </strong><strong>(</strong><strong><em>Cyprinus</em></strong><strong> <em>carpio</em></strong><strong>)</strong><strong> مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 180 قطعه ماهی کپور از سر مزرعه با میانگین وزنی 0/5</strong><strong>±</strong><strong>19/5 گرم به مدت 8 هفته با جیره های آزمایشی در سه تیمار و سه تکرار حاوی سطوح مختلف 0، 1 و 1/5 درصد بتائین به صورت ترکیبی با سطوح 0، 250 و 500 میلی گرم ناتوزیم بر کیلوگرم غذا تغذیه شدند. در انتهای دوره فاکتورهای بیوشیمیایی خون کلسیم، گلوکز، الکالین فسفاتاز، پروتئین کل و آلبومین با استفاده از روش اسپکتروفتومتری بررسی شد. نتایج افزایش معنی دار (P≤0/05)</strong><strong> میزان گلوکز با افزایش ناتوزیم در جیره، افزایش معنی دار (P≤0/05)</strong><strong> کلسیم در تیمارهای دوزهای بالای ترکیبی ناتوزیم و بتایین، افزایش معنی دار (P≤0/05)</strong><strong> الکالین فسفاتاز در تیمارهای ترکیبی ناتوزیم و بتایین، افزایش معنی دار (P≤0/05)</strong><strong> آلبومین در تیمارهای دوزهای بالای ترکیبی ناتوزیم و بتایین را نشان داد. به طورکلی استفاده از بتایین و مولتی آنزیم ناتوزیم باعث بهبود فاکتورهای بیوشیمایی خون به عنوان شاخص های ایمنی در ماهی کپور گردید.</strong>
ناتوزیم,بتایین,کپور,بیوشیمیایی خون
http://www.aejournal.ir/article_119928.html
http://www.aejournal.ir/article_119928_f109081da0c1fdaf7dcbcf9ce584ec15.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
اثر سطوح مختلف سرکه سیب بر برخی پارامترهای سیستم ایمنی غیراختصاصی سرم خون در بچه ماهیان کپورمعمولی (Cyprinus carpio)
323
328
FA
حامد
نکوبین
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
nekoubin.hs@gmail.com
عبدالمجید
حاجی مرادلو
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
a_hajimoradloo@gau.ac.ir
سیدحسین
حسینی فر
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
hossein.hoseinifar@gmail.com
10.22034/aej.2020.119995
<strong>اسیدهای آلی محصول </strong><strong>طبیعی ناشی از تخمیر در گیاهان،</strong><strong>از پتانسیل بالایی برای جایگزینی آنتی بیوتیک ها در صنعت آبزی پروری برخوردار می باشند. از این رو در این مطالعه از سرکه سیب به عنوان نوعی اسیدآلی در جیره غذایی بچه ماهیان کپور استفاده شد. هدف از این تحقیق بررسی اثر سرکه سیب در غلظت های مختلف (0، 1، 2 و 4 درصد سرکه سیب به جیره پایه) بر برخی پارامترهای ایمنی غیراختصاصی سرم بچه ماهیان کپور معمولی از جمله آلبومین </strong><strong>(</strong><strong>A</strong><strong>)</strong><strong>، گلوبولین </strong><strong>(</strong><strong>G</strong><strong>)</strong><strong>، نسبت </strong><strong>A/G</strong><strong>، پروتئین کل، آنزیم لیزوزیم و آلکالین فسفاتاز </strong><strong>(</strong><strong>ALp </strong><strong>)</strong><strong> میباشد. بچه ماهیان کپور معمولی با میانگین وزن 0/5</strong><strong>±</strong><strong>15 گرم، به مدت 60 روز با جیره آزمایشی مورد تغذیه قرار گرفتند. در پایان آزمایش از هر تکرار تعداد 10 قطعه ماهی به صورت تصادفی صید و در محلول گل میخک بی هوش شده و نمونه خون از آن ها گرفته شد. میزان آلبومین و گلوبولین اندازه گیری شده در تیمارهای تغذیه ای در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی داری نشان نداد (0/05</strong><strong><</strong><strong>p </strong><strong>). با این وجود پروتئین کل در سطح 2 درصد افزایش معنی داری را در مقایسه با سایر تیمارها و گروه شاهد نشان داد (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>)، هم چنین در سطح 2 درصد سرکه سیب افزایش معنی دار در میزان فعالیت لیزوزیم مشاهده گردید (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). در بررسی میزان الکالین فسفاتاز نیز اختلاف معنی داری میان تیمارهای تغذیه ای و</strong><strong>گروه شاهد مشاهد نشد (0/05</strong><strong><</strong><strong>p </strong><strong>).</strong>
کپورمعمولی,سرکه سیب,ایمنی غیراختصاصی
http://www.aejournal.ir/article_119995.html
http://www.aejournal.ir/article_119995_d6891c5a01fca5d2fb2ac08655681b85.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺳﻄﻮح ﻣﺘﻔﺎوت ملاس چغندر جیره غذایی بر ترکیب لاشه وآنزیم های کبدی ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio)
329
334
FA
مصطفی
بیگی
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
beygimostafa392@gmail.com
عبدالمجید
حاجی مرادلو
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
ahajimoradloo@yahoo.com
سیدحسین
حسینی فر
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
hossein.hoseinifar@gmail.com
علی
جافرنوده
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
a.jafar55@gmail.com
10.22034/aej.2020.120029
<strong>در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ اﺛﺮات ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ ملاس چغندر ﺑﺮ ترکیب لاشه و آنزیم های کبدی در ماهی کپور معمولی مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش از 360 قطعه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی 2/5</strong><strong>±</strong><strong>28 گرم </strong><strong>استفاده شد. بچه ماهیها در 12 مخزن به تعداد 30 قطعه در هر مخزن به طور تصادفی توزیع شد. پس از یک هفته آداپتاسیون، در یک دوره به مدت 8 هفته غذادهی انجام گرفت. آزمایش در قالب 4 تیمار و هر تیمار با 3 تکرار شامل: جیره فاقد ملاس (تیمار 1)، جیره حاوی 0/5 درصد ملاس (تیمار 2)، جیره حاوی 1 درصد ملاس (تیمار3) و جیره حاوی 2 درصد ملاس (تیمار 4) انجام شد و ماهی ها روزانه به میزان 3 درصد وزن بدن و دو بار در روز با جیره های آزمایشی تغذیه شدند. غذای گروه شاهد، غذای تجاری کپور معمولی شرکت فرادانه بدون ملاس بود. نتایج نشان داد بعد از تغذیه با جیره حاوی ملاس مقدار رطوبت و خاکستر لاشه در گروه شاهد اختلاف معنی داری با سایر تیمارها نداشت (0/05</strong><strong><</strong><strong>p </strong><strong>). میزان چربی لاشه در تیمار 1 درصد ملاس و 2 درصد ملاس اختلاف معنی داری با گروه شاهد داشته و </strong><strong>کاهش پیدا کرده است (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). میزان پروتیئن لاشه در تیمار 1 درصد و 2 درصد ملاس اختلاف معنی داری با تیمار شاهد داشته و افزایش پیدا کرده است (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>). نتایج نشان داد، در میزان آنزیم های کبدی از جمله لاکتات دهیدروژناز، آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز بین تیمار شاهد و سایر تیمارها اختلاف معنی داری وجود ندارد ولی در مقادیر آلکانین فسفاتاز تیمار شاهد با سایر تیمارها اختلاف معنی داری وجود دارد (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>).</strong>
ترکیب لاشه,آنزیم کبدی,ملاس چغندر
http://www.aejournal.ir/article_120029.html
http://www.aejournal.ir/article_120029_f51b7a90f9be127ef5d0a628746cc1f7.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
ارزیابی کیفی آب رودخانه قلعه رودخان با استفاده از تراکم ماکروبنتوزها و شاخص زیستی هیلسنهوف
335
344
FA
فرشته
حاجی آقایی قاضی محله
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، ایران
fereshte.hj22@yahoo.com
جاوید
ایمانپور نمین
0000-0002-5090-9170
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، ایران
javidiman@gmail.com
مسعود
ستاری
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، ایران
msattari647@gmail.com
10.22034/aej.2020.120159
<strong>شاخص های زیستی یکی از روش های ارزیابی کیفیت آب است. پاسخ ماکروبنتوزها به آلودگی آلی برای طبقه بندی کیفی آب، قابل اطمینان تر و حساسیت این موجودات به آلودگی های زیست محیطی متفاوت است. هدف از این مطالعه ارزیابی سلامت و میزان آلودگی آلی رودخانه قلعه رودخان با استفاده از تراکم ماکروبنتوزها، شاخص زیستی هیلسنهوف و تنوع شانون-وینر بود. نمونه برداری از اردیبهشت تا آذر ماه 1396 انجام گرفت. تعداد 5 ایستگاه انتخاب و با استفاده از نمونه بردار سوربر با چشمه 300 میکرون و مساحت </strong><strong>900 سانتی متر مربع در 3 تکرار نمونه برداری از ماکروبنتوزها صورت گرفت. نمونه ها در اتانول 96% فیکس و به آزمایشگاه انتقال داده شدند. تعداد 5134 نمونه از موجودات کفزی شناسایی شد که شامل 35 </strong><strong>جنس از 30 خانواده، 10راسته، 4 رده و 3 شاخه بودند. بیش ترین فراوانی کفزیان مربوط به لارو حشرات آبزی بود و ترتیب فراوانی آن ها </strong><strong>Diptera</strong><strong>Trichoptera, Ephemeroptera</strong><strong> و </strong><strong>Plecoptera</strong><strong> بودند. بیش ترین و کم ترین مقدار شاخص شانون (2/28 و 0/42) به ترتیب در ایستگاه 4 در اردیبهشت ماه و ایستگاه </strong><strong>3 در شهریور ماه بود. براساس شاخص زیستی هیلسنهوف (</strong><strong>HFBI</strong><strong>)، کیفیت آب در ایستگاه های 1 (بالادست)، ایستگاه 3 (قبل از استخر پرورش ماهی)، ایستگاه 4 (بلافاصله بعد از استخر پرورش ماهی</strong><strong> قزل آلا) و ایستگاه 5 (در پایین دست) در وضعیت کیفی «خوب» و ایستگاه 2 (در مجاورت مرکز توریستی) در وضعیت «مناسب» بود. بررسی ماهانه از این شاخص، کم ترین و بیش ترین میزان به ترتیب در اردبیهشت «عالی» و آبان «مناسب» ارزیابی شد.</strong>
Diptera,Ephemeroptera,Trichoptera,Plecoptera,HFBI
http://www.aejournal.ir/article_120159.html
http://www.aejournal.ir/article_120159_895ba8e3e246c1ca2dc36dea579dbb60.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی ترکیب و تنوع زیستی جوامع زئوپلانکتونی در آب های ساحلی استان بوشهر خلیج فارس
345
352
FA
فاطمه
خاکسار
پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی و علوم جوی، تهران، ایران
f_khaksar1361@yahoo.com
پریسا
نجات خواه معنوی
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم و فنون دریایی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
p_nejatkhah@yahoo.com
آریا
اشجع اردلان
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم و فنون دریایی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
a_ashjaardalan@yahoo.com
10.22034/aej.2020.120268
<strong>هدف از این</strong><strong> تحقیق بررسی تنوع و تراکم زئوپلانکتون خلیج فارس در دو فصل سرد و گرم در منطقه بوشهر (سواحل غربی) بود. برای این منظور نمونه های زئوپلانکتونی از 18 ایستگاه در دو فصل زمستان (بهمن) 1395 و تابستان (مرداد) 1396 جمع آوری گردید. در فصل زمستان 18 گونه زئوپلانکتونی شناسایی شد در حالی که در فصل تابستان تنها 7 گونه زنوپلانکتونی مشاهده گردید. به طورکلی سخت پوستان دارای بیش ترین درصد فراوانی (48 درصد) و پس از آن نرم تنان و طنابداران هرکدام با 11 درصد قرار داشتند و بقیه به گروه های دیگر تعلق داشتند. در فصل زمستان بیش ترین فراوانی متعلق به گونه </strong><strong><em>Acrocalanus</em></strong><strong> spp </strong><strong> به میزان 458</strong><strong>±</strong><strong>577 فرد در مترمکعب و در فصل تابستان بیش ترین فراوانی متعلق به گونه </strong><strong><em>Centropages</em></strong><strong> spp </strong><strong>به میزان 487</strong><strong>±</strong><strong>848 فرد در مترمکعب در بود. در فصل زمستان تغییرات شاخص تنوع شانون بین 1/29 تا 3/05 بود. در فصل تابستان مقدار شاخص تنوع شانون در ایستگاه های مختلف بین (0/68 تا 1/83) متغیر بود و بیش ترین آن در ایستگاه (</strong><strong>A</strong><strong>1) و کم ترین مقدار آن در ایستگاه (</strong><strong>D</strong><strong>4) مشاهده گردید. در فصل زمستان بین دما با شاخص مارگالوف همبستگی مثبت معنی دار (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>) و با تراکم همبستگی منفی معنی دار وجود داشت (0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>)، در حالی که در فصل تابستان شاخص های تنوع با هیچ یک از پارامترهای محیطی همبستگی معنی داری نداشتند (0/05</strong><strong><</strong><strong>p </strong><strong>).</strong>
زئوپلانکتون,شاخص های زیستی,بوشهر,خلیج فارس
http://www.aejournal.ir/article_120268.html
http://www.aejournal.ir/article_120268_469167b8a9ebc5df1530df7cbd628445.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
ارزیابی اثرات کارگاههای پرورش ماهی بر کیفیت آب رودخانههای هراز و تجن
353
364
FA
ایمان
شیردل
گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
imanshirdel@gmail.com
حسینعلی
زبردست رستمی
دفتر مطالعات پایه منابع آب، شرکت آب منطقهای مازندران، ساری، ایران
zabardast.h@yahoo.com
10.22034/aej.2020.120283
<strong> ایجاد کارگاه های تکثیر و پرورش ماهیان سردابی بر روی رودخانه های هراز و تجن به عنوان بزرگ ترین و پرآب ترین رودخانه های استان مازندران بدون هیچ گونه مطالعهای در مورد فواصل مناسب بین کارگاه ها و هم چنین امکان پالایش آب خروجی قبل از ورود به مسیر رودخانه صورت میگیرد. در مطالعه حاضر، ارزیابی اثرات مزارع آبزیپروری بر کیفیت آب رودخانه های هراز و تجن با بررسی تاثیر کمی و کیفی پساب این مزارع بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی آب رودخانه ها صورت گرفت. بدین منظور 9 ایــستگاه در رودخانه هراز و 5 ایستگاه در رودخانه تجن انتخاب و نمونه برداری شدند. نمونه برداری قبل از ورودی آب هر مزرعه و بعد از آن در دو ایـستگاه، یک ایستگاه در فاصله 100-50 متری و یک ایستگاه در فاصله 2-1/5 کیلومتری، انجام شد. نتایج نشان داد که این رودخانه ها در حال حاضر توان خودپالایی آلاینده های ناشی از کارگاه های پرورش ماهی را دارند ولی با توجه به سیاست کشور مبنی بر افزایش تعداد کارگاه های پرورش ماهیان سردابی و هم چنین به خاطر عدم کنترل آلاینده های وارده به این رودخانه ها، در فاصله زمانی نه چندان طولانی، آلودگی این رودخانه ها از معضلات جدی خواهد بود. فواصل مزارع پرورش ماهی ایجاد شده در رودخانه هراز مبنای علمی نداشته و بررسی حاضـر نشان می دهد که خودپالایی آن در فاصله 1/5-2 کیلومتری بعد از مزرعه نسبتاً قابل توجه می باشد. </strong><strong>بنابراین رعایت این فاصله بین مزارع پرورش </strong><strong>ماهی در</strong><strong>حفظ سلامتی اکوسیستم رودخانه مؤثر </strong><strong>می باشد. </strong><strong>با توجه به این که پساب کلیه مزارع به طور مستقیم وارد اکوسیستم رودخانه می گردند، لذا بهتـر است کلیه این واحدها از سیستم های تصفیه پساب استفاده نمایند.</strong>
پساب,مرزعه پرورش ماهی,قزلآلای رنگینکمان,هراز,تجن
http://www.aejournal.ir/article_120283.html
http://www.aejournal.ir/article_120283_17d11bcc1a0d7fa022d392dc96361e8d.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
شناسایی و رتبه بندی راه حل های خروج از بحران دریاچه ارومیه با به کارگیری روش دلفی
365
370
FA
علی رضا
اعجازی
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
ejazi_171@yahoo.com
محمود
شریعت
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
ma_shariat@yahoo.com
پروین
فرشچی
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
parvin.farshchi@gmail.com
10.22034/aej.2020.120305
<strong>خشکسالی یکی از پدیده های طبیعی است که بیش ترین آسیب آن در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی به چشم می خورد. حوضه آبریز دریاچه ارومیه با تراکم جمعیت نسبتاً زیاد، امروزه یکی رویدادهای مهم زیست محیطی ایران می باشد. به طوری که در سال های اخیر به دلیل ورود حجم آب کم از رودخانه ها و کمبود بارش منطقه ای حیات این دریاچه در معرض تهدید جدی قرار گرفته است. این حوضه آبریز با مساحت 52000 کیلومتر مربع و میانگین بارش 200 تا 900 میلی متر، حجم آبی در حدود 22 میلیارد مترمکعب بارش در سطح حوضه را دارا می باشد. برای تامین نیازهای کشاورزی و انسانی به آب شیرین، سدهای زیادی با حجم ذخیره حدود 3 میلیارد مترمکعب در روی بستر رودخانه های اصلی دریاچه احداث شده است. با عنایت به کاهش مساحت دریاچه و ورود میزان آب در نظر گرفته شده به دریاچه، احیای کامل دریاچه به وضع طبیعی قبلی بعید به نظر می رسد. در این تحقیق سعی شده است تا با شناسایی و رتبه بندی، راه حل های خروج از بحران به روش دلفی و رتبه بندی سلسله مراتبی حد تاثیر هر کدام از راهکارها را تبیین نمود و به اولویت های مدیریتی دست یافت. براساس نتایج این تحقیق از چهار معیار اصلی و 21 زیرمعیار شناسایی شده، تامین حقابه رودخانه ها و تالاب ها و آبخوان های منتهی به دریاجه با تاثیر 32 درصد و استفاده از روش های نوین آبیاری با تاثیر 10/2 درصد از مهم ترین راه حل های خروج از بحران دریاچه ارومیه شناخته شدند. </strong>
بحران,رتبه بندی,دریاچه ارومیه,روش دلفی
http://www.aejournal.ir/article_120305.html
http://www.aejournal.ir/article_120305_aa1c122bd2e41638b53a940d5769f9e6.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
تاثیر عوامل محیطی بر میزان موجودات نشست کننده زیستی در قفس های پرورش ماهیان در منطقه ایوشان خرم آباد
371
380
FA
فاطمه
رادفر
گروه شیلات، دانشگده علوم و فنون دریایی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران
radfar.fateme@gmail.com
محسن
صفائی
گروه شیلات، دانشگده علوم و فنون دریایی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران
msn_safaie@yahoo.com
سعید
گرگین
0000-0002-6639-4124
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیطزیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
sgorgin@gau.ac.ir
همیرا
آگاه
گروه زیست دریا، پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی و علوم جوی، تهران، ایران
aaagah_hom@yahoo.com
غلامرضا
رفیعی
گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
ghrafiee@ut.ac.ir
10.22034/aej.2020.120443
<strong> موجودات نشست کننده زیستی دارای تنوع بالا و پراکنش جهانی و به طور پیوسته تحت تاثیر عوامل محیطی هستند و یکی از بزرگ ترین مشکلات جهانی در آبزی پروری ماهیان در قفس به شمار می روند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر عوامل </strong><strong>محیطی بر جمعیت موجودات نشست کننده زیستی در قفس های پرورش ماهیان قزل آلای رنگین کمان سد ایوشان خرم آباد از زمستان 1395 الی پاییز 1396 انجام شد. <strong>نمونه ها</strong>، به منظور بررسی میزان زی توده و ترکیب گروه های موجودات نشست کننده زیستی، از پانل های توری (0/0625 مترمربع) متصل شده به چهارچوب </strong><strong>PVC</strong><strong>، مستقر در عمق یک متری کنار قفس های پرورش ماهی جداسازی شدند و وزن تر اندازه گیری شد سپس با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر شناسایی گردید. در این مطالعه 3 جنس از جلبک سبز و دیاتوم شناسایی شدند. براساس نتایج حاصل از تحلیل </strong><strong>(</strong><strong>DCA</strong><strong>)</strong><strong>، اکسیژن محلول، دما، اسیدیته، کدورت و</strong><strong>هدایت الکتریکی، با جنس های </strong><strong><em>Naviculaceae</em></strong><strong> از دیاتوم ها و </strong><strong><em>Tetrasporaceae</em></strong><strong>، </strong><strong><em>Chlamydomonadaceae</em></strong><strong> از </strong><strong>جلبک های سبز همبستگی مثبتی را نشان دادند، اما بر اساس تحلیل همبستگی پیرسون دما و اسیدیته با وزن تر، درصد پوشش جلبکی و جنس های </strong><strong><em>Naviculaceae </em></strong><strong>،</strong><strong><em>Tetrasporaceae</em></strong><strong> در</strong><strong>فصل تابستان همبستگی مثبت و معنی</strong><strong> </strong><strong>داری </strong><strong>داشتند</strong><strong>(0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>)</strong><strong>. با </strong><strong>توجه به این که عوامل محیطی به خصوص دما و اسیدیته بر توسعه موجودات نشست کننده زیستی تاثیر داشتند بیش ترین کنترل بر قفس ها باید در زمان فصل تابستان با شستن تور هر ماه یک بار صورت بگیرد. </strong>
فولینگ,عوامل محیطی,قفس های پرورش ماهی,سد ایوشان خرم آباد
http://www.aejournal.ir/article_120443.html
http://www.aejournal.ir/article_120443_6466db5de6c852a0ab8bb5f2ffcef597.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
استانداردسازی صید به ازاء واحد تلاش (CPUE) تون هوور (Thunnus tonggol) با استفاده از روش خطی عمومی (GLM) در صید گوشگیر آب های ایرانی دریای عمان
381
388
FA
سید حسام
کاظمی
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
hesam_pep@yahoo.com
سید یوسف
پیغمبری
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
sypaighambari@gmail.com
پرویز
زارع
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
parvizzare58@yahoo.com
سعید
گرگین
0000-0002-6639-4124
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
sgorgin@gau.ac.ir
10.22034/aej.2020.120563
<strong> تون هوور </strong><strong>(<em>Thunnus tonggol</em>)</strong><strong> از گونه های تجاری و مهم سطح زی است که در آب های ساحلی گرمسیری و معتدله اقیانوس هند و آرام پراکنش دارد. هدف از این مطالعه بررسی شاخص فراوانی نسبی تون هوور در مدت ده سال صید (1386 تا 1395) و بررسی تاثیر سال، ماه، تناژ شناور و ارتفاع طاقه های تور گوشگیر بر صید به ازاء واحد تلاش صیادی </strong><strong>CPUE</strong><strong> این گونه در صید گوشگیر شناورهای سنتی از آب های ساحلی دریای عمان می باشد که با مدل خطی عمومی </strong><strong>(GLM)</strong><strong> استاندارد شدند. غالباً در ارزیابی ذخایر هنگامی که پارامترهای جمعیتی را در مورد یک جمعیت محاسبه می کنند، از صید به ازاء واحد تلاش استاندارد شده که به عنوان شاخص فراوانی نسبی سالیانه جمعیت در نظر گرفته می شود به عنوان یک ورودی مهم استفاده می شود. نتایج این مطالعه نشان داد از بین متغیرهای توضیحی استفاده شده در مدل خطی عمومی سال و ماه به طور معنی داری روی </strong><strong>CPUE</strong><strong> تون هوور اثرگذار بوده اند اما تأثیر افزایشی تناژ شناور و ارتفاع تورهای گوشگیر به هم متصل شده معنی دار نبوده است. شاخص فراوانی نسبی تون هوور از سال 1386 تا 1395 روند افزایشی به همراه یک اوج چشمگیر در سال 1392 داشت و این نشان می دهد با افزایش تلاش صیادی ظرفیت افزایش صید وجود دارد. صید به ازاء واحد تلاش استاندارد شده تون هوور یک گرایش شدید فصلی نشان داد به طوری که میزان صید در فصل گرم سال بیش تر بود. بررسی شاخص فراوانی نسبی ماهیانه نشان داد که بیش ترین نرخ صید تون هوور در ماه های اردیبهشت و خرداد انجام شده است. </strong>
صید گوشگیر,تون هوور,CPUE استانداردشده,مدل خطی عمومی
http://www.aejournal.ir/article_120563.html
http://www.aejournal.ir/article_120563_e68f78a002392eef14e9ca116b8371e1.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی میزان غلظت کل هیدروکربن های نفتی و فلزات سنگین (سرب و کادمیوم) در پساب های نفتی استان گلستان
389
394
FA
فاطمه
بهاروند
گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
ffatemb@gmail.com
جواد
وروانی
0000-0001-2345-6789
گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
varvanii_55@yahoo.com
حمید
ترنج زر
0000-0001-2346-0097
گروه محیط زیست، دانشکده محیط زیست، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
h.torangzarr@yahoo.com
علی اکبر
هدایتی
0000-0001-345-0045
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیطزیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
hedayati2@gmail.com
عباس
احمدی
0000-0001-546-8975
گروه منابع طبیعی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
a.ahmadi@yahoo.com
10.22034/aej.2020.120610
<strong>در این پژوهش آلودگی هیدروکربن های نفتی و فلزات سینگین (سرب ، کادمیوم) در پساب مخازن نفتی شرکت نفت استان گلستان بررسی شد. تعداد سه ایستگاه در محل خروجی پساب شرکت نفت احداث شد. برای هر ایستگاه تعداد 20 دوکفه ای دربسکت نت در نظر گرفته شد. برای سنجش میزان فلزات کادمیوم و سرب از دستگاه جذب اتمی و برای سنجش کل هیدروکربن های نفتی از دستگاه </strong><strong>GC- Mass</strong><strong> استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که میانگین سالانه غلظت کل هیدروکربن نفتی به میـزان 2/94 میلی گرم بر لیتر بوده و بیش ترین غلظت مواد نفتی در فصل بهار به میزان 20/1 میلی گرم بر لیتردر ایستگاه اول اندازه گیری شد که چند برابر بالاتر از استاندارد جهانی است و کم ترین غلظت مواد نفتی در فصل پاییز به میزان 0/01 میلی گرم بر لیتر اندازه گیری شده است. میانگین سالانه غلظت فلزات سنگین در ایستگاه اول برای کادمیوم در بهار، تابستان، پاییز و زمستان برابر با 0/750، 0/563، 0/365 و 0/279، در ایستگاه دوم غلظت کادمیوم در بهار، تابستان، پاییز و زمستان برابر با 0/534، 0/461، 0/332 و 0/215 و در ایستگاه سوم میزان کادمیوم 0/317، 0/284، 0/192 و 0/179 اندازه گیری شد. هم چنین میزان میانگین غلظت سرب در بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب برابر با 0/860، 0/721، 0/383 و 0/217، در ایستگاه دوم غلظت سرب در بهار، تابستان، پاییز </strong><strong>و زمستان </strong><strong>برابر </strong><strong>با 0/644، 0/677، 0/367 و 0/211 </strong><strong>و </strong><strong>در ایستگاه </strong><strong>سوم </strong><strong>میزان </strong><strong>سرب 0/392، 0/436، 0/342 و 0/194 ثبت </strong><strong>گردید.</strong>
هیدروکربن های نفتی,سرب و کادمیوم
http://www.aejournal.ir/article_120610.html
http://www.aejournal.ir/article_120610_0493b3dff0e6c671bd14359a6d5bf6b8.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
اثر غلظت های تحت کشنده دیازینون بر بیان ژن آروماتاز (cyp19a) در جنس ماده ماهی گورخری (Danio rerio)
395
400
FA
معصومه
درویشی
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
m_darvishi_m71@yahoo.com
رقیه
صفری
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
fisheriessafari@yahoo.com
علی
شعبانی
0000-0001-6255-6889
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
shabani@gau.ac.ir
سید حسین
حسینی فر
گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
hoseinifar@gau.ac.ir
10.22034/aej.2020.120810
<strong>سم دیازینون یک سم پرکاربرد در کشاورزی است و می تواند به عنوان یک خطر برای تولیدمثل آبزیان به شمار می آید. در این تحقیق تأثیر دوزهای تحت کشنده سم دیازینون بر بیان ژن آروماتاز </strong><strong>(</strong><strong>Cyp19a</strong><strong>)</strong><strong> در</strong><strong>جنس ماده ماهی گورخری </strong><strong>(</strong><strong><em>Danio</em></strong><strong> <em>rerio</em></strong><strong>)</strong><strong> بررسی شد. بدین منظور 600 قطعه بچه ماهی گورخری با میانگین وزنی 0/01</strong><strong>±</strong><strong>0/15 گرم در قالب 4 گروه آزمایشی (یک گروه شاهد و 3 تیمار با 3 تکرار) به مدت یک ماه در مواجه با غلظت های 0/8، 1/6 و 3/2 میلی گرم بر لیتر سم دیازینون قرار گرفتند. در انتهای دوره از بافت گناد نمونه برداری و استخراج </strong><strong>RNA</strong><strong> انجام شد. برای سنتز </strong><strong>cDNA</strong><strong> از کیت </strong><strong>Superscript RTase</strong><strong> استفاده شد و </strong><strong>cDNA</strong><strong> حاصله با استفاده از پرایمرهای ژن آروماتاز و ژن بتا اکتین بهعنوان ژن رفرنس در </strong><strong>Real Time PCR</strong><strong> مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی بیان ژن آروماتاز در تیمارهای 0/8، 1/6 و 3/2 میلی گرم بر لیتر سم دیازینون الگوی کاهشی وابسته به دوز را نشان داد و میزان بیان ژن آروماتاز به ترتیب 0/98، 0/90 و 0/70 برابر گروه شاهد بود، اما این کاهش معنی دار نبود. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که سم دیازینون می تواند اثر منفی بر تکامل رسیدگی جنسی در جنس ماده ماهی زبرا داشته باشد. </strong>
دیازینون,آروماتاز,بیان ژن,ماهی زبرا
http://www.aejournal.ir/article_120810.html
http://www.aejournal.ir/article_120810_c74e93bce665a6d5db64b7fd8598dc63.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی تأثیر رنگ، ارتفاع و نوع تله فرمونی بر شکار شب پره مینوز گوجه فرنگی Tuta absoluta (Lepidoptera: Gelechiidae) در استان فارس
401
408
FA
مریم
معرفی
گروه اصلاح نباتات، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
maryam.moarefi@gmail.com
علی
همراهی
گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
کبری
فتوحی
گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
10.22034/aej.2020.120829
<strong>مینوز گوجه فرنگی <em>Tuta absoluta</em> (Meyrick, 1917) (Lepidoptera: Gelechiidae) از آفات مهم گوجه فرنگی بوده و خسارت زیادی به این محصول وارد می آورد. در تحقیق حاضر، برخی عوامل مؤثر بر میزان شکار مینوز گوجه فرنگی با استفاده از تله فرومونی بررسی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار طی سال های 1396 و 1397 انجام شد. فاکتورها شامل نوع تله (دلتا و بالی شکل)، رنگ تله (آبی و سفید) و ارتفاع تله (80،50،20 سانتی متر) بود. با توجه به نتایج به دست آمده میانگین شکار مینوزها در تله ها با رنگ ها و ارتفاع مختلف با احتمال خطای 1% و در انواع تله های مورد استفاده در سطح 5% اختلاف معنی دار نشان داد. تله سفید با میانگین شکار 1355/9 حشره نسبت به تله آبی کارایی مؤثرتری داشت. تله های با ارتفاع 80 سانتی متر با میانگین شکار 1716/4 ارتفاع، شبپره های بیش تری را شکار کردند و تله های دلتا نیز کارایی بهتری نسبت به بالی شکل داشتند. اثر متقابل سال، رنگ تله و ارتفاع تله؛ ارتفاع تله، نوع تله؛ و رنگ تله، ارتفاع تله، نوع تله با احتمال خطای 1% و اثر متقابل ارتفاع تله، رنگ تله با احتمال خطای 5% بر روی شکار مینوز معنی دار شد. تله دلتا سفید در ارتفاع 50 و80 سانتی متر به ترتیب با میانگین شکار 2863/</strong><strong>3 و 1137/8 و تله بالی سفید در ارتفاع 20 سانتی متر با میانگین شکار 962/8 بیش ترین میزان شکار را داشتند. کم ترین میانگین شکار نیز مربوط به تله بالی شکل آبی در ارتفاع 20 سانتی متر مینوز بود. با توجه به نتایج این بررسی، تله فرومونی سفید دلتایی با ارتفاع نصب 80 سانتی متر بیش ترین کارایی را در کنترل مینوز گوجه فرنگی دارد.</strong>
تله فرومونی,تله بالی شکل,تله دلتا,مینوز گوجه فرنگی,Tuta absoluta
http://www.aejournal.ir/article_120829.html
http://www.aejournal.ir/article_120829_cf6e0a03a60b4475b2c6c7f913a26b53.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
گیاه دریایی قهوهای سارگاسوم ایلیسیفولیوم (Sargassum ilicifolium) به عنوان همبند در پایداری و جذب آب غذای میگو
409
414
FA
محمود
حافظیه
000-0002-7420-9259
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
jhafezieh@yahoo.com
علی مهدی
آبکنار
گروه شیلات و محیط زیست، واحد چابهار، دانشگاه آزاد اسلامی، چابهار، ایران
abkenar.am@yahoo.com
10.22034/aej.2020.120906
<strong>پایداری غذا در آب با بهره گیری از ترکیبات شیمیایی و طبیعی به خصوص در مورد سخت پوستان در جهت افزایش بهره وری غذا و کاهش ضریب تبدیل غذایی و متعاقب آن افزایش تولید محصول بسیار با اهمیت می باشد. تاکنون استفاده از ترکیبات شیمیایی هم چون پلی سوربات ها، کارباپول، پلی متالوکاربامید یا باسفین (پلیمر تراکمی اوره فرمالدهید)، بنتونیت ها و ... بسیار مرسوم بوده که به هیچ عنوان در راستای سیاست امنیت غذایی نمی باشد. هدف از اجرای این پروژه استفاده از گونه ای سارگاسوم ایلی سی فولیوم </strong><strong>(</strong><strong><em>Sargassum</em></strong><strong> <em>ilicifolium</em></strong><strong>)</strong><strong> گیاه دریایی قهوهای به ساحل ریز در جنوب کشور به عنوان همبند طبیعی در غذای میگو می باشد، لذا ضمن جایگزینی صفر درصد (شاهد)، 2 و 5% پودر جلبک با منایع پروتئین فرمولاسیون جیره غذای میگوی سفید غربی، تاثیر جایگزینی آن با پلیسوربات به عنوان همبند (مصرف شده در جیره شاهد) بر پایداری استحکام، ظرفیت جذب آب و بافت پلت غذای میگو مورد بررسی آماری قرار گرفت. بدین منظور ضمن ساخت پلت غذا با روش استاندارد، پلت خشک شده در آب دریا قرار داده و زمان شروع از هم پاشیدگی و درصد جذب آب آن اندازه گیری گردید. نتایج آزمون </strong><strong>T-test </strong><strong>بین شاهد با هر یک از تیمارهای 2 و 5% گیاه دریایی نشان داد که میزان پایداری غذا و هم چنین درصد جذب آب در تیمار 5% از نظر آماری بهبودی را نسبت به گروه شاهد نشان داد، ضمن آن که از بعد محیط زیستی، یک نوع همبند طبیعی جایگزین یک ماده شیمیایی شده که بر رنگ ، طعم، بو و بافت غذا و نهایتا جذابیت آن برای میگو نیز تاثیر گذار بوده است. </strong>
Sargassum illicifolium,پایداری در آب و جذب آب,همبند,میگوی سفید
http://www.aejournal.ir/article_120906.html
http://www.aejournal.ir/article_120906_53a487d1728b6e8a2e3177111690535e.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
شناسایی مولکولی اویستر جنس Saccostrea در سواحل شمالی خلیج فارس با استفاده از ژن COI میتوکندری
415
420
FA
علی
فخری
گروه بیولوژی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ایران
rez.fakhri@yahoo.com
سید محمد باقر
نبوی
گروه بیولوژی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ایران
nabavishiba@yahoo.com
سیدجواد
حسینی
گروه شیلات و بیولوژی دریا، پژوهشکده خلیج فارس، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران
sjh1348@gmail.com
حسین
ذوالقرنین
گروه بیولوژی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ایران
zolgharnine@yahoo.com
بیتا
ارچنگی
گروه بیولوژی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ایران
bita.archangi@gmail.com
10.22034/aej.2020.120937
<strong>اویسترهای صخره ای به طور وسیعی در سراسر دنیا گسترده شده اند، با وجود این تا کنون شناسایی و طبقه بندی آن ها به دلیل تغییر پذیری زیاد ریخت شناسی پوسته که متکی به ریخت شناسی موجودات است، مشکل می باشد و در اکثر موارد با خطا همراه است. برخلاف رده بندی که متکی به ریخت شناسی موجودات می باشد، روش های مولکولی می تواند به شناسایی و طبقه بندی گونه هایی که از نظر ریختی دارای ساختارهای مشابه می باشند کمک کند. در این تحقیق تعداد 15 نمونه اویستر صخره ای غالب، از مناطق جزر و مدی شمال خلیج فارس به منظور شناسایی مولکولی جمع آوری شدند. شناسایی بر اساس ریخت شناسی تا حد جنس </strong><strong>(</strong><strong><em>Saccostrea</em></strong><strong>)</strong><strong> تعیین گردید. استخراج </strong><strong>DNA</strong><strong> از بافت ماهیچه با استفاده از روش </strong><strong> CTAB </strong><strong>انجام گرفت. توالی نوکلئوتیدهای زیر واحد 1 ژن سیتوکروم اکسیداز (COΙ) بررسی شد. توالی های نمونه های مورد مطالعه با توالی 16 گونه دیگر موجود در بانک ژن از طریق ترسیم درخت فیلوژنی مقایسه شد. بررسی فیلوژنی از طریق آنالیز </strong><strong>Neibour joining</strong><strong> نشان داد نمونه های بررسی شده، گونه خواهری </strong><strong><em>S. mordax </em></strong><strong>ماداگاسکار در اقیانوس هند است و با </strong><strong><em>S. </em></strong><strong><em>mordax</em></strong><strong> دیگر مناطق در دو کلاد جدا قرار گرفته اند. با توجه به نتایج این پژوهش، می توان گفت بر اساس توالی یابی ژن </strong><strong>COI</strong><strong>، </strong><strong>گونه مذکور احتمالاً </strong><strong><em>Saccostrea mordax </em></strong><strong>می باشد که در این صورت برای اولین بار در این منطقه گزارش شده است.</strong>
فیلوژنی مولکولی,اویستر صخره ای,خلیج فارس,سیتوکروم اکسیداز (COΙ)
http://www.aejournal.ir/article_120937.html
http://www.aejournal.ir/article_120937_bb262aeb281685ea30ccaa6754948842.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
ارزیابی به کارگیری ازن بر افزایش زمان ماندگاری فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان در دمای 4 درجه سانتی گراد
421
434
FA
سحر
جاسبی
گروه علوم و مهندسی صنایع غذایی، دانشکده علوم وفنون دریایی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
saharjasbi@hotmail.com
امیر اقبال
خواجه رحیمی
گروه علوم و مهندسی صنایع غذایی، دانشکده علوم وفنون دریایی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
khajehrahimi@yahoo.com
مهدی
نیکخواه
گروه علوم و مهندسی صنایع غذایی، دانشکده علوم وفنون دریایی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
mehdi.nikkhah@yahoo.com
10.22034/aej.2020.121017
<strong>هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی به کارگیری ازن بر</strong><strong>افزایش زمان ماندگاری فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان در دمای 4 درجه سانتی گراد می باشد. 4 نمونه ماهی</strong><strong>قزل آلا تازه (1 تیمار شاهد و 3 تیمار گاز ازن در زمان های 5 ، 10 و 15 دقیقه ) با </strong><strong>وزن متوسط </strong><strong> </strong><strong>300 گرم </strong><strong>تهیه شده و بلافاصله بعد از شستشو با آب معمولی، فیله شدند و بعد از طی قرار گرفتن تحت تیمار ازن توسط دستگاه ازنایزر (توان 13 وات، ظرفیت 200 میلی گرم در ساعت)، به صورت مجزا بسته بندی و زیپ شده و در یخچال قرار گرفتند و پس از گذراندن 3 روز در این شرایط تمامی نمونه ها را در کیف یخ (با حفظ شرایط سرما برای نمونه ها) به سرعت به آزمایشگاه منتقل و خصوصیات میکروبی و شیمیایی و حسی آن در مقایسه با نمونه تیمار نشده مورد مقایسه قرار گرفت و نتایج به دست آمده با برنامه آماری </strong><strong>Spss</strong><strong> مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (برای هر تیمار 3 تکرار در نظر گرفته شد). نتایج حاصل نشان داد که با گذشت زمان (در روزهای 3، 6 و 9) تیمارهای 1، 2 و 3 نسبت به تیمار شاهد در فاکتورهای ظرفیت نگه داری آب و بافت (قابلیت های: جویدن، انسجام، سختی و ارتجاعی) کاهش داشته و در فاکتورهای تعیین بار میکروبی، سنجش مجموع بازهای نیتروزنی فرار، تیوباربیتوریک اسید، شمارش سودوموناس، آنالیز رنگی نور و طیف زرد و آبی افزایش داشته و هم چنین در ارزیابی حسی با روش هدونیک تیمارهای روز 3 نسبت به تیمار سایر روزها بیش تر مورد مقبولیت قرار گرفت. </strong>
ازن,فساد,زمان ماندگاری,قزل آلای رنگین کمان
http://www.aejournal.ir/article_121017.html
http://www.aejournal.ir/article_121017_2984e238610f07d3c8ad2a1a595eba69.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
خوشه بندی مبتنی بر آنتولوژی ژن های هدف ریزRNA های مؤثر بر تولید شیر
435
440
FA
سعیده
اسکندری نسب
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
saideh.skandary68@gmail.com
زهرا
رودباری
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه جیرفت، جیرفت، ایران
roudbari.zahra@ujiroft.ac.ir
محمدرضا
بحرینی بهزادی
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
bahreini@yu.ac.ir
10.22034/aej.2020.118071
<strong>شیر گاو مایعی بسیار مغذی است و بخش مهمی از رژیم غذایی یک فرد می باشد و تمامی مواد مورد نیاز بدن انسان را در خود دارد. استراتژی هایی که از طریق آن می توان تولید شیر را تحت تأثیر قرار داد، شناسایی ژن هایی که روی تولید و ترکیب شیر اثر می گذارند و استراتژی دیگر شناسایی ریز</strong><strong>RNA</strong><strong>هایی که بیان ژن های مؤثر را تحت تأثیر قرار می دهند</strong><strong>.</strong><strong> در این مطالعه ابتدا داده های ریز</strong><strong>RNA</strong><strong>های مربوط به غده پستانی گاو شیری با کد شناسایی</strong><strong> E-GEOD-61227</strong><strong>از پایگاه </strong><strong>GEO</strong><strong> پیاده سازی شدند. بعد از مشخص شدن میزان بیان ریز</strong><strong>RNA</strong><strong>ها، شناسایی ژن های هدف ریز</strong><strong>RNA </strong><strong>ها به کمک پایگاه داده ای </strong><strong>miRwalk</strong><strong> انجام گردید. سپس برای فرآیند خوشه بندی ژن ها بر مبنای ساختار درختی آنتولوژی ژن که شامل سه زیر آنتولوژی فرآیند بیولوژیکی، عملکرد ملکولی و جزء سلولی است از نرم افزار </strong><strong>AgriGO</strong><strong> استفاده گردید. در مطالعه حاضر براساس خوشه بندی مبتنی بر آنتولوژی ژن های هدف نتایج نشان داد که فعالیت های بیولوژیکی مورفوژنز بافت پستانی و تکثیر سلول های اپیتلیال در سطح بسیار معنی داری می باشند که این فرآیندها در تکامل و توسعه غدد پستان نقش بسیار مهمی دارند و نتایج براساس فعالیت مولکولی نشان داد که سیگنال دهی با استفاده از پروتئین های گیرنده کینازی بیش ترین سطح معنی داری به خود اختصاص داده است. هم چنین نتایج مربوط به بخش اجزا سلولی نشان داد بیش ترین شمار ژن های هدف در بخش داخلی غشا سلولی ارگانل و غشا پلاسمایی قرار دارند. بنابراین، ژن های هدفی که تنظیم کننده این فرآیندهای معنی دار می باشند پتانسیل ایفای نقش قابل توجه جهت یافتن راهکاری هدفمند در راستای بهبود صفت تولید شیر را دارند.</strong>
آنتولوژی ژن,ریزRNA,خوشه بندی ژن,تولید شیر
http://www.aejournal.ir/article_118071.html
http://www.aejournal.ir/article_118071_6d833bfee0de4103deba3f251d05e59e.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
مقایسه اثرات تجویز خوراکی دی پنیسیلامین و عصاره الکلی گیاه خار مریم بر میزان سرب عضلات سینه و ران اردک نژاد Pekin
441
448
FA
حامد
زارعی
گروه فیزیولوژی، دانشکده علوم و فناوری های نوین، واحد علوم پزشکی تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
h.zarei@iautmu.ac.ir
صدراله
دولت
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران
siamak_yousefi1@gmail.com
10.22034/aej.2020.120783
<strong>اردک ها با توجه به رفتار کنجکاوانه مخصوص به خود و نحوه تغذیه شان که شامل لجن ها و مواد و اشیاء باقی مانده در حاشیه رودخانه ها و مرداب ها است در معرض ابتلاء به فرم مزمن مسمومیت با سرب هستند. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی مقایسه اثر دی پنیسیلامین و سیلی مارین بر باقی مانده سرب در عضلات اردک های تحت تاثیر سرب می باشد. به منظور بررسی اثر دی پنیسیلامین و سیلی مارین بر میزان سرب در عضلات ران و سینه اردک های تحت تاثیر سرب، تعداد 120 قطعه اردک یک روزه نژاد </strong><strong>Pekin</strong><strong> به 4 گروه 30 قطعه ای در سه تکرار شامل گروه 1: دریافت کننده جیره پایه در کل دوره آزمایش (گروه شاهد)</strong><strong>،</strong><strong> گروه 2: دریافت کننده جیره پایه </strong><strong>+</strong><strong> نیترات سرب با دوز 40 میلی گرم/کیلوگرم (گروه کنترل)، گروه 3: دریافت کننده جیره پایه </strong><strong>+</strong><strong> نیترات سرب با دوز 40 میلی گرم/کیلوگرم </strong><strong>+</strong><strong> دی پنیسیلامین با دوز 20 میلی گرم/کیلوگرم (گروه درمان دی پنیسیلامین)، گروه 4: دریافت کننده جیره پایه </strong><strong>+</strong><strong> نیترات سرب با دوز 40 میلی گرم/کیلوگرم </strong><strong>+</strong><strong>عصاره الکلی خار مریم با دوز 300 میلی گرم/کیلوگرم (گروه درمان سیلی مارین) تقسیم بندی گردیدند و به مدت 60 روز پرورش یافتند. پس از پایان دوره پرورش و کشتار اردک ها مطابق پروتکل های اخلاقی نمونه گیری از عضلات سینه و ران در هر قطعه کشتار شده اخذ (از هر پن 5 قطعه) و غلظت سرب هر نمونه توسط دستگاه اسپکترومتری جذب اتمی به روش کوره اندازه گیری گردید. با توجه به نتایج به دست آمده در تحقیق حاضر دی پنیسیلامین و سیلی مارین با خاصیت آنتی اکسیدان خود توانستند به طور معنی داری 0/05</strong><strong>></strong><strong>p </strong><strong>میزان سرب باقی مانده در عضلات ران و سینه کاهش دهند. با این حال اثر عصاره الکلی خار مریم نسبت به پنیسیلامین قوی تر بود و مقدار سرب موجود در عضله ران تحت درمان با عصاره خار مریم در مقایسه با عضله سینه اندکی کم تر بود و می توان به عنوان داروی موثر در کاهش فلزات سنگین پیشنهاد گردد.</strong>
دی پنیسیلامین,سرب,سیلی مارین,اسپکترومتری جذب اتمی,اردک نژاد Pekin
http://www.aejournal.ir/article_120783.html
http://www.aejournal.ir/article_120783_5dd61ea132d75e52c67696d2f0d58b37.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
اثر همه گیری کووید-19 بر آلاینده دی اکسیدنیتروژن در پنج پناهگاه حیات وحش و شهرهای بزرگ مجاور آن ها در ایران
449
456
FA
محمد
شجاع الدینی
آموزشکده کشاورزی شهریار، دانشگاه فنی و حرفه ای استان تهران، ایران
shojaaddini@tvu.ac.ir
اشکان
موسویان
آموزشکده کشاورزی شهریار، دانشگاه فنی و حرفه ای استان تهران، ایران
a_moosavian@tvu.ac.ir
سیامک
یوسفی سیاه کلرودی
0000-0002-8729-4050
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، پیشوا، ایران
siamak_yousefi1@yahoo.com
10.22034/aej.2020.120799
<strong>این مطالعه با هدف تعیین اثر بروز همه گیری کووید</strong><strong>-</strong><strong>19 و محدودیت های اجتماعی ناشی از آن بر تغییرات سطوح آلاینده دی اکسید نیتروژن در پنج پناهگاه حیات وحش ایران شامل حیدری، میانکاله، قمیشلو، بختگان و شادگان و پنج کلان شهر نزدیک به آن ها به ترتیب شامل مشهد، ساری، اصفهان، شیراز و اهواز و مقایسه این داده ها با اطلاعات دوره زمانی مشابه سال قبل از بروز همه گیری انجام شد. داده های مورد نیاز پایش جوی از پایگاه اطلاعات ناسا در فاصله زمانی 19 فوریه تا 01 ژوئن 2019 و هم چنین برای 19 فوریه تا 01 ژوئن 2020 دریافت شد و در نرم افزارهای پایتون، متلب و مینیتب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل آماری نشان داد که میانگین سطوح آلاینده در سال های 2019 بین کلان شهرها و بین پناهگاه ها اختلاف معنی دار داشت در حالی که در سال 2020 اختلاف معنی دار مشاهده نشد. هم چنین نتایج نشان داد که کووید</strong><strong>-</strong><strong>19 اثر محسوسی را در کاهش مقدار دی اکسید نیتروژن در شهر ساری و پناهگاه میانکاله داشته است. مقدار این آلاینده برای پناهگاه شادگان و شهر اهواز در سال 2020 کم تر از 2019 بوده است است ولی برای پناهگاه شادگان تفاوت چندانی نداشته است. محدودیت های اجتماعی ناشی از بیماری کووید 19 بر روی مقدار دی اکسید نیتروژن کلان شهر مشهد اثر کاهشی قابل توجه داشته است به طوری که مقدار این آلاینده در بازه سه ماهه مورد مطالعه به طور میانگین 44 درصد کاهش یافته است اما به دلیل کمبود اطلاعات در مورد پناهگاه حیدری نمی توان برای کل دوره سه ماهه قضاوت کرد. دی اکسید نیتروژن در پناهگاه بختگان در سه ماهة سال 2019 و 2020 تغییر محسوسی نداشته است هرچند در شهر شیراز تا روز 13 آوریل هم زمان با 24 فروردین ماه، مقدار دی اکسید نتروژن در اثر بیماری کووید 19 کاهش محسوسی داشته است ولی از 13 آوریل به بعد، مقدار این آلاینده با وجود بیماری کووید 19 بیش تر از سال قبل بوده است. انجام مطالعات بیش تر برای شناسایی اثرات محدودیت کننده ناشی از همه گیری کووید</strong><strong>-</strong><strong>19 بر وضعیت سایر آلاینده های جوی در پناهگاه های حیات وحش ایران پیشنهاد می شود. </strong>
کووید-19,سنجش تروپوسفری,دی اکسید نیتروژن,پناهگاه حیات وحش,کلان شهر
http://www.aejournal.ir/article_120799.html
http://www.aejournal.ir/article_120799_5ec98eb048a182548a9af89662fe3248.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی اثرات مسابقات اسب سواری بر توسعه گردشگری (مطالعه موردی: استان گلستان)
457
468
FA
طیبه
یانپی
گروه مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه مازتدران، بابلسر، ایران
tayyebeh.yanpi1396@gmail.com
صمد
فتاحی
گروه مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
fattahi.samad@yahoo.com
یاسر
حیدری
گروه مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
yaserheydri@yahoo.com
10.22034/aej.2020.121493
<strong>هدف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری اسب سواری استان گلستان بود. روش پژوهش از نوع آمیخته ترکیبی از روش کیفی و کمی است. روش نمونه گیری، هدفمند و در دسترس بود. درمرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته، عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری اسب سواری شناسایی شد. جامعه آماری در مرحله کیفی و کمی به ترتیب شامل 17 و 50 نفر از کارشناسان هیئت اسب دوانی، مربیان اسب دوانی، مالکین اسب، چابک سواران، تولیدکنندگان و پرورش دهندگان اسب، تماشاگران داخلی و خارجی بودند. ابزار پژوهش در این مرحله شامل پرسش نامه محقق ساخته 6 مؤلفه مدیریتی، زیرساختی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی بود که در مجموع 32 سؤال جمع آوری شد. روایی محتوایی پرسش نامه به تایید تعدادی اساتید مدیریت ورزشی رسید که پایایی آن از طریق آلفا کرونباخ 0/82 محاسبه شد. پس از جمع آوری پرسش نامه داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار </strong><strong>Spss</strong><strong> نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد، میانگین رتبه ای برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری ورزش اسب دوانی (8/40)، امکانات تفریحی و ورزشی برای حفظ گردشگران (9/10)، فرصت های شغلی مختلف (7/58)، زنده نگه داشتن سنت های دیرینه و ملی (9/13)، همکاری بین ذینفعان داخلی و خارجی گردشگری (9/16) و محافظت از منابع طبیعی (8/62)، در جذب گردشگران و توسعه اسب دوانی تأثیر به سزایی دارد. برنامه ریزی گردشگری می تواند موجب تنوع اقتصادی و رونق فعالیت های اقتصادی به صورت سازمان یافته در حوزه گردشگری شده و زمینه توسعه گردشگران برای ورزش اسب دوانی را فراهم آورد. کاهش و رفع محدودیت ها بر میزان انگیزه و رضایت مندی گردشگران از ورزش اسب دوانی حاصل می شود.</strong>
ورزش,اسب دوانی,گردشگر,استان گلستان
http://www.aejournal.ir/article_121493.html
http://www.aejournal.ir/article_121493_83191a525a4a15def4a36ff941392b81.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی خواص ضدباکتریایی عصاره های استخراج شده از جلبک سبز Ulva fasciata نمونه گیری شده از سواحل خلیج فارس
469
474
FA
رستا
عزیزی
گروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
rasta.a9069@yahoo.com
عباسعلی
مطلبی
گروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
motalebi@ifro.com
ملیکا
ناظمی
0000-0002-4893-4588
پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایران
melikanazemi@yahoo.com
مصطفی
شریف روحانی
0000-0002-6746-3419
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
mostafasharif@yahoo.com
محمد
افشارنسب
موسسه آموزش عالی خرد، بوشهر، ایران
mafsharnasab@yahoo.com
10.22034/aej.2020.121633
<strong>جلبک ها دارای تنوع و گستردگی فراوانی هستند ازجمله مهم ترین خواص آن ها به خصوص جلبک های سبز وجود خاصیت آنتی اکسیدانی و آنتی باکتریال بالای عصاره های استخراج شده از آن ها است، ترکیبات استروئیدی، فلاونوئیدی و تریپنوئیدی از جلبک های مختلف جداسازی شده است. وفور وجود جلبک ها و استفاده از ترکیبات آنتی باکتریال طبیعی جایگزین داروهای دست ساز و مصنوعی حائز اهمیت است. مطالعه اثربخشی این ترکیبات به عنوان مهارکننده رشد باکتری ها به خصوص باکتری های پاتوژن انسانی و مولد فساد غذایی از مهم ترین علل انجام این مطالعه بوده است. بر این اساس فرکشن های استخراج شده از جلبک سبز </strong><strong> </strong><strong><em>Ulva fsciata </em></strong><strong>با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی قابل حل در حلال استونی ارزیابی شد و تاثیر آن بر روی باکتری های ترکیبات استخراج شده به ترتیب میزان فراوانی و غلظت شامل اوراسیک اسید و فیتول بود. خاصیت آنتی باکتریال عصاره های استخراج شده از جلبک سبز </strong><strong><em>Ulva fasciata </em></strong><strong>جمع آوری شده به روش غواصی از منطقه خلیج فارس بود که به روش </strong><strong>in vitro</strong><strong> ارزیابی شد. حداقل غلظت ممانعت کنندگی، </strong><strong>(</strong><strong>MIC</strong><strong>)</strong><strong> و حداقل غلظت کشندگی </strong><strong>(MBC)</strong><strong> در باکتری گرم مثبت </strong><strong>(</strong><strong><em>Staphylococcus</em></strong><strong> <em>aureus</em></strong><strong> و</strong><strong> </strong><strong><em>Bacillus</em> <em>subtilis) </em></strong><strong>و باکتری های گرم منفی </strong><strong>(</strong><strong><em>Escherchia</em></strong><strong> <em>col</em></strong><strong><em>i</em></strong><strong>و</strong><strong><em>Salmonella</em></strong><strong> <em>typhi</em></strong><strong>)</strong><strong> ارزیابی شد که بیش ترین اثر مهار کنندگی رشد،</strong><strong> 50 </strong><strong>میکروگرم/میلی لیتر مربوط به </strong><strong> </strong><strong><em>S. aureus </em></strong><strong>و هم </strong><strong></strong><strong>چنین بیش ترین غلظت کشندگی،</strong><strong> 300 </strong><strong>میکروگرم/میلی لیتر برای </strong><strong> </strong><strong><em>B. </em></strong><strong><em>subtilis </em></strong><strong>به دست آمد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که عصاره استخراج شده از جلبک سبز </strong><strong><em>Ulva</em></strong><strong> <em>fasciata</em></strong><strong> دارای خواص ضد باکتریایی هست.</strong>
جلبک سبز,خواص ضدباکتریایی,عصاره,خلیج فارس
http://www.aejournal.ir/article_121633.html
http://www.aejournal.ir/article_121633_38bfcb17f9e1e5a6a302031f238f1ffa.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
برآورد غلظت کلروفیل A با استفاده از سنجش از دور و اندازه گیری میدانی در تالاب چغاخور
475
486
FA
مهسا
کنارکوهی
گروه محیط زیست، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
mahsa.kenarkoohi@yahoo.com
مژگان
احمدی ندوشن
گروه محیط زیست، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
m.ahmadi1984@gmail.com
محمد هادی
ابوالحسنی
گروه محیط زیست، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
hadi.mha2001@yahoo.com
10.22034/aej.2020.121648
<strong>بهره برداری از منابع آب مستلزم شناخت کیفیت آب می باشد، زیرا منابع آب دریافت کنندگان نهایی آلودگی به دست آمده از فعالیت های انسانی هستند</strong><strong>.</strong><strong> هدف از این مطالعه، بررسی خصوصیات کیفی آب تالاب چغاخور واقع در استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از بررسی های میدانی و نیز اندازه گیری کلروفیل </strong><strong>A</strong><strong> با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بررسی همبستگی بین مقادیر کلروفیل حاصل از تصویر ماهواره ای و اندازه گیری میدانی می باشد. بدین منظور کیفیت آب تالاب چغاخور با استفاده از روش آزمایشگاهی و میزان کلروفیل </strong><strong>A</strong><strong> با استفاده از شاخص </strong><strong>NDCI</strong><strong> و آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفت. </strong><strong>پارامترهای مورد بررسی در نمونه برداری آزمایشگاهی شامل </strong><strong>DO</strong><strong>، </strong><strong>EC</strong><strong>، </strong><strong>pH</strong><strong>، </strong><strong>TDS</strong><strong>، </strong><strong>TSS</strong><strong>، کلروفیل </strong><strong>A</strong><strong>، نیترات، عمق آب، دمای محیط و دمای آب بود. نمونه برداری از 4 ایستگاه در تالاب چغاخور انجام شد و کلیه آزمایشها 24 ساعت بعد از نمونه برداری در آزمایشگاه صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها و مقایسه میانگین ها با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح معنی دار 5 درصد انجام شد. </strong><strong>میزان همبستگی مقادیر کلروفیل </strong><strong>A</strong><strong> با مقادیر حاصل از نمونه برداری آب بررسی شد. به طورکلی، نتایج همبستگی معنی داری را بین مقادیر حاصل از نمونه برداری و مقادیر تخمین زده شده توسط </strong><strong>NDCI</strong><strong>، برای غلظت کلروفیل </strong><strong>A</strong><strong> نشان میدهد </strong><strong>(0/92</strong><strong>=</strong><strong>R2</strong><strong>) و این بدین معناست که می توان از تصاویر ماهواره ای برای تخمین میزان غلظت کلروفیل </strong><strong>A</strong><strong> استفاده کرد. </strong>
سنجش از دور,کلروفیل a,کیفیت آب,تالاب
http://www.aejournal.ir/article_121648.html
http://www.aejournal.ir/article_121648_09ace7456f4824a32b9174b59ce94682.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی اثر نانوذرات آهن در میزان برخی از محصولات جلبک دونالیلا سالینا (Dunalliela salina)
487
492
FA
حمید
رمضانی
پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات،آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران
hamid_ramzani@yahoo.com
علی
گنجیان خناری
گروه پژوهشی شیلات و آلاینده های آبی خزر (کاسپین)، وزارت علوم تحقیقات و فن آوری، ساری، ایران
aganjian2002@yahoo.com
محمد
قدیری ابیانه
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات،آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
m.ghadiri.a41@gmail.com
10.22034/aej.2020.121663
<strong>به منظور بررسی اثر نانو ذرات آهن بر روی جلبک دونالیلا سالینا به عنوان یکی از گونه های با ارزش آبزی در برخی از دریاچه های آب شور ایران، با هدف تغییر در تولید برخی از محصولات فتوسنتزی (تحت شرایط ثابت نور، دما و </strong><strong>pH</strong><strong> ) این تحقیق انجام شد. تهیه نمونه از مرکز تحقیقات تولید و پرورش آرتمیا در استان کرمان، انجام شد و تحت شرایط استاندارد به گروه پژوهشی شیلات و آلاینده های آبی خزر (کاسپین) انتقال داده شد و پس از جداسازی، خالص سازی و کشت در محیط جانسون پیشرفته برای سایر بررسی ها آماده شد. 3 تیمار برای مدت 12 روز و هر کدام با سه تکرار تحت تاثیر دزهای مختلف نانوذرات آهن (0/075، 0/75 و 7/5 میلی گرم بر لیتر) قرار داده شد و با نمونه شاهد با استفاده از نرم افزار </strong><strong>SPSS-V18</strong><strong> مقایسه شد. نتایج حاصل نشان از تاثیر نانوذرات بر روی مقادیر کلروفیل </strong><strong>a</strong><strong> و </strong><strong>b</strong><strong> می باشد و نشان داد که نسبت به نمونه شاهد تغییرات معنی دار است (P≤0.05)</strong><strong>. میزان بتا کاروتن و گلیسرول (هر سه تیمار) نیز تغییرات معنی دار است (P≤0.05)</strong><strong>. به نظر می رسد که غلظت های مختلف نانوذرات می تواند باعث تغییر در میزان برخی تولیدات فتوسنتزی جلبک دونالیلا و افزایش برخی محصولات با ارزش مانند گلیسرول و </strong><strong>بتاکاروتن شود.</strong>
میکرو جلبک دونالیلا,نانوذرات آهن,بتاکاروتن,گلیسرول و کلروفیل
http://www.aejournal.ir/article_121663.html
http://www.aejournal.ir/article_121663_34a33aa494d3a7825a72b9df159c2a0e.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
شناخت باکتری های عامل ایجاد عفونت ادراری در زنان باردار شهر آبادان و بررسی مقاومت آنتی بیوتیکی این باکتری ها
493
500
FA
فروغ
دهداری
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، واحد دزفول، دانشگاه آزاد اسلامی، دزفول، ایران
مسرور
ذاکری نسب
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم نوین، واحد پزشکی تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
m.zakeri_mzn@yahoo.com
زهرا
خشنود
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، واحد دزفول، دانشگاه آزاد اسلامی، دزفول، ایران
zkhoshnood@gmail.com
10.22034/aej.2020.121691
<strong>تغییرات فیزیولوژیک ناشی از تغییرات هورمونی در هنگام حاملگی، به تغییر ترکیبات شیمیائی ادرار و تسهیل در رشد میکروارگانیسم ها منجر می گردد. هدف از این مطالعه، بررسی میزان شیوع باکتریوری و ارتباط آن با برخی از متغیرهای دموگرافیک در زنان باردار مراجعه کننده به آزمایشگاه دکتر صحتی شهرستان آبادان بوده است. برای تهیه نمونه، از روش جمع آوری ادرار میانه استفاده گردید و آنالیز نمونه های ادرار با استفاده از تست های بیوشیمیایی، کشت میکروبی و آنتی بیوگرام صورت گرفت. نتایج نشان داد که 54/4% زنان باردار دارای پیوری و 28/8% دارای باکتریوری می باشند. بررسی فاکتورهای مختلف نشان داد بین میزان باکتریوری با سن، میزان تحصیلات، سابقه دیابت و سابقه مصرف دارو ارتباط معنی داری وجود ندارد. نتایج نشان داد که تقریباً نیمی از زنان باردار دارای سابقه عفونت ادراری بوده و دفع پروتئین در افراد بیمار بیش تر بود. در این مطالعه خانواده استافیلوکوکاسه بیش ترین عامل مسبب عفونت مجاری ادراری گزارش شد که بعد از آن به ترتیب خانواده استرپتوکوکاسیه و خانواده انتروباکتریاسه قرار دارند. بررسی مقاومت آنتی بیوتیکی نشان داد که در حالت باکتریوری، باکتری ها بیش ترین مقاومت را نسبت به آنتی بیوتیک های کلیندامایسین، تتراسایکلین، آزیترومایسین و سفوکسیتین و بیش ترین حساسیت را نسبت به آنتی بیوتیک های جنتامایسین، نیتروفورانتوئین، آمپیسیلین و کوتریماکسازول دارند. باکتری های جدا شده از نمونه ها در محیط کشت طبق متد آنتی بیوگرام، مقاومت شان بررسی شده است. طبق این بررسی، زنان باردار واقع در سه ماهه سوم بیش تر مستعد ابتلا به عفونت مجاری ادراری بودند و پارامترهای دموگرافیک اثر معنی داری در ابتلای به عفونت ادراری در زنان باردار نداشت.</strong>
زنان باردار,باکتریوری,آنتی بیوگرام,مقاومت آنتی بیوتیکی,استافیلوکوکاسه
http://www.aejournal.ir/article_121691.html
http://www.aejournal.ir/article_121691_2a142b60083e7d74c3b098f545fad5af.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
12
3
2020
09
22
بررسی اثر ضدمیکروبی نانو ذرات اکسیدآهن اصلاح شده با آلژینات بر بیوفیلم باکتری سودوموناس آئروژینوزا
501
510
FA
آلاله
جابری جهرمی
گروه ژنتیک و بیوتکنولوژی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین، ایران
alalehjaberi@yahoo.com
شهره
زارع کاریزی
گروه ژنتیک و بیوتکنولوژی، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین، ایران
shohrehzare@yahoo.com
راحله
صفایی جوان
گروه بیوشیمی بیوفیزیک، دانشکده علوم زیستی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین، ایران
safaeijavan@gmail.com
10.22034/aej.2020.121695
<strong>سودوموناس آئروژینوزا یکی از عوامل مهم عفونت های بیمارستانی است و متاسفانه مقاومت آنتی بیوتیکی در این باکتری به واسطه وجود ژن های مقاومت، حضور پمپ های افلاکس و تشکیل بیوفیلم بسیار بالا می باشد. از اهداف این مطالعه بررسی اثرات نانوذره اکسید آهن اصلاح شده با آلژینات در برابر بیوفیلم سودوموناس آئروژینوزا می باشد. در این مطالعه نانوذره اکسید آهن اصلاح شده با پوشش آلژینات به روش هم رسوبی سنتز شد. ویژگی های ساختاری نانوذرات توسط روش های </strong><strong>DLS</strong><strong>، </strong><strong>FT-IR</strong><strong>، </strong><strong>XRD</strong><strong> و </strong><strong>SEM</strong><strong> تعیین شد. اثر ضدمیکروبی نانوذرات توسط بررسی حداقل غلظت مهاری به روش میکرودایلوشن براث پس از ارزیابی شدت بیوفیلم سویه های بالینی به روش میکروتیترپلیت ارزیابی گردید. نانوذره اکسید آهن با پوشش آلژینات در غلظت های 0/256 تا 90 میکروگرم در میلی لیتر توانست تشکیل بیوفیلم را در سویه های بالینی سودوموناس مهار کند. مطالعه حاضر روشن نمود، می توان از نانوذرات اکسید آهن اصلاح شده با آلژینات به عنوان یک عامل ضدباکتریایی جهت مهار تشکیل بیوفیلم سودوموناس آئروژینوزا استفاده نمود.</strong>
سودوموناس آئروژینوزا,بیوفیلم,نانوذرات,مقاومت آنتی بیوتیکی
http://www.aejournal.ir/article_121695.html
http://www.aejournal.ir/article_121695_19767bbb6e8e1f35730773797b5b934d.pdf