2024-03-19T17:22:06Z
http://www.aejournal.ir/?_action=export&rf=summon&issue=12402
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی وضعیت پراکنش خرس قهوهای (1758 Ursus arctos Linnaeus) در منطقه حفاظتشده سفیدکوه استان لرستان
پیمان
کرمی
کامران
شایسته
مینا
اسماعیلی
خرس قهوهای بزرگترین گونه از راسته گوشتخواران کشور است که در محدوده وسیعی از رشتهکوه البرز و زاگرس پراکنش دارد. دامنه پراکنش آن در نیمه غربی کشور به استان لرستان نیز میرسد. منطقه حفاظتشده سفیدکوه با پوشش گیاهی، وسعتو شرایط اکولوژیکی مناسب خود زیستگاه مطلوبی را برای اینگونه ایجاد کرده است. در راستای شناسایی محدوده پراکنش و زیستگاه مطلوب اینگونه در منطقه مذکور نقاط حضور در فصول بهار و تابستان سال 1396 جمعآوری شدند. 14 متغیر زیستگاهی مؤثر در پراکنش گونه شناسایی شد. پس از اجرای تحلیل هم خطی 4 متغیر به دلیل شاخص تورم واریانس (VIF) بیش از 10 از مدل حذف و مدلسازی با استفاده از 10 متغیر زیستگاهی، 10000 نقطه تصادفی پسزمینه و 500 تکرار در نرمافزار مکسنت اجرا شد. اهمیت متغیرها در مدلسازی با استفاده از تحلیل جک نایف انجام گرفت. بهمنظور دستیابی به نقشه دودویی زیستگاه از حد آستانه (LPT=Lowest Presence Threshold) استفاده شد. نتایج حاصل از اعتبارسنجی مدل نشان داد که مدل در میانگین اجرا موفق بوده است (0/85= AUC) و متغیرهای زیستگاهی فاصله از سکونت گاههای انسانی، جادههای فرعی و ارتفاع بیش ترین تأثیر را بر روی پراکنش گونه داشتهاند. براساس یافتهها 65 درصد از منطقه سفیدکوه برای خرس قهوهای زیستگاه مطلوب است. با توجه به توزیع گونه در منطقه میتوان اینگونه را بهعنوان شاخص سلامت و یکگونه کلیدی منطقه سفیدکوه تلقی کرد که در راستای حفاظت ازاین گونه ارزشمند سایر گونهها نیز حفاظت شوند.
خرس قهوهای
پراکنش
زیستگاه
لرستان
مدلسازی
2019
07
23
1
10
http://www.aejournal.ir/article_92708_33887f43a03373a3e550253ee66482cb.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
مطلوبیت زیستگاه پلنگ (Panthera pardus saxicolor) با استفاده از روش حداکثر آنتروپی در پارک ملی و ذخیره گاه زیست کره گلستان
میثم
مددی
حسین
وارسته مرادی
در عصر حاضر تخریب و جدایی زیستگاه اثرات بومشناسی قابلتوجهی بر روی گونههای حیات وحش بهخصوص گونههای شاخص و در معرض تهدید بهجا گذاشته است. در این میان گونه پلنگ توسط اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) در رده حفاظتی، در معرض خطر انقراض (EN) قرارگرفته است. پارک ملی گلستان بهعنوان اولین پارک ملی ایران، توسط جاده میانگذر گرگان-بجنورد، عملاً به دونیمه شمالی و جنوبی تقسیم گردیده است که موجب تأثیرات شدیدی بر روی مطلوبیت زیستگاه گوشتخواران بهویژه پلنگ شده است. لذا شناخت عوامل مؤثر بر مطلوبیت زیستگاه پلنگ بهعنوان یک ابزار مفید در مدیریت و حفاظت از زیستگاههای باقیمانده در پارک ملی گلستان، میتواند مدیران حفاظت را در مدیریت مؤثر اینگونه یاری رساند. در این پژوهش جهت مدلسازی مطلوبیت زیستگاه پلنگ، از روش رویکرد آنتروپی بیشینه و با استفاده از 15 متغیر زیستگاهی و 77 نقطه حضور گونه استفاده شده است. درنهایت پس از استفاده از مدل مکسنت پتانسیل مطلوبیت زیستگاه پلنگ ایرانی در پارک ملی گلستان پیشبینی شد. شاخص AUC بهدستآمده برابر با 0/9 بوده است که عدد بهدست آمده بیانگر قدرت پیشبینی عالی مدل میباشد. نتایج براساس آزمون جک نایف نشان می دهد که پراکنش پلنگ در پارک ملی گلستان در درجه اول متأثر از پراکنش طعمهها شامل کل و بز، تشی، قوچ و میش و مرال بوده و سپس به متغیرهای محیطی دیگر شامل ارتفاع 500 تا 1000 متر، فاصله از منابع آبی و جاده وابسته است.
پلنگ
مطلوبیت زیستگاه
مکسنت
پارک ملی گلستان
2019
07
26
11
20
http://www.aejournal.ir/article_92448_648e91a285cfa4ccfd70ca379ce5d18f.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
مطلوبیت زیستگاه قوچ و میش (Ovis orientalis) و ارتباط آن با پراکنش پوشش گیاهی در فصل پاییز در منطقه شکار ممنوع کاوه ده
محیا
خسروی
بهروز
بهروزی راد
منطقه کاوه ده در شهرستان فیروزکوه از توابع استان تهران می باشد. این مطالعه بررسی مطلوبیت زیستگاه قوچ و میش و ارتباط آن با پراکنش پوشش گیاهی در این منطقه است. در فصل پاییز1393 با انجام پلات گذاری برای شناسایی گونه های گیاهی و با استفاده از نرم افزار Past برای تعیین شاخص های تنوع زیستی، گیاهان مورد بررسی قرار گرفت. مطلوبیت زیستگاه قوچ و میش با استفاده از رتبه دهی به متغیرهای زیستگاهی (روشHEP) و مدل HSIتعیین شد. متغیرها شامل: پوشش گیاهی، جهت، شیب، فاصله از جاده، فاصله از سکونت گاهها و فاصله از زمینهای کشاورزی بود. نتایج نشان داد در مهرماه، 11گونه گیاهی، آبان ماه 9 گونه گیاهی و آذرماه نیز 9 گونه گیاهی شناسایی شد. شاخص تنوع شانون وینر در سه ماه در فصل پائیز به ترتیب 2/013، 882 ،1/2، غنای گونه ای مارگالف به ترتیب 2/153، 1/954، 2/288، غنای گونه ای منهینک به ترتیب 1/079، 1/162، 1/576 و تنوع گونهای سیمپسون 0/8232، 0/8411، 8154 /0 به دست آمد. با توجه به امتیازات به دست آمده از روش HEP، مطلوبیت زیستگاه منطقه کاوه ده در فصل پاییز 0/67 تعیین شد که نشان دهنده مطلوبیت زیستگاه خوب در این منطقه می باشد. طبق نتایج به دست آمده هیچ اختلاف معنی داری بین ماه های مختلف در فصل پاییز وجود نداشت. 9 متغیر بررسی شده بین سه ماه مهر و آبان و آذر اختلاف معنی داری را نشان ندادند.
مدل HSI
روشHEP
مطلوبیت زیستگاه
قوچ و میش Ovis orientalis))
پوشش گیاهی
منطقه شکار ممنوع
2019
07
23
21
26
http://www.aejournal.ir/article_92714_2972707c0c4c0c0ea75a1dd3580d77fa.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
تلفیق مدل مدار الکتریکی و حداکثر آنتروپی برای طرحریزی کریدورهای حفاظتی بین استانهای اصفهان و مرکزی
آزیتا
رضوانی
سیما
فاخران
علیرضا
سفیانیان
مصطفی
ترکش اصفهانی
محمود رضا
همامی
آگاهی از مسیر حرکت گونهها در میان زیستگاههای مختلف امری ضروری جهت توسعه رویکردهای حفاظتی در مقیاس سیمای سرزمین است. حفظ توانایی حرکت و جابهجایی افراد در دورههای کوتاه تا میانمدت امکان انتشار، دسترسی به زیستگاههای مطلوب، مهاجرتهای فصلی و پویایی ابرجمعیتها و در بلندمدت، امکان تغییر محدودههای پراکنش گونهها در واکنش به تغییر اقلیم را فراهم مینماید. هدف از این مطالعه شناسایی کریدورهای مهاجرتی قوچ و میش اصفهانی Ovis orientalis isphahanica در بین منطقه حفاظتشده هفتادقله در استان مرکزی و پناهگاه حیاتوحش موته در استان اصفهان با رویکرد تلفیقی مدل مدار الکتریکی با استفاده از نرم افزار Circuitscape و مدل حداکثر آنتروپی با استفاده از نرم افزار MaxEnt است. در مرحله اول، مدل سازی پراکنش گونه طی دو گام با استفاده از دادههای حضور و بدون استفاده از دادههای حضور درناحیه حدفاصل مورد مطالعه مابین مناطق تحت حفاظت مذکور انجام گرفت. خروجیهای مدل حداکثر آنتروپی جهت شناسایی مسیرهای ارتباطی وارد مدل مدار الکتریکی گردید. نتایج مدلها نشان داد تنها یک مسیر اصلی بالقوه مطلوب برای جابهجایی بین مناطق تحت حفاظت موته وهفتادقله وجود دارد که در نزدیکی منطقه هفتادقله به چند شاخه تقسیم شده و درنتیجه، مسیرهای متعدد بالقوه مطلوبی را درآن ناحیه به وجود میآورند. مسیرهای مطلوب شناسایی شده توسط مدلها باراههای گدار شناخته شدهای که در طی سالیان گذشته توسط جمعیتهای این گونه استفاده شده است مطابقت دارد و پیشنهاد میشود این کریدورها به شبکه مناطق تحت حفاظت، افزوده شود.
کریدور
مهاجرت
گردنه بطری
مقاومت سیمای سرزمین
مدار الکتریکی
2019
07
23
27
36
http://www.aejournal.ir/article_92156_2f5c2a1422a1a5cc6f62de6c8e3a1274.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
ارتباط بین شاخص دما-رطوبت نسبی و رکوردهای روزآزمون تولید شیر و درصد چربی شیر گاوهای هلشتاین اقلیم مدیترانهای ایران
سیما
ساور سفلی
رضا
سید شریفی
محمدرضا
منصوریان
مزدک
کاظمی
هدف از این تحقیق مطالعه اثر شاخص دما-رطوبت (THI) به عنوان یک توصیف گر محیطی برای استرس گرمایی بر تولید شیر و درصد چربی گاوهای هلشتاین در اقلیم مدیترانه ای ایران بود. اطلاعات تولیدی شکم اول جمعآوری شده طی سالهای 1380 تا 1395 مربوط به 42751 و 38829 رأس گاو شیری با 348868 و 302851 رکورد به ترتیب برای تولید شیر و درصد چربی شیر مورد استفاده قرار گرفت. میانگین روزانه THI برای سه روز قبل از رکوردگیری که از اطلاعات نزدیک ترین ایستگاه های هواشناسی به گله ها محاسبه شده بود به عنوان یک اثر محیطی درنظر گرفته شد. مؤلفه های (کو) واریانس با استفاده از روش بیزی از طریق مدل رگرسیون تصادفی برای ترکیبات مختلف THI و روز شیردهی (DIM) برآورد شد. در تابعی از روزهای شیردهی با رسیدن به اواخر دوره شیردهی، وراثت پذیری افزایش و در تابعی از شاخص دما-رطوبت (اوایل دوره شیردهی) با افزایش THI، وراثت پذیریکاهش می یابد. همبستگی های ژنتیکی برای مقادیرTHI و DIM با افزایش فاصله بین مقادیر، کاهش داشت که نشان می دهد رکوردها در THIهای مختلف مانند DIMهای مختلف از ژن های متفاوتی اثر میگیرند و هم چنین همبستگی های ژنتیکی برآورد شده برای درصد چربی پایین تر از مقادیر مربوط به تولید شیر بود. از برآوردهای حاصل از این تحقیق نتیجهگیری می شود که وارد کردن اثر ژنتیک افزایشی در مدل ارزیابی مقاومت به گرما در گله های گاوهای شیری اقلیم مدیترانه ای ایران لازم است و پتانسیل ژنتیکی حیوان می تواند نقش مهمی در کنترل میزان کاهش تولید شیر گله در شرایط آب و هوایی استرس زا ایفا کند.
استرس گرمایی
شاخص دما-رطوبت نسبی
وراثت پذیری
رکورد روز آزمون
2019
07
23
37
46
http://www.aejournal.ir/article_92467_87905c6211ae95fbfd0dfdbf6e118cad.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اثر تنش القایی هیدروژن پراکسید بر فراسنجه های تولیدمثلی گامت های نر
کاوان
نیک دل
مهدی
امین افشار
عبدالله
محمدی سنگ چشمه
ناصر
امام جمعه گاشان
احسان
سیدجعفری
در این تحقیق اثرات تنش القایی ملایم هیدروژن پراکسید در گامت های نر بر رشد رویان های حاصل از روش برون تنی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، نمونه های اسپرم در آزمایشگاه با غلظت های 0، 10، 50 ، 100 و 200 میکرومول بر لیتر هیدروژن پراکسید تیمار شدند و فراسنجه های مربوط به حرکت کل، حرکت پیش رونده، حرکت سریع، زنده مانی و کیفیت غشاء اسپرم ثبت و در گروه های تیماری مختلف مقایسه گردید. نتایج نشان داد که افزایش هیدروژن پراکسید تا سطح 50 میکرومولار با گروه شاهد تفاوت معنی داری ندارد و بیش از آن نیز باعث کاهش معنی دار در فراسنجه های حرکتی، زنده مانی و سلامت غشاء اسپرم می شود.
تنش ملایم القایی
هیدروژن پراکسید
اسپرم
گامت نر
2019
07
23
47
52
http://www.aejournal.ir/article_92717_7c4df831ee330a724399859f05b33b6f.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اثر اندازه ذرات و مرحله برداشت ذرت علوفهای بر خصوصیات سیلاژ، گوارش پذیری و مصرف اختیاری مواد مغذی گاوهای شیری هلشتاین
پوریا
احسانی
اسداله
تیموری یانسری
یدالله
چاشنی دل
غلامرضا
قربانی
افزایش محتوای الیاف سیلاژ ذرت به واسطه افزایش سن گیاه، در جیره گاوهای شیری، سبب افزایش لایهبندی مواد جامد شکمبهای و فعالیت نشخوار و خرد کردن ذرات در شکمبه میشود. از طرف دیگر، اندازه ذرات به طور انتخابی در شکمبه میمانند و این موضوع توجیه کننده تفاوت در قابلیت هضم جیرههای با ترکیبات شیمیایی مشابه است. ذرت علوفه ای کشت شده در شرایط استاندارد در مراحل یک سوم خط شیری و دانه خمیری برداشت شد.اثر مرحله برداشت بر خصوصیات سیلویی ذرت علوفه ای و اثر مرحله برداشت و اندازه ذرات بر مقدار مصرف و گوارش پذیری مواد مغذی گاوهای شیری هلشتاین با طرح کاملاً تصادفی تجزیه آماری شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد اثر مرحله برداشت بر ترکیب شیمیایی و اسیدهای تخمیری سیلاژ معنی دار بود. در ارزیابی ظاهری سیلاژ ذرت علوفهای مرحله برداشت دوم به طور معنیداری نمره بالاتری به خود اختصاص داد. اثر اندازه ذرات و مرحله برداشت بر مصرف ماده خشک و مصرف ترکیبات شیمیایی جیره معنی دار بود. مرحله برداشت و اندازه ذرات توانست اثر معنی دار بر گوارش پذیری ماده خشک و ماده آلی بگذارد. در مجموع جیرههای حاوی ذرت علوفهای برداشت دوم، فیبر نامحلول در شوینده خنثی غیرقابل هضم (iNDF) بیش تر، مصرف ماده خشک بیش تر و گوارش پذیری ماده خشک و انرژی قابل متابولیسم کم تری داشتند. جیرههای حاوی ذرت علوفهای با اندازه ذرات بلند گوارش پذیری ماده خشک پایینتر و گوارش پذیری ماده آلی بالاتر داشتند.
گوارش پذیری
مرحله برداشت
مصرف خوراک
سیلاژ ذرت علوفهای
اندازه ذرات
الیاف نامحلول در شوینده خنثی غیرقابل هضم
2019
07
23
53
62
http://www.aejournal.ir/article_92827_e8bbc16c6cd89629539b852d184d93b4.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
شناسایی هاپلوگروه های مادری جمعیت اسب های استان اردبیل با استفاده از ناحیه کنترل ژنوم میتوکندریایی
مصطفی
عمری کولانکوه
نعمت
هدایت ایوریق
آزاده
بوستان
رضا
سید شریفی
وحید
واحدی
رضا
خلخالی ایوریق
حفظ نژادهای بومی از اهداف مهم اصلاح نزادی محسوب میشود و جهت شناسایی ساختار ژنتیکی جمعیت باقی مانده اساس حفظ نژادی است. لذا این پژوهش با هدف بررسی ساختار ژنتیکی اسب های استان اردبیل و مقایسه با دیگر نژادهای خارجی با استفاده از ناحیه کنترل (D- loop) ژنوم میتوکندریایی انجام گرفت. جهت انجام آزمایش DNA ژنومی استخراج و مستقیماً پس از تکثیر 430 جفت بازی از ناحیه کنترل با استفاده از روش سنگر از 100 رأس اسب بومی مربوط به استان اردبیل توالی یابی گردید. آنالیز توالیها منجر به شناسایی 43 جایگاه چندشکلی شد که منجر به ایجاد 40 هاپلوتیپ مختلف گردید که براساس هاپلوگروه های شناسایی شده در 9 هاپلوگروه (A،B ،C ، G ،I ،L ،M ،P و Q) قرار گرفتند. مقدار تنوع نوکلئوتیدی، تنوع هاپلوتیپ و Dتاجیما در اسب های بومی استان اردبیل به ترتیب 0/02412، 0/877 و 0/571- به دست آمد. میزان D تاجیما انحراف معنیداری را نشان نداد. نتایج این مطالعه نشان داد که خط مادری در اسب های اردبیل از تنوع بالایی برخوردار است.
اسب بومی
هاپلوتیپ
تنوع نوکلئوتیدی
تنوع ژنتیکی
ژنوم میتوکندریایی
2019
07
23
63
68
http://www.aejournal.ir/article_92858_3ec69783068a307215aace44f86f6c88.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
تعیین ارزش غذایی سرشاخه دو گونه درخت کنار (Ziziphus spina-christi, Ziziphus mauritiana) در تغذیه گوسفند
محمود
دشتی زاده
عبدالمهدی
کبیری فرد
حسین
خاج
امیر ارسلان
کمالی
این پژوهش به منظور تعیین ارزش غذایی سرشاخه و قابلیت هضم دو گونه کنار (Ziziphus spina-christi, Ziziphus mauritiana) در تغذیه دام انجام شد. جهت تعیین قابلیت هضم، سرشاخه هرکدام از گونههای درخت کنار به نسبتهای 10، 20 و 30 درصد با خوراک پایه (یونجه خشک) مخلوط شده و هر جیره روی 4 رأس گوسفند نر بالغ، با روش جمعآوری مدفوع مورد آزمایش قرار گرفت. تیمارهای آزمایش شامل 7 جیره شامل: یک جیره شاهد (یونجه)، 3 جیره حاوی سرشاخه کنار بومی و 3 جیره حاوی سرشاخه کنار هندی در قالب طرح کامل تصادفی بود. نتایج ترکیبات شیمیایی ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، چربی خام، دیواره سلولی، دیواره سلولی منهای همیسلولز، انرژی خام و میزان تانن برای سرشاخه کنار بومی بهترتیب 94/2، 90/1، 14/4، 2/0، 30/7، 17/6 درصد، 4517/7 کالری در گرم و 3/1 درصد و برای سرشاخه کنار هندی بهترتیب 94/6، 83/3، 14/5، 1/7، 33/9، 18/5 درصد، 4447/2 کالری در گرم و 3/9 درصد بود. در بین تیمارهای کنار هندی و بومی، بهترین ضریب قابلیت هضم مواد مغذی را 10 درصد سرشاخه کنار بومی داشت. ضرایب قابلیت هضم (درصد) ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، دیواره سلولی، دیواره سلولی منهای همیسلولز و انرژی خام تیمار 10 درصد سرشاخه کنار بومی بهترتیب 68، 59/1، 49/6، 76/1، 68/1 و 71/7 بهدست آمد. با توجه نتایج این مطالعه و ترکیب شیمیایی و قابلیت هضم هر دو گونه کنار در مقایسه با یونجه، می تواند در جیره روزانه دامهای مناطق کنارخیز استفاده شود و برای بهبود وضعیت پرورش دامهای کوچک در زمینهای خشک و بهویژه در شرایط خشکسالی استان بوشهر دارای پتانسیل مناسبی است.
ارزش غذایی
استان بوشهر
سرشاخه کنار بومی
سرشاخه کنار هندی
قابلیت هضم
2019
07
23
69
76
http://www.aejournal.ir/article_92899_f18e61dc36afa773a7addaa83b10fde2.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اثر گاواژ عصاره آویشن شیرازی بر برخی از فراسنجههای خونی بره
مهدی
خدایی
مهدی
کاظمی بنچناری
محمدحسین
مرادی
این مطالعه با هدف بررسی اثر گاواژ عصاره آویشن بر برخی از فراسنجه های خونی در بره های نژاد فراهانی در مزرعه دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه اراک انجام شد. در این مطالعه تعداد 15 رأس بره ماده نژاد فراهانی در سه گروه به مدت چهل روز شامل: تیمار یک (شاهد): گاواژ آب مقطر، تیمار دو: گاواژ یک سی سی عصاره آویشن، تیمار سه: گاواژ دو سی سی عصاره آویشن. دو بار خونگیری از بره ها انجام شد و سپس فراسنجه های هماتولوژی و ایمنوگلوبولین G سنجش شد. داده ها با طرح کامل تصادفی آنالیز شدند. نتایج نشان داد که عصاره آویشن سبب افزایش گلبولهای سفید خون (0/01>p) و هم چنین افزایش سطح ایمنوگلوبولین جی (0/01>p) شد. آنزیم کبدی AST نیز پس از گاواژ عصاره آویشن به طور معنی داری کاهش یافت (0/05>p). به نظر میرسد مصرف عصاره آویشن در بره ها، می تواند سبب بهبود سیستم ایمنی در بره ها شود.
بره
عصاره آویشن
فراسنجه خون
2019
07
23
77
84
http://www.aejournal.ir/article_92907_8e83009f1a43ed53cde8f350b030a687.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
شاخص های نژادی، زیست سنجی و تغذیه ای بز خلخالی در زیستگاه بومی آن
اکبر
ابرغانی
محمود
صحرایی
این مطالعه در زیستگاه بومی و منطقه گسترش نژادی بز خلخالی با هدف شناسایی صفات نژادی، تغذیه ای و شاخص های ظاهری و اندازه های بدنی انجام گردید. برای اجرای این پژوهش، در ابتدا مناطق پراکنش نژادی بز خلخالی مشخص گردیده، از سه بخش مرکزی، خورش رستم و امامرود شهرستان خلخال به طور تصادفی در مجموع 24 روستا و از هر روستا 3 گله انتخاب و مطالعه گردید. روش جمعآوری اطلاعات به شیوه پرسشنامهای، مشاهده و اندازهگیری بود. نتایج نشان داد که 79/3 درصد از گلهداران بهروش روستایی و 20/7 درصد به روش نیمه عشایری با میانگین تعداد 7/1 نفر در هر خانواده گلههای خود را پرورش می دهند. میانگین درصد بز و بزغاله در ترکیب گلهها 44/5 درصد، رنگ غالب بز خلخالی سیاه و ابلق (سیاه وسفید)، هرکدام با میانگین 34/3 درصد بود. اغلب بزهای خلخالی دارای شاخ بوده و تنها 26/8 درصد از آن ها بی شاخ بودند. ضرایب همبستگی بین ناحیه های اصلی بدن شامل ارتفاع جدوگاه، دور سینه و دور شکم در هر دو بز ماده بالغ و چپش ماده بالای 40 درصد بود. میانگین مدت زمان چرای بزها از مراتع و پسچر مزارع 8/3 ماه در سال با میانگین 1/82 دفعه تغذیه دستی در روز بود. زمان نگه داری بزها در آغل 3/7 ماه در سال و تعداد دفعات تغذیه دستی در آغل به طور میانگین 4/2 دفعه بود. میانگین علوفه و کنسانتره مصرفی روزانه بزها به ترتیب 0/66 و 0/25 کیلوگرم برای هر راس بز بالغ بود. تلفات بزها بیش تر در اثر عارضه کیسه صفرا بوده و اسهال از بیماری های رایج آن ها می باشد.
بزخلخالی
نژاد
زیست سنجی
تغذیه
2019
07
23
85
94
http://www.aejournal.ir/article_92953_071f4d2a62b9a4718b6b2a648f375b54.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی روند انتشار گاز نیتروس اکساید حاصل از پرورش دام های اهلی در ایران
امیر رضا
صفایی
علیرضا
آقاشاهی
مصطفی
جعفری
هوشنگ
لطف الهیان
تغییرات اقلیمی منتج شده از انتشار گازهای گلخانه ای، زندگی انسان ها را به خطر انداخته است. یکی از این گازهای آلاینده اتمسفر، نیتروساکساید می باشد که قدرت حفظ گرمای آن (با طول عمر حدود 165 سال)، 310 برابر گاز دی اکسایدکربن، می باشد. لذا هدف این پژوهش بررسی میزان تولید گاز نیتروس اکساید ناشی از پرورش دام های اهلی در ایران، بود. آمار تعداد دام های اهلی در یک دهه گذشته، از وزارت جهادکشاورزی، اخذ شدند. دامهای اهلی به پنج تیمار آزمایشی شامل: گروه گاوها، گروه دامهای سبک، گروه دامهای سنگین، گروه طیورصنعتی و گروه سایر ماکیان تقسیم بندی شدند. سپس با استفاده از نرم افزار IPCC (در سطح یک) میزان انتشار گاز نیرواکساید ناشی از پرورش دامهای اهلی به دست آمد. داده های آزمایشی با روش طرح کاملاً تصادفی در نرم افزارSAS ، تجزیه و تحلیل شدند. کواریانس میزان انتشار در بین سالهای تحقیق، با روش اندازهگیری تکرار در زمان، مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان انتشار گاز نیتروس اکساید در سال 1396 به ترتیب تیمارهای مذکور 6/34، 79/87، 1/26، 1452/71 و 7/15 میلیون تن به دست آمد. میزان انتشار کل گاز نیتروس اکساید، کل خوراک مصرفی و کل تولیدات دامی طی دهه گذشته، به ترتیب درحدود 128/13 گیگاگرم، 605/72 میلیون تن و 118/37 میلیون تن بود. کواریانس انتشار این گاز در بین سالهای آزمایش (متغییر مستقل)، از نوع بدون ساختار و ناهمگن بود. به نظر می رسد بیش ترین گروهی که باعث انتشار گاز نیتروس اکساید می شوند، گروه طیور صنعتی می باشند. لذا میبایستی در جهت بهینه سازی مدیریت کود این پرندگان، توجه علمی ویژهای، صورت گیرد.
تغییرات اقلیمی
گازهای گلخانه ای
نیتروس اکساید
دام های اهلی
2019
07
23
95
104
http://www.aejournal.ir/article_92955_6d301836dcda958d374b2e74b37c51cc.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی تنوع زیستی پرندگان آبزی و کنار آبزی زمستان گذران تالاب های پلدختر
مهدی
مهدی نسب
با توجه به موقعیت و شرایط اکوسیستم های تالابی در سطح جهان، بسیاری از گونه های مختلف پرندگان از لحاظ اکولوژیکی وابسته به تالاب ها بوده و از طریق سازش های مختلف از این اکوسیستم های منحصربه فرد به عنوان یک زیستگاه مناسب و حائز اهمیت بهره برداری می نمایند. از این رو بررسی تغییرات تنوع و نوسانات جمعیتی پرندگان آبزی در سال های مختلف می تواند به عنوان یک شاخص زیستی نشان دهنده وضعیت سلامت یا وجود تهدیدات موجود در اکوسیستم های تالابی باشد. در این پژوهش جهت بررسی تنوع زیستی پرندگان آبزی و کنار آبزی زمستان گذران تالاب های پلدختر در سال های 1394- 1388 از شاخص های تنوع گونه ای (شانون- وینر و عکس سیمپسون )، غنای گونه ای (شاخص مارگالف)، یکنواختی گونه ای (شاخص های اسمیت- ویلسون و غالبیت سیمپسون) و برای تشابه بین گونه ای پرندگان در سال های مختلف از شاخص موریستا استفاده گردید. در طی دوره آماری مورد بررسی مجموعاً تعداد 16986 پرنده از 6 راسته، 14 تیره و 43 گونه در تالاب های پلدختر شناسایی شده اند. تراکم پرندگان در سطح تالاب های پلدختر 52/9 و از نظر زیستگاه 58 درصد از گونه ها کنار آبزی و 42 درصد آبزی می باشند. نتایج بررسی شاخص های تنوع زیستی پرندگان تالاب های پلدخترنشان داد که سال 1388 کم ترین و سال 1391 بیش ترین تنوع گونه ای، سال 1392 بیش ترین و سال 1388 کم ترین میزان یکنواختی گونه ای و سال 1393 بیش ترین و سال 1388 کم ترین میزان غنای گونه ای پرندگان را دارا بوده اند. براساس شاخص تشابه موریستا، بیش ترین شباهت گونه ای جامعه پرندگان تالاب های پلدختر مربوط به سال های 1391 با 1393 به میزان تشابه 1 و کم ترین میزان تشابه گونه ای در سال های 1394 با 1390 به میزان تشابه 0/79 می باشد.
تنوع زیستی
پرندگان آبزی و کنار آبزی
تالاب
پلدختر
2019
07
23
105
114
http://www.aejournal.ir/article_92958_2367645886dd845acd36892121b10182.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
مدل سازی مطلوبیت زیستگاه سه گونه کلیدی در زیستگاه های جنگلی با استفاده از مدلHEP (مطالعه موردی: مناطق جنگلی مازندران)
کاملیا
علوی
سیده عالمه
صباغ
زیستگاه اصلی ترین عامل زندگی حیات وحش جانوری و زندگی گیاهی می باشد که حفاظت از آن برای تداوم توسعه پایدار ضروری است. مدل سازی زیستگاه می تواند یک برآورد در مقیاس وسیع از مطلوبیت زیستگاه گونه های حیات وحش بدون نیاز به جمع آوری اطلاعات از جزئیات ویژگی های فیزیولوژیک و رفتاری جانوارن در اختیار بگذارد. بنابراین بررسی و ارزیابی دقیق زیستگاه ها نیازی مبرم است. پارامترهای موثر در 4 زیستگاه جنگلی شمال کشور، قادیکلا، آب بندان کش، اروست، لاجیم برای تعیین مطلوبیت با مدلHEP مورد مطالعه قرار گرفته است این مدل از روش های ارزیابی زیستگاه به صورت کمی سازی است و با کم ترین داده ها می توان به نتیجه مطلوب رسید. بعد از مطالعات کتابخانه ای و بررسی محیطی براساس شواهد به دست آمده، 3 گونه کرم شب تاب (Lampyris noctiluca)، حشره خور خزری (Shrew caspian) و باز (Accipiter gentilis) به عنوان شاخص برای مطالعه زیستگاه انتخاب شدند. مرحله بعد مدل SI برای دو گونه حشره خور خزری و باز با استفاده از فرمول های معتبر موجود تهیه و برای کرم شب تاب با توجه به این که فرمول مشخصی در تحقیقات سایر محققان وجود نداشت، در ایستگاه های منتخب اقدام به تله گذاری به صورت ترانسکت شد. مطلوبیت زیستگاه با محاسبه شاخص مطلوبیت زیستگاه یا HSI به دست آمد. نتایج نشان می دهد هر 4 ایستگاه از مطلوبیت نسبتاً مناسبی برخوردار بوده اند. در حالت کلی و محاسبه میانگین میزان مطلوبیت در 4 ایستگاه، سه ایستگاه آب بندان کش، اروست و لاجیم میزان یکسانی از مطلوبیت، با مقدار 0/67 و 0/68 برخوردار هستند. اما ایستگاه قادیکلا با میزان 0/87 دارای بیش ترین میزان مطلوبیت بوده است.
ارزیابی
زیستگاه جنگلی
شاخص مطلوبیت
مدل HEP
2019
07
23
115
124
http://www.aejournal.ir/article_93015_4ab8bc364a49a4e87185be43882429a3.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
ارزیابی رابطه بین شاخص حضور و تراکم زیرآبروک (Cinclus cinclus) و کیفیت آب (مطالعه موردی: برخی سیستمهای رودخانهای در استانهای تهران و همدان)
سارا
یالپانیان
سهیل
سبحان اردکانی
محمد
کابلی
لیما
طیبی
عاطفه
اسدی
زینب
اسدی
فاطمه
ناصری
امروزه استفاده از گونههای جانوری شاخص و حساس به سلامت بومسازگانها بهویژه بیمهرگان آبزی، ماهیها و پرندگان به منظور ارزیابی سریع وضعیت این سیستمها و صرفهجویی در زمان، نیرو و هزینه مورد توجه قرار گرفته است. لذا،این مطالعه با هدف بررسی شاخص حضور و تراکم زیرآبروک با برخی پیراسنجههای کیفی آب در چند رودخانه کوهستانی واقع در استانهای تهران و همدان انجام یافت. در این پژوهش با پیمایش در امتداد رودخانههای مورد مطالعه نسبت به ثبت نقاط حضور و تراکم زیرآبروکها اقدام شد. سپس متغیرهای دما، غلظت اکسیژن محلول، هدایت الکتریکی و pH در نقاط حضور و تراکم گونه مورد نظر ثبت شد. پردازش آماری داده ها نیز توسط نرم افزارهای Minitab و STATISTICA انجام یافت.نتایج آنالیز رگرسیون لجستیک ترتیبی و از طرفی نتایج حاصل از مدل آکائیک نشان داد که متغیرهای هدایت الکتریکی، فراوانی ماکروبنتوزها و دمای آب با پیشبینی حضور و تراکم زیرآبروکها در رودخانههای مورد مطالعه رابطه به نسبت معنیدار داشته و سایر متغیرها رابطه معنیدار با حضور و تراکم این پرنده نشان ندادند. از اینرو، نتایج این مطالعه توانسته است تا حدودی رابطه بین حضور و تراکم زیرآبروک و کیفیت آب را به اثبات رساند.
شاخص زیستی
زیرآبروک
پیراسنجههای کیفی آب
تهران
همدان
2019
07
23
125
132
http://www.aejournal.ir/article_92485_73417f5a9ebabbc763b52f7a1fb2229f.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اثرات تزریق داخل تخم مرغی عصاره بره موم بر عملکرد جوجه درآوری، شمارش سلولهای خونی و خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی
جمال
سیف دواتی
صیاد
سیف زاده
محسن
رمضانی
ساحل
بخشایش
حسین
عبدی بنمار
رضا
سید شریفی
هدف این مطالعه بررسی تزریق داخل تخم مرغی عصاره بره موم بر عملکرد جوجه درآوری، شمارش سلولهای خونی و خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی بود. در روز 15 جوجه کشی 324 عدد تخم مرغ های مادر گوشتی سویه راس 308، توزین و در قالب طرح کاملاً تصادفی به شش گروه آزمایشی با سه تکرار و هر تکرار شامل 18 تخم مرغ تقسیم و در مایع آمنیوتیک عصاره بره موم تزریق شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو تیمار شاهد منفی بدون تزریق، شاهد مثبت با تزریق 60 میلی لیتر آب مقطر و چهار تیمار دیگر عبارت از تزریق 4 سطح 150، 300، 600 و 1200 قسمت در میلیون از عصاره بره موم به آمنیون، بودند. نتایج نشان داد که تزریق عصاره بره موم به تخم مرغ در روز 15 انکوباسیون تاثیری بر درصد جوجه درآوری، وزن جوجههای تفریخ شده و نسبت وزن جوجههای تفریخ شده به وزن تخم مرغ نشان نداد. درحالیکه 1200 قسمت در میلیون عصاره بره موم نسبت وزن جوجههای تفریخ شده به وزن تخم مرغ را در مقایسه با گروه شاهد افزایش داد. تزریق داخل تخم مرغی عصاره بره موم در سطوح مختلف نتوانست غلظت خونی گلبول سفید کل، هتروفیل، لنفوسیت، مونوسیت و ائوزینوفیل جوجههای گوشتی را تحت تاثیر قرار دهد. هم چنین وزن لاشه، وزن قلب، طحال و بورس فابرسیوس با تزریق داخل تخم مرغی عصاره بره موم در سن 42 روزگی تحت تاثیر قرار نگرفتند. نتایج این تحقیق پیشنهاد می کند که تزریق داخل تخم مرغی عصاره بره موم نمی تواند در بهبود درصد جوجه درآوری، وضعیت شمارش سلولهای خونی و خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی موثر باشد.
خصوصیات لاشه
جوجه های گوشتی
سلول های خونی
عصاره بره موم
عملکرد رشد
2019
07
23
133
138
http://www.aejournal.ir/article_93017_3a4a7a1d8f31c5256e698e7a400b66d8.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
مدل سازی پراکنش افعی قفقازی (Gloydius halys caucasicus) در ایران
آیجمال
قلیچی سلخ
حاجی قلی
کمی
خسرو
رجبی زاده
افعی قفقازی (Gloydius halys caucasicus) تنها گونه از زیرخانواده Crotalinae در ایران است که در مناطق ساحلی ایران، بین کوه های البرز و دریای خزر یافت می شود. تاکنون مطالعاتی در زمینه دوشکلی جنسی، عدم تقارن فلس ها در ناحیه سر، بررسی صفات مورفولوژیک، مریستیک و مورفومتریک و همچنین بررسی صفات مریستیک نامتقارن انجام شده است. اما در ایران تاکنون مطالعه ای در زمینه مطلوبیت زیستگاه افعی قفقازی انجام نشده است که در این پژوهش مورد توجه قرار خواهد گرفت. در این مطالعه با استفاده از نقاط حضور گونه به دست آمده از کتاب ها، مقالات و نمونه های موجود در موزه ها و کلکسیون های شخصی و 19 لایه زیست اقلیمی با مدل Maxent الگوی پراکنش جغرافیایی بالقوه افعی قفقازی در ایران پیش بینی شد. سپس نقشه مطلوب ترین مناطق پراکنش با استفاده از Maxent تهیه گردید و اهمیت نسبی متغیرها براساس آزمون جک نایف حاصل از Maxent ارزیابی شد. در نهایت شاخص صحت سنجی مدل سازی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد پراکنش کلی افعی قفقازی مناطق ساحلی ایران را شامل می شود که مطلوب ترین مناطق پراکنش بالقوه افعی قفقازی در ایران با نقاط حضور ثبت شده برای این گونه در ایران مطابقت دارد. پیش بینی پراکنش افعی قفقازی و وضعیت زیستگاه های تحت اشغال آن ها در مشخص کردن مباحث حفاظتی دارای اهمیت است.
افعی قفقازی
Gloydius halys caucasicus
ایران
MAXENT
پراکنش
2019
07
23
139
146
http://www.aejournal.ir/article_91630_f69141834bca13949cfc215cc98d0797.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
زیستگاه مناسب گونه در معرض خطر انقراض سمندر لرستانی (Neurergus kaiseri)
محسن
امیری
مریم
کیانی صدر
علیرضا
پسرکلو
معصومه
نجیب زاده
گونه سمندر لرستانی که در رشته کوه های زاگرس جنوبی در محدوده دو استان لرستان و خوزستان زیست می کند، با داشتن نوارهای بلند و نازک زرد رنگ و چندین خال سفید و گرد به راحتی از دو گونه دیگر جنس Neurergus در ایران (سمندر آذربایجان و سمندر کردستانی) متمایز می شود. یکی از کارآمدترین ابزارها برای ارزیابی صفات اکولوژیک مدل بندی الگوهای توزیع گونه است. در این مطالعه، از روش حداکثر آنتروپی (مکسنت) به عنوان ابزاری برای ارزیابی پراکنش بالقوه گونه سمندر لرستانی (Neurergus kaiseri) در محدوده دو استان لرستان و خوزستان استفاده شد. مساحت تحت منحنی AUC معادل 0/001±0/99 محاسبه شد که نشان دهنده صحت مدل و در نتیجه قابلیت استفاده از آن برای پیش بینی الگوهای حضور سمندر لرستانی است. بر طبق نقشه به دست آمده، چهار متغیر بیش ترین مشارکت را در پراکنش سمندر لرستانی دارند: عامل ارتفاع با (38 درصد)، بارش در گرم ترین یک چهارم سال (15/8 درصد)، کم ترین دما در سردترین ماه سال (10/3 درصد) و هم چنین بارش در یک چهارم سرد سال (8/7 درصد). برطبق نتایج به دست آمده در این مطالعه به نظر می رسد، سمندر لرستانی در نواحی کم بارش و مرتفع جنوب لرستان و شمال خوزستان زیست می کند، با این وجود مشاهدات میدانی نشان می دهد که این گونه برای بقا و تولیدمثل به سرچشمه های پر اکسیژن وابسته است.
سمندر لرستانی
زیستگاه مناسب
مکسنت
2019
07
23
147
154
http://www.aejournal.ir/article_92705_92f9c181c615634fdba60860b02d3fd1.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اثرات تغذیه ای پروبوتیک لاکتوباسیلوس رامنوسوس (Lactobacillus rhamnosus) بر عملکرد رشد، فعالیت آنزیم های هضمی و میزان مقاومت در برابر آئروموناس هیدروفیلا (Aeromonas hydrophila) در ماهی تیلاپیای نیل (Oreochromis niloticus)
سینا
جوانمردی
کامران
رضایی توابع
سعید
مرادی
لیلا سادات
بیات غیاثی
با توجه به این که باکتری (Aeromonas hydrophila) یکی از عوامل بیماری زا عمده در پرورش آبزیان آب شیرین محسوب می گردد، در تحقیق حاضر با هدف دستیابی به راهکاری جهت بهبود عملکرد رشد و همچنین سطح ایمنی ماهی تیلاپیای نیل (Oreochromis niloticus) در برابر باکتری آئروموناس هیدروفیلا، 4 گروه ماهی تیلاپیا O. niloticusبا وزن اولیه 16 گرم، به مدت 60 روز توسط جیره هایی حاوی سطوح مختلف پروبیوتیک لاکتوباسیلوس رامنوسوس(Lactobacillus rhamnosus) تغذیه شدند و در پایان پس از اندازهگیری شاخص های رشد و فعالیت آنزیم های هضمی روده، تحت تزریق باکتری آئروموناس هیدروفیلا قرار گرفتند و پس از بروز کامل بیماری، شاخص های خونی نیز مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد وزن نهایی و ضریب تبدیل غذایی به ترتیب بیش ترین و کم ترین مقدار را در تیمار 3 گرم پروبیوتیک در هر کیلوگرم جیره دارا بود. به علاوه فعالیت آنزیم تریپسین در تیمار 3 و آنزیم آمیلاز در تیمارهای 2 و 3 گرم پروبیوتیک در هر کیلوگرم جیره به شکل معنی داری از سایر تیمارها بیش تر بود (0/05>P). یک هفته پس از تزریق باکتری نیز آنزیم های آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز موجود در سرم خون در تیمارهای 2 و 3 گرم پروبیوتیک در هر کیلوگرم جیره، در مقایسه با سایر تیمارها کم تر بود (0/05>P) و بقا در این تیمارها به ترتیب نسبت به سایر تیمارها افزایش یافت. به نظر می رسد استفاده از 2 تا 3 گرم پروبیوتیک لاکتوباسیلوس رامنوسوس در هر کیلوگرم جیره ماهی تیلاپیای نیل می تواند عملکرد رشد و ایمنی را به شکل قابل توجهی افزایش دهد.
ایمنی غیر اختصاصی
Aeromonas hydrophila
Lactobacillus rhamnosus
افزایش وزن
آنزیم پروتئاز
2019
07
23
155
162
http://www.aejournal.ir/article_93110_02fd6694b10824380fb023b4e890d0c4.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
مطالعه انگل های کرمی گوارشی در مولدین قره برون (Acipenser persicus) صید شده از سواحل جنوب شرقی دریای خزر (1396-1395)
عباسعلی
آقایی مقدم
کامران
عقیلی
این تحقیق در سال های 1395 و 1396 در مرکز بازسازی ذخایر شهید مرجانی استان گلستان به جهت بررسی وضعیت آلودگی به کرم های انگلی در دستگاه گوارش مولدین تاس ماهی ایرانی انجام گرفت. در سال 95 از دستگاه گوارش تعداد 11 مولد ماده تکثیر شده با میانگین طول و وزن به ترتیب 8/6±160/54 سانتی متر و 6/72±31/62 کیلوگرم دو گونه Cuculanus sphaerosephalus و Skrjabinopsolus semiarmatus و درسال 96 از 12 مولد ماده با میانگین طولی و وزنی به ترتیب 1/1±158/3 سانتی متر و 4/9±29/3 کیلوگرم تنها گونه جدا شده C. sphaerosephalus بود. درصد شیوع انگل کوکولانوس در 11 نمونه سال 1395، 72 درصد و درصد شیوع اسکریابینوپسولوس 27 درصد، میانگین شدت کوکولانوس 2/87±6 و میانگین شدت اسکریابینوپسولوس 2/64±3 محاسبه شد. درصد شیوع انگل کوکولانوس در 12 نمونه صید شده در سال 1396، 50 درصد و میانگین شدت آلودگی 3/25±3/17 محاسبه گردید. بیش ترین شدت آلودگی انگلی به کوکولانوس اسفراسفالوس تعلق داشت. این تحقیق نشان داد که تعداد و نوع آلودگی به انگل های گوارشی در ماهی قره برون نسبت به سال های گذشته در سواحل جنوب شرقی دریای خزر کاهش داشته است که می تواند حاصل تغییر رژیم غذایی و کاهش میزبان واسط باشد.
تاس ماهی ایرانی
انگل های کرمی گوارشی
دریای خزر
دستگاه گوارش
2019
07
23
163
168
http://www.aejournal.ir/article_93409_91d4d6d2f252748dd1c3366b2b468346.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
مقایسه برخی از پارامترهای بیوشیمیایی و اسپرم شناختی فیل ماهی (1768 Huso huso Linnaeus) وحشی و پرورشی
مهدی
عادلی
علی
صادقی
محمد رضا
ایمانپور
ابراهیم
مسعودی
محمد
فرخی
طی این مطالعه که به مدت 2 ماه از فروردین تا اردیبهشت 1396 در مجتمع تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری شهید مرجانیگرگان صورت پذیرفت خصوصیات حرکتی (طول دوره تحرک و درصد تحرک اسپرم)، اسپرماتوکریت، تراکم اسپرم و برخی از خصوصیات بیولوژیکی اسپرم شامل شاخص های پلاسمای سمینال (ترکیبات یونی و آلی) در 8 مولد وحشی و 8 مولد پرورشی مورد بررسی قرار گرفت. طول دوره تحرک اسپرم، درصد تحرک اسپرم، اسپرماتوکریت و تراکم اسپرم در فیل ماهی وحشی به ترتیب 61/65±310، 6/31±81/11، 0/31±2/33، 0/36±2/50 و در فیل ماهی پرورشی به ترتیب 34/61±170/43، 5/81±65/63، 0/23±2/26، 0/28±2/10 اندازه گیری شد. غلظت های یون سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در فیل ماهی وحشی به ترتیب 9/47±99/36، 0/40±4/96، 0/44±7/57، 0/15±1/15 میلی مول در لیتر و در فیل ماهی پرورشی به ترتیب 10/40±98/29، 0/28±5/03، 0/47±7/76، 0/24± 2/12میلی مول در لیتر بود. غلظت کلسترول و گلوکز در فیل ماهی وحشی به ترتیب 8/77±49/33، 2/12±32/65 میلی گرم در دسی لیتر و در فیل ماهی پرورشی به ترتیب 4/78±47/47، 1/66±32/21 میلی گرم در دسی لیتر بود. هم چنین پلاسمای سمینال در فیل ماهی وحشی و پرورشی به ترتیب دارای 0/27±1/10، 0/29±1/33 گرم در دسی لیتر پروتئین بود. بررسی ها نشان داد که بین طول دوره تحرک، درصد تحرک اسپرم و میزان غلظت یون منیزیم در فیل ماهی وحشی و پرورشی اختلاف معنی داری وجود داشت.
فیل ماهی
پارامترهای اسپرم شناختی
پارامترهای بیوشیمیایی
2019
07
23
169
172
http://www.aejournal.ir/article_93410_5ac78dee22410c2d76d4fa50e748796f.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺳﻄﻮح ﻣﺘﻔﺎوت ملاس چغندر جیره غذایی بر برخی پارامترهای ایمنی موکوس و شاخص های بیوشیمیایی سرم خون ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio)
مصطفی
بیگی
عبدالمجید
حاجی مرادلو
سید حسین
حسینی فر
علی
جافرنوده
در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ اﺛﺮات ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ ملاس چغندر ﺑﺮ ﺑﺮﺧﯽ از ﻓﺎﮐﺘﻮرﻫﺎی اﯾﻤﻨﯽ ﻣﻮﮐﻮﺳﯽ، شاخص های بیوشیمیایی ﺧﻮن در ماهی کپور معمولی مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش از 360 قطعه ماهی کپورمعمولی با میانگین وزنی 2/5±22 استفاده شد. بچه ماهی ها در 12مخزن به تعداد 30 قطعه در هر مخزن به طور تصادفی توزیع شد. پس از یک هفته آداپتاسیون، در یک دوره به مدت 8 هفته غذادهی انجام گرفت . آزمایش در قالب 4 تیمار و هر تیمار با 3 تکرار شامل: جیره فاقد ملاس (تیمار 1)، جیره حاوی 0/5 درصد ملاس (تیمار 2)، جیره حاوی 1 درصد ملاس (تیمار3) و جیره حاوی 2 درصد ملاس (تیمار 4) انجام شد و ماهی ها روزانه به میزان 3 درصد وزن بدن و دو بار در روز با جیره های آزمایشی تغذیه شدند. غذای گروه شاهد، غذای تجاری کپورمعمولی شرکت فرادانه بدون ملاس بود. نتایج نشان داد بعد از تغذیه با جیره حاوی ملاس مقدار پروتئین محلول موکوس افزایش معنی داری پیدا کرده است (0/05>P). بیش ترین مقدار پروتئین محلول موکوس هم در تیمار 2% ملاس بوده است. مقدار ایمنوگلوبین در تیمارها و گروه شاهد تغییر معنی داری پیدا نکرده است. هم چنین میزان آلکالین فسفاتاز موکوس در تیمارها نسبت به گروه شاهد دارای افزایش معنی داری در تیمار 1% ملاس بوده است (0/05>P). مقدار پروتئین محلول و هم چنین میزان فعالیت فسفاتاز قلیایی در سرم خون ماهی کپور افزایش معنی داری پیدا کرده است (0/05>P). هم چنین مقدار گلوکز سرم خون ماهی کپور مورد آزمایش با افزایش مقدار ملاس جیره افزایش پیدا کرده است (0/05>P).
ملاس چغندر
ایمنی موکوس
سرم خون و کپورمعمولی
2019
07
23
173
178
http://www.aejournal.ir/article_93554_a8d83632baa9e19363ad8305fcf75bf2.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
تأثیر جایگزینی سطوح مختلف تفاله زیتون بر رشد و شاخص های خونی بچه ماهی کپورمعمولی Cyprinus carpio
فاطمه
کیاپاشا
مجید رضا
خوش خلق
بهرام
فلاحتکار
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیرات جایگزینی تفاله زیتون بر شاخص های خونی و رشد بچه ماهی کپورمعمولی Cyprinus carpioانجام پذیرفت. ماهی کپورمعمولی با میانگین وزنی 0/00±19/97 گرم و طول متوسط 0/49±10/05 سانتی متر با 6 جیره غذایی شامل سطوح صفر، 3، 6، 9، 12و 15 درصد تفاله زیتون به مدت 8 هفته در آکواریوم مورد تغذیه قرار گرفتند. غذادهی 3 بار در روز در حد سیری ماهیان صورت پذیرفت. پس از طی 57 روز از انجام آزمایش، نتایج نشان داد اختلاف معنی داری در سطح 6 درصد، بین شاخص های رشد از نظر وزن، طول، وزن به دست آمده، درصد افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه، غذای مصرفی و شاخص کبدی مشاهده شد اما در شاخص احشاء اختلاف معنی دار نبود. پارامترهای خونی بچه ماهی کپورمعمولی نشان داد که در برخی شاخصها خونی شامل تعداد گلبول قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت، مونوسیت و MCHC اختلاف معنیداری نبود اما در تعداد گلبول سفید، نوتروفیل، لنفوسیت،MCH وMCV اختلاف معنیداری مشاهده گردید. نتایج این تحقیق نشان دهنده تأثیر مثبت جایگزینی تفاله زیتون تا سطح 6 درصد بدون اثر منفی بر روی عملکرد رشد و فاکتورهای خونی، در جیره بچه ماهی کپور معمولی می باشد و می توان سطح 6 درصد را به عنوان سطح مناسب برای جایگزینی پیشنهاد کرد.
تفاله زیتون
تغذیه
رشد
کپور معمولی
2019
07
23
179
186
http://www.aejournal.ir/article_93609_416d145b72d704c6d3777a1ad9c244fc.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
تاثیر تجویز خوراکی لاکتوفرین، بتا گلوکان و سیاه دانه بر شاخص های رشد و پارامترهای خونی و ایمنی در ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio)
سپیده
حسین زاده
معصومه
بحرکاظمی
به منظور مقایسه محرک های ایمنی گیاهی و شیمیایی، تاثیر تجویز خوراکی لاکتوفرین، بتاگلوکان و سیاه دانه بر شاخص های رشد، پارامترهای خونی و ایمنی در کپورمعمولی مورد مطالعه قرار گرفت. 300 قطعه بچه ماهی 0/02±3 گرمبه مدت 60 روز با غذای شاهد (بدون محرک ایمنی) و تیمارهای غذایی حاوی 20 میلی گرم لاکتوفرین، 10 میلی گرم بتاگلوکان و 50 میلی گرم پودر سیاه دانه در کیلوگرم غذا تغذیه شدند. براساس نتایج، بیشترین افزایش وزن، ضریب رشد ویژه و ضریب چاقی در تیمار گلوکان بهدست آمد. میزان بازماندگی در تمام تیمارها بیش تر از 80 درصد و بدون اختلاف معنی دار بین تیمارها بود (0/05>P). همه تیمارهای حاوی محرک ایمنی اختلاف معنی داری را از نظر ضریب تبدیل غذایی نسبت به تیمار شاهد نشان دادند (0/05>P). کم ترین ضریب تبدیل غذایی و بیش ترین نسبت کارایی پروتئین در تیمار گلوکان حاصل شد (0/05>P). بیش ترین تعداد گلبول های قرمز و سفید و بالاترین میزان هموگلوبین و هماتوکریت در تیمار گلوکان و کم ترین میزان در تیمار شاهد مشاهده گردید. بیش ترین و کم ترین میزان فعالیت آنزیم لیزوزیم نیز به ترتیب مربوط به تیمار گلوکان (38/18±5/0) و شاهد (19/05±3/0) بود. درحالی که درصد نوتروفیل و مونوسیت در تیمار گلوکان بیش ترین مقدار بود، بیش ترین درصد لنفوسیت (66/57±73/0) در تیمار لاکتوفرین مشاهده شد. درنتیجهدر مقایسه با دو محرک دیگر، بتاگلوکان می تواند به عنوان محرک رشد و ایمنی در ماهی کپورمعمولی استفاده شود.
ایمنی
سیاه دانه
لاکتوفرین
کپورمعمولی
بتاگلوکان
2019
07
23
187
196
http://www.aejournal.ir/article_93656_35c911a4c962a1e947872a1d4f0b220f.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اثرات سطوح مختلف اسیدآمینه گلیسین بر شاخص های رشد، غذاگیری، درصد بازماندگی و مقاومت در برابر تنش شوری در ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio)
ولی اله
جعفری
سعید
نورقلی پور
محمدرضا
ایمانپور
سیدحسین
حسینی فر
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثرات اسیدآمینه گلیسین بر شاخص های رشد، غذا گیری و درصد بازماندگی در مواجهه با تنش شوری در بچه ماهیان ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio) بود. به این منظور بچه ماهیان با میانگین وزن 0/18±15/64 گرم به چهار گروه تقسیم شدند و با جیره های حاوی صفر (گروه شاهد)، 0/5 (تیمار 1)، 1 (تیمار 2) و 1/5 (تیمار 3) درصد گلیسین به مدت 60 روز تغذیه شدند و سپس در معرض شوری 15ppt به مدت 72 ساعت قرار گرفتند. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excel صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد اسیدآمینه گلیسین اثر معنی داری بر شاخص های رشد (وزن نهایی، شاخص وضعیت، نرخ رشد ویژه و ضریب تبدیل غذایی) نداشت (0/05<P). درصد افزایش وزن بدن به طور معنی داری تحت تاثیر اسیدآمینه گلسین قرار گرفت (0/05>P). هم چنین افزودن اسیدآمینه گلیسین به جیره غذایی باعث افزایش بقاء و مقاومت به تنش شوری در بچه ماهیان کپورمعمولی گردید. از این رو بر طبق نتایج حاصل از تحقیق حاضر، می توان این گونه نتیجه گیری نمود که افزودن اسیدآمینه گلیسین می تواند سبب افزایش درصد بقاء و بازماندگی بچه ماهیان کپو معمولی در مواجه با تنش شوری گردد.
گلیسین
کپور معمولی
شاخص های رشد
بازماندگی
تنش شوری
2019
07
23
197
204
http://www.aejournal.ir/article_93754_076a636302c60f7fda4a35e2d1b7621e.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی اثرات فلز سنگین مس بر برخی شاخص های فیزیولوژیکی ماهی فیتوفاگ پرورشی (Hypophthalmichthys molitrix)
محمد جواد
سپاهی
دل آرام
نخبه زارع
رها
فدایی راینی
در این تحقیق، به منظور تعیین سمیت حاد فلز سنگین مس بر برخی شاخص های خونی و بیوشیمیایی ماهی فیتوفاگ، 270 قطعه ماهی در مجاورت غلظتهای 0، 5 و 10 میلی گرم در لیتر نیترات مس (Cu(No3)2) قرار گرفتند. نمونه برداری از ماهیان در زمان های 12، 24، 48، 72 و 96 ساعت انجام شد. همه ماهیان در مجاورت غلظت 10 میلی گرم در لیتر پس از 12 ساعت و در مجاورت 5 میلی گرم در لیتر پس از 24 ساعت تلف شدند و میزان 50 LC در 24 ساعت آن 2/5 میلی گرم در لیتر تعیین گردید. نتایج نشان داد که درصد هماتوکریت (Hct) با افزایش غلظت مس و با گذشت زمان افزایش یافت(0/05>p). سطوح هموگلوبین (Hb)، تعداد گلبولهای سفید (WBC)، میانگین غلظت هموگلوبین ذره ای (MCHC) و میانگین هموگلوبین ذره ای (MCH) به طور معنی داری از ساعت صفر تا ساعت 24 کاهش یافت (0/05>p). نتایج شمارش افتراقی گلبول های سفید نشان داد که با افزایش غلظت مس و با گذشت زمان، تعداد لنفوسیتها کاهش و تعداد نوتروفیل ها و مونوسیتها افزایش یافت (0/05>p). تغییرات سطوح تریگلیسرید در زمان 24 ساعت بین تیمار 5 میلی گرم در لیتر و شاهد اختلاف معنی داری نشان داد (0/05>p)، ولی سطوح کلسترول فاقد اختلاف معنی دار بود. سطوح گلوکز و آلبومین پلاسمای خون با افزایش غلظت نیترات مس در زمان 12 و 24 ساعت به طور معنی داری تغییر کرد (0/05>p). سطوح پروتئین کل در زمان 24 ساعت در تیمار 5 میلی گرم در لیتر نسبت به شاهد کاهش معنی داری را نشان داد (0/05>p). براساس نتایج حاصل، شاخص های خونی فاکتورهای حساس در پایش سمیت مس و استرس ناشی از آن به ویژه در غلظت های مورد مطالعه، می باشند.
مس
شاخص های خونی
شاخص های بیوشیمیایی
فیتوفاگ
2019
07
23
205
214
http://www.aejournal.ir/article_93918_1a70f5d386b342f3fec2222f16022fae.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اثرات مولتی آنزیم ناتوزیم در جیره غذایی بر شاخص های رشد، بازماندگی و عملکرد تولیدمثلی ماهی قرمز (Carassius auratus gibelio)
مهرداد
عادلیان
محمدرضا
ایمانپور
ولی اله
جعفری
افزودن ترکیبات مختلف آنزیم ها به جیره غذایی یک راه بالقوه برای بهبود ارزش غذایی مواد مغذی است. مولتیآنزیم ناتوزیم دارای پروتئاز، لیپاز، فیتاز، آلفا آمیلاز، سلولاز، آمیلوگلوکوسیداز، بتاگلوکاناز، پنتوسوناز، همی سلولاز، زایلاناز، پکتیناز، اسیدفسفاتاز و اسیدفیتاز است، بنابراین به نظر می رسد جهت افزایش قابلیت هضم، از بین بردن عوامل ضد تغذیه ای و درنتیجه بهبود شاخصهای رشد و عملکرد تولیدمثلی ماهی قرمز (Carassius auratus gibelio) میتوان از مولتیآنزیم ناتوزیم استفاده کرد و بهطورکلی وضعیت تغذیه را بهبود بخشید. هدف از این آزمایش استفاده از مولتی آنزیم ناتوزیم در جیره غذایی ماهی قرمز و بررسی اثرات آن بر شاخص های رشد، بازماندگی و عملکرد تولیدمثلی است. جهت انجام این آزمایش از ماهیانی با میانگین وزنی 0/03±5/56 گرم استفاده شد و مولتیآنزیم ناتوزیم پلاس® (بیوپروتون، استرالیا) در 5 تیمار 0، 250، 500، 750 و 1000 میلی گرم بر کیلوگرم غذا، به جیره غذایی اضافه شد. این مولتی آنزیم در سطح آنزیمی 1 (250 میلیگرم بر کیلوگرم جیره غذایی) بهترین افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، درصد افزایش وزن بدن و راندمان پروتئین را ایجاد کرد که با گروه شاهد تفاوت معنی دار داشت (0/05>P) اما بر درصد بازماندگی تاثیری نداشت (0/05<P). مولتی آنزیم ناتوزیم در سطح آنزیمی 2 (500 میلیگرم بر کیلوگرم جیره غذایی) بالاترین میزان شاخص گنادوسوماتیک، هماوری، درصد لقاح و بازماندگی لاروی را ایجاد کرد که با گروه شاهد دارای تفاوت معنی دار بودند (0/05>P) اما این مولتی آنزیم در هیچ یک از گروه های آزمایش تاثیری بر قابلیت تفریخ و درصد تحرک اسپرم نداشت (0/05<P). پیشنهاد می گردد از این مولتی آنزیم در جیره غذایی ماهیانی که ارزش اقتصادی بالایی دارند، استفاده شود و عملکرد رشد و تولیدمثلی ماهی را بهبود بخشند.
شاخص های رشد
عملکرد تولیدمثلی
مولتی آنزیم ناتوزیم
ماهی قرمز (Carassius auratus gibelio)
2019
07
23
215
224
http://www.aejournal.ir/article_93964_23104f801fee134b71ea6533838cb13d.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اثر افزایش تراکم نگه داری بر عملکرد رشد، غلظت هورمون کورتیزول و بیان ژن پروتئین شوک حرارتی در ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
سعید
زاهدی
آرش
اکبرزاده
جلیل
مهرزاد
احمد
نوری
محمد
هرسیج
تراکم نگه داری به عنوان یک عامل استرس زای مزمن در آبزیپروری تلقی می شود. هدف از این مطالعه، مقایسه عملکرد رشد، تغییرات هورمون کورتیزول و بیان امآرانای ژن پروتئین شوک حرارتی (70 HSP) ماهی قزل آلای رنگین کمان (Onchorhynchus mykiss) در دو تراکم نگه داری متداول کشور در سیستم پرورشی باز می باشد. به این منظور، قزل آلای جوان تمام ماده با دو تراکم نگه داری 24 (تراکم متوسط) و 44 (تراکم بالا) کیلوگرم بر مترمکعب و تراکم بارگذاری 1 لیتر بر دقیقه به ازای هرکیلوگرم ماهی به مدت 60 روز مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصله کاهش معنی دار میانگین وزن نهایی ماهیان را در تراکم بالا و به میزان 6/2% در مقایسه با تیمار تراکم متوسط نشان داد. با این وجود، افزایش تراکم نگه داری اثری بر طول کل، چنگالی و استاندارد در پایان آزمایش نداشت. هم چنین، افزایش تراکم نگه داری هیچ گونه تغییر معنی داری را در طول نسبی باله های سینه ای، شکمی، مخرجی، پشتی و دمی پس از دو ماه موجب نشد. از سوی دیگر، درصد افزایش وزن، افزایش وزن روزانه، نرخ رشد ویژه و ضریب رشد حرارتی در تیمار تراکم بالا، کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار تراکم متوسط نشان داد. در مقابل، تغییرات ضریب چاقی فاقد اختلاف معنی دار بود. افزایش تراکم نگه داری موجب افزایش ضریب تغییرات وزن ماهیان و ضریب تبدیل غذایی گردید. مقادیر گلوکز و هورمون کورتیزول خون فاقد تغییر معنی دار بین دو تیمار آزمایشی بود. در پایان، مقادیر بیان ژن 70 HSP ماهیچه در سطح ام آر ان ای افزایش معنی داری را در تیمار تراکم بالا در مقایسه با تراکم متوسط نشان داد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که افزایش تراکم نگهداری در محدوده تراکم های مجاز در سیستم های فاقد اکسیژن دهی، می تواند موجب ایجاد استرس در ماهیان شده که به صورت تغییر برخی از پارامترهای رشدی مورد بررسی در این مطالعه و نیز افزایش میزان بیان ام آر ان ای 70 HSP مشاهده گردید. لذا افزایش تراکم نگهداری، بایستی توام با به کارگیری تمهیدات مدیریتی صحیح و رهیافت تغذیه ای در جهت تقلیل استرس مربوطه و تقویت سیستم ایمنی ماهی باشد.
قزل آلای رنگین کمان
تراکم نگه داری
کورتیزول
70 HSP
2019
07
23
225
232
http://www.aejournal.ir/article_92160_749e73b24c30fb127432b61f58e160b6.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
تاثیر سمیت تحت کشنده علف کش (MCPA+ 2,4-D) بر برخی شاخص های خونی و آنزیم های کبدی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
پریا
اکبری
فرزاد
غیاثی
محسن
علی
این تحقیق به منظور بررسی اثر سمیت تحت حاد علف کش توفوردی- ام پی سی آ طی مدت زمان 2 و 3 هفته، بر برخی شاخص های خونی و آنزیم های کبدی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchusmykiss) انجام شد. پس از تعیین LC50 سم با استفاده از مدل پروبیت، القای غلظت تحت کشنده (یک نهم LC50) علف کش ترکیبی توفوردی–ام سی پی آ به میزان 0/11 میلی لیتر بر لیتر (معادل 40 میلی گرم بر لیتر توفوردی + 35 میلی گرم بر لیتر ام سی پی آ) صورت پذیرفت. نمونه های خون از قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 97 گرم که به مدت دو هفته و سه هفته در معرض غلظت تحت کشنده علف کش توفوردی-ام سی پی آ قرار داشتند و ماهیانی که در معرض علف کش نبودند، گرفته شد. نتایج نشان داد که علف کش توفوردی- ام پی سی آ موجب تغییرات در پارامترهای خونی و آنزیم های کبدی ماهی قزل آلای رنگین کمان بعد از دوهفته و سه هفته می گردد که این تغییرات در شاخص های خونی با کاهش گلبول های قرمز، گلیول های سفید، نوتروفیل و لنفوسیت در تیمارهایی که ماهیان در معرض غلظت تحت کشنده علف کش قرار داشت، همراه بود(0/05>P) کم ترین میزان گلبول های قرمز خون و بیش ترین مونوسیت ها، آنزیم های کبدی آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینو ترانسفراز در تیماری که ماهیان در معرض غلظت تحت کشنده علف کش به مدت سه هفته بودند مشاهده شد (0/05>P). نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که سمیت تحت کشنده علف کش توفوردی-ام سی پی آ به مدت دوهفته و سه هفته، با کاهش گلبول های سفید، نوتروفیل و لنفوسیت ها می تواند منجر به تضعیف فعالیت سیستم ایمنی ماهی قزل آلای رنگین کمان گردد و افزایش سطح آنزیم های کبدی در سرم خون نیز آسیب های ناشی از مواجهه با این سم را نشان می دهد.
توفوردی- ام سی پی آ
شاخص های خونی
علف کش
سیستم ایمنی
آنزیم های کبدی
قزل آلای رنگین کمان
2019
07
23
233
240
http://www.aejournal.ir/article_92359_f35c122ee24b7f271e006e47d9e1abcc.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
تعیین غلظت آرسنیک در ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) و ارزیابی خطر مصرف آن در استان کردستان
هادی
تحسینی
محسن
احمدپور
فلزآرسنیک به عنوان یکی از فلزات سنگین آلاینده اکوسیستم های آبی موجب ایجاد مسمومیت و نگرانی در مصرف ماهی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی غلظت فلز آرسنیک در بافت کبد و عضله، هم چنین ارتباط آن با وزن و طول چنگالی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) و ارزیابی خطر مصرف آن انجام شد. 60 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان در دو حوضچه پرورش ماهی واقع در شهرستان های سنندج (روستای ننله) و کامیاران (روستای دیوزناو) تهیه گردید (تعداد 30 قطعه از هر حوضچه) و پس از هضم اسیدی نمونه های مذکور، غلظت فلز آرسنیک به وسیله دستگاه جذب اتمی مدل Phonix 986 اندازه گیری شد. میانگین غلظت فلز آرسنیک دربافت هایکبدو عضله به ترتیب 28/16 و 15/68 میکروگرم برگرم وزن خشک به دست آمد. تجمع آرسنیک در بافت کبد بیش از بافت عضله مشاهده شد (0/05>P). ارتباط نسبتاً قوی بین غلظت این فلز با طول چنگالی و وزن کل داشت (0/01>p). هم چنین نتایج نشان داد بین حوضچه های شهرستان کامیاران و سنندج از لحاظ غلظت آرسنیک در بافت های مورد مطالعه، تفاوت معنی داری وجود نداشت. با توجه به نتایج محاسبه شاخص خطر برای مصرف روزانه 25 گرم ماهی خطرمصرف وجود دارد و مقدار حداکثر مصرف روزانه مجاز 1/3 گرم برای یک فرد بالغ 70 کیلوگرمی محاسبه گردید. با مقایسه غلظت های اندازه گیری شده این تحقیق با حد مجاز استانداردهای بینالمللی در بافت عضله مشخص شد، غلظت آرسنیک بیش از استانداردهای USEPA، FAO و WHO می باشد.
آرسنیک
قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
کبد
عضله
2019
07
23
241
246
http://www.aejournal.ir/article_92567_9d29bba776653d9355d00ff343a8a634.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی تاثیر رشد ماهی قزل آلای رنگین کمان پرورشی (Oncorhynchus mykiss) در مرحله پرواری با استفاده از مکمل گیاهی
حمید
رمضانی
شهرام
دادگر
محمد
قدیری ابیانه
مطالعه تاثیر استفاده از مکمل گیاهی درغذای پلتشده به منظور افزایش رشد قزل آلای رنگین کمان پرورشی در مرحله پرواری در پژوهشکده اکولوژی دریای خزر در سال های 97-1396 انجام شد. تعداد 180 عدد ماهی قزل آلای رنگین کمان پرورشی با میانگین وزنی 2/1±28/7 گرم در 9 عدد مخزن فایبرگلاس (به حجم 150 لیتر و با حجم آبگیری 100 لیتر) تقسیم گردیده و به مدت 7 هفته با سه جیره غذای حاوی صفر (شاهد)، 2 و 4 درصد مکمل گیاهی تغذیه شدند. میانگین بازماندگی در پایان آزمایش 100 درصد بوده است. بررسیها نشان داد که وزن اکتسابی در گروه شاهد برابر با 1/95±28/62 گرم و برای تیمار 2% و 4% به ترتیب 1/37±30 گرم و 4/13±30 گرم بوده است. ضریب رشد ویژه نیز برای تیمارهای شاهد 0/38±1/33 و برای تیمار 2% و 4% به ترتیب برابر 0/38±1/52 و 0/16±1/48 بوده است. هم چنین رشد اختصاص روزانه برای تیمار شاهد برابر 0/04±0/58 با ضریب تبدیل غذایی 0/58 گرم و برای تیمارهای 0/02 و 4% به ترتیب برابر 0/80±0/61 با ضریب تبدیل غذایی 0/79 و 0/50±0/60 با ضریب تبدیل غذایی 0/81 بوده است. هم چنین بین میانگین های وزن نهایی سه تیمار اختلاف معنی دار نبود (79/0<p) بررسی فوق نشان داد که مکمل گیاهی منجر به تفاوت معنی داری در شاخص رشد، ضریب تبدیل غذایی و رشد اختصاصی قزل آلای رنگین کمان پرورشی نگردیده است.
رشد
قزل آلای رنگین کمان
مکمل گیاهی
2019
07
23
247
252
http://www.aejournal.ir/article_94012_0385b4a956f5b65db1c085dc22b13881.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اثر رنگ نور و دورههای نوری بر درصد تفریخ و بقا و شاخص های رشد لارو در بچهماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)
حبیب اله
سنچولی
عباسعلی
حاجی بگلو
محمد
سوداگر
نور یکی از مهم ترین عوامل موثر بر رشد و بقای لارو ماهیان است. در آزمایشی به مدت 55 روز، اثرات رنگ نور و دوره نوری بر درصد تفریخ، بقا و شاخص های رشد لارو در بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) مورد ارزیابی قرار گرفت. اثر سه رنگ نور قرمز، سفید و زرد و چهار دوره نوری ( 20L/4، 16L/8، 10L/14، 4L/20 و0L/24) در روزهای 10، 20 و 55 پس از مرحله تخم چشم زده بر شاخص های درصد تخم گشایی، بقا و رشد بررسی شد. نتایج این تحقیق نشان داد بیش ترین درصد تخم گشایی (94/86%) در تیمار یا نور قرمز با مدت تاریکی 20 ساعت و کم ترین میزان (77/13% و 77/33%) آن در نورهای زرد و قرمز در 24 ساعت روشنایی مشاهده شد (0/05>P). بیست روز پس از تفریخ، بیش ترین درصد بقا و میانگین وزن لارو، در تیمار با دوره نوری کوتاه تر و رنگ های قرمز و زرد مشاهده شد که اختلاف معنی داری با سایر تیمارها داشت (0/05>P)، با این وجود تیمارهای مختلف دوره نوری و رنگ نور اثر معنی داری بر میانگین طول لارو در پایان روز بیستم نداشتند. پس از 55 روز تغذیه، لاروهایی که تحت مدت زمان روشنایی بیش تر و نور زرد قرار داشتند افزایش معنی دار وزن، بهترین ضریب تبدیل غذایی و بیش ترین نرخ رشد ویژه را مشاهده نمودند (0/05>P). به طورکلی در مرحله پیش از هچ نور قرمز با مدت تاریکی طولانی تر و بعد از هچ نور زرد وسفید با دوره روشنایی طولانی تر جهت با لابردن تفریخ و رشد موثر می باشند.
قزل آلای رنگین کمان
دوره نوری
رنگ نور
رشد
درصد بقا
2019
07
23
253
258
http://www.aejournal.ir/article_94013_303d17a2cefb4bfdd797fdfb6335d7fc.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی اثر تجویز خوراکی سطوح مختلف پروبیوتیک Lactobacillus casei بر شاخص های رشد و بازماندگی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
برزو
الماسی بردمیری
مجتبی
علیشاهی
نرگس
جوادزاده
پروبیوتیکها مکمل های غذایی زندهای هستند که از طریق بهبود بار میکروبی روده میزبان، تاثیرات سودمندی را در آن ایجاد کرده، سبب بهبود جذب مواد غذایی از روده میشوند. هدف از این مطالعه بررسی اثر تجویز خوراکی سطوح پروبیوتیک (Lactobacillus casei(PTCC1608 بر شاخص های رشد و بازماندگی ماهی قزل آلای رنگین کمان بود. 4800 قطعه بچه ماهی قزلآلا، با وزن متوسط 5/5±32/6 گرم در چهار تیمار با سه تکرار به صورت تصادفی تقسیم شدند (هر تکرار با 400 قطعه ماهی). ماهیان تیمارهای A، B و C به ترتیب با جیرههای غذایی حاوی 106×5، 107×5 و 108×5 باکتری در میلی لیتر باکتری لاکتوباسیلوس کازئی به مدت 60 روز غذادهی شدند. ییمار شاهد با شرایط کاملاً مشابه اما بدون اضافه کردن باکتری به خوراک درنظر گرفته شد. زیست سنجی در روزهای صفر، 30 و 60 صورت گرفت و شاخص های رشد (ضریب رشد ویژه، درصد افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی، فاکتور وضعیت، بازده پروتئین، میزان رشد روزانه، میزان رشد نسبی، بازده خوراک و بازماندگی) بین تیمارهای مختلف مقایسه گردید. نتایج نشان داد افزودن پروبیوتیک L. casei با غلظتCFU/mL 106×5 باعث بهبود معنی دار شاخص های رشد در ماهی قزل آلا می شود، به طوری که ضریب رشد ویژه، درصد افزایش وزن و میزان رشد نسبی بهترین عملکرد را در تیمار A پس از 30 و 60 روز از شروع آزمایش داشتند و با تیمار شاهد اختلاف معنی دار نشان دادند (0/05>P)، درحالی که در تیمار تغذیه شده با جیره حاوی بالاترین میزان پروبیوتیک در هر دو مرحله نمونه گیری برخی شاخص های رشد و بازماندگی نسبت به گروه شاهد کاهش نشان دادند (0/05>P). تغییریدر شاخص های رشد در تیمار تغذیه شده با جیره حاوی CFU/mL106×5 نسبت به تیمار شاهد در مراحل مختلف نمونه گیری مشاهده نشد. میزان بقا در طول دوره در بین تیمارهای مختلف نیز تفاوت معنی دار نشان داد، به طوری که بیش ترین تلفات مربوط به تیمار تغذیه شده با L. casei با غلظت CFU/mL108×5 بود که تفاوت معنی داری با تیمار شاهد داشت (0/05>P). به طورکلی نتایج تحقیق نشان داد افزودن پروبیوتیک L. casei با غلظت CFU/mL106×5 به خوراک ماهی قزل آلای رنگین کمان انگشت قد، به عنوان مناسب ترین غلظت باعث بهبود شاخص های رشد ماهی شد، ولی غلظت های بالاتر این پروبیوتیک اثرات منفی بر رشد دارد.
L. casei
Oncorhynchus mykiss
پروبیوتیک
رشد و بازماندگی
2019
07
23
259
266
http://www.aejournal.ir/article_94041_81e2e72b9a8c38e01d3ddd951c6a0840.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
مطالعه اثر نوسانات دما بر شاخص های رشد و سن گونه (1870 ,Schizothorax pelzami (Kessler در دو زیستگاه رودخانه و دریاچه شمال شرق ایران
مهدی
بدری
اصغر
عبدلی
بهرام
حسن زاده کیابی
محمود
کرمی
در این پژوهش ساختار سنی و ویژگی های رشد ماهی خواجو در دو زیستگاه با ویژگی های متفاوت (رودخانه فریزی و دریاچه چشمه سبز در استان خراسان) در بازه زمانی دی ماه 1388 تا دی ماه سال 1389 مطالعه شده است، پارامترهای سن و رشد با بررسی 495 قطعه استخوان سرپوش آبششی 261 نمونه از زیستگاه رودخانه ای و 234 گونه از زیستگاه دریاچه ای جمعیت های ماهیان خواجوی با دامنه طولی 69 تا 274 میلی متر تعیین گردید. نرخ رشد لحظه ای ماهیان خواجوی جوان (یک و دو ساله) در زیستگاه رودخانه ای(میانگین دمای بالاتر) بیش تر از جمعیت ساکن در زیستگاه دریاچه ای (میانگین دمای پائین تر) مشاهده شد. هم چنین نتایج نشان داد که S. pelzami در زیستگاه دریاچه ای دارای طول عمر بیشتری هستند. ماهیان خواجو در زیستگاه رودخانه ای در 2-3 سالگی و در زیستگاه دریاچه ای در سن 5-4 سالگی به بلوغ جنسی رسیدند. مقادیر پارامتر رشد ون برتالانفی دوجمعیت، نشان داد که L∞ در جمعیت زیستگاه دریاچه ای (514/70♀ ، 646/464♂) بالاتر از جمعیت زیستگاه رودخانه ای(456/92 ♀، 303/15♂) بود. شاخص فای پریم مونرو (φ′) در زیستگاه دریاچه ای (9/386 ♀، 9/225♂) و در زیستگاه رودخانه ای (9/253♀، 9/074♂)محاسبه گردید. غلبه نسبت جنسی در زیستگاه رودخانه مربوط به جنس نر و در زیستگاه دریاچه به جنس ماده اختصاص داشت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تفاوت در شرایط زیستگاهی به ویژه دمای آب و موقعیت جغرافیایی دو زیستگاه سبب شکل گیری استراتژی های متفاوت از نظر ساختار سن و الگوی رشد در هریک از جمعیت ها گردیده است.
ماهی خواجو
رودخانه فریزی
دریاچه چشمه سبز
سن و رشد
2019
07
23
267
276
http://www.aejournal.ir/article_94203_62f0302dc686e1b82869223a50bc3f26.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
ارزیابی عصاره جلبک قرمز جانیا (Jania adhaerens J.V. Lamouroux) به عنوان مکمل غذایی در ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus)
پریا
اکبری
فرزانه
دباشی
هدف از این تحقیق، ارزیابی استفاده از عصاره جلبک قرمز جانیا (Jania adhaerens) برای اولین بار به عنوان مکمل غذایی بر عملکرد رشد، تغذیه، ترکیب شیمیایی بدن و آنزیم های گوارشی ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus) می باشد. چهار رژیم غذایی به ترتیب حاوی 0، 5، 10 و 15 گرم عصاره جلبک جانیا بر کیلوگرم غذا تهیه شد. 120 قطعه ماهی کفال خاکستری با میانگین وزنی 2/01±14/95 (میانگین± خطای معیار) گرم در 4 گروه برطبق رژیم های غذایی مختلف به صورت تصادفی به ترتیب 0 (گروه شاهد)، 5 ، 10 و 15 گرم عصاره جانیا بر کیلوگرم غذا تقسیم بندی شدند. بین گروه های آزمایشی و گروه شاهد از نظر وزن نهایی، میزان غذای دریافتی، میزان افزایش وزن به دست آمده، راندمان مصرف پروتئین و راندمان مصرف چربی اختلاف معنی داری مشاهده شد (0/05>P). هم چنین بیش ترین میزان شاخص های فوق در گروه حاوی 10 گرم عصاره جانیا بر کیلوگرم غذا مشاهده شد. بیش ترین میزان پروتئین خام، رطوبت لاشه، فعالیت آنزیم های پروتئآز، آمیلاز و لیپاز و کم ترین میزان چربی در گروه حاوی 15 گرم جانیا بر کیلوگرم غذا مشاهده شد. هرچند از نظر فعالیت آنزیم لیپاز بین گروه 10 و 15 گرم جانیا بر کیلوگرم غذا اختلاف معنی داری مشاهده نشد (0/05<P). در کل، نتایج این تحقیق نشان داد که ماهیان کفال تغذیه شده با رژیم غذایی حاوی 10 و 15 گرم عصاره جانیا بر کیلوگرم غذا عملکرد رشد، تغذیه، ترکیب لاشه و فعالیت آنزیم های گوارشی بهتری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان دادند و استفاده از 10 گرم عصاره جانیا بر کیلوگرم غذا در جیره غذایی ماهی کفال خاکستری توصیه می گردد.
جلبک دریایی قرمز
ماهی کفال خاکستری
عملکرد رشد
فعالیت آنزیم های گوارشی
2019
07
23
277
282
http://www.aejournal.ir/article_94207_0fdb48c211d75266683415a3681942bf.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اثر رنگدانه سنتتیک و رنگدانه های طبیعی جلبک اسپیرولینا و فلفل دلمه ایی زرد بر رنگ پذیری، شاخص های رشد در ماهی سیچلاید الکتریکی زرد آبی (Labidochromis caeruleus)
شیرین
یلباسی
محمدرضا
ایمانپور
بهاره
شعبان پور
این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات استفاده از بتاکاروتن به عنوان رنگدانه سنتتیک و جلبک اسپیرولینا و فلفل دلمه ای زرد به عنوان رنگدانه ای طبیعی بر رنگ پذیر و عملکرد رشد ماهی سیچلاید الکتریکی زرد آبی انجام شد. تعداد 120 عدد ماهی سیچلاید زرد آبی با میانگین وزنی (0/05±2/51 گرم) در قالب 3 تیمار و یک گروه شاهد و هر کدام با سه تکرارتقسیم شدند.12عدد آکواریوم به ابعاد 70×40×30 سانتیمتر آماده و 10 قطعه ماهی به هر کدام اضافه شد. گروه شاهد با غذای فاقد افزودنی (غذای پایه) تغذیه گردید. تیمار 1 جیره های حاوی بتاکاروتن (40 میلی گرم در کیلوگرم غذا)، تیمار 2 جلبک اسپیرولینا و تیمار 3 فلفل دلمه ای زرد (هریک به مقدار 10 گرم در کیلوگرم غذا) بودند. بعد از تیماربندی به مدت 8 هفته ماهیان با جیره های آزمایشی مورد تغذیه قرارگرفتند. سپس شاخصهای رنگی شدن ازنظر معنی داری با روش One way ANOVA در نرم افزار19 Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هم چنین برخی از شاخصهای رشد مانند SGR ،FCR ، BWI مورد بررسی قرار گرفتند . پس از پایان دوره پرورش از هر تیمار تعداد 9 عدد ماهی به صورت تصادفی انتخاب گردید و برای ارزیابی میزان تغییر رنگ ایجاد شده از سیستم رنگ سنجی L*a*b* با استفاده ازدستگاهChroma meter CR-40 استفاده شـد. در نتایج به دست آمده از نظر هر سه مؤلفه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که استفاده از بتاکاروتن، جلبک اسپیرولینا و فلفل دلمهایی در جیره ماهی سیچلاید الکتریکی زرد آبی تأثیر معنی دار بر روی شاخص های رنگ ظاهری نشده است (0/05<P) و هم چنین نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در شاخص های رشد بین تیمارهای تغذیه شده حاوی بتاکاروتن، جلبک اسپیرولینا و فلفل دلمهایی با تیمار شاهد وجود نداشت (0/05<P).
رنگ پذیری
رشد
بتاکاروتن
اسپیرولینا
فلفل دلمه ای زرد
ماهی ماکرو
2019
07
23
283
288
http://www.aejournal.ir/article_92569_1fd119dab43469947830fb4773fff853.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
مطالعه اثر جنسیت بر مقادیر چربی در خون، کبد و عضله ماهی شیربُت (Barbus grypus) پرورشی
پویا
شریفی
مهرزاد
مصباح
علی
شهریاری
ماهی شیربُت یک گونه بومی استان خوزستان و از مهمترین گونهها از دیدگاه صنعت و صیادی میباشد. اطلاعات کافی در مورد پارامترهای بیوشیمیایی و متابولیسم درباره این گونه در دسترس نیست. بنابرین در این تحقیق اثر بر جنسیت بر پارامترهای لیپید و لیپوپروتئین در سرُم، کبد و عضله شیربت پرورشی مورد مطالعه قرار گرفت. جهت اجرای این پروژه، 72 قطعه ماهی بالغ (36 نر و 36 ماده) از مجموعه پرورشی آزادگان منتقل گردیده و مورد آزمایش قرار گرفتند. خونگیری از ناحیه باله دمی صورت گرفت و پس از آسان کشی نمونه های کبد و عضله اخذ شد. نمونههای کبد و عضله به حجم 1 گرم، توسط حلال آلی چربیزدایی شده و به روش اسپکتوفتومتری مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج اینگونه نشان میدهند که چربی کل، TG، TC، HDL-c، VLDL-c، LDL-c در سرم به ترتیب 488/174، 179/88، 252/958، 71/65، 36/343 و 128/041 میلی گرم در دسی لیتر تعیین گردید. مقدار چربی کل، TG، TC در کبد به ترتیب 73/407، 43/109 و 1/053 و در عضله به ترتیب 33/831، 19/417 و 0/703 میلی گرم درگرم بودند. اطلاعات به دست آمده در این مطالعه نشان داد که بین جنس نر و ماده در چربی کل، TG، TC و VLDL-c در سرم اختلاف معنیداری وجود دارد (0/05>P)، ولی در عضله مقدار چربی کل، TG، TC اختلاف معنیداری بین دو جنس نر و ماده مشاهده نشد (0/05<P).
سرم
کبد
عضله
تریگلیسرید کل
کلسترول کل
2019
07
23
289
294
http://www.aejournal.ir/article_92610_d69434aebe0e1aa48a9ea2c15a1f5e02.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی رابطه طول- وزن و رشد در گربه ماهیان غالب خلیج فارس، محدوده استان هرمزگان
فریده
محسنی
تورج
ولی نسب
احسان
رمضانی فرد
سید محمدرضا
فاطمی
محمدصدیق
مرتضوی
مطالعاتریخت شناسی جهت تخمین جمعیت گونه هایماهی ضروری وحائز اهمیت می باشد. این مطالعه، باهدف بررسی رابطه طول-وزن در چهار گونه ازگربه ماهیان شامل گربه ماهی بزرگ(Netuma thalassina (Rüppell, 1837،گربه ماهی خاکی Plicofollis dussumieri (Valenciennes, 1840، گربه ماهی پوزه گرد (Netuma bilineata (Valenciennes, 1840 و گربه ماهی زخمی (Plicofollis layardi (Günther, 1866 از سواحل خلیج فارس صورت گرفت. نمونه برداری از بهار 96 تا زمستان 96 به طور ماهانه از طریق تور ثابت ساحلی مشتا و تور ترال انجام گرفت. در کل 495 ماهی جمع آوری شد که شامل 212 گونه خاکی، 151 گونه ماهی بزرگ، 120 گونه زخمی و 12 گونه پوزه گرد بود. تفاوت معنی دار بین طول کل و وزن کل چهار گونه گربه ماهی مشاهده شد. مقایسه طول کل و وزن کل بین چهارفصل تفاوت معنی داری را نشان داد. فصل پاییز و تابستان به ترتیب بالاترین (42/80%) و پایین ترین (16%) درصد از گونه ها را شامل بودند. بالاترین میانگین طول کل در گربه ماهی خاکی در طول فصل تابستان مشاهده شد (میانگین 0/70±45/24) و کم ترین میانگین طولی مربوط به گونه زخمی در فصل پاییز بود (میانگین 3/83±15/08). بالاترین میانگین وزنی در گونه خاکی در فصل پاییز (80/86±1135/360) و کم ترین میانگین وزنی مربوط به گونه زخمی در طول فصل پاییز بود (20/39±40/3). در کل، روابط مورفومتریک متفاوت در چهار گونه حاکی از همبستگی قوی بین طول کل و وزن کل بود. در بین گربه ماهیان، گربه ماهی بزرگ (0/98=P>0/05 R2)، گربه ماهی خاکی (0/97=P>0/05 R2) و گربه ماهی زخمی (0/99=P>0/05 R2) رشد ایزومتریک را نشان دادند. در حالی که، رشد آلومتریک در گربه ماهی پوزه گرد (0/98=P<0/05 R2) مشاهده شد.
رابطه طول و وزن
رشد
گربه ماهیان
خلیج فارس
هرمزگان
2019
07
23
295
304
http://www.aejournal.ir/article_95263_46a9cfc616c7917a3ad160bee3420277.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی آرایه شناسی جنس Paraschistura (در جنوب ایران) با استفاده از توالی ژن میتوکندریایی (COI)
منا
مقدم
محمدرضا
رحمانی
سهیل
ایگدری
سمیرا
کیانی هرچگانی
بررسی تنوع و ساختار ژنتیکی گونه های مختلف ماهیان از اساسی ترین شاخص های لازم برای حفظ و بازسازی ذخایر آن ها است. این مطالعه بر آن است تا با استفاده ازروش های مولکولی با استفاده از توالی های به دست آمده از ژن سیتوکرم اکسیداز COI به بررسی آرایه شناسی سگ ماهی جویباری جنس Paraschistura در جنوب ایران بپردازد. به این منظور نمونه بالغ از هر گونه که شامل:7عددگونه P. bamporensis، سه عدد گونه P. sargadensis، چهار عدد گونه P. hormozensis، و پنج عدد گونه Parascshistura sp.، از حوضه های جنوبی ایران جمع آوری گردید، DNA نمونه ها با استفاده از کیت ژنومی و پرایمر FCOI20ʹ استخراج گردیدو طیفرآیند PCR تکثیرو پس از الکتروفورز توالی یابی انجام گرفت. جهت بررسی روابط فیلوژنی توالی های ژن COI از نرم افزار MEGA6 استفاده گردید. نتایج این بررسی نشان داد که نمونه های جنس Paraschistura در چهار کلاد قرار گرفته اند. نمونه های P. bamporensis از حوضه های مختلف با فاصله تکاملی (0/128-0/005) به همراه P. sargadensis و Parascshistura sp از حوضه سرباز در یک کلاد قرار گرفته اند. نمونه های P. hormozensis با دارا بودن فاصله تکاملی (0/042)، در کلاد مجزایی قرار دارند. به همین ترتیب P. abdolii ،P. naumani و P. delvarii و با دارا بودن فواصل تکاملی (0/185-0/030) و نمونه Parascshistura sp. با فاصله تکاملی (0/206-0/042) در کلادهای مجزایی قرار گرفته اند. با توجه به فاصله حوضه ها از هم و بررسی خصوصیات مورفولوژی، نتایج مولکولی با نتایج مرفولوژیکی موجود مطابقت داشت. تجزیه و تحلیل درخت فیلوژنی در این مطالعه نشان می دهد ویژگی های ریخت شناسی مورفولوژیک به همراه شناسایی مولکولی برای تایید تشخیص گونهها ضروری می باشد.
فیلوژنی
Paraschistura
آرایه شناسی
ساختار ژنتیکی
سگ ماهی
2019
07
23
305
312
http://www.aejournal.ir/article_95279_dafb5b3bae7d14d9cbb240bc97d56694.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
تاثیر غلظت های تحت کشنده دیازینون بر بیان ژن ویتلوژنین در جنس ماده ماهی گورخری (Danio rerio)
معصومه
درویشی مجره
رقیه
صفری
علی
شعبانی
حسین
حسینی فر
در این تحقیق تأثیر دوزهای مختلف سم دیازینون بر بیان ژن یتلوژنین (Vtg) درجنس ماده ماهی گورخری (Danio rerio) بررسی شد. تعداد 600 قطعه بچه ماهی گورخری با میانگین وزنی 0/01±0/15 گرم در 4 تیمار و 3 تکرار به مدت یک ماه تحت تاثیر سه دوز سم 0/8، 1/6 و 3/2 میلی گرم بر لیتر و تیمار شاهد قرار گرفتند. در انتهای دوره جهت مطالعات ژنتیکی از کبد نمونه برداری و استخراج RNA انجام شد. برای سنتز cDNA از کیت Superscript RTase استفاده شد و cDNA حاصله با استفاده از پرایمرهای ژنهای مذکور و ژن بتا اکتین به عنوان ژن رفرنس در Real Time PCR استفاده شد. ارزیابی بیان ژن ویتلوژنین کاهش بیان را در گروه های تیمار شده با سم دیازینون نسبت به گروه شاهد نشان داد. در گروه های تیمار شده با سم دیازینون (0/8، 1/6 و 3/2 میلی گرم بر لیتر) میزان بیان ژن ویتلوژنین به ترتیب 0/9، 0/69 و 0/39 برابر گروه شاهد بود که الگوی کاهشی وابسته به دوزی را نشان می دهد (0/05>P). نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که سم دیازینون می تواند اثر منفی بر رشد و تکامل سلول های جنسی در جنس ماده ماهی زبرا داشته باشد.
ویتلوژنین
دیازینون
بیان ژن
ماهی گورخری
2019
07
23
313
318
http://www.aejournal.ir/article_95297_516ac3c0c6de7c791853f84a7bdff6f6.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی پاسخ های فیزیولوژیک ماهی سفید (Rutilus frisii) به استرس ناشی از ابزار صید گوشگیر
حجت
احمدی فگجور
احسان
کامرانی
علی اصغر
خانی پور
آرش
اکبرزاده
احمد
همایی
برای بسیاری از گونه های دریای خزر اطلاعات بسیار اندکی در مورد پاسخ استرس به ابزار و آلات صید و صیادی وجود دارد. در این تحقیق پاسخ های فیزیولوژیک ماهیان سفید دریای خزر پس از تنش و استرس حاد وارده توسط ابزار صید گوشگیر مورد ارزیابی قرار گرفت. تور گوشگیر ثابت از ساحل در عمق 0/5 تا 5 متر در دریا مستقر گردید. نمونه های خونی برای ارزیابی پاسخ های فیزیولوژیک در فواصل زمانی صفر، 1، 3، 6، 12 و 18 ساعت پس از درگیری ماهیان با تور گوشگیر جمع آوری گردید. نمونه برداری در دو دمای متفاوت (دمای حدود 10 و 15 درجه سانتی گراد) انجام گرفت. سطوح کورتیزول، گلوکز پلاسما و پروتئین شوک حرارتی (HSP70) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پارامترهای مذکور نشان داد بین اثر استرس با دمای آب رابطه مستقیم وجود داشت، این نتیجه نشان داد که مقادیر شاخص های خونی در دمای بالاتر به نسبت بیشتر از دمای پایین تر بود. مقادیر کورتیزول در هر دو دما اختلاف معنی داری بین نمونه های خونی در فواصل زمانی را نشان داد (0/05≥P). سطوح کورتیزول افزایش 100 درصدی را به خود اختصاص داده بودند. مقادیر گلوکز پلاسما و پروتئین شوک حرارتی (HSP70) در هر دو دما اختلاف معنی داری بین نمونه های خونی در فواصل زمانی را نشان نداد (0/05≤P). در دوره سنجش، مقادیر گلوکز پلاسما و پروتئین شوک حرارتی (HSP70) روند افزایشی داشت که نشان دهنده تاثیر زمان استرس بر روی این پارامترها بود. ماهیان درگیر با تور گوشگیر پس از 18 ساعت همگی تلف شدند. شروع این تلفات حدوداً شش ساعت پس از درگیری بود. این مطالعه نشان داد که استرس حاد ناشی از تور گوشگیر بسیار کشنده است و ماهی حتی قادر به تحمل استرس و بقاء را به مدت زمان 18 ساعت نیز ندارد.
کورتیزول
گلوکز
پروتئین شوک حرارتی
تور گوشگیر
ماهی سفید (Rutilus frisii)
2019
07
23
319
328
http://www.aejournal.ir/article_95376_ddb4681b477551ef496ebd28be722a3f.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی پتانسیل و اولویت بندی تیپ های گیاهی شهرستان تبریز از دیدگاه غنای گونه ای برای کاربری زنبورداری
ذبیح اله
نعمتی
سجاد
قنبری
اسماعیل
شیدای کرکج
محسن
سبزی نوجه ده
تعیین شایستگی مرتع برای کاربری های مختلف یکی از اهداف مدیریت اصولی منابع طبیعی بوده و ضامن توسعه پایدار است. بنابراین، هدف این تحقیق، مطالعه شایستگی تیپ های مختلف گیاهی موجود در مراتع منطقه تبریز برای زنبورداری میباشد. بدین منظور با استفاده از نقشه تیپ های گیاهی منطقه و نیز مطالعات مرتبط، جذابیت گیاهان تعیین و تعداد گونه های جذاب برای تیپ ها مشخص گردیدو سپس نقشه نهایی طبقه بندی پتانسیل تیپ ها از نظر کاربری زنبورداری و زنبورپذیری تهیه شد. نتایج نشان داد که تعداد 250 گونه جذاب برای زنبور عسل در منطقه وجود دارد و بیش ترین گونه از لحاظ جذابیت برای گردهزایی و شهدزایی مربوط به تیپ Bromus tomentollus،Astragalus chrysostachys Acantholimon bracteatum با تعداد 68 گونه می باشد.تیپ های Aeluropus littoralisو Halocnemum strabilaceum فاقد گونه های جذاب برای زنبورعسل می باشد. شوری خاک در قسمتها و شورهزارهای اطراف دریاچه ارومیه سبب کاهش پتانسیل تیپ های موجود در این مناطق شده است. با توجه به نتایج این پژوهش، در حدود 77 درصد از مساحت مراتع منطقه (550873 هکتار)، قابلیت متوسط و بالا جهت پرورش زنبورعسل را دارد. بنابراین اکثر سطح منطقه مورد مطالعه از لحاظ پتانسیل زنبورداری و دارا بودن گیاهان جذاب زنبور عسل دارای طبقه متوسط (S2)هستند. با توجه به نتایج حدود 77 درصد از مراتع منطقه دارای پتانسیل متوسط به بالا برای زنبورداری بوده که با رعایت اصول می توان جهت زنبورداری اقدام و ضمن کسب درآمد، با کاهش فشار چرای دام به احیاء مرتع کمک کرد که درنهایت زمینهساز مدیریت اصولی و صحیح مراتع منطقه، حفاظت خاک و آب و افزایش پوشش گیاهی منطقه می شود.
شایستگی مرتع
زنبورداری
تیپ های گیاهی
تبریز
2019
07
23
329
338
http://www.aejournal.ir/article_92470_65399b294b943d9069a36cfca5530659.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
اولین گزارش از مورچه ها (Hymenoptera: Formicidae) در باتلاق های نمکی و شوره زارهای نواحی مرکز ایران
محمدرضا
محسنی
شاهرخ
پاشایی راد
نسیم
حیاتی رودباری
طی تحقیقی که در باتلاق های نمکی و شوره زارهای نواحی مرکزی ایران در سال های 1395 و 1396 انجام گرفت، تعداد 21 نمونه مورچه به روش تله گذاری و دستی در 3 فصل بهار، تابستان و پائیز از 5 ایستگاه جمع آوری شدند. از این تعداد 9 گونه متعلق به 5 جنس و 5 قبیله و از 2 زیرخانواده Myrmicinae و Formicinae به شرح ذیل مورد شناسایی قرار گرفتند: Subfamily: Myrmicinae Tribe: Stenammini Genus: Messor Species: 1) Messor ebeninus Tribe: Solenopsidini Genus: Monomorium Species: 2) Monomorium indicum 3) Monomorium sp. Tribe: Crematogastrini Genus: Tetramorium Species: 4) Tetramorium sp. Subfamily: Formicinae Tribe: Formicini Genus: Cataglyphis Species: 5) Cataglyphis niger 6) Cataglyphis bellicosus 7) Cataglyphis setipes 8) Cataglyphis lividus Tribe: Plagiolepidini Genus: Lepisiota Species: 9) Lepisiota dolabellae تمامی گونه ها اولین بار از باتلاق های نمکی و شوره زارهای نواحی مرکزی ایران گزارش می شوند و تمامی نمونه ها مورد تائید پروفسور برایان تیلور عضو انجمن حشره شناسان سلطنتی انگلستان قرار گرفته است.
Biodiversity
جانوران
حشرات
تنوع زیستی
شوره زار
نواحی مرکزی ایران
2019
07
23
339
346
http://www.aejournal.ir/article_95440_7177f940c3e4e00e2d856f8aef2d81c7.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
ارزیابی اثر پارامترهای اقلیمی در صید میگوهای تجاری با استفاده از آزمون مؤلفههای اصلی (استان هرمزگان)
سیامک
بهزادی
غلامعلی
اکبرزاده چماچائی
محمد
مومنی
علی
سالارپوری
محمد
درویشی
سیده لیلی
محبی نوذر
محمدصدیق
مرتضوی
میگو ازجمله آبزیانی است که از سالیان گذشته یکی از اقلام اصلی غذائی مردمان مناطق جنوب بهویژه استان هرمزگان را تشکیل داده است، ازاینرو نوسانات این ذخایر به منظور دستیابی به صید پایدار همواره مورد توجه مسئولین قرار گرفته است. در این مطالعه به ارزیابی ارتباط بین فاکتورهای هواشناسی (میانگین سرعت باد، درجه حرارت و میزان بارندگی) در زمان برداشت (مهر و آبان) با میزان صید در بازه زمانی سیساله 1394-1364، پرداخته شده است. بهمنظور بررسی پارامترهای اقلیمی انتخاب شده با میزان صید میگو از آزمون تجزیه مؤلفههای اصلی استفاده شد. نتایج مربوط به شاخص KMO در این آزمون 0/71 بوده و آزمون بارتلت معنیدار بوده است. نتایج نشان داد که مؤلفه اول شامل صید کل میگو (0/03)، میانگین سرعت باد (0/06)، درجه حرارت (0/82) و میزان بارندگی (0/33) با 33/58 درصد و مولفه دوم شامل صید کل میگو (0/76)، میانگین سرعت باد (0/84-)، درجه حرارت (0/28) و میزان بارندگی (0/79) با 28/67 درصد از کل واریانس ها (62/25 درصد)، می تواند برای شناسایی مهمترین پارامترهای مؤثر در تغییرات صید کل میگو استان در سیساله اخیر استفاده گردد. بهعلاوه، بررسی ضرایب مربوط به بارهای عاملی بارگذاری شده حاصل از آزمون مؤلفهها نشان داد که بارش با بار عاملی (0/79) و میانگین سرعت باد با نمره عاملی 0/84-، در مؤلفه دوم بیش ترین عامل اثرگذار مثبت و منفی بر تغییرات صید کل میگو (0/76)، در دوره سیساله داشته است. تأثیر باد در کاهش نرخ صید میگوهای تجاری در صیدگاه های استان هرمزگان را شاید بتوان به راندمان کم تر ابزار صید ترال کف به دلیل قرار نگرفتن تخته ها و زنجیرهای این ابزار صید بر روی بستر دریا، مرتبط دانست، هم چنین به نظر می رسد میزان بارش سالانه بر روی میزان صید در صیدگاه ها تأثیری نباید داشته باشد و تأثیر آنها می تواند بر روی ذخایر میگوهای جوان در مناطق نوزادگاهی در ذخایر سال قبل از حضور در صیدگاه ها صورت پذیرفته باشد.
میگوی موزی
پارامترهای هواشناسی
میزان صید
PCA و خلیجفارس
2019
07
23
347
352
http://www.aejournal.ir/article_95457_f56b039caf1fbf76cdac40b6f5e6e89d.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
ارزیابی کیفیت آب دریاچه نئور (پارامترهای میکروبی و فیزیکوشیمیایی) به منظور آبزی پروری
منیره
فئید
حجت
خداپرست
محمدرضا
مهرابی
سید فخرالدین
میر هاشمی نسب
این تحقیق با هدف بررسی پارامترهای میکروبی و فیزیکوشیمیایی آب دریاچه نئور انجام گرفت. 5 ایستگاه با توجه به موقعیت جغرافیایی، ارتفاع آب، جریان های ورودی به دریاچه انتخاب گردید. نمونه برداری دوبار در هر فصل (از فصول بهار و تابستان و پاییز) 1395صورت گرفت. آزمون های میکروبی شامل شمارش تعداد کل باکتری، تعداد کلی فرم و تعداد کلی فرم مدفوعی، استرپتوکوکی و باکتری های احیاکننده سولفیت انجام گرفت. بیش ترین میزان تراکم باکتری های هتروتروف در تابستان و در ایستگاه 1 بود (50000 cfu/ml ) و بیش تر از استاندارد بود. بیش ترین میزان باکتری های کلی فرم مدفوعی در پاییز در ایستگاه های 1و3 مشاهده شد (110 cfu/ml ). بیش ترین میزان فراوانی استرپتوکوکی نیز در فصل تابستان در ایستگاه 3 (110 cfu/ml) بود. بیش ترین میزان فراوانی باکتری های احیاکننده سولفیت در بهار در ایستگاه 1 بود. نیترات، آمونیوم و فسفات در تمامی فصول در حد مجاز (استاندارد EPA) بود. COD ،BOD و pH در برخیاز فصول بیش تر از حد مجاز (استاندارد EPA) بود میزان باکتری های هتروتروف، کلی فرم و کلی فرم مدفوعی و استرپتوکوکی در برخی از فصول بالاتر از حد استاندارد بود و دلیل آن، بالارفتن دمای محیط و آب، عبور دام و احشام در منطقه و برخی فعالیت های توریستی و کشاورزی در فصول گرم سال و تلاطم باد و آب و افزایش رسوبات در پاییز بود. این دریاچه، به دلیل بالابودن برخی پارامترها، برای زیست ماهیان خصوصاً ماهیان سردآبی مطلوب نمی باشد.
نئور
باکتری
هتروتروف
کلی فرم
کلی فرم مدفوعی
استرپتوکوک
2019
07
23
353
360
http://www.aejournal.ir/article_93724_256ed7e36946e3f64058a29acf47f431.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
ارزیابی الگوی پراکنش فصلی و تنوع زیستی جوامع درشت بیمهرگان کفزی در رودخانه آجی سو (استان گلستان)
مریم
علی زاده
سید عباس
حسینی
حجت الله
جعفریان
رسول
قربانی
محمد
قلی زاده
جوامع بنتیک به عنوان شاخص زیستی در اکوسیستم های آبی مطرح می باشند. هدف از مطالعـه حاضـر، ارزیابی زیستی رودخانه آجیسو براساس ساختار جوامع درشت بیمهرگان کفزی بود. نمونه های کفزی به صورت فصلی از چهار ایستگاه (با 3 تکرار) به مدت یک سال با استفاده از نمونه بردار سوربر با سطح پوشش 30×30 سانتی متر جمع آوری شدند. در مجموع تعداد 1106 نمونه از موجودات کفزی شناسایی شدند که بیش ترین فراوانی به ترتیب مربوط به رده دوبالان و یک روزه ها در فصل پاییز بود درحالی که سایر گروه ها فراوانی ناچیزی داشتند. بیش ترین پراکنش درشت بیمهرگان کفزی در ایستگاه های 2 (37 درصد) و 3 (29 درصد) به دست آمد. مقیاس گذاری چند بعدی (MDS) و نمودار خوشه بندی به دلیل فراوانی راسته Diptera، Oligocheta و Ephemeroptera در ایستگاه های ۲، ۳ و ۴ فصل پاییز و تابستان، درشت بیمهرگان کفزی ۳ گروه مجزا از یکدیگر نشان داند. شاخص تنوع (شانون– وینر)، شاخص غالبیت (سیمپسون) و غنای گونه (مارگالف) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیش ترین شاخص تنوع (0/16± 1/36)، شاخص غالبیت (0/03± 0/77) و غنای گونه (0/21±1/37) در فصل پاییز بود، درحالی که کمترین مقدار در فصل گرم (تابستان) به دست آمد. همبستگی معنی داری بین شاخص های مختلف زیستی و برخی از پارامترهای آب ازجمله دما، اکسیژن محلول، شوری، هدایت الکتریکی و کل مواد جامد محلول وجود دارد. به طورکلی مشخص گردید که حشرات آبزی، جمعیت غالب درشت بیمهرگان کفزی رودخانه آجی سو را تشکیل می دهند. درشت بیمهرگان کفزی در فصل پاییز بیش ترین فروانی و تنوع زیستی را به خود اختصاص دادند.
ماکروبنتوزها
ترکیب جمعیت
رودخانه آجیسو
شاخص های بیولوژیکی
2019
07
23
361
370
http://www.aejournal.ir/article_95501_fba78d60ad2d25aef36db79e3662d6f2.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1398
11
2
بررسی وضعیت تروفی دریاچه سد زاینده رود در فصول پاییز و زمستان (سال 1390)
نرگس
رجایی
عیسی
ابراهیمی
نصرالله
محبوبی صوفیانی
امیدوار
فرهادیان
وضعیت تروفی و روند تغییرات آن طی فصول پاییز و زمستان در دریاچه سد زاینده رود مورد بررسی قرارگرفت. نمونه برداری از مهر تا اسفند 1390 در 4مرحله (اواسط ماه های مهر، آذر، دی و اسفند) با فاصله زمانی 45 روز انجام شد. 9 ایستگاه نمونه برداری در سه منطقه (هر منطقه 3 ایستگاه) شامل: اول (دهانه ورودی رودخانه به دریاچه)، دوم (مجاور دهکده تفریحی چادگان) و سوم (نزدیک به تاج سد) انتخاب شد. نمونه برداری از عمق 30 سانتی متر آب با بطری نمونه بردار نانسن انجام شد. دامنه پارامترهای عمق رویت سکشی دیسک 4/30-1/0 متر، فسفات کل 11/57-0/01، نیتروژن کل 2/20-0/20 و میزان کلروفیل a 8/84-0 میلی گرم در لیتر اندازه گیری شد. مقدار شاخصTSI ، Trophic State Index) در 4 مرحله مذکور براساس پارامتر فسفات کل به ترتیب برابر 25/22، 33/37، 29/80 و 31/02 و براساس کلروفیل a برابر 44/82، 31/28، 32/37 و 35/14 به دست آمد. درحالی که میزان این شاخص براساس عمق رویت سکشی در مراحل نمونه برداری به ترتیب 40/83، 42/42، 50/34 و 48/92 را نشان داد. تاثیرپذیری زیاد کلروفیل a از میزان فسفرحاکی از آن بود که این عنصر نقش موثری در رشد جلبک ها دارد درحالی که عمق رویت سکشی متاثر از ذرات سیلت حاصل از آبشویی زمین های اطراف در اثر بارندگی بود. میانگین TSI در همه مراحل نمونه برداری در محدوده 38/3-36/5 قرار داشت که نشان دهنده وضعیت الیگوتروف دریاچه سد زاینده رود در فصول پاییز وزمستان بود. علاوه بر این براساس مقدار کلروفیل a وفسفر کل این دریاچه در وضعیت الیگوتروف و براساس عمق رویت صفحه سکشی در وضعیت مزوتروف قرار گرفت.
دریاچه سد زاینده رود
شاخص TSI
وضعیت تروفی
2019
07
23
371
378
http://www.aejournal.ir/article_95502_b6b333e706eb0b8f4c852d0798119d8f.pdf