شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
دستکاری زمان و درصد تخمک ریزی و افزایش درصد بره زایی در میش های نژاد زندی با استفاده از هورمون های پروژسترون و ملاتونین
1
6
FA
عباس
اکبری شریف
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا
sharif.8784@yahoo.com
کامران
زند
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا
kz63@hotmail.com
محمدرضا
عابدینی
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا
drabedini@gmail.com
رضا
مسعودی
باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران،صندوق پستی:14515-775
هدف از این مطالعه بررسی اثر استفاده از هورمون های پروژسترون و ملاتونین بر هم زمان سازی تخمک ریزی در میش های نژاد زندی و افزایش درصد آبستنی حاصل از جفت گیری با قوچ ها می باشد. در این مطالعه 156 راس میش نژاد زندی که خارج از فصل تولیدمثلی به سر می بردند به طور تصادفی انتخاب و به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول (شاهد) هیچ گونه تزریق هورمونی دریافت نکرد. در گوش میش های گروه دوم (ملاتونین) یک قطعه رگولین حاوی ملاتونین به صورت زیرجلدی کاشته شد و بعد از 35 روز، قوچ ها به داخل آن رها شدند. در گروه سوم (پروژسترون) میش ها به مدت 12 روزبه صورت واژینال سیدرگذاری شدند و هنگام سیدربرداری 600 واحد eCG به صورتعضلانی دریافت نمودند و پس از مدت 48 ساعت، قوچ ها میان آن ها رها شدند. گروه چهارم (ملاتونین و پروژسترون) ابتدا یک قطعه رگولین دریافت نموده، سپس در روز 22 به مدت 12 روز سیدرگذاری شده و هنگام سیدربرداری 600 واحد eCG به صورت عضلانی دریافت نمودند و پس از مدت 48 ساعت، قوچ ها میان آن ها رها شدند. پارامترهای تولیدمثلی شامل درصد زایش، نرخ بره زائی، درصد دوقلوزائی، تعداد بره های متولد شده، وزن بره ها و تعداد دوقلوهای تولد یافته بررسی شد. نتایج این آزمایش نشان داد استفاده از پروژسترون و eCG تاثیر معنی داری در بهبود شاخص های تولیدمثلی داشته که سبب افزایش تولید بره در مقایسه با سایر گروه ها بوده است (0/05>P).
پروژسترون,درصدزایش,درصد دوقلوزائی,نرخ بره زائی,ملاتونین,میش زندی
http://www.aejournal.ir/article_12076.html
http://www.aejournal.ir/article_12076_08f61d1969a960fd9629e347da1d42f5.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
بررسی مقایسه ای سن و رشد گاوماهی شنی Neogobius fluviatilis pallasi در دو جمعیت رودخانه ای زرین گل و دریایی تالاب گمیشان
7
17
FA
رحیمه
شیرمحمدلی
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، صندوق پستی: 1144
rshirmohammadli@gmail.com
جاوید
ایمانپورنمین
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، صندوق پستی: 1144
رحمان
پاتیمار
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، صندوق پستی: 163
ساختار سنی و رشد گاوماهی شنی <em>(</em><em>pallasi</em><em>Neogobius fluviatilis</em><em>)</em> در دوجمعیت رودخانه ای زرین گل و دریایی تالاب گمیشان از اسفند 88 تا خرداد 89 با نمونه برداری ماهانه بررسی گردید. در رودخانه زرین گل 320 و در تالاب گمیشان 263 نمونه صید شد. نسبت جنسی نر به ماده در رودخانه زرین گل، 1 نر به 3/4 ماده بود. در تالاب گمیشان اختلاف معنی داری بین فراوانی نر و ماده مشاهده نگردید (0/05<P). در رودخانه زرین گل جنس نر از سه گروه سنی +0 تا +2 و جنس ماده از چهار گروه سنی +0 تا +3 و در تالاب گمیشان هر دو جنس از سه گروه سنی +0 تا +2 تشکیل شده بودند. در هر دو جمعیت و در هر دو جنس گروه سنی +1 بیش ترین درصد فراوانی را داشت. در رودخانه زرین گل میانگین طول کل در جنس های نر و ماده به ترتیب 2 ± 7/5 و 1/7 ± 8/2 سانتی متر و در تالاب گمیشان به ترتیب 1/1 ± 9/7 و 1/4 ± 8/6 سانتی متر بود. الگوی رشد هر دو جنس در رودخانه زرین گل، آلومتریک مثبت و در تالاب گمیشان ایزومتریک بود. ضریب وضعیت در هر دو جمعیت در ماه های نمونه برداری و سنین مختلف تغییراتی را نشان داد. مقایسه این ضریب در دو جمعیت در هر دو جنس در سن +0 فاقد اختلاف معنی دار ولی در سنین +1 و +2 دارای اختلاف معنی دار بوده و مقادیر این ضریب در جمعیت زرین گل بیش تر بود.
Neogobius fluviatilis pallasi,سن,رشد,تالاب گمیشان,رودخانه زرین گل
http://www.aejournal.ir/article_12077.html
http://www.aejournal.ir/article_12077_7e709751444a9b6714543734f6f35bbb.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
تاثیر افزودن نمک های صفراوی گاو در جیره غذایی بر شاخص های رشد، بقاء، ترکیبات لاشه و برخی شاخص های خون شناختی و بیوشیمیایی سرم خون ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio)
19
26
FA
عاطفه
وطنخواه
گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
atefe_vatankhah88@yahoo.com
محمد
سوداگر
گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
sudagar_m@yahoo.com
بهروز
دستار
گروه علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
حامد
کلنگی
گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
در پژوهشبهمنظور بررسی تاثیر نمکهای صفراوی در جیره غذایی ماهی بر شاخصهای رشد، بازماندگی، ترکیبات لاشه و برخی شاخصهای خونشناختی و بیوشیمیایی سرم خون، تعداد 300 قطعه بچهماهی کپورمعمولی (<em>Cyprinus</em> <em>carpio</em>) با وزن متوسط 0/5± 3 گرم به مدت 12 هفته مورد مطالعه قرار گرفت. نمک های صفراوی گاو در 5 سطح 0، 0/25، 0/5، 0/75 و 1 درصد به جیره غذایی بچهماهیان اضافه شد. طی دوره آزمایش، غذادهی دوبار در روز و به میزان 3 تا 5 درصد وزن توده زنده انجام شد. پس از پایان آزمایش تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که شاخص های رشد و بازماندگی، پروتئین، خاکستر و رطوبت لاشه در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند (0/05<P). تیمار 4 با میزان 1 درصد نمک صفراوی و 0/629± 32/52 درصد چربی کم ترین میزان چربی را داشته و از لحاظ آماری با سایر تیمارها اختلاف معنی داری داشت (0/05>P). هم چنین، تیمار 2 با میزان 0/5 درصد نمک صفرا بالاترین و تیمار شاهد بدون نمک صفرا (تیمار صفر درصد)، پایین ترین میزان کلسترول و تری گلیسیرید خون را داشتند و دارای اختلاف معنی دار با سایر تیمارها بودند (0/05>P). میزان پروتئین کل، گلبول های سفید، گلبول های قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت، MCV، MCH و MCHC خون به طور معنی داری، دارای اختلاف بین گروه های آزمایشی و شاهد بودند (0/05>P).
نمک صفراوی,کپورمعمولی,رشد,ترکیبات لاشه,خون شناسی
http://www.aejournal.ir/article_12081.html
http://www.aejournal.ir/article_12081_9a435d20a39d96e949ce8db880158ca5.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
اثر شخم گراز (Sus scrofa) بر میزان کربن آلی کل و ذره ای خاک در جوامع علفی مراتع
27
36
FA
رضا
عرفان زاده
گروه مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، صندوق پستی:46414-356
rezaerfanzadeh@modares.ac.ir
حمید
یوسفی
گروه مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی،دانشگاه تربیت مدرس، نور، صندوق پستی: 46414-356
امید
اسماعیل زاده
گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی،دانشگاه تربیت مدرس، نور، صندوق پستی:46414-356
در این تحقیق به منظور تعیین اثر شخم زنی گراز بر میزان کربن آلی کل و کربن آلی ذره ای در جوامع مختلف مرتعی، پنج جامعه گیاهی شامل <em>Festuca</em> <em>ovina</em> ، <em>Bromus</em> <em>tomentellus</em>، <em>Alyssum</em> <em>minus</em>-<em>Astragalus</em> <em>sp</em>.، <em>Trifolium</em> <em>repens</em>-<em>pratensis</em><em>Poa</em> و <em>foliosum</em><em>Chenopodium</em> انتخاب و در هرکدام از جوامع حداقل یک لکه (Patch) که فعالیت شخم زنی گراز در آن مشهود بود، تعیین گردید. در هر لکه 3 پلات 1×1 و معادل آن خارج از لکه که دارای خصوصیات توپوگرافی یکسانی بودند مستقر گردیدند. سپس از چهار گوشه هر پلات اقدام به نمونه گیری از خاک از عمق10-0 سانتی متر گردید.نمونه های هر پلات با یکدیگر مخلوط و نهایتاً تشکیل یک نمونه مرکب را دادند و به آزمایشگاه منتقلگردیدند وکربن آلی ذره ای و کربن آلی کل آن ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اثر گراز بر مقادیر کربن آلی کل و کربن آلی ذره ای در داخل و خارج لکه های جوامع، اختلاف معنی داری در سطح یک درصد داشت به طوری که بیش ترین مقدار کربن آلی کل (4/69%) و کربن آلی ذره ای (3/33%) در خارج لکه ها و کم ترین مقدار کربن آلی کل (4/21%) و کربن آلی ذره ای(2/10%) در داخل لکه ها وجود داشت. نتایج اثر جامعه بر مقادیر کربن آلی کل و کربن آلی ذره ای در جوامع مختلف نیز نشان داد که میزان کربن آلی کل و کربن آلی ذره ای در بین پنج جامعه با یکدیگر تفاوت معنی داری در سطح یک درصد داشتند و بیش ترین میزان کربن آلی کل در جامعه <em>F. ovina</em> (4/58%) و بیش ترین مقدار کربن آلی ذره ای در جامعه <em>C. foliosum</em> (4/17%) و کم ترین مقدار کربن آلی کل (4/32%) و کربن آلی ذره ای (1/98%) مربوط به جامعه <em>B.</em> <em>tomentellus</em> بود. اثر متقابل جامعه و لکه بر مقادیر کربن آلی کل و کربن آلی ذره ای در سطح یک درصد معنی دار بود به طوری که بیش ترین مقدار کربن آلی کل در جامعه <em>F. ovina</em> (4/86%) در خارج لکه و بیش ترین مقدار کربن آلی ذره ای در جامعه <em>C. foliosum</em>(3/47%) در خارج از لکه و کم ترین مفدار کربن آلی کل (3/92%) و کم ترین مقدار کربن آلی ذره ای (1/48%) مربوط به جامعه <em>B. tomentellus</em> و در داخل لکه بود.
جوامع مرتعی,شخم گراز,کربن آلی ذره ای,کربن آلی کل,گراز
http://www.aejournal.ir/article_12086.html
http://www.aejournal.ir/article_12086_fd86f39f90fc4573ee595706e6228d81.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
مطالعه هیستومتریک و هیستوشیمیایی سلولهای موکوسی هشداردهنده در نواحی مختلف اپیدرم پوست بدن ماهی کپور نقرهای (Hypophthalmichthys molitrix) بالغ نر و ماده
37
43
FA
نعیم
عرفانی مجد
گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، صندوق پستی: 135
naeemalbo@yahoo.com
مهرزاد
مصباح
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، صندوق پستی: 135
m.mesbah@scu.ac.ir
کاوه
اسفندیاری
دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، صندوق پستی: 135
یکی از سلولهای اپیدرم پوست بدن ماهی که تحت عوامل استرسزای محیطی و بروز بیماریها و آسیب به پوست از خود واکنش نشان میدهد سلولهای موکوسی هشداردهنده میباشند. بهمنظور مطالعه بافتشناسی و تعیین پراکنش این سلولها، تعداد 10 عدد ماهی کپور نقرهای بالغ نر و ماده مورد مطالعه قرار گرفت و از پوست نواحی مختلف بدن شامل سر، نواحی پشتی، شکمی و دم، نمونههایی حداکثر به ضخامت 5 میلیمتر تهیه گردید و پس از طی روشهای استاندارد تهیه مقاطع بافتی، برشهایی به ضخامت 5 تا 6 میکرومتر تهیه و مورد رنگآمیزی عمومی H&E، و رنگ آمیزی های هیستوشیمیایی PAS و آلسین بلو(AB) باpH 1 و 2/5 قرار گرفتند. تعداد این سلولها در 100 میکرومتر از طول اپیدرم هر ناحیه مورد شمارش قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشانداد که سلولهای بیضی شکل و حجیمی بهنام سلولهای موکوسی هشدار دهنده در اپیدرم نواحی مختلف پوست ماهی کپور نقرهای وجود دارند. این سلولها در رنگآمیزیهای هیستوشیمیایی آلسین بلو(AB) باpH 1 و 2/5 واکنش مثیت داشته و به رنگ آبی رنگآمبزی شدند که بیانگر ماهیت اسیدی و سولفاته بودن موکوس ترشحی این سلولها میباشد. پراکندگی این سلولها در نواحی مختلف پوست این ماهی متفاوت بود و بر اساس پراکندگی آن ها، پوست نواحی مختلف در دو جنس نر و ماده تقسیم گردید: در ماهیان نر بالغ: پوست ناحیه شکمی با 1/26± 5/40 عدد دارای بیش ترین و پوست ناحیه دم با 19/0±92/0 عدد دارای کمترین تعداد سلول هشدار دهنده در 100 میکرومتر از طول اپیدرم بود ولی در ماهیان ماده بالغ: پوست ناحیه سر با 1/99±6/06 عدد دارای بیش ترین و پوست ناحیه دم با 0/44±0/97 عدد دارای کم ترین تعداد میباشد.
هیستومتری,هیستوشیمی,سلول های هشدار دهنده,پوست,ماهی کپور نقره ای
http://www.aejournal.ir/article_12092.html
http://www.aejournal.ir/article_12092_1234f5721abac665e30efd80db114352.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
بررسی بازدهی استفاده از سیستم تولید توده زیستی (Biofloc) در پرورش متراکم ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio)
45
53
FA
فریده
بخشی
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، صندق پستی: 44514-57159
رضا
ملک زاده ویایه
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، صندق پستی: 44514-57159
r.malekzadeh@urmia.ac.ir
ابراهیم
حسین نجد گرامی
پژوهشکده آرتمیا و آبزیان، دانشگاه ارومیه، صندوق پستی: 44514-57159
فن اوری تولید توده زیستی (Biofloc Technology) روشی برای تجزیه پسماندهای آلی به وسیله میکروارگانیزم ها و تولید ذرات یا توده های زیستی مغذی است. پژوهش حاضر به منظور بررسی امکان کاربرد این فن اوری در پرورش متراکم بچه ماهیان کپورمعمولی (<em>Cyprinus carpio</em>) انجام شد. ماهیان مورد مطالعه در دو گروه وزنی (3-1 گرم و 22-16 گرم) به مدت سه هفته در حوضچه های پلاستیکی45 لیتری پرورش داده و با تیمارهای غذایی حاوی 100% غذای کنسانتره (تیمار شاهد) و 25 و 50 درصد توده زیستی تغذیه شدند. در طول دوره آزمایش، شاخصهای کیفی آب شامل آمونیاک، نیتریت و نیترات مورد سنجش قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل، تفاوت معنی داری در مقادیر درصد افزایش وزن بدن، ضریب رشد روزانه، ضریب رشد ویژه، فاکتور وضعیت و بازماندگی بین تیمارهای آزمایشی و تیمار شاهد وجود نداشت (0/05<P). هم چنین، تفاوت معنی داری در مقادیر آمونیاک، نیتریت و نیترات بین تیمار شاهد و تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد. با استفاده از فن اوری تولید توده زیستی، تجمع ترکیبات سمی نیتروژنی در آب تا 98 درصد و به تبع آن، میزان تعویض روزانه آب به 1 درصد کاهش یافت. به علاوه، با استفاده از این روش از میزان غذای مصرفی نیز تا 50 درصد کاسته شد، بدون آن که روی شاخص های رشد و بقای ماهی تأثیر منفی داشته باشد.
فناوری توده زیستی,پرورش متراکم,کپورمعمولی (cyprinus carpio)
http://www.aejournal.ir/article_12095.html
http://www.aejournal.ir/article_12095_9e67816fbced3c559fc73444b3ba1a55.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
تنوع و اندازه جمعیت پرندگان در زیستگاه های شهرستان نقده، شمال غرب ایران
53
68
FA
صیاد
شیخی ئیلانلو
گروه محیط زیست، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 43437-49189
sayyad.shaykhi@ut.ac.ir
مسعود
یوسفی
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، صندوق پستی: 4111
masoud.yousefi52@gmail.com
علی
خانی
اداره کل حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی، مشهد، صندوق پستی:554-91735
عباس
عاشوری
اداره کل حفاظت محیط زیست استان گیلان، رشت، صندوق پستی: 1433
ashoori_abbas@yahoo.com
حمیدرضا
رضایی
گروه محیط زیست، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 43437-49189
rezaei@gau.ac.ir
انوشه
کفاش
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، صندوق پستی: 4111
anooshe.kafash@gmail.com
مطالعه حاضر با هدف شناسایی فونستیک پرندگان و مقایسه تنوع گونه ای جامعه پرندگان بین زیستگاه های مختلف شهرستان نقده انجام گرفت. برای این منظور پرندگان منطقه مورد مطالعه از تیرماه 1389 تا خرداد 1391 در چهار زیستگاه استپ های نیمه خشک، تالابی، کشاورزی و کوه های مرتفع پایش گردید. برای بررسی اهمیت هریک از زیستگاه ها برای پرندگان، شاخص های تنوع گونه ای زیستگاه ها مورد مقایسه قرار گرفت. در مجموع 140 گونه پرنده در این مطالعه شناسایی شد، که از این تعداد 53% خشکی زی، 47% آبزی و کنارآبچر بودند. در میان گونه های شناسایی شده 31 گونه دارای ارزش های حفاظتی ملی و بین المللی شناسایی بودند، که نشان دهنده اهمیت منطقه مورد مطالعه برای گونه های در خطر تهدید می باشد. از میان گروه های مختلف پرندگان در منطقه، پرندگان جوجه آور تابستانه با 66 گونه و 47/1% پرندگان بزرگ ترین گروه را تشکیل می دهند. بوتیمار (<em>Botaurus</em><em>stellaris</em>) نیز برای اولین بار در سطح استان شناسایی و ثبت شد. بیش ترین ارزش عددی شاخص های تنوع گونه ای سیمپسون و شانون- وینر در فصل تابستان و برای زیستگاه های استپ های نیمه خشک (0/934و 4/208) و تالابی (0/872 و 3/457) به دست آمد. هم چنین بیش ترین ارزش عددی شاخص های یکنواختی کامارگو و سیمپسون در فصل زمستان و به ترتیب برای زیستگاه های کشاورزی (0/875 و 0/943) و کوه های مرتفع (0/667 و 0/701) به دست آمد. شاخص تشابه جاکارد نیز بیش ترین ارزش عددی تشابه گونه ای را (0/685) بین زیستگاه های استپ های نیمه خشک و کشاورزی نشان داد. فراوانی پرندگان در بین زیستگاه های مختلف نیز بیش ترین مقدار را در زیستگاه تالابی با 10300 پرنده (75/1%) در طول دوره بررسی نشان داد. مطالعه حاضر بیان می کند با توجه به سیمای سرزمین و موقعیت جغرافیایی شهرستان نقده، حفظ زیستگاه های سطح شهرستان نقده به خصوص مناطق تالابی و استپ های نیمه خشک این شهرستان می تواند نقش مهمی در حفاظت غنای گونه ای بخشی از جامعه پرندگان ایران داشته باشد.
Diversity and population size of birds in Naqadeh suburban habitats,North Western Iran
http://www.aejournal.ir/article_12097.html
http://www.aejournal.ir/article_12097_1e6415a0540843722524f0821d31d38b.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
بررسی تغییر سطوح انتقال دهنده های عصبی مونوآمینرژیک مغز و کورتیزول پلاسما در شانک زردباله (Acanthopagrus latus) در مواجهه حاد و مزمن بنزوآلفاپایرن
69
78
FA
سارا
رستگار
گروه زیست شناسی دریا، دانشکدة علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
عبدالعلی
موحدی نیا
گروه زیست شناسی دریا، دانشکدة علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
amovahedinia@yahoo.com
احمد
سواری
گروه زیست شناسی دریا، دانشکدة علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
حسین
پاشا زانوسی
پژوهشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
مرتضی
بهنام رسولی
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد، صندوق پستی:91775-1436
زهرا
یاراحمدی
گروه زیست شناسی دریا، دانشکدة علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
در این مطالعه به بررسی اختلالات احتمالی بنزوآلفاپایرن(BaP) در سطوح کورتیزول پلاسما و غلظت انتقال دهنده های عصبی مغز، در شانک زرد باله پرداخته شده است. در آزمایش اول (استرس حاد) به گروه تیمار، 50 میلی گرم بنزو آلفا پایرن در 2 میکرولیتر روغن گیاهی به ازای وزن بدن و به گروه شاهد 2 میکرولیتر روغن گیاهی به ازای هر گرم وزن بدن تزریق گردید. در گروه پایه هیچ گونه تزریقی صورت نگرفت. از هر گروه پس از 3 ساعت نمونه گیری شد. برای بررسی اثرات دراز مدت (استرس مزمن)، 50 میلی گرم بنزو آلفا پایرن در10میکرولیتر روغن گیاهی (به ازای وزن بدن) ایمپلنت گردید، در ماهیان شاهد 10میکرولیتر روغن گیاهی (به ازای وزن بدن) ایمپلنت شده و 72 ساعت بعد، نمونه گیری صورت گرفت. سطوح کورتیزول پلاسما و غلظت انتقال دهنده های عصبی در مناطق مختلف مغز سنجش با روش HPLC-EC سنجش شد.BaP موجب افزایش سطوح کورتیزول پلاسما و تغییر در سطوح انتقال دهنده های عصبی طی هر دو آزمایش حاد و مزمن شد. BaP می تواند به صورت اختصاصی سبب اختلال در سنتز، آزادسازی، ذخیره سازی و باز جذب انتقال دهنده های عصبی در مناطق مختلف مغز به خصوص در هیپوفیز گردد. ضمن این که سیستم سروتونینی بسیار بیش تر از سایر مونوآمین ها تحت تاثیر BaP قرار گرفته است.
هیدروکربن های حلقوی آروماتیک,مونوآمین ها,استرس,نورواندوکرین,شانک زرد باله
http://www.aejournal.ir/article_12099.html
http://www.aejournal.ir/article_12099_bd11743bfbe94dde1aede1b5de1b208d.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
انتخاب مکان مناسب برای توسعه پرورش ماهی دریایی در قفس در سواحل شمال غربی خلیج فارس (ایران-خوزستان)
79
90
FA
غلامرضا
اسکندری
پژوهشکده آبزی پروری جنوب کشور، اهواز، صندوق پستی: 866-61645
g_eskandary@yahoo.com
عماد
کوچک نژاد
پژوهشکده آبزی پروری جنوب کشور، اهواز، صندوق پستی: 866-61645
نجمه
جهانی
پژوهشکده آبزی پروری جنوب کشور، اهواز، صندوق پستی: 866-61645
هدف از این مطالعه تعیین مناطق مناسب ایجاد قفس جهت پرورش ماهیان دریایی در سواحل استان خوزستان بوده است. جهت تعیین نقاط مناسب، پارامترهای مختلف توپوگرافی، فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی، اقتصادی-اجتماعی و دسترسی درنظر گرفته شد و از روش اندازه گیری مستقیم پارامترها استفاده شده است. انتخاب سایت پرورش ماهیان دریایی با تنظیم ماتریس پارامترهای" قابلیت داشتن" و "مناسب بودن" و استفاده از امتیازدهی و فرمول استاندارد انجام شد. دامنه مقادیر پارامترهای اشاره شده به شرح ذیل اندازه گیری شدند: 1- متغیر پارامترهای توپوگرافی: (الف) ارتفاع موج 2- 0/06 متر، (ب) سرعت باد 22 – 9 متربر ثانیه، (پ) عمق 60 – 7 متر، (ت) بستر شامل: گلی-رسی و گلی. 2- متغیر پارامترهای فیزیکی: (الف) سرعت جریان 0/80 – 0/05 متر بر ثانیه، (ب) کدورت 181 – 3/6 NTU، (پ) دما 32/68 – 13/93 درجه سانتیگراد، 3- متغیر پارامترهای شیمیایی: (الف) اکسیژن محلول 11 - 4 میلیگرم بر لیتر، (ب) pH 8/80 – 7/67، (پ) فسفات 2/59 – 0/08 میلیگرم بر لیتر، (ت) نیتریت 595 – 12 میکروگرم بر لیتر، (ث) نیترات 7/48 – 3/52 میلیگرم بر لیتر، (ج) آمونیوم 147 – 0/005 میلیگرم بر لیتر و (چ) شوری 48/12 – 39میلیگرم بر لیتر (ح) کلروفیل آ 3/55 – 0/54 میلیگرم بر لیتر، 4- متغیر پارامترهای بیولوژیک: کلیفرم 9/5 – 3 سلول بر 100 میلی لیتر. نتیجه ارزیابی مقادیر مناسب بودن سایت برای توسعه پرورش ماهی در منطقه استان خوزستان نشان میدهد که پرورش ماهیان دریایی با استفاده از قفس های شناور در سطح حاشیهای مناسب است. منطقه مناسب پرورش ماهی با استفاده از قفس در بین عرض 30 َ 07 º 30 تا 30 َ 53 º 29 شمالی و طول 40 َ 48 º 49 تا 00 َ 60 º 49 شرقی در منطقه بحرکان قرار دارد.
پرورش دریایی,پرورش در قفس,خلیج فارس
http://www.aejournal.ir/article_12100.html
http://www.aejournal.ir/article_12100_9eea02d302a102acc923d48e9ae258fd.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
بررسی تنوع زیستی پرندگان زمستان گذر تالاب کجی در خراسان جنوبی در یک دوره 5 ساله (1389-1385)
91
99
FA
جواد
داودیان
دانشکده منابع طبیعی ومحیط زیست، دانشگاه بیرجند، صندوق پستی: 2254041
jav_1367@yahoo.com
سید سعید
احمدی زاده
دانشکده منابع طبیعی ومحیط زیست، دانشگاه بیرجند، صندوق پستی: 2254041
محمدرضا
رضایی
دانشکده منابع طبیعی ومحیط زیست، دانشگاه بیرجند، صندوق پستی: 2254041
اکوسیستم های تالابی با برخورداری از ارزش زیستگاهی و غذایی بالایی که دارند اجتماع بزرگی از پرندگان مهاجر و بومی وابسته به خود را حمایت می نمایند، دربین گونه های مختلف جانوری وابسته به تالاب ها، پرندگان تالابی از جمله نمونه های منحصر به فردی هستند که از لحاظ اقتصادی و تحقیقاتی بسیار حائز اهمیت می باشند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و بررسی تنوع زیستی تالاب کجی خراسان جنوبی است که می تواند نقش مهمی برای بقاء پرندگان مهاجر منطقه داشته باشد، بدین منظور ضمن معرفی تالاب، شاخص های تنوع زیستی برای نتایج محاسبه شد، نتایج نشان داد که تالاب کجی در سال1385 دارای بیش ترین میزان غنای گونه ای مارگالف بوده است. از طرف دیگر نتایج حاصل از شاخص های تنوع زیستی پرندگان تالاب کجی نشان می دهد که در این دوره 5 ساله، سال 1385 دارای بیش ترین تنوع گونه ای سیمپسون و تنوع گونه ای شانون-وینر بوده است.در سال 1385 شاخص یکنواختی پیلو نسبت به سایر سال ها بیش ترین مقدار است، که این نشان دهنده توزیع یکنواخت گونه ها در این سال است.
تالاب,پرندگان,تنوع زیستی,غنای گونه ای
http://www.aejournal.ir/article_12101.html
http://www.aejournal.ir/article_12101_b0413889c890e29f6b17742f2bb48c0f.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
ترکیب گونه ای ماهیان صید شده به وسیله تور در آب های رودخانه سزار (استان لرستان)
101
111
FA
مهدی
مرمضی
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
محمد
ذاکری
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
zakeri.mhd@gmail.com
محمدتقی
رونق
گروه زیست دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
پریتا
کوچنین
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
pkochanian@gmail.com
مهسا
حقی
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی: 669
haghi@kmsu.ac.ir
این مطالعه با هدف شناسایی فون ماهیان صید شده به وسیله تور و بررسی پراکنش آن ها در رودخانه سزار، یکی از رودخانه های مهم استان لرستان صورت گرفت. نمونه برداری به صورت ماهیانه از تیر تا آذر ماه 1390 و با استفاده از تورهای پرتابی (سالیک) با چشمه های مختلف و تور انتظاری با چشمه 50 میلی متری انجام گرفت. در مجموع تعداد 366 عدد ماهی صید گردید که شامل 7 گونه از دو خانواده کپورماهیان و گربه ماهیان بودند. گونه های شناسایی شده در این مطالعه عبارت بودند از:<em>Capoeta damascina, Capoeta trutta, Cyprinion</em> <em>macrostomum, Chondrosto maregium, Barbus grypus, Luciubarbus barbulus, Glyptothorax silviae</em>. در این مطالعه پارامترهای محیطی نیز محاسبه و میزان ارتباط هر یک با فراوانی گونه های شناسایی شده بررسی گردید.
رودخانه سزار,استان لرستان,پراکنش ماهیان,کپورماهیان
http://www.aejournal.ir/article_12103.html
http://www.aejournal.ir/article_12103_09e0ea4278be8bb6be52ae734910f2ec.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
جایگزینی کامل پودر ماهی و بخش اعظم روغن ماهی با منابع گیاهی بدون کاهش شاخص های رشدی و کارایی تغذیه ای در جیره ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) انگشت قد
113
123
FA
فرزانه
نوری
پژوهشکده آرتمیا و آبزیان، دانشگاه ارومیه، صندوق پستی: 165-57153
yalda.45@gmail.com
رضا
جلیلی
گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه، صندوق پستی: 165-57153
هدف از این مطالعه بررسی اثرات جایگزینی پودر و روغن ماهی با منابع گیاهی بر شاخص های رشد و کارایی تغذیه ای ماهی قزل آلای رنگین کمان میباشد. تعداد 900 قطعه ماهی با وزن متوسط 0/5±6 گرم انتخاب و در داخل 18 تانک (300 لیتری) با تراکم 50 قطعه در هر تانک نگه داری و به مدت 60 روز با جیره های آزمایشی تغذیه شدند. منابع پروتئین و چربی جیره گروه شاهد تماماً پودرماهی و روغن ماهی بود و در ترکیب 5 جیره آزمایشی منابع پروتئین گیاهی در 5 سطح صفر، 40، 60، 80 و 100 درصد به همراه ترکیب روغن های گیاهی کانولا، بزرک، آفتابگردان و گلرنگ (به ترتیب، 30، 30، 30 و 10%) در سطح 80% جایگزین پودر و روغن ماهی شدند. نتایج نشان داد که جایگزینی100 درصد پودر ماهی جیره بههمراه 80% روغن ماهی با منابع گیاهی اثرات منفیمعنی داری بر شاخص های رشد (وزن نهایی، 0/23±54/92 گرم) و کارایی تغذیه ای ماهیان در مقایسه با گروه شاهد (وزن نهایی، 1/98±58/02 گرم) نداشت (0/05<P). هم چنین جایگزینی 80% روغن ماهی با ترکیب روغن های گیاهی اختلاف معنی داری را به لحاظ شاخص های رشدی و تغذیه ای در مقایسه با گروه شاهد نداشت (0/05<P).
پودر ماهی,روغن ماهی,پروتئین گیاهی,روغن گیاهی,رشد,قزل آلای رنگین کمان
http://www.aejournal.ir/article_12105.html
http://www.aejournal.ir/article_12105_6c3673c2c59236fca3a9034d57198a76.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
استفاده از ضایعات جانوری و گیاهی به عنوان منابع رنگدانه ای در تغییر رنگ پوست و گوشت جوجه های گوشتی
125
132
FA
ابراهیم
مصلحی
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا
moslehi.84@gmail.com
سیامک
یوسفی سیاه کلرودی
0000-0002-8729-4050
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا
siamak_yousefi1@yahoo.com
کاظم
کریمی
0000-0001-5318-2512
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا
karimikazem@gmail.com
علی
مقیمی
گروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا
kamran9537@yahoo.com
به منظور بررسی اثر منابع رنگدانهای گیاهی (تفاله هویج و تفاله گوجه فرنگی) و جانوری (خرچنگ و ضایعات میگو) بر تغییر رنگ در پوست و گوشت جوجههای گوشتی این منابع با نسبتی مشابه طی تحقیقی در خوراک جوجههای گوشتی اضافه شدند. این آزمایش به مدت 42 روز با استفاده از 150 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه از سویه تجاری ROSS 308 در شرایط پرورشی استاندارد از نظر دما، نور، رطوبت در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 5 تیمار، 3 تکرار و در هر تکرار 10 قطعه انجام گردید. گروههای آزمایشی شامل شاهد، پنج درصد تفاله هویج، پنج درصد تفاله گوجه فرنگی، پنج درصد خرچنگ و پنج درصد ضایعات میگو بودند. به منظور انجام آزمایشهای رنگ سنجی از پوست و گوشت جوجههای گوشتی در روز 42 از هر تکرار 2 خروس به صورت تصادفی کشتار و قسمتی از سینه به همراه پوست بریده شد و پس از 24 ساعت منجمدکردن براساس سهشاخص:L* (روشنایی)، a* (قرمزی) و b* (زردی) به وسیله دستگاه رنگ سنج MINOLTA CR-400 مورد ارزیابی قرار گرفتند . براساس نتایج به دست آمده از رنگ سنجی، تنها شاخص روشنایی در پوست تحت تاثیر گروه های آزمایشی قرار گرفته به طوری که منابع رنگدانهای گیاهی (تفاله هویج و تفاله گوجه فرنگی) و جانوری (خرچنگ و ضایعات میگو) باعث تیرهتر کردن پوست شدند (0/01>P). در رنگ گوشت نیز، منابع رنگدانهای جانوری به طور معنی داری باعث تیرگی رنگ گوشت شدند (0/01>P). هم چنین منابع رنگدانهای جانوری به طور معنی داری باعث زرد شدگی گوشت نیز شدند (0/05>P) اما تغییر معنی داری در قرمزی گوشت مشاهده نگردید. این آزمایش نشان داد که استفاده از منابع رنگدانهای گیاهی و جانوری فوق میتواند در تغییر رنگ گوشت و پوست جوجههای گوشتی موثر باشند.
هویج,گوجه فرنگی,خرچنگ,میگو,گوشت,پوست,جوجه گوشتی
http://www.aejournal.ir/article_12106.html
http://www.aejournal.ir/article_12106_c0953536d2e88df9d03e0ab1989e5611.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
برخی خصوصیات زیستی تولیدمثلی میگوی الگانس (Palaemon elegans) در تالاب گمیشان
133
141
FA
مایسا
عنایت مهر
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، صندوق پستی: 1987974635
daryazi@yahoo.com
مهنازسادات
صادقی
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، صندوق پستی: 1987974635
سعید
یلقی
مرکز تحقیقات ذخایر آبزیان آب های داخلی، گرگان، صندوق پستی: 139
saeed393@yahoo.com
رسول
قربانی
دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان صندوق پستی: 4913815749
rasoul ghorbaninasrabadi@yahoo.com
در این مطالعه، برخی خصوصیات زیستی تولیدمثلی و مراحل تکامل گنادی بافت تخمدان در 108 عدد میگوی ماده پالامون الگانس، <em>Palaemon</em> <em>elegans</em> در تالاب گمیشان طی آذر ماه 1389 تا پایان خرداد ماه 1390 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از بخش های میانی تخمدان میگوی ماده، مقطع بافتی به صورت ماهیانه تهیه گردید. حداقل و حداکثر هم آوری مطلق معادل 300عدد و 2686 عدد متغیر بود. با افزایش اندازه بدن، هم آوری مطلق آن ها افزایش می یابد و بیش ترین میزان هم آوری در دامنه طولی 45-35میلی متر می باشد. بیشینه فراوانی گنادهایی که در مرحله 4 و 5 قرار داشتند در ماه های فروردین تا خرداد مشاهده شد و در مرحله نهایی تکامل تخم، حجم تخم به طور متوسط به 0/725 میلی متر رسید. به نظر می رسد هم آوری میگوی الگانس در تالاب گمیشان نسبت به دیگر مناطق گزارش شده بسیار بالاتر است.
Palaemon elegans,هم آوری,تخمدان,تالاب گمیشان,دریای خزر
http://www.aejournal.ir/article_12108.html
http://www.aejournal.ir/article_12108_183da7475df339db344c7494ecb9d838.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
بررسی اثرات کیفی استخرهای پرورش قزل آلای رنگین کمان بر رودخانه شاهرود با استفاده از شاخص ارزیابی سریع زیستی کفزیان Hilsenhoff
143
152
FA
شهرام
دادگر
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، ایستگاه تحقیقات فن آوری های نوین شیلاتی، تهران، صندوق پستی:6116- 14155
shdadgar@ifro.ir
فربد
چهرزاد
گروه زیست شناسی دریا،دانشکده علوم وفنون دریایی،دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران، صندوق پستی:14515-775
کمیل
رزمی
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، ایستگاه تحقیقات فن آوری های نوین شیلاتی، تهران، صندوق پستی:6116- 14155
در این تحقیق میزان آلایندگی فعالیتهای دو مزرعه پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان واقع بر روی سرشاخه های خچیره و حسنجون در رودخانه شاهرود از حوضه سد طالقان، با استفاده از شاخص زیستی خانواده هیلسنهوف (HFBI) به روش ارزیابی سریع (Rapid bioassesment) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از شاخص زیستی با پارامترهای فیزیکی- شیمیایی و آلودگی رودخانه های تحت تأثیر این مزارع، مقایسه شد. نتیجه بررسی اکسیژن خواهی بیوشیمیایی 5 روزه نشان داد مقدار این پارامتر در هر دو سرشاخه نسبت به شاخه اصلی شاهرود بالاتر است اما مزارع پرورشی بر افزایش بار آلی تأثیر معنی داری ندارند (0/05<p). تأثیر مزارع پرورش ماهی بر pH رودخانه در هیچ یک از ایستگاه های نمونه برداری معنی دار نبوده است (0/05<p). مقدار کل جامدات معلق در محدوده رودخانه حسنجون نسبت به خچیره از مقادیر بالاتری برخوردار بود (0/05>p) هم چنین محدوده رودخانه خچیره نسبت به محدوده رودخانه حسنجون، از آلودگی به ترکیبات فسفر به میزان کم تری برخوردار بود (0/05>p). در نتیجه در مجموع مقدار آلاینده های آلی در رودخانه حسنجون از خچیره بیش تر بوده است (0/05>p). بررسی روند تغییرات فراوانی کفزیان درشت براساس این مطالعه نشان داد که در محدوده مطالعاتی بیش ترین فراوانی آن ها مربوط به خانواده Chironomidae از حشرات راسته دوبالان (Diptera) با میانگین کل فراوانی 11/6 عدد در متر مربع و پس از آن خانواده Elmidae از راسته قاب بالان (Coeloptera) با میانگین کل فراوانی 10/0 عدد در مترمربع بود. نتیجه محاسبه شاخص زیستی هیلسنهوف براساس انواع و فراوانی کفزیان نشان داد که در محدوده رودخانه خچیره، وجود مزرعه پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان (با توجه به عدم وجود مراکزجمعیتی و آلاینده های دیگر در بالادست) منجر به کاهش درجه کیفی این رودخانه به میزان یک درجه از کیفیت "متوسط" در ایستگاه بالادست مزرعه (ایستگاه1)، به کیفیت "متوسط ضعیف" در ایستگاه پایین دست مزرعه (ایستگاه2)، در زمان نمونه برداری می گردد. اما وجود مزرعه پرورش ماهی بر کیفیت شاخه اصلی رودخانه شاهرود که از دبی بالاتری برخوردار است، مؤثر نبوده و در ایستگاه های شماره 3 و 4 واقع در قبل و بعد از ورودی سرشاخه خچیره در شاخه اصلی شاهرود، تغییری در شاخص زیستی هیلسنهوف مشاهده نگردید. در سرشاخه حسنجون وضعیت کیفی بالادست مزرعه پرورش ماهی، با توجه به وجود مراکز جمعیتی، از نظر شاخص زیستی هیلسنهوف در زمان نمونه برداری "بد" بود که در اثر روند خودپالایی سرشاخه، این وضعیت بهتر شده و در پایین دست مزرعه شاخص، وضعیت "متوسط" را نشان داد. شاخه اصلی رودخانه شاهرود در اثر ورود سرشاخه حسنجون، از وضعیت "خیلی خوب" در ایستگاه 7 به وضعیت "بد" در ایستگاه 8 تنزل پیدا کرد که تأثیر ورود آلاینده های ناشی از این سرشاخه را به شاخه اصلی رودخانه، نشان داد. نتایج حاصل از مقایسه فاکتورهای فیزیکی-شیمیایی و زیستی به دست آمده در این مطالعه نشان داد که در زمان نمونه برداری، مزارع پرورش ماهی موجود بر کیفیت شاخه اصلی رودخانه شاهرود تأثیر منفی نداشتند.
شاخص زیستی خانواده هیلسنهوف (HFBI),کفزیان درشت,اثرات کیفی مزارع پرورش قزل آلای رنگین کمان,ارزیابی سریع
http://www.aejournal.ir/article_12120.html
http://www.aejournal.ir/article_12120_2a70bce4b3c0595d2543f3fb0be86005.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
بررسی روند تغییرات زیستگاه گوزن زرد ایرانی (Dama dama mesopotamica) درپارک های ملی و مناطق حفاظت شده دز و کرخه با استفاده از RS و GIS
153
160
FA
حسین
محمدی
دانشکده محیط زیست وانرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران،
صندوق پستی: 75-14515
mohamadi617@yahoo.com
محمود
کرمی
دانشکده محیط زیست وانرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران،
صندوق پستی: 75-14515
m_karami@chamran.ut.ac.ir
بهرام
حسن زاده کیابی
دانشکده علوم زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
b.h.kiabi@gmail.com
سیدمسعود
منوری
دانشکده محیط زیست وانرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران،
صندوق پستی: 75-14515
جنگل هاو بیشه زارهای پارک های ملی ومناطق حفاظت شده دز وکرخه به عنوان آخرین زیستگاه گوزن زرد ایرانی (<em>Dama dama</em> <em>mesopotamica</em>) محسوب می گردد. دراین پژوهش روند تغییرات زیستگاه درطول 34 سال و دو دوره زمانی سال های 1973تا1989وسال های 1989 تا 2007با تفسیرداده های سنجنده های MSS 1973،TM1989 و2007LISS III واستفاده از دو روش طبقه بندی نظارت نشده و نظارت شده بررسی شد. ابتدا نقشه های پنج رده پوشش –کاربری اراضی شامل: سکونت گاه ها، کشتزار، جنگل، جنگل مخروبه و سطوح آبی تهیه و پس از ارزیابی صحت طبقه بندی با استفاده از روش Cross Tabulation تغییرات پوشش وکاربری ها آشکارسازی شد. نتایج نشان در طول زمان مورد بررسی سطح جنگل ها 35 درصد کاهش و جنگل های مخروبه 48 درصد افزایش یافته که23درصد کاهش سطح جنگل ها و32درصد افزایش جنگل های مخروبه در دوره دوم بررسی اتفاق افتاده است. در طول دوره بررسی 25درصد از سطح جنگل ها به جنگل های مخروبه و10درصد دیگر به همراه20 درصد جنگل های مخروبه به کشتزار تبدیل شدند، از این رو تغییرات گسترده زیستگاه وکاهش سطح جنگل ها می تواند یکی از عوامل کاهش شدید جمعیت گوزن زرد ایرانی باشد که حدود یک دهه از حضور این گونه در این منطقه گزارشی داده نشده است.
گوزن زرد ایرانی,دز و کرخه,تغییرات زیستگاه,کاربری اراضی
http://www.aejournal.ir/article_12123.html
http://www.aejournal.ir/article_12123_8123fe94f83470f585d0eb2fd599ac20.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
ارزیابی و مدیریت ذخایر ماهی حلوا سفید (Pampus argenteus) در خلیج فارس
161
168
FA
شهرام
فرقانی
لابراتوار ماهی شناسی، دانشکده جانورشناسی، آکادمی علوم آذربایجان، باکو، جمهوری آذربایجان، صندوق پستی: 1073
shahramf@live.com
شایق
ابراهیم او
لابراتوار ماهی شناسی، دانشکده جانورشناسی، آکادمی علوم آذربایجان، باکو، جمهوری آذربایجان، صندوق پستی: 1073
تورج
ولی نسب
موسسه تحقیقات شیلات ایران، تهران، صندوق پستی:6116 – 14155
t_valinassab @ yahoo.com
حلوا سفید یکی از ماهیان اقتصادی و مهم خلیج فارس است. براساس گزارشات و مشاهدات در ده سال گذشته صید و متوسط اندازه آن در تورهای ماهیگیران شدیداً کاهش یافته است. مشکل بودن تکثیر مصنوعی آن، بازسازی ذخایر را از این طریق غیرممکن ساخته است. لذا ارزیابی دقیق و سپس مدیریت ذخایر، طبق اصول دینامیک جمعیت و بیولوژی آن در بهره برداری پایدار امری ضروری است. بدین منظور مطالعات گسترده ای بین سال های 1392- 1386 صورت گرفته است، که در این تحقیق محاسبه ضریب رشد ماهی، مرگ و میر طبیعی، مرگ ومیر کل، ضریب صید و سپس ضریب بهره برداری جهت ارزیابی، ضریب گنادهای جنسی ومراحل رسیدگی ماهیان جهت مدیریت ذخایر مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب رشد ماهی در طول مطالعه 0/4 و بعد از محاسبات مرگ و میر کل، مرگ و میر طبیعی و ضریب صید، ضریب بهره برداری 0/1296 محاسبه گردیده است که حکایت از کاهش ذخایر و بحرانی شدن وضعیت جمعیت آن دارد. ماهی موردنظر دوره تخم ریزی طولانی از فروردین تا آخر مهر دارد (0/001>p). بیش ترین فعالیت جنسی در ماده ها به طول استاندارد 25/5 سانتی متر و در نرها به طول استاندارد 21/5 سانتی متر میباشد (0/01>p).
ارزیابی,مدیریت,ذخایر,ماهی حلوا سفید (Pampus argenteus),خلیج فارس
http://www.aejournal.ir/article_12124.html
http://www.aejournal.ir/article_12124_f8940f3ea831ba54cb6862024383ad5f.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
بررسی فیلوژئوگرافی جمعیت قوچ و میش های استان یزد براساس داده های ژنوم میتوکندری
169
177
FA
سیدمجید
حسینی
گروه شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
majid.hosseini93@yahoo.com
حمیدرضا
رضایی
گروه شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
rezaei@gau.ac.ir
حسین
وارسته مرادی
0000000243688242
گروه شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
varasteh@gau.ac.ir
سعید
نادری
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، صندوق پستی: 1144
ssnadery@gmail.com
فاطمه
نیکوی
گروه شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 15739-49138
مطالعات فیلوژئوگرافی، اهمیت فرآیندهای تاریخی را در شکلگیری توزیع جغرافیایی کنونی گونه ها و ژن ها نشان می دهند. هدف از این مطالعه بررسی فاصله ژنتیکی و فاصله جغرافیایی قوچ و میش های استان یزد براساس داده های میتوکندریایی است. در این پژوهش ژن سیتوکروم b از ژنوم میتوکندریایی در بافت و سرگین دو گونه قوچ و میش اوریال و ارمنی برای ارتباط بین هاپلوتایپ ها، فاصله ژنتیکی بین هاپلوتایپ ها و توزیع جغرافیایی هاپلوتایپ ها مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش تعداد 9 هاپلوتایپ از 30 توالی قوچ و میش در استان یزد مشاهده گردید. منطقه حفاظت شده سیاهکوه،منطقه حفاظت شده کالمند-بهادران و منطقه شکار ممنوع شیرکوه دارای یک هاپلوتایپ مشترک بودند که نشان دهنده پراکنش وسیع این هاپلوتایپ نسبت به بقیه هاپلوتایپ ها در استان یزد است. محاسبه ماتریس فواصل ژنتیکی در بین هاپلوتیپ ها نشان دهنده بیش ترین فاصله ژنتیکی(0/272) قوچ و میشهای پناهگاه حیات وحش بوروئیه با دیگر قوچ و میش های استان یزد بود. بیش ترین تعداد پلی مورفیسم بین هاپلوتایپ ها به تعداد 15 پلی مورفیسم نیز بین قوچ و میش های پناهگاه حیات وحش بوروئیه با دیگر قوچ و میش های استان یزد بود. پدیده های محیطی از قبیل گستردگی رشته کوه زاگرس در جنوب استان یزد یکی از دلایل مهم پراکنش دو گونه قوچ و میش اوریال و ارمنی در استان یزد است. هم چنین عدم تبادل ژنی بین قوچ و میشهای مناطق شمال و مرکز استان یزد با پناهگاه حیات وحش بوروئیه تحت تأثیر دشت های وسیع بین این مناطق است.
قوچ و میش,فیلوژئوگرافی,ژنوم میتوکندریایی,سیتوکروم b,استان یزد
http://www.aejournal.ir/article_12125.html
http://www.aejournal.ir/article_12125_153073dc8c2137ec2057583eba3b8afd.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
بررسی مقایسه ای رشد گلادیوس با شاخص های ریخت سنجی اسکوئید هندی در آب های خلیج فارس و دریای عمان
179
185
FA
شادی
خاتمی
گروه زیست شناسی دریا،دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران،صندوق پستی:14515-775
shadi.khatami1@gmail.com
تورج
ولی نسب
موسسه تحقیقات شیلات ایران، تهران، صندوق پستی:6116 – 14155
t_valinassab @ yahoo.com
پرگل
قوام مصطفوی
گروه زیست شناسی دریا،دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران،صندوق پستی:14515-775
سیدمحمدرضا
فاطمی
گروه زیست شناسی دریا،دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران،صندوق پستی:14515-775
فرهاد
کیمرام
موسسه تحقیقات شیلات ایران، تهران، صندوق پستی:6116 – 14155
جهت بررسی مقایسه ای نسبت رشد گلادیوس با برخی از خصوصیات ریختی، 213 اسکوئید هندی در دو منطقه دریای عمان و خلیج فارس، به ترتیب در اوایل پاییز و اوایل زمستان 1390صید گردید. بعد از انجام عملیات زیست سنجی، 16 پارامتر انتخاب و مورد آنالیز قرار گرفت، نتایج نشان داد از میان 16 پارامتر، 5 پارامتر در هر دو منطقه رابطه قوی با طول گلادیوس داشتند که شامل طول و عرض مانتل، طول و عرض باله و عرض گلادیوس می باشند. هم چنین بررسی مورفولوژی گلادیوس نشان داد که گلادیوس ها در اسکوئید هندی در هر دو منطقه مشابه می باشند ولی دوشکلی جنسی مشاهده شد به طوری که عرض گلادیوس در جنس ماده 1/32 برابر عرض گلادیوس در جنس نر می باشد. بررسی رابطه طول مانتل و وزن بدن نیز حاکی از این است که رشد اسکوئید هندی به صورت آلومتریک (t-test) است. رشد گلادیوس ارتباط معنی داری با طول مانتل دارد، به طوری که در خلیج فارس با 98/9 درصد و در دریای عمان با 86/7 درصد اطمینان بین این دو پارامتر همبستگی وجود دارد.
گلادیوس,اسکوئید هندی,خلیج فارس,دریای عمان
http://www.aejournal.ir/article_12136.html
http://www.aejournal.ir/article_12136_5726bc1e5ce5ddcd52e53f515090ace6.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
بررسی وضعیت تروفی با مقایسه شاخص های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی (مطالعه موردی: ساحل شهرستان بندر انزلی)
187
195
FA
زهرا
ایزدخواستی
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، صندوق پستی:46414-356
ezadkhasti_z@yahoo.com
عباس
اسماعیلی ساری
گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، صندوق پستی:46414-356
esmaili@modares.ac.ir
مریم
فلاحی کپورچالی
پژوهشکده آبزی پروری آب های داخلی، بندرانزلی، صندوق پستی: 66
محمدجواد
امیری
گروه برنامه ریزی، مدیریت و آموزش محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران، صندوق پستی: 14155-6135
شاهو
کرمی
گروه آموزش محیط زیست، دانشگاه پیام نور، تهران، صندوق پستی: 19395-4697
به منظور مقایسة شاخص های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی تعیین سطح تروفی در ساحل بندرانزلی اقدام به نمونه برداری از ستون آب به صورت فصلی در اواسط فصول بهار و تابستان از اعماق 2، 5 و10 متر شد. شاخص فیزیکی تروفی با استفاده از صفحة سکشی، شاخص شیمیایی با اندازه گیری غلظت مواد مغذی موجود در آب و شاخص بیولوژیکی با تعیین غلظت کلروفیل<em> a</em>و زی توده فیتوپلانکتونی محاسبه گردید. حداکثر عمق دید درستون آب، 3 متر، میانگین غلظت ازت کل برابر با 764/9میلی گرم در مترمکعب، میانگین غلظت فسفر کل در ستون آب برابر با 59 میلی گرم در مترمکعب، میانگین غلظت کلروفیل <em>a</em> برابر با 3/5 میلی گرم در مترمکعب و میانگین زی توده فیتوپلانکتونی برابر 5136/84 میلیگرم در مترمکعب بود (0/05 >p). نتایج نشان گر آن است که از میان این سه شاخص، استفاده از شاخص های فیزیکی (در یک اکوسیستم آبی غیرآلوده) و بیولوژیکی مناسب تر است و این دو از لحاظ آماری در سطح اطمینان 95 درصد (0/05 >p) نیز با یکدیگر هبستگی معکوس دارند. با مقایسه داده ها با جداول مربوط به ردهبندی کیفی آبها، آب دریای خزر در منطقه مورد تحقیق بر اساس میزان عمق دید تابستانه توسط صفحه سکشی و غلظت کلروفیل<em> a</em>و زی توده فیتوپلانکتونی، در رده آبهای مزوتروف و از نظر غلظت ازت کل و فسفر کل در رده آبهای یوتروف قرار دارد (0/05>p).
تروفی,شاخصهای فیزیکی شیمیایی و بیولوژیکی,صفحه سکشی,زیتوده
http://www.aejournal.ir/article_12137.html
http://www.aejournal.ir/article_12137_58d2ff7ee17e5c64c8bdec9d7e8b0e01.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
بررسی غلظت های مختلف نانو ذرات اکسیدآهن بر تعداد گلبول های قرمز ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio)
197
202
FA
فائزه
رضایی
گروه زیست شناسی دریا،دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران،صندوق پستی:14515-775
moonfish1364@gmail.com
شهلا
جمیلی
0000-0001-9939-8677
گروه زیست شناسی دریا،دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران،صندوق پستی:14515-775
shahlajamili45@yahoo.com
فریبرز
احتشامی
موسسه تحقیقات شیلات ایران، تهران، صندوق پستی:6116 – 14155
علی
ماشینچیان مرادی
گروه زیست شناسی دریا،دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران،صندوق پستی:14515-775
مجتبی
شهیدیان نامغی
گروه زیست شناسی دریا،دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران،صندوق پستی: 14515-775
با توجه به تولید روزافزون نانو ذرات مغناطیسی و کاربرد مفید آن در سیستم های بیولوژی، تاکنون مطالعات کم تری در زمینه اثرات جانبی این مواد در بدن موجودات زنده صورت گرفته است. بررسی فاکتورهای خونی و مشخص کردن تابلوی خونی هر جاندار علاوه بر آن که به عنوان یک شاخص فیزیولوژیک مهم به شمار می رود، در تشخیص بیماریها نیز میتواند بسیار مفید واقع شود. 200عدد ماهی کپورمعمولی دریای خزر با وزن میانگین 100 گرم تهیه شد، وارد سطلهایی با ظرفیت 80 لیترگردید. در این تحقیق اثر سه غلظت مختلف از نانو اکسیدآهن (0/01، 0/003، 0/006 میلی گرم بر لیتر) به همراه تیمار شاهد (بدون نانو اکسیدآهن) پس از گذشت زمان های 48، 96، 120، 168 ساعت، برگلبول های قرمز خون ماهی کپورمعمولی (<em>Cyprinus carpio</em>) بررسی گردید. نتیجه نشان داد که میانگین تعداد گلبول های قرمز خون در تیمارهای غلظت 0/003 و 0/006 افزایش یافته است. اما در دوز 0/01 تعداد گلبول های قرمز کاهش یافته است و بیش ترین تعداد گلبول قرمز در غلظت های 0/003 و 0/006 پس از گذشت 168 ساعت مشاهده گردید، تعداد گلبول قرمز در گروه شاهد، 75 عدد گزارش شده است، اما در غلظت 0/003 و 0/006 تعداد آن ها به 210 تا 250 عدد رسیده است و تقریباً 75% افزایش داشته است (تعداد گلبول های قرمز حدوداً 3 برابر شده است)، اما در غلظت 0/01، تعداد گلبول های قرمز به 60 عدد رسیده است. بین تعداد گلبول های قرمز با غلظت و زمان، همبستگی معنی دار در سطح 99% وجود دارد (0/01>P). تأثیر ذرات نانو اکسیدآهن بر ماهیان نر بیش تر از ماهیان ماده و در ماده ها بیش تر از ماهیان نابالغ بوده است (01/ 0<P).
Iron oxide nanoparticles of different concentrations of red blood cells of fish Cyprinus carpio
http://www.aejournal.ir/article_12138.html
http://www.aejournal.ir/article_12138_7f3ce12ea72f5961390f04c87d7e7bcb.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
مقایسه تأثیر تزریق عصاره شوید (Anethum graveolens) و لواستاتین (Lovastatin) بر کاهش غلظت کلسترول سرم خون، ماهیچه ها و کبد جوجههای گوشتی هایپرکلسترولمی شده
203
212
FA
سیدمهدی
حسینی کاریزعمر
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا
sayad_mehdi54@yahoo.com
کاظم
کریمی
0000-0001-5318-2512
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا
karimikazem@gmail.com
مهدی
خدایی مطلق
گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه اراک، صندوق پستی: 879- 38156
m-motlagh@araku.aci.ir
به منظور بررسی اثر عصاره شوید و لواستاتین بر غلظت فراسنجه های بیوشیمیایی سرم خون، غلظت کلسترول ماهیچهها و کبد، تعداد 130 قطعه جوجه گوشتی نر و ماده از سویه راس 308 در این تحقیق از سنین 21 تا 35 روزگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. از این تعداد، 10 قطعه ابتدای آزمایش در سن 21 روزگی (بهعنوان شاهد در زمان شروع) پس از خون گیری، کشتار شدند و 120 قطعه دیگر در قالب طرح کاملاً تصادفی به 5 گروه آزمایشی با 3 تکرار و 8 پرنده در هر تکرار گروه بندی شدند. گروههای آزمایشی شامل دو گروه جوجه معمولی (شاهد و تزریق عصاره شوید) و سه گروه جوجه هایپرکلسترولمیک (شاهد، عصاره شوید و لواستاتین) بودند . به جوجه های معمولی از روز 21 تا 28 مقدار ماده آزمایشی و به جوجه های هایپرکلسترولمیک ماده آزمایشی+کلسترول به میزان 25 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن پرنده در هر روز در زیر پوست گردن، تزریق شد. در روز 28 نیمی از پرندگان و در روز 35 بقیه پرندگان هر گروه خون گیری و سپس کشتار شدند و از بافتهای موردنظر نمونه برداشته و تا زمان آزمایش فریز شد. نتایج نشان داد که در جوجه های معمولی عصاره شوید در پایان یک دوره هفت روزه تزریقی باعث افزایش سطوح TC، TG و LDL خون نسبت به گروه شاهد شد (0/05>P). در جوجه های هایپرکلسترولمیک عصاره شوید در پایان یک دوره هفت روزه تزریقی (روز 28) باعث افزایش سطوح LDL خون و کلسترول عضله سینه و کاهش سطح HDL خون نسبت به گروه شاهد شد(0/01>P). تزریق لواستاتین به جوجه های هایپرکلسترولمیک در مقایسه با عصاره شوید هیچ تفاوتی در بیش تر شاخص های مورد بررسی ایجاد نکرد. بهطورکلی عصاره شوید همانند لواستاتین، اثر کاهنده بر غلظت کلسترول خون و بافتها در جوجه های معمولی و هایپرکلسترولمیک نداشت.
عصاره شوید,لواستاتین,کلسترول سرم و بافت,تری گلیسرید,جوجه گوشتی
http://www.aejournal.ir/article_12140.html
http://www.aejournal.ir/article_12140_f2d9978194856339d1cf7d65f37b092f.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
مقایسه تجربی انباشتگی فلز سمی کروم در ماهی فلس دار (Cyprinus carpio) و بدون فلس (Pangasius hypophthalmus) با رویکرد دینی
213
222
FA
سیده زینب
عابدی
گروه شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، صندوق پستی: ۵۷۸
abedi10629@yahoo.com
محمدکاظم
خالصی
گروه شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، صندوق پستی: ۵۷۸
سهراب
کوهستان اسکندری
گروه شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، صندوق پستی: ۵۷۸
سیدمرتضی
عابدی
سازمان تبلیغات اداره کل راه آهن شمال، ساری
عبدالرضا
دغاغله
حوزه نمایندگی ولی فقیه، سازمان شیلات ایران، تهران
بنابر مطالعات تجربی، فقدان فلس در ماهیان سبب جذب سریع تر مواد سمی می شود، یعنی سریعاً در پوست، عضلات و سایر اندام ها نفوذ می یابند و می توانند تأثیرات بالقوه ای بر مصرف کننده بگذارند. با وجود تحقیقات زیاد روی آلودگی آبزیان به فلزات سنگین، میزان جذب عناصر سنگین در ماهی فلس دار کپورمعمولی و بدون فلس گربه ماهی راه راه در شرایط آزمایشگاهی و نقش پوشش فلس در جذب فلزات، مطالعه مقایسه ای نشده اند. ابتدا غلظت کشنده ((LC50 فلز کروم طی 96 ساعت برای هر گونه ماهی تعیین گردید. سپس ماهیان در تیمارهای جداگانه (با سه تکرار) در معرض 10% غلظت کشنده کروم به مدت 15 روز قرار گرفتند. بافت های هدف نمونه های ماهیان در روز 15 نمونه برداری شدند و پس از آماده سازی و هضم شیمیایی، مقدار فلز در هر بافت با دستگاه جذب اتمی (مدل ترمو) اندازه گیری گردید. انباشتگی نهایی کروم در نمونه های بافتی گربه ماهی 3/65 برابر کپور (بدون احتساب فلس) و در عضله گربه ماهی 16/15 برابر عضله کپور بود. باقی مانده غلظت کروم در نمونه های آب آکواریوم های حاوی ماهی کپور بسیار بالاتر بود. لذا در بافت های ماهی کپور می بایست انباشتگی فلز خیلی کم تر از بافت های گربه ماهی راه راه باشد. بنابر یافته های این پژوهش، پوشش فلس ماهی کپور معمولی با جذب قابل ملاحظه فلز سنگین و کم ترین انباشتگی آن ها در عضلات نسبت به پوست بدون فلس گربه ماهی راه راه، لایه حفاظتی مؤثری را در برابر آلاینده های شیمیایی زیست محیطی فراهم می کند و می تواند مصرف ماهی فلس دار را از این جنبه توجیه نماید.
تجمع زیستی,فلز سنگین,ماهیان فلس دار,بدون فلس,رویکرد دینی
http://www.aejournal.ir/article_12141.html
http://www.aejournal.ir/article_12141_36bf12a641d793fd04401c03d7ed2fef.pdf
شرکت مهندسین مشاور شیل آمایش
فصلنامه محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1396
6
3
2014
11
01
مطالعه ضایعات ایجاد شده در بافت آبشش ماهی گاریز (Liza klunzingeri) تحت تاثیر آلودگی های صنعتی و فاضلاب شهری در سواحل غربی بندرعباس
225
231
FA
مریم
صابری
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی:669
رحیم
عبدی
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی:669
abdir351@gmail.com
حسن
مروتی
گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، صندوق پستی: 135
hmorovvati@ut.ac.ir
محمدتقی
رونق
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، صندوق پستی:669
رضا
دهقانی
پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان، بندرعباس، صندوق پستی: 79145-1597
آبشش,ماهی گاریز,آلودگی,بندرعباس
http://www.aejournal.ir/article_12142.html
http://www.aejournal.ir/article_12142_2fb75c013a6450af643228533ed36f30.pdf