2024-03-19T05:20:32Z
http://www.aejournal.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9368
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
شناسایی زیستگاههای کلیدی برای حفاظت از خرس قهوهای (Ursus Arctos) در دامنه شمالی البرز
فرنوش
کوچالی
باقر
نظامی بلوچی
حمید
گشتاسب
بهزاد
رایگانی
خرس قهوهای (Ursus Arctos) در بین همه گونههای خرس در دنیا بیش ترین پراکندگی را داشته و در اروپا، آسیا و آمریکای شمالی دیده میشود. این گونه بزرگجثهترین گوشت خوار ایران است که پراکنش وسیعی بهویژه در مناطق کوهستانی دارد. بزرگ ترین جمعیت و بیش ترین فراوانی آن در ایران در امتداد رشته کوه البرز به ویژه در مناطق جنگلهای مرتفع در استانهای مازندران و گلستان بهویژه در منطقه حفاظتشده البرز مرکزی و پارک ملی گلستان است. از این رو برای افزایش دانش جهت حفاظت از جمعیتهای باقیمانده، بهویژه در مناطق حفاظتشده، در این بررسی به شناسایی زیستگاههای مطلوب گونه در محدوده جنگلهای هیرکانی در استانهای گلستان، گیلان و مازندران و پیشبینی عوامل موثر در این پراکندگی پرداخته شد. بررسی مطلوبیت زیستگاه گونه با روش حداکثر بینظمی، مساحتی معادل 59% از محدوده مورد مطالعه برای زیست گونه را مطلوب تشخیص داده است. تجزیه و تحلیلها نشان داد که خرس قهوهای زیستگاههای با شیب و پوشش گیاهی بالا را انتخاب میکند که این امر در ارتباط با دامنههای شمالی بیش تر صادق است. هرچه بر دما افزوده شود از مطلوبیت زیستگاه گونه کاسته خواهد شد. هم چنین در طراحی مناطق حفاظتشده میبایست فاصله از مناطق انسانی و روستاها لحاظ شود.
خرس قهوهای
گوشت خوار
مطلوبیت زیستگاه
رشته کوه البرز
شیب
2018
09
23
1
8
http://www.aejournal.ir/article_79439_f6eefd2b99e192ef8861060257863ccd.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
کمیسازی تغییرات زیستگاهی آهوی ایرانی (Gazella subgutturosa) در پناهگاه حیات وحش شیراحمد سبزوار با استفاده از متریکهای اکولوژی سیمای سرزمین
علی
رازقندی
لعبت
زبردست
حمید رضا
جعفری
احمد رضا
یاوری
امروزه طبیعت بکر و زیستگاههای دور افتاده و دور از تاثیرات بشر، بسیار کمیاب گردیده است. احداث مناطق حفاظت شده تلاش آگاهانهای برای حمایت از آخرین بازمانده تنوع زیستی است که کم و بیش در روند توسعه ناپایدار کنونی ویژگیهای طبیعی خود را حفظ کردهاند. ظرفیت دانش اکولوژی سیمای سرزمین برای دنبال کردن فرایندهای اکولوژیکی از درون طیف وسیعی از مقیاس های فضایی- زمانی و توجه به تاثیرات فرهنگی این امکان را فراهم میکند که اثرات واقعی فعالیتهای انسانی و برنامهریزی های مرتبط با آنها را درک نماییم. در پژوهش حاضر، تغییرات سیمای سرزمین در دوره 10 ساله از سال 2006 تا سال 2016 در پناهگاه حیات وحش شیراحمد سبزوار با هدف مطالعه تاثیرات آن بر زیستگاه آهوی ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور، پس از تهیه و پردازش تصاویر ماهوارهای مناسب از منطقه مورد مطالعه، نقشههای پوشش اراضی این منطقه برای دوره زمانی مذکور استخراج گردید. سپس جهت کمیسازی تغییرات زیستگاهی آهو در دوره 10 ساله، متریکهای سیمای سرزمین در سطح طبقه استخراج و محاسبه شدند. نتایج محاسبه متریکها بیانگر افزایش مساحت و پیوستگی در طبقه جنگل تاغ و گز و کاهش مساحت، بروز از هم گسیختگی و تغییر شکل و اندازه لکهها در سه طبقه مرتع، شورهزار و زراعت میباشد که ناشی از وجود تعداد زیاد روستا در اطراف منطقه، فعالیتهای انسانی مانند چرای بیرویه دام و خشکسالی است.
تغییرات زیستگاهی
آهوی ایرانی
پناهگاه حیات وحش شیراحمد سبزوار
رهیافت اکولوژی سیمای سرزمین
2018
09
23
9
16
http://www.aejournal.ir/article_74136_4a6a5437e6d17de09cd821c023d2d9d1.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
مدل سازی توزیع کل و بز وحشی (1777, Capra aegagrus Erxleben) در منطقه حفاظت شده و پناهگاه حیات وحش بیستون کرمانشاه با مدل های مبتنی بر داده های حضور
فرزانه
ایمانی بوژانی
مرتضی
نادری
جلیل
ایمانی هرسینی
بهمن
شمس اسفند اباد
هدف این مطالعه تعیین مهم ترین عوامل موثر بر حضور کل و بز با استفاده از روش های مبتنی بر داده های حضور در فصل های بهار و پاییز ۱۳۹۵ بوده و از ۱۳ متغیر محیط زیستی استفاده شده است. با جمع آوری داده های میدانی و مقایسه ویژگی های اکولوژِیک ۱۱۰ نقطه حضور در منطقه حفاظت شده و پناهگاه حیات وحش بیستون، مدل توزیع بالقوه گونه و مهم ترین متغیرهای دخیل در استفاده از زیستگاه به دست آمد. نتایج نرم افزارها نشانگر مطلوبیت زیستگاه کل و بز در نواحی جنوب و غرب منطقه است. مهم ترین متغیرهای موثر بر مطلوبیت زیستگاه در نرم افزار تحلیل آشیان بوم شناختی فاصله از مراکز صنعتی در فصل بهار و فاصله از مراکز نظامی در فصل پاییز بوده است. در فصل پاییز متغیرهای فاصله از روستاها، مراکز نظامی و شیبو در فصل بهار ارتفاع از سطح دریا بیش ترین میزان مشارکت را داشته اند. در فراکافت جک نایف فاصله از عشایر و تیپ پوشش گیاهی بیش ترین اثر را در فصول بهار و پاییز بر مطلوبیت زیستگاه داشته اند. میزان حاشیه گرایی 1/8 در پاییز و 0/9 در بهار نشانگر تخصص گرا بودن و توان تحمل محیطی کم گونه است. جهت بهینه سازی مدل از اعتبار سنجی متقاطع استفاده شد. در نرم افزار ModEco، بهترین عملکرد را مدل Domain با دقت 0/9265 داشته است. نتایج روش ها مشابه بود و بیش ترین تفاوت را ENFA با سایر روش ها (MaxEnt,Domain,Bioclim و Svm) داشت. اما بهترین عملکرد را MaxEnt با 0/931 = AUC داشت.
کل و بز
حداکثر آنتروپی
تحلیل فاکتور آشیان بوم شناختی
موداکو
سامانه اطلاعات جغرافیایی
منطقه حفاظت شده بیستون
پناهگاه حیات وحش بیستون
2018
09
23
17
28
http://www.aejournal.ir/article_75265_d78e730791f0af321594406a10b4e74b.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
مدل سازی مطلوبیت زیستگاه کل و بز (Capra aegagrus) در پارک ملی قمیشلو با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی
محمدرضا
احمدی دستجردی
علی
جهانی
حمیدرضا
رضایی
حمید
گشتاسب
مدلهای پراکنش گونهای رابطه بین توزیع گونهها و عوامل محیطی را ارزیابی میکنند و درک بهتری از مدیریت و سیاستهای آینده ارائه میدهند. یکی از این ابزارهای مدل سازی، شبکه عصبی مصنوعی میباشد که امروزه به ابزار مهمی برای تصمیم گیری تبدیل شده است. بر اساس اعلام اتحادیه جهانی حفاظت از حیات وحش و منابع طبیعی از میان گونههای مهره داران در ایران، کل و بز جزء طبقه گونههای آسیب پذیر میباشد. از اینرو هدف از این مطالعه مدل سازی مطلوبیت زیستگاه گونه کل و بز در پارک ملی قمیشلو با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی میباشد. در این مطالعه از متغیرهای ارتفاع، شیب، پوشش گیاهی، فاصله از جاده و فاصله از منابع آبی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شبکه پرسپترون چند لایه، و به منظور محاسبات از نرم افزار MATLAB R2015b استفاده شد. نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد که به ترتیب متغیرهای ارتفاع، فاصله از منابع آب، شیب، فاصله از جاده و طبقه پوشش گیاهی مهم ترین عوامل موثر بر پراکنش گونه کل و بز می باشد. محدوده مطلوب پراکنش گونه کل و بز در پارک ملی قمیشلو در مناطق با ارتفاع بیش تر از 2200 متر می باشد که مساحت مناطق مطلوب برای زیستگاه این گونه در حدود 3982 هکتار از کل مساحت منطقه می باشد که 12/36 درصد از منطقه را شامل می شود.
مدل سازی مطلوبیت زیستگاه
کل و بز
شبکه عصبی مصنوعی
ANN
2018
09
23
29
38
http://www.aejournal.ir/article_76945_5c7a5ec354b1f1737493162aec20162a.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
مطلوبیت زیستگاه قوچ و میش (Ovis orientalis) و ارتباط آن با پراکنش پوشش گیاهی در فصل پاییز در منطقه شکار ممنوع کاوه ده
محیا
خسروی
منطقه تنگه آخوری در شهرستان فیروزکوه از توابع استان تهران قرار دارد. این مطالعه به منظور بررسی مطلوبیت زیستگاه قوچ و میش و ارتباط آن با پراکنش پوشش گیاهی منطقه شکار ممنوع کاوه ده، در فصل پاییز1393 برای شناسایی گونه های گیاهی و نمونه برداری به روش پلات گذاری انجام شد و برای شاخص های تنوع زیستی گیاهان با استفاده از نرم افزار Past انجام شده است. مطلوبیت زیستگاه قوچ و میش با استفاده از رتبه دهی به متغیرهای زیستگاهی (روشHEP) و مدل HSI تعیین شد. 9 متغیر زیستگاهی بررسی شده شامل: پوشش گیاهی، جهت، شیب، فاصله از جاده، فاصله از سکونتگاهها، فاصله از زمینهای کشاورزی وغیره بودند. در مهرماه، 11 گونه گیاهی، آبان 9 گونه گیاهی و آذرماه نیز 9 گونه گیاهی شناسایی شد. شاخص تنوع شانون وینر در سه ماه در فصل پائیز به ترتیب 2/013، 882، 1/2، غنای گونه ای مارگالف به ترتیب 2/153، 1/954، 2/288، غنای گونه ای منهینک به ترتیب 1/079، 1/162، 1/567 و تنوع گونهای سیمپسون 0/8232، 0/8411، 0/8154 به دست آمد. با توجه به امتیازات به دست آمده از روش HEP، مطلوبیت زیستگاه کاوه ده در فصل پاییز 1393 خوب (0/67) تعیین شد.
مطلوبیت زیستگاه
قوچ و میش (Ovis orientalis)
پوشش گیاهی
منطقه شکار ممنوع کاوه ده
2018
09
23
39
46
http://www.aejournal.ir/article_79219_ba6f05b3ac243690d870feb13bcf94ba.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
تاثیر روش های مختلف تغذیه کمکی بر عملکرد بره های مغانی در زیستگاه بومی آن
محمود
صحرایی
نادر
اسدزاده
اکبر
ابرغانی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر روشهای مختلف تغذیه کمکی بر افزایش وزن برههای شیرخوار در شرایط مرتع بود. تعداد 90 رأس بره نر یک ماهه از یک گله عشایری انتخاب گردید و بهمدت 90 روز در فصل بهار سال 1394، در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 3 تکرار (10 رأس بره در هر تکرار) مورد آزمایش قرار گرفتند. سه تیمار شامل: 1- پرورش بهروش سنتی (تغذیه با شیر مادر و علوفه مرتع) به عنوان تیمار شاهد، 2- تغذیه با بلغور جو بهمیزان 266 گرم در روز بهازای هر رأس علاوه بر شیر مادر و تغذیه از مرتع (تیمار بلغور جو)، 3- تغذیه با کنسانتره بهمیزان 311 گرم در روز بهازای هر رأس علاوه بر شیر مادر و تغذیه از مرتع (تیمار کنسانتره) بودند. دوره عادتپذیری، 14 روز درنظر گرفته شد. برهها در شروع آزمایش و با فواصل 14 روزه، قبل از خوراک دهی نوبت صبح، توزین شدند. شیر مازاد بر مصرف برهها و نمره وضیعت بدنی میشهای زایمان کرده بهطور ماهانه اندازهگیری و ثبت گردید. بیشترین میزان افزایش وزن کل دوره، نمره وضیعت بدنی میشها و شیر تولیدی میش مادر در تیمار کنسانتره و کمترین آنها در تیمار شاهد مشاهده شد (0/50>p). بهطورکلی، از نظر اقتصادی استفاده از کنسانتره و بلغور جو در تغذیه برههای شیرخوار در مقایسه با روش سنتی، بهترتیب باعث افزایش 61/4 و 17/4 هزار تومان سود خالص دامدار بهازاء هر رأس گوسفند در گله مورد مطالعه شد.
بره
تغذیه کمکی
گله عشایری
عملکرد
2018
09
23
47
52
http://www.aejournal.ir/article_76975_100d1336f5027218b4f6859cfd00e92c.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
تأثیر لازالوسید بر اکوسیستم و پارامترهای شکمبه ای گوسفند قزل
حمید
پایا
اکبر
تقی زاده
تحقیق حاضر جهت بررسی تأثیر یونوفر لازالوسید بر پارامترهای شکمبه ایگوسفند قزل انجام شد. بدین منظور از 16 رأس گوسفند نر قزل در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. جیره های غذایی براساس جداول احتیاجات غذایی بین المللی گوسفندان (1985) تهیه شد به گونه ای که حاوی 2/9 مگاکالری در کیلوگرم ماده خشک انرژی قابل متابولیسم و 15 درصد پروتئین خام در ماده خشک جیره بود. اجزای تشکیل دهنده جیره غذایی شامل یونجه، دانه جو، کنجاله سویا، دانه ذرت و سنگ آهک به ترتیب با 400، 488، 200، 589 و 20 گرم در کیلوگرم ماده خشک جیره بود. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف لازالوسید (20، 25، 30 و 35 قسمت در میلیون ماده خشک جیره) بود. طول دوره آزماش 21 روز بود. مایع شکمبه 2 و 4 ساعت بعد از خوراک دهی صبحگاهی جمع آوری شد. در این تحقیق فاکتورهایی همانند pH شکمبه، زمان احیای متیلن بلو، زمان ترسیب شناوری، اسیدهای چرب فرار کل و نیتروژن آمونیاکی شکمبه اندازه گیری شد. pH شکمبه، زمان احیای متیلن بلو، زمان ترسیب شناوری و اسیدهای چرب فرار کل تحت تأثیر سطوح مختلف لازالوسید قرار نگرفت. نیتروژن آمونیاکی شکمبه با افزودن سطوح بالای لازالوسید کاهش معنی داری را نشان داد (0/05>p). نتایج نشان می دهد که استفاده از لازالوسید تا سطح 35 قسمت در میلیون ماده خشک جیره تأثیر منفی بر اکوسیستم و پارامترهای شکمبه ندارد و کاهش نیتروژن آمونیاکی شکمبه نشانگر کاهش فعالیت باکتری های تجزیه کننده پروتئین در شکمبه به واسطه افزودن لازالوسید می باشد.
پارامترهای تخمیری
شکمبه
لازالوسید
نشخوارکنندگان
یونوفر
2018
09
23
53
58
http://www.aejournal.ir/article_77032_d34b9692f609f8264eec5d05e4901b7d.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
تدوین راهبردهای استراتژیک کاهش انتشار گازهای گلخانه ای با منشاء علوم دامی
امیر رضا
صفایی
علیرضا
آقاشاهی
مرتضی
رضائی
سیدعلی اکبر
رضائی طالشی
مصطفی
جعفری
تاثیرات بسیار مخرب تغییرات اقلیمی ایجاد شده از ناحیه تولید گازهای گلخانه ای، از جمله گرم تر شدن کره زمین، خشکسالی های متوالی و غرق شدن کشورهای جزیره ای می باشد. لذا در جهت کاهش گازهای گلخانه ای مرتبط با فعالیت رشته علوم دامی و نیز ایجاد چتر حمایتی تحقیقاتی بر روی پروژه های علوم دامی، این پژوهش انجام شد. از طریق جستجو در فضای مجازی، کتابخانه ها و سایت های تخصصی و نیز تشکیل جلسات متعدد و شرکت درسخنرانی های صاحب نظران بین المللی و تنظیم پرسشنامه های ویژه، راهکارها و راهبردهای تحقیقاتی به صورت طرح های کلان و پروژه های تحقیقاتی، ارائه شدند. در راستای کاهش گازهای گلخانه ای با منشا علوم دامی و ایجاد زنجیره کامل تحقیقاتی، تعداد هشت راهبرد تحقیقاتی مشتمل بر مطالعات در مورد انواع دام های اهلی و پایش تعداد آن ها در ایران، بهبود و اصلاح نژاد دام های نشخوارکننده در ایران، راهکارهای تغذیه ای و افزایش ارزش غذایی خوراک های بی کیفیت دام و طیور در ایران، اصلاح میکروارگانیسم های شکمبه، تحقیقات مرتبط با ساختمان و تاسیسات دامپروری، اصلاح ساختار کشتارگاه های دام و طیور، تغییر و اصلاح الگوی مصرف سوخت و تولید زیست گاز در ایران و نیز تغییر و اصلاح الگوی مصرف مواد پروتئینی حیوانی در ایران، در قالب 59 یافته کاربردی، ب هدست آمد. به طورکلی انجام تعهدات ملی و بین المللی، تدوین و اجرای راهبردهای تحقیقاتی به صورت ایجاد یک زنجیره کامل پژوهشی، تشکیل چتر کنترلی تحقیقاتی در پروژه های علوم دامی و آموزش همگانی (مردم و دامداری های صنعتی) از جمله مهم ترین راهکارهای به دست آمده، می باشد.
گازهای گلخانه ای
کاهش انتشار
علوم دامی
2018
09
23
59
64
http://www.aejournal.ir/article_79971_fd0dc4e8867f2607f6f1429d03231709.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
اثر افزودنی لاکتوباسیلوس بوچنری بر روی خصوصیات شیمیایی و پایداری هوازی سیلاژ یونجه مکمل شده با ملاس یا تفاله پرتقال
نیلوفر
شفیع پور
مقصود
بشارتی
عین اله
عبدی
ذبیح اله
نعمتی
هدف از این طرح بررسی اثرات افزودنی تجاری لالسیل (لاکتوباسیلوس بوچنری) بر روی خصوصیات شیمیایی سیلاژ یونجه مکمل شده با ملاس یا تفاله پرتقال بود. تیمارهای آزمایشی شامل 1: علوفه یونجه (تیمار شاهد)، 2: علوفه یونجه به همراه افزودنی باکتریاییcfu 108×3 بر گرم، 3: علوفه یونجه به همراه تفاله پرتقال، 4: علوفه یونجه به همراه تفاله پرتقال و افزودنی باکتریاییcfu 108×3 بر گرم، 5: علوفه یونجه به همراه 5 درصد ملاس، 6: علوفه یونجه به همراه 5درصد ملاس و افزودنی باکتریایی cfu 108×3 بر گرم بودند. علوفه یونجه در مرحله گلدهی برداشت و پس از 24 ساعت پلاسیده شدن به همراه تفاله پرتقال با سطح ذکر شده لالسیل با نسبت وزنی 2100 گرم یونجه پلاسیده و760 گرم تفاله پرتقال به مدت 90 روز سیلو گردید. دادههای به دست آمده در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با 3 تکرار تجزیه و تحلیل گردید. افزودن تفاله پرتقال، ملاس و افزودنی باکتریایی سبب ایجاد تغییرات معنیداری در ماده خشک نسبت به تیمار شاهد گردید (0/05>pH. (p تمام نمونهها کم تر از 4/55 بود اما pH تیمار شاهد در مقایسه با سایر تیمارها بالاتر بود (0/05>p). افزودن تفاله پرتقال، ملاس و مکمل باکتریایی به یونجه پلاسیده سبب افزایش معنیدار کل اسیدهای چرب فرار شد (0/05>p). افزودنی باکتریایی لالسیل به همراه تفاله پرتقال یا ملاس با در دسترس قرار دادن کربوهیدرات قابل تخمیر برای لاکتوباسیلها و کاهش سریع pH و محدود نمودن رشد مخمرها و قارچها منجر به بهبود کیفیت سیلاژ حاصله میگردد.
افزودنی باکتریایی
تفاله پرتقال
سیلاژ یونجه
شاخص کیفی
کربوهیدرات محلول
2018
09
23
65
72
http://www.aejournal.ir/article_80247_ca3b85bf6327e2b44eeb1c61dade761f.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
پراکسیداسیون لیپیدهای غشایی و کیفیت پارامترهای اسپرمی در موش های نر نژاد Balb/c تیمار شده با غلظت های مختلف سم دیازینون
عیسی
لیالی
با توجه به نقش احتمالی دیازینون (DZN) در القاء تولید رادیکال های آزاد، احتمال می رود که سبب افزایش اکسیداسیون لیپیدهای غشایی اسپرم و در پی آن کاهش کیفیت پارامترهای اسپرم گردد. در این مطالعه اثرات سمی دیازینون بر پارامترهای اسپرم و اکسیداسیون لیپیدهای غشایی اسپرم در مایع سمینال موش نر مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه تجربی، 24 موش نر بالغ از نژاد سوری به صورت تصادفی به سه گروه تجربی و یک گروه شاهد تقسیم شدند. سم دیازینون با غلظت های 5 (گروه A)، ده (گروه B) و 25 (گروه C) میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن در هر روز، به ترتیب به گروه های اول تا سوم مورد مطالعه و به صورت دهانی به مدت پنج هفته داده شد. سپس غلظت مالون دی آلدئید (MDA) در سرم و مایع سمینال به روش (TBAR (Thiobarbituric acid reaction با دستگاه اسپکتروفتومتر مورد آماده سازی قرار گرفت. پارامترهای اسپرمی نیز به روش های معمول میکروسکوپی مورد آنالیز قرار گرفت. کاهش معنی داری در میانگین کیفیت پارامترهای اسپرمی در گروه های تیمار شده با سم دیازینون، به خصوص گروه های B و C در مقایسه با گروه شاهد مشاهده گردید (0/001>p). تفاوت معنی داری در میانگین غلظت MDA در سرم و مایع سمینال بین گروه های تیمار شده A، B، C و گروه شاهد مشاهده گردید (0/001>p). سم دیازینون با افزایش اکسیداسیون لیپیدهای غشایی سبب کاهش پارامترهای اسپرمی می گردد که اثرات آن وابسته دوز نیز می باشد.
سم دیازینون
پارامترهای اسپرم
استرس اکسیداتیو
مالون دی آلدئید (MDA)
موش نر
2018
09
23
73
78
http://www.aejournal.ir/article_80125_78323164058677cba1462c2d8bd7ace5.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
مطالعه اثر داروی سیپروفلوکساسین (Ciprofloxacin) بر ساختار بافتی و آنزیم های کبدی در جنین موش سوری
سینا
الهیاری
سید سجاد
حجازی
سیپروفلوکساسین جزء آنتی بیوتیک هایی می باشد که از جفت عبور کرده و وارد مایع آمنیوتیک می شود. تحقیقات اندکی در مورد تأثیر سیپروفلوکساسین در ایجاد نارسایی تکامل کبدی جنین وجود دارد. ،لذا این مطالعه به منظور بررسی اثرات احتمالی مصرف این دارو در روزهای حساس بارداری بر روی رشد جنینی و تکامل بافت کبد در موش سوری انجام پذیرفت. دراین تحقیق از 40 سر موش سوری بالغ از نژاد Bulb/C استفاده شد. در گروه تیمار سیپروفلوکساسین با دوز 80 میلی گرم بر کیلوگرم بروش داخل صفاقی درروزهای 11،10،9 از آبستنی تزریق شد. نمونه های کبد جنینی بعد از جداسازی به روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی شد و در نهایت زیر میکروسکپ نوری مورد بررسی هیستومورفومتری قرار گرفت. جهت انجام مطالعات سطح سرم فاکتورهای بیوشیمیایی کبدی بعد از اخذ خونگیری میزان آنزیم های آلانین آمینو ترانسفراز، آلکالین فسفاتاز وآسپارتات آمینو ترانسفراز بر اساس روش های استاندارد اندازه گیری شد. داده ها به صورت Mean±SEM بیان شده و برای تجزیه تحلیل داده ها روش آماری T-test، برای مقایسه وجود اختلاف بین گروه ها استفاده شد. در بررسی ریزبینی از بافت کبد در گروه تیمار شده، تغییرات وزیکولی درهسته های هپاتوسیت و هم چنین وقوع نکروز در برخی از سلول های کبدی دیده شد و تجمع بیش از حد چربی در سیتوپلاسم این سلول ها دیده شد. افزایش معنی دار در آنزیم هایALT و AST و تغییرات هیستوپاتولوژیک در ساختار کبد به دنبال مصرف این دارو به دست آمد که بیانگر صدمه جدی به بافت کبد و عملکرد آن می باشد.
بافت کبد
جنین
سیپروفلوکساسین
موش سوری
2018
09
23
79
84
http://www.aejournal.ir/article_80264_55575ab3a09e58c5fe393b4fa99180bd.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی غلظت کادمیوم، مس و روی در اندامهای مختلف موش مغان (Microtus socialis) دراستان کرمانشاه
هادی
تحسینی
محسن
احمدپور
جوندگان نسبت به آلودگی فلزات حساس بوده و بهدلیل شباهت بین الگوی توزیع فلزات در بافتهای بدن انسان و بافتهای بدن جوندگان میتوانند بهعنوان نمونه مطالعاتی مناسب، مورد بررسی قرارگیرند. هدف از این تحقیق بررسی میزان فلزات کادمیوم، مس و روی در اندامهای عضله، کبد، استخوان و کلیه موش مغان (Microtus socialis) دراستان کرمانشاه است. در این بررسی، 12 موش مغان (6 نر و 6 ماده) بهروش تلهشرمن در سال 1396 جمعآوری شد. میزان فلزاتمس، روی و کادمیوم با استفاده از دستگاه جذب اتمی مدل Phonix 986 اندازهگیری شد. نتایج نشان داد تفاوت معنیداری بین غلظت فلزات روی، مس و کادمیوم در اندامهای مختلف موش مغان وجود داشت (0/01>p). بیشترین وکمترین میزان فلز روی بهترتیب در بافت کبد (15/68 میکروگرم/ گرم وزن تر) و استخوان (5/38 میکروگرم/ گرم وزن تر) مشاهده شد. بیشترین میزان فلز مس در بافت کبد (13/31 میکروگرم/ گرم وزن تر) و کمترین میزان آن در عضله (4/67 میکروگرم/ گرم وزن تر) وجود داشت. بیشترین و کمترین غلظت کادمیوم بهترتیب در بافتهای کبد (2/36 میکروگرم/ گرم وزن تر) و استخوان (1/19 میکروگرم/ گرم وزن تر) مشاهده شد. غلظت فلزات روی در عضله و کلیه (0/01>p)، مس در عضله، کبد و استخوان و کادمیوم تنها در استخوان (0/05>p) بین جنس نر و ماده اختلاف معنیداری مشاهده شد. با مقایسه غلظت پسزمینه و میزان غلظتهای مورد بررسی فلزات در بافت کبد بیانگر این مطلب است که فلزات در محدوده پسزمینه قرار دارند و به حد بحرانی نرسیدهاند.
آلودگی فلزات
جوندگان
موش مغان
کرمانشاه
2018
09
23
85
90
http://www.aejournal.ir/article_80294_da7a233443d9b87434147f86f76826bd.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
شناسایی و تعیین تنوع گونهای پرندگان مرتع زی در مراتع منطقه حفاظت شده ارسباران
بهروز
بهروزی راد
شناسایی و تعیین تنوع گونهای پرندگان مرتعزی در مراتع منطقه حفاظتشده ارسباران در بهار و تابستان 1395 با دوربین چشمی 10×40 زایس و تلسکوپ 15×60 با مشاهده مستقیم و نقطه شماری Point Count انجام شد. در این مطالعه 74 گونه پرنده مرتعزی متعلق به 20 تیره در منطقه شناسایی شد. تنوع گونهای با استفاده از نرمافزار Past تعیین شد. جمعیت پرندگان در طول 6 ماه 2967 قطعه بود که بیش ترین جمعیت در خردادماه 909 قطعه بود. شاخصهای زیستی تنوع گونهای مارگالف و منهینینک در فروردینماه به ترتیب 8/94 و 3/31 بیش ترین و کم ترین مقدار در مرداد به ترتیب 7/91 و 2/037 بود. بیش ترین غالبیت در شهریورماه با 0/118 و کم ترین مقدار غالبیت در خرداد برابر با 0/05 بود. تیره توکایان Turdidae با 12 گونه دارای بیش ترین تنوع و تیرههایFalconidae، Meropidae، Coracidae، Upopidae،Sturnidae ، Sittidae و Tetraonidae هر یک با یکگونه دارای کم ترین تنوع گونهای در منطقه را داشتند. در طول بهار و تابستان 1395 راسته گنجشکسانان با 94/92 در صد، راسته ماکیانیان با 4/77 درصد و راسته شکاریها شامل (قوشیان و شاهینیان) با 0/77 درصد ترکیب جمعیت پرندگان ارسباران را تشکیل داده بودند.
پرندگان مرتع زی
تنوع گونهای
منطقه حفاظتشده ارسباران
2018
09
23
91
100
http://www.aejournal.ir/article_80635_5255a637df0f5190d953568fff873ee6.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی جمعیت عقاب های صحرایی (Aquila nipalensis) و شاهی (Aquila heliaca) زمستان گذران در اطراف کشتارگاه و سایت زباله شهر یاسوج از پاییز 1394 تا زمستان 1395
آریا
شفائی پور
بهزاد
فتحی نیا
فاطمه
خانجانی
کشتارگاه و سایت زباله شهر یاسوج در مجاورت یکدیگر و در 12 کیلومتری جنوب شهر یاسوج قرار دارند. در طی دو سال (1394 و 1395)، از اوایل آبان ماه تا اواخر اسفند، پرندگان شکاری این منطقه مورد شمارش و بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسیها نشان داد که در پاییز و زمستان سال 1394 حدود 130-120 عدد پرنده شکاری از خانواده عقابها و در سال 1395 حدود 125-115 عدد از همین خانواده در سایت زباله و کشتارگاه یاسوج حضور داشتند. از این تعداد در سال 1394، 84 عدد عقاب صحرایی و شش عدد عقاب شاهی و در سال 1395، 79 عدد عقاب صحرایی و 10 عدد عقاب شاهی شمارش گردید. در سال اول، 19/05% عقابهای صحرایی، بالغ بودند و 33/33% آنها 5-4 ساله و 47/62% آنها 3-2 ساله بودند. همچنین 83/33% از عقابهای شاهی، نابالغ بودند. در سال دوم، 21/53% عقابهای صحرایی، بالغ بودند و 36/70% آنها 5-4 ساله و 41/77% آنها 3-2 ساله بودند. در مورد عقابهای شاهی نیز در سال دوم، باز هم جمعیت افراد بالغ بسیار کمتر بود (20% کل جمعیت عقابهای شاهی)، ولی اغلب افراد شمارش شده را نابالغها تشکیل میدادند. در طی دو سال مطالعه نیز، 20/3% عقابهای صحرایی بررسی شده، بالغ و بقیه نابالغ بودند و در مورد عقاب شاهی نیز، 18/43% جمعیت، بالغ بودند. همچنین اوج زمان حضور عقابهای مهاجر در این منطقه دی و بهمن ماه بوده است. در مطالعه حاضر عقاب شاهی جمعیت بسیار کمتری نسبت به عقاب صحرایی داشت.
عقاب صحرایی
عقاب شاهی
هرم سنی
جمعیت
2018
09
23
101
106
http://www.aejournal.ir/article_80661_db65f3a51a2a214625132c4caa3df811.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
مقایسه اثرات لانه های تخم گذاری ماشینی و مرسوم بر کیفیت تخم های مرغ مادر گوشتی
روح اله
عبداله پور
وحید
رضایی پور
حامد
کریمی زاده
مجتبی
زمانی
به منظور مقایسه اثرات لانه های تخم گذاری اتوماتیک و مرسوم بر برخی متغیرهای مربوط به کیفیت تخم در مزارع مرغ مادر گوشتی، از یک واحد پرورش مرغ مادر با پنج سالن مجهز به لانه های تخم گذاری اتوماتیک و پنج سالن با لانه های مرسوم دستی استفاده شد. فراوانی هفتگی تخم های ترک دار، کثیف، ضایعاتی، بدشکل، دوزرده و قابل جوجه کشی طی یک دوره تولید (34 هفته) در سالن ها اندازه گیری شد. مشاهدات درصد هفتگی هر متغیر با استفاده از مدلی آماری شامل اثرات تصادفی سالن و هفته تخم گذاری در رویه mixed نرم افزار SAS تجزیه و تحلیل شدند، و میانگین درصد متغیرهای دو گروه از سالن ها مقایسه شدند.در سالن های با لانه ماشینی اتوماتیک، فراوانی تخم های بدشکل کم تر و فراوانی تخم های کثیف و تخم های ضایعاتی بیش تر بود (p<0/01). هم چنین درصد تخم های قابل جوجه کشی در سالن های مجهز به لانه های اتوماتیک بیش تر بود (p<0/01). درصد تخم های ترک دار و تخم های دو زرده تحت تاثیر نوع لانه ها نبود (p>0/01). نتایج نشان داد استفاده از لانه های ماشینی اتوماتیک در مزارع پرورش مرغ مادر گوشتی و مدیریت صحیح آن می تواند موجب بهبود کیفیت تخم مرغ و درصد تخم های قابل جوجه کشی شود.
لانه تخمگذاری
مرغ مادر گوشتی
کیفیت تخم مرغ
تخم قابل جوجه کشی
2018
09
25
107
112
http://www.aejournal.ir/article_80679_02126ab81bebe5a8373002f2f3b7a2f3.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی برخی صفات زیستی Natrix tessellate (Ophidia: Colubridae) جنس نر در شهرستان ساری استان مازندران
رضا
بابائی سواسری
عبدالحسین
شیروی
ویدا
حجتی
Natrix tessellata یک گونه وابسته به آب است که زندگی بسیاری از آن ها در نزدیکی نهرهایی که غنی از ماهی هستند کشیده شده است. در این مطالعه که از 15 فروردین تا 15 آبان 1391 روی جمعیتهای شهرستان ساری در استان مازندران انجام شد، تعداد 57 نمونه مار نر از چهار ایستگاه تالاب پرورش ماهیﺁبندانکش، پارک جنگلی زارع، رودخانه تجن و شالیزارهای اطراف ساری به منظور مطالعات تولیدمثلی، رفتارشناسی، بررسی صفات ریختی متریک و مریستیک در گشتهای روزانه و با دست جمعآوری شدند. نمونهها از ارتفاع 30 متری از سطح دریا در شالیزارهای برنج تا ارتفاع 700 متری در منطقه پارک جنگلی زارع مشاهده شدند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که طول بدن آن ها بین 34 تا 68 سانتیمتر، طول دم آن ها بین 11 تا 16 سانتیمتر و در صفات مریستیک تعداد فلسهای جلو چشمی 2 یا 3 عدد، 3 یا 4 فلس عقب چشمی، لب بالا دارای 8 و لب پایین 9 یا 10 فلس، فلسهای شکمی 169 تا 183 عدد، زیر دمی 60 تا 78 عدد و فلسهای پشتی در تمام نمونهها 19 عدد میباشد. زمان فعالیت این گونه در منطقه مورد مطالعه در فصل بهار از ساعت 9 صبح تا 16 عصر میباشد اما در فصل تابستان از ساعت 8 تا 13 و در بعد از ظهر از ساعت 17 تا 20 میباشد. هم چنین در این تحقیق فعالیت شبانهای از این مار مشاهده نشد. با شروع اسپرماتوژنز در اواسط خرداد، تعداد اسپرمها رفته رفته افزایش یافته و در اواسط مرداد و شهریور به حداکثر تعداد میرسد.
مار چلیپر نر
ریخت شناسی
تولیدمثل
شالیزارهای برنج
پارک جنگلی زارع
ساری
2018
09
23
113
120
http://www.aejournal.ir/article_80692_b762819ccebf4673b290d80ba1e562f9.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
شناسایی مقدماتی فون سوسماران منطقه حفاظت شده سریشا – گوجی از استان خراسان رضوی، شمال شرقی ایران
سمیه
اسدیان نارنجی
زهرا
ابریشمی
حمیدرضا
جمالزاده
منطقه حفاظت شده سریشا-گوجی با وسعت تقریبی 100 کیلومتر مربع در شمال شهرستان تربت حیدریه از استان خراسان رضوی واقع شده است. حداقل ارتفاع آن از سطح دریا 1482 متر و حداکثر ارتفاع آن 2522 متر میباشد. این مطالعه میدانی، در بهار و تابستان سال 1391 صورت پذیرفت و طی نمونه برداری به صورت پیمایشی فون سوسماران آن مورد شناسایی قرار گرفت. در مجموع 75 نمونه جمع آوری گردید که پس از انتقال به آزمایشگاه با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر و با اندازه گیری صفات متریک و مریستیک، مورد بررسی قرار گرفتند. گونه های شناسایی شده عبارتنداز: گونه های Paralaudakia caucasia، Paralaudakia microlepis، Paralaudakia erythrogastra، Trapelus agilis و Trapelus megalonyx از خانواده Agamidae؛ گونه Cyrtopodion scabrum از خانواده Gekkonidae؛ گونه های Eremias persica، Eremias fasciata، Mesalina watsonana از خانواده Lacertidae؛ و گونه Eumeces schneiderii princeps از خانواده Scincidae. بیش ترین فراوانی مربوط به گونه Paralaudakia caucasia می باشد.
سریشا گوجی
فون
سوسماران
صفات متریک و مریستیک
2018
09
23
121
132
http://www.aejournal.ir/article_80783_bbc7e947cf01b61ffa70e7b9abd3193a.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی میزان آلودگی لاک پشت منقار عقابی (Eretmochelys imbricata) به فلزات سنگین (سرب و کادمیوم) در جزیره کیش
عاطفه
چمنی
محدثه
کاظمی
حامد
محمدی
هدف از این تحقیق بررسی میزان آلودگی لاکپشت منقار عقابی به فلزات سنگین سرب و کادمیوم در جزیره کیش است. بدین منظور در خرداد ۱۳۹۵، ۲۰ نمونه نابالغ، ۲۰ پوسته تخم و 4 جنین از لانههای ناموفق گونه در سایت حفاظت شده جزیره کیش، بههمراه ۱۷ نمونه رسوب، نمونهبرداری و پس از عصارهگیری بهروش هضم مرطوب، غلظت سرب و کادمیوم آن توسط دستگاه جذب اتمی اندازهگیری گردید. میانگین غلظت سرب در نمونه نابالغ، جنین و پوسته تخم بهترتیب 0/67±7/44، 1/34±11/44 و 3/33±12/22 و میانگین غلظت کادمیوم بهترتیب 0/14± 0/44، 0/52± 0/84 و 0/49± 0/87 میلیگرم بر گیلوگرم بهدست آمد. براساس آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون LSD، میانگین غلظت سرب در جنین و پوسته تخم تفاوت معنیدار ندارد ولی از نمونههای نابالغ بیشتر است. براساس آزمون کروسکال والیس، میانگین غلظت کادمیوم بین سه گروه مورد بررسی دارای تفاوت معنیدار نمیباشد. براساس آزمون تحلیل دوجملهای، میانگین غلظت کادمیوم در پوسته تخم از سطح 2-1 میلیگرم بر کیلوگرم که میتواند باعث ایجاد مشکلات منفی بیولوژیکی و تولیدمثلی گردد پایینتر میباشد. از طرفی براساس آزمون تی، میانگین غلظت سرب در پوسته تخم از سطح 4/7 میلیگرم بر کیلوگرم که میتواند باعث بروز صدمات جبران ناپذیرگردد، بالاتر گزارش گردید. میانگین غلظت سرب و کادمیوم در رسوبات منطقه بهترتیب 7/95±65/69 و 0/75±2/82 میلیگرم بر کیلوگرم بهدست آمد که براساس آزمون تحلیل دوجملهای، بالاتر از میزان استاندارد رسوب است.
Eretmochelys imbricata
لاک پشت منقار عقابی
سرب
کادمیوم
جزیره کیش
2018
09
23
133
140
http://www.aejournal.ir/article_80981_1d306b6871307bb58261708b51f3305e.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی پراکنش و ترکیب طولی بچه ماهیان کفال پوزه باریک (Liza saliens) در آب های ساحلی جنوب شرق دریای خزر و خلیج گرگان
شاهین
شهلاپور
محمدعلی
افرایی
مهناز
ربانی ها
در این مطالعه وضعیت پراکنش و گروه های طولی بچهماهیان کفال پوزه باریک (Liza saliens) در آب های ساحلی جنوب شرق دریای خزر و خلیج گرگان از تیرماه 1393 تا خرداد ماه 1394مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری با استفاده از تور پره با چشمه 2 میلی متر در پنج ایستگاه انتخابی شامل دو ایستگاه در ساحل شرقی خزر و سه ایستگاه در ساحل شمالی خلیج گرگان انجام گردید. نمونه های صید شده در ایستگاه ها متعلق به کوچک ترین بچه ماهیان کفال در دامنه طولی 13 الی 90 میلی متر بودند. در فصل تابستان و در خلیج گرگان اغلب نمونه ها در دامنه طولی 18 تا 38 میلی متر قرار داشتند اما در ایستگاه های خزری بیش ترین فراوانی در طول های 30 تا 62 میلی متر ثبت گردید که دارای توزیع یکنواخت تری بود. کوچک ترین نمونه ها با حد کمینه طول TL) 13) میلی متر در فصل تابستان صید شدند. در پاییز و زمستان بچه ماهیان کفال در تمام ایستگاه ها حضور داشتند اما در زمستان تعداد نمونه های صید شده در خلیج گرگان کاهش چند برابری داشت. براساس نتایج حاصله بچه ماهیان کفال از جمعیت قابل توجهی در آب های نزدیک ساحل منطقه و به خصوص خلیج گرگان برخوردارند و این آب ها در واقع یک زیستگاه پرورشی برای آن ها محسوب می شوند. پدیدار شدن نسل جدید بچه ماهیان کفال پوزه باریک و آغاز چرخه زندگی آن ها در اواخر بهار رخ می دهد که دارای شباهت با محدوده غربی انتشار جغرافیایی این گونه واقع در زیستگاه های دریای مدیترانه می باشد.
بچه ماهی
گروه های طولی
ساختار جمعیت
کفال پوزه باریک
دریای خزر
خلیج گرگان
2018
09
23
141
152
http://www.aejournal.ir/article_81041_2a07215ac6d31d42bee64d05446fb81d.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
اثر مکمل غذایی جلبک کلرلا (Chlorella vulgaris) بر عملکرد رشد، تغذیه و ترکیبات شیمیایی بدن ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus Linnaeus 1758)
پریا
اکبری
شهاب الدین
گرگیج
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر جلبک کلرلا (Chlorella vulgaris) بر شاخص های رشد، تغذیه (ضریب تبدیل غذایی، میزان غذای دریافتی، راندمان مصرف پروتئین، راندمان مصرف چربی) و ترکیب شیمیایی ماهی کفال خاکستری به مدت 60 روز صورت گرفت. در این مطالعه، تعداد 120 قطعه ماهی کفال ماهی با میانگین وزنی 2/01±14/95 گرم در یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار آزمایشی و 3 تکرار (با تعداد 10 قطعه در هر تکرار) مورد آزمایش قرار گرفتند. تیمار شاهد (بدون پودر جلبک) و تیمارهای آزمایشی 2، 3 و 4 به ترتیب دارای 5، 10و 15 گرم بر کیلوگرم پودر جلبک در غذا بودند. در پایان آزمایش، بالاترین طول نهایی 0/10±11/08 سانتی متر، میزان افزایش وزن به دست آمده 12/39±216/85 گرم، میزان رشد روزانه 0/18±6/53 درصد، نرخ رشد ویژه 0/07±0/90، کم ترین میزان غذای دریافتی 0/03±0/99 درصد، بالاترین راندمان مصرف پروتئین 0/24±4/37 درصد و بالاترین راندمان مصرف چربی 0/09±1/23 درصد در تیمار حاوی 5 گرم بر کیلوگرم پودر جلبک مشاهده شد که با تیمار شاهد دارای تفاوت معنی دار بود (0/05>P). بیش ترین میزان پروتئین خام و رطوبت در تیمار حاوی 10 گرم جلبک بر کیلوگرم غذا مشاهده شد. در مجموع براساس نتایج این تحقیق افزودن 5 گرم بر کیلوگرم پودرجلبک کلرلا به جیره غذایی ماهی کفال خاکستری به منظور بهبود شاخص های رشد (میزان غذای دریافتی، میزان رشد روزانه) و کیفیت لاشه در این ماهی پیشنهاد می شود.
کفال ماهی
جلبک کلرلا
ترکیب لاشه
محرک رشد
2018
09
23
153
158
http://www.aejournal.ir/article_81179_368c2bb40ae8ce5f9a5b7f162619e13a.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
شناسایی ترکیبات پروفیل اسیدآمینه ماهی کفال طلایی (Liza aurata) دریای خزر
مهرنوش
نوروزی
مصطفی
باقری توانی
هدف این مطالعه،بررسی و شناسایی ترکیب پروفیل اسیدهای آمینه در جنس نر و ماده ماهی کفال طلایی (Liza aurata) در دو دوره تولیدمثل و غیرتولیدمثل بود. بههمین منظور تعداد 100 قطعه ماهی کفال طلایی از صید پره، در دو فصل بهار (غیرتولیدمثل) و پاییز (تولیدمثل) در سواحل جنوبی دریای خزر جمع آوری گردید. پس از زیستسنجی نمونهها، اندازهگیری پروتئین با روش استاندارد کجلدال و آنالیز اسیدآمینه بهوسیله دستگاه HPLC انجام شد. نتایج نشان داد که ماهیان نر، میزان پروتئین بیشتری نسبت به ماهیان ماده داشتند. همچنین ماهیان در دوره غیرتولیدمثل دارای پروتئین بیشتری نسبت به ماهیان در دوره تولیدمثل بودند (0/05>p). از بین مجموع اسیدهای آمینه ضروری و غیرضروری در ماهیان نر و ماده، اختلاف معنیداری مشاهده نگردید (0/05<p)، بنابراین جنسیت تاثیری در محتوای اسیدهای آمینه ندارد. لیزین بیشترین مقدار را در مجموع اسیدهای آمینه ضروری و اسیدگلوتامیک بیشترین مقدار را در مجموع اسیدهای آمینه غیرضروری در هر دو جنس و در هر دو دوره تولیدمثلی بهخود اختصاص داد. بین مجموع اسیدهای آمینه ضروری و غیرضروری و کارایی پروتئین در دو دوره تولیدمثلی اختلاف معنیداری مشاهده گردید (0/05>p). نسبت TEAA/TNEAA ماهیان در دوره تولیدمثل 0/99 و در دوره غیرتولیدمثل 1، محاسبه شد. همچنین نسبت لوسین/ ایزولوسین در ماهی کفال طلایی از نسبت خوبی برخوردار بود. بنابراین ماهی کفال طلایی غنی از مهمترین اسیدهای آمینه موجود در آبزیان دریایی است و گوشت آن از کیفیت بالایی برخوردار میباشد.
اسیدآمینه
کفال طلایی
ارزش غذایی
دوره تولیدمثلی
دریای خزر
2018
09
23
159
166
http://www.aejournal.ir/article_81183_5ab7015d23317106b4cb342812d269a2.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی تاثیر کارگاه های پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) بر برخی پارامترهای کیفی آب رودخانه خالکائی، ماسال، استان گیلان
ساناز
رحیمی
فاطمه
شریعتی
حسین
خارا
رودخانه خالکائی از رودهای شمال کشور بوده که از شهر ماسال عبور نموده و وارد تالاب انزلی میگردد. دراین تحقیق به منظور بررسی اثرات کارگاههای پرورش ماهی قزل آلای رنگینکمان بر کیفیت آب رودخانه خالکائی و روند خودپالایی آن،هشت ایستگاه نمونهبرداری قبل و بعد از چهار کارگاه تکثیر و پرورش ماهی در مسیر رودخانه انتخاب شدند. اندازه گیری خصوصیات فیزیکوشیمیایی و مواد مغذی آب شامل دما، pH،هدایت الکتریکی (EC)، کل مواد جامد محلول (TDS)، اکسیژن محلول (DO)، اکسیژن مورد نیاز بیولوژیکی (BOD5)، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD)، فسفات (PO4)، نیترات (NO3) و نیتریت (NO2) هر ماه یک بار در یک دوره پنج ماهه در سال 1395 صورت گرفت. نتایج میانگین برای ایستگاههای ورودی به مزارع، DO 0/62±10/09 میلیگرم در لیتر، BOD5 2/16±6/62 میلیگرم در لیتر، PO4 0/005±0/048 میلی گرم درلیتر و NO2 0/004±0/035 میلیگرم در لیتر بهدست آمد. همچنین برای ایستگاههای خروجی، DO 0/73±9/20 میلیگرم در لیتر، BOD5 3/97±12/81 میلیگرم در لیتر، PO4 0/007± 0/075 میلیگرم در لیتر و NO2 0/009±0/088 میلیگرم در لیتر محاسبه شد. در این مطالعه مقادیر پارامترهای فوق در ایستگاههای مختلف دارای نوساناتی بوده و برخی از آنها شامل BOD5، COD، فسفات، نیترات و نیتریت در ایستگاههای خروجی مزارع پرورش ماهی نسبت به ورودی اختلاف معنیداری داشتند (0/05>p). مقادیر پارامترهای BOD5، COD، TDS، EC، فسفات و نیتریت بین ماههای مختلف دارای تفاوت معنیداری بودند (0/05>p) که نتیجه تاثیر مزارع پرورش ماهی و خودپالایی رودخانه میباشد. این فاکتورها در ماههای مختلف نیز در تغییر بوده که علت اصلی آن تغییر شرایط محیطی و شدت فعالیت کارگاهها بود.
قزل آلای رنگین کمان
پارامترهای کیفی آب
پساب
رودخانه خالکائی
استان گیلان
2018
09
23
167
174
http://www.aejournal.ir/article_81326_cb953cb67d2e86e55ce2ab9751b98175.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
مقایسه تأثیر باکتریهای دارای توان پروبیوتیکی لاکتوباسیلوس پنتوسوس و لاکتوباسیلوس پلنتاروم بر میزان رشد و فعالیت آنزیمهای گوارشی در ماهی قزلآلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
امین
رنجبر
مهرزاد
مصباح
محمد رضا
تابنده
تکاور
محمدیان
داریوش
غریبی
مجتبی
علیشاهی
در سالهای اخیر، استفاده از پروبیوتیکها در آبزیپروری بهمنظور ارتقای ایمنیزایی و مقاومت در برابر بیماریها افزایش یافته است. در این تحقیق باکتریهای با توان پروبیوتیکی لاکتوباسیلوس پنتوسوس و لاکتوباسیلوس پلنتاروم (در دو گروه با سه تکرار) بهمدت ۶۰ روز به غذای ماهیهای قزلآلای رنگینکمان اضافه شدند. ماهیهای به غذای یک گروه از ماهیها (با سه تکرار) که بهعنوان گروه شاهد درنظر گرفته شده بود پروبیوتیک افزوده نشد. در پایان دوره، ماهیهای قزلآلای رنگینکمان از نظر میزان رشد و آنزیمهای گوارشی مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از ۶۰ روز، ماهیهایی که در رژیم غذایی خود دارای پروبیوتیک بودند، افزایش معنیداری از نظر میزان رشد ویژه (SGR)، میزان کارآیی پروتئین (PER) و درصد افزایش وزن (BWG) نسبت به گروه شاهد نشان دادند (0/05>p). ضریب تبدیل غذایی (FCR) در گروه شاهد بالاتر از دو گروه دیگر بود و اختلاف معنیداری با آنها داشت (0/05>p). در پایان این دوره، میزان آنزیمهای لیپاز، آمیلاز و تریپسین نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری را نشان دادند (0/05>p) ولی آلکالین فسفاتاز و پروتئاز اختلاف معنیداری نداشتند (0/05<p). از این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که استفاده از باکتریهای لاکتوباسیلوس پلنتاروم و لاکتوباسیلوس پنتوسوس میتواند تاثیر مشخصی در میزان رشد و افزایش آنزیمهای گوارشی و کمک به هضم اجزای غذایی در ماهی قزلآلای رنگینکمان داشته باشد.
پروبیوتیک
لاکتوباسیلوس
قزلآلای رنگین کمان
آنزیمهای گوارشی
2018
09
23
175
184
http://www.aejournal.ir/article_81392_a512d4ecef8a5d685dad3521823357f3.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
اثرات مولتی آپسوزایم و پروبیوتیک پدیوکوکوس اسیدلاکتیکی برشاخص های رشد و شاخص های بیوشیمیایی خون در ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio)
علی
کریمی
محمدرضا
ایمانپور
رقیه
صفری
حسین
حسینی فر
علی
جافر
در اینآزمایشاثر مولتی آنزیم آپسوزایم و پروبیوتیک پدیوکوکوس اسیدلاکتیکی به صورت مجزا و ترکیبی بر شاخص های رشد و برخی فاکتورهای بیوشیمیایی سرم خون در ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 216 قطعه ماهی کپور با میانگین وزنی 0/21± 27/52 گرم به مدت 8 هفته با جیره های آزمایشی تغذیه شدند. آزمایش در 6 تیمار و هر تیمار با سه تکرار شامل پروبیوتیک (0/1 درصد)، مولتیآنزیم آپسوزایم (0/025 درصد)، مولتیآنزیم آپسوزایم (0/05 درصد)، ترکیب پروبیوتیک (0/1 درصد) و مولتیآنزیم آپسوزایم (0/025 درصد)، ترکیب پروبیوتیک (0/1 درصد) و مولتیآنزیم آپسوزایم (0/05 درصد) و گروه شاهد طراحی گردید. در انتهای دوره شاخص های رشد و فاکتورهای بیوشیمیایی خون گلوکز، پروتئین کل و آلبومین با استفاده از روش اسپکتروفتومتری بررسی شد. نتایج نشان داد در شاخص میانگین وزن ثانویه، درصد افزایش وزن و نرخ رشد ویژه اختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده شد (0/05>P)، در این شاخص ها در تیمار حاوی پروبیوتیک اختلاف معنی داری با تیمار شاهد مشاهده نشد ولی در تیمارهای حاوی مولتی آنزیم با افزایش سطح مولتی آنزیم به طور معنی داری افزایش یافت (0/05>P). هم چنین در تیمارهای حاوی ترکیب مولتی آنزیم و پروبیوتیک این شاخص ها افرایش معنی داری نسبت به تیمارهای مجزای پروبیوتیک و مولتی آنزیم نشان داد (0/05>P). ضریب تبدیل غذایی با افزایش سطح مولتی آنزیم و در جیره های ترکیب مولتی آنزیم و پروبیوتیک به طور معنی داری نسبت به جیره حاوی پروبیوتیک و شاهد کاهش یافت (0/05>P). شاخص درصد بقا اختلاف معنی داری بین تیمارها نشان نداد (0/05<P). در شاخص های بیوشیمیایی خون تفاوتی بین میزان گلوکز و پروتئین کل در جیره شاهد و جیره های تغذیه شده با سطوح مختلف مولتی آنزیم و ترکیب مولتی آنزیم و پروبیوتیک مشاهده نشد (0/05<P). اما با استفاده از پروبیوتیک و جیره هایحاویسطوحمختلف مولتی آنزیم و جیره های ترکیبی میزان آلبومین نسبت به شاهد به طور معنی داری افزایش یافت (0/05>P). نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از مولتی آنزیم و پروبیوتیک می تواند بر قاکتورهای رشد و بیوشیمیایی خون ماهی تاثیرگذاشته و باعث بهبود وضعیت رشد و تغذیه ماهی کپور گردد.
آپسوزایم
پروبیوتیک
کپور
خون
رشد
2018
09
23
185
190
http://www.aejournal.ir/article_81413_c0cbb660e3691c1b69a8c37ff5bed92b.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی کیفیت آب و رشد بچه ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio) تحت تغذیه با جیره های حاوی سطوح مختلف پروتئین در سیستم بیوفلوک
مهسا
محمودی خوش دره گی
عبدالمجید
حاجی مرادلو
بهروز
دستار
این مطالعه جهت ارزیابی اثرات بیوفلوک روی بهبود کیفیت آب و عملکرد رشد بچه ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio) تغذیه شده با جیره های حاوی مقادیر مختلف پروتئین به میزان 23، 27، 31 و 35 درصد و تیمار آزمایشی بدون بیوفلوک در یک دوره 8 هفته صورت گرفت. متوسط مقدار اکسیژن (5/33) و( pH (8/05 در تیمارها بررسی شده و در تیمار شاهد بیش تر از تیمارهای بیوفلوکی بود. غلظت جامدات معلق کل در تیمارهای بیوفلوکی به طور معنی داری بالاتر از تیمار شاهد بود (0/05>P) کیفیت خوب آب با توسعه بیوفلوک از طریق افزودن ملاس چغندرقند در طی آزمایش غذایی نگه داشته شد. با گذشت زمان و توسعه بیوفلوک در تیمارهای بیوفلوکی، مقدار آمونیاک، نیترات و نیتریت از هفته چهارم آزمایش شروع به کاهش نمود و در انتهای آزمایش مقدار آن ها در تیمارهای بیوفلوکی کم تر از تیمار شاهد شده بود. رشد براساس درصد وزن حاصله و ضریب رشد ویژه در بچه ماهی های تغذیه شده با جیره های حاوی 27 و 31 درصد پروتئین به طور معنی داری بالاتر از بچه ماهی های تیمار شاهد بود که با جیره حاوی 35% پروتئین تغذیه کرده بودند (0/05>P). در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که در سیستم بیوفلوک، تغذیه ماهی کپورمعمولی با جیره حاوی 27 و 31 درصد پروتئین، بهترین نتیجه را در بهبود کیفیت آب و عملکرد رشد دارد.
کیفیت آب
راندمان رشد
کپور معمولی
جیره پروتئینی
سیستم بیوفلوک
2018
09
23
191
198
http://www.aejournal.ir/article_81705_8bbf09a9f8c6922a0da67089f4775b94.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
تنظیم نسبت های مختلف کربن به نیتروژن ورودی به سازگان مدار بسته پرورش از طریق غذا و ملاس برای تولید بیوفلاک و بررسی شاخص های رشد ماهی فیتوفاگ و کیفیت آب
غلامرضا
رفیعی
در این پژوهش در قالب یک طرح کاملاَ تصادفی، اثر ورود نسبتهای مختلف کربن به نیتروژن 10-15-20 بهمنظور تعیین بهترین نسبت کربن ورودی برای ایجاد شرایط رشد بهتر ماهی فیتوفاگ در سازگان مدار بسته مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که شاخصهای رشد ماهی مانند افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی، کارایی پروتیین و ضریب رشد ویژه در کپور نقرهای با افزایش نسبتها ی کربن به نیتروژن 10 و 20 بهبود مییابد. همچنین تنظیم ورود نسبت کربن به نیتروژن، باعث بهبود معنیدار (0/05<P) کیفیت آب و کاهش آمونیاک، نیتریت و نیترات آب در مقایسه با تیمار شاهد شد. لذا، این روش را میتوان بهعنوان یک استراتژی کارآمد در مدیریت استخرهای پرورشی ماهیان گرمابی بهصورت متراکم بهکار برد. با انجام این آزمایش نشان داده شد که استفاده از روشهای بدون تعویض آب مانند فناوری بیوفلاک و تنظیم نسبتهای کربن به نیتروژن میتواند علاوه بر دستیابی به عملکرد بهتر رشد، با کاهش تجمع متابولیتهای تولیدی در سیستم پرورشی و تولید غذا در سیستم، مشکلات زیست محیطی رهایی پساب آبزیپروری را کاهش دهد.
نسبت کربن به نیتروژن
بیوفلاک
کیفیت آب
ماهی فیتوفاک
سیستم مدار بسته
2018
09
23
199
206
http://www.aejournal.ir/article_81430_02bc8ae9798d38cf87a28e9897500e51.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی میزان ایمنی واکسن بایوفیلم آئروموناس هیدروفیلا خوراکی و تزریقی در ماهی انگشت قد کپورمعمولی (Cyprinus carpio)
امیر
آرامون
مجتبی
علیشاهی
مسعود رضا
صیفی آباد شاپوری
مسعود
قربانپور
علی رغم مزیت های فراوان واکسن های خوراکی، به دلیل تخریب آنتی ژنی در دستگاه گوارش ماهی، این واکسن ها کارایی پایینی داشته و کاربرد چندانی در آبزی پروری نیافته اند. کیتین یک پلیمر طبیعی است که باکتری آئروموناس می تواند فیلم زیستی (Biofilm) از آن ایجاد نماید که باعث مقاومت باکتری در برابر اسید معده و سیستم آنزیمی روده می گردد. ابتدا واکسن بیوفیلم آئروموناس هیدروفیلا تولید گردید و سپس کارایی واکسن تجویز خوراکی و تزریقی آن در ماهی کپورمعمولی ارزیابی گردید. به این منظور، 700 عدد ماهی کپور 14±46 گرمی، به 9 تیمار مساوی در سه تکرار به صورتی تقسیم گردید که تیمار اول تا چهارم به ترتیب با واکسن بایوفیلم، باکترین، کیتین+ محیط کشت و کیتین، به روش خوراکی ایمن شدند، تیمار پنجم تا هشتم به همین صورت به روش تزریقی ایمن شدند، تیمار نهم بدون تجویز واکسن به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. ماهیان هر تیمار در روز 60 با غلظت مک فارلند 8 (CFU/mL109×2/4) LD50 باکتری آئروموناس هیدروفیلا تزریق گردیدند. میزان تلفات در مدت 10روز ثبت گردید و درصد بقای نسبی (RPS) هر تیمار مشخص گردید. نتایج حاصل نشان داد که بالاترین میزان RPS به ترتیب مربوط به بایوفیلم تزریقی، بایوفیلم خوراکی و باکترین تزریقی بود که به طور معنی داری بالاتر از سایر تیمارها بودند (0/05>P). در واکسن تزیقی RPS تحت تاثیر بایوفیلم قرار نگرفت و هر دو تیمار باکترین و بایوفیلم معنی دار بودند (0/089=P)، هر چند در واکسن خوراکی RPS به طور معنی داری تحت تاثیر بایوفیلم قرارگرفت و تیماربایوفیلم نسبت به بقیه تیمارها بازماندگی بیش تری داشت (0/05>P).
واکسن بایوفیلم
ماهی کپورمعمولی Cyprinus carpio
آئروموناس هیدروفیلا
ایمنی زایی
2018
09
23
207
212
http://www.aejournal.ir/article_81439_21a9c363e7f9e28535b6c47431a3193a.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
تعیین غلظت کادمیوم در بافتهای ماهی سفید (Rutilus kutum) و ارزیابی خطر مصرف آن در سواحل جنوبی دریای خزر
محمد
شریفی
تورج
ولی نسب
لعبت
تقوی
محصولات دریایی ﺑﻪ رﻏﻢ تأمین بخشی مهمی از پروتئین مورد نیاز انسانها، موجب بهوجود آوردن خطراتی برای سلامت آنها میشوند. از این رو هدف از این مطالعه تعیین تجمع کادمیوم در بافتهای پوست و عضله جنسهای نر و ماده ماهی سفید و در نهایت مطالعه ارزیابی خطر مصرف آن میباشد.پس از انجام هضم اسیدی تعداد 30 عدد ماهی سفید نمونهبرداری شده از سواحل جنوبی دریای خزر، میزان کادمیوم در آنها با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. میانگین غلظت کادمیوم در بافت پوست و عضله به ترتیب 0/09± 0/45 و 0/06 ± 0/38 میکروگرم بر گرم وزن تر به دست آمد. نتایج آنالیزهای آماری تفاوت معنیداری را بین بافت پوست و عضله نشان داد (0/01>p). هم چنین اختلاف معنیداری در غلظت کادمیوم بین جنس نر و ماده مشاهده نشد. میزان سیبل خطر هدف (0/0002) پایینتر از میزان مجاز ارائه شده بود. میزان جذب روزانه و هفتگی بهترتیب 1/42 و 9/97 میکروگرم در روز/هفته به دست آمد که پایینتر از حداکثر میزان قابل قبول توسط کمیته مشترک سازمانهای بهداشت جهانی و فائو بود. حد مجاز مصرف ماهی سفید از نظر کادمیوم برای افراد بالغ 0/16 و برای کودکان 0/03 کیلوگرم در روز بهدست آمد. هم چنین تعداد وعدههای مجاز مصرف برای افراد بالغ 21/79 و برای کودکان 4/51 وعده در ماه به دست آمد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان کادمیوم در ماهی سفید پایینتر از میزانی میباشد که در بلند مدت خطرات بهداشتی را متوجه مصرف کنندگان آن، با میزان کنونی مصرف داشته باشد.
کادمیوم
ماهی سفید
فلز سنگین
ریسک غذایی
2018
09
23
213
220
http://www.aejournal.ir/article_81573_7845eae099d58c0d6460cf7e627ce5d1.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
اثرات جایگزینی کنجاله کنجد با پودر ماهی روی شاخصهای رشد، کیفیت لاشه و پارامترهای خونی در ماهی سفید دریای خزر (Rutilus frisii kutum)
سحر
سیاحان
محمدرضا
ایمانپور
حسین
پناهی صاحبی
هدف از این مطالعه تعیین اثر جایگزینی پروتئین های گیاهی کنجاله کنجد با آرد ماهی بر عملکرد رشد، برخی ترکیبات لاشه و پارامترهای خونی در ماهی سفید دریای خزر بود. جهت انجام آزمایش تعداد 600 قطعه بچه ماهیان 1 تا 3 گرمی در 15 حوضچه ونیرو با تراکم 40 عدد در هر حوضچه ونیرو رهاسازی شد. غذادهی با جیره های حاوی سطوح مختلف کنجاله کنجد به صورت 4 تیمار شامل (10، 20، 30، 40) درصد کنجاله کنجد جایگزین پودر ماهی و یک تیمار به عنوان شاهد (فاقد کنجاله کنجد) درنظر گرفته شد. نتایج ارزیابی فاکتورهای رشد و لاشه نشان داد که بیش ترین میزان افزایش وزن (0/02±0/62) و نرخ رشد ویژه (0/02±0/54) و کم ترین میزان ضریب تبدیل غذایی (0/03±2/63) در تیمار شاهد مشاهده شد که با سایر تیمارهای آزمایش اختلاف معنی دار داشت (0/05>p). هم چنین بیش ترین میزان رطوبت (0/10±72/20)، پروتئین (0/04±14/89) و کم ترین میزان چربی (0/05±9/17) تیمار شاهد مشاهده شد که با سایر تیمارهای آزمایش اختلاف معنی دار داشت (0/05>p). نتایج حاصل از فاکتورهای خونی نشان داد که بیش ترین میزان گلبول قرمز (0/04±1/64)، گلبول سفید (0/04±15/91)، هموگلوبین (0/08±6/63)، هماتوکریت (1/00±42/00) و MCHC (15/78±0/31) در تیمار شاهد مشاهده شد و هم چنین بیش ترین میزان پروتئین کل (0/12±4/66)، آلبومین (0/1±1/76)، گلوبولین (0/1±2/9)، تری گلیسرید (6/78±335/8) و کلسترول (3/3±269/65) نیز در تیمار شاهد مشاهده شد که داری اختلاف معنیداری با سایر تیمارهای آزمایشی بود (0/05>p). این مطالعه نشان داد که گنجاندن سطوح مختلف کنجاله کنجد به جای پودر ماهی در جیره غذایی ماهی سفید دریای خزر اثر منفی بر روی پارامترهای رشد داشت اما هیچ تاثیر منفی بر روی فاکتورهای خونی نداشت.
ماهی سفید دریای خزر
کنجاله کنجد
پودر ماهی
رشد
فاکتورهای خونی
2018
09
23
221
228
http://www.aejournal.ir/article_81595_a441fe009055e7981474ba22f1f958e1.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی روند تغییرات برخی از فاکتورهای خون، ایمنی، یون ها، بافت شناسی بیضه و هورمونی ماهی سفید و رابطه آن با سن ماهی (Rutilus kutum) در فصول زمستان و بهار در منطقه چاف و چمخاله استان گیلان
اکرم
تهرانی فرد
اعظم
مشفق
ساناز
نسرین نوکنده
هدف از تحقیق حاضر بررسی روند تغییرات برخی ازفاکتورهای خون، ایمنی، یون ها، بافت شناسی بیضه و هورمونی ماهی سفید و رابطه آن با سن ماهی(Rutilus kutum) در فصول زمستان و بهار در منطقه چاف وچمخاله استان گیلان از بهمن 1394 تا اردیبهشت 1395در منطقه چمخاله و نیز تعیین رابطه رگرسیونی سن ماهی و میزان هورمون ها بوده است. جهت انجام تحقیق حاضر، 24 ماهی مولد نرصید گردید. نمونه های خون جهت اندازه گیری فاکتورهای خونی (گلبول های سفید و قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت)، ایمنی (IgM و لیزوزیم)، یون ها (کلسیم، سدیم، پتاسیم و منیزیم) و هورمون ها (استرادیول و پروژسترون) جمع آوری گردید. مقاطع بافتی نیز از بیضه تهیه و مورد مشاهده قرار گرفت. هم چنین از فلس ماهیان جهت تعیین سن نمونه برداری شد. نتایج این تحقیق حاکی از افزایش میزان هورمون های مورد بررسی هم زمان با تکامل بیضه بوده است. هم چنین تفاوت معنی داری در میزان هورمون ها در برخی از ماه های نمونه برداری در این منطقه مشاهده و بیش ترین میزان هورمون های پروژسترون و استرادیول در منطقه چمخاله به ترتیب در ماهیان 4 و 5 ساله مشاهده شد (پروژسترون چمخاله 0/02±0/33 و چاف 0/01±0/31 در اردیبهشت ماه). نتایج این تحقیق حاکی از بروز تغییرات در فاکتورهای ا ندازه گیری شده هم زمان با تکامل بیضه بوده است. به طوری که میزان هورمون پروژسترون طی ماه های مختلف تغییرات معنی داری نمود و در اردیبهشت ماه به بیش ترین مقدار رسید (0/05>P) اما میزان استرادیول از بهمن ماه شروع به افزایش نمود (0/05>P) و تا اردیبهشت ماه در اوج باقی ماند. (9/2±1/0) میزان یون ها نیز از اسفند یا بهمن ماه روندی کاهشی را درپیش گرفت و میزان آن ها در اردیبهشت ماه به کم ترین حد خود رسید کلسیم 0±12/5، منیزیم 0/15± 5/8، سدیم 2±145 و پتاسیم 0/05±0/7 (0/05>P). میزان برخی فاکتورهای خونی (ازجمله تعداد گلبول های سفید و قرمز، هموگلوبین وهماتوکریت) درمراحل نهایی رسیدگی جنسی افزایش معنی داری یافت. به طوری که گلبول های قرمز خون 100000±1850000، گلبول های سفید خون 350±6150، هموگلوبین 0/65±11/85، هماتوکریت 3/5±58/6 (0/05>p) اما میزان لیزوزیم و Igm در اردیبهشت ماه درکمترین میزان خود قرار داشتند، لیزوزیم 2± 23 و Igm 1±26 بود (0/05>P). در رابطه با میزان IgM سرم خون ماهی سفید نر دریای خزر طی ماه های بهمن تا اردیبهشت، تفاوت معنی داری در دو منطقه چاف و چمخاله، مشاهده نگردید و روند تغییرات این عامل تقریباً ثابت بوده است و مراحل مختلف رسیدگی جنسی طی ماه های منتهی به رسیدگی کامل جنسی و تکامل بیضه تاثیری بر تغییر میزان این عامل نداشته است.
ماهی سفید دریای خزر (Rutilus kutum)
چاف
چمخاله
هورمون جنسی
بافت شناسی
لیزوزیم
2018
09
23
229
240
http://www.aejournal.ir/article_81835_fff9626e80b86f85ca9ffc6a7a3818c4.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی ساختار شیمیایی کلاژن ماهی سفید (Rutilus Kutum) از دریای خزر و کلاژن ماهی قباد Scomberomorus guttatus) ( از خلیج فارس
سهیلا
نادری قره قشلاق
شهلا
جمیلی
محمد جواد
فاطمی
علی محمد
شریفی
محمد رضا
نورانی
کلاژن دارای کاربردهای فراوانی در زمینه داروسازی و پزشکی، تهیه محصولات بهداشتی و آرایشی و صنایع غذایی میباشد. در سالهای اخیر توجه زیادی به جداسازی کلاژن از موجودات دریایی شده است که علت آن عدم محدودیت استفاده از آن در رژیم غذایی و عدم ایجاد خطر ابتلا به بیماریهای مسری میباشد. در این مطالعه به استخراج کلاژن ازپوست ماهی سفید از ماهیان اقتصادی دریای خزر و ماهی قباد یکی از گونههای تن ماهیان خلیج فارس پرداخته شده است. کلاژن پوست ماهی سفید و ماهی قباد بهروش اسید و باز استخراج گردید و سپس بهوسیله Pico.Tag ، SDS-PAGE، FTIR و اسپکتوفوتوگرافی UV مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج براساسSDS-PAGE و ترکیبات اسیدهای آمینه نشان دادند که کلاژن پوست هر دو ماهی کلاژن نوع I و از دو زنجیره α (1α و2α) با وزن مولکولی kDa 130 و مقدار جرِئی β تشکیل شده است. همچنین تجزیه و تحلیل FTIR، ترتیبات مارپیچی از هر دو کلاژن را نشان داد و اسپکتروفتومتری UV در هر دو نمونه کلاژن پوست ماهی سفید و ماهی قباد حداکثر جذب را در 240 نانومتر نشان داد. میزان کلاژن استخراج شده از پوست ماهی سفید 15/6% و ماهی قباد 14/5% بود. تجزیه و تحلیل اسیدآمینه در کلاژنهای استخراج شده، مقدار بالایی از گلایسین را در هر دو نمونه کلاژن، ماهی سفید 182/5 residues بر 706/1 residues و ماهی قباد 188/6 residues بر 706/1 residues را نشان داد که آن یک سوم از کل اسیدهای آمینه محاسبه گردید و همچنین مقدار پرولین بهعنوان یک اسیدآمینه منحصر بهفرد در کلاژن ماهی سفید 89/6 residues بر 706/1 residues و در ماهی قباد residues 86/8 بر 706/1 residues بود.
ماهی سفید
ماهی قباد
کلاژن پوست ماهی
ترکیب اسیدآمینه
دریای خزر
خلیج فارس
2018
09
23
241
250
http://www.aejournal.ir/article_81903_0b122534c5c076199d8de507d747c398.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی و تحلیل وضعیت تنوع گونه ای سه ماهی کپور، کلمه و سفید استان گلستان طی سال های بهره برداری 1387-1384
سمیه
نوده شریفی
سید یوسف
پیغمبری
سعید
گرگین
مطالعه حاضر باهدف بررسی و تحلیل وضعیت صید پره ماهیان استخوانی استان گلستان در یک دوره سه ساله طی سالهای 87-1384 با بررسی آماری داده های موجود در تعاونی های صیادی و اداره کل شیلات استان صورت گرفته است.نتایج حاکی از آن است که طی این مدت اختلاف معنی دار آماری در سطح 0/05 بین تراکم و گونه ماهیان استخوانی صید شده برقرار بوده و صید روند نزولی دارد.در دوسال اول مطالعه تراکم صید ماهی کپور> سفید> کلمه بوده است. در سال 1386 ضمن تداوم روند کاهشی صید ماهی کپور نسبت به دوسال گذشته روند افزایشی صید ماهی سفید نسبت به سال های قبل به روشنی مشهود است و تراکم صید ماهیان نیز سفید> کپور> کلمه بوده است. به علاوه در طی این مدت بالاترین میزان صید برابر با 503525 کیلوگرم به ماهی سفید در سال 86 و حداقل آن نیز برابر با 864 کیلوگرم به ماهی کلمه اختصاص یافته است.
صیده پره
ماهیان استخوانی
تراکم صید
استان گلستان
2018
09
23
251
256
http://www.aejournal.ir/article_82202_31a3b4c328b51bccb8c36ff76752bf07.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی ترکیب گونه ای، ترکیب فراوانی طولی و میزان صید ضمنی در تورهای گوشگیر سطحی ماهی هوور معمولی در آب های شمال شرقی دریای عمان (سیستان و بلوچستان)
علی
صدوق نیری
احسان
کامرانی
علی اصغر
خانی پور
نیلس
مادسن
ایمان
سوری نژاد
مطالعه حاضر با هدف بررسی ترکیب گونهای، ترکیب فراوانی طولی و میزان صید ضمنی در تورهای گوشگیر سطحی مخصوص صید ماهی هوور معمولی در شمال شرقی دریای عمان و صیدگاههای چابهار، کنارک و رمین (استان سیستان و بلوچستان) صورت پذیرفت. عملیات نمونه برداری توسط سه فروند قایق فایبرگلاس و لنج چوبی از مهرماه 1395 تا خردادماه 1396 انجام گرفت. ابزار صید شامل تورهای گوشگیر سطحی ماهی هوور معمولی با اندازه چشمههای 100 و 110 میلی متر مورد استفاده توسط قایقهای صیادی و اندازه چشمههای 130 و 165 میلی متر به صورت کشیده در تور گوشگیر لنج چوبی بود. در مجموع 15 گونه متعلق به 8 خانواده تون ماهیان (Scombridae)، نیزه ماهیان (Istiophoridae)، گالیت ماهیان (Coryphaenidae)، کوسه ماهیان (Alopiidae و Carcharhinidae)، گیش ماهیان (Carangidae)، کوترماهیان (Sphyraenidae) و یال اسبی ماهیان (Trichiuridae) ترکیب صید ضمنی را تشکیل دادند. از نظر ترکیب گونهای صید ضمنی، در تورهای مورد استفاده توسط قایق و لنج چوبی تفاوت معنی داری مشاهده شد. در تورهای مورد استفاده توسط قایق، کم ترین و بیش ترین میزان صید مربوط به گونه کوسه باله سیاه با 35 کیلوگرم و گونه زرده با 1622 کیلوگرم در کل دوره تحقیق بود. حداکثر صید در هر توراندازی مربوط به گونه زرده با 260 کیلوگرم در هر نوبت عملیات صید و توراندازی بود. بیش ترین میانگین صید (±انحراف معیار) در هر بار توراندازی نیز مربوط به گونه زرده با 9/26±47/71 کیلوگرم در هر بار توراندازی به دست آمد.در تورهای مورد استفاده توسط لنج چوبی، کم ترین و بیش ترین میزان صید مربوط به گونه کوسه دم دراز با 93 کیلوگرم و گونه گیدر با 90013 کیلوگرم در کل دوره تحقیق بود. حداکثر صید در هر توراندازی مربوط به گونه گیدر با 7820 کیلوگرم در هر نوبت عملیات صید و توراندازی مشاهده شد. بیش ترین میانگین صید (±انحراف معیار) در هر بار توراندازی نیز مربوط به گونه گیدر با 186/61±1250/18 کیلوگرم در هر بار توراندازی بود.
ترکیب گونه ای
فراوانی طولی
صید ضمنی
تور گوشگیر سطحی
استان سیستان و بلوچستان
2018
09
23
257
264
http://www.aejournal.ir/article_82464_9b41e8d9e1f97825f1a534a5b3a624e7.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
مقایسه برخی پارامترهای ایمنی غیراختصاصی موکوس پوست گاوماهی زرد و گاوماهی خالدار
مرجان
حسینی
حامد
کلنگی
حامد
آزادی
امید
امیری
تحقیق حاضر با هدف مقایسه پارامتر های ایمنی موکوس پوست گاوماهی زرد (Neogobius pallasi) و گاوماهی خالدار (Neogobius melanostomus) انجام شد. از تعداد 10 عدد ماهی بهترتیب 5 عدد از هر گونه نمونهبرداری موکوس صورت گرفته و فاکتورهای ایمنی غیراختصاصی شامل: پروتئین محلول، لیزوزیم، آلکالین فسفاتاز قلیایی و ایمنوگلوبولین کل موکوس دو گونه اندازهگیری شد. پس از پایان آزمایش مشخص شد که میزان پروتئین محلول (بهترتیب 0/22±3/14 و 0/32±1/23)، ایمنوگلوبولین کل (بهترتیب 0/02±0/48 و 0/12±1/09)، آلکالین فسفاتاز (بهترتیب 0/89±41/19 و 1/52±30/88) و مقدار لیزوزیم (بهترتیب 1/00±10/60 و 0/67±8/87) بود. اختلاف معنیداری بین سایر پارامترهای اندازهگیری شده در دو گونه وجود داشت (0/05>P) و بهطورکلی میزان این پارامترها در گاوماهی زرد بالاتر از گاوماهی خالدار بود. در مجموع با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان گفت موکوس میتواند نقش مهمی در ایمنی غیراختصاصی داشته باشد و تفاوتهای دو گونه در مورد واکنش به شرایط استرسزا را میتوان تا حدودی به پارامترهای ایمنی غیراختصاصی موکوسی نسبت داد.
موکوس
لیزوزم
آلکالین فسفاتاز قلیایی
ایمونوگلبولین
2018
09
23
265
270
http://www.aejournal.ir/article_82473_e74a048e8e65517be141964296a19d47.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی زیست شناسی تولیدمثلی ماهی شهری معمولی (Lethrinus nebulosus) در شمال غرب خلیج فارس (استان خوزستان)
سیده زهرا
معصومی زاده
منصوره
قائنی
لاله
رومیانی
ماهی Lethrinus nebulosus از خانواده شهری ماهیان Lethrinidae پراکنش وسیعی در آبهای سواحل ایران دارد. تعیین شاخصهای رسیدگی جنسی در مطالعات زیستشناسی، مدیریت صید و تکثیر و پرورش آبزیان اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش، نمونهبرداری ماهانه از تیر ماه 1393 تا خرداد ماه 1394 از سواحل شمالغربی خلیج فارس در استان خوزستان انجام شد. پس از زیستسنجی و تعیین جنسیت، شاخصهای گنادوسوماتیک، هپاتوسوماتیک، طول 50 درصد بلوغ و نسبت جنسی ماهانه همچنین همآوری نسبی و مطلق این ماهی محاسبه شد. شاخص گنادوسوماتیک از بهمن افزایش یافته و اوج آن در فروردین ماه (1/7993) ثبت شد. وجود یک پیک در نمودار گنادوسوماتیک نشاندهنده یک بار تخمریزی در سال است. بیشترین مقدار تغییرات شاخص کبدی در ماهیان نر در اسفند ماه ( 0/7449) و ماهیان ماده، فروردین ماه (0/7812) بوده است. طول 50 درصد بالغین در جنس ماده 37/2 سانتیمتر محاسبه شد. همآوری مطلق 312415 و همآوری نسبی 8/24 تعیین گردید. تعداد مادهها در اکثر ماههای سال بیشتر از نرها بود. نسبت جنسی ماده به نر 1/99 به 1 بود. این ماهی در سواحل میانی خلیج فارس نسبت به شرق و غرب این سواحل در طول کمتری به بلوغ میرسد.
Lethrinus nebulosus
تولیدمثل
شاخص گنادوسوماتیک
هم آوری
خوزستان
2018
09
23
271
278
http://www.aejournal.ir/article_82496_518d8db64469a952994adb07d6c6241d.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی مقایسه ای مورفولوژی، هیستوشیمی و هیستولوژی دستگاه گوارش ماهی شاه کولی دریای خزر (Alburnus chalcoides) در دوره لاروی، بچه ماهی و پیش بلوغ
مسرور
ذاکری نسب
شهلا
جمیلی
علیرضا
ولی پور
سید محمدرضا
فاطمی
احسان
رمضانی فرد
ماهی شاه کولی از خانواده کپورماهیان است که مطالعه اندکی بر روی اندام های داخلی آن صورت گرفته است. با توجه به این که دستگاه گوارش بر روی رشد و بقای جانوران اهمیت دارد در این تحقیق به این مورد پرداخته شد. نمونه برداری از این ماهی از روز اول بعد از تخم گشایی تا پیش بلوغ در فواصل زمانی متفاوت به صورت تصادفی صورت گرفت. در واقع رشد این ماهی از طریق مطالعه مورفولوژیکی و مطالعه بافت شناسی به روش رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین بررسی شد و ترشحات سلول های لایه مخاطی لوله گوارش از نظر کربوهیدراتی با استفاده از عملیات بافت شناسی به وسیله رنگ آمیزی اسید پریودیک شیف انجام شد. مطالعه آناتومیکی بر روی این ماهی نشان داد که دستگاه گوارش آن از دو بخش اصلی مری و روده تشکیل شده است. در روزهای اولیه دستگاه گوارش یک لوله ابتدایی و ساده بوده که فعالیت ترشحات مخاطی در آن دیده نشد. اما بعد از ظهور سلول های جامی شکل این فعالیت آغاز شد و لایه ای از ترکیبات پلی ساکارید خنثی بر روی لوله گوارش مشاهده شد. وجود ترشحات پلی ساکاریدی خنثی در مخاط لوله گوارش نشان داد که در هضم و جذب مواد غذایی نقش داشته و در محافظت لایه اپی تلیومی لوله گوارش و عبور مواد غذایی اهمیت دارد. ویژگی های تکاملی در این ماهی تا حدودی شبیه به سایر ماهیان خانواده کپورماهیان بوده اما تفاوت هایی نیز به صورت ویژه در آن دیده شد.
ماهی شاه کولی
هیستوشیمی
مورفولوژی
هیستولوژی
2018
09
23
279
288
http://www.aejournal.ir/article_82508_554bcdd0f1d2a7f280b218d889d743c3.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی تجمع فلزات سنگین کروم و کبالت در بافت های آبشش، پوست و عضله ماهی شاه کولی Chalcalburnus Chalcoides
مهنازسادات
صادقی
مژگان
امتیازجو
آرزو
شهبازی
تحقیق حاضر ، در بهار 1392، بهمنظور تعیین غلظت فلزات سنگین کروم وکبالت در بافتهای آبشش، پوست و عضله ماهی شاه کولی صید شده از آبهای حوضه جنوبی دریای خزر (تالاب انزلی وشیرود) در استان گیلان و مازندران وصورت گرفت. بافتهای مورد نظر پس از انجام زیستسنجی، تفکیک شدند. بهمنظور سنجش میزان فلزات در بافتها از روش هضم شیمیایی توسط اسیدنیتریک استفاده گردید و غلظت فلزات توسط دستگاه جذب اتمی کوره تعیین گردید. میانگین غلظت فلزات (برحسب پی پی ام وزن خشک) با استانداردهای جهانی نظیر: استاندارد جهانی FAO، WHO و Stoskopf مقایسه شد. میانگین غلظت کروم در همه موارد بهجز در بافت عضله در هر دو استان و در قیاس با استاندارد WHO وStoskopf بالاتر از حد مجاز ثبت گردید. میزان تجمع کبالت در مقایسه با استاندارد جهانی FAO در تالاب انزلی بالاتر از حد مجاز جهانی بود. میانگین غلظت فلز کروم بین بافتهای عضله، پوست و آبشش در هر دو استان تفاوت معنیداری نشان داد (0/05>p). میانگین غلظت فلز کبالت بین بافتهای عضله، پوست و آبشش در هر دو استان تفاوت معنیداری را نشان نداد (0/05<p). میانگین غلظت فلزات کروم و کبالت در بافتهای مورد بررسی بین دو استان تفاوت معنی داری را نشان نداد (0/05<p).
تجمع فلزات سنگین
ماهی شاه کولی
دریای خزر
استان گیلان
2018
09
23
289
296
http://www.aejournal.ir/article_82557_7e600930b24f649ae7b3e9a322dd0bc8.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
ارزیابی تعداد باکتری Salmonella thyphi در گوشت چرخ شده ماهی کیلکای معمولی (Clupeonella cultriventris caspia) در فرم آزاد و نانوکپسوله گیاه رازیانه (Foeniculum vulgare) در دمای 4 سانتی گراد در زمان های مختلف نگه داری
ام لیلا
غزنوی
گیاه رازیانه با نام علمی (Foeniculum Vulgare) از خانواده چتریان (Apiaceae) است. هدف از این مطالعه بررسی اثر ضدباکتریایی عصاره گیاه رازیانه دارای فرم نانوکپسوله بر باکتری Salmonella typhi و مقایسه تاثیرعصارهفرم آزادو فرمنانوکپسوله آن در مهار این باکتری و هم چنین دستیابی به بهترین ترکیب و غلظت عصاره گیاه رازیانه جهت پیشگیری و مهار رشد باکتری Salmonella typhi در گوشت چرخ شده ماهی کیلکای معمولی در دمای 4 درجه سانتی گراد بود. در این مطالعه عصاره الکلی آزاد و نانوکپسوله گیاه رازیانه در دو غلظت 0/5 و 1 درصد بر رفتار باکتری Salmonella thyphiدر گوشت چرخ شده ماهی کیلکا معمولی (Clupeonella cultriventris caspia) مورد ارزیابی قرار گرفت. پوشش مورد استفاده برای تولید نانوکپسوله صمغ عربی با نسبت 3 به 1 بود. رفتار Salmonella thyphi در روزهای 3، 6، 9 و 15 مورد ارزیابی قرار گرفت است. نتایج نشان داد با گذشت زمان فرم نانوکپسوله در غلظت 1% بهترین اثر مهارکنندگی را بر باکتری Salmonella thyphi داشت. با افزایش زمان نگه داری ماهی در شرایط دمای 4 درجه سانتی گراد، اثر ضد باکتریایی فرم نانوکپسوله بیش تر بوده و فرم آزاد ضعیف تر عمل کرده و به فرم شاهد نزدیک تر شده و تعداد باکتری در فرم آزاد با گذشت زمان روند صعودی داشت (0/05>p). پیشنهاد می گردد که از عصاره آزاد و نانوکپسوله رازیانه در غلظت 1% جهت کاهش بار باکتری های بیماری زای مولد فساد در سایر فرآورده های شیلاتی استفاده گردد که فرم نانوکپسوله آن تاثیر بیش تری در کاهش آن دارد.
Clupeonella cultriventris caspia
گیاه رازیانه
Salmonella thyphi
اثر مهارکنندگی باکتری
2018
09
23
297
302
http://www.aejournal.ir/article_82570_d8af96cc7e0b44f95308b02d45f9f839.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی کارایی تولید بچه ماهی نورس تیلاپیا سیاه Oreochromis niloticus و هیبرید قرمز Oreochromis sp در دو سیستم نرسینگ
فرهاد
رجبی پور
نسرین
مشائی
محمد
جعفری
حبیب
سرسنگی
محمد
محمدی
علی
حاجی زاده
تأمین بچه ماهی یکی از نیازهای پایه برای توسعه آبزی پروری ماهی تیلاپیا است و لازم است بهینه سازی روش ها با هدف افزایش کارایی تولید بچه ماهی مورد توجه قرار گیرد. در مطالعه حاضر، تولید بچه ماهی تیلاپیا تک جنس گونه نیل سیاه Oreochromis niloticus و هیبرید قرمز Oreochromis sp با استفاده از سیستم تانک فاقد هاپا و هاپانت از آغاز مرحله بچه ماهی نورس بررسی شد. نتایج نشان دهنده تفاوت بیش تر دامنه اندازه طول و وزن بچه ماهیان در تانک های فاقد هاپا و بازماندگی بیش تر در سیستم دارای هاپا بود. میانگین های طول و وزن بچه ماهیان در سیستم فاقد هاپا بیش از سیستم هاپا بود و آزمون t این اختلاف را معنی دار نشان داد (0/05>p). خلوص تک جنس سازی در هردو سیستم 100 درصد بود. هم چنین در مجموع میانگین های طول کل، وزن بدن و بازماندگی بچه ماهیان تیلاپیای قرمز به طور معنی دار بیش از بچه ماهیان سیاه به دست آمد (0/05>p). استفاده از سیستم هاپا برای تولید بچه ماهی نورس تک جنس از نظر یک دست بودن اندازه بچه ماهیان و بازماندگی مناسب مطلوب است و سیستم تانک های فاقد هاپا منجر به تولید بچه ماهیان با اندازه طول کل و وزن بیش تر بدن می شود.
تیلاپیا
بچه ماهی نورس
نرسینگ
هاپا
تانک
2018
09
23
303
308
http://www.aejournal.ir/article_82634_3efc61c1e82213c91a2c17175befdd03.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
اثرات عصاره هیدروالکلی گزنه (Urtica dioica) بر بافتشناسی گناد و هورمونهای جنسی مولدین ماهی قرمز (Carassius auratus)
شبنم
نژادمقدم
محمدرضا
ایمانپور
ولی اله
جعفری
رقیه
صفری
در این مطالعه اثر سطوح مختلف عصاره هیدروالکلی گیاه گزنه (Urtica dioica) بر بافتشناسی گناد و هورمونهای جنسی مولدین ماهی قرمز (Carassius auratus) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در سه سطح 2، 4 و 8 گرم بر کیلوگرم عصاره گیاهی و گروه شاهد بهصورت کاملاً تصادفی انجام شد. ذخیرهسازی با تراکم 5 عدد ماهی با میانگین وزنی 4/70± 21/88 گرم در هر مخزن فایبرگلاس 500 لیتری بهمدت 8 هفته در شرایط یکسان انجام شد.پایش سطح استروئیدهای جنسی نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح غلظت تستوسترون بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد (0/05<P). اما در بررسی سطوح هورمون 17- آلفا هیدروکسی پروژسترون (نانوگرم بر میلیلیتر) در مولدین ماده تغذیه شده با عصاره گزنه در سطح 2 گرم در کیلوگرم غذا بیش تر از سایر تیمارها بود (0/05>P). هم چنین در بررسی نمو بافت اندام جنسی در تمامی تیمارها، هر دو جنس نر و ماده در مرحله 4 رسیدگی جنسی قرار داشتند. نتایج نشان می دهد که استفاده از عصاره گیاهی گزنه در سطح 2 گرم در کیلوگرم غذا می تواند بر توان تولیدمثلی ماهی اثرگذار باشد.
ماهی قرمز
گزنه
استروئیدهای جنسی
گناد
تولیدمثل
2018
09
23
309
314
http://www.aejournal.ir/article_82635_28e8399d38b7fee0a7fee3174860fb8c.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
مقایسه اثرات بی هوش کننده اسانس گل میخک در ماهیان آنجل (Pterophyllum scalare)، گوپی (Poecilia reticulate) و طلایی (Carassius auratus)
علی
خسروانی زاده
اسانس گل میخک از جمله بهترین داروهای بی هوشی است که به دلیل ویژگی های منحصر به فرد اخیراً در علوم شیلاتی به شدت مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف تعیین حداقل غلظت بی هوش کننده این دارو در ماهی آنجل (Pterophyllum scalare)، ماهی گوپی (Poecilia reticulate) و ماهی طلایی (Carassius auratus) به عنوان گونه هایی با ارزش در صنعت ماهیان زینتی انجام گرفته است. تعداد 120 نمونه از هر گونه به چهار گروه 30 قطعه ای (هر گروه دارای 3 تکرار) تقسیم و در دمای 2±25 و 1±7=pH با غلظت های 50، 75، 100 و 150 قسمت در میلیون اسانس گل میخک بی هوش شدند. ماهیان برای بازگشت از بی هوشی به آکواریوم های فاقد ماده بی هوشی منتقل شدند. زمانهای از دست رفتن تعادل، بی هوشی، بازگشت تعادل و احیا کامل ماهیان بی هوش شده در هر گروه با دقت صدم ثانیه ثبت و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد کم ترین غلظت مورد نیاز اسانس گل میخک جهت ایجاد بی هوشی در دو گونه آنجل و گوپی در مدت زمان کم تر از 3 دقیقه، غلظت 50 قسمت در میلیون بود که به ترتیب در زمان های 18/5±146/4 و 7/4±178/8 ماهیان را بی هوش کرد. در ماهی طلایی حداقل غلظت بی هوش کننده 75 قسمت در میلیون تعیین شد که در زمان 4/5±155/2 ثانیه ماهیان را بی هوش کرد. زمان بازگشت از بی هوشی در ماهیان آنجل، گوپی و طلایی کم تر از 5 دقیقه و به ترتیب 18/8±211/8، 7/4±208/7 و 4/6±191/2 بود. در فرآیند بازگشت از بی هوشی هیچ یک از گونه ها اختلالی مشاهده نشد.
بی هوشی
اسانس گل میخک
ماهی آنجل
ماهی گوپی
ماهی طلایی
2018
09
23
315
322
http://www.aejournal.ir/article_82640_e08deb21fb264412841708ff93d98382.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی رژیم غذایی ماهی سیچلاید ایرانی Iranocichla hormuzensis در رودخانه کُل استان هرمزگان
بلال
خوشبخت
سهیلا
ابراهیمی
محسن
صفائی
عیسی
کمالی
این مطالعه بهمنظور بررسی رژیم غذایی ماهی سیچلاید ایرانی (Iranocichla hormuzensis) در رودخانه کل استان هرمزگان بهمدت 12 ماه از بهمن ماه 1393 تا دی ماه 1394 انجام شده است . نمونهبرداری با تورهای پرتابی (سالیک) و تور انتظاری انجام شد. جهت بررسی رژیم غذایی، 360 نمونه از گونه (I. hormuzensis) انتخاب و میزان شاخص طول نسبی روده (RLG)، شاخص تهی بودن معده (CV)، شاخص ترجیح غذایی (FP) و درصد فراوانی اقلام غذایی محاسبه شدند. نتایج حاصل از بررسی شاخص طول نسبی روده در این گونه مشخص شد که بهطور میانگین این شاخص 1/41±9/29 بود که گیاهخوار بودن این آبزی را بازگو مینماید. میزان شاخص ضریب چاقی (CF)، 1/77±0/17 بهدست آمد که نشان میدهد این ماهی در رودخانه کل دارای وضعیت زیستی خوب و مناسبی است. میزان شاخص تهی بودن معده (CV)، برای این گونه در طول تحقیق 12/12% بهدست آمد که نشان میدهد این ماهی در زمره ماهیان پرخور میباشند. نتایج حاصل از شاخص ترجیح غذایی نشان داد که دیاتومهها بهعنوان غذای اصلی و اقلام غذایی شامل جلبکها ی سبزآبی، دیتریتوس، ماهیها و سختپوستان بهعنوان غذای فرعی و نرمتنان، حشرات و فرامینیفرا بهعنوان غذای تصادفی، در رژیم غذایی این ماهی بودند.
غذایی
رودخانه کل (استان هرمزگان)
سیچلاید ایرانی (I. hormuzensis)
ضریب تهی بودن معده
طول نسبی روده
2018
09
23
323
330
http://www.aejournal.ir/article_82691_1838a248a1454dd9579551fc24944995.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
اثر عصاره اتانولی گیاه خارخاسک (Terrestis tribulus) روی فاکتورهای رشد و تولیدمثل درمولد و لارو ماهی دم شمشیری (Xiphophorus helleri)
شادی
زمانی
محمد
سوداگر
شهرام
دادگر
حسین
آدینه
عباسعلی
حاجی بگلو
در تحقیق حاضر اثر سطوح مختلف عصاره اتانولی گیاه خارخاسک(Terrestis tribulus) روی عملکرد تولیدمثلی و برخی فاکتورهای رشد در ماهی دمشمشیری و همچنین روی رشد و بقاء در فرزندان نسل اول این ماهیان مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان مولد با جیره حاوی سطوح مختلف عصاره گیاه خارخاسک، ۰ (شاهد یا تیمار ۱)، 750 (تیمار ۲)، 1000 (تیمار ۳) و 1250 (تیمار ۴) میلیگرم بر کیلوگرم جیره غذایی به مدت 2 ماه تغذیه شدند. در پایان آزمایش نتایج نشان داد که اضافه کردن 750 میلیگرم عصاره گیاه خارخاسک باعث افزایش معنیداری در وزن نهایی، طول نهایی، شاخص افزایش وزن بدن، درصد افزایش وزن بدن و نرخ رشد ویژه درمقایسه با تیمارشاهد بود (0/05>P). بیش ترین میزان همآوری نسبی در تیمار ۲ مشاهده شد. شاخص گنادوسوماتیک نیز در تیمار 2 بیشترین مقدار را نشان داد. نتایج هم چنین نشان داد که بالاترین میزان لارو به مولد ماده در تیمار 2 دیده شد (0/05>P). درصد بقا در لاروها معنی دار نبودند و بیش ترین وزن نهایی و طول نهایی لاروها در تیمار 2 و کم ترین آن در تیمار 1 مشاهده گردید. در مجموع نتایج نشان داد که استفاده از غلظت 750 میلیگرم بر کیلوگرم گیاه خارخاسک در جیره مولدین ماهی ماده دم شمشیری میتواند باعث بهبود شاخصهای رشد و عملکرد تولیدمثلی در مولد و هم چنین لاروها شود.
گیاه خارخاسک
دم شمشیری
فاکتورهای رشد و بقاء
تولید مثل
2018
09
23
331
338
http://www.aejournal.ir/article_82744_cb5c0c2eab3b6c264ad9023e669f0a8d.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی زیستشناسی تولیدمثلی سیاه ماهی (1861 Capoeta gracilis (Keyserling, در رودخانه زاو پارک ملی گلستان
آرزو
کر
رحمان
پاتیمار
محمد
هرسیج
ارسلان
بهلکه
جهت مطالعه ویژگی های زیستی سیاه ماهی C. gracilis تعداد 171 قطعه ماهی به وسیله دستگاه الکتروشوکر از دی ماه 1394 تا خرداد ماه 1395 صید گردید. نسبت جنسی نر به ماده در جمعیت مورد مطالعه 1 : 1/67 بود که نشان دهنده اختلاف معنیداری بین نسبت جنسی نر و ماده در جمعیت فوق بود (p<0/05 ، 10/81=χ2). بیشینه طول کل و وزن ماده ها 199 میلی متر و 122/43 گرم و برای نرها 191 میلیمتر و 93/37 گرم ثبت گردید. نتایج نشان داد که الگوی رشد از نوع آلومتریک مثبت در ماده ها و آلومتریک منفی در گروه نرها و در گروه جمعیت الگوی رشد ایزومتریک بود ( 2/09 =tPopulation=2/09، 2/77 =tfemale، t-est, tmale ). میانگین همآوری مطلق و همآوری نسبی (تخم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) بترتیب برابر با 18062/40 و 1341/42 محاسبه شد. میانگین قطر تخمک ها 0/44 میلیمتر و از 0/10 تا 0/98 میلی متر متغییر بود. بالاترین میانگین شاخص گنادوسوماتیک برای جنس ماده در ماه فروردین و برای جنس نر در ماه خرداد مشاهده گردید که برای مادها و نرها به ترتیب 4/75 و 7/51 به دست آمد.
C. gracilis
سیاه ماهی
تولیدمثل
رودخانه زاو
پارک ملی گلستان
2018
09
23
339
348
http://www.aejournal.ir/article_82761_e69e79d0607cc23c0de49b7437e99c02.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی برخی پارامترهای رشد ماهی Oxynoemacheilus argyrogramma (1874 Heckel,) در رودخانه گاماسیاب استان همدان
آلتین
قجقی
شقایق
عسگردون
رحمان
پاتیمار
هاشم
نوفرستی
ماهی Oxynoemacheilus argyrogramm یک گونه بومی غرب ایران میباشد که اطلاعات بیولوژیکی اندکی در مورد این گونه وجود دارد. در این تحقیق الگوهای رشد و ساختار سنی گونهO. argyrogramma در رودخانه گاماسیاب همدان از اسفند 89 تا خرداد 90 طی 4 ماه نمونهبرداری مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع از 317 عدد ماهی صید شده 147 عدد نر و134 عدد ماده بودند که اختلاف معنیداری بین جنس نر و ماده وجود نداشت (0/05<P) و نسبت جنسی آنها 1:1/09 بهدست آمد. دامنه تغیرات طولی و وزنی در جمعیت بهترتیب از7/6-2/7 سانتیمتر و 3/331-0/181 گرم و حداکثر فراوانی در گروه طولی 5/7-4/2 سانتیمتر مشاهده گردید. تعیین سن از روی سرپوش آبششی نشان داد که جمعیت مورد مطالعه دارای 4 گروه سنی +0 تا +3 است. رابطه طول-وزن برای نرها 3/007TL0/008=W، برای مادهها 3/177TL0/006=W و برای جمعیت 3/088TL0/007=W بود که الگوی رشد در نرها ایزومتریک و در مادهها و جمعیت از نوع آلومتریک مثبت بود. معادله فان برتلانفی برای جمعیت ماده ((2/71+t)0/158-exp-1)10/81=Lt و برای جنس نر(2/46+t)0/176-exp-1)10 /91=Lt به دست آمد. اطلاعات ارائه شده را میتوان در مدیریت گونه و تنوع زیستی مورد استفاده قرار داد.
O. argyrogramma
الگوی رشد
ترکیب سنی
رودخانه گاماسیاب همدان
2018
09
23
349
356
http://www.aejournal.ir/article_82816_a5abf41fbe52b2e7f0fafa7642861778.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی کیفیت آب رودخانه گرگر با استفاده از جوامع کفزی و شاخص BMWP
سیده سحر
موسوی ده موردی
پروانه
شوکت
سیمین
دهقان مدیسه
لاله
موسوی ده موردی
این مطالعه به منظور ارزیابی کیفیت آب رودخانه گرگر براساس جوامع کفزی و شاخص BMWp انجام شده است. نمونهبرداری از 7 ایستگاه به صورت ماهیانه از بهمن 1393 تا آذر 1394 به مدت یک سال با استفاده از سوربر و گرب پترسون با سطح مقطع 225 سانتی متر مربع صورت گرفت. جهت اندازهگیری میزان مواد آلی از روش فیزیکی سوختن در کوره الکتریکی و به منظور آنالیز دانهبندی رسوبات از روش سری الک استفاده شد. در طی دوره بررسی در مجموع 19 رده، 58 خانواده (41 جنس و 16 گونه) از جوامع کفزی شناسایی و شمارش شدند. بیش ترین میزان فراوانی به ترتیب مربوط به خانوادههای مختلف بندپایان با 52/6 درصد، نرمتنان با 25 درصد، کمتاران با 22 درصد و سایر گروهها با 0/4 درصد نسبت به کل جمعیت کفزیان بوده است. در این مطالعه بیش ترین فراوانی به ترتیب مربوط به جنس Tubifex sp. از رده کمتاران، جنس Astrosimulium sp. از رده دوبالان، گونه Melanoides tuberculatus از رده شکمپایان گزارش شده است. براساس نتایج میانگین سالانه مقادیر شاخص BMWp ایستگاههای نمونهبرداری در رودخانه گرگر در سه طبقه کیفی طبقهبندی شد. در طی دوره بررسی ایستگاههای 1 و 2 در طبقه کیفی متوسط، ایستگاه های 6 و 7 در طبقه کیفی ضعیف و ایستگاههای 3، 4 و 5 در طبقه کیفی بسیار ضعیف طبقهبندی شدند. هم چنین بر اساس نمره متوسط هر تاکسون ASPT، کلیه ایستگاهها در طبقه کیفی احتمال آلودگی شدید قرار گرفتند.
جوامع کفزی
رودخانه گرگر
کیفیت آب
شاخص BMWP
شاخص ASPT
2018
09
23
357
368
http://www.aejournal.ir/article_82837_07a991ba9a23b24e06785c42bcd32769.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی اثر عوامل محیطی بر تنوع و الگوی پراکنش جوامع بزرگ بیمهرگان کفزی رودخانه زرین گل، استان گلستان
محمد
قلی زاده
سکینه
بویری
موجودات کفزی در محیطهای آبی نقش مهمی در تغذیه آبزی، جابجایی وچرخش مواد غذایی در اکوسیستم آبی و تبدیل مواد آلی به مواد معدنی دارند. در مطالعـه حاضـر، بـه منظور ارزیابی زیستی رودخانه زرین گل در کاربریهای مختلف از ترکیب جمعیت بزرگ بیمهرگان کفزی استفاده شد. نمونه های کفزی با استفاده از سوربرسمپلر با سطح پوشش 900 سانتی متر مربع در فصل زمستان و بهار (به مدت 6 ماه) از12 ایستگاه با سه تکرار گرفته شد. در مجموع 6192 نمونه از موجودات کفزی شناسایی شدند که شامل 31 خانواده و 9 راسته بودند. سه جمعیت غالب از لحاظ فراوانی را افمروپترا (37 %)، تریکوپترا (23/45%) و دیپترا (سیمولیده (16%) و شیرونومیده (12/4%) تشکیل دادند. حداکثر تراکم کل جانداران در طول مدت نمونه گیری 7944/44 عدد در متر مربع در ایستگاه 2 و حداقل آن 2144/44 عدد در متر مربع در ایستگاه 1 (ایستگاه پایین دست تحت فعالیت کشاورزی) بود. هم چنین لازم به ذکر است که از ایستگاههای بالادست (دست نخورده) به طرف پاییندست (تحت تاثیر فعالیتهای انسانی شامل کشاورزی و پرورش ماهی)؛ مقادیر شاخصهای زیستی - جمعیتی و فراوانـی ارگـانیزمهـای حسـاس کـاهش و فراوانـی ارگـانیزمهـای مقـاوم افـزایش یافـت. بدین ترتیب فعالیت های انسانی مختلف در حاشیه رودخانه زرین گل علاوه بر تاثیر منفی بر فراوانی و تنوع بزرگ بی مهرگان کفزی، کیفیت آب را نیز تنزل داده است.
بزرگ بی مهرگان کفزی
ترکیب جمعیت
تنوع و پراکنش
رودخانه زرین گل
2018
09
23
369
376
http://www.aejournal.ir/article_82871_47537412ebbe0c89eff1570511ba2532.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی تنوع زیستی و آلودگی جوامع بنتیک خوریات لافت و تیاب در استان هرمزگان
رویا
صحراگرد
مازیار
یحیوی
کیوان
اجلالی خانقاه
به منظور بررسی جوامع بنتیک در خوریات لافت و تیاب، نمونه برداری دردو فصل سرد وگرم و با انتخاب 4 ایستگاه و 3 تکرار از لایه بنتیک با استفاده از گراب ون-وین صورت پذیرفت. نتایج حاصله نشان می دهد که در فصل گرم پرتاران بامیانگین 19عدد درمترمربع بیش ترین فراوانی را دارند درحالی که شکم پایان درفصل سرد دارای کم ترین فراوانی (کم تر از صفر) دارند. باتوجه به میانگین تراکم ها در ایستگاه4 خورتیاب، ماکروبنتوزها ازنظرمکانی اختلاف معنی داری نشان داده اند (0/05>p) ومکان در تراکم ماکروبنتوزها تاثیرگذارمی باشد. شاخص مارگالف وشانون چنین بیان می کنند که تمامی مناطق مورد مطالعه از نظر آلودگی در وضعیت مطلوبی به سر می برند و این در مناطق گرمسیری امری طبیعی محسوب شود. شاخص اونس نشان می دهد که خور لافت و تیاب از نظر آلودگی درشرایط مطلوبی به سر می برند و تقریباً محیط های بدون آلودگی می باشند. از دید شاخص سیمپسون نیز مناطق مورد مطالعه تحت تاثیر آلودگی جدی قرار ندارند. شاخص اکولوژیک منحنی فراوانی – وزن نیز نشان می دهد که در تمام ایستگاه ها منحنی وزن بالای منحنی فراوانی قرار دارد و این نشان دهنده یک محیط بدون استرس می باشد. براساس نتایج به دست آمده تنها ایستگاه 4 خورتیاب با توجه به موقعیت مکانی آن یک محیط تحت استرس می باشد که نتیجه ورود و تاثیر مستقیم پسماندها از مزارع پرورش میگو می باشد.
تنوع زیستی
جوامع بنتیک
خور
تیاب
لافت
استان هرمزگان
2018
09
23
377
384
http://www.aejournal.ir/article_82911_24a008667457527d3ebe8368bb42640c.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی بوم شناختی جوامع مایوفونی رویشگاه حرای مل گنزه، شمال خلیج فارس
فاطمه
نامجو
امیر
وزیری زاده
علی
فخری
از آن جا که بی مهرگان کفزی به عنوان شاخص های زیستی در پایش های دریایی به کار می روند، به منظور بررسی بوم شناختی اجتماعات مایوفونی جنگل حرای مل گنزه، نمونه برداری طی دو فصل گرم و سرد، از 3 ایستگاه با سه سطح جزر و مدی صورت گرفت و 7 گروه مایوفونی شامل روزنه داران، استراکودا، دوکفه ای ها، شکم پایان، نماتودا، پاروپایان و کرم های کم تار شناسایی شدند که بیش ترین تراکم متعلق به نماتودا و پس از آن به ترتیب روزنه داران، استراکودا، دوکفه ای ها، پاروپایان، شکم پایان و کرم های کم تار قرار داشت. میانگین تراکم مایوفونا در فصل زمستان و تابستان اختلاف معنی داری نداشت (0/05<P)، ولی در میان ایستگاه های مختلف این اختلاف معنی دار بود (05/0 >P). درصد TOC در فصل زمستان بیش تر از تابستان و در بین فصول و ایستگاه ها دارای اختلاف معنی داری بود (05/0 >P) و ایستگاه 1 دارای بیش ترین میزان TOC نسبت به ایستگاه های 2و 3 بود. در طول سال در ایستگاه 1 از ناحیه بالای جزر و مدی تا ناحیه پایین جزر و مدی شاهد کاهش تقریبی مقدار TOC رسوبات بوده ولی در دو ایستگاه دیگر این روال برعکس بود. نتایج بیانگر غالب بودن رسوبات سیلتی رسی در ایستگاه 1 و پس از آن به ترتیب ایستگاه های 2 و3 بود. بیش ترین تراکم مایوفونا در دو فصل در ایستگاه 1 و سپس ایستگاه 2و 3 مشاهده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که رسوبات سیلتی-رسی و TOC اثر معنی داری بر تراکم مایوفونا دارد.
بوم شناختی
مایوفونا
جنگل حرای مل گنزه
پارامترهای محیطی
2018
09
23
385
396
http://www.aejournal.ir/article_82926_6d56dbda3467580f49995c854b681bdc.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
ترکیب و فراوانی بی مهرگان کفزی در بخش پایینی رودخانه گرگانرود - استان گلستان
طاهر
پورصوفی
رحیم بردی
حق نیا
آلتین
قجقی
این مطالعه به منظور بررسی فروانی و پراکنش موجودات ماکروبنتیک به مدت یک سال به صورت ماهیانه از فرورین تا اسفند 1391در رودخانه گرگانرود در 3 ایستگاه شامل ایستگاه 1 (مختصات طول شرقی 42 ̍58˚36عرض شمالی ̍28 ̍00˚54 ) ، ایستگاه2(مختصات طول شرقی 41 ̍58˚36 عرض شمالی ̍27 ̍01˚54) و ایستگاه3 (مختصات طول شرقی 14 ̍59˚36 عرض شمالی 54 ̍02˚54) انجام گردید. برای نمونه برداری از دستگاه گراب ون وین با 3 تکرار استفاده گردید. در منطقه مورد مطالعه 6 راسته متعلق به 9 خانواده شاملLumbriculidae ، Tubificidae،Naididae ،Gammaridae ،Cardidae ،Nereididaae ،Ampharetidae، Chironomidae ،Balanidae شناسایی گردید. بیشترین درصد فراوانی موجودات ماکروبنتوز مربوط به Ampharetidae (28/62%)، Lumbriculidae (24/24%)، Naididae (11/3%)، Chironomidae (10/44%)، Balanidae (10/39%)، Gammaridae (6/14%)، Nereididae (31/91%)، Cardiidae (2/73%) و Tubificidae (2/19%) بود. به طور کلی در مجموع 3 ایستگاه بیش ترین تراکم ماکروبنتوزها مربوط به خانواده Ampharetidae (25410) و کم ترین تراکم مربوط به خانواده Tubificidae (1946) بود.
ماکروبنتوز
تراکم
رودخانه گرگانرود
جنوب شرق دریای خزر
2018
09
23
397
404
http://www.aejournal.ir/article_82933_4935cad5fe3c72f5c57ab382a243f74c.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی اثرات فلز سنگین سرب بر تجمع زیستی و تخریب بافت های هپاتوپانکراس و عضلۀ میگوی رودخانه ای شرقی (Macrobrachium nipponense)
بهمن
پوریونس
کامران
رضایی توابع
غلامرضا
رفیعی
حمید
علاف نویریان
این پژوهش با هدف بررسی اثر فلز سنگین سرب بر رفتارهای زیستی، تجمعزیستی و تخریب بافتهای هپاتوپانکراس و عضلۀ میگوی رودخانهای شرقی (Macrobrachium nipponense)انجام گرفت. با توجه به مطالعات انجام شده و دامنة غلظتی ثبت شدة فلز سنگین سرب در رودخانههای منتهی به تالاب انزلی، تحقیق حاضر با چهار تیمار و سه تکرار انجام شد. در این تحقیق، یک تیمار شاهد (فاقد سرب) و سه تیمارِ فلز سنگین سرب با غلظتهای 5، 15 و 25 میلیگرم در لیتر در نظر گرفته شد و اثرات تحت استرسی تیمارها به مدت دو ماه بر میگوی رودخانهای شرقی مورد بررسی قرار گرفت. در طول تحقیق میگوها روزانه دو بار در حد استاندارد و به میزان اشتهاء با پلت غذادهی شدند. بر اساس نتایج بهدست آمده، در تیمارهای غلظتی سرب رفتارهای تولیدمثلی، پوستاندازی و جفتگیری میگوها متوقف گردید و با افزایش غلظت فلز سنگین سرب در تیمارها، میزان تجمعزیستی سرب در بافتهای هپاتوپانکراس و عضله بهطور معنیداری افزایش یافت (0/05>p). نتایج بافتشناسی نیز نشان داد که با افزایش غلظت فلز سنگین سرب در بافت هپاتوپانکراس باعث ایجاد ضایعات بافتی نظیر افزایش فضای بین سلولی، ایجاد لومنهای غیر عادی، ملانیزه شدن و بازسازی سلولهای هپاتوسیت و دفرمه شدن کلی بافت هپاتوپانکراس میگردد. هم چنین با افزایش غلظت فلز سنگین سرب در تیمارها، در بافت عضله نیز ضایعاتی نظیر موجی شکل شدن میوسینها (رشتههای عضلانی)، بدشکلی رشتههای عضلانی و ادغام رشتههای عضلانی شد. یافتههای این تحقیق نشان داد که فلز سنگین سرب از نظر رفتارهای زیستی، باعث اختلال در فعالیتهای تولیدمثلی، جفتگیری، پوست اندازی و رشد در میگوها شده و در سطح بدن نیز باعث بروز پاسخهای بافتی حاد میگردد که با توجه به آلودگی رودخانههای محل زیست این گونه (تالاب انزلی و رودخانههای منتهی به آن) به فلز سنگین سرب، مدیریت این اکوسیستمهای آبی و جلوگیری از ورود انواع فاضلابهای تصفیه نشده به این رودخانهها بسیار ضروری است.
سرب
میگوی رودخانه ای شرقی (Macrobrachium nipponense)
تجمع زیستی
هپاتوپانکراس
2018
09
23
405
412
http://www.aejournal.ir/article_82973_c2f11958ddf36a40f6d1456dc3717d3a.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
زیستشناسی تولیدمثل میگو خنجری Parapenaeopsis stylifera ( H. Milne Edwards, 1837) در آب های سواحل غربی استان هرمزگان
میترا
غفوریان
محسن
صفائی
فرشته
سراجی
این مطالعه با هدف بررسی برخی جنبه های تولیدمثلی میگو خنجریParapenaeopsis stylifera در آبهای ساحلی غرب استان هرمزگان انجام شد. نمونهبرداری از صید مشتاهای منطقه خمیر انجام شد و در مجموع 835 میگو شامل462 میگوی ماده و 373 میگوی نر مورد زیستسنجی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که نسبتهایجنسی نر: ماده بهصورت سالانه بهطور معنیداری 1:1 نبود و جمعیت غالب در اکثر ماههای سال مادهها بودند ( با 55/3%). بررسی درصد رسیدگی تخمدان میگوها نشان داد که فراوانی میگوهای نابالغ (مرحله 1 و بهویژه مرحله 2 رسیدگی تخمدان) در تمامی طول سال بسیار چشمگیر بوده و نشاندهنده حضور قابل توجه میگوهای جوان این گونه در منطقه میباشد.همچنین بررسی دقیقتر این گستره نشان داد که اگرچه حضور میگوهای بالغ (مراحل 3 تا 5 رسیدگی) نیز در تمام طول سال مشاهده میشود اما حضور آنها در طی ماههای اسفند تا خردادماه وآبان تا دی ماه چشمگیرتر بوده است. میزان شاخص گنادوسوماتیک (GSI) جنس ماده از اسفند تا اردیبهشت دارای روند صعودی و اوج آن در اردیبهشت ماه مشاهد شد و در فصل تابستان از روند نزولی برخوردار بود. همچنین طول کاراپاس در 50 درصد بلوغ (50%LM) برای میگوهای ماده برابر 18/8 میلیمتر برآورد شد.
میگو خنجری
نسبت جنسی
فصل تخم ریزی
50%LM
شاخص گنادو سوماتیک
خلیج فارس
2018
09
23
413
418
http://www.aejournal.ir/article_82974_ef7a30ec665b887ceec382b3643d2782.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی اثر مخمر ساکارومایسیس سروزیه به عنوان محرک سیستم ایمنی در میگوی پا سفید غربی (Litopenaeus vannamei)
مینا
آهنگرزاده
مهرداد
محمدی دوست
حسین
هوشمند
محمد
افشارنسب
سیدرضا
سیدمرتضایی
این تحقیق جهت بررسی فاکتورهای ایمنی و میزان بقای میگوی پاسفید غربی تغذیه شده با مخمر ساکارومایسیس سروزیه در مقایسه با میگوهایی که از مخمر استفاده نکردهاند انجام گردید. در این مطالعه میزان بازماندگی و فاکتورهای ایمنی میگوهای تغذیهشده با مخمر ساکارومیسس سرویزیه در مقایسه با تیمار شاهد مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 300 قطعه میگو با وزن متوسط 30 تا 35 گرم از یک استخر پرورش میگوی چوئبده آبادان انتخاب گردید و پس ازاطمینان از سلامتی، عملیات آداپتاسیون انجام شد. میگوها به 2 گروه (تیمار) 150 قطعهای (شامل 50 قطعه میگو در سه تکرار) شامل یک گروه تغذیه شده با غذای معمولی و یک گروه تغذیه شده با غذای حاوی مخمر تقسیم بندی شدند. سپس تغییرات فاکتورهای ایمنی و میزان بقا در دو گروه محاسبه و بررسی گردیدند. نتایج نشان داد که میزان بقاء نسبی در دو تیمار تفاوت معنی داری نداشتند. ولی فاکتورهای ایمنی (THC,TPP,PO,POD و SOD ) در تیمار تغذیه شده با مخمر نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی داری نشان داد(0/05>P). در بحث کلی به نظر می رسد که مصرف مخمر ساکارومایسیس سروزیه سبب بهبود سیستم ایمنی میگو شده است.
میگو سفید غربی
مخمر ساکارومایسیس سروزیه
میزان بقا
فاکتورهای ایمنی
2018
09
23
419
426
http://www.aejournal.ir/article_82975_184a1d91f9e2d5ae55a8d8278074256d.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
رابطه مراحل زیستی (ناپلیوس، کوپهپودیت و بلوغ) Acartia tonsa با شاخصه های فیزیکوشیمیایی و پلانکتون های غالب سواحل مازندران طی فصل تابستان (یک رویکرد مدلسازی)
زهرا
بابایی
نعمت
محمودی
جعفر
سیف آبادی
پراکنش مکانی مراحل زیستی Acartia tonsa(ناپلیوس، کوپهپودیت و بلوغ) و رابطه آن با شاخصههای فیزیکوشیمیایی، فیتوپلانکتونها و زئوپلانکتونهای غالب در سواحل مازندران طی فصل تابستان با استفاده از مدلRandom Forest بررسی گردید. نمونهبرداری ماهانه در سال 1391 در امتداد چهار خط عمود بر ساحل (امیرآباد، بابلسر، نوشهر و رامسر) در لایههای مختلف ستون آب در اعماق 5، 10، 20 و 50 متر انجام شد. نتایج نشان داد که متوسط تراکم کل این گونه 1586 عدد در مترمکعب بود. پراکنش مکانی مراحل زیستی این گونه بیانگر روند کاهش تراکم بهترتیب در رامسر، امیرآباد، بابلسر و نوشهر بود. همچنین، با دور شدن از ساحل و با افزایش عمق، تراکم هر کدام از مراحل زیستی A. tonsaکاهش یافت. تحلیل دادهها در محیط R و با استفاده از مدل RF نشاندهنده عملکرد مطلوب این مدل برای شناسایی مهمترین عوامل اثرگذار برای پراکنش مراحل ناپلیوس، کوپهپودیت و بلوغ A. tonsa(با دقت 97 درصد) بود. بر این اساس مشخص شده است که مرحله لاروی A. tonsa رابطه مشهودی با مرحله کوپهپودیت و بلوغ خود، دما، فسفات، کدورت و مرحله لاروی شانهدار M. leidyiداشت. بهعلاوه یک رابطه نزدیکی بین مرحله کوپهپودیت با مراحل ناپلیوس و بلوغ خود، دما، مرحله لاروی شانهدار M. leidyi، نیتریت و کدورت پیدا شد، درحالیکه مرحله بلوغ این گونه نیز رابطه نزدیکی با مرحله کوپهپودیت خود، مرحله لاروی شانهدار M. leidyi، نیتریت، دما، شوری و اکسیژن داشت.
پراکنش مراحل زیستی Acartia tonsa
ساحل مازندران
دریای خزر
Random forest
مدل ساختار پایه درختی
2018
09
23
427
434
http://www.aejournal.ir/article_82997_6e00637a14065e7642055d6a9535a936.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
تنوع گونهای سنهای آفت (Heteroptera: Pentatomoidea) مزارع گندم ورامین و تغییرات جمعیت سن گندم (Eurygaster integriceps Puton)
حسن
قهاری
تنوع گونهای سنهای دو خانواده Pentatomidae و Scutelleridae در مزارع گندم مناطق مختلف ورامین طی سالهای 1392 و 1393 مورد بررسی قرار گرفت و در مجموع 9 گونه سن جمعآوری گردیدند. سنهای جمعآوری شده در این پژوهش عبارتند از: Eurygaster integriceps (Puton, 1881)، Odontotarsus impictus Jakovlev, 1886 وAncyrosoma leucogrammes (Gmelin, 1789) از خانواده Scutelleridae،Graphosoma (Graphosoma) lineatum lineatum (Linnaeus, 1758)، Aelia acuminata (Linnaeus, 1758)، Aelia melanota Fieber, 1886، Eurydema (Eurydema) ornata (Linnaeus, 1758)، Eurydema putoni (Jakovlev, 1877)وDolycoris baccarum (Linnaeus, 1758) از خانواده Pentatomidae. نمونهبرداریهایی بهمنظور تعیین زمان ظهور سن مادر و نیز مطالعه تغییرات جمعیت مراحل مختلف زیستی سن گندم در پنج منطقه ورامین شامل قرچک، عسگرآباد، دهماسین، جوادآباد و پیشوا انجام گرفت. نتایج نمونهبرداریها در مناطق مختلف نشان داد که زمان ظهور سن مادر در تمام مناطق مزبور از اواخر اسفند تا اوایل فروردین میباشد و زمان اوج آن در اغلب مناطق از اواخر فروردین تا اوایل اردیبهشت است. براساس دستاوردهای این پژوهش که شامل تعیین زمان ظهور و اوج تراکم جمعیت سن گندم در منطقه ورامین میباشد، ضمن حمایت از دشمنان طبیعی، زمان مناسب جهت رهاسازی پارازیتوئیدهای پرورش یافته و یا استفاده از سایر عوامل کنترل مانند آفتکشهای کم خطر در قالب مدیریت تلفیقی آفت فراهم میگردد.
سن گندم
تغییرات جمعیت
ورامین
Pentatomidae
Scutelleridae
2018
09
23
435
444
http://www.aejournal.ir/article_83080_afd97c958015a81131f96ff69e0365dc.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی روند رشد صدفچه مروارید ساز زنی (Pteria penguin) با ریزجلبک های ( Pavlova lutheri) و (Chaetoceros muelleri)
پگاه
غلامی
علیرضا
سالارزاده
روند رشد صدفچه مروارید ساز زنی (Pteria penguin) در شرایط آزمایشگاه با استفاده از ریزجلبکهای (Pavlova lutheri) و (Chaetoceros muelleri) کشت داده شده با محیط کشت گیلارد f/2 بهمدت 30 روز مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه 4 تیمار آزمایشی و یک تیمار شاهد بهصورت مجزا و ترکیبی از ریز جلبکهای پاولوا و کتوسروس هرکدام با سه تکرار با تراکم 10 عدد صدفچه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین طول پشتی شکمی صدفچهها در تیمارهای مختلف اختلاف معنیدار وجود ندارد (0/05<P)، امّا تیمار 5 تقریباً طول پشتی شکمی بیشتری را موجب شده است. از نظر طول پاشنه اختلاف معنیدار بین تیمارها مشاهده شده (0/05>P) و تیمار 1 بهترین وضعیت را نشان داد، هرچند این تیمار با تیمار 2 اختلاف معنیدار نداشتند. از دیدگاه ضخامت صدفچه ها اختلاف معنیداری بین تیمارها مشاهده نگردید (0/05<P). از نظر وزن بین تیمارها اختلاف معنیدار مشاهده شد (P<0/05) و تیمار 1 بیشترین وزن را تولید نمود. درصد بقاء نیز در تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری را نشان داد (0/05>P) و تیمار شماره 1 بیشترین بقاء را بهخود اختصاص داده، هرچند بین این تیمار و تیمار شماره 2 اختلاف معنیداری مشاهده نگردید. در مجموع تیمار شماره 1 بهترین تیمار بوده ولی با توجه به نداشتن اختلاف معنیدار با تیمار شماره 2، میتوان تیمار مذکور را نیز مناسب رشد صدفچه مروارید ساز زنی دانست.
رشد
ریزجلبک
Pteria penguin
Pavlova lutheri
Chaetoceros mulleri
2018
09
23
445
450
http://www.aejournal.ir/article_83092_3f34c5f392403c3d4ea198142cefe840.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی پراکنش زمانی مکانی اویستر صخره ای Saccostrea cucullata در سواحل خلیج فارس
روح الله
زارع
احسان
کامرانی
علی
نصرالهی
راجر
من
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به پراکنش زمانی و مکانی اویستر صخرهای یا خوراکی، Saccostrea cucullataدر امتداد خط ساحلی خلیج فارس از استان هرمزگان تا استان خوزستان انجام شد. نمونه ها با استفاده از پرتاب تصادفی کودرات با اندازه 25/. مترمربع و در منطقه بین جزر و مدی از زمستان 1394 تا پاییز 1395 جمع آوری شدند. براساس نتایج، بیش ترین مقدار طول اویسترها در جزیره هرمز و 55/42 میلی متر به دست آمد. بدین صورت که در فصل بهار، تابستان و زمستان، کم ترین مقدار طول و عرض در بندر عامری و کم ترین مقدار وزن خشک و تر در بندرعباس ثبت شد. در فصل پاییز ایستگاه بندرعباس کم ترین مقادیر اندازهگیری شده برای وزن خشک پوسته، وزن تر کل، طول و عرض نمونههای مورد مطالعه را به خود اختصاص داد. نتایج بررسی رابطه بین شاخصهای محیطی اندازهگیری شده با وزن خشک پوسته، وزن تر کل، طول و عرض نمونهها نشان داد که تنها طول و وزن تر با شوری و دما رابطه معنیدار دارند. با این وجود در نگاه کلی رابطه عکس ولی قوی بین شوری با طول و عرض نمونهها براساس آنالیز CCA مشاهده شد. هم چنین دما نیز رابطه عکس قوی با طول و عرض و ضعیف تری با وزن خشک و وزن تر نشان داد. با توجه به فراوانی قابل توجه جمعیت های اویستر در برخی از مناطق خلیج فارس، اهمیت بیش تر این موجودات مشخص گردیده و لزوم مدیریت منابع آن ها و حتی امکان سنجی پرورش آن ها را آشکار می سازد.
اویستر صخره ای
پراکنش
خلیج فارس
CCA
2018
09
23
451
456
http://www.aejournal.ir/article_83220_c4dada7514fe1c3bf32e3cc6892a1245.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
بررسی نقش عوامل محیطی بر اجتماعات شکم پایان خلیج گواتر- استان سیستان و بلوچستان
سعیده
مرادی شهربابک
ملیحه
عرفانی
افشین
دانه کار
شکمپایان نقش بومشناختی مهمی در شبکه غذایی جنگلهای مانگرو ایفا میکنند. این مطالعه با هدف بررسی اجتماعات شکمپایان در فصول، مناطق مختلف جزر و مدی و فواصل مختلف از اسکله ماهیگیری در خلیج گواتر- استان سیستان و بلوچستان انجام شد. نمونهبرداری از شکمپایان در قالب سه ترانسکت که عمود بر خط ساحلی بهداخل جنگلهای مانگرو کشیده شده با سه تکرار در منطقه مجاور آب، بینابینی و مجاورخشکی انجام شد. از آزمون آماری ANOSIM یکطرفه جهت تفکیک مناطق مختلف جزر و مدی، فصول و فاصله از اسکله صیادی استفاده شد. آزمون SIMPER نیز جهت تشخیص اینکه کدام گونهها بیشتر در شباهت و یا عدم شباهت اجتماعات شکمپایان در مناطق و یا فصول مختلف مشارکت داشتهاند، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج آزمون ANOSIM نشان داد که اجتماعات شکمپایان بین مناطق مختلف جزر و مدی اختلاف معنیداری (0/01>p) دارند و اجتماعات شکمپایان در منطقه مجاور آب متفاوت از منطقه بینابینی و مجاور خشکی است. این آزمون هیچ اختلاف معنیداری را بین چهار فصل و در فواصل متفاوت از اسکله صیادی نشان نداد، بنابراین میتوان گفت در این منطقه فصل تاثیری در اجتماعات شکمپایان ندارد و دخالت کم در اسکله صیادی موجب تغییری جوامع شکمپایان نشده است. نتایج آزمون SIMPER نشان داد که گونههای Asseminea sp1 وAsseminea sp2 بهترتیب با متوسط عدم تشابه 19/13 و 09/13 درصد از 53/62 متوسط عدم تشابه کل، بیشترین نقش را در تفکیک دو منطقه جزر و مدی از نظر اجتماعات شکمپایان داشتهاند.
اجتماعات زیستی
شکمپایان
جنگلهای مانگرو
خلیج گواتر
استان سیستان و بلوچستان
2018
09
23
457
462
http://www.aejournal.ir/article_83233_26fdcde0152a9253568088d7a9c1423b.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
تاثیر استفاده از ماکرو جلبک قرمز (.Gracillaria sp) بر رشد و بازماندگی کرم پرتار (Perinereis nuntia) به عنوان غذای زنده مولدین میگوی سفید غربی (Penaeus vannamei)
ثمانه
اصغری
علیرضا
سالارزاده
کیومرث
روحانی
مازیار
یحیوی
فلورا
محمدی زاده
با توجه به ارزش غذایی مناسب و برابری نسبی ارزش غذایی کرم های پر تار (Perinereis nuntia) با نیازهای اولیه انواع آبزیان از جمله مولدین میگو، دستیابی به تکنیک زیستی تکثیر و پرورش اقتصادی این گونه از اهداف مهم محسوب می گردد. به این منظور، استفاده از جیرههای غذایی که بیش ترین رشد و کم ترین تلفات را در فرآیند پرورش داشته باشند حائز اهمیت میباشد. در مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر ایتمهای مختلف غذایی بر روی میزان رشد و بازماندگی کرم پر تار(Perinereis nuntia)، سه تیمار تغذیه ای شامل غذای کنسانتره تجارتی، جلبک ماکروسکوپی سبز (.Entermorpha sp) و قرمز (.Gracillaria sp) به مدت دو ماه جهت تغذیه کرم ها استفاده گردید. پس از پایان دوره آزمایش، کرم ها برای بررسی میزان رشد و بازماندگی، مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میانگین وزن نهایی، نرخ ویژه رشد و بازماندگی کرم ها در بین تیمارهای غذایی مختلف دارای اختلاف معنی داری بوده است (0/05 >p). بیشینه میزان موارد مذکور به ترتیب با مقدار (0/005±1/980 گرم)، (0/02 ± 1/44) و (2/3 ± 84 %) در میان تیمارهای مختلف مرتبط با تیمار جلبک قرمز بوده است. با توجه به نتایج مربوط به میزان رشد و بازماندگی P. nuntia در تغذیه با جلبک های قرمز (.Gracillaria sp)، لذا پیشنهاد می گردد کشت توام جلبک ها با کرم های پرتار به عنوان یک روش پرورش کرم های مزبور انجام گردد.
Perinereis nuntia
بازماندگی
ماکرو جلبک قرمز (.Gracillaria sp)
کرم های پرتار
2018
09
23
463
470
http://www.aejournal.ir/article_84167_8c389559fd75b4c811a0650c0180d2e7.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
مقایسه ویژگی ضداکسیدانی بافت تر و خشک خیار دریایی Holothuria leucospilota
احمد
شادی
خانمناز
عبادی
ویژگی های ضداکسیدانی و آنالیز تقریبی ارزش غذایی خیار دریایی Holothuria leucospilota مورد ارزیابی قرار گرفت. بافت دیواره بدن و اندام های احشایی به صورت جداگانه، و به دو شکل تازه و خشک شده (آبدهی شده) بررسی شدند. سنجش پروتئین، چربی، رطوبت، خاکستر و کربوهیدرات از دیواره بدن به تنهایی و کل بدن انجام شد. عصارههای آبی، اتانولی و متانولی نمونه های دیواره بدن و اندام های داخلی از بافت های تازه و خشک شده (آبدهی شده) توسط آزمون پراکسیداسیون لیپیدی مالون دی آلدهید و فنول کل مقایسه شدند. نتایج نشان داد پس از خشک کردن و آبدهی دوباره، رطوبت نمونه ها کاهش معنی داری یافت (0/05>p) و نسبت پروتئین و چربی در نمونه ها افزایش داشت. نتایج ارزیابی به روش مالون دی آلدئید (MDA) نشان داد اندام های داخلی دارای ویژگی ضداکسیدانی بیش تری نسبت به دیواره بدن خیارهای دریایی هستند. بیش ترین میزان مالون دی آلدهید (کم ترین خاصیت ضداکسیدانی) در عصاره اتانولی بافت دیواره تازه با مقدار 0/2±1/01 میکرومول در میلی گرم وزن خشک و کم ترین میزان آن (بیش ترین خاصیت ضداکسیدانی) در عصاره آبی اندام های داخلی خشک با مقدار 0/03±0/43 میکرومول در میلی گرم وزن خشک مشاهده شد. هم چنین بیش ترین میزان محتوای فنلی در عصاره متانولی بافت دیواره تازه (0/01±1/17 معادل میلی گرم گالیک اسید درگرم وزن خشک) و کم ترین مقدار فنول کل در عصاره اتانولی اندام های داخلی تازه اندازه گیری شد (0/02±0/26 معادل میلی گرم گالیک اسید در گرم وزن خشک). تفاوت نتایج ضداکسیدانی مالون دی آلدئید و فنول کل نشان دهنده این است که منشا ویژگی ضداکسیدانی خیار دریایی بررسی شده به اجزای دیگری به جز ترکیبات فنولی بستگی دارد. ترکیبات زیست فعال ضداکسیدانی خیار دریایی H. leucospilota، می تواند به عنوان پیش ماده داروهای جدید مورد کاوش قرار گیرد.
فراورده های طبیعی دریا
خارپوستان
داروخوراک
خلیج فارس
2018
09
23
471
476
http://www.aejournal.ir/article_84222_60bae67612a9c88ce6b9efc4116d28c1.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
ارزیابی بیان ژن های Caspase-1 و Interleukin-1β دخیل در کمپلکس اینفلامازوم بیماران دیالیزی مبتلا به گلومرولونفریت
فرشید
اروجی
فهیمه
باغبانی آرانی
معصومه
مهدوی اورتاکند
گلومرولونفریت یک بیماری التهابی است که در آن تخریب گلومرولها و در نتیجه نارسایی کلیه مشاهده می گردد. یکی از اجزاء درون سلولی که فرآیند التهاب را شکل میدهد کمپلکس اینفلامازوم است که از مهم ترین ارکان سیستم ایمنی ذاتی در ایجاد التهاب میباشد. کمپلکس اینفلامازوم به دنبال شناسایی سیگنال های پاتوژنیک تحریک شده و اینترلوکین های التهابی را فعال میکند. با توجه به نقش ژنهای Caspase-1 و Interleukin-1β درتنظیم اینفلامازوم و ایجاد التهاب، بررسی میزان بیان این دو ژن در بیماران مبتلا به گلومرولونفریت، می تواند در تعیین نقش اینفلامازومها در بیماری گلومرولونفریت مفید باشد.به همین منظور، در این مطالعه 28 نمونه بیمار مبتلا به گلومرولونفریت و 28 فرد سالم بررسی شدند. پس از خونگیری از افراد، سلولهای تکهستهای خون محیطی(PBMC) جدا شده واستخراج RNA انجام شد. پس از سنتز cDNA آنالیز کمّی بیان ژن با روش Real Time PCR برای ژن های IL-1β و Casp-1 صورت پذیرفت. نتایج نشان دادبیان ژنهای IL-1βو Casp-1در سلولهای تکهستهای خون محیطی بیماران مبتلا به گلومرولونفریت دیالیزی نسبت به نمونههای کنترل متفاوت می باشد به طوری که به ترتیب بیان ژنهای Casp-1 و IL-1βدر نمونه های بیمار 1/88 (0/01>p) و 1/56(0/052 =p) برابر نمونه های کنترل میباشد که این تفاوت در مورد ژن Casp-1 معنی دار میباشد. با توجه به نتایج و نقش ژنهای IL-1βو Casp-1 در مسیر فعالسازی کمپلکس اینفالامازوم از یک طرف و افزایش بیان معنی دار این ژن ها در بیماران گلومرولونفریت در طرف دیگر، میتوان نتیجه گرفت که به احتمال زیاد بروز گلومرولونفریت از مسیر سیگنالینگ فعالسازی کمپلکس اینفالامازوم می باشد.
گلومرولونفریت
کمپلکس اینفلامازوم
Caspase-1
Interleukin-1β
2018
09
23
477
482
http://www.aejournal.ir/article_84278_784d1884ecd2035199a483b6f758b3e1.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
ارزیابی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و پتانسیل تشکیل بیوفیلم در سویه های بالینی سودوموناس آئروژینوزا
عطیه
رفویی
شهره
زارع کاریزی
سحر
هنرمند
سودوموناس آئروژینوزا یکی از دلایل اصلی عفونتهای کسب شده از بیمارستان و اجتماع است و این به دلیل صفات ژنتیکی سودوموناس میباشد. اکنون به دلیل استفاده بیرویه از آنتی بیوتیکها مقاومت چند دارویی یکی از مشکلات جهانی شده است .مقاومت به دلیل ترکیبی از فاکتورهای مختلف مانندژن های مقاومت، پمپ های افلاکس و بیوفیلم میباشد. بیوفیلم باعث جلوگیری از نفوذ موثرآنتی بیوتیک ها می شود که شانس مقاومت آنتی بیوتیکی را بالا می برد. در مطالعه حاضر۶۰ سویه بالینی سودوموناس آئروژینوزا ازبیماران بستری در بیمارستان سینا گرفته شد. سویه ها به روشهای استاندارد شناسایی شدند. تست حساسیت میکروبی به روش دیسک فیوژن براساس استاندارد کربی بائر انجام شد. پتانسیل تشکیل بیوفیلم سویه ها براساس روش میکروتیترپلیت ارزیابی شد. در نهایت ارتباط بین تشکیل بیوفیلم و مقاومت آنتی بیوتیکی از طریق آزمون مربع کایبا استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 بررسی گردید. سویه های سودوموناس آئروژینوزا در این مطالعه به اکثر آنتیبیوتیکها مقاوم بودند. آنالیز کمی بیو فیلم نشان داد که اکثر سویه ها بیوفیلم قوی ایجاد می کردند. تولید بیوفیلم قوی در سویه هایی که مقاومت چند دارویی داشتند به طور معنی داری بالاتر بود (0/042=p) مطالعه حاضر نشان داد که مقاومت چنددارویی با تشکیل بیوفیلم در نمونههای سودوموناس آئروژینوزا ارتباط دارد. شیوع بالای تولیدکنندههای بیوفیلم قوی و مقاومت چند دارویی در سودوموناس آئروژینوزا نشان می دهد که برنامه های پیشگیری برای جلوگیری از عفونت در بیماران در معرض خطر باید مدنظر قرار گیرد.
مقاومت دارویی
تست حساسیت آنتی بیوتیکی
تشکیل بیوفیلم
سودوموناس آئروژینوزا
2018
09
23
483
488
http://www.aejournal.ir/article_84438_99317d49d240182354aff228c3fed3bc.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
شناسایی، تراکم و برآورد زیتوده جلبکهای دوتاژهای (Dinoflagella) در حوضه آبریز رودخانههای مهم شیلاتی شمال کشور
فاطمه سادات
تهامی
حمید
رمضانی
مهدی
نادری
این تحقیق در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان سال 1390، در 40 ایستگاه مطالعاتی از 8 نیمخط بین آستارا تا مرز حسنقلی صورت گرفت. نیمخطها در آستارا، بند رانزلی، سفیدرود، تنکابن، نوشهر، بابلسر، امیرآباد، بندر ترکمن و در حوضه جنوبی دریای خزر قرار دارند. در هر نیمخط 5 ایستگاه در اعماق 5 متر، 10 متر، 20 متر، 50 متر و 100 متر تعیین شد که نمونهبرداری فصلی از عمق صفر (سطح)، 10 متر، 20 متر، 50 متر و 100 متر توسط روتنر انجام گرفت. در مجموع 24 گونه از جلبکهای دوتاژهای (Dinoflagella) شناسایی گردید. حداکثر تراکم شاخه جلبکی فوق 17/14±28/27 در مترمکعب ×106 و حداکثر زیتوده 336±349 میلیگرم در مترمکعب مشاهده شد. بیشترین تنوع گونهای جلبکهای دوتاژهای در فصل زمستان (17 گونه) بوده است که گونههای Exuviaella cordata، Goniaulax polyedra، Peridinium achromaticum، Peridinium latum، Prorocentrum praximum و Prorocentrum scutllum در تمامی فصول مشاهده شدند. جلبکهای دوتاژهای با میانگین تراکم 17/14±28/27 (تعداد در مترمکعب ×106) و میانگین برآورد زیتوده سالانه 336±349 (میلیگرم در مترمکعب) حدودا 9% تراکم و 4% زیتوده کل پلانکتونی این منطقه را تشکیل میداد. در این مطالعه تنوع، درصد تراکم و زیتوده جلبکهای دوتاژهایتغییرات معنیداری (0/05>p) داشته است. تغییرات ادامهدار گیاهان میکروسکوپی ازجمله جلبکهای دوتاژهای میتواند بر الگوى مهاجرت ماهیان، آهنگ رشد، میزان مرگ ومیر آن ها والبته بر تراکم گازهاى حیاتى در اتمسفر تاثیر داشته باشد.
جلبکهای دوتاژهای
تنوع
تراکم
زی توده
رودخانههای مهم شیلاتی
2018
09
23
489
494
http://www.aejournal.ir/article_84927_5d3d5676702ca18b54312544ecb94e41.pdf
فصلنامه محیط زیست جانوری
محیط زیست جانوری
2717-1388
2717-1388
1397
10
3
پهنهبندی احتمال خشک شدن جنگلهای استان لرستان با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک
امید
قدیریان
محمود رضا
همامی
علیرضا
سفیانیان
سعید
پورمنافی
منصوره
ملکیان
نابودی زیستگاه مهم ترین عامل تهدیدکننده گونهها محسوب میشود. جنگلها از مهم ترین زیستگاههای حیات وحش محسوب میشوند. براساس آخرین آمارهای رسمی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور بین سالهای 1380 تا 1393 خورشیدی حدود 25 درصد کل این جنگلها دچار خشکیدگی شدهاند. شناسایی و پهنهبندی مناطق جنگلی دارای شرایط خشک شدن به منظور انجام اقدامات پیشگیرانه میتواند کمک شایانی را به حفاظت از این زیستگاههای حیاتی بکند. به همین منظور در این مطالعه از مدل رگرسیون لجستیک به همراه مناطق جنگلی دارای خشکیدگی بالای 50 درصد به عنوان متغیر مستقل و 12 عامل محیطی شامل میانگین بارندگی سالیانه، میانگین دمای سالیانه، درصد رطوبت نسبی، تبخیر و تعرق، شاخص خشکی، شاخص خشکسالی، شاخص طوفان گرد و غبار، NDVI، درصد شیب، جهت جغرافیایی، فاصله از اراضی کشاورزی و فاصله از آب های سطحی به عنوان متغیر وابسته برای شناسایی مناطق جنگلی دارای شرایط خشکیدگی استفاده شد. ROC برابر با 0/93 و Pseudo-R2 برابر با 0/33 نشان دهنده کارایی خوب مدل رگرسیون لجستیک در این مطالعه بود. نتایج نشان داد که حدود 51/3 درصد از جنگلهای استان لرستان دارای ریسک خشکیدگی هستند که از این میان 25/3 درصد احتمال خشکیدگی کم، 8/7 درصد احتمال خشکیدگی متوسط، 8/8 درصد احتمال خشکیدگی زیاد و 8/5 درصد احتمال خشکیدگی خیلی زیاد را دارا هستند. هم چنین نتایج حاکی از تاثیر بالای عوامل اقلیمی در خشکیدگی جنگل های استان لرستان بود که در این بین عوامل شاخص خشکی، تبخیر و تعرق، بارش، شاخص خشکسالی، رطوبت نسبی و دما به ترتیب مهم ترین عوامل تاثیرگذار بودند.
نابودی زیستگاه
مدل حداکثر آنتروپی
خشک شدن جنگلهای زاگرس
شاخص خشکی
2018
09
23
495
502
http://www.aejournal.ir/article_85032_21b9aa660973d249638ab4aded18d81d.pdf