شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401Effects of central injection of Ghrelin on TSPO gene expression in the ovaries of rats (Rattus norvegicus) androgenized in
Third day of birthبررسی اثرات تزریق مرکزی گرلین بر بیان ژن TSPO در تخمدان موش های صحرایی(Rattus norvegicus) آندروژنه شده در روز سوم تولد1912374FAعلی خراسانیدانشکده علوم زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانرضا فرتوت زادهدانشکده علوم زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانهمایون خزعلیدانشکده علوم زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانفریبا محمودیدانشکده علوم زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانJournal Article20130823Ghrelin exerts inhibitory effects on gonadotropins secretion. The product of TSPO gene is mainly found on the outer mitochondrial membrane and it is a key protein in the steroidogenesis pathway. It transports cholesterol in to mitochondria of organs that synthesize steroids. Treatment of neonatal female rats with testosterone propionate (TP) alters gonadotropin secretion patterns in the adulthood. In the present study the effects of central injection of ghrelin were investigated on the expression of TSPO gene in the ovaries of pubertal androgenized female rats. Twentyneonatal female rats were androgenized on the third day after birth by subcutaneous injection of 50µg TP and five neonatal female rats in one group was considered as controls. After puberty, the animals in four groups (n=5 in each group) received central injections of saline or different doses of ghrelin(2, 4 or 8µg). Also, five non-androgenied rats as control group received central injection of saline. The ovaries were removed bilaterally and frozen. TSPO gene expression levels was determined by semi quantitative RT-PCR. The mRNA levels of TSPO increased significantly in the ovaries of the androgenized rats compared to the controls. Ghrelin injections decreased significantly TSPO gene expression compared to the androgenized rats (P <0.05). Androgen may stimulate TSPO gene expression in the ovaries. Ghrelin may exert inhibitory effects on reproductive axis partly via reducing the expression of genes involved in the steroidogenesis.گرلین اثرات مهاری بر ترشح گنادوتروپین ها اعمال می کند. محصول ژن TSPO به طور عمده در غشای خارجی میتوکندری یافت می شود و یکی از پروتئین های کلیدی در مسیر بیوسنتز استروئیدهای جنسی است. گرلین، کلسترول را به داخل میتوکندری جهت سنتز هورمون های جنسی انتقال می دهد. تیمار موش های صحرایی ماده تازه متولد شده با تستوسترون پروپیونات (TP) الگوی ترشح گنادوتروپین ها را در بلوغ تغییر می دهد. دراین تحقیق اثرات تزریق مرکزی گرلین بر بیان ژن TSPO در تخمدان موش های آندروژنه بالغ بررسی شد. بیست سر موش صحرایی ماده در روز سوم بعد از تولد با تزریق TP آندروژنه شدند. بعد از بلوغ حیوانات در 4 گروه به ترتیب تزریق مرکزی سالین یا مقادیر مختلف گرلین (2، 4 یا 8 میکروگرم) را دریافت کردند و 5 سر موش صحرایی ماده غیرآندروژنه نیز به عنوان گروه شاهد سالین را دریافت کردند. تخمدان ها به صورت دو طرفه خارج و فریز شدند. میزان بیان ژن TSPO با استفاده از روش نیمه کمی RT-PCR تعیین شد. سطح بیان mRNAی TSPO در تخمدان موش های صحرایی آندروژنه شده در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت. تیمار با مقادیر مختلف گرلین میزان بیان ژن TSPO را در مقایسه با گروه شاهد آندروژنه بهطور معنیداری کاهش داد (0/05>P).آندروژن ها احتمال دارد اثر تحریکی بر میزان بیان TSPO درتخمدان موش های صحرایی ماده اعمال کنند. ممکن است گرلین از طریق کاهش بیان ژن های دخیل در استروئیدوژنز در کاهش فعالیت محور تولیدمثلی در موش های صحرایی آندروژنه نقش داشته باشند.شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401Extraction of Chitin-Chitosan component in exoskeleton of blue swimming crab (Portunus segnis Furskal, 1775),
Bandar Abbas beach, Persian Gulfاستخراج ترکیبات کیتین-کیتوزان موجود در اسکلت خارجی خرچنگ شناگر آبی(Portunus segnis Forskal, 1775) منطقه بندرعباس- خلیج فارس111812375FAمحمدصادق خاکشوردانشکده علوم زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانجمیله پازوکیدانشکده علوم زیستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانJournal Article20130522Marine water crabs (<em>P. segnis</em>) was used to obtain Chitin-Chitosan. Specimen captured as by-cache and monthly from Bandar Abbas beach (of khordad to esfand 1391). Exoskeleton of crabs divided to carapace, cephalotorex, claw and walking legs. Chitin-Chitosan was extracted with standardized chemical method. Chitosan was with demineralization, deproteinization, decoloration(Chitin) and deacetylation(Chitosan). Chitin and Chitosan yield of crab shell was determined %16/30 and %12/86 respectively. According to analysis, there were significant (p<0.05) changes between average of length and width of carapace and weight crabs. The population size of crabs captured was biggest in autumn season, also the highest content of Chitin-Chitosan were extract of this period. The result of the present investigation pave the way and provide the baseline information for the extraction Chitin-Chitosan from marine discard apart from opening the avenue of research to the future researchers.در این تحقیق استخراج کیتین-کیتوزان از پوسته خرچنگ شناگر آبی (<em>Portunus</em> <em>segnis</em>) انجام گرفت. نمونه برداری به صورت صید ضمنی و ماهانه (از خرداد تا اسفند 1391) از آب های ساحلی بندرعباس انجام شد. اسکلت خارجی خرچنگ به صورت دستی جدا و به چهار قسمت کاراپاس، سینه و شکم، چنگک و پاهای راه روی تقسیم شد. کیتین-کیتوزان با روش شیمیایی استاندارد استحصال گردید. کیتوزان با حذف ترکیبات معدنی، پروتئینی، لیپیدی، رنگدانه ای(کیتین) و حذف گروه های استیل(کیتوزان) به دست آمد. درصد کیتین و کیتوزان به ترتیب 16/30% و 12/86% بود و میزان رطوبت نیز 30/04% محاسبه گردید. میانگین طول و عرض کاراپاس و وزن خرچنگ ها و هم چنین مقادیر کیتین وکیتوزان در فصل پاییز بیش تر از فصول دیگر بود (0/05>P). کیتین و کیتوزان موجود در پاهای راه روی نیز بیش تر از دیگر اندام ها بود (0/05>P). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که پوسته خرچنگ به عنوان یک منبع بالقوه جهت تولید کیتین و کیتوزان می باشد. استخراج مواد زیست فعال از دور ریزهای موجودات دریایی می تواند مسیری در جهت کاهش آلودگی های محیط زیستی و استفاده بهینه از آن ها باشد.شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401The effect of natural (Red bell pepper and Tomato) pigments on the variability in color of Flower horn (Cichlasoma sp.)تاثیر رنگدانه های طبیعی (پودر فلفل دلمه و گوجه فرنگی) در تغییرپذیری رنگ ماهی فلاورهورن (Cichlasoma sp.)192412376FAآرزو عظیمیگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 4364-41635وحید تقی زادهگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 4364-41635محمدرضا ایمانپورگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 4364-41635Journal Article20130823In this survey, we have checked the effects of red bell pepper and tomato as a natural pigments source on the skin color of Flower horn (<em>Cichlasoma sp</em>.). Distributed randomly 45 fish of Flower horn in 9 aquarium Equal to 5 fish per aquarium. The trial was continued for 8 weeks. The fish were fed diets including 10 g kg<sup>–1</sup> Red bell pepper and Tomato powder. Total carotenoid quantity of the fish was determined spectrophotometrically at the end of the experiment. The significance of them was analyzed using One-way ANOVA analysis software Spss 18. As an outcome, There was a significant correlation between treatments fed diets containing red bell pepper powder with other treatments (P<0.05). Showed higher concentrations of carotenoids in Treatments fed with food containing red bell pepper powder (0.05 µg g<sup>-1</sup>). There was no significant difference between treatment fed tomato powder and control treatment (P>0.05). در این تحقیق اثر سه جیره آزمایشی که شامل جیره شاهدکهفاقدمواد رنگدانهایاضافه بوده و دو جیره حاوی رنگدانهطبیعیوگیاهی شامل جیره حاوی پودر فلفلدلمه قرمز و جیره حاوی پودر پوست گوجهفرنگی بر روی شاخص های رنگی شدن ماهی فلاورهورن (.<em>Cichlasoma sp</em>) مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 45 ماهی فلاورهورن در 9 آکواریوم به تعداد مساوی 5 ماهی در هر آکواریوم و بهطور کاملاً تصادفی توزیع شدند. بعد از تیماربندی بهمدت 8 هفته ماهیان با جیرههای آزمایشی مورد تغذیه قرار گرفتند. ماهیان با جیره حاوی 10 گرم بر کیلوگرم پودر فلفل دلمه و گوجه فرنگی تغذیه شدند. در پایان آزمایش از هر تیمار 6 ماهی (هر تکرار 2 ماهی) در قالب طرح کاملاً تصادفی برای اندازه گیری کاروتنوئید کل انتخاب شد، و مقدار کاروتنوئید کل از روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. سپس شاخص های رنگی شدن از نظر معنی داری با روش One-wayANOVA در نرم افزار 19Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بین تیمار تغذیه شده با جیره حاوی پودر فلفل دلمه با سایر تیمارها ارتباط معنی داری مشاهده شد (0/05>P). تیمارهای تغذیه شده با غذای حاوی پودر فلفل دلمه مقدار غلظت بیش تری از کاروتنوئید را در خود نشان دادند ( 0/05 میکروگرم در گرم). بین تیمار تغذیه شده با رنگدانه حاوی پودر پوست گوجه فرنگی و تیمار شاهد تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05<P).شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401Biological biosorption of heavy metals by Aspergillus nigerجذب بیولوژیک فلزات سنگین توسط قارچ Aspergillus niger253312377FAملیحه امینیگروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه جیرفت، صندوق پستی: 364حبیب اله یونسیگروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، صندوقپستی: 356-64414محمدعلی ضیائی مدبونیگروه حشره شناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر رفسنجان، صندوق پستی: 518Journal Article20130421Heavy metals are present in different types of industrial effluents, being responsible for environmental pollution. Microorganisms play a significant role in bioremediation of heavy metal contaminated wastewater and biosorption has attracted the attention in recent years as an alternative to conventional methods for heavy metal removal from wastewater. In this study, potential of <em>A. niger</em> to biosorption of cadmium, nickel and lead from industrial wastewater effluent was investigated. The effect of pH, biomass dosage and initial concentration of the heavy metal on the removal of biosorption were examined. Range of pH, biomass dosage and initial concentration of the heavy metal (Cd<sup>2+</sup>, Ni<sup>2+</sup>, Pb<sup>2+</sup>) in this software were 1.3-8.7, 0.01-0.75 g/l, and 0.5-37.5 mg/l, respectively. <em>A. niger</em> biomass pretreated by boiling in 0.5N NaOH solution for 15 min exhibited high cadmium, Nickel and Lead biosorption capacity about 96.1%, 68.2% and 93.6%, respectively. This research proved that with a pH of 5, biomass dosage of 3.8 g/l and heavy metal concentration of 19 mg/l a biosorption process with <em>A. niger</em> could be successfully used for heavy metal removal industrial wastewater.فلزات سنگین در انواع مختلفی از جریان های صنعتی وجود دارند و باعث آلودگی محیط زیست می گردند. میکروارگانیسم ها نقش مهمی در اصلاح فاضلاب های آلوده دارند و جذب بیولوژیک به عنوان یک روش متداول برای بازیافت فلزات سنگین از فاضلاب بسیار مورد توجه بوده است. این تکنولوژی جالب توجه می تواند علاوه بر سلول های زنده، توسط سلول های مرده نیز اجرا گردد. در این مطالعه توانایی قارچ <em>Aspergillus niger</em> برای جذب کادمیم، نیکل و سرب از فاضلاب صنعتی بررسی و اثر فاکتورهای pH، غلظت توده زنده و غلظت اولیه سه فلز در محلول های جداگانه بر میزان درصد جذب این فلزات تعیین گردید. محدوده pH، غلظت توده زنده و غلظت اولیه فلزی بهترتیب 8/7-1/3، 0/75-0/01 گرم بر لیتر، 37/5-5/0 میلی گرم بر لیتر بودند. نتایج، ظرفیت جذب 96/1 درصد کادمیم, 68/2 درصد نیکل و 93/6 درصد سرب را در محلول های آبی نشان داد. با توجه به نتایج به دست آمده pH 5، غلظت توده زنده 0/38 گرم بر لیتر و غلظت فلز سنگین 19 میلی گرم بر لیتر در یک فرآیند جذب به وسیله قارچ <em>A. niger</em> آماده سازی شده با سود، شرایطی مطلوب برای جذب بیولوژیک فلزات سنگین از فاضلاب های صنعتی می باشند. شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401Genetic Comparison of two Spirlin Population Alburnoides eichwaldii (Bloch, 1782) in Tilabad and Shirabad streams (Golestan, Iran) using Microsatellite Markersمقایسه ژنتیکی دو جمعیت ماهی خیاطه (Alburnoides eichwaldi) در رودخانه های تیل آباد و شیرآباد گلستان با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره354212378FAلادن جهانگیریگروه شیلات، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 4364-41635علی شعبانیگروه شیلات، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 4364-416350000-0001-6255-6889حمیدرضا رضاییگروه شیلات، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 4364-41635Journal Article20130421 Spirlin (<em>Alburnoides eichwaldii</em>) is a stream species that has a good abundance in southern basin of Caspian sea, but it is supposed to be extincted in many inland waters of Europe. There hasn’t been any study about genetic diversity of this species yet. In this study, to investigate of Spirlin population structure in Tilabad and Shirabad streams in Golestan province 56 samples (28 samples from each stream) were collected. DNA was extracted by phenol-chloroform method and 6 microsatellite loci were used. Results of this study showed that observed heterozygosity and expected heterozygosity were 0.833 and 0.899, respectively and the F<sub>st</sub> value was 0.016 which indicates a low genetic differentiation between the Tilabad, Shirabad and Kaboodwal populations. In examining deviations from Hardy-Weinberg equilibrium, two loci in Tilabad population were balanced and other loci had a significant diviation from Hardy-Weinberg equilibrium (P≤ 0.05). According to the results, the F<sub>st</sub> values were 0.020. Most of the loci showed deviation from Hardy-Weinberg equilibrium. Analysis of molecular variance showed there is low genetic variation among populations (1%) and most of the observed variation is within the populations (99%).
ماهی خیاطه (<em>Alburnoides</em> <em>eichwaldii</em>) یک گونه رودخانه ای است که در حوزه جنوبی دریای خزر از فراوانی نسبتاً خوبی برخوردار می باشد، اما در بسیاری از آب های اروپا نزدیک به انقراض می باشد. تاکنون مطالعه ای در زمینه بررسی تنوع ژنتیکی این گونه با نشانگر ریزماهواره صورت نگرفته است. در این تحقیق، برای بررسی ساختار جمعیتی ماهی خیاطه در رودخانه های تیلآباد و شیرآباد استان گلستان تعداد 56 نمونه (28 نمونه از هر رودخانه) جمع آوری شد. DNA نمونه ها بهروش فنل- کلروفرم استخراج و با استفاده از 6 جایگاه ریزماهواره ای بررسی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که هتروزیگوسیتی مشاهده شده و مورد انتظار به ترتیب 0/833 و 0/899 بوده و متوسط شاخص Fst، 0/016 می باشد که نشان دهنده تمایز ژنتیکی پایین بین رودخانه های مورد بررسی است. با بررسی تعادل هاردی-واینبرگ در سطح جایگاه ها، دو جایگاه در جمعیت تیل آباد در تعادل بوده و سایر جایگاه ها دارای انحراف معنی داری از تعادل هاردی-واینبرگ بودند (0/05 <span style="text-decoration: underline;">></span>P). آنالیز واریانس مولکولی نشان داد که تنوع پایینی بین جمعیت ها وجود داشته (1%) و بخش عمده تنوع مشاهده شده مربوط به درون جمعیت ها می باشد (99%). شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401Effect of using sybiotic Lactobacillus plantarum probiotic and xylooligosaccharides prebiotic on growth indices in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)تأثیر استفاده هم زمان پروبیوتیکLactobacillus plantarum و پرِبیوتیک زایلوالیگوساکارید (Xylooligosaccharides) بر شاخص های رشد در ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)435612379FAمسعود بهرام بیگیگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه. صندوق پستی: 57153165ناصر آقپژوهشکده آرتمیا و آبزیان، دانشگاه ارومیه. صندوق پستی: 57153165فرزانه نوریپژوهشکده آرتمیا و آبزیان، دانشگاه ارومیه. صندوق پستی: 57153165رضا جلیلیگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه. صندوق پستی: 57153165Journal Article20130823In this study we investigated the synbiotic effect of <em>Lactobacillus plantarum </em>and Xylooligosaccharide prebiotic on growth factors of rainbow trout <em>Oncorhynchus</em> <em>mykiss. </em>480 fish (average weight 77±3 g) were randomly distributed into 8 treatments with three replicates for each treatment. First group fed control diet, groups 2, 3 and 4 fed control diet containing 0.5, 1 and 2 percent Xylooligosaccharides prebiotic, groups 5, 6 and 7 fed same amounts of prebiotic plus 10<sup>8 </sup>CFU<em>Lactobacillus plantarum</em>per gram feed for a period of 2 months. No significant differences were observed on growth parameters between the treatments at the end of the experiment (P > 0.05). However, inclusion of 0.5 percent Xylooligosaccharides plus probiotic in feed showed slightly positive effect on growth indices, and in general use of prebiotic and probiotic had no negative effect on growth.
در این مطالعه تأثیر هم زمان پروبیوتیک <em>Lactobacillus</em> <em>plantarum</em> و پرِبیوتیک زایلواُلیگوساکارید بر شاخص های رشد ماهی قزل آلای رنگین کمان (<em>Oncorhynchus</em> <em>mykiss</em>) مورد بررسی قرار گرفت. 480 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 3 ±77 گرم در قالب بلوک های تصادفی در 8 تیمار توزیع گردید. تیمار اول با جیره پایه (شاهد)، تیمارهای 2، 3 و4 با جیره پایه حاوی به ترتیب 0/5، 1 و 2 درصد پرِبیوتیک زایلواُلیگوساکارید، تیمارهای 5، 6 و 7 با جیره پایه حاوی به ترتیب 0/5، 1 و 2 درصد پرِبیوتیک زایلواُلیگوساکارید وCFU 10<sup>8</sup>پروبیوتیک <em>L. plantarum</em> در هر گرم غذا و تیمار 8 با جیره پایه حاویCFU 10<sup>8</sup> پروبیوتیک <em>L. plantatum</em> در هرگرم غذا، تغذیه شدند. اندازه گیری شاخص های رشد در پایان دوره نشان داد که میزان شاخص های رشدی مورد مطالعه در تیمارهای مختلف در مقایسه با تیمار شاهد اختلاف معنی داری نداشتند (0/05<P). هرچند استفاده از جیره حاوی 0/5 پرِبیوتیک زایلوالیگوساکارید و CFU10<sup>8</sup> پروبیوتیک <em>L. plantatum</em> در هر گرم غذا، توانست تا حدی موجب بهبود شاخص های رشد ماهی قزل آلای رنگین کمان شود ولی این تأثیر از نظر آماری معنی داری نبود.شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401Environmental temperature effects on broiler meat specificationبررسی اثردمای محیط بر مشخصه های گوشت مرغ های گوشتی516112380FAعلی انیسیانگروه دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهرJournal Article20130723Environmental temperature effects on poultry meat quality were evaluated during warm and cold weather in a slaughterhouse which located in Zanjan province. After slaughtering, 150 carcasses in sum were randomly collected. During winter (n=75) and summer (n=75) seasons. Immediately after slaughtering, sampling was performed to histopathologic study and 24 h after slaughtering; pectoralis major muscle was used for other testes. Meanwhile, pectoralis minor was used for fat, protein, moisture, and ash measurement. Pectoral muscle showed lower pH chemically and higher moisture histologically. These variabledidn’t show any difference among different weight groups. At last, a positive correlation was seen between environmental temperature and lower pH, and higher muscular moisture (p≤0.001). The results, suggested that poultries’ muscles accumulate more water during warm season which results in lower performance. برای بررسی تاثیر دمای محیط بر خصوصیات بافت ماهیچه ای مرغ های گوشتی، از یکی از کشتارگاه های استان زنجان در دو فصل فصل گرم و فصل سرد نمونه برداری انجام گرفت. پس از کشتار، در مجموع 150 لاشه، به صورت تصادفی از خط کشتار جدا شدند. از این تعداد 75 قطعه مربوط به فصل گرم و 75 قطعه مربوط به فصل سرد بودند. بلافاصله پس از کشتار نمونه برداری برای آزمایش های بافت شناسی و 24ساعت پس از کشتار، برای سایر آزمایشات، ماهیچه ناحیه سینه (پکتورالیس ماژور) مورد استفاده قرار گرفت. در ضمن ماهیچه ها پکتورالیس مینور برای اندازه گیری چربی، پروتئین، رطوبت و خاکستر مورد استفاده قرار گرفتند. از نظر بافت شناسی و شیمیایی، ماهیچه ناحیه سینه، پرندگانی که در فصل گرم کشتار شده بودند دارای pH پایین تر و رطوبت بیش تر بودند. این متغیرها در اوزان مختلف تفاوت معنی داری نشان ندادند. در نهایت، یک همبستگی مثبت (p<span style="text-decoration: underline;"><</span>0/001) بین دمای محیط و pH پایین تر و رطوبت بیش تر ماهیچه مشخص گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که در طی فصل گرم، ماهیچه پرندگان آب بیش تری در خود ذخیره کرده و در نتیجه دستخوش کاهش عملکردی می شود. شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401Concentration of Pb-Ni In sea urchin (Echinometra mathaei) and its habitat of Kish Island’s rocky shoresبررسی میزان غلظت فلز سرب ونیکل در توتیای دریایی گونه Echinometra mathaei سواحل صخره ای و محل زیست آن در جزیره کیش576512381FAپریسا نجات خواه معنویدانشکده علوم و فنون دریایی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال، تهران، صندوق پستی: 181- 19735مایا آذری مرحبیدانشکده علوم و فنون دریایی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال، تهران، صندوق پستی: 181- 19735Journal Article20130316* Corresponding Author’s email: maya_azari@yahoo.com This project was conducted to evaluate the concentration of heavy metals such as Nickel and Lead in soft tissue and hard tissue of the dominant sea urchin (<em>Echinometra mathaei</em>) in rocky shores of Kish Island. Sampling was carried out in four different stations including the kashtiyoonani, Bazar Arab, Seda & Sima and Derakht-e-Sabz in winter (February) and summer (August) of 2011. The amount of heavy metal was evaluated after preparation and chemical digestion of the sample (sea water, sediment, algae of sea urchin habitat, sea urchin soft tissue and hard tissue) with the atomic absorption instrument equipped with graphite stove. Bioaccumulation of Lead in winter was higher than Nickel, concentration in algae3.15μgg-1drywt>deposition2.23μgg-1drywt>sea urchin soft tissue 0.86μgg-1drywt> sea urchin hard tissue0.62μgg-1drywt respectively, bioaccumulation of Lead in summer was algae2.15μgg-1drywt>sea urchin soft tissue 1.85μgg-1drywt> deposition 1.73μgg-1drywt>sea urchin hard tissue0.70μgg-1drywt respectively, bioaccumulation of Nickel in winter was deposition2.64μgg-1drywt>algae1.93μgg-1drywt>sea urchin soft tissue1.52μgg-1drywt>sea urchin hard tissue0.68μgg-1drywt respectively ,bioaccumulation of Nickel in summer was higher than Lead, concentration in alagae8.63μgg-1drywt>sea urchin soft tissue3.27μgg-1drywt>deposition2.72μgg-1drywt>sea urchin hard tissue0.52μgg-1drywt respectively, was reported. Concentration of Lead and Nickel in sea water in winter and summer in 4 station was for Lead 10> μgl-1drywt and Nickel 5> μgl-1drywt. There was not a significant difference between the amount of pollutant in sea urchin soft and hard tissue, algae and the sediment in winter and summer (p≥0.05).<span lang="AR-SA" dir="RTL">این پژوهش به منظور تعیین واندازه گیری میزان غلظت و تجمع فلزات سنگین سرب و نیکل در بافت نرم و بافت سخت توتیا غالب سواحل صخره ای جزیره کیش </span><em><span lang="EN-GB">Echinometra</span></em><span lang="EN-GB"> <em>mathaei </em></span><span lang="AR-SA" dir="RTL">انجام گردید. نمونه برداری در 4 ایستگاه شامل :کشتی یونانی، بازار عرب، صدا و سیما و درخت سبز در زمستان 1389(بهمن) و </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">تابستان 1390(مرداد) انجام گرفت. میزان فلزات سنگین سرب ونیکل پس ازآماده سازی وهضم شیمیایی، بافت نرم و بافت سخت توتیا دریایی، نمونه های آب، رسوب و انواع جلبک محل زیست توتیا دریایی با دستگاه جذب اتمی مجهز به کوره گرافیتی ارزیابی گردید. تجمع سرب در فصل زمستان بیش تر از نیکل بود و غلظت به ترتیب در جلبک 3/51میکروگرم برگرم وزن خشک>رسوب 2/23 میکروگرم برگرم وزن خشک>بافت نرم توتیا دریایی 0/86 میکروگرم برگرم وزن خشک>بافت سخت توتیا دریایی 0/62 میکروگرم برگرم وزن خشک، تجمع سرب در فصل تابستان، غلظت به ترتیب درجلبک 2/15 میکروگرم برگرم وزن خشک> بافت نرم 1/85 میکروگرم برگرم وزن خشک>رسوب 1/73 میکروگرم برگرم وزن خشک> بافت سخت 0/70 میکروگرم برگرم وزن خشک، تجمع نیکل در فصل زمستان، غلظت به ترتیب در رسوب 64/2 میکروگرم برگرم وزن خشک>جلبک 93/1 میکروگرم برگرم وزن خشک>بافت نرم 52/1 میکروگرم برگرم وزن خشک> بافت سخت 68/0 میکروگرم برگرم وزن خشک، تجمع نیکل در فصل تابستان بیش تر از سرب بود و غلظت به ترتیب درجلبک 8/63 میکروگرم برگرم وزن خشک>بافت نرم 3/27 میکروگرم برگرم وزن خشک>رسوب 2/72 میکروگرم برگرم وزن خشک>بافت سخت0/52 میکروگرم برگرم وزن خشک،گزارش گردید. غلظت سرب و نیکل در آب دریا در 2 فصل زمستان و تابستان در4 ایستگاه برای سرب10> میکروگرم برلیترو نیکل 5> میکروگرم برلیتربود. درایستگاه های مورد مطالعه اختلاف معنی داری بین میزان آلاینده های مورد نظر دربافت نرم و سخت توتیای دریایی، جلبک و رسوب در دو فصل تابستان و زمستان مشاهده نشد (0/05<span style="text-decoration: underline;"><</span>p)</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">.</span>شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401Effect of L-carnitine food additive on growth indices and body composition of Caspian Sea Kutum (Rutilus firsii kutum)تاثیر مکمل ال کارنیتین روی شاخص های رشد و ترکیبات لاشه ماهی سفید دریای خزر (Rutilus frisii kutum Kamenskii 1901)677212382FAحامد نکوبینگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 386محبوبه حسین زادهگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 386سعیده کیوانلوگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 386محمد سوداگرگروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، صندوق پستی: 386Journal Article20130622In this research for evaluate the effect of L- Carnitine on growth and body composition in Caspian Sea Kutum (<em>Rutilus firsii kutum</em>), an experiment with 240 pieces of fish (means weight 13.21 ± 2.5) was done during 70 days. Fish were randomly allocated in 12 tanks (20 fish per tank) The L-Carnitin level of diets was 500, 1000 and 2000 mgkg-1 of diet. Fish were fed of the three levels of L-carnitine with 7 percent body weight (3 times a day).The different level of L-Carnitine did not have a significant effect on body weight gain, the percent of body weight gain, specific growth rate, overweight rate and the percent of ash (P> 0.05) but, had a significant effect on percent of protein and lipid among different treatment (P<0.05). As the result, the different level of L-Carnitine did not have a significant effect on Caspian Sea Kutum growth but had effect on roach carrion quality.در این پژوهش به منظور بررسی اثر ال کارنتین روی شاخص های رشد و ترکیبات لاشه ماهی سفید، آزمایشی با 240 قطعه ماهی با میانگین وزن اولیه 2/5±13/21 گرم در مدت 70 روز انجام پذیرفت. ماهی ها به طور تصادفی در 12 تانک (20 ماهی در هر تانک) قرار داده شدند. ال کارنتین به میزان 500، 1000 و 2000 میلی گرم در هر کیلوگرم جیره غذایی اضافه شد و با جیره شاهد مقایسه گردید. جیره غذایی ماهیان به صورت دست ساز بود و ماهیان به میزان 7 درصد وزن بدنشان و 3 بار در روز تغذیه شدند. مقادیر مختلف ال کارنتین بر افزایش وزن نهایی بدن، درصد افزایش وزن بدن، ضریب رشد ویژه، ضریب چاقی و درصد خاکستر لاشه اثر معنی داری نداشت (0/05<P)، ولی درصد پروتئین و چربی لاشه در تیمارهای مختلف دارای اختلاف معنی دار بود (0.05≥P) با توجه به موارد ذکر شده با وجود آن که ال کارنتین در سطوح به کار رفته تاثیر معنی داری روی رشد ماهی سفید نداشت ولی کیفیت لاشه این ماهیان را تحت تاثیر خود قرار داد.شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401Estimation of genetic parameters of production and reproduction traits, inbreeding trend and its effects on economic traits of native fowls in Fars Provinceبرآورد پارامترهای ژنتیکی صفات تولیدی وتولیدمثلی، روند همخونی واثرات آن بر روی صفات اقتصادی مرغان بومی استان فارس737812383FAعلی قاضی خانی شادگروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوهامین منصوری زلانیگروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوهJournal Article20130318In this study, performance and pedigree records of the native fowls of Fars province collected by Breeding Center during 1990-2004 were analyzed. A pedigree file collected on 30855 female and male birds was used to calculate the inbreeding coefficients. Heritability and Genetic and phenotypic correlations between recorded traits including body weight at 12 weeks (BW12), egg number (EN), egg weight (EW) and age sexual maturity (ASM) were estimated by multivariate animal model procedure by restricted maximum likelihood using ASREML software. On the other hand, The Inbreeding coefficient has been considered as a covariate to estimate its effects on traits. Results showed that inbreeding has not significant effects on recorded traits. The average of inbreeding coefficient for all birds were 0.002%, ranged from 0 to 14.8%. In this population, 14% of the birds were inbred, and average inbreeding coefficient for inbred birds was 0.019%. Estimated heritabilities were 0.53, 0.47, 0.57 and 0.22 for body weight at 12 weeks (BW12), age of sexual maturity (ASM), egg weight (EW) and egg number (EN), respectively. Due to relatively high heritability and low inbreeding coefficient of productive and reproductive traits, it is possible to achieve more progress in these traits using appropriate genetic selection.
در این پژوهش از داده های جمع آوری شده توسط مرکز اصلاح نژاد مرغ بومی استان فارس در طی سال های1369- 1383 و ازشجره 30855 پرنده استفاده گردید. وراثتپذیری و همبستگی های ژنتیکی و فنوتیپی صفات وزن بدن در 12هفتگی، تعداد تخممرغ، وزن تخممرغ و سن بلوغ جنسی به وسیله مدل حیوانی چند صفتی و از طریق روش حداکثر درستنمائی محدود شده با استفاده از نرمافزار ASREML برآورد گردید. میزان افت ناشی از همخونی نیز در صفات با قرار دادن ضرایب همخونی افراد در مدل های آنالیز محاسبه شد. نتایج نشان داد که میانگین ضریب همخونی کل جمعیت 0/002 درصد بود که در این جمعیت 14 درصد پرندگان هم خون بودند که میانگین ضریب همخونی آن ها 0/019 درصد بود. با توجه به سطح بسیار پایین هم خونی در گله، تأثیر آن برروی هیج یک از صفات معنی دار نبود (0/05<p). ضرایب وراثتپذیری صفات وزن بدن در 12 هفتگی، سن بلوغ جنسی، میانگین وزن تخممرغ و تعداد تخممرغ به ترتیب 0/53، 0/47، 0/57 و 0/22 برآورد شد. با توجه به ضریب همخونی پایین، میزان افت هم خونی بسیار ناچیز و غیرمعنی دار بود. وراثتپذیری متوسط و گاه نسبتاً بالای صفات تولیدی و تولیدمثلی مورد مطالعه امکان بهبود این صفات و افزایش میانگین آن ها با استفاده از روش های مناسب گزینش ژنتیکی را فراهم می کند. شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401The Nucleotide Variation of the Iranian Cave Fish (Iranocypris Typhlops) Using 12S rRNA Gene Sequencingبررسی تنوع نوکلئوتیدی ماهی کور غار ایرانی (Iranocypris Typhlops) با استفاده از توالی یابی ژن rRNA 12S798312384FAسیامک یوسفی سیاه کلرودیگروه زیست شناسی، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا0000-0002-8729-4050صابر خدرزادهگروه ژنتیک و بیوتکنولوژی، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشواامیرمحمد علمیسازمان حفاظت محیط زیست، تهرانJournal Article20140121The Iranian Cave Fish (<em>Iranocypris typhlops</em>) is one of at risk species and important genetic resource that only habitat of this species is a cave in Lorestan province. In order to Genetic Determination of Iranian Cave Fish, after sampling and DNA extraction from ventral fins of 2 fish, the 12S rRNA region was used. After loci amplifying in PCR, the all samples were sequenced. The results revealed that all sequence pattern of 12S rRNA region were similar that it can be concluded that The 12S rRNA region in the two Iranian Cave Fish were a one haplotype and there weren’t any variation and it would appear that the high genetic similarities and no differences are in the two Iranian Cave Fish of this population. ماهی کور غار ایرانی (<em>Iranocypris</em> <em>typhlops</em>) یک گونه منحصر به فرد است که تنها در غاری در استان لرستان زندگی می کند و به علت عدم توجه کافی جزو گونه های در معرض انقراض به شمار رفته و از نظر ذخیره ژنتیکی یک ماهی بسیار با ارزش می باشد. به منظور بررسی تنوع نوکلئوتیدی ماهی کور غار ایرانی (<em>Iranocypris</em> <em>typhlops</em>)، پس از صید، نمونه برداری از باله شکمی 5 ماهی و استخراجDNA ، از ناحیه rRNA 12S میتوکندری استفاده گردید. پس از تکثیر جایگاه 799 جفت بازی به وسیلۀ PCR، کلیه نمونه ها مورد توالی یابی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش حاکی از این بود که کلیه الگوهای توالی یابی ژن rRNA 12S در بین نمونه های مورد مطالعه با یکدیگر مشابه بودند که به دلیل عدم مشاهده الگوهای متفاوت می توان چنین نتیجه گیری نمود که جایگاه مورد بررسی در گونه تحت مطالعه دارای یک هاپلوتیپ بوده و نتایج حکایت از عدم تفاوت در جمعیت مذکور و شباهت ژنتیکی نمونه ها با یکدیگر دارد. شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401The possibility production of food pellets for common carp (Cyprinus carpio) in the rearing stage with emphasis on attractiveness and strengthبررسی امکان تولید پلت های غذایی برای ماهی کپورمعمولی پرورشی (Cyprinus carpio) در مرحله پرواری با تاکید بر جذابیت و استحکام778412385FAحمید رمضانیپژوهشکده اکولوژی دریای خزر، ساری، صندوق پستی:961حسن فضلیپژوهشکده اکولوژی دریای خزر، ساری، صندوق پستی:961محمود حافظیهموسسه تحقیقات شیلات ایران˛ تهران، صندوق پستی:6116- 14155000-0002-7420-9259Journal Article20130522* Corresponding Author’s email: Hamid_ramzani@yahoo.com
This study was to investigate the possibility of pellet production for grow out common carp considering attractiveness and stability of the pellets. The experiment consisted of two periods and was conducted at the Caspian Sea ecology research center in 2011 and 2012. In period one, two types of pellet with similar protein level (31%) and different energy contents (3000 and 3500 cal/g) were formulated by the ingredients used in fish feed industry. In period two, 316 juvenile carp with initial weight of 27.9g were assigned randomly to 9 fiberglass tanks (4×4×1 m), with three replicates for each treatment. The fish were fed by three diets throughout the eight weeks study, two diets were formulated in the current study and third one was a commercial carp diet with 25% protein. The results showed that feeding with diet containing 31% protein and 3500 cal/g energy led to a feed conversion ratio of 3, but this value was recorded 1.9 for commercial diet. The type of diets was also influenced (P<0.05) average final weight of the fish. Fish fed diet containing 31% protein and 3500cal/g energy showed largest weight gain and this value was significantly different from the other treatments. Pellet stability test showed that commercial pellet water stability was 3min, but this value for the two formulated pellet were 12 min. There was a highly significant difference for water stability between the commercial pellet and the formulated pellet. The result suggests that the formulated pellet in the current study can be easily replaced by commercial pellet. بررسی امکان تولید پلت های غذایی برای ماهی کپور معمولی پرورشی در مرحله پرواری با تاکید بر جذابیت (خوش خوراکی) و استحکام (زمان ماندگاری پلت) در دو مرحله در پژوهشکده اکولوژی دریای خزر در سال های 90 و 91 انجام شد. در مرحله اول مواد اولیه مورد نیاز تهیه و پلت غذایی با پروتئین 31% ( با دو سطح انرژی 3150 و 3240 کالری بر گرم) تولید شد. در مرحله دوم 9 عدد تانک فایبر گلاس به ابعاد 4×4 انتخاب و 316 عدد بچه ماهی با میانگین وزنی 27/9 گرم انتخاب و در سه تیمار با سه تکرار تقسیم گردید و به مدت 8 هفته تحت تغذیه با سه جیره غذایی (پلت رایج در بازار با پرو تئین 25% و دو پلت ساخته شده در طرح) قرار گرفتند. بررسی ها نشان داد که ضریب تبدیل غذایی در غذای با پروتئین 31% و انرژی 3240 کالری بر گرم برابر با 2/2 و برای پلت با پروتئین 31% و انرژی 3150 کالری بر گرم ( انرژی کم تر) برابر با 3 و برای پلت رایج در بازار برابر با 1/9 بوده است. بین میانگین های وزن نهایی سه تیمار، اختلاف معنی دار بود (0/05>p) و بیش ترین وزن به دست آمده در تیمار اول (پلت ساخته شده با پروتئین 31% و انرژی 3240 کالری برگرم) به دست آمده و با دو تیمار دیگر، اختلاف معنی دار داشت (0.05>p). هم چنین میانگین مدت ماندگاری پلت رایج در بازار در آب برابر با 3 دقیقه و میانگین مدت ماندگاری پلت تولیدی در این طرح در آب برابر با 12 دقیقه بود و از نظر آماری بین آن ها اختلاف معنی دار شدیدی وجود داشت (P<0/001). با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که پلت های ساخته شده به دلیل مدت ماندگاری بالا نسبت به پلت رایج در بازار ارجحت دارند. شرکت مهندسین مشاور شیل آمایشفصلنامه محیط زیست جانوری2717-13886120140401Study on the food habits of Crested Loach, Metaschistura cristata in the northeast of Iranمطالعه عادتهای تغذیهای ماهی لوچ تاجدار(Metaschistura cristata) موجود در شمال شرق ایران919712386FAامید صفریگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه فردوسی مشهد0000-0001-8378-8291مجید ناصریزادهگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، صندوق پستی: 4111Journal Article20121221<em>Metaschistura cristata</em>is a small nemacheilid loach species found only in Turkmenistan and Iran. The present study reports data on its feed habits and preferences, based on 1029 specimens collected in the northeast of Iran. Maximum age, based on opercula readings, was 6<sup>+</sup> years for both sexes. Specimens ranged in size from 24 to 98 mm total length and weighted from 0.08 to 7.32 g. Length-weight relationships implied positive allometric growth for both sexes and sex ratio was 1:1. Small relative gut length (<1) confirmed that <em>M. cristata</em> is a carnivorous species. The values of relative gut length (13.2-86.4%) and gastrointestinal index (53.6-94.4%) increased significantly (P<0.05) with an increase in the age class from 0<sup>+</sup> to 6<sup>+</sup>. The highest value of gastrointestinal index was observed in May. Based on the Ivlev index, the preferential feed ingredients were blood worm (chironomidae) and ephemeroptera. Overall, the present study provides evidence that the population of<em> Metaschistura cristata </em> in the northeast of Iran is in the unique condition; however, more experimentation is necessary to determine biological effects of this species on the ecosystems.